شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

بازدیدها: 0

آیا در رویاروی با جمهوری اسلامی روش های خشونت پرهیز و مسالمت جویانه مدنی تاثیر داشته یا اساسا تاثیرات قبلی خود را از دست داده و جامعه وارد فاز جدیدی از مبارزات اجتماعی می شود؟

تا یک سال پیش شعار«قلم توتم ما است» مطالبه ای مبارزاتی بود که توسط هزاران فرهنگی در اعتراضات مسالمت آمیز بیان می شد. این مجموعه مطالبه معلمان را باید در کادر گفتمان کلان تر و ملی آنان مورد خوانش قرار داد. زیرا فرهنگیان در کنار طرح مطالبات صنفی و نقد بر نظام آموزشی کشور، نگاه فراتری به مرحله عبور از استبداد تاریخی- دینی داشتند؛ «دستیابی به فرهنگ مدارا و تسامح با شکل گیری یک ساختار دموکراتیک» از وظایف جامعه مبارزاتی و بخش قالب کنشگران میدانی محسوب می گشت! تا یک سال پیش برافراشتن شعار «قلم در مقابل اسلحه» از مختصات مرحله انقلابی مردم ایران بود که نشان می داد اشکال مدنی و مسالمت آمیز مبارزه به وجوه دیگر آن برتری دارد. زیرا تحلیل آنزمان اینگونه بود که:

  • جمهوری اسلامی پس از طی مراحل فروپاشی اقتصادی و فرهنگی وارد مرحله فروپاشی سیاسی و نظامی شده است. و به این دلیل بطور جنون آمیزی بر سرکوبهای افسارگسیخته و سیستمی شدت داده است که به دوره امروز مبارزات اجتماعی محدود می باشد.

  • جامعه ایران درچشم انداز مبارزات اجتماعی به مرحله انتخاب بین رویه مبارزه خشونت محور با خشونت پرهیز رسیده است. انتخاب چنین سازه هایی رابطه مستقیمی با نوع سرکوبهای حاکمیت و میزان آن و نیز تحمل پذیری جامعه جنبشی در این شرایط دارد.

  • از طرف دیگر نیروهای مرجع در مبارزات فراگیر ملی می توانند با تدبیر در رویکردهای سیاسی و فرهنگی بر رویارویی با سرکوبهای سیستمی جمهوری اسلامی تاثیرگذار باشند.

که در این شرایط طرح ابداعی «قلم در مقابل گلوله» در حرکتهای اعتراضی فرهنگیان معنا داشت.

چنانچه که گفته بودیم انقلاب اجتماعی مردم ایران دارای مراحل و بصورت متناوب و چندوجهی است. به این معنی جنبش انقلابی برای هر مرحله از حرکت نیاز به یک استراتژی یا استفاده از تاکتیکهای موازی جهت محدود سازی سرکوبهای سیستمی و قدرت جمهوری اسلامی دارد.

در جامعه جنبشی به تناوب سرکوبهای سیستمی حاکمیت، مشاهده می شود که مبارزات میدانی نیازمند استراتژی چند وجهی است. که در یک دسته بندی کلان می توانیم آنرا (پس از مرحله صنفی و مدنی- قبل انقلاب زن زندگی آزادی)، هم اکنون به وجوه «فرهنگی، سیاسی و نظامی» زیر تقسیم کنیم.

  • مبارزه فرهنگی: فرهنگ مبارزاتی راهی است برای جذب نیروها و اقشار خاکستری به مبارزه و نیز تبلیغ و ترویج جهت همگرایی افکار عمومی جهان به مبارزات پیش روی مردم ایران. زیرا جامعه انقلابی در مرحله افتادن تمامیت حاکمیت قرار دارد و از این جهت بسیج افکار عمومی راهی برای تضعیف جمهوری اسلامی خواهد بود.

  • مبارزه سیاسی: عمده ترین نتایج وجه سیاسی مبارزه کاربرد یک استراتژی فراگیر برای افزایش تعامل نیروهای میدانی در داخل یا خارج از کشور، و کوتاه کردن زمان مبارزه و هزینه های انسانی آن از طریق شرکت همگانی و حداکثری در مقابله با جمهوری اسلامی است.

  • دفاع مشروع: در این مرحله از حرکت انقلابی مردم ایران راه کارهای رادیکال و خشونت آمیز بیش از آنکه ابزار استراتژیک و بلندمدت مبارزه محسوب گردند، روش های کاربردی است جهت تضعیف و ریزش نیروهای دو دل و بینا بینی در بدنه حاکمیتی و افزایش بسیج عمومی از طریق حضور میدانی اقشار خاکستری برای پیوستن به بدنه مبارزات فراگیر ملی و در مقابله مستقیم با نهادهای سرکوبگر حکومت جمهوری اسلامی ایران… است. دفاع مشروع درجه ای از کنش فعال برای عبور از مرحله کنونی انقلاب اجتماعی مردم ایران است.

برافراشتن چنین مطالبه نمادینی می تواند ثابت نماید که جامعه ایران در شرایط کنونی به مرحله ای از بلوغ سیاسی و فرهنگی دست یافته است که برای تحقق مطالبات و نهادینه سازی ساختار دموکراتیک در جامعه، ناچار است متناسب با ماهیت و عملکرد استبداد دینی در جمهوری اسلامی از ابزاری دوگانه جهت مهار حاکمیت بهره بگیرد! بلندی چنین راهبردی نشان می دهد که اساسا جامعه جنبشی در مبارزات صنفی و مدنی میل به «اشکال خشونت پرهیز» جهت تحقق دموکراسی فراگیر دارد، اما در هم اکنون برای حفظ نیروها و پرهیز از کشتار بی رحمانه که نهادهای حکومتی تجویز می کنند، ناچار است تا اشکال مبارزه را متناسب با وجوه میدانی و مراحل آن رادیکال سازد تا حکومت تصور ضعف در جنبش را با بکارگیری اشکال مبارزه درهم نیامیزد! بنابراین استراتژی انقلاب زن زندگی آزادی می تواند در این مرحله دارای خصوصیات زیر باشد؛

  1. تئوری «دوگانه خشونت و رواداری» در شرایطی تقویت می شود که هم اکنون نیروهای نظامی قصدی بر سکوت یا واگذاری قدرت در تقابل با مبارزات مسالمت آمیز و خشونت پرهیز جنبش انقلابی مردم ایران ندارند. و سرکوبهای وحشیانه در حوزه میدانی، دستگیری، شکنجه و احکام بلند مدت زندان یا اعدام های فله ای نشانه عدم میل حکومت به عقب نشینی است!

