شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

 

محکومیت بازداشت«تحت‌الحفظ»نرگس…

محکومیت بازداشت«تحت‌الحفظ»نرگس…

بازدیدها: 69

شورای ملی تصمیم بازداشت خانم نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، و ده فعال سیاسی و مدنی دیگر را در مشهد، قاطعانه محکوم می‌کند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی بازداشت‌شدگان است.

این شورا، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت فعالان بازداشت‌شده که در پی شرکت در مراسم ترحیم آقای خسرو علی کردی در مشهد، به دلیل «بیان شعارهای هنجارشکنانه» بازداشت شدند، تأکید می‌کند که این اقدام نقض آشکار حقوق بنیادین شهروندان برای آزادی بیان و تجمع مسالمت‌آمیز است.

لیست کامل بازداشت‌شدگان و ابراز همبستگی شورا

بر اساس گزارش‌ها، اسامی بازداشت‌شدگان عبارتند از:

  1. نرگس محمدی
  2. سپیده قلیان
  3. پوران ناظمی
  4. هستی امیری
  5. عالیه مطلب‌زاده
  6. اسدالله فخیمی
  7. اکبر امینی
  8. حسن باقری‌نیا
  9. ابوالفضل ابری
  10. علی آدینه‌زاده (پدر ابوالفضل آدینه‌زاده)

شورای ملی تصمیم همبستگی کامل خود را با تمامی این فعالان و خانواده‌های آن‌ها اعلام می‌دارد.

شورای ملی تصمیم، ادعای عجیب و بی‌سابقه فرماندار مشهد مبنی بر اینکه این افراد به دلیل “بیان شعارهای هنجارشکنانه” بازداشت و “تحت الحفظ هستند تا از اقدام تقابلی گروه‌های دیگر حمایت شوند،” را قویاً رد می‌کند.

 این توجیه، تلاشی آشکار برای پوشاندن سرکوب حقوقی و امنیتی تحت عنوان «مراقبت» است. حکومت به جای تضمین امنیت شهروندانی که صرفاً از حق قانونی خود برای بیان عقاید استفاده می‌کنند، خود به عامل سلب آزادی آنان تبدیل شده است. این شیوه، نشان‌دهنده شکست حاکمیت در تأمین امنیت مدنی و تسلیم در برابر فشار نیروهای خودسر است.

 وظیفه دادستانی و شورای تأمین، مقابله با تهدیدکنندگان امنیت است، نه بازداشت فعالان مدنی. شورای ملی تصمیم این اقدام را «گروگان‌گیری سیاسی» می‌داند که هدف آن مرعوب ساختن جامعه مدنی و خاموش کردن صدای اعتراض مشروع است.

شورای ملی تصمیم تأکید می‌کند:

 شعارها، حتی اگر در چهارچوب قوانین فعلی «هنجارشکنانه» تلقی شوند، جرم نیستند و نمی‌توانند مجوز سلب آزادی باشند.

  • مطالبه آزادی: ما خواستار آن هستیم که مقامات قضایی بدون اتلاف وقت و توجیهات غیرمنطقی، تمامی این فعالان شجاع را فوراً آزاد کنند و به تداوم سیاست سرکوب و بگیروببند پایان دهند.
نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپ…

نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپ…

بازدیدها: 4

نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپوزیسیون ملی ایران، مسیر دموکراسی است.

یادداشت تحلیلی نرگس محمدی

مردم ایران آماده‌ی تغییر بنیادین هستند.

حتی وقتی هیچ بمبی سقوط نمی‌کند، مردم ایران آنچه واقعاً می‌توان صلح نامید را تجربه نمی‌کنند، زیرا تحت حکومتی زندگی می‌کنند که هر جنبه‌ای از زندگی شخصی و عمومی آنها را کنترل می‌کند.

صلح آنها با نظارت، کنترل، سانسور، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه و تهدید مداوم خشونت بار مختل می‌شود. این صلح توسط اقتصادی که فساد، ناکارآمدی و سوء مدیریت آن را تهی کرده، فشار تحریم‌ها، اضطراب روزانه تورم، گرانی، کمبود و بیکاری و همچنین تخریب بی‌وقفه محیط‌زیست ایران، از بین می‌رود.

صلح، نبود جنگ نیست؛ بلکه زیربنایی است که همه چیز باید بر آن بنا شود: دموکراسی، ثبات، رشد اقتصادی، تغییرات اجتماعی و امکان وجود یک جامعه مدنی کارآمد. اما پس از جنگ ۱۲ روزه، مردم ایران خود را در تقاطع جنگ رژیم علیه مردم خود و جنگ دولت‌های جمهوری اسلامی و اسرائیل یافتند.

استبداد و جنگ دو روی یک سکه هستند.

