شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

آسیب شناسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی:

آسیب شناسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی:

دلایل نادیده انگاری مشروعیت سیاسی اپوزیسیون در جنبش اجتماعی (اول)

در زمینه‌ی سیاست و اجتماع، بحث‌های مربوط به مشروعیت سیاسی و جایگاه اپوزیسیون به عنوان یکی از اجزای اساسی نظام دموکراتیک، از مباحث پیچیده و مهم به ‌شمار می‌آید. مفهوم مشروعیت سیاسی تأثیر مهمی بر تعاملات و روندهای سیاسی در جامعه دارد و از اهمیت ویژه‌ای در تحولات انقلابی برخوردار است.

اصولاً مشروعیت به معنای قبول و تائید عمومی جامعه از سازمانها و نهادها، نظام‌ها، و حکومت‌های سیاسی است. این تائید عمومی ممکن است از طریق رای‌گیری در انتخابات، تصمیم‌گیری‌های دموکراتیک و یا تأیید و اعتراف افراد و گروه‌ها به کنش اجتماعی جریانات سیاسی ایجاد شود. از این رو، مشروعیت سیاسی به عنوان پایه‌ای اساسی برای استقرار نظام‌های حکومتی و تأمین تعادل قدرت‌ها در جامعه مطرح می‌شود.

در چارچوب این بحث، مفهوم مشروعیت سیاسی اپوزیسیون نیز دارای اهمیت خاصی است. زیرا در روند تحولات کنونی در جامعه ایران و جنبش انقلابی زن زندگی آزادی نیاز است تا سرنوشت اپوزیسیون سیاسی و مشروعیت (کارآمدی یا ناکارآمدی) آن در این تحولات مورد بررسی قرار بگیرد. به این منظور اپوزیسیون به‌عنوان طرفی که در مقابل حکومت و نهادهای حاکم در جریان‌های سیاسی و اجتماعی ایستاده، به دنبال ارتقاء مشروعیت خود و تأیید عمومی از نظرات و اهداف خود است. این اهداف و نظرات ممکن است تفاوت‌های قابل توجهی با نهادهای حاکم داشته باشند، اما مشروعیت سیاسی اپوزیسیون تاثیر مهمی در تعاملات سیاسی و اجتماعی در مرحله گذار از حکومت استبدادی دارد و می‌تواند راه‌کارهای مختلفی را برای تعادل قدرت‌ها و تطابق با ارزش‌های جامعه امروز و آتی ارائه دهد.

در این زمینه، این تحلیل سعی دارد به بررسی ابعاد مختلف مشروعیت سیاسی اپوزیسیون پرداخته و نقش آن در تعیین سیاق و شرایط سیاسی جامعه را بررسی کند. به‌منظور دستیابی به این هدف، از روش‌ها تحقیقی متنوع، از جمله تجزیه و تحلیل مطالب تاریخ معاصر، مقایسه و تحلیل نظرات متخصصان و افراد حوزه جامعه شناسی سیاسی استفاده می کنیم تا از اهمیت نقش اپوزیسیون بتوانیم در راستای آسیب شناسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی بهره بگیریم و به نقش ذاتی آن در این راستا تاکید نماییم.

در ادامه، با تمرکز بر مفهوم مشروعیت سیاسی اپوزیسیون و نقش آن در ساختار سیاسی و اجتماعی، به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تقویت مشروعیت سیاسی اپوزیسیون پرداخته و تلاش خواهیم کرد تا چشم‌اندازی نسبتا روشن از این مفهوم ارائه دهیم.

در انتها، با توجه به تحلیل‌ها و نتایج به دست آمده، سعی در ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای تقویت مشروعیت سیاسی اپوزیسیون و بهبود تعاملات سیاسی در جامعه خواهیم داشت. این مقدمه تنها یک نگاه کلی به موضوع ارائه داده و موارد مختلفی می‌توانند در ادامه تحلیل شوند.


مشروعیت چیست و بحران مشروعیت کدام است؟

به طور کلی «مشروعیت» به تأیید و پذیرش افراد یا گروه‌ها از وضعیت، قدرت، عملکرد یا نهادی خاص اشاره دارد. در سیاق سیاسی و اجتماعی، مشروعیت به معنای تأیید و پذیرش عملکرد یک نهاد، دولت، حکومت، رهبری یا سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی توسط مردم، گروه‌ها و جوامع مختلف می‌باشد. و به این اعتبار «بحران مشروعیت» به معنای کاهش یا تضعیف سطح تأیید و پذیرش افراد یا گروه‌ها از موارد فوق‌الذکر است. بحران مشروعیت می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله:

۱-  نقض‌های حقوقی یا اخلاقی: عدم رعایت حقوق شهروندان، فساد اداری، سوءاستفاده از قدرت و سایر عوامل مشابه می‌توانند منجر به کاهش مشروعیت یک نهاد یا حکومت شوند.

۲-  عدم عدالت و توزیع ناعادلانه منافع: اگر منافع اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی به نحو ناعادلانه توزیع شود، افراد ممکن است مشروعیت نهادها و سیاست‌ها را به چالش بکشند.

۳-  بحران اقتصادی: رکود اقتصادی، بیکاری افزایش یافته، تورم ناپایدار و مشکلات مشابه می‌توانند باعث کاهش مشروعیت دولت یا سیاست‌های اقتصادی شوند.

۴-  عدم حفظ امنیت و استقرار: نقص در حفظ امنیت داخلی یا عدم توانایی در حفظ استقرار کشور می‌تواند به نقصان مشروعیت حکومت منجر شود.

۵-  عدم تأمین نیازهای اساسی: اگر یک نهاد نتواند نیازهای اساسی مردم را تأمین کند، مشروعیت آن نهاد کاهش می‌یابد.

بحران مشروعیت ممکن است باعث ناپایداری اجتماعی، اعتراضات، اضطراب و حتی تغییرات سیاستی و اجتماعی گسترده شود. در نتیجه، حفظ و تقویت مشروعیت نهادها و سیاست‌ها برای حفظ استقرار اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است.

دلایل بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی؟

بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی می‌تواند به عوامل داخلی و خارجی مرتبط با کنش اپوزیسیون و ساختار حاکم بر کشور مربوط شوند. به بعضی از دلایل رایج برای بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-  مشکلات داخلی اپوزیسیون: اپوزیسیون ممکن است دچار مشکلات داخلی در ساختار و راهبردهای تشکیلاتی، سیاسی، عدم هماهنگی و توافق بر سیاست‌ها و برنامه‌ها بین مواضع اعضا، و … شود. این مشکلات می‌توانند باعث کاهش اعتماد عمومی به اپوزیسیون و بالا رفتن بحران مشروعیت آن شوند.