  1. آنچه که در تجربه جهانی شاهد هستیم، گرچه در انقلابات اخیر که منجر به تحولات بنیادین گشته، اشکال مبارزات خشونت محور کمتر و شانس پیروی از مبارزات خشونت پرهیز بیشتر بوده، اما حمایت های بین المللی قدرتهای وقت را نباید در این پیروزیها نادیده گرفت. که در شرایط کنونی با شروع جنگ اوکراین، قدرت گیری کشور چین، تهدیدات اتمی و تحریم های جهانی در محدودسازی انتقال انرژی توسط روسیه و کشورهای درگیر، و نیز تقابلهایی که در حوزه روابط بین الملل -بین کسب هژمونی و برتری طلبی قدرتها- در جریان است، هرلحظه امکان مانع تراشی دولتهای غربی برای حمایت از مبارزات مردم ایران در رویارویی با جمهوری اسلامی را افزایش می دهد. نیاز کشورهای جهان به انرژی ارزان قیمت می تواند در رابطه با جمهوری اسلامی بعنوان یک ابزار سازشگرایانه محاسبه گشته و برساختی بازدارنده در سقوط انقلاب مردم ایران فراهم سازد.

این گزاره چنین نتیجه می دهد که منافع کوتاه مدت ابرقدرتها می تواند در مقطع کنونی با منافع ملی و درازمدت مردم ایران در تناقض آشکار قرار گیرد و بنابراین جامعه جنبشی ایران ناچار است تا در کشاکش این درگیریها، با توجه به جایگاه رفیع مبارزات انقلابی مردم ایران، به ابزار لازم برای دفاع از خود دست یابد.

هم اکنون دربخشی از اپوزیسیون و نیروهای میدانی این سوال به درستی مطرح گشته است که: چنانچه جمهوری اسلامی بخواهد رویه احکام سنگین اعدام یا زندان های بلند مدت را برای جوانان دستگیر شده صادر کند، راهکار نیروهای میدانی چیست و چه ابزاری می تواند به تعالی مرحله کنونی گذار بی انجامد و راه حلی جهت ایجاد توازن قوا در مبارزات اجتماعی باشد؟

  • تعیین مراحل انقلاب اجتماعی امروز مردم ایران نیاز به ابزار استراتژیک و چند وجهی دارد تا درک درست شرایط و پیشنهاد راهکارها متناسب با اعتلای مبارزات اجتماعی تعریف شود. زیرا نیروهای ساختاری حکومت در فرایند ریزش قرار دارند که نشان از وقوع تحولی بزرگ برای مردم ایران است.‌

  • در این رابطه تدوین استراتژی برساختی است که تواما از راهکارهای خشونت پرهیز و خشونت محور برخوردار است و با سازهایی چون «فهم از میزان توانمندیها در ابعاد مبارزاتی، سازماندهی نیروها در سطوح ملی، میزان تعامل نیروهای داخل با خارج، شیوه نهادینه گشتن فرهنگ انقلاب تازه مولود، و هم افزایی بر میل اکثریت مردم جامعه به تغییرات ساختاری…» در آن پوشیده باشد تا نتایج والایی برای انقلاب مردم ایران به همراه آورد!

اینکه در فرایند انقلاب کنونی پارامترهای موازی و نیازمند تحلیل به چه میزان مورد سنجش و همسنگی در تبیین و تدوین استراتژی کنونی جنبش انقلابی قرار می گیرد، نیاز به درک درست از ماهیت نیروها و همگرایی و تعامل بیش از پیش گروه بندیهای اجتماعی دارد.

به دیگر سخن جامعه جنبشی و گروههای قائل به عبور از جمهوری اسلامی نیاز به تعامل بیشتر همدیگر دارند تا استوار بر یک استراتژی فراگیر و حداکثری بتوانند پاسخ های روشنی برای مقابله با جمهوری اسلامی در مرحله کنونی انقلاب اجتماعی زن زندگی آزادی مردم ایران داشته باشند. 

در تدوین استراتژی حداکثری جهت پاسخ به شرایط عینی جنبش انقلابی مردم ایران و برون رفت از فشارهای دوچندان سرکوبگرانه جمهوری اسلامی، رادیکالیزم در اتخاذ روشهای مبارزاتی اصلی مورد تاکید بوده و طبعا ماهیت استراتژی مبارزاتی را بلحاظ کیفی متفاوت می گرداند. همگرایی در صورتبندی نیروهای میدانی داخل و جریانات خارج از کشور، به حرکتهایی که برمبنای استراتژی جدید تدوین می شود، متغیر خواهد داد.

سروش آزادی

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

وضعیت کنونی را سنجش کنیم R…

بازدیدها: 0

بنظر اتخاذ هر راهکار قابل حصولی در جامعه ایران باید حاصل جمع بندی از آشفتگی درهم تنیده حاکم بر موئلفه های «اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی» باشد. تا وضعیت کنونی جامعه و میزان انگیزه مبارزاتی و پتانسیل جامعه را در عبور از حاکمیت تحلیل نماید. و از طرف دیگر امکان  تاثیر متناوب تلاطم آن تا بعد از عبور از حاکمیت فراهم شود و هزینه های این فرایند متناسب با «منافع ملی» ایران، و درجهان رقابتها و کشاکشها مورد سنجش قرار گیرد. ضرورت کاوش بر «تاثیرات بلندمدت ابرچالشهای کنونی جامعه ایران» به این دلیل است که هم اکنون غالب نیروهای اجتماعی با تاثیر از فضای مجازی و نرم افزارهای نوشتاری محدود شده اند و در تحلیل از مسائل اجتماعی ناچارند، کوتاه نویسی کنند و نتایج بررسی خود را محدود به وقایع سیاسی- اجتماعی کوچک سازند.