همان‌طور که مدافعان دموکراسی و صلح در بیانیه‌هایی که منتشر کردند، اعلام کرده اند. این بیانیه‌ها خواستار یک نظم سیاسی جدید شده اند: دولتی سکولار و دموکراتیک که واقعاً نماینده مردم ایران باشد، یک همه‌پرسی آزاد و عادلانه تحت نظارت بین‌المللی سازمان ملل، و تدوین چارچوب قانونی جدید توسط مجلس موسسان منتخب. آنها سازوکارهای قانونی و روشن برای گذار مسالمت‌آمیز را نام برده اند، مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی و اهداف دموکراتیک ایران.

موضع متحد آنها نشان داد که یک جنبش ملی گسترده و جمعی، ریشه‌دار در جامعه مدنی، حقوق بشر و حقوق زنان و سنت‌های متنوع دموکراتیک ایران، ظرفیت هدایت کشور به سمت یک تحول تاریخی تعیین کننده را دارد. تحولی که ابتدا باید مسالمت‌آمیز، مبتنی بر گفتگو، پاسخگویی، پیگیر تحقق عدالت و احترام به حقوق مدنی و انسانی جهانی باشد. زیرا هر چیز کمتر از آن – فروپاشی، هرج و مرج یا درگیری مسلحانه – میلیون‌ها نفر را در منطقه‌ای آسیب‌پذیر به خطر می‌اندازد.

ایرانیان همواره به حرکت ها و جنبش‌های دموکراتیک غیرخشونت‌آمیز مشهور و پایبند بوده‌اند. این کشور همیشه محل تلاقی فرهنگ‌ها بوده است. هزاران سال است که ایران خانه‌ی تکثر و تنوع قومی، زبانی و دینی بوده است. با وجود تفاوت های فرهنگی جدی و اختلافات فکری و سیاسی، مردم ایران سنت‌های دیرینه همزیستی، احترام متقابل و زندگی جمعی و شبکه های پایدار فرهنگی را حفظ کرده‌اند.

طی سالهای اخیر مردم ایران به وضوح نشان داده‌اند که رژیم مشروعیت خود را از دست داده است. بیش از چهار دهه، ایرانیان از طریق جنبش‌های مسالمت‌آمیز و دموکراتیک برای حقوق اساسی و انسانی خود تلاش کرده‌اند: از راهپیمایی‌های زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، جنبش سبز ۱۳۸۸، اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸و قیام «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱که با کشته شدن مهسا (ژینا ) امینی آغاز شد. مقاومت مداوم زنان و جوانان، پایه‌ها و بنیان های جمهوری اسلامی را لرزانده و آن را به بدترین کابوس رژیم تبدیل کرده است. کسانی که رژیم بیشترین تلاش را برای سکوت آنها کرد، قدرتمندترین چالش‌گران آن شده اند.

حقیقت این است که ایران در حال حاضر در مسیر گذار است. اما گذار می‌تواند در جهات مختلف حرکت کند. مردم ایران شجاعت خود را ثابت کرده‌اند. آنها زندان، سانسور، کنترل، گلوله و از دست دادن فرزندانشان را تحمل کرده‌اند، با این حال مردم به مبارزه ادامه می‌دهند، البته نه به‌صورت خشونت‌آمیز.
خشونت، چه از خارج اعمال شود و چه از داخل، راه حل نیست. آنچه آنها می‌خواهند، مداخله نیست، بلکه به رسمیت شناختن اراده مردم و مبارزاتشان است؛ نه ارتش‌های خارجی، بلکه همبستگی بین‌المللی؛ نه جنگ، بلکه صلح.

چگونه جهان می‌تواند کمک کند؟

جمهوری اسلامی مانند حکومت هایی مشابه، فقط با فشار پاسخگو می شود. تغییر در ایران نیازمند فشار موثر جهانی برای پایان دادن به نقض حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و اعدام‌ها؛ آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی؛ و امکان عملکرد آزادانه نهادهای جامعه مدنی است. جامعه بین‌المللی باید رویکرد خود به «تغییر» در ایران را بازبینی و باز تعریف کرده و زمینه گذار از استبداد به دموکراسی را فراهم کند.

پیام من: ما در تلاشیم تا استبداد دینی را پایان دهیم و گذار از استبداد به دموکراسی را عملی کنیم. برای رسیدن به این هدف، از جامعه مدنی ایران، رسانه‌های مستقل و مدافعان حقوق بشر و حقوق زنان حمایت کنید، کسانی که در خط مقدم ساختن آینده‌ای عادلانه و دموکراتیک برای کشورشان هستند.

با همبستگی جهانی، دموکراسی و صلح نه تنها ممکن، بلکه در دسترس هستند.

مردم ایران آماده‌اند. کنار آنها بایستید.

نرگس محمدی
تهران – ایران