۲-  عدم ارتباط و برخورد پویا برای حل مشکلات و نیازهای مردم: اگر اپوزیسیون نتواند به خوبی به مشکلات و نیازهای واقعی مردم پاسخ دهد و راهکارهای مؤثری ارائه ندهد، مشروعیت آن کاهش می‌یابد.

۳-  عدم برنامه‌ریزی و استراتژی موثر متناسب با شرایط تاریخی و عینی جنبش: اپوزیسیون برای افزایش مشروعیت باید برنامه‌ریزی دقیق و استراتژی موثری داشته باشد. عدم وجود راهبردهای واضح و کارآمد می‌تواند باعث کاهش اعتماد عمومی به اپوزیسیون شود.

۴-  تضاد و ناهماهنگی‌های داخلی اپوزیسیون در هماهنگی سیاسی: اگر اپوزیسیون تضادها و ناهماهنگی‌های داخلی دارد که منجر به پدید آمدن تصویری ضعیف و نامتوازن از گروه می‌شود، این می‌تواند مشروعیت را تضعیف کند.

۵-  تأثیرات خارجی بر استراتژی اپوزسیون: دخالت‌های خارجی در امور داخلی اپوزیسیون و ترتیبات کشور، می‌تواند به کاهش مشروعیت اپوزیسیون منجر شود. افراد و گروه‌های داخلی ممکن است اعتماد خود را به اپوزیسیون از دست دهند اگر حس کنند اپوزیسیون جهت اتخاذ استراتژی در سرنگونی تحت تأثیر قدرت‌های خارجی قرار دارد.

۶-  استفاده از تندرویی و افراط ‌گرایی و تعصبات فرقه گرایی:  استفاده از تندرویی، افراط‌ گرایی و  افکار متعصبانه می‌تواند باعث کاهش جذابیت و مشروعیت اپوزیسیون شود.

۷-  مطالبات غیر ملی که با خوانش تجزیه طلبی همسنگ باشد:  اگر اپوزیسیون تلاش کند تا تجزیه‌طلبی‌ها یا مطالبات منحصربه‌فردی را ترویج دهد که با علاقه‌ها و نیازهای گسترده‌تر مردم همخوانی ندارد، مشروعیت آن تضعیف می‌شود.

به طور کلی، برای حفظ و تقویت مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی، لازم است که این گروه توانایی ارائه راهکارها، برنامه‌ها و استراتژی‌های مؤثر در پاسخ به مشکلات مردم داشته باشد و تا حد امکان از تضادها و مشکلات داخلی جلوگیری کند.

نقش پروپاگاندای حکومتی در نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم؟

پروپاگاندا حکومتی  در نادیده انگاری یا کم توجه ای مردم به اپوزیسیون ایفا نقش کند. در نظامهای دیکتاتوری دینی چون جمهوری اسلامی این امر می‌تواند شامل موارد زیر ‌شود:

  • تشویق به تفکر یک‌طرفه: پروپاگاندا به منظور تشویق مردم به تفکر یک‌طرفه و فقط گوش دادن به دیدگاه‌های حکومت بیشتر به کار گرفته می شود. در این صورت مردم مداوما تصاویر منفی از اپوزیسیون می شنوند که باعث می شود کمتر به ایده‌ها و نقدهای آنان اقبال نشان می دهند.
  • تضعیف اعتماد به اپوزیسیون:  پروپاگاندا در تضعیف اعتماد به اپوزیسیون و تشویق به تردید درباره اهداف و قدرت آن تاثیر مستقیم دارد. این روش موجب نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم می شود.
  • ایجاد ناامنی و ترس از تغییرات:  حکومت با روش پروپاگاندا می‌تواند تصویری از اپوزیسیون به عنوان عاملی منفی و تهدیدکننده ارائه دهد که انجام تغییرات باعث ناامنی و نقض استقرار می‌شود. این ترس از تغییرات ممکن است موجب نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم گردد.
  • تشویق به تفرقه: حکومت با استفاده از پروپاگاندا، تفرقه درونی در اپوزیسیون ایجاد می کند و تصویری از تفاوت‌ها و ناهماهنگی‌ها را به صورت تضادی نمایش می دهد، که به ناپایداری و نارضایتی هواداران یا اقشار و طبقات اجتماعی از اپوزیسیون منجر می‌شود. این تفرقه می تواند مردم را از حمایت اپوزیسیون دور نگه دارد.
  • استفاده از تجزیه‌طلبی‌ها: حکومت تصویری از اپوزیسیون به عنوان افراد یا گروه‌های تجزیه‌طلب ایجاد کند که مردم تصور می کنند که عامل آسیب پذیری وحدت ملی و یکپارچه گی جغرافیای سیاسی کشور گردد.

در یک مثال تاریخی مربوط به دوره حکومت نازی در آلمان؛ رژیم نازی از پروپاگاندا شدیدی به منظور تشویق مردم به ایده‌آل‌ها و سیاست‌های حکومت خود و تشویق به تفکر یک‌طرفه استفاده می‌کرد. این پروپاگاندا به شدت اعتماد مردم به هر گونه اپوزیسیون یا دیدگاه‌های مخالف را کاهش داد و موجب نادیده انگاری بسیاری از مردم نسبت به انتقادات و نقدهای اپوزیسیون شد. و در ابتدا باعث حمایت بیشتر مردم از حزب نازی گشت.

علاوه بر پروپاگاندا، موارد دیگری نیز می‌توانند نقش کلیدی در تغییر اذهان مردم نسبت به اپوزیسیون داشته و تأثیر بر نگرش‌ها و رفتارهای آنها بگذارد. مهمترین موارد عبارتند از:

–  آموزش و تربیت: محتوا و رویکردهای آموزشی می‌توانند تأثیر قوی بر انگیزه‌ها، ارزش‌ها و دیدگاه‌های اجتماعی داشته باشند.

–  تجربیات شخصی از رویدادهای تاریخی:  تجربیات مثبت یا منفی از رویدادها، جنبش ها و انقلابها، رهبران سیاسی، نهاد حکومت و… ممکن است عامل بازدارنده در اقبال عمومی نسبت به اپوزیسیون ایجاد نماید.

