شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

حکومت اسلامی برای سرکوب و حذف مخالفان و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی از تمامی ظرفیت‌های مالی، نیروهای انسانی، تخدیر و تحمیقِ پیروانش بر بنیانِ عقب ماندگی مذهبی و فرهنگی و اخلاقی آنان، استفاده کرده است. این سرکوب‌ها در اشکال گوناگونِ فیزیکی، ایدئولوژیک و عقیدتی، نَرم و رسانه‌ای اِعمال شده‌اند. متاسفانه بخشی از زنان میهنمان نیز بازیگر و عاملِ سیاست‌های سرکوبگرانه این حکومت شده‌اند، که درچنین ابعادی گسترده در تاریخ میهنمان بی مانند است.

ارگان‌ها و باندها و گَله‌های امنیتی و سرکوبگر حکومت اسلامی زنان بسیاری را به خدمت گرفته‌اند. لباس رسمی‌ها و “لباس شخصی”‌های لاتمدار را هم سالیانی ست سازمان داده‌اند.
پیشکسوت این زنان در حکومت اسلامی زهرا یعقوبی مشهور به زهرا خانوم است که با دارودسته‌اش به اجتماعات و تظاهرات گروه‌های سیاسی حمله می‌کرد و با شعار ” یا روسری یا تو سری” و “خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم” و فحاشی به ” لنین کچل ” و دیگران بساط کتابفروشان بهم می‌ریخت. گاهی برایش پیتِ سخنرانی می‌گذاشتند تا روی آن بایستد و پس از نطق‌های تهییجی دستور حمله بدهد. کسی جرات اعتراض و مقابله با این زن را نداشت چون بروشنی حضور لات‌های متدین مسلح و کمیته چی‌ها را به عنوان ” به پا”‌های این بانوی لات و رذل و بِش می‌شد دید.
در بارۀ “زهرا خانوم” بسیار گفته و نوشته شده، عکس هایی از وی با “بزرگون” آن سال‌ها انداخته‌اند و حتی پای این زن را به کتاب‌ها و مجله‌ها و فیلم‌های مستند و سینمایی کشاندند.
زهراه خانوم تنها نبود و تنها نماند، وی به سرعت تکثیر شد. زهرا خانوم‌ها و” لاتمداریِ زنانه” با برنامه و سازمان یافته بخشی از ارگان‌های اطلاعاتی، قضایی، امنیتی و سرکوب و شکنجه حکومت اسلامی را شکل دادند. بانوان لاتمدارِ متدین مدتی در شمایل ” فاطمه کماندو”های اسلامی در خیابان‌ها، دراجتماعات و تظاهرات و یا در حین انجام وظیفه ” امر به معروف و نهی از منکر” و سرکوب فیزیکی، بویژه توهین و آزار و اذیت و سرکوب دختران و زنان دیده می‌شدند، زنانی زمخت و بیرحم و تعلیم دیده و نَرنما. باگذر زمان حکومت اسلامی بتدریج زنان خوش اندام و زیبا و زیبا شده را جایگزین فاطمه کماندوهای اسلامی و زنان لات متدین کرد و آن‌ها را در لباس پاسدار وپلیس اسلامی و گاه سیاهی لشکر با بزکی ممزوج از رنگ و لعاب غیراسلامی و اسلامی به خیابان ریخت. این سیاهی لشکر بزک شده و بدحجاب و رنگین لباس در مراسم حکومتی و مذهبی با دلبری شیعی، جلوه فروشی‌ها کرده‌اند وتجلی “آزادیِ شیعی” شده‌اند.
این دست زنان مزدور یک پا در خیابان‌ها برای سرکوب زنان آزاده دارند و پای دیگر در مطب‌ها و مراکز” زیبا سازی”. گَله‌های مزدوران “خوش تیپ” ملبس به لباسِ پلیس اسلامی را حکومت اسلامی مدتی ست برای ایجاد ترس و ارعاب در خیابان‌ها به نمایش گذاشته است. این مزدوران بیش از هر جای دیگر در “یگان ویژه ناجا” جا داده شده‌اند و وظیفه سرکوب زنان به عهده دارند.
معلوم نیست تکثیر ودگردیسیِ یا فَرگشت زهرا خانوم‌ها به فاطمه کماندوهای اسلامی ومزدوران آلامُد و شبه مدرنیزه به کجا کشیده خواهد شد، اما معلوم است که حکومت اسلامی برای تداوم حیاتِ نکبت‌اش دست‌های بسیاری را به خباثت و جنایت آلوده تر خواهد کرد.

مسعود نقره‌کار