شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

فعالان مدنی و حقوق بشری خواهان…

فعالان مدنی و حقوق بشری خواهان…

بازدیدها: 2

تاریخ گواه آن است که حکومت‌های استبدادی، در پی جنگ‌ها و بحران‌های خارجی، اغلب به سرکوب مردم خود روی می‌آورند. جنگ‌ها ویرانگری و نقض حقوق بشر را در‌پی دارند.حمله اسرائیل به زندان اوین که در روز روشن و در حضور خانواده‌ها و مراجعان انجام شد، بدون شک نمونه‌ای بارز از جنایت جنگی است. همچنین در شرایطی که مردم ایران هنوز از فشارهای ناشی از جنگ اخیر رهایی نیافته‌اند، موج تازه و گسترده‌ای از بازداشت شهروندان آغاز شده است.
گزارش‌ها نشان می‌دهد این بازداشت‌ها اغلب بدون رعایت اصول و تشریفات قانونی و بدون ارائه‌ی دلیل یا مدرک مشخص انجام می‌گیرند.ظاهراً اتهام رایج در بسیاری از این موارد «جاسوسی» است. اما تجربه، شواهد تاریخی و حتی اعترافات شماری از مقام‌های پیشین و کنونی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد بیش‌ از مردم عادی، لایه‌های درون ساختار قدرت، سال‌هاست در معرض نفوذ اطلاعاتی بیگانگان قرار دارند.

در چنین فضایی، به روال گذشته، تداوم رویکردهای امنیتی در سطح جامعه، به‌ جای شفافیت و پاسخ‌گویی به ابزاری برای تشدید سرکوب در دوران پساجنگ بدل شده است.

بسیاری از خانواده‌های بازداشت‌شدگان از وضعیت و محل نگهداری عزیزان خود بی‌اطلاع‌اند. زندانیان بندهای عمومی زندان اوین به زندان‌هایی در اطراف تهران منتقل شده‌اند و در شرایطی دشوار، غیرانسانی و طاقت‌فرسا نگهداری می‌شوند. همچنین هیچ اطلاع‌رسانی رسمی‌ درباره‌ی وضعیت زندانیانی که پیش‌تر در بندهای امنیتی یا سلول‌های انفرادی نگهداری می‌شدند، منتشر نشده است.

ما، امضاکنندگان این بیانیه، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به وضعیت مبهم، ناعادلانه و غیرانسانی زندانیان سیاسی و عقیدتی، خواهان توقف فوری اعدام‌ها، پایان دادن به برخوردهای امنیتی، و آزادی بی‌قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر کشور هستیم.
ارس امیری
مهناز پراکند
جعفر پناهی
ناهید تقوی
محمد حبیبی
اتنا دائمی
ویدا ربانی
محمد رسول‌اف
امیر رئیسیان
نازنین زاغری
عبدالفتاح سلطانی
محمد سیف‌زاده
عطاالله شیرازی
ارش صادقی
شیرین عبادی
محمد کریم‌بیگی(پدر مصطفی کریم‌بیگی)
مریم کلارن
نرگس محمدی
فاطمه ملکی(همسر محمد نوریزاد)
اکرم نقابی(مادر سعید زینالی)
پوران ناظمی
فرزانه ناظران‌پور

حسنیه کل‌کلی، نماد سرکوب طبقات…

حسنیه کل‌کلی، نماد سرکوب طبقات…

بازدیدها: 2

یادداشت_روز، جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴

او مادر چهار فرزند و معلمی فداکار بود. به تنهایی فرزندانش را بزرگ می‌کرد و سال‌ها یار و یاور دانش‌آموزانی بود که در محروم‌ترین منطقهٔ کشور برای تحصیل به او نیاز داشتند. او معلمی بود که در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی بلوچستان، به‌ویژه در روستاهای دورافتاده، تلاش می‌کرد تا دنیای بهتری برای کودکان ابتدایی بسازد.