  • نقش رسانه‌ها و خبرنگاران: رسانه‌ها و وسایل اطلاع‌رسانی تأثیر قوی در شکل‌دهی به نگرش‌ها دارند. اخبار، گزارش‌ها، نقدها و تحلیل‌های رسانه‌های حکومت در نظام استبدادی جمهوری اسلامی  عمدتا تصویری کاملا متفاوت از وقایع و شخصیت‌ها در ذهن مردم ایجاد می کنند.
  • تجربه اجتماعی و فرهنگی: تفاوتهای نسلی، جنسیتی، قومی، دینی و مجموعه  تجربه های اجتماعی و فرهنگی افراد و جوامع می‌تواند به عنوان یک عامل کلیدی در شکل‌دهی به دیدگاه‌ها و اعتقادات عمل کند.
  • اقتصاد و توانمندی‌های مادی: وضع طبقاتی و میزان توانمندی مادی خانواده ها و استفاده بهینه از فرصتهای افراد می‌توانند تأثیرگذاری بر نگرش‌ها و تصمیمات آنها داشته باشند.
  • تفکرات دینی و مذهبی: با توجه به تجربه اسلام سیاسی در ایران «مذهب و تفکرات دینی» توانسته است نقش کلیدی در شکل‌دهی به اعتقادات و رفتارهای افراد ایفا کنند.
  • جوامع مجازی و شبکه‌های اجتماعی: هم اکنون در دوره عصر ارتباطات دیجیتال، جوامع مجازی و شبکه های اجتماعی می توانند تأثیرات بسیاری در اذهان مردم داشته باشند و تصاویر و اخباری را منتشر کنند که نگرش‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند. نمونه آنرا ما در جنبش انقلابی زن زندگی آزادی شاهد بودیم که چگونه تاثیر بر فراگیری مبارزه گذاشت.

بطور نمونه اگر انقلاب صنعتی در انگلستان را یک «مرحله از تحول تاریخی در غرب و دنیای جدید» بپذیریم، مشاهده می شود که این انقلاب با تغییرات شگرفی که در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی بوجود آورد، باعث گشت تا نقش مهم و کلیدی در شکل دهی به نگرشها و رفتارهای مردم انگلستان و جوامع آن روز (در جامعه روستایی و تحول به جامعه شهری و دیگر تحولات ساختاری)، ایفا نماید. و هم اکنون می شود تحولات عصر ارتباطات دیجیتال و مجازی، شبکه های اجتماعی، و اینترنت را با چنین استدلالی ارزیابی نمود که تاثیر آن بر جامعه رنگین کمان ایران (و جهان امروز) بسیار وسیع و معنادار بوده است که یکی از تاثیرات آن در ۱۴۰۱ بر جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» بود.

در این مقاله برای تحلیل از مشروعیت سیاسی اپوزیسیون از منابع زیر استفاده شد:

  • نجاتی، غلامرضا (۱۳۸۰)، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، تهران شرکت سهامی انتشار.
  • شمس، وحید (۱۳۹۵)، بررسی اطلاعاتی احزاب و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران، تهران: دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی.
  • بهروز، مازیار (۱۳۸۰)، شورشیان آرمان خواه، ترجمه مهدی پرتوی، تهران،‌ انتشارات ققنوس
  • پناهی، محمد حسین (۱۳۸۹)، نظریه های انقلاب، وقوع، فرایند و پیامدها، تهران: سمت
  • صمیمی، کیوان (۱۳۸۴)، اپوزیسیون و حاکمیت، بازتاب اندیشه شماره ۶۳
  • ناتالی بریک و شارون وینبلوم – ترجمه از انگلیسی: عبدالعزیز مولودی، منظور از «اپوزیسیون چیست؟» چشم انداز نظری، ماهنامه سراسری اجتماعی، سیاسی «تفکر انتقادی»، سال دوم، شماره دهم، تیر و مرداد ۱۴۰۰

–  کتاب “The Politics of Regime Structure Reform in Democracies: Israel in Comparative and Theoretical Perspective”  نوشته Michael Barnett  و Noam Lupu:  این کتاب به بررسی تاثیر تغییرات در ساختار نظام در دولت‌های دموکراتیک، به‌ویژه در اسرائیل، بر مشروعیت اپوزیسیون و حکومت می‌پردازد.

– کتاب “Democracy and Legitimacy in the European Union” نوشته Hermann-Josef Blanke  و Stelios Stavridis: این کتاب به بررسی مشکلات مشروعیت سیاسی در اتحادیه اروپا و نقش اپوزیسیون در تقویت مشروعیت سیاسی این نهاد می‌پردازد.

– مقاله “Opposition and Legitimacy: The Role of the Opposition in Building Democratic Legitimacy” نوشته Swen Hutter و دیگران: این مقاله به بررسی نقش اپوزیسیون در ساخت و تقویت مشروعیت دموکراتیک در یک جامعه می‌پردازد.

– مقاله “Legitimacy and Opposition Parties” نوشته Nancy Bermeo :در این مقاله، نانسی برمئو به تأثیر اپوزیسیون بر مشروعیت سیاسی در حکومت‌ها و سیستم‌های دموکراتیک می‌پردازد.Top of Form

گزارش خبری از  امنیتی شدن شهرهای کرد نشین در آستانه سالگرد مهسا (ژینا) و انقلاب زن زندگی آزادی

گزارش خبری از امنیتی شدن شهرهای کرد نشین در آستانه سالگرد مهسا (ژینا) و انقلاب زن زندگی آزادی

««سایت «کرد نت» به نقل از اهالی مناطق کردنشین از نصب دوربین های امنیتی و تهدید کسبه و بازاریان و هم زمان گشت زنی نیروهای سرکوب در مناطق مشخص خبر می دهند. با توجه به اهمیت این موضوع «گروه خبر کمیسیون رسانه شورای ملی تصمیم» اقدام به بازنشر این خبر می نماید.»»

 

ادامه مطلب

گزارش ماهانه خبرگزاری هرانا از وضعیت حقوق بشر در ایران  مردادماه ۱۴۰۲

گزارش ماهانه خبرگزاری هرانا از وضعیت حقوق بشر در ایران مردادماه ۱۴۰۲

«آنچه در زیر می آید بخشهایی از گزارش ماهانه خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر ایران (هرانا) است که در زیر آورده می شود. گروه خبر کمیسیون رسانه شورای ملی تصمیم در نظر دارد تا جهت آگاهی رسانی و انتقال وضعیت حقوق بشر کنشگران میدانی در ایران، به انتشار گزارشات نسبتا واقعی و درخور از وضعیت جامعه ایران تلاش نماید. گروه خبر کمیسیون رسانه شورای ملی تصمیم»

 

نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر مردادماه ۱۴۰۲

خبرگزاری هرانا – آنچه در پی می‌آید گزارش ماهانه و اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی مردادماه ۱۴۰۲ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروه‌های مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمی‌تواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد. لازم به یادآوری است بخش آمار این تشکل به‌صورت سالانه گزارش مفصل‌‌تر خود را به اشکال آماری و تحلیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‌کند.

