مشاور هیئت مدیره شورا فردی است صاحب صلاحیت؛ دانش و تجربه در مورد مشخصی که میتواند به هیئت مدیره در عرصهای از کارش (سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، حقوقی، فنی، مالی، سازمانی، ورزشی، جوانان، زنان، نظام حکومت، حقوق بشر و غیره) به هیئت مدیره مشورت بدهد. مشاور/مشاورین در زمان های خاص توسط هیئت مدیره دعوت می شوند تا هیئت مدیره بتواند از مشورتهای او/آنان بهرهمند شود.
شرح وظایف مشاوران:
از آنجا که مشاوران برای کمک به هیئت مدیره در اخذ تصمیمات فراخوانده می شوند، لذا شرح وظایف آنان اقتباسی از شرح وظایف هیئت مدیره بر اساس خواهد بود؛ این شرح وظایف می تواند شامل ( ونه محدود به این موارد) باشد:
ارائه رهنمودها و نظریات برای کمک به عملکرد روشن تر؛ موثرتر و دقیق تر شورا در تصمیم مصوبات ش.م.ت.ا.
مشورت دادن در زمینه برنامه ریزی، مدیریت و اجرای فعالیت های ش.م.ت.ا.
مشورت دادن در مورد دریافت کمک های مالی و کنترل بر خرج و دخل و دارایی های ش.م.ت.ا.
مشورت و ارائه رهنمود برای آماده کردن گزارشات هیئت مدیره برای داخل و خارج شورا
ارائه نظر برای گسترش روابط عمومی؛ ارتباطات و فراهمکردن زمینهی ارتباط گیری بخشهای گوناگون ش.م.ت.ا.
شرکت در دیدارها و جلساتی که هیئت مدیره/ بخشی از هیئت مدیره به نمایندگی از شورا شرکت دارند و نیاز به مشورت های مشاور در جریان جلسه دارند؛
مشورت دادن در مورد برنامه نشست های شورا تهیه گزارش نشستها
مشورت دادن در مورد مناسبات و روابط با دیگر گروههای اپوزیسیون.
مشورت دادن در زمینه سیاست گذاری ها؛ اجرای مصوبات؛ حل مسایل اضطراری داخلی و خارجی شورا و غیره.
حقوق مشاور/ هیئت مشاوران:
مشاوران حق خواهند داشت تا نظریات خود را آزادانه ارائه دهند و درخواست کنند که این نظریات محرمانه بماند.
هیئت مدیره الزامی در قبول نظرات مشاوران ندارد.
هیئت مدیره حق در تغییر و ویرایش نظرات ارائه شده دارد.
مشاوران در جلساتی که شرکت دارند، حق رای در تصمیمگیری ندارند.
مشاوران ملزم به حفظ اسرار شورا هستند.
مدت ماموریت مشاور/مشاوران:
مدت ماموریت مشاور/مشاوران؛ بسته به نیاز هیئت مدیره خواهد بود و معمولا مشاور می تواند تا در مدت مدیریت یک هیئت مدیره به وظیفه خود ادامه دهد.
کمکگرفتن از مشاوران:
هیئت مدیره میتواند از اعضا و یا خارج از شورا از کارشناسان، مشاور انتخاب کند.
پروسه انتخاب، دعوت، خاتمه ماموریت، نحوه ارتباطات، مشاوران در شورا توسط کمیسیون دعوت به پیش خواهد رفت.
رژیم تمامیتخواه ولایت فقیه وحشتزده تمام تلاش مذبوحانه خود را برای جلوگیری از بزرگداشت سالگشت و تداوم انقلاب «زن، زندگی، آزادی» بکار گرفته است. تهدیدها و مجازاتها را تشدید و عدهای از کنشگران را پیشگیرانه دستگیر کرده است. بر طبل ناامیدی میکوبد. اصلاحطلبان، اصلاح پذیری رژیم را وعده میدهند. سایبریهای رژیم انقلاب را انکار و شایع میکنند که هیچ خبری نیست و هیچ خبری نیز نخواهد شد.
