متن زیر شامل دوازده پرسش آقای عبدالستار دوشوکی از شورای ملی تصمیم و پاسخ های من، محمد نیکبخت، عضو شورا، به آنها، می باشد عبدالستار دوشوکی ) بعد از انتشار بیانیه شش ماده ای "شورای ملی تصمیم", عکس العمل های متفاوتی توسط هموطنان در نقد این شورا نشان داده شده که تلاش می...
مقالات
ما سینه زنان کربلا را چه می شود؟ ابوالفضل محققی
داستان غریبی است داستان این اپوزیسیون جمهوری اسلامی ونقادان روشنفکر آن! اکنون دیگر کاملا به این نتیجه رسیده ام که من آدم ساده اندیشی هستم که نمی توانم، نه مفاهیم خوابیده در یک بیانیه سیاسی را درک کنم ! نه قادر به آنالیز شخصیت ورفتار افراد وعناصرتنظیم کننده این بیانیه...
“شورای ملی تصمیم”، ریشه در کفِ خیابانها و زندانها دارد، مسعود نقره کار
شورای ملی تصمیم اعلام موجودیت کرد، درخت تناوری که ریشه در ایران، در زندانهای حکومت اسلامی و کف خیابانهای میهنمان دارد، تناوری که شاخ و برگ و بَرش در ایران و در خارج کشور تدارک سایه ساری آرامبخش میبینند تا آزادیخواهان و عدالت جویان در فردای سرنگونی حکومت اسلامی درآن...
پاسخ به چند شبهه در باره مواضع شورای ملی تصمیم، احد قربانی دهناری
پس از اعلام موجودیت شورای ملی تصمیم در میانهی امیدها، شادمانیها و شادباشهای فراوان، عدهای نیز نقد کردهاند. من میخواهم از هر دو گروه سپاسگزاری کنم، زیرا هر دو نگاه دغدغهی آزادی مردم رنجکشیده ما از حکومت ویرانگر جمهوری اسلامی دارند. صحنه سیاسی صحنهی تئوری و عمل...
پروژه شورای ملی تصمیم، کیقباد اسماعیلپور-
شورای ملی تصمیم پس از ۱۱ ماه کارمداوم؛ دیروز اعلام موجودیت کرد. درخت تناوری که به گفته یکی از سخنگویان آن"ریشه در زندانهای حکومت اسلامی و کف خیابانهای میهن مان دارد". ریشههایی که تا بیداد و ظلم و ستم و استبداد هست؛ هر روز تنومند تر میشود تا روزی نه چندان دور...
یک سوال ساده، بیانیه “شورای ملی تصمیم” و یادآوری نوشته دو سال قبل من، ابوالفضل محققی
سه روز از نشر اطلاعیه "شورای ملی تصمیم "می گذرد. بر شش بند جامع اطلاعیه که به قول تنظیم کنندگان آن هویت این تشکل شورائی را بیان میکند نگاه میکنم. به عنوان کسی که سالها تلاش گر سیاسی بودهام! در پشت هر کلمه، هر بند میدانم که چه میزان وقت، دقت نظر، توجه به تجربه...
چرا به “شورای ملی تصمیم” پیوستم، ونوس ترابی
خودمانیتر از این نمیشود. ما صبر کرده بودیم. هشت ماه بیشتر. از کف خیابان آمده بودند کنارمان. فقط خارجنشین نبودیم. آخر کجای این تنور ناسور خامپز یک همچین همگامی را دیده بودیم؟ بعد گفتم نان و خمیر ترش اپوزیسیون را درز بگیر خواهرجان، برادرم! نگاه کن! من با زبان خودت...