نتیجتا در این وادی عناصر مرجع یا حذف می شوند یا به حاشیه کشانده خواهند شد! که این عمده ترین بحران در مرجعیت برای عبوراز حاکمیت جمهوری اسلامی است. زیرا پاسخ به بحرانهای جاری نمی تواند بدون نیروهای راهبردی و هماهنگ با تغییرات بلندمدت میسرگردد. مثل تغییر حاکمیت سیاسی، امکان بسیج عمومی برای تغییر، همبستگی میان اپوزیسیون، همراهی غرب برای تغییر حاکمیت….. مجموعه عواملی که نیاز به استراتژی و نیروی استراتژیک دارد!

حال آنکه نگاه رئال پلتیک به مسائل اجتماعی محدودیت دارد و فاقد بهره گیری از تفکر فلسفی و قدرت پیش بینی عوامل تغییرات انقلابی در جامعه است.

در شرایطی که اکثریت مردم از چالشهای تواما «طبقاتی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی» در رنج هستند. آنچه که در جامعه تولید (فکر، نقد، تحلیل وعمل) می شود، فاقد راهکاری در حل چالش های برشمرده است. حتی در اولویت بندی ابرچالشها اجماع و مرجع روشنی وجود ندارد.

جامعه در زمانی می تواند به راه حل مناسب دست یابد که:

  • تولید اندیشه برای ریشه یابی علل بحران از جامعیت و فراگیری برخوردار باشد.

  • مراجع آن شناسائی گردد.

  • نیروی اجتماعی برای آن تعریف شود.

  • بصورت نسبتا تخصصی شیوه اقدام به عمل در هر حوزه میدانی روشن باشد.

  • گروه بندیهای اجتماعی آشکار باشد و تقارن آنها با مراجع فکری و شیوه عمل و فاصله هر کدام از آنان با اهداف مورد نظر، از تعریف روشنی برخوردار باشد.

نتیجتا راهکاری که؛ هزینه ها و فایده های اجرای طرح آن از قبل روشن باشد. طرحی که در فضای مجازی و رسانه بسط داده شود تا نیروهای اجتماعی بسته به سلیقه و میل خود و با سازماندهی درون جوش به انجام هماهنگ آن مبادرت کنند.

 آیا نسبت به شرایط کنونی (جنبش ها- حاکمیت، نیروهای اجتماعی، میزان انگیزه و پتانسیل تودها در میل به تغییر، و فضای جهانی) تحقق چنین طرحی مقدور است؟ پاسخ آن روشن نیست! اما بایسته است تلاش کنیم تا به زمان تاریخی پاسخ دهیم. «عاملیت در انقلاب «زن- زندگی- آزادی» یعنی همین!

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

زن- زندگی- آزادی « مختصات روند…

بازدیدها: 0

بذر انقلاب از سوی کنشگرانی که خواستار دگرگونی هستند، افشانده می شود و این کنشگران کار را «

چون یک باغبان ماهرانه انجام می دهند. حال آنکه باغبانها برخلاف نیروهای طبیعت کار نمی کنند،

بلکه بر روی آب، هوا، و خاک مساعد کار می کنند و میوه های نهایی کارشان نمایانگر همکاری میان

کنشگران و طبیعت است.

انقلاب مردمی نوعی انقلاب است که به نام آزادی برای اکثریت برعلیه اقلیت ممتاز صورت می گیرد.

این نوع انقلاب یک انقلاب موفق است. زیر نتیجه اش به حکومت رسیدن قانونی انقلابیون است.

)اما( انقلاب عقیم؛ نوعی انقلاب است که در آن رهبران، آرمانهایی را که مطرح کرده اند، جامه عمل

نپوشانده اند. در واقع نوعی از انقلاب شکست خورده است. هرچند در این نوع انقلاب ممکن است

رهبران آن، حتی عزمی قهرمانی تر به وجود آورند تا راه را برای ادامه حاکمیت خود هموار سازند!

» کرین برینتون- کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب

پیوندها و گسست های انقلاب اجتماعی ایران

از درون حاکمیت جمهوری اسلامی که خود به عنوان آخرین رژیم ایدئولوژیک- دینی- استبدادی در

تاریخ معاصر شناخته می شود، جامعه ایران شاهد انقلابی است که درون مایه آن غیرایدئولوژیک،

سکولار و آزادی خواهانه است.

– این انقلاب توانست فرای تمامی ایدئولوژیها که تجربه انباشته صده اخیر مبارزات مبتنی بر

ارزشها در ایران بوده است، نقصانها را برطرف کرده و تولید محتوا کند! گفتمانهای برآمده از

نظامهای ایدئولوژیک در جامعه ایران عاجز از تعریف و تبیین جایگاه فلسفی، انسانی- اجتماعی

در دنیای معاصر بود که این مهم ساز و کار تکوین انقلاب تازه مولود » زن- زندگی- آزادی «

را ضروری ساخت.

– لیبرالیزم، « تجربه نظامهای سیاسی- اجتماعی پسا مدرنیته وایدئولوژیهای مطرح چون

مارکسیسم، اومانیسم… نشان می دهد که رفع تبعیض جنسیتی در نظام مرد سالار ناشدنی و

در انقلاب تازه » زن- زندگی- آزادی « دست نیافتنی است. و از طرف دیگر بالا آمدن شعار

مولود ایران و حمایت بی دریغ صدها هنرمند، نویسنده، کنشگر مدنی و سیاسی جهان از این

شعار و انقلاب نشان داد که بازنگری اندیشیدن به این سه مفهوم کلیدی در زیست انسان مدرن

یک ضرورت تاریخی است.