اما در شامگاه پنجشنبه ۲۹ خرداد، قربانی «خطای انسانی» نیروهای امنیتی شد. نزدیک فلکهٔ شهرک ارتش ایرانشهر، در انتظار دختر و دختر برادرش بود که از چابهار با اتوبوس می‌آمدند که ناگهان گلوله‌ای او را از پا در آورد. پلیس‌ها در حال تعقیب و گریز با یک پژو بودند و به اشتباه او را هدف تیراندازی قرار دادند. بعد از شش شب درد و رنج، حسنیه جان خود را از دست داد.

حسینیه کل‌کلی، زنی از روستای سوراب در بلوچستان بود، منطقه‌ای که سال‌هاست زندگی در آن به خودیِ خود مجازات است. بلوچستان، جغرافیایی است که در آن زیرساخت‌ها و خدمات اجتماعی و اقتصادی شدیداً محدودند و مردم آن به ویژه زنان، کارگران و اقلیت‌های مذهبی، همواره از حقوق اولیهٔ خود محروم بوده‌اند.

ناامنی‌های اجتماعی و اقتصادی بلوچستان، پیامد مستقیم سیاست‌های سرمایه‌دارانه‌اند. متمول‌ترها در مناطق امن‌تری از استان زندگی می‌کنند، اما فقیرترین اقشار جامعه، از جمله روستاییان و کارگران، در مناطق ناامن این استان گرفتار می‌شوند. در این وضعیت، بسیاری از افراد به شغل‌هایی مانند سوختبری و کولبری روی می‌آورند که در شرایط جنگی و امنیتی، بیش از پیش جرم‌انگاری می‌شوند؛ حال آنکه این افراد هیچ راه دیگری برای امرار معاش ندارند. اگر شلیک اشتباهی به حسنیه درنتیجهٔ شرایط جنگی و جرم‌انگاری کولبری بوده‌باشد، حقیقت کریه و ظالمانهٔ نظام سرمایه‌داری و ستم طبقاتی بار دیگر بر ما آشکار می‌شود.

در این شرایط، حسنیه، معلم کارگر و زن بلوچ، نماد مقاومت و فداکاری بود. او نه تنها در برابر دشواری‌های اقتصادی و اجتماعی ایستادگی می‌کرد، بلکه در تلاش بود تا به نسل‌های آینده امید و آگاهی بدهد. با این حال، مرگ او به دست نیروهای امنیتی و به دلیل «خطای انسانی» که در واقع ناشی از بی‌دقتی و بی‌مسئولیتی در عملکرد نیروهای مسئول بود، نشان‌دهندهٔ فاجعه‌ای است که روزانه در این مناطق رخ می‌دهد.

چرا وزیر آموزش و پرورش که این روزها مدام از جان‌باختن معلمان شهید در جنگ ایران و اسرائیل سخن می‌راند، نام حسنیه کل‌کلی را در زمرهٔ قربانیان این سرزمین سرمایه‌سالار  نمی‌برد؟ این سکوت، معنادار است. این سکوت می‌گوید که مرگ حسنیه، تراژدی شخصی نیست، بلکه نمادی از ستم سیستماتیک مرکزگرا است که زحمت‌کشان حاشیه (بلوچستان) به‌خاطر سیاست‌های تبعیض‌آمیز طبقاتی، اجتماعی و امنیتی با آن روبه‌رو هستند.

نام و یاد حسنیه، زنِ معلمِ کارگرِ بلوچ بر حافظهٔ ستمدیدگان این سرزمین حک خواهد شد و تیشه‌ای خواهد بود بر ریشهٔ ظالمان زمان.

به نام خدای آزادی…

به نام خدای آزادی…

بازدیدها: 11

«به کدامین گناه کشته شدند؟!!!»

روزهای آخر با هم بودیم؛ با مهرانگیز.

بظاهر همه چی آرام شده بود. برگشتیم. غافل از اینکه آرامشی در کار نبود.

خبر حمله به اوین، آنهم فقط سردرش، به نوعی کوچک کردن فاجعه ای بود که در آنجا اتفاق افتاده بود.

