by سروش آزادی | 18.نوامبر 2022 | مقالات
بازدیدها: 0
» زن- زندگی- آزادی « همانطور که در پاره اول مقاله مطرح ساختیم روند شکل گیری انقلاب اجتماعی
در ایران دارای خودویژگی هایی است که حتی ماهیت و صورتبندی آن از دیگر انقلابات اخیر خصوصا
انقلاب ۵۷ جدا می شود. ده عنوان اول آن عبارت بودند از؛
1 . امینی در مراکز امنیتی- انتظامی جمهوری اسلامی گسل جنسیت » ژینا « با کشته شدن مهسا
بعنوان عمده ترین تضاد با اسلام سیاسی فعال گردید.
2 . فروریخت ترس از سرکوبها منجر به حمایت حداکثری قشر خاکستری از نیروهای اجتماعی
در انقلاب تازه مولود گردید، که کنش فعال و حضور میدانی از خصوصیات گوهری آن است.
3 . به موجب انقلاب اخیر ریزش نیروهای حاکمیتی در نهادهای قدرت در حال وقوع است.
4 . گسل های نسلی و جنسیتی در میان دیگر گسل ها از قدرت انتقامی بالایی برخوردار است، که
وجه انقلابی تحولات کنونی را برجسته می سازد.
5 . به منزلت » زن- زندگی- آزادی « حضور مستمر زنان در حرکتهای میدانی منجر گشت تا شعار
استراتژی انقلاب اجتماعی کنونی تبدیل گردد.
6 . حمایت افکار عمومی و ایرانیان خارج از کشور از انقلاب تازه مولود باعث شد تا انگیزه
مقاومت مردم ایران به حد اعلا بالا رود، امید به پیروزی را بیشتر نماید و جنبش را در حالت
پویایی خویش نگه دارد.
7 . خیزش انقلابی کنونی توانسته است تا تمایل کنشگری نیروها در میدان را حفظ و اتحاد میان
فراهم سازد. » صنفی، مدنی و سیاسی « مطالبه گران را در میان سه گروه
8 . اساس بوده و توانسته است تا بافتار طبقاتی، قومی، جنسی، » مردم « در انقلاب کنونی کد واژه
نسلی را در یک حرکت فراگیر ملی برجسته ساخته و مطالبات آنان را در هم پیوند زند.
9 . در این جنبش برای اولین بار رهایی مردان به آزادی زنان گره خورده است که این پیوستگی
در تجربه انقلابات گذشته مردم ایران بی سابقه است.
10 . شکل گیری هنجارهای جدید )میل به جامعه قانونمدار، استوار بر حقوق شهروندی،
برابری و عدالت جنسی، قومی، طبقاتی و رهایی از تمامی اشکال سلطه و استبداد( برساخت
تازه ای فراهم ساخته اند که انقلاب تازه مولود کنونی مردم ایران را در قرن بیست و یکم از
انقلابات گذشته متمایز می سازد.
آنچه که به موارد بالا اضافه می شود:
1 . برجستگی سازماندهی تمرکز زدا )سازماندهی افقی( در کنار سازماندهی تمرکزگرا
)سازماندهی عمودی(: رهبری افقی در حرکتهای گروهی کوچک و محله محور به پویایی
جنبش افزوده است. و مشاهده می شود که کنشگران میدانی با توجه به احتمال دستگیری و کشته
شدن، از نیروهای سرکوب )امنیتی- نظامی و انتظامی(، ترسی ندارند. و به سویه های تهاجمی
وسیع تری درمبارزات خود دست یافته اند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی توانسته است تا
با سرکوب اکثریت احزاب سنتی و شناسنامه دار، حضور آنان را در میدان مبارزه انقلابی تقلیل
دهد، اما شاهد برتری سازماندهی افقی و محله محور می باشیم که توانسته جایگزین مناسبی در
سازماندهی جمعی و برای رویارویی با سرکوب فزاینده حکومت استبداد دینی و حفظ ارتقاء
مبارزه اجتماعی و میدانی گردد.
2 . جنبش اجتماعی کنونی هرچند در وجه سنتی مبارزه متمرکز و سازمان یافته نیست اما نشان
داده که حتی با بسته شدن ارتباطات سازمانی و شدت سرکوبهای خیابانی توانسته است در حوزه
تبلیغات و ارتباطات موانع مبارزات اجتماعی و کنشگری را به حداقل تقلیل داده و به سویه های
میدانی مبارزه بیافزاید.