اعدام

مردادماه با قریب به ۶۹ مورد اعدام همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد. از مهمترین رویداد ها در این باره می‌توان به اجرای حکم سه زندانی که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند، در زندان پارسیلون خرم آباد اشاره کرد:

در ماه سپری شده، حکم اعدام پنج زندانی در زندان های قزوین، کرمان و کهنوج، یک زندانی در زندان زابل، سه زندانی در شیراز و همدان، دو زندانی در زندان وکیل آباد مشهد، دو زندانی در زندان اراک، یک زندانی در زندان بیرجند، چهار زندانی در زندان زاهدان، دو زندانی در زندان همدان و یک زندانی در زندان کهنوج به اجرا درآمد. در ضمن، دو متهم از بابت اتهام قتل و زنای محصنه در تهران و یک زن از بابت اتهام قتل در تهران به اعدام محکوم شدند.

 

به علاوه، سید محمدجواد وفایی ثانی، زندانی سیاسی توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب مشهد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام آقای وفایی ثانی، پیشتر در دیوان عالی کشور نقض و پرونده وی به شعبه هم عرض ارجاع شده بود. بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

 

آزادی اندیشه و بیان

در مردادماه، شرمین حبیبی، فروغ تقی پور، مرضیه فارسی، دنیا حسینی، علی اصغر حسنی راد، نازیلا معروفیان، نرگس سرداری، مهدی و مجید نیک عهد، مژگان ایلانلو در تهران، سیزده نفر در گیلان، زیبا قلیچ‌ خانی در بیجار، محمد (کوروش) وزیری، آرش و شهناز قنبری، پویا دانا در اصفهان، ده شهروند در دهلران، مهدی شکی مشهدی، خسرو علیکردی در مشهد، رضا ببرنژاد در قوچان، وحید سرخ گل در کرمانشاه، محمد سلطانی در اراک، شاکر بوری در آبادان و حبیب موسوی در گرگان بازداشت شدند.

در ماه سپری شده محکومیت های متعددی صورت گرفت که از این تعداد می توان به محکومیت حمید قره‌ حسنلو، رضا آریا، حسین محمدی، مهدی محمدی، محمدامین اخلاقی ساوجبلاغی، امین مهدی شکراللهی، فرزانه قره حسنلو و علی معظمی گودرزی از متهمان پرونده موسوم به «قتل بسیجی روح الله عجمیان» توسط دیوان عالی کشور مجموعا به ۶۵ سال زندان و تبعید، کیوان صمیمی به شش سال حبس، فرید صفرلی به دو سال حبس، محمد مرادی کیاپی به شش سال حبس و مجازات های تکمیلی، پیمان فرهنگیان به یک سال حبس، دو سال اقامت اجباری در شهرستان زابل، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت اجتماعی، فرشته منصوری به شش ماه و یک روز حبس، معصومه سلیمانی به یک سال حبس، حمزه درویش به چهارده سال حبس در تبعید، هستی امیری و ضیا نبوی هر کدام به یک سال حبس تعزیری، زینب زمان به یکسال حبس تعلیقی و منع معاشرت با دیگران، سیامک ابراهیمی و شاهرخ احمدی به ۹ سال و هشت ماه، نرگس محمدی به یک سال حبس، سعیده شفیعی و نسیم سلطان بیگی هر کدام به تحمل چهار سال و سه ماه حبس تعزیری، جلال فاطمی به یکسال حبس تعزیری اشاره کرد.

به علاوه، حبیب موسوی در شعبه یکم دادگاه انقلاب گرگان، حمید رضا نجفی در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اراک، عاتکه رجبی در شعبه هفتم دادگاه انقلاب مشهد، اسدالله فخیمی و همسرش حوری خانپور در شعبه یکم بازپرسی دادسرای اوین، سپیده قلیان در شعبه ۱۲۰۷ کیفری دو مجتمع قضایی شهید کچویی تهران، زینب زمان در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران و یاشار تبریزی در دادگاه انقلاب شهرستان شهریار محاکمه شدند. به علاوه، خدیجه مهدی پور، عثمان ارس زاده، سهند نورمحمدزاده و آذر کروندی موسی زاده راهی زندان های ایلام، اشنویه، کهنوج و اوین شدند.

از سوی دیگر، حسن درافتاده و ماردین درافتاده، پدر و برادر کومار درافتاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، به اداره اطلاعات پیرانشهر احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. لازم به ذکر است، منازل الهه عسکری در تهران، محمد سلطانی در اراک و امید مظلوم در مهاباد مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفت.

 

زندان

در این ماه، حمزه درویش زندانی سنی مذهب محبوس در زندان لاکان رشت، از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زد. این زندانی پس از اقدام به خودکشی به بیمارستانی در رشت منتقل و بستری شده است. در ضمن، یک زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ، از طریق بریدن رگ دست خود اقدام به خودکشی کرد و به بیمارستان خارج از زندان منتقل شد. همچنین، بهروز ایزدی راد محبوس در زندان امیرآباد گرگان در زمان بازجویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. همچنین آقای ایزدی راد از بیماری عفونت گوش رنج میبرد. عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت این شهروند بازداشتی، وخامت حال وی را در پی داشته است. در ضمن، سامان صیدی (یاسین)، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از بیمارستان رازی به زندان رجایی شهر کرج بازگردانده شد. انتقال آقای صیدی به بیمارستان رازی به دلیل شرایط نامناسب روحی وی در زندان صورت گرفت. سامان در بیمارستان با دستبند و پابند به تخت بسته شد. او در پی خودداری از تزریق آمپولی که نام آن را نمیدانست، توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

همینطور، پلیس جزیره کیش از بازداشت یک زن به دلیل ارسال ویدیویی به یک رسانه خارج از کشور، خبر داد. اخیرا ویدیویی از “اعترافات اجباری” این زن توسط رسانه های رسمی منتشر شده است. از سوی دیگر، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، کامیار فکور، آرش جوهری، سیدجواد سیدی، اردوان فلاحی، نصراله فلاحی، علی یونسی، میریوسف یونسی، امیرحسین مرادی، رضا شهابی، حسن سعیدی، کیوان مهتدی و امیرسالار داودی، زندانیان سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در این زندان بسر میبرند. به گفته تعدادی از اعضای خانواده های زندانیان این بند، این چهارده زندانی در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم و بی تفاوتی رئیس زندان، از دریافت غذا خودداری کرده اند.