بلافاصله آقای نوری‌زاد زنگ زدند و گفتند: «حالمان خوب است، نگران نباشید؛ من در نمازخانه مشغول نقاشی بودم که طلق های پنجره شکست و بر سر و روی من ریخته شد. بند ۷ کامل آسیب دیده و زندانی‌های بسیاری کشته یا زخمی شدند؛ فعلا درِ‌‌ بند را بسته اند و ما از بیرون خبری نداریم.»

به او گفتم: من الان به سمت اوین حرکت می‌کنم. باید همه شما را آزاد کنند. او گفت: «کاری نکنید.» من تصمیم خود را گرفته بودم؛ هرچه باداباد.

ولی از آنجا که ما فقط معمولا از یک زاویه به ماجرا و زندگی نگاه می‌کنیم، و از بازی روزگار غافلیم؛ پای من به اوین نرسید.

دخترم؛ “فایزه” تماس گرفت و گفت: «مامانِ آرش را پیدا نمی‌کنیم. در دسترس نیست. هرچه تلاش می‌کنیم نیروهای امنیتی اجازه ورود به منطقه را نمی‌دهند.

منزل مهرانگیز عزیز نزدیک اوین بود. نهایتا ساعت ۳ توانسته بودند خود را به آنجا برسانند.

فائزه دوباره تماس گرفت؛ درحالیکه بشدت گریه می‌کرد؛ گفت: «مامان، مامان آرش نیست. من و آرش داریم میریم بیمارستان‌هارو بگردیم.»

دو روز گشتند. به همه جا سر زدند؛ صحنه‌هایی دیده بودند که در تمام عمرشان ندیده بودند. صدای گریه‌هاشان هنوز در سر من پیچ و تاب می‌خورد.

بعد از ظهر روز دوم، به بهشت زهرا، سالن معراج الشهدا هدایت شدند. ۳ ساعت در صف ایستادند.

جسد شناسایی شده بود، کارت ملی همراهش بوده؛ در آن زمان بدنبال کاری از منزل خارج شده و موج انفجار جانش را گرفته بود.

 در آن لحظه به او چه گذشته و آیا زودتر می‌شد او را نجات داد یا نه؟ هیچ نمی دانیم.

فقط می دانیم: «به صورت نمادین به سر در اوین حمله شده.»

به آنها گفته بودند؛ به دلیل ازدحام تا دو سه روز اجازه دفن ندارند.

غروب برگشتند و چه برگشتنی، خسته و زار…

مهر انگیز رفت. یکی از مهربانان عالم کم شد؛ یکی از هنرمندان این مرز‌و‌بوم کشته شد. او نقاش بود. بر بوم نقش می‌کشید و بر بوم زندگیش بهترین نقشها را کشید و پر زد و رفت.

و اما، یک پرسش بزرگ رهایمان نمی‌کند:

به کدامین گناه، این همه انسان‌های بیگناه کشته شدند؟! به کدامین گناه…..؟!

جنگ به ظاهر پایان یافته؛ ولی جنگ بین تاریکی و نور، جنگ بین حق و باطل همچنان ادامه دارد.

زندانیان اوین را شبانه تا پگاه صبح، به تهران بزرگ منتقل کردند، با دهها اتوبوس، مانند آواره ها… همه را پراکنده کرده‌اند.

آقای نوری‌زاد، با آقای نقوی زندانی سیاسی باهم هستند. در سالنی پر از جمعیت، بدون امکانات و کاملا از احوال یکدیگر بی خبر.

با این شرایط، چرا آزادشان نکردید..؟! چرا آزادشان نمی‌کنید…..؟!!!

چرا؟؟؟؟

نگرانی ما را پاسخ بدهید.

فاطمه ملکی

۵ تیر ۱۴۰۴

اسرائیل – ایران: فوری در…

اسرائیل – ایران: فوری در…

بازدیدها: 10

فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر (FIDH) و سازمان عضو آن، جامعه‌ی دفاع از حقوق بشر در ایران(LDDHI)، عمیقاً از تشدید اخیر در تنش‌های نظامی بین اسرائیل و ایران نگران هستند.