– مطالبات جنبش انقلابی مردم ایران سرمشق آزادی خواهان جهان گشت! زیرا حق خواهی مردم

ایران پیوند جداناشدنی با مطالبات کثیر مردم امروز جهان دارد. پارادایم ارزشهای جوان ایرانی

که در تقابل با استبداد تاریخی و ارتجاع دینی مطرح می گردد فصل مشترکی در رفع تبعیض

جنسیتی، قومی، نسلی و طبقاتی امروز جهان دارد. و از طرف دیگردرونمایه اندیشه- عمل

انسان ایرانی در فهم از زیست جمعی همگرایی دارد با ارزشهای زیست شده در جهان امروز!

آنگونه که شالوده های ارزشهای مطرح در شعارهای میدانی شک و شبهه ای برای ما نمی

گذارد که پیوند ناگسستنی بین مطالبات مردم ایرانزمین با خیل بیشمار مردمان جهان امروز

زن- « دارد که از همان گسست ها و نابرابری ها در رنج هستند. برای همین فاکتور سه وجهی

بنیادهای مشترک ارزشی را با شکستن مرزهای جغرافیایی سامان داده است. » زندگی- آزادی

و پیوندهای جهانی آن در حوزهای هنری، ادبی، فرهنگی تا…. سیاسی حمایت افکار عمومی

جهان مدرن را به رخ می کشد.

– بی شک تکوین و منشاء انقلابات جهان بر مقابله با سرکوب شدن نیازهای غریزی بشر و میل

به دستیابی آن استوار بوده است. از جمله حق حیات و حق زندگی، حق برابری و… دیگر

حقوق طبیعی- آن حقوقی که به قوانین و ضوابط حکومتی و فرهنگی خاصی وابسته نیستند- که

ما هم اینک تجلی آنرا در ارزشهای انسانی- جهانی که در مفاد حقوق بشر گردآوری شده مشاهده

می کنیم. نظام ارزشی تازه بنیاد جهان شمول و انکار ناپذیری که شالوده ای برای کنش اجتماعی

و از جان گذشتن مردم ایران هم فراهم ساخته است و هم اینک در انقلاب امروز تجلی دارد.

درک انگیزه میدان داری مردم ایران نمی تواند بدون فهم از چنین خواهشی قابل حصول باشد.

– انقلاب تازه مولود ایرانزمین فرای ارزشهای ذاتی خود و پیوستگی که با مطالبات تمامی اقشار

اجتماعی مردم کشورهای خاورمیانه دارد، خارچشم رژیمهای استبدادی- اسلامی و توتالیتاریسم

زن- « موجود در خاورمیانه است. بنیان خودویژگیهای انقلاب ایران که بنای آن استوار بر

است، تناقض آشکاری با منافع حکومتها درکشورهای موجود خاورمیانه دارد » زندگی- آزادی

که بیشتر بر اسلام سیاسی )از هر نوع آن( تاکید دارند. اساسا برابری جنسیتی، رفاه عمومی و

اجتماعی )دولت رفاه( و تحقق آزادی انسان در نظام دموکراتیک تناقض آشکاری با محتوای

اسلام سیاسی و حاکم بر کشورهای اسلامی دارد. تاکید ما به این گزاره در تفهیم این مسئله است

که انقلاب اکنون مردم ایران در خاورمیانه دوستان خود را در میان جمعیتها و مردمی که میل

به شهروندی در جامعه مدنی دارند، و دشمنان خود را در میان دولتها و حکومتهای اسلامی

می یابند که ماهیتا میل ذاتی به توتالیتاریسم و دیکتاتوری مذهبی- دولتی دارند.

– بررسی دوستان و دشمنان انقلاب تازه مولود مردم ایران حکایت از آن دارد که جامعه جنبشی

در مسیر تحقق ارزشهای انسانی- اجتماعی که در تقابل با حاکمیت مذهبی- رانتی و استبدادی

است، مسیر خود را درهزاره سوم بدون حمایت قدرتها در خاورمیانه طی خواهد کرد. بنابراین

عدم وابستگی به کشورهای پیرامونی نشان روشنی از استواری جنبش اجتماعی و استقلال رای

گذار « آن در عبور از تمامیت خواهی و استبداد دارد. گفتمانی که مبانی آن استوار است بر

کامل از جمهوری اسلامی با تاکید بر جنبشهای صنفی، مدنی و سیاسی، حفظ تمامیت ارضی و

نظام غیرمتمرکز، جدایی نهاد دین از سیاست، تاکید بر آزادی های اجتماعی و دموکراسی

مشارکتی و حداکثری، انتخابات آزاد و عادلانه و نهادینه کردن منشور جهانی حقوق بشر و

.» حاکیت قانون، با حفظ محیط زیست

– انقلاب تازه مولود جامعه ایران یک تحول بنیادین در فهم از ایدئولوژیها و وابستگی آن ارزشها

به دولتهای استبدادی- توتالیتر و قدرتهای تمامیت خواه دارد. ما شاهد زایش یک انقلاب در

ارزشها هستیم. مبانی ارزشی و نظام گفتمانی تازه ای که جوانان و نسلهای امروز با کنشگری

در حوزه سیاسی و با پرهیز از همیاری مستقیم با احزاب و جریانات ساختاری و سنتی دهه

های پیشین جامعه سیاسی ایران اما با حمایت آن جریانات، آنرا در زیست خود بازتولید می

کنند. اگرچه گفتمانهای رهایی بخش مردم جامعه ایران در گزاره و مفاهیم رابطه تنگاتنگی با

گذشته سیاسی دارد، اما در شیوه کنشگری میدانی، انقلاب مبتنی بر مبارزه خشونت پرهیز به

جای خشونت محور، برتری سازماندهی افقی بر سازماندهی عمودی، تاکید بر دموکراسی

حداکثری بجای ایدئولوژی های حداقلی، همگرایی ارزشهای بومی و جهانی و فراملی…

تفاوتهای آشکاری با انقلابات صده اخیر ایران و حتی جهان دارد!