برخی زندانیان در دوران بازداشت و یا حبس خود در کنار مشکلات هر روزه زندان به ناچار برای شنیده شدن دادخواهی‌شان دست به اعتصاب غذا می‌زنند. در مردادماه، نوید محمدنژاد، مهرداد قیصربیگی، ایوب گراوند و یونس گراوند در بازداشتگاه مرکزی ایلام در اعتراض به تداوم بازداشت خود دست به اعتصاب زده اند. در این ماه، سه زندانی در زندان قزلحصار کرج جهت اجرای حکم اعدام، آرش قنبری و شهناز قنبری در زندان دستگرد اصفهان و محمد نوری زاد محبوس در زندان اوین به سلول‌ های انفرادی زندان منتقل شدند.

از طرفی، پویا دانا، پویا طالبیان، آرش قنبری و شهناز قنبری در زندان دستگرد اصفهان، طاهر رئیسی در جاسک، فروغ سمیع نیا در رشت، سوزان عید محمدزادگان و نیوشا بدیعی ثابت در زندان بابل، اسدالله هادی در زندان اوین، امید مظلوم در زندان مهاباد، مهدی تبوراک در زندان میناب، مریم عباسی نیکو در زندان دولت آباد اصفهان، بهروز ایزدی راد در زندان امیرآباد گرگان، کبیر محمدی در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، مریم فرهنگ و پویا طالبیان در اصفهان و کیوان جلیل در اصفهان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرند.

حق درمان و رسیدگی پزشکی همواره از مهم‌ترین موارد نقض حقوق زندانیان در ایران به شمار می‌رود. از این قرار، در این ماه، طاهر قدیریان، جعفر ابراهیمی، حامی بهادری در زندان اوین، هاشم خواستار در زندان وکیل آباد مشهد و یونس آزادبر در زندان لاکان رشت از دریافت خدمات درمانی محروم بودند. با وجود خطرهای موجود، محرومیت زندانیان از اعزام به مرخصی به وفور گزارش شده است که از مهمترین آنها میتوان به زهره سرو، آرش جوهری در زندان اوین، سیاوش حیاتی در زندان دیزل آباد کرمانشاه اشاره کرد.

 

اقلیت های ملی و مذهبی

اتنیک ها در مردادماه نیز زیر فشار فزاینده بازداشت‌ها و احضارها بودند. در این ماه، محمد ایلاتی، فعال ترک (آذربایجانی) با دریافت ابلاغیه ای به دادگاه انقلاب عجب شیر احضار شد. به علاوه، وحید ابهری، سارا طوری و اشکان سعادت مهر، سه فعال ترک (آذربایجانی) به اداره اطلاعات شهرهای تبریز و ارومیه به صورت تلفنی احضار شدند. در ضمن، علی رضی زاده نظرلو، فعال ترک (آذربایجانی) توسط شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به دو سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و منع عضویت در گروه ها و دسته جات محکوم شد.

 

اعمال فشار و تهدید اقلیت‌های مذهبی در این ماه نیز ادامه داشت

در این ماه، شبنم تبیانیان، انیسا فنائیان در سمنان، آرش نبوی در اصفهان، سوزان عید محمدزادگان، نیوشا بدیعی ثابت در بابل، جمال الدین خانجانی و ماریا خانجانی در تهران بازداشت شدند. در ضمن، نیروهای امنیتی اقدام به تفتیش منزل الدین خانجانی و ماریا خانجانی کرده و لوازم دیجیتال از جمله لپ تاب و کیس کامپیوتر این حوزه را ضبط کرده و با خود برده اند. گفتنی است، سوسن بادوام به ۴ سال حبس، هوشیدر زارعی به شش سال حبس، محرومیت های اجتماعی و جزای نقدی، مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی به ۲۰ سال حبس، ساناز تفضلی به ده سال و نه ماه حبس و حامی بهادری به شش سال حبس محکوم شدند.

به علاوه، مهسا تیرگر بهنمیری، رامله تیرگرنژاد، الهام شارقی آرانی، نکیسا صادقی، صدف شیخ زاده، شهرزاد مستوری، نگین رضایی، کامیار حبیبی و سامان استوار، شهروندان بهائی جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان کچویی و ندامتگاه مرکزی کرج شدند.

 

زنان

در مردادماه، یک زن در شهرستان پاکدشت واقع در استان تهران به دلیل اختلافات خانوادگی توسط همسرش به قتل رسید. متهم پس از این واقعه متواری شده است. همچنین، مردی در شهرستان رباط کریم واقع در استان تهران با انگیزه ناموسی توسط دایی خود به قتل رسید. همینطور، یک زن در قم به دلیل اختلافات خانوادگی توسط همسرش به قتل رسید. متهم پس از این واقعه متواری شده است.

به علاوه، رئیس کل دادگستری استان خراسان جنوبی اعلام کرد که از ابتدای امسال تاکنون برای ۱۴۵ شهروند به دلیل کشف حجاب پرونده قضایی تشکیل شد. به گفته وی، از این تعداد در ۱۱۵ پرونده رای صادر شده است. به علاوه، یک زن جوان در اصفهان به دلیل آنچه “کشف حجاب” و “آتش زدن پرچم و بی حرمتی به امام سوم شیعیان” عنوان شده، بازداشت شد. همزمان ویدیویی از “اعتراف اجباری” این شهروند توسط رسانه های رسمی منتشر شده است.

به علاوه، تعدادی از شهروندان در مازندران از جمله پنج تن از گردانندگان صفحات اینستاگرامی، به دلیل آنچه “ساخت محتوا با مضمون تمسخر حجاب” عنوان شده، بازداشت شدند. همزمان اماکن کسب این افراد اعم از آرایشگاه زنانه و باشگاه ورزشی، توسط پلیس اداره اماکن این استان پلمب شد. همینطور، دخالت یک فرد تحت عنوان “امر به معروف” در نوع پوشش یک شهروند زن در سبزوار به بروز درگیری میان آنها انجامید. در این رابطه شامگاه دوشنبه شانزدهم مردادماه، این زن با هویت شکیبا یزدانی بازداشت و به زندان این شهر منتقل شد.

 

کارگران و اصناف

در ماهی که سپری شد ۱۱۰ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار در اقصی نقاط کشور دچار حادثه شدند. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است. در مردادماه، عدم رعایت ایمنی کار ۶۹ کارگر را مصدوم و ۴۱ تن دیگر را به کام مرگ کشاند.