با هشیاری نسبت به ترفندهای رژیم و اصلاحطلبان دههی قیام، از ۱۵ تا ۲۵ شهریور را با شور و شکوه بیکران برگزار کنیم.
کنشگران میدانی شورا ملی تصمیم از داخل ایران توصیه میکنند:
روز ۲۵ شهریور در خیابانها حضور و ازدحام حداکثری داشته باشیم. با بوق زدنهای ممتد اضطراب رژیم را صد چندان کنیم. تکنیک های ایجاد راهبندان و قفل کردن ترافیک را همرسانی کنیم. به ویژه اتوبانهای خروجی شهرها را ببندیم که بر ترافیک محلات تاثیر میگذارد.
نیرویهای سرکوب از اتوبوسهای سریع (بی آر تی) برای جابجائی استفاده میکنند. ترددهای سریع خودروهایی که نیروی سرکوبگر را جابجا میکنند را مختل کنیم. سرکوبگران گاه از آمبولانسها هم برای سریعتر رسیدن به مکانهای تظاهرات سوء استفاده می کنند که باید هشیار بود.
مراقب دوربینهای مدار بسته امنیتی در خیابانها و میدانها باشیم. انواع پیشرفته آنها همزمان فیلم را به جاهای مختلف میفرستد، امکان زوم کردن بر صدا و تصویر و قابلیتِ شناسایی سیم کارتهای تلفن همراه، کارت ملی هوشمند و پاسپورت از روی شناسایی چیپسِت های همراه آنها را دارند. بهترین راه خنثی کردن دوربینها پاشیدن رنگ در چشمان (لنز) دوربینها است. برای شناسایینشدن در تظاهرات و شعارنویسی، گوشی هوشمند با سیم کارت، کارتملی هوشمند، گواهینامه و پاسپورت همراه نداشته باشید. برای فیلم گرفتن از تظاهرات از دوربینهای یکبار مصرف میتوان استفاده کرد.
حضور و ازدحام حداکثری را گسترده و در تمام میدان های شهر برگزار کنیم تا امکان تمرکز نیرو و سرکوب رژیم کاهش یابد. در تظاهرات همواره عدهای دیدهبانی و پاسداری کنند، تا بهموقع خطر نیروهای سرکوب را شناسایی کنیم و غافلگیر نشویم.
با دوستان نزدیک که آنها را میشناسیم و به آنها اطمینان داریم، انجمن ها و شوراهای تصمیم محلی تشکیل دهیم و امور محلات، تظاهرات و مبارزه را مدیریت و در صورت امکان با محلات دیگر هماهنگ کنیم.
مبارزه ما با رژیم تمامیتخواه فقط به تظاهرات خیابانی محدود نمیشود. نافرمانی مدنی، مبارزه متشکل احزاب سیاسی، تشکلهای صنفی، مدنی و محیط زیستی، اعتصابات کارگران، کارمندان، فرهنگیان، دانشجویان، دانشآموزان، کارکنان درمانی، کامیونداران، بازنشستگان و … در به زانو درآوردن رژیم نقش بنیادی دارند. انتظار این است که این اعتراض های بیرون از محلات با اعتراض های محلات هماهنگ، همگام و همراه شوند و پیوند بخورند.
در آستانه سالگرد جنبش انقلابی زن زندگی آزادی مبارزان عرصه آزادی و دموکراسی در درون و بیرون ایران خود را برای نخستین سالگرد این انقلاب آماده می کنند. گروهها و نهادهای جامعه مدنی، صنفی، احزاب و سازمانها سیاسی، خانواده جانباختگان راه آزادی و دادخواهان یکپارچه برای گرامیداشت، ادامه و ژرفش این جنبش برنامههایی تدارک دیده اند.