3 . در فرایند مبارزه شاهد پیوستگی مطالبات صنفی و مدنی به حوزه سیاسی هستیم که در آینده
نزدیک منجر به همزمانی حرکتهای اعتراضی با اعتصابات می گردد. پیوستگی و همزمانی
دو نتیجه بارز داشته است: » صنفی- مدنی و سیاسی « مبارازت سه حوزه
»… منطقه ای، صنفی، مدنی، سیاسی و نسلی « اول- شعارها و مطالبات با حفظ مضمون
وجه فراگیر و ملی پیدا کرد. تبدیل مطالبات گروه بندیهای هویتی به مطالبات فراگیر ملی
مرگ بر « ! موجب شد تا چارچوب مبارزه در سیکل ملی و فراگیر آن نهادینه گردد
آزادی- آزادی- « و شعار »… دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، جمهوری اسلامی نمی خواهیم
از جمله مطالباتی هستند که وجوه ملی یافته است. »…. آزادی
دوم- جنبش انقلابی ایران توانسته است تا افکار عمومی در جامعه جهانی را جلب نموده و
از آنان بخواهد که با تاکید بر مبانی و ارزشهای حقوق بشری، حاکمیت جمهوری اسلامی
را محکوم ساخته و از جنبش فراگیر ملی ایران حمایت نماید. برجسته سازی مطالبات زنان
و جوانان در انقلاب کنونی از جمله عواملی است که باعث شد تا افکار عمومی جهان قبل
از دولتمردان شان به حمایت همه جانبه ازمبارزات انقلابی مردم ایران اقدام نمایند.
4 . برخوردار است که » شالوده ارزشهای شهروندی « مطالبات انقلاب امروز مردم ایران از
مدرن فراهم می سازد. پس جامعه » دولت- ملت « درونمایه آن توصیف مبانی تازه ای برای
جنبشی ایران با نفی ارزشهای دینی- استبدادی و ارتجاعی، و با رویکرد به ارزشهای شهروندی
تلاش می کند که نظام ارزشی انقلاب تازه مولود را با ارزشهای جهان مدرن همزمان و همساز
سازد.
5 . همگرایی با ارزشهای انسانی- اجتماعی جهان مدرن و واگرایی از ارزشهای ارتجاعی-
استبدادی به انقلاب تازه مولود خون تازه ای دمیده و آگاهی بصیری از انقلاب ایران در جهان
امروز فراهم ساخته است. به موجب چنین معرفتی است که افکار عمومی جهان از انقلاب مردم
ایران حمایت می کنند!
6 . ساختار مرامنامه کنونی انقلاب اجتماعی مردم ایران است که از » زن- زندگی- آزادی «
درونمایه تاریخی- اجتماعی و انسانی فرهنگ ایرانزمین سرشته است. هویتی تازه و فراتر از
مفهوم استقلال سیاسی که با نفی دشمن داخلی )استبداد و اسلام سیاسی( آشکار می شود.
7 . تاکید کنیم جمهوری اسلامی با نادیده انگاری مطالبات محوری طبقات و اقشارهویت یافته،
سرکوب و کشتار مردم بی پناه علل بروز تحولات میدانی پیش روی را فراهم ساخت، و بنیان
نداشته خود را برباد انقلاب داد. پاردایم نفی سلطه و استبداد دینی و تاریخی زیربنای مبارزات
امروز مردم ایران را تجلی می دهد که تحقق آن با نفی تمام و کمال حاکمیت جمهوری اسلامی
میسر است و نه غیر از آن!
