by شورای ملی تصمیم | 23.مه 2024 | بیانیه
در حکومت جمهوری اسلامی بین اوجگیری جنبش مردم ایران برای احقاق حقوق سیاسی، صنفی و مدنی و مطالبات برحق معیشتی و سرکوب، ارعاب و اعدام رابطه تنگاتنگی وجود دارد. حکومتهای خودکامه اغلب از ابزارهایی مانند اعدام برای مهار اعتراضات و ایجاد ترس در جامعه استفاده میکنند. اعدامها ابزار سیاسی حکومت اسلامی و نوعی پیام به اپوزیسیون است. با توجه به آمارهای ارائه شده توسط سازمانهای مستقل حقوق بشری و نهادهای بینالمللی همچون عفو بینالملل، افزایش تعداد اعدامها در ایران با گسترش جنبشهای اجتماعی مانند جنبش «زن، زندگی، آزادی» وابستگی و همبستگی مستقیم دارد.
هدف والای این جنبشها سرنگونی حکومت اسلامی، عامل چالشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم ایران، است. این مبارزات با سرکوبهای خشن، دستگیریها، شکنجهها، قتلها و اعدامهای سیستمی حکومت مواجه می شوند. نهادهای سرکوب از «اعدام» به عنوان یک ابزار برای مهار همه کنشهای اجتماعی در سپهر عمومی استفاده می کنند.
در نظام اسلامی اعدامها از یک طرف ترس و خوف را در بخشی از قشر خاکستری ایجاد میکند و باعث می شود تا آنان در فعالیتهای اجتماعی شرکت نکنند، یا با تاخیر به خیابان بیایند، و از طرف دیگر وسیله ای برای حفظ نیروهای وابسته و ایدئولوژیک از ریزش محسوب میگردد. این نظام سیاسی که مبتنی بر اشاعۀ ترس زیست می کند، تلاش دارد تا از طریق اعدامها به مهار جنبشهای اجتماعی رو به گسترش بپردازد. در این رابطه محمود امیری مقدم، رئیس سازمان حقوق بشر ایران میگوید: «با اینکه اعتراضات بینالمللی تا حدی توانسته جلوی اعدامهای مربوط به اعتراضات را بگیرد، اما مقامات ایرانی برای ایجاد رعب و وحشت همچنان حکم اعدام را در رابطه با اتهامات دیگر اجرا میکنند.» (یورونیوز ۱۴ آپریل ۲۰۲۴)
جمهوری اسلامی در طی ۲۸ روز گذشته بیش از ۱۲۸ نفر و از آن میان خسرو بشارت، زندانی عقیدتی کُرد، را پس از ۱۵ سال حبس اعدام کرد. خواننده و شاعر معروف بلوچ بلال نصرویی را ترور کرد. توماج صالحی را به مرگ تهدید میکند. نرگس محمدی و صدیقه وسمقی و صدها زنان آزاده را زندانی و شکنجه میکند. این جنایتها و صدها جنایت دیگر، همه و همه برای ایجاد ترس و ارعاب در میان کنشگران سیاسی، صنفی و مدنی است. این ایجاد جو ترور، از موضع ضعف است، نه از موضع قدرت.
اگر چه حاکمیت اسلامی با سرکوب و اعدام رهبران و کنشگران، در کوتاه مدت هزینه مبارزات اجتماعی را برای مردم ایران افزایش می دهد، اما در دراز مدت، قطعا باعث افزایش خشم و همبستگی و مصممتر شدن مردم خواهد شد و سرنگونی حکومت را تسریع خواهد کرد.
شورای ملی تصمیم اعدامها را به شدت محکومت میکند و از همهی مردم، سازمانهای سیاسی و نهادهای حقوق بشری می خواهد که اعدام در حکومت جمهوری اسلامی را قویا محکوم نمایند. از دولتهای جهان می خواهد تا هزینه چنین عمل شنیع و ضدانسانی را برای نهادهای قدرت درحکومت اسلامی افزایش دهند.
اعدام قتل حکومتی است، اعدام را ممنوع کنید.
شورای ملی تصمیم
۲ خرداد ماه ، ۱۴۰۳، ۲۲ ماه مه ۲۰۲۴
by شورای ملی تصمیم | 20.مه 2024 | بیانیه
دمی آب خوردن پس از بدسگال
به از عمر هفتاد، هشتاد سال
فرمانده سپاه عاشورا: “برخی از پیکرهای شهدا متاسفانه سوختهاند و قابل شناسایی نیستند.”