– انقلاب اجتماعی امروز ایران استوار بر کنش جهت دار و پیگیری است که مبانی سکولاریزم

سیاسی- اجتماعی آن به یک تحول بنیادین مذهبی- فرهنگی- سیاسی- اقتصادی می ماند که ما

آنرا در تجربه بشر به نام رنسانس در اروپا می شناسیم. این انقلاب در حال تغییر بنیادها در

نظام اجتماعی ایران است. و شاید از صدر انقلاب مشروطه به این طرف، این اولین بار است

که جامعه کنشگر ایران شاهد یک تحول فراگیر و چند وجهی در حوزه های متنوع و متعدد

اجتماعی است که در انقلابات صده اخیر نشانی از آن نبود. آنچنان که می توانیم تاثیرات جهانی

و منطقه ای آنرا از هم اکنون شاهد باشیم. توجه به این نکته مهم است که پیشروان انقلاب اکنون

ایران نه احزاب ساختاری و با پشتوانه سازماندهی عمودی که اولویت اجتماعی ایشان بروی

تغییر حاکمیت سیاسی بود، بلکه نسل جوان کشور هستند که تحولات را بنیادن از پائین به بالا

و از جامعه مدنی به جامعه سیاسی تعقیب می نمایند. دراین رابطه زیربناهای اقتصادی، فرهنگی

و سیاسی جامعه چنان در حال تبدیل است که چون سیلی بنیان افکن تمامی روساختها و شواهد

را به زیر می کشد و در رویکردهای تازه نمایش می دهد! و به این دلیل تحولات کنونی جامعه

ایران یک انقلاب در ارزشها است و بی شک جامعه ایران در مسیر رنسانس اجتماعی و

تحولات مذهبی در ایران و کشورهای اسلامی قرار دارد.

چنین باد

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

زن- زندگی- آزادی « مختصات روند…

بازدیدها: 0

» زن- زندگی- آزادی « همانطور که در پاره اول مقاله مطرح ساختیم روند شکل گیری انقلاب اجتماعی

در ایران دارای خودویژگی هایی است که حتی ماهیت و صورتبندی آن از دیگر انقلابات اخیر خصوصا

انقلاب ۵۷ جدا می شود. ده عنوان اول آن عبارت بودند از؛

1 . امینی در مراکز امنیتی- انتظامی جمهوری اسلامی گسل جنسیت » ژینا « با کشته شدن مهسا

بعنوان عمده ترین تضاد با اسلام سیاسی فعال گردید.

2 . فروریخت ترس از سرکوبها منجر به حمایت حداکثری قشر خاکستری از نیروهای اجتماعی

در انقلاب تازه مولود گردید، که کنش فعال و حضور میدانی از خصوصیات گوهری آن است.

3 . به موجب انقلاب اخیر ریزش نیروهای حاکمیتی در نهادهای قدرت در حال وقوع است.

4 . گسل های نسلی و جنسیتی در میان دیگر گسل ها از قدرت انتقامی بالایی برخوردار است، که

وجه انقلابی تحولات کنونی را برجسته می سازد.

5 . به منزلت » زن- زندگی- آزادی « حضور مستمر زنان در حرکتهای میدانی منجر گشت تا شعار

استراتژی انقلاب اجتماعی کنونی تبدیل گردد.

6 . حمایت افکار عمومی و ایرانیان خارج از کشور از انقلاب تازه مولود باعث شد تا انگیزه

مقاومت مردم ایران به حد اعلا بالا رود، امید به پیروزی را بیشتر نماید و جنبش را در حالت

پویایی خویش نگه دارد.

7 . خیزش انقلابی کنونی توانسته است تا تمایل کنشگری نیروها در میدان را حفظ و اتحاد میان

فراهم سازد. » صنفی، مدنی و سیاسی « مطالبه گران را در میان سه گروه

8 . اساس بوده و توانسته است تا بافتار طبقاتی، قومی، جنسی، » مردم « در انقلاب کنونی کد واژه

نسلی را در یک حرکت فراگیر ملی برجسته ساخته و مطالبات آنان را در هم پیوند زند.

9 . در این جنبش برای اولین بار رهایی مردان به آزادی زنان گره خورده است که این پیوستگی

در تجربه انقلابات گذشته مردم ایران بی سابقه است.

10 . شکل گیری هنجارهای جدید )میل به جامعه قانونمدار، استوار بر حقوق شهروندی،

برابری و عدالت جنسی، قومی، طبقاتی و رهایی از تمامی اشکال سلطه و استبداد( برساخت

تازه ای فراهم ساخته اند که انقلاب تازه مولود کنونی مردم ایران را در قرن بیست و یکم از

انقلابات گذشته متمایز می سازد.

آنچه که به موارد بالا اضافه می شود:

1 . برجستگی سازماندهی تمرکز زدا )سازماندهی افقی( در کنار سازماندهی تمرکزگرا

)سازماندهی عمودی(: رهبری افقی در حرکتهای گروهی کوچک و محله محور به پویایی

جنبش افزوده است. و مشاهده می شود که کنشگران میدانی با توجه به احتمال دستگیری و کشته

شدن، از نیروهای سرکوب )امنیتی- نظامی و انتظامی(، ترسی ندارند. و به سویه های تهاجمی

وسیع تری درمبارزات خود دست یافته اند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی توانسته است تا

با سرکوب اکثریت احزاب سنتی و شناسنامه دار، حضور آنان را در میدان مبارزه انقلابی تقلیل

دهد، اما شاهد برتری سازماندهی افقی و محله محور می باشیم که توانسته جایگزین مناسبی در

سازماندهی جمعی و برای رویارویی با سرکوب فزاینده حکومت استبداد دینی و حفظ ارتقاء

مبارزه اجتماعی و میدانی گردد.