8 . از مختصات هر تحول ساختاری و پیمایش برتری هر انقلاب اجتماعی به میزان وسعت فرهنگ
نمادین، « آن انقلاب و تاثیرات داخلی- منطقه ای و جهانی آن سنجش می شود. روند برساخت
در انقلاب تازه مولود امروز مردم » شعاری، نوشتاری، صوتی، تصویری… و کنش میدانی
جامعه ایران نشان می دهد که تحولات فرهنگی وسیعی در حال وقوع است. به این معنا ما شاهد
زایش یک تحول وسیع در فرهنگ اجتماعی مبارزات ایران هستیم. که چنانچه فرهنگ انقلابی
ایران متحول گردد، ابعاد وسیع اجتماعی از جمله منطقه ای و جهانی خواهد داشت. بی تردید
تاثیر انقلاب امروز ایران ارتباط تنگاتنگی با منافع ملی آن قدرتها و کشورها دارد. مبارزه برای
رفع تبعیض جنسیتی، طبقاتی و قومی از جمله تضادها و بحرانهای فزاینده جهان امروز در
منطقه خاورمیانه و کشورهای پیشرفته است که مبارزه برای رفع تضادها می تواند میزان
نزدیکی و دوری قدرتهای منطقه و جهان با انقلاب اجتماعی مردم ایران را توضیح دهد. بنابراین
انقلاب ایران به یک راهبرد ملی برای ارتباط با قدرتهای منطقه و جهان امروز نیاز دارد که
بستگی می یابد. » صنفی، مدنی و سیاسی « تدوین آن به تعامل و همگرایی سه جنبش موازی
چنین باد
by سروش آزادی | 29.اکتبر 2022 | مقالات
بازدیدها: 1
– فعال شدن گسل جنسیت
در میان تمامی گسل هایی که حاکمیت جمهوری اسلامی در ناکارآمدی و تمامیت خواهی به مردم ایران تحمیل کرده است، شاید گسل جنسیت عمیق ترین و شدیدترین شکاف تاریخی- اجتماعی- فرهنگی- سیاسی و اقتصادی است که در طی بیش از چهاردهه در جامعه ایران فراهم آمد. انباشتی از تبعیضات و برخوردهای ناعادلانه ناشی از پیش داوری و تعصبات دینی که در تمامی روابط و مناسبات اجتماعی نهادینه گشت. در بستر چنین گسلی بود که سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی به سبب ناکامی های فردی- جمعی بر زن ایران تحمیل گشت. رنج و خفت و حقارتی که باعث شد تا عقده و گره گاههای درونی فرد انسان در فرایند تقابل با نابرابری های اجتماعی بین زن با مرد تبدیل یکی از بزرگترین جنبش های تاریخ معاصر ایران، خاورمیانه و جهان گردد. آنچنان که در میان تحلیل گران و متفکرینی که به وضعیت کنونی جامعه ایران نظر دارند، نمی توانیم نام انقلاب امروز ایران را از مفهوم جنسیت و زنانگی آن جدا سازیم!
اما رژیم دینی و تمامیت خواه حاکم بر ایران نتوانست با تمامی ابزارهای سرکوبگرانه خود، امیال و آرزوهای سرکوفت شده زن ایرانی را در کنار دیگر گسل های موازی در جامعه پوشیده سازد. حتی با سرکوب شدیدی که به اعتراضات خشونت پرهیز امروز مردم ایران روا می شود، هیچ ترسی در میان کشنگران میدانی دیده نمی شود که آنها را از اهداف والای انقلابی دور سازد.
– ترس از سرکوب ها فرو ریخت
اگرچه پدیده «ترس یک امر طبیعی است که درسرشت موجودات زنده وجود دارد. انسان ها ازاینکه چیزی، موقعیتی یا کسی راازدست بدهند، می ترسند. ازدست دادن مقام، موقعیت، دارایی، دوست و مانند آنها امر دشواری است و هر کسی نمی تواند نسبت به آن ها بی تفاوت باشد. به همین دلیل، ترس ازفقر و از دست دادنِ فرصت های اقتصادی موجب می شود که اشخاص به حفظ موقعیت موجود بیاندیشند.
درواقع، محافظه کاری ازراه های مقابله با این گونه ترس هاست. مبنای دیگر ترس جهل است. جهل نقش زیادی درترس انسان ها دارد. اگرکسی نسبت به وقوع حوادث عالم جاهل باشد، گرفتارترس می شود. و می دانیم که بیداری، هوشیاری وآگاهی نسبت به موقعیت های گوناگون، ترس انسان را فرومی ریزد. اگرمنبع ترس آشکارشود، انسان ترس خود را با توجه به اثرگذاری آن مدیریت می کند. جهل ازجهات دیگر نیز ترس افزاست، چرا که جاهل به دلیل ناتوانی ازحل مشکلات خویش گرفتار ترس می گردد. اگر دانایی مظهر توانایی است، جهل نیز مظهر ناتوانی است. مبنای دیگرترس ضعف است. انسان ضعیف دربند ترس گرفتاراست.