ابراهیم رئیسی به عنوان جانشین وقت دادستان تهران در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ مسئول بود. او در سال ۱۳۶۷ عضو کمیتهی رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی بود، که آنرا به عنوان هیئت مرگ میشناسیم. این کمیته پس از طرح چند سؤال در مورد عقاید سیاسی و مذهبی زندانیان، برای اعدام یا زنده ماندن آنها تصمیم میگرفت.
ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط بالگرد در آه خانوادههای هزاران نوجوان و جوان اعدامی سال ۱۳۶۷ و دادخواهان تمام دوران حکومت وحشت اسلامی، سوخت و قابل شناسایی نیست.
افسوس که مردم ما فرصت محاکمه یکی از بزرگترین جانیان تاریخ ایران را از دست داده است. ابراهیم رئیسی که مردم به درستی او را آیت الله اعدام مینامیدند و همدستانش باید در دادگاه صالحه محاکمه میشدند و شوند که چرا و به چه اتهامی مردم ایران را اعدام کردند و میکنند:
چرا بعد از انقلاب مردان زنانی که جز خدمت به مردم خود کاری نکردند چون امیرعباس هویدا، فَرُّخرو پارسا، عباسعلی خلعتبری، غلامرضا کیانپور، غلامرضا نیکپی، منوچهر آزمون و صدها انسان دیگر را اعدام کردند؟
چرا هزاران در دهه ۶۰ با حکم قاضی رئیسی و همکارانش، هزاران نوجوان و جوان را فقط به خاطر هواداری از یک سازمان و یا حزب سیاسی به دار آویخته و یا تیرباران کردند؟
چرا در قتلهای زنجیرهای بطور وحشیانه اندیشمندان آزدیخواهانِ اهل قلم و یا کنشگران سیاسی را که تنها جرمشان دگراندیشی و انتقاد به وضع موجود جامعه بود اعدام کردند؟
چرا هزاران معترض به وضعیت توانفرسای را در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ (جنبش زن، زندگی، آزادی) دستگیر، زندانی و اعدام کردمد؟
چرا هواپیمای اوکراینی را با موشک سرنگون کردند؟ و صدها جنایت دیگر را چرا مرتکب شدند؟
تا هنگامی که این حکومت بر ایران فرمانروائی میکند، رئیسیهای دیگر پرورش داده میشود. راه از میان رفتن رئیسیها، سرنگونی حکومت اسلامی و گذار به یک جامعه سکولار و دموکرات مبتنی بر حقوق بشر است. این گذار جز با همگرایی، همگامی و همرزمی همهی نیروهای چپ، راست و میانه و اتنیکهای ایرانی در یک جبهه متحد ضد فاشیست مذهبی عملی نیست. برای جلوگیری از اعدامهای بیشتر جوانان و خاتمه دادن به روند شتابان ویرانی میهن ما این اتحاد و همگامی باید در نخستین فرصت ممکن عملی شود.
شورای ملی تصمیم
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ – ۲۰ ماه مه ۲۰۲۴
by شورای ملی تصمیم | 15.مه 2024 | بیانیه
شاهنامه حکیم توس، گنجینه خرد و دانایی است و سراسر آن، درس انسانیت، اخلاق، مردمدوستی، رواداری و فضیلت است. آزادگی و گردن فرازی و تسلیم نشدن در برابر ناحق، اصول ثابت انسانی ـ اخلاقیِ تمامی پهلوانان شاهنامه است. اندیشه مهم و محوری شاهنامه فردوسی، «خرد» است که آنرا باید پاسداشت.
زبان فارسی بالندگی خود را مدیون شاهنامه فردوسی است و به همین دلیل است که نام فردوسی با ماندگاری زبان فارسی گره خورده است.
فردوسی را باید از جمله قهرمانان ملی ایران به شمار آورد، شاعری گرانقدر که جانی تازه به کالبد زبان فارسی دمید و به باور دکتر ابوالفضل خطیبی «به مدد تجربهمندیهای گذشته و کار عظیم خود زبان فارسی را به مرحله تثبیت رسانید و با سرودن شاهنامه توانست زبان فارسی را از نفوذ واژههای بیگانه حفظ کند و ساختار و هنجارهای نحوی زبان فارسی را از گزند بیهنجاریها نگاه دارد.»
دکتر خالقی مطلق، شاهنامه پژوه و مصحح معتبرترین نسخه شاهنامه فردوسی به عنوان یک ایرانی معتقد است که: «ما (بخشی از) ملیت خودمان را مدیون زبان فارسی هستیم و زبان فارسی را نیز تا اندازه زیادی مدیون شاهنامه فردوسی هستیم.»
