شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

صورتبندی رهبری ملی در انقلاب زن- زندگی- آزادی – سروش آزادی

2023-02-03

نوشته ای دیگر از سروش آزادی

Comments

معمولا عوامل متعدد چندگانه ای بر انقلابات تاثیرگذار می باشند. این مجموعه عوامل را می شود بنیادهای یک انقلاب اجتماعی نامید. مبانی پایه ای که چنانچه یکی از آن فاکتورها حضور پر رنگی در انقلاب نداشته باشد، امکان نقص و انحرافات در آن انقلاب اجتناب ناپذیر می نماید.

از طرف دیگر انقلابات بر مبنای تحقق زمانی آن به «انقلابات تدریجی یا سریع» تقسیم می شوند. که به گمان ما انقلاب اجتماعی «زن- زندگی- آزادی» در چارچوب انقلاب تدریجی دسته بندی می شود.

براساس تغییر و تحولاتی که انقلاب (زن- زندگی- آزادی) بر بنیادهای اجتماعی ایران تاثیرات پایه داشته است، انقلاب تازه مولود در دسته بندی «انقلاب اجتماعی» قرار دارد که حوزه های متعدد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ارتباطی، نسلی، قومی، دینی، منطقه ای و جهانی را تحت تاثیر قرار داده و شامل می شود. که این ادعا براساس استدلال ما در آخر توسط خوانندگان متن حاضر مورد خوانش قرار می گیرد!

هم پوشانی مبانی ارزشی- انسانی انقلاب «زن- زندگی- آزادی» با دنیای مدرن که بر پایه های حقوق بشر قابل سنجش می باشد، از دیگر خودویژگی های و هم بسته با مطالبات بخش قابل توجه ای از انسانهای جهان خاکی شمرده می شوند. که ابعاد جهانی آنرا برجسته می سازد.

برتری وجه فرهنگی- انسانی- هنری- علمی… در دوره عمل انقلاب کنونی، به کارکرد افراد نسبت به نقش احزاب، سازمانها و نهادها برجستگی ممتازی داده است. که در فرایند دموکراتیک وزنه قابل سنجشی برای پایگاه اجتماعی به شمار می آید. این گزاره به این معنا است که در روند تحولات جامعه جنبشی بین نقش احزاب و افراد (شخصیتها) تعادل قابل توجه ای بوجود آمده است. که این موازنه بسته به شرایط انقلابی می تواند زوال پذیر یا رو به ائتلا داشته باشد.

برحسب تجربه ای که از انقلابات در قرن بیستم شاهد هستیم، معمولا احزاب نقش محوری در انقلابات را بازی می کردند، و افراد شاخص تابع آن عوامل حزبی بودند. حال آنکه در چشم مخاطبین انقلاب کنونی با افول نقش احزاب، تاثیر گفتمان سازی توسط افراد متحول و بیشتر گشته است.

از طرف دیگر در زمانی که استبداد تیغ سرکوب را بر کل جامعه برکشیده، احزاب تار و مار گشته و پایگاه و تکیه گاه اجتماعی آنان در پلشتی به سر می برند، امکان بسیج عمومی برای عبور در مرحله گذار از حاکمیت تمامیت خواه می تواند با پشتوانه نقش شخصیتها ثمربخش باشد! اما چنین نتایجی حتما در بافتار یک ساختار مشخص حاصل می گردد که امکان تجمیع نیروهای فرهیخته بعلاوه احزاب و نهادهای ضعیف در آن میسر باشد.

پس تاکید می کنیم که در مرحله دموکراتیک انقلاب «زن- زندگی- آزادی» مهمترین عامل اتحاد در میان نیروها با شکل گیری یک ساختار روشن دموکراتیک و تجمیع نیروها براساس خواستگاه دموکراتیک در آن مجموعه شانس همگرایی را بالا می برد و به گذار از حاکمیت معنا می بخشد!

بنابراین برای آنکه جنبش انقلابی ایران بتواند به اتحاد فراگیر ملی دست یابد، نیاز به همگرایی در چند حوزه اجتناب ناپذیر است:

  • همگرایی شخصیتها و افرادی که مورد اعتماد بخشی از مردم و طبقات یا اقشار اجتماعی باشند.

  • همگرایی بین احزاب با یکدیگر.