2 . جنبش اجتماعی کنونی هرچند در وجه سنتی مبارزه متمرکز و سازمان یافته نیست اما نشان

داده که حتی با بسته شدن ارتباطات سازمانی و شدت سرکوبهای خیابانی توانسته است در حوزه

تبلیغات و ارتباطات موانع مبارزات اجتماعی و کنشگری را به حداقل تقلیل داده و به سویه های

میدانی مبارزه بیافزاید.

3 . در فرایند مبارزه شاهد پیوستگی مطالبات صنفی و مدنی به حوزه سیاسی هستیم که در آینده

نزدیک منجر به همزمانی حرکتهای اعتراضی با اعتصابات می گردد. پیوستگی و همزمانی

دو نتیجه بارز داشته است: » صنفی- مدنی و سیاسی « مبارازت سه حوزه

»… منطقه ای، صنفی، مدنی، سیاسی و نسلی « اول- شعارها و مطالبات با حفظ مضمون

وجه فراگیر و ملی پیدا کرد. تبدیل مطالبات گروه بندیهای هویتی به مطالبات فراگیر ملی

مرگ بر « ! موجب شد تا چارچوب مبارزه در سیکل ملی و فراگیر آن نهادینه گردد

آزادی- آزادی- « و شعار »… دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، جمهوری اسلامی نمی خواهیم

از جمله مطالباتی هستند که وجوه ملی یافته است. »…. آزادی

دوم- جنبش انقلابی ایران توانسته است تا افکار عمومی در جامعه جهانی را جلب نموده و

از آنان بخواهد که با تاکید بر مبانی و ارزشهای حقوق بشری، حاکمیت جمهوری اسلامی

را محکوم ساخته و از جنبش فراگیر ملی ایران حمایت نماید. برجسته سازی مطالبات زنان

و جوانان در انقلاب کنونی از جمله عواملی است که باعث شد تا افکار عمومی جهان قبل

از دولتمردان شان به حمایت همه جانبه ازمبارزات انقلابی مردم ایران اقدام نمایند.

4 . برخوردار است که » شالوده ارزشهای شهروندی « مطالبات انقلاب امروز مردم ایران از

مدرن فراهم می سازد. پس جامعه » دولت- ملت « درونمایه آن توصیف مبانی تازه ای برای

جنبشی ایران با نفی ارزشهای دینی- استبدادی و ارتجاعی، و با رویکرد به ارزشهای شهروندی

تلاش می کند که نظام ارزشی انقلاب تازه مولود را با ارزشهای جهان مدرن همزمان و همساز

سازد.

5 . همگرایی با ارزشهای انسانی- اجتماعی جهان مدرن و واگرایی از ارزشهای ارتجاعی-

استبدادی به انقلاب تازه مولود خون تازه ای دمیده و آگاهی بصیری از انقلاب ایران در جهان

امروز فراهم ساخته است. به موجب چنین معرفتی است که افکار عمومی جهان از انقلاب مردم

ایران حمایت می کنند!

6 . ساختار مرامنامه کنونی انقلاب اجتماعی مردم ایران است که از » زن- زندگی- آزادی «

درونمایه تاریخی- اجتماعی و انسانی فرهنگ ایرانزمین سرشته است. هویتی تازه و فراتر از

مفهوم استقلال سیاسی که با نفی دشمن داخلی )استبداد و اسلام سیاسی( آشکار می شود.

7 . تاکید کنیم جمهوری اسلامی با نادیده انگاری مطالبات محوری طبقات و اقشارهویت یافته،

سرکوب و کشتار مردم بی پناه علل بروز تحولات میدانی پیش روی را فراهم ساخت، و بنیان

نداشته خود را برباد انقلاب داد. پاردایم نفی سلطه و استبداد دینی و تاریخی زیربنای مبارزات

امروز مردم ایران را تجلی می دهد که تحقق آن با نفی تمام و کمال حاکمیت جمهوری اسلامی

میسر است و نه غیر از آن!

8 . از مختصات هر تحول ساختاری و پیمایش برتری هر انقلاب اجتماعی به میزان وسعت فرهنگ

نمادین، « آن انقلاب و تاثیرات داخلی- منطقه ای و جهانی آن سنجش می شود. روند برساخت

در انقلاب تازه مولود امروز مردم » شعاری، نوشتاری، صوتی، تصویری… و کنش میدانی

جامعه ایران نشان می دهد که تحولات فرهنگی وسیعی در حال وقوع است. به این معنا ما شاهد

زایش یک تحول وسیع در فرهنگ اجتماعی مبارزات ایران هستیم. که چنانچه فرهنگ انقلابی

ایران متحول گردد، ابعاد وسیع اجتماعی از جمله منطقه ای و جهانی خواهد داشت. بی تردید

تاثیر انقلاب امروز ایران ارتباط تنگاتنگی با منافع ملی آن قدرتها و کشورها دارد. مبارزه برای

رفع تبعیض جنسیتی، طبقاتی و قومی از جمله تضادها و بحرانهای فزاینده جهان امروز در

منطقه خاورمیانه و کشورهای پیشرفته است که مبارزه برای رفع تضادها می تواند میزان

نزدیکی و دوری قدرتهای منطقه و جهان با انقلاب اجتماعی مردم ایران را توضیح دهد. بنابراین

انقلاب ایران به یک راهبرد ملی برای ارتباط با قدرتهای منطقه و جهان امروز نیاز دارد که