شاهنامه فردوسی یکی از پرمایه ترین و بی نیازترین گنجینه های زبان پارسی از نظر در برداشتن لغات و اصطلاحات ادبی است و بی شک از این جهت بزرگترین و نخستین کتابی است که پاسدار کلمات درست و زیبای زبان فارسی شده و با پذیرش انبوه این کلمات در سینه فراخ خود، آنها را با صحت و امانت به نسل های بعدی سپرده است. زبان فارسی وسیله استحکام، اتحاد و ارتباط طوایف گوناگون ایرانی است. «شاهنامه فردوسی چنان مایه و پایه زبان فارسی را غنی و محکم کرده که جایی برای فراموشی این زبان در تاریخ نمانده است. بر همین اساس است که شاهنامه فردوسی را به مدد زبان فارسی، از پایه ها و بنیادهای اتحاد قومی ایرانیان نیز به شمار می رود».
به باور چالز ملویل استاد دانشگاه کمبریج: «دستاورد بزرگ فردوسی این بود که تاریخ ایرانیان را حفظ کرد. آنهم تاریخ دوران امپراطوری و اوج شکوهشان را . اما نکته مهم این است که آن را به زبان خود ایرانیان یعنی فارسی تدوین کرد. این کار فردوسی بخشی از مفهوم بزرگ ایرانی بودن است؛ آگاه بودن به هویت و درکی که از خود بوجود آورد. این مسأله ای است که به نظر من در فردوسی بیش از هر کس دیگری متجلی شده است.»
محققان یکی از دلایل اهمیت شاهنامه فردوسی را در نقشی می دانند که این شاعر بزرگ با کتاب عظیمش در فرهنگ و سرنوشت یک ملت ایفا کرده است.
دکتر خالقی مطلق بر این باور است که هیچ کتابی در ادبیات فارسی وحتی ادبیات جهان وجود ندارد که مانند شاهنامه فردوسی در سرنوشت و فرهنگ یک ملت نقش ایفا کند و تا به این پایه اثر گذار باشد.
محمد علی اسلامی ندوشن فردوسی پژوه معاصر نیز شاهنامه فردوسی را تنها کتاب در ادبیات جهان می داند که در سرنوشت یک ملت تغییر ایجاد کرده است. به باور ایشان:
«شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر داد و اگر شاهنامه سروده نشده بود ما کشور دیگری بودیم. اگر شاهنامه نبود، همان اتفاقی که در برخی کشورها همچون مصر، سوریه و اردن افتاد، برای ایران نیز تکرار می شد. زنده ماندن تاریخ و فرهنگ ایران و زبان فارسی به برکت شاهنامه فردوسی است.»
فردوسی را نمی توان تنها یک شاعر و اسطوره سرا نامید چرا که او در پشت شعر و اسطوره، در پشت این اشعار فاخر و و وزین و به مدد زبان شیرین و رسای فارسی، یک ملت را دوباره ساخت. در خیال فردوسی تنها اسطوره های ایرانی نبودند که در کلمات او جان تازه می گرفتند بلکه ایرانیان بودند که شکل می گرفتند و بارور می شدند و می بالیدند.
جهان کرده ام از سخن چون بهشت ازین بیش تخم سخن کس نکشت
بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم، کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم، ازین پس، که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
شورای ملی تصمیم ضمن تاکید بر لزوم پشتیبانی، گسترش، پژوهش و تدریس زبانهای دیگر ایرانی و حفظ فرهنگ، هنر و صنایع بومی همهی اتنیکهای ایرانی، «۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی» را گرامی می دارد و به همه ایرانیان و فارسی زبانان جهان این روز را شادباش می گوید
شورای ملی تصمیم
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴ ماه مه ۲۰۲۴
by شورای ملی تصمیم | 1.مه 2024 | بیانیه
تحولاتی که پس از جنبش های دهه اخیر خصوصا از ۱۳۹۶ درجامعه جنبشی ایران به وقوع پیوست، نشان از ورود جامعه صنفی به یک مرحله وسیع مبارزاتی دارد. مرحله ای که در پیوستگی جنبش های چندگانه صنفی و هم آوازی مطالبات محوری در مرحله عبور از حکومت جمهوری اسلامی وارد فاز تازه مبارزاتی گشته است. این مرحله که شاید بتوانیم از آن به نام مبارزات صنفی جنبش های «کارگری، معلمان، پرستاران، کارمندی، دانشجویی-دانشگاهی…» نام ببریم، ابتدا حرکت خود را در ائتلافهای صنفی- سیاسی مطالبه محور تجلی داد. برآمدن منشور ۲۰ تشکل صنفی مستقل که در بهمن ۱۴۰۱ منتشر گردید، حاکی از فاز تازه مبارزاتی است که هم اینک جامعه مزدبگیران ایران در آن بستر قرار دارد و بی تردید مبارزات جنبش کارگری نیز در چنین مسیری قرار دارد.