  • همگرایی نهادها،‌ سندیکاها و نمایندگان طبقات اجتماعی با هم.

  • پذیرش چنین سازو کاری توسط نمایندگان ادیان، اقوام، جنسیتها…

  • پذیرش یک گفتمان ملی توسط گروهای بزرگ اجتماعی فوق (شخصیتها، احزاب، نمایندگان طبقات اجتماعی، نمایندگان ادیان، اقوام، جنسیتها…).

  • تعریف ساختار دموکراتیک و ملی برای تجمیع نیروها، تحت نام «کنگره، پارلمان در تبعید یا…».

تحقق چنین اهداف والایی (گفتمان ملی و ساختار دموکراتیک) در مرحله انقلاب دموکراتیک به خودی خود میسر نمی شود. به نظر در این مرحله توضیح چند عامل اساسی به تحقق این اهداف کمک می کنند:

رابطه فرهنگ دموکراتیک با گفتمان دموکراتیک:

شکل گیری گفتمان دموکراتیک و ملی و تاسیس ساختار دموکراتیک رابطه تنگاتنگی با فرهنگ دموکراتیک دارد! و فرهنگ دموکراتیک نمی تواند بدون انسانهای دموکرات و آزاده معنایی داشته باشد. گزاره فرهنگ پدیده ای تاریخی- چند وجهی و متکثر در فهم از وقایع و تحولات روز اجتماعی انسانهایی است که در یک جامعه زیست مشترک دارند. اشتراکات زبانی، قومی، دینی، هنری- ادبی و فلسفی… مجموعا به فرهنگ یک جامعه شکل می دهند. و آنچه که به گروه بندیهای اجتماعی ماهیت می دهد همین درک مشترک از فرهنگ جمعی است. پس برای دستیابی به فرهنگ دموکراتیک می بایست کنکاش وسیعی در ممکنات فرهنگ صورت بگیرد تا امکان کسب گزاره های مشترک از «فرهنگ دموکراتیک» استخراج گردد تا بر پایه های آن بتوان یک فرهنگ دموکراتیک را توضیح و توسعه داد و به همان نسبت یک گفتمان فراگیر ملی و دموکراتیک را سامان بخشید.

رابطه ساختار سیاسی دموکراتیک با نهادهای مستقل و دموکراتیک:

برحسب تجربه تاریخی معمولا شکل گیری ساختارهای سیاسی دموکراتیک رابطه مستقیمی با جامعه مدنی و نهادهای مستقل دموکراتیک دارد. چنانچه نخواهیم تقدم و تاخر زمانی در شکل گیری هر یک از گزاره های فوق را مورد سنجش قرار دهیم، اما دریافت ما چنین است که ارتباط معناداری ما بین سه اقنوم «انسان و جامعه مدنی و ساختار سیاسی دموکراتیک» وجود دارد. که این روابط در پوششی فرهنگی یکدیگر را معنا می سازند. به این اعتبار برای درک رابطه ساختار سیاسی با نهادهای مستقل و دموکراتیک ما با مجموعه گزارهای فرهنگی مواجه هستیم که با تاثیرات متقابلی که بروی یکدیگر می گذارند، به دموکراسی شکل می دهند و در مفهوم وسیع آنرا توضیح و می شناسانند.

رابطه کنگره ملی با مرحله انقلاب دموکراتیک زن- زندگی- آزادی:

همانطور که در فصول قبلی در مورد «کنگره» توضیح داده شد، مهمترین گزاره در سرتیتر برای ما بحث «کنگره ملی» است. اساسا مفهوم «ملیت» گرچه واژه ای مدرن و بسته به تحولات صده اخیر در کشورهای پیشرفته و در عبور از یوغ مذهب کلیسای کاتولیک به ظهور رسیده، اما در شرایط امروز ایران معنای خاص خود را می یابد! مهمترین وجه اشتراک شرایط کنونی جامعه انقلابی امروز مردم ایران با دوران رنسانس در غرب، نقش استبداد مذهبی و سلطه مذهب بر تمامی ارکان نظام اجتماعی (سیاسی- فرهنگی واقتصادی) است. و انگیزه اصلی مردم امروز ایران نیز استوار بر نفی سلطه مذهب از سیاست و حوزه عمومی می باشد. اگر بخواهیم نقش مذهب را بعنوان عمده ترین تضاد امروز مردم ایران روایت کنیم، شاید «ملیت» نزدیک ترین نیاز و ابزار مردم ایران بر عبور از حاکمیت جمهوری اسلامی محسوب گردد. زیرا فقدان جامعه مدنی پویا و سرکوب مداوم نهادها، احزاب و سازمانهای فرهنگی- اجتماعی و سیاسی مستقل توسط حاکمیت و میل فراگیر اکثریت اقشار اجتماعی به عبور از استبداد مذهبی حاکم می تواند یکی از بلندترین نیازهای امروز مردم ایران و هم یک ضرورت تاریخی به حساب آید.