از اخبار مرتبط در این حوزه می توان به مرگ و مصدومیت چهار نفر در شیروان، اصفهان و تهران، مرگ و مصدومیت دو کارگر در تبریز و رشت، مرگ و مصدومیت سه کارگر در کرج، تهران و سقز، مرگ و مصدومیت ۹ کارگر در نیشابور و اسفراین، مرگ و مصدومیت سه کارگر و تعدادی آتش نشان در شادگان، خواف و کرج، مرگ و مصدومیت چهار کارگر در زاهدان و بوشهر، مرگ و مصدومیت پنج کارگر در شیراز، مرگ و مصدومیت چهار کارگر در شاهرود و گچساران، مرگ و مصدومیت سه کارگر در دورود و مرند، مرگ و مصدومیت ده کارگر تهران، زاهدان، مهاباد و کارون و مرگ و مصدومیت سه کارگر در مشهد اشاره کرد.

در مردادماه، دستکم ۱۷۵ تجمع اعتراضی برگزار شد که از مهمترین آنها میتوان به تجمع اعتراضی دامداران مجتمع دام گستر فشافویه در تهران، کارگران مجتمع نفلین سینیت کلیبر، پرسنل مترو در ایستگاه مترو بهارستان تهران، کارگران پیمانکاری ابنیه فنی رضوان درود در استان کرمان، کارگزاران مخابرات روستایی در خوزستان، لرستان و خراسان رضوی، کارگران تعمیرات اساسی پالایشگاه نفت آبادان، کارگران شرکت کارتن ایران در تهران، کارگران شرکت نفت و گاز کارون، کارگران نساجی بروجرد، کشاورزان شادگان و کارگران پیمانکاری معدن چادرملو در یزد اشاره کرد.

همینطور، بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف، بازنشستگان صنعت فولاد در اصفهان، بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرهای مختلف، بازنشستگان فولاد در منطقه البرز غربی و بازنشستگان کشوری مقابل ساختمان های صندوق بازنشستگی و استانداری شهرهای کرمانشاه، یزد، شیراز، اردبیل، قزوین و سنندج تجمع اعتراضی برگزار کردند. به علاوه، کارگران پیمانکاری ابنیه فنی رضوان درود در استان کرمان و کارگران معدن چادرملو در یزد دست به اعتصاب زدند. همینطور، کارگران شهرداری خاش، کارگران آبفای اهواز و کارگران مخابرات روستایی در چند استان از معوقات مزدی خود خبر دادند.

به علاوه، روز چهارشنبه بیست و پنجم مرداد، یک کارگر اخراجی روز مزد پالایشگاه نفت آبادان به زندگی خود پایان داد. در ضمن، شامگاه چهارشنبه چهارم مرداد، یکی از کارکنان پتروشیمی چوار ایلام به دلیل اخراج از محل کار به زندگی خود پایان داد. همینطور، ریحانه انصاری نژاد فعال کارگری، توسط دادگاه انقلاب تهران به چهار سال حبس تعزیری و محرومیت های اجتماعی محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی چهار سال حبس برای وی قابل اجرا خواهد بود. همچنین، ابوالفضل خوران، فعال صنفی معلمان استان مرکزی، به هیات رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان این استان و سارا سیاه پور، فعال صنفی معلمان، به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان استان البرز احضار شدند.

 

به علاوه، لیدا اسماعیلی، فعال صنفی فرهنگیان البرز توسط هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری به بازنشستگی اجباری و علیرضا همتی فعال صنفی فرهنگیان ایلام توسط هیات تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات به مدت سه ماه به انفصال موقت از خدمت محکوم شدند. در ضمن، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات غلامرضا اکبرزاده باغبان، تیمور باقری، حسین مهدی زاده و طهماسب سهرابی، از فعالان صنفی معلمان گیلان در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت برگزار شد.

www.hra-news.org

۱ شهریور ۱۴۰۲

گزارش تیرماه ۱۴۰۲ از؛  وضعیت حقوق بشر

گزارش تیرماه ۱۴۰۲ از؛ وضعیت حقوق بشر

 

آنچه در پی می‌آید گزارش ماهانه و اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی تیرماه ۱۴۰۲ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر (هرانا) در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروه‌های مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمی‌تواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد. لازم به یادآوری است بخش آمار این تشکل به‌ صورت سالانه گزارش مفصل‌‌تر خود را به اشکال آماری و تحلیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‌کند.

 

خلاصه آنچه گذشت:

اخبار نقض حقوق بشر در این ماه با قریب به ۴۸ مورد اعدام، محکومیت‌های متعدد، احضارها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان، تجمعات کارگران، بخصوص در زمینه معوقات مزدی و موارد دیگری که در استان‌های مختلف رخ داد، همراه بود. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آن‌ها به احراز رسیده است، (تهیه می شود).

اعدام – با ۴۸ مورد اعدام همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد. از مهمترین رویداد ها در این باره می‌توان به اجرای حکم اعدام محمد رامز رشیدی و سید نعیم هاشمی قتالی دو متهم پرونده واقعه حرم شاهچراغ در یکی از خیابان های شیراز در ملا عام اشاره کرد. آقایان رامز رشیدی و هاشمی قتالی با اتهاماتی از جمله “محاربه، افساد فی الارض و بغی” به اعدام محکوم شده بودند. همچنین، روز پنجشنبه بیست و دوم تیرماه، حکم دو زندانی که پیشتر از بابت قتل یک مامور نیروی انتظامی، به اعدام در ملا عام محکوم شده بودند، در شهر فولادشهر استان اصفهان به اجرا در آمد. بر اساس این گزارش، “محمد قائدی‌ نسب، ۳۸ ساله و صادق محمودی‌ برام، ۲۵ ساله”، در آبان ماه سال ۱۴۰۰ در جریان یک درگیری دسته جمعی، با سلاح گرم مرتکب قتل مامور نیروی انتظامی به نام احسان نصیری شدند.

در ماه سپری شده، حکم اعدام محمد پور خسروانی در زندان سیرجان، یاسر گلزردیان در زندان پارسیلون خرم آباد، هادی شاهوزهی و افسانه شهیکی در زندان کرمان، فرشاد عبدلی و مجتبی چگنی در ندامتگاه مرکزی کرج، غلام صدیق هرمزی در زندان بندرعباس، موسی حکیمی در زندان قم، موسی شه بخش، بختیار چراغی، منیره سیادت و فرضیه شکرالهی در زندان های زاهدان، دیزل آباد کرمانشاه و دستگرد اصفهان، فاطمه یوسف آبادی و چهار زندانی در زندان رجایی شهر کرج، سیامک حیاطبینی، مسلم هواسی زاده و سید منصور سیدی در زندان قزلحصار کرج و عباس رحمانی، محسن یاقوطی و فرخی در زندان همدان به اجرا درآمد.