احزاب و نیروهای سیاسی کردستان ایران – حزب دمکرات کردستان ایران، کومله (سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران)، حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)، سازمان خبات کردستان ایران، حزب آزادی کردستان (پاک) و کوملهی زحمتکشان کردستان – هم در فراخونی از مردم ایران خواستند که در سالگرد انقلاب ژینا به نشانهی تجلیل از یاد و خاطرهی شهدای این انقلاب و تقدیر از قربانیان و زندانیان سیاسی و زنده نگهداشتن جنبش سیاسی، با شکوه تمام به استقبال این سالگرد سیاسی و اجتماعی برویم. در اعتصاب عمومی روز ۲۵ شهریور و مراسم برگزار شدە بر سر مزار شهدا و جانباختگان شرکت کنیم.
شورای ملی تصمیم، ضمن خوشحالی از همگامی و همبستگی احزاب کرد ایرانی، پشتیبانی خود را از این فراخوان اعتصاب عمومی اعلام میکند و از مردم ایران در سراسر کشور و دیگر نقاط دنیا میخواهد همبستگی ملی خود را برای سرنگونی رژیم نشان دهند.
نوروز امسال بود که یاسمین مقبلی در مراسم نوروزی کاخ سفید سخنرانی کرد و از خاطراتش از هیجانهایش برای چیدن سفره هفت سین به همر اه برادرش گفت و مراسم نوروزی را به زیبایی برای رئیس جمهور امریکا و همسرش و مدعوین ترسیم کرد؛ از دختر کوچکش گفت که امسال برای رنگ کردن تخم مرغ های سفره هفت سین کمکش کرده بود.
بعد از آن یاسمین را با نام های آرتمیس ۷ و اسپیس ایکس دیدیم. یاسمین را با تی شرت زن زندگی آزادی که بر تن خودش و شوهرش بود بیشتر شناختیم. بعد عکسش را در لباس فضا نوردی در کنار دو کودک و همسرش؛ عکسهایش در کنار تیمش که فرماندهی آن به عهده او بود و عکسهایش با لبخند از بی وزنی در فضا که اشک شوق را به چشم هایمان آورد. اشک شوق، رویا داشتن، تلاش کردن و رسیدن. اشک شوق امکان ابراز توانمندی های انسانی، اشک شوق برابری جنسیتی. و بعد اشکی غمبار برای هم جنس های او در گوشه ای از این جهان که اتفاقا وطن آبا و اجدادی او نیز است، که برای دوچرخه سواری یا موتور سواری، برای حق سرپرستی کودکانشان. برای پوشش اختیاری، برای سفر کردن، برای بدیهی ترین حقوق انسانی باید بجنگند و اغلب جای کمتری برای بلند پروازی و آرزو های بزرگ می ماند
تصور کنیم که خانواده یاسمین در ایران تحت اشغال جمهوری اسلامی مانده بودند. یاسمین خلبان سوپرکبرا، کارشناس ارشد هوافضا، فرمانده ماموریت اعزام فضاپیمای اسپیس ایکس به ایستگاه فضایی بینالمللی، خلبان آزمایشی تفنگداران دریایی که بیش از ۱۵۰ ماموریت مختلف را انجام داده است در کجا قرار داشت؟
در دانشگاهی برای بیرون بودن تار مویش اخراج شده بود؟ در خیابانی به خاطر اعتراض به پایمال شدن حق انسانیش زیر مشت و لگد بود؟
برای سفر به خارج از کشور به اجازه پدر و یا شوهرش نیاز داشت؟
و یا با توجه به طبع بلند پرواز و روحیه و ذهن آزاد اندیشی که از او گمان داریم، در کنج زندان بود و یا بدن و چشمش ساچمه باران شده بود؟
یاسمین عزیز همراه با آرزو ها و امیدها و تلاشهای دختران وطنت پرواز کن.
هیچ صیادی در جوی حقیری که به مرداب می ریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.