آنها تجاوز و استفاده از نیروی مسلح اسرائیل علیه ایران را، که نقض حقوق بین‌المللی و منشور سازمان ملل متحد است، و همچنین هدف قرار دادن غیرنظامیان در ایران و اسرائیل را به‌شدت محکوم می‌کنند.

غیرنظامیان در ایران و اسرائیل بار دیگر قربانی این حمله‌ها هستند. این تجاوز، که با مصونیت اسرائیل از مجازات تشدید شده است، بر جنایت‌های بین‌المللی ادامه‌دار اسرائیل علیه فلسطینیان، از جمله نسل‌کشی در غزه و خشونت استعماری در کرانه‌ی باختری سایه می‌افکند.

پاریس، ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۸ خرداد ۱۴۰۴). در شب بین ۱۲ و ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳-۲۲ خرداد)، اسرائیل حمله‌ی نظامی غافلگیرکننده و تحریک‌نشده‌ی گسترده‌ای را آغاز کرد و بیش از ۱۰۰ هدف در ایران، از جمله تأسیسات هسته‌ای ادعایی و سایت‌های نظامی را هدف قرار داد. بنا به گزارش‌ها، در این حمله‌ها چندین سایت هسته‌ای هدف قرار گرفت و فرماندهان عالی‌رتبه‌ی نظامی، چهره‌های ارشد سیاسی و دست‌کم ۹ دانش‌مند هسته‌ای کشته شدند. شمار این دانش‌مندان در روزهای بعد به دست‌کم ۱۴ تن افزایش یافت. شماری از اعضای خانواده‌ی برخی از دانش‌مندان هسته‌ای و دیگر غیرنظامیان ساکن در نزدیکی آنها نیز در این حمله‌ها کشته شدند.

متن کامل فارسی: https://www.fidh.org/article31698

متن انگلیسی: https://www.fidh.org/en/region/asia/iran/israel-iran-immediately-de-escalate-conflict-protect-civilians

مراقبت جمعی به مثابه مقاومت: ر…

مراقبت جمعی به مثابه مقاومت: ر…

بازدیدها: 12

برای مطالعه لطفاً اینجا کلیک کنید

وقتی جنگ، ناامنی و بی‌ثباتی زندگی مردم را در هم می‌کوبد، این پرسش به‌میان می‌آید: چه‌کسی از ما محافظت می‌کند؟ نهادهایی که باید در چنین شرایطی حامی مردم باشند، یا از کار افتاده‌اند یا خود بخشی از ماشین خشونت شده‌اند. در این وضعیت، مراقبت جمعی تنها یک مفهوم نظری نیست؛ بلکه ضرورتی‌ست برای بقا، راهی برای نجات یکدیگر. در دل محله‌ها، در جمع‌های کوچک، و حتی در خانه‌های‌مان، می‌توان زنجیره‌هایی از مراقبت، همبستگی و همیاری ساخت، زنجیره‌هایی که از دل رابطه‌های انسانی، از نیاز مشترک به بقا، و از اراده‌ی مقاومت جمعی شکل می‌گیرند.

📘 سایت «اصل ۲۰» با انتشار کتابچه‌ای با عنوان راهنمای قدم‌به‌قدم برای مراقبت جمعی در بحران، کوشیده است تجربه‌های عملی و مردمی را در مواجهه با بحران و خشونت ساختاری گردآوری و به اشتراک بگذارد. این راهنما که برگرفته از دستورالعمل‌های بین‌المللی است، با نگاهی مردمی، شیوه‌هایی را برای شکل‌دادن به شبکه‌های حمایتی محلی، تقویت اعتماد جمعی، تقسیم منابع، و مراقبت از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه معرفی می‌کند.

📌 این یک راه نجات است، نه فقط برای زنده ماندن، بلکه برای زنده ماندن با امید، شأن و پیوند.
به نقل از:
https://t.me/asl20_campaign/1578