با توجه به توضیحات فوق نسبت به تعریف مفهوم ترس مشاهده می شود که مردم ایران «سد ترس» را رد کرده اند. کنش فعال و پیگیری مطالبات بصورت روزمره توسط اقشار و طبقات گوناگون بدون فهم و آگاهی از اشکال مبارزه با ترس و چیرگی برآن ممکن نمی باشد.
– مختصات تکوین انقلاب اجتماعی زن- زندگی- آزادی
مردم ایران وارد مرحله تازه ای از انقلاب اجتماعی شده اند، که این تحول با عبور از ترس مقابله با ابزار سرکوب حکومت تمامیت خواه دینی، انقلاب آنان را متحول ساخته است. به کدواژه های زیر در رابطه با خصوصیات انقلابی «زن- زندگی- آزادی» اشاره کوتاهی می اندازیم:
– کنش فعال و حضور میدانی توسط اقشار گونان مردم ایران باعث شده تا طی هفته های اخیر از قدرت سرکوب و توانایی حکومت در مهار حرکت اجتماعی کاسته شود.
– جنبش های موازی اجتماعی قبلی (که در سه حوزه صنفی، مدنی و سیاسی فعالیت می کردند) در روند مبارزات کنونی تبدیل به جنبش انقلابی، متحد و ملی شده است. از ویژگی های آن «گستردگی مشارکت مردم در اعتراضات، شعارها در نفی کلیت حاکمیت سیاسی از عمق وابعاد بیشتری برخوردار شده اند، جغرافیای مبارزاتی به همه استانهای کشور وسعت یافته است، گسیل و تمرکز نیروهای امنیتی- اطلاعاتی و نظامی در سپهر عمومی و خیابانی برای سرکوب مداوم اعتراضات وسعت یافته است، به شدت و تندی در گسترش پروپاگاندای تبلیغاتی جمهوری اسلامی بر علیه حرکتهای اعتراضی نیز افزوده شده است، و به همزمانی حرکتهایی که قبلا در فواصل جدا از هم شکل می گرفت» اضافه شده است.
– نیروهای خودی در حاکمیت بصورت روتین و مداوم در حال ریزش است.
– هم اکنون مردم ایران از جمهوری اسلامی انتقام می گیرند که: جوانی های برباد رفته، زندگی های ناکرده، شادی های سرکوب شده و آرزومندی یک زندگی عادی و آبرومندانه را از دست داده اند.
– نسل جوان یک اتهام روشن به جمهوری اسلامی روا می دارد که درست است: نقض زندگی عادی و انسانی شهروندان ایرانی! آنان در خیزش خود زندگی را طلب می کنند، تحقق یک زندگی عادی و انسانی توسط حاکمیت مذهبی نقض شده است. و جوانان ایران که اکثریت مردم را تشکیل می دهند، نتوانستند در لوای حکومت مذهبی به آمال و آرزوها و دردهای خود پاسخ دهند.
– این اولین بار است که زنان ایران زمین توانستند در تاریخ معاصر بصورت یکپارچه به فریاد مطالبات خود اقدام نمایند و شگفت آنکه مردان ایرانزمین از مطالبات آنان حمایت تمام نمایند!
– فراموش نکنیم که نقش محوری زنان با هر برداشت و توصیفی که قائل باشیم، نقشی محوری و اساسی است که تمام جنبش های زنان در تاریخ معاصر را تحت تاثیر قرار داده و می تواند مبنایی برای تحولات ساختاری در جوامع اسلامی خاورمیانه و ایران باشد. بی تردید این تغییر پارادایم و الگوواره می تواند تاثیر بنیادینی بر تمامی کشورهای خاورمیان خصوصا کشورهای اسلامی داشته باشد.
– توجه و تمرکز نیروهای مرجع و کنشگران میدانی به این مهم است که شعار «زن- زندگی- آزادی» مبنایی محتوایی برای تغییری تاریخی و جنسیتی زنان با مردان خواهد بود. که با توجه به ساختار و بافتار تمدنی ایران در فرهنگ برابری طللبانه و جنسیتی ایرانزمین ممکن می گردد. موضوعی که در طی چهل و اندی سال استقرار حکومت شیعی و اسلامی جمهوری اسلامی تلاش گردید که به فراموشی و نسیان گرفته شود.