گفتنی است، حکم اعدام عباس دریس، یکی از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ که پیشتر در دادگاه اولیه از بابت اتهام محاربه صادر شده بود، عینا در دیوان عالی کشور تایید شد.

 

در ضمن، دو متهم از بابت اتهام قتل و تجاوز به عنف در تهران، یک متهم از بابت اتهام افساد فی الارض در میناب و یک متهم به اتهام قتل در قلعه گنج به اعدام محکوم شدند. به علاوه، رئیس کل دادگستری همدان، ضمن تایید صدور حکم اعدام برای یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ملایر، از ارسال پرونده وی به دیوان عالی کشور خبر داد. اتهام مطروحه علیه این شهروند، قتل علی نظری، مامور اطلاعات سپاه پاسداران در ملایر، گزارش شده است. بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

 

آزادی اندیشه و بیان – در این ماه، علی مصلحی در کاشان، میلاد ارسنجانی، محمد صادقی، نازیلا معروفیان و زهرا سعیدیان جو در تهران، مریم عباسی نیکو در شاهین شهر، یوسف هاشمزهی، بهرام هاشمزهی، هادی شاهوزهی، حبیب الله شاهوزهی، حفیظ بلوچ و احمد شاهوزهی، عصمت الله ریگی مرام و قاسم ریگی مرام، عمران براهویی و علی احمد لجه ای، یونس نهتانی، گل احمد شاهوزهی و ناصر بلوچ در زاهدان، ایرانشهر، چابهار و راسک، محمد مرادی در ساری، مینا ندایی، روزبه دانا، مرجان بشتام، هدی صادقی، سما عموشاهی، مهشاد کشانی، محمدرضا قطبی زاده، حسین یزدی، اکبر دانش سرارودی و ۹ شهروند در اصفهان، فاطمه حسنی در مشهد، دو شهروند در لنگرود و بجنورد و عبدالواحد محمدی و محمود رسا در دشتی بازداشت شدند. به علاوه، روز جمعه دوم تیرماه، ده ها شهروند در شهرستان راسک که برای برگزاری نماز جماعت عازم محل برگزاری نماز جمعه این شهرستان بودند، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

همچنین، روابط عمومی سپاه استان البرز در اطلاعیه ای از بازداشت یک شهروند توسط نیروهای امنیتی  در شهرستان فردیس این استان به دلیل آنچه “هتاکی به مقدسات و پرچم کشور” عنوان شده خبر داد. در ضمن، دادستان شهرستان سوادکوه از بازداشت یک شهروند به اتهام “توهین به مقدسات از طریق نوشتن مطالبی در فضای مجازی”، خبر داد.

در ماه سپری شده محکومیت های متعددی صورت گرفت که از این تعداد می توان به محکومیت توماج صالحی به شش سال و سه ماه حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از فعالیت، تهیه و تولید آثار موسیقی و خوانندگی و دو سال حضور الزامی در دوره‌ های مدیریت رفتار و مهارت دانش، مجید خادمی به ۹ سال و سه ماه حبس تعزیری و دو سال اقامت اجباری در شهرستان تفت استان یزد، دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب و دستجات سیاسی و اجتماعی و همچنین الزام به شرکت در کلاس های توجیهی با دعوت از “کارشناسان خبره”، بابک کریمی به ۹ سال حبس تعزیری، هاشم ساعدی به شش ماه و پانزده روز حبس تعزیری و چهل ضربه شلاق، صادق زیباکلام به یک سال حبس تعزیری، محمد نوری زاد به دو سال حبس تعزیری، حسن امینی به شش ماه و پانزده روز حبس تعزیری و چهل ضربه شلاق، آرمان حبیبی و عبدالرحمان نصری هر کدام به شش ماه حبس تعزیری و چهل ضربه شلاق، مهدی مسکین نواز به یازده سال حبس تعزیری و منع اقامت در استان تهران و استانهای مجاور آن و منع خروج از کشور به مدت دو سال و مجید توکلی به شش سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی، دو سال ممنوعیت اقامت در تهران و دو سال منع خروج از کشور اشاره کرد.

 

گقتنی است، رها آجودانی، شهروند ترنس ساکن تهران و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به دو سال و شش ماه حبس و شش ماه ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. حکم حبس وی به دلیل آنچه “شرایط زیستی‌ به عنوان یک زن ترنس و نبود محلی برای نگهداری” عنوان شده، به جزای نقدی تبدیل شده است.

همچنین، حکم دو سال حبس و مجازات های تکمیلی سپیده قلیان و حکم یک سال حبس رضا رمضان زاده، توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد. به علاوه، وکیل مدافع سهند نورمحمدزاده، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، از تایید حکم حبس و تبعید موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد. پیشتر آقای نورمحمدزاده پس از فرجام خواهی و نقض حکم اعدام، به شش سال حبس و ده سال تبعید محکوم شده بود. همینطور، محکومیت گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی سابق، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پنج سال حبس و مجازات های تکمیلی تقلیل یافت. خانم ایرایی پیشتر در دادگاه بدوی به هفت سال حبس و مجازات های تکمیلی محکوم شده بود. در ضمن، مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان سمنان، با گشایش دو پرونده‌ جدید علیه خود مواجه شده است. به جز این، قرار جلب به دادرسی نصراله فلاحی و فرزندانش اردوان و ارغوان فلاحی، سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط شعبه ۶ دادسرای اوین صادر شد.

همینطور، وکیل مدافع علی و مرضیه آدینه زاده، پدر و خواهر ابوالفضل آدینه زاده، نوجوان جانباخته در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، اعلام کرد که علیه موکلانش در دادسرای مشهد پرونده قضایی از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام”، تشکیل شد. به علاوه، خسرو علیکردی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، توماج صالحی در شعبه یکم دادگاه انقلاب اصفهان، محمود مهرابی در شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان مبارکه، محمدحسین همت پور، مهرنوش زارعی هنزکی، سعیده شفیعی و نسیم سلطان بیگی و علی روحی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، عبدالله مومنی و قربان بهزادیان‌ نژاد در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران و شهاب بیات در شعبه دوم دادگاه انقلاب دادگستری همدان محاکمه شدند.