بستگی می یابد. » صنفی، مدنی و سیاسی « تدوین آن به تعامل و همگرایی سه جنبش موازی

چنین باد

آیا دفاع مشروع مرحله کنونی مبا…

مختصات روند شکل گیری انقلاب «ز…

بازدیدها: 1

– فعال شدن گسل جنسیت

در میان تمامی گسل هایی که حاکمیت جمهوری اسلامی در ناکارآمدی و تمامیت خواهی به مردم ایران تحمیل کرده است، شاید گسل جنسیت عمیق ترین و شدیدترین شکاف تاریخی- اجتماعی- فرهنگی- سیاسی و اقتصادی است که در طی بیش از چهاردهه در جامعه ایران فراهم آمد. انباشتی از تبعیضات و برخوردهای ناعادلانه ناشی از پیش داوری و تعصبات دینی که در تمامی روابط و مناسبات اجتماعی نهادینه گشت. در بستر چنین گسلی بود که سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی به سبب ناکامی های فردی- جمعی بر زن ایران تحمیل گشت. رنج و خفت و حقارتی که باعث شد تا عقده و گره گاههای درونی فرد انسان در فرایند تقابل با نابرابری های اجتماعی بین زن با مرد تبدیل یکی از بزرگترین جنبش های تاریخ معاصر ایران، خاورمیانه و جهان گردد. آنچنان که در میان تحلیل گران و متفکرینی که به وضعیت کنونی جامعه ایران نظر دارند، نمی توانیم نام انقلاب امروز ایران را از مفهوم جنسیت و زنانگی آن جدا سازیم!

اما رژیم دینی و تمامیت خواه حاکم بر ایران نتوانست با تمامی ابزارهای سرکوبگرانه خود، امیال و آرزوهای سرکوفت شده زن ایرانی را در کنار دیگر گسل های موازی در جامعه پوشیده سازد. حتی با سرکوب شدیدی که به اعتراضات خشونت پرهیز امروز مردم ایران روا می شود، هیچ ترسی در میان کشنگران میدانی دیده نمی شود که آنها را از اهداف والای انقلابی دور سازد.

–              ترس از سرکوب ها فرو ریخت

اگرچه پدیده «ترس یک امر طبیعی است که درسرشت موجودات زنده وجود دارد. انسان ها ازاینکه چیزی، موقعیتی یا کسی راازدست بدهند، می ترسند. ازدست دادن مقام، موقعیت، دارایی، دوست و مانند آنها امر دشواری است و هر کسی نمی تواند نسبت به آن ها بی تفاوت باشد. به همین دلیل، ترس ازفقر و از دست دادنِ فرصت های اقتصادی موجب می شود که اشخاص به حفظ موقعیت موجود بیاندیشند.

درواقع، محافظه کاری ازراه های مقابله با این گونه ترس هاست. مبنای دیگر ترس جهل است. جهل نقش زیادی درترس انسان ها دارد. اگرکسی نسبت به وقوع حوادث عالم جاهل باشد، گرفتارترس می شود. و می دانیم که بیداری، هوشیاری وآگاهی نسبت به موقعیت های گوناگون، ترس انسان را فرومی ریزد. اگرمنبع ترس آشکارشود، انسان ترس خود را با توجه به اثرگذاری آن مدیریت می کند. جهل ازجهات دیگر نیز ترس افزاست، چرا که جاهل به دلیل ناتوانی ازحل مشکلات خویش گرفتار ترس می گردد. اگر دانایی مظهر توانایی است، جهل نیز مظهر ناتوانی است. مبنای دیگرترس ضعف است. انسان ضعیف دربند ترس گرفتاراست.

با توجه به توضیحات فوق نسبت به تعریف مفهوم ترس مشاهده می شود که مردم ایران «سد ترس» را رد کرده اند. کنش فعال و پیگیری مطالبات بصورت روزمره توسط اقشار و طبقات گوناگون بدون فهم و آگاهی از اشکال مبارزه با ترس و چیرگی برآن ممکن نمی باشد.

–              مختصات تکوین انقلاب اجتماعی زن- زندگی- آزادی

مردم ایران وارد مرحله تازه ای از انقلاب اجتماعی شده اند، که این تحول با عبور از ترس مقابله با ابزار سرکوب حکومت تمامیت خواه دینی، انقلاب آنان را متحول ساخته است. به کدواژه های زیر در رابطه با خصوصیات انقلابی «زن- زندگی- آزادی» اشاره کوتاهی می اندازیم:

–              کنش فعال و حضور میدانی توسط اقشار گونان مردم ایران باعث شده تا طی هفته های اخیر از قدرت سرکوب و توانایی حکومت در مهار حرکت اجتماعی کاسته شود.

–              جنبش های موازی اجتماعی قبلی (که در سه حوزه صنفی،‌ مدنی و سیاسی فعالیت می کردند) در روند مبارزات کنونی تبدیل به جنبش انقلابی، متحد و ملی شده است. از ویژگی های آن «گستردگی مشارکت مردم در اعتراضات، شعارها در نفی کلیت حاکمیت سیاسی از عمق وابعاد بیشتری برخوردار شده اند، جغرافیای مبارزاتی به همه استانهای کشور وسعت یافته است، گسیل و تمرکز نیروهای امنیتی- اطلاعاتی و نظامی در سپهر عمومی و خیابانی برای سرکوب مداوم اعتراضات وسعت یافته است، به شدت و تندی در گسترش پروپاگاندای تبلیغاتی جمهوری اسلامی بر علیه حرکتهای اعتراضی نیز افزوده شده است، و به همزمانی حرکتهایی که قبلا در فواصل جدا از هم شکل می گرفت» اضافه شده است.

–              نیروهای خودی در حاکمیت بصورت روتین و مداوم در حال ریزش است.

–              هم اکنون مردم ایران از جمهوری اسلامی انتقام می گیرند که: جوانی های برباد رفته،‌ زندگی های ناکرده، شادی های سرکوب شده و آرزومندی یک زندگی عادی و آبرومندانه را از دست داده اند.