به گمان ما هر کار جمعی و گروهی در بین اپوزیسیون و نیروهای مخالف جمهوری اسلامی نمی تواند بدون توجه به هویت ملی و فراجناجی و گروهی به سادگی تحقق میدانی یابد. به همین دلیل است که در شرایط کنونی چابک ترین راهکار زمانی در پیوست تمامی نیروها اجتماعی مخالف جمهوری اسلامی حول هویت سیاسی ملی و دموکراتیک می تواند قابل حصول باشد.

بنابراین در این مرحله مسئله «آزادی و دموکراسی» عمده ترین نیاز و ضرورت تاریخی به حساب می آید و دیگر گزاره های سلبی (از جمله عدالت اجتماعی) که در تقابل با جمهوری اسلامی قرار دارد در این کادر قابل توضیح و پیگیری خواهد بود. پس تاکید می کنیم که دموکراسی و آزادی خواهی اولین پایه اقدام عملی و جمعی نیروهای ایرانی برای پیوست در عبور از استبداد تاریخی و دینی جمهوری اسلامی می باشند و پس از آن پیش وند و پس وندهای «… دموکراسی…» در کنار آن جاسازی می شوند.

از این رو برای تحقق هدف غائی که گذار از تمامیت حاکمیت جمهوری اسلامی است، نیاز به ابزاری برای اتحاد فراگیر ملی داریم که به گمان ما مطالبه «آزادی ودموکراسی خواهی» می تواند در ایجاد وحدت ملی مورد توجه اپوزیسیون قرار بگیرد. و در شورای ملی تصمیم برای همگرایی نیروها و نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی- اجتماعی رویکرد ملی می تواند حتی راست ترین جناحها و نیروهای اجتماعی را برای اتحاد فراگیر ملی در این شورا گرد آورد تا بسیج اکثریت نیروها فراهم و عبور از کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی به ثمر رسد.

چنین باد

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

حکومت اسلامی برای سرکوب و حذف مخالفان و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی از تمامی ظرفیت‌های مالی، نیروهای انسانی، تخدیر و تحمیقِ پیروانش بر بنیانِ عقب ماندگی مذهبی و فرهنگی و اخلاقی آنان، استفاده کرده است. این سرکوب‌ها در اشکال گوناگونِ فیزیکی، ایدئولوژیک و عقیدتی، نَرم و...

آیا جامعه ایران با بحران حجاب تحمیلی وارد تقابل غیرقابل بازگشت با حکومت جمهوری اسلامی شده است؟

آیا جامعه ایران با بحران حجاب تحمیلی وارد تقابل غیرقابل بازگشت با حکومت جمهوری اسلامی شده است؟

نشانه- خانم صدیقه وسمقی اعلام کرده که «حجاب تحمیلی جمهوری اسلامی را حجاب شرعی» نمی‌داند و «حجاب اجباری یک بازی سیاسی بیهوده است که زنان با مقاومت خود به این بازی پایان خواهند داد.» او می گوید که؛ «زنان در کشور ایران نه‌ تنها از قوانین تبعیض‌آمیز، رنج‌آور و محدودیت‌های...

یادی از بهاره هدایت از رهبران میدانی

یادی از بهاره هدایت از رهبران میدانی

ما دهه‌شصتی‌ها، آخرین به آزمون گذارندگانِ امکان تغییر مسالمت‌آمیز از راه اصلاحات بودیم. هیچ ناظر منصفی نمی‌تواند این ملت را به ناشکیبایی و تمایل به خشونت متهم کند، چرا که خرد جمعی ایرانیان طی دهه‌های گذشته بارها تمام منافذ احتمالی را برای تغییر مسالمت‌آمیز وضعیت...

0 Comments

0 Comments