هم اینک که در آستانه روز کارگر در ۱۲ اردی بهشت ۱۴۰۳ اول می ۲۰۲۴ قرار داریم، جنبش مزدبگیران به عنوان یک طبقه صنفی وسیع در دستجات گوناگون که جنبش کارگری قلب تپنده آن محسوب می شود، به بازخوانی تحولات طبقاتی کنونی روی آورده است که امکان تعریف روشن از وضعیت اقتصادی- فرهنگی و صنفی امروز جامعه ایران را در نظام استبداد دینی تعریف می کند.
در پیوست این تحولات: «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت در اتحاد با هشت اتحادیه، انجمن و شورای دیگر، به مناسبت روز جهانی کارگر، دست به انتشار یک بیانیه زدند. امضا کنندگان این بیانیه، «اتحاد بازنشستگان»، «انجمن برق و فلز کرمانشاه»، «شورای بازنشستگان ایران»، «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت»، «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت (ارکان ثالث)»، «شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران»، «ندای زنان ایران» و «نهاد دادخواهان» میباشند. مطالبات فراصنفی اما با رویکرد انقلابی این نیروها به درخواستهایی شامل موارد زیر گره می خورد؛ اعتراض به دستمزدهای سال ۱۴۰۳، خدمات درمانی رایگان، تحصیلات رایگان و غیر ایدئولوژیک، توقف کامل اعدامها، آزادی بیان، آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و برابری حقوق زنان و مردان از خواستههای آنان است.»
همنیطور بخشی از زندانیان سیاسی زندان اوین طی بیانیه مشترکی از وظایف جنبش مزدبگیران در یک جایگاه وسعیتری صحبت کرده و در شرایط کنونی از این جنبش تقاضای نقش پر رنگتری در حوزه میدانی و تحولات اجتماعی دارند! «ناهید تقوی، فرح نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد و مرتضی پروین مینویسند: «امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.» (کانال تلگرامی ندای زنان ایران ۳۰ آپریل ۲۰۲۴)
بی تردید تفکیک جنبش مزدبگیران که بخشهایی از «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، اتحادیه آزاد کارگران ایران، اتحادیه تشکلهای دانشجویی، دانشجویان متحد، کانون مدافعان حقوق بشر، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، خانه فرهنگیان ایران، بیدارزنی، ندای زنان ایران، صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز، کانون مدافعان حقوق کارگر، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، اتحاد بازنشستگان، شورای بازنشستگان ایران، تشکل دانشجویان پیشرو، شورای دانشآموزان آزاداندیش ایران، سندیکای نقاشان استان البرز، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران و شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی…» بخشی از این دسته بندی را تشکیل می دهند، در فرایند خود عامل مهم و وسیعی در پیوست مبارزات فراگیر برعلیه جمهوری اسلامی و عبور کامل از آن خواهند بود.
شورای ملی تصمیم با شادباش به سالروز جنبش کارگری جهان، تحولات کارگری در ایران امروز را به معنای سررشته بخشی از تحولات کنونی عبور از حکومت جمهوری اسلامی دانسته و خواهان حمایت همه گروه بندیهای سیاسی، صنفی و مدنی از چنین تحولاتی است.
شورای ملی تصمیم
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱ می ۲۰۲۴
by شورای ملی تصمیم | 26.آوریل 2024 | بیانیه
حکومت اصلی ولایت فقیه و سپاه و دولت ظاهری رئیسی و مجلس گوش به فرمان قالیباف، ناتوانی خود را در پاسخگوئی به خواستها بر حق میلیونها ایرانی زیر خط فقر برای نان، مسکن و آزادی، با اعدامها پاسخ میدهند.
جان رضا (غلامرضا) رسایی، توماج صالحی، مجاهد کورکور، عباس دریس در خطر است.
ما از همه کنشگران صنفی، مدنی، سیاسی و محیط زیست میخواهیم با امکانات داخلی و بینالمللی برای توقف اعدامها، به ویژه توقف اعدامهای رضا (غلامرضا) رسایی، توماج صالحی، مجاهد کورکور و عباس دریس بکوشند. جمهوری اسلامی باید تاوان قوانین قرون وسطی خود را که با صدور احکام اسلامی ضدبشری بر علیه مخالفین بکار می گیرد، بپردازد. به ویژه از هنرمندان ایرانی میخواهیم که از تمام امکاناتی که دارند برای نجات جان زندانیان محکوم به اعدام بکوشند.
شورای ملی تصمیم
۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ – ۲۵ آوریل ۲۰۲۴
#رضا_رسایی
#مجاهد_کورکور
#توماج_صالحی
#عباس_دریس
#برای_گذار_از_حکومت_اسلامی_متشکل_و_متحد_شویم