–              نسل جوان یک اتهام روشن به جمهوری اسلامی روا می دارد که درست است: نقض زندگی عادی و انسانی شهروندان ایرانی! آنان در خیزش خود زندگی را طلب می کنند، تحقق یک زندگی عادی و انسانی توسط حاکمیت مذهبی نقض شده است. و جوانان ایران که اکثریت مردم را تشکیل می دهند، نتوانستند در لوای حکومت مذهبی به آمال و آرزوها و دردهای خود پاسخ دهند.

–              این اولین بار است که زنان ایران زمین توانستند در تاریخ معاصر بصورت یکپارچه به فریاد مطالبات خود اقدام نمایند و شگفت آنکه مردان ایرانزمین از مطالبات آنان حمایت تمام نمایند!

–              فراموش نکنیم که نقش محوری زنان با هر برداشت و توصیفی که قائل باشیم، نقشی محوری و اساسی است که تمام جنبش های زنان در تاریخ معاصر را تحت تاثیر قرار  داده و می تواند مبنایی برای تحولات ساختاری در جوامع اسلامی خاورمیانه و ایران باشد. بی تردید این تغییر پارادایم و الگوواره می تواند تاثیر بنیادینی بر تمامی کشورهای خاورمیان خصوصا کشورهای اسلامی داشته باشد.

–              توجه و تمرکز نیروهای مرجع و کنشگران میدانی به این مهم است که شعار «زن- زندگی- آزادی» مبنایی محتوایی برای تغییری تاریخی و جنسیتی زنان با مردان خواهد بود. که با توجه به ساختار و بافتار تمدنی ایران در فرهنگ برابری طللبانه و جنسیتی ایرانزمین ممکن می گردد. موضوعی که در طی چهل و اندی سال استقرار حکومت شیعی و اسلامی جمهوری اسلامی تلاش گردید که به فراموشی و نسیان گرفته شود.

–              توجه نماییم که کانون توجه در مبارزات داخل ایران و حمایت جهانی به مبارزات زنان ایرانزمین بر میگردد. به مبانی شعار «زن- زندگی- آزادی». شعاری که در تقابل با حجاب اجباری و قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بوجود آمده بود.

–              خیزش کنونی گویی خیزشی فراگیر و یکپارچه بوده که توانسته است حاشیه شهرها، طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیت‌های ایرانی «کرد، ترک، فارس و بلوچ» حول پیام محوری “زن، زندگی، آزادی” گرد آورد!

–              «در این خیزش، بازپس‌گیری زندگی به خواست همگانی تبدیل شده است. پس به لحاظ ذهنی یک درد مشترک و خواست مشترکی به وجود آمده و گروه‌ها و اقشار مختلف اجتماعی را در احساس و ابراز آن شریک نموده و آنان را به عمل جمعی رهنمون شده است.

–              در این رابطه باید “مردم” به عنوان سوژه، به عنوان ابر‌جمعی که در آن مرز‌ها و تفاوت‌های طبقاتی، جنسیتی، قومی، مذهبی و نسلی به ‌طور موقت و به نفع خیزش عمومی بزرگ‌تری رنگ می‌بازند، در نظر گرفته شود.

–              شهرهای تمام استان‌های ایران طی بیش از شش هفته‌ای که از اعتراضات می‌گذرد، صحنه تجمع و درگیری‌ شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی بوده است. اعتراضات کنونی از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بی سابقه بوده است. که مبنایی تحلیلی برای انقلاب تازه تاسیس ایران می باشد.

–              خیزش کنونی گویی خیزشی فراگیر و یکپارچه است. مقایسه اعتراضات فعلی با موارد مشابه در سال‌های ۸۸، ۹۶ و ۹۸ که توانسته است طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیت‌های ایرانی کرد، ترک، فارس و بلوچ حول پیام محوری “زن، زندگی، آزادی” گرد آورد.

–              فراموش نکنیم که گشت ارشاد و نیرو‌های امنیتی میلیون‌ها زن را در خیابان‌ها و نهاد‌ها «تحقیر» کردند، اخطار دادند و دستگیرشان کردند. ولی مقاومت زنان ایران ادامه یافت و آنان طی این مقاومت‌های پیش‌رونده، هنجار‌ها و واقعیت‌های نوینی را در جامعه پیاده کردند و اکنون آن ناجنبش‌ها (بگفته آصف بیات) به میانجی قتل یکی از همان زن‌ها «مهسا امینی» آغازگر خیزش سیاسی بزرگی شده‌اند که در آن زن و کرامت انسانی مکان ویژه‌ای را کسب کرده است.

–              این خیزش که «در حال حاضر فراگیری جنبش اعتراضی آن از زنان فرتر رفته و گروه‌ها و اقشار اجتماعی محروم و مطرود و ستم‌کشیده دیگر را به هم تنیده از خودویژگی های انقلابی برخوردار است.

–              توجه به این نکات مهم است که در تحولات پیش روی «گویی رهایی زن راهگشایی رهایی مرد‌ها نیز هست! اعتراض‌کنندگان به خیز عمومی وسیع‌تری رسیده‌اند که همه اقشار معترض را حول آن به وحدت برساند. به نظر می‌رسد شعار “زن، زندگی، آزادی” معرف آن خیز عمومی فراگیر باشد.

–              بقول آصف بیات: هنوز نمی‌دانیم که آینده این خیزش چگونه است!  «سرنوشت این خیزش سیاسی-اجتماعی هر گونه که رقم بخورد، همین جنبش در همین زمان دستاورد‌های مهمی داشته است. ما در حال مشاهده یک تحول پارادایمی عظیم در ذهنیت ایرانی هستیم.

–              توجه به این مهم اهمیت می یابد زیرا که: هنجار‌های اجتماعی جدیدی خودشان را بر واقعیت سپهر عمومی تحمیل کرده‌اند. شاید حجاب اختیاری یکی از این هنجار‌ها باشد. اما دیگر مطالباتی که توسط اقشار و طبقات و نسلهای پیش روی مطرح می شود، می توانند مبانی انقلاب تازه تاسیس را توضیح دهند.

چنین باد