– توجه نماییم که کانون توجه در مبارزات داخل ایران و حمایت جهانی به مبارزات زنان ایرانزمین بر میگردد. به مبانی شعار «زن- زندگی- آزادی». شعاری که در تقابل با حجاب اجباری و قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بوجود آمده بود.
– خیزش کنونی گویی خیزشی فراگیر و یکپارچه بوده که توانسته است حاشیه شهرها، طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیتهای ایرانی «کرد، ترک، فارس و بلوچ» حول پیام محوری “زن، زندگی، آزادی” گرد آورد!
– «در این خیزش، بازپسگیری زندگی به خواست همگانی تبدیل شده است. پس به لحاظ ذهنی یک درد مشترک و خواست مشترکی به وجود آمده و گروهها و اقشار مختلف اجتماعی را در احساس و ابراز آن شریک نموده و آنان را به عمل جمعی رهنمون شده است.
– در این رابطه باید “مردم” به عنوان سوژه، به عنوان ابرجمعی که در آن مرزها و تفاوتهای طبقاتی، جنسیتی، قومی، مذهبی و نسلی به طور موقت و به نفع خیزش عمومی بزرگتری رنگ میبازند، در نظر گرفته شود.
– شهرهای تمام استانهای ایران طی بیش از شش هفتهای که از اعتراضات میگذرد، صحنه تجمع و درگیری شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی بوده است. اعتراضات کنونی از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بی سابقه بوده است. که مبنایی تحلیلی برای انقلاب تازه تاسیس ایران می باشد.
– خیزش کنونی گویی خیزشی فراگیر و یکپارچه است. مقایسه اعتراضات فعلی با موارد مشابه در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ که توانسته است طبقات مختلف متوسط، متوسط فرودست و نیز اقشاری از فرودستان را در کنار قومیتهای ایرانی کرد، ترک، فارس و بلوچ حول پیام محوری “زن، زندگی، آزادی” گرد آورد.
– فراموش نکنیم که گشت ارشاد و نیروهای امنیتی میلیونها زن را در خیابانها و نهادها «تحقیر» کردند، اخطار دادند و دستگیرشان کردند. ولی مقاومت زنان ایران ادامه یافت و آنان طی این مقاومتهای پیشرونده، هنجارها و واقعیتهای نوینی را در جامعه پیاده کردند و اکنون آن ناجنبشها (بگفته آصف بیات) به میانجی قتل یکی از همان زنها «مهسا امینی» آغازگر خیزش سیاسی بزرگی شدهاند که در آن زن و کرامت انسانی مکان ویژهای را کسب کرده است.
– این خیزش که «در حال حاضر فراگیری جنبش اعتراضی آن از زنان فرتر رفته و گروهها و اقشار اجتماعی محروم و مطرود و ستمکشیده دیگر را به هم تنیده از خودویژگی های انقلابی برخوردار است.
– توجه به این نکات مهم است که در تحولات پیش روی «گویی رهایی زن راهگشایی رهایی مردها نیز هست! اعتراضکنندگان به خیز عمومی وسیعتری رسیدهاند که همه اقشار معترض را حول آن به وحدت برساند. به نظر میرسد شعار “زن، زندگی، آزادی” معرف آن خیز عمومی فراگیر باشد.
– بقول آصف بیات: هنوز نمیدانیم که آینده این خیزش چگونه است! «سرنوشت این خیزش سیاسی-اجتماعی هر گونه که رقم بخورد، همین جنبش در همین زمان دستاوردهای مهمی داشته است. ما در حال مشاهده یک تحول پارادایمی عظیم در ذهنیت ایرانی هستیم.
– توجه به این مهم اهمیت می یابد زیرا که: هنجارهای اجتماعی جدیدی خودشان را بر واقعیت سپهر عمومی تحمیل کردهاند. شاید حجاب اختیاری یکی از این هنجارها باشد. اما دیگر مطالباتی که توسط اقشار و طبقات و نسلهای پیش روی مطرح می شود، می توانند مبانی انقلاب تازه تاسیس را توضیح دهند.
چنین باد