در ضمن، کیفرخواست هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و زندانی سیاسی سابق صادر و پرونده وی به دادگاه ارجاع داده شد. به علاوه، ولی گل‌ محمدی، محمد طارق حسینی و مجید رضایی جهت تحمل دوران محکومیت خود، راهی زندان های بوکان، دیزل آباد کرمانشاه و اوین شدند. افزون بر این، دادستانی عمومی و انقلاب تهران علیه مدیر مسئول روزنامه شرق اعلام جرم کرد. وی دلیل این اقدام را “انتشار مطالب خلاف واقع و غیرمستند در حوزه زنان” عنوان کرد. طبق قانون، قاضی نباید کسی را احضار یا جلب کند، مگر آن که دلایل کافی داشته باشد. اگرچه ممکن است کسی که در مظان اتهام قرار گرفته است، پس از پایان دادرسی، تبرئه شود، اما همین زدن برچسب اتهام به دیگری باید دلیل داشته باشد. قاضی در صورت سهل‌انگاری در این مورد، خود مشمول محکومیت انتظامی می‌شود. اما در این حیطه معیارهای مراجع قضایی ایران متناقض با موازین حقوق بشری است.

از این قرار، در این ماه، پنجاه و چهار وکیل دادگستری به دادسرای عمومی و انقلاب بوکان، محمد سیف‌ زاده به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران، علی امیدی به دادسرای عمومی و انقلاب خرم آباد، ابوالفضل قدیانی طی دو ابلاغیه جداگانه به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران و شعبه ۱۰۲۵ دادگاه کیفری در مجتمع قضائی کارکنان دولت تهران، سپیده قلیان به شعبه ۱۲۰۷ کیفری دو مجتمع قضایی شهید کچویی تهران، اسدالله فخیمی و حوری خانپور و نازیلا معروفیان به شعبه اول دادسرای اوین، مطهره گونه ای و رضا اقدسی به شعبه سوم دادسرای اوین، هستی امیری و ضیا نبوی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، خسرو علیکردی به شعبه ۹۰۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و شیرین حسین‌ پوری، فریبا حسین‌ پوری، شیما حسین‌ پوری، شهروز حسین‌ پوری و رحمان اسماعیلی به اداره اطلاعات مهاباد احضار شدند.

همینطور، دادستان یزد از تشکیل پرونده قضایی و احضار یک بلاگر به دادسرای عمومی و انقلاب این شهر به دلیل آنچه “انتشار مطالب غیر مجاز و هنجارشکنی‌ در فضای مجازی” عنوان کرده، خبر داد. در ضمن، خدیجه مهدی پور و ابوالفضل قدیانی جهت اجرای حکم حبس به ترتیب به به شعبه اجرای احکام دادسرای ایلام و شعبه یک اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار شدند. لازم به ذکر است، منازل اسامه شه بخش و عبدالنصیر شه بخش در زاهدان و نازیلا معروفیان و اسدالله فخیمی و حوری خانپور در تهران مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفت.

همچنین، روز شنبه ۱۷ تیرماه، شماری از افراد مسلح به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله کردند. این حمله منجر به کشته شدن دو مامور نیروی انتظامی و چهار مهاجم شد. به دنبال این واقعه فضای شهر زاهدان امنیتی شد و گزارشاتی از اختلال در اینترنت منطقه نیز گزارش شد. خطوط تلفن‌ همراه و اینترنت نیز در برخی از شهرهای سیستان و بلوچستان با اختلال جدی مواجه شده است. از جمله حال وش گزارش داد که “زاهدان، سراوان و ایرانشهر” از جمله شهرهایی هستند که بدنبال درگیری های صورت گرفته با اختلال در اینترنت و شبکه تلفن همراه مواجه شده اند. به علاوه، مدیرکل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان قزوین عنوان کرد که از ورود سه تور گردشگری به موزه‌ها و اماکن تاریخی این استان جلوگیری شد. از جمله دلایل این اقدام “عدم رعایت شئونات اسلامی” عنوان شده است.

گفتنی است، روز شنبه هفدهم تیرماه ماه ۱۴۰۲، شماری از مجروحان جنگ ایران و عراق در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات خود، مقابل ساختمان “بنیاد شهید” در تهران دست به تجمع زدند. برخی گزارش ها حاکی از بازداشت و ضرب و شتم تعدادی از حاضرین در این تجمع است. همچنین ویدیوهایی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که نشان دهنده وضعیت نامناسب تعدادی از معترضان در پی استنشاق گاز اشک آور است. همینطور، روز جمعه دوم تیرماه، شماری از شهروندان در شهرستان های ایرانشهر، زاهدان، سیب و سوران، راسک و چابهار بصورت جداگانه با سر دادن شعارهایی اعتراضی دست به تجمع زدند.

 

زندان – در این ماه، پیمان گلوانی، شهروندی که در بازداشت اداره اطلاعات ارومیه بود، در پی وخامت حال به بیمارستانی در این شهر منتقل شد. کوتاه مدتی پس از انتقال خبر فوت او به خانواده اش اعلام شد. بصورت رسمی، در مورد دلایل درگذشت این زندانی به خانواده او اطلاعی داده نشده است. با اینحال برخی گروههای حقوق بشری که وضعیت حقوق بشر در کردستان را نظارت می کنند، مرگ این زندانی عقیدتی را به دلیل اعمال شکنجه در زمان بازداشت عنوان کرده اند.

در ضمن، موسی اسماعیلی، شهروند بازداشتی اهل پیرانشهر، در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه به صورت پرابهامی جان باخت. آقای اسماعیلی مورخ هفدهم اردیبهشت ماه، به ظن “عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام” توسط نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی در پیرانشهر بازداشت شده بود. گفته می شود، “ماموران اداره اطلاعات ارومیه از تحویل جسد این شهروند به خانواده اسماعیلی خودداری کرده و اجازه برگزاری مراسم ختم را نیز از آنها سلب کرده اند.” همچنین، زینب جلالیان، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان یزد، شانزدهمین سال از حکم حبس ابد خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در این زندان سپری میکند. همچنین پدر و مادر این زندانی سیاسی به دلیل کهولت سن، دوری راه و مسافت زیاد امکان ملاقات حضوری با او را ندارند. در ضمن، دو زن جوان در جزیره کیش به دلیل “عدم رعایت پوشش اسلامی” بازداشت و به مرجع قضایی معرفی شدند. رسانه های نزدیک به نهادهای امنیتی ویدیویی از “اعترافات اجباری” اخذ شده از این دو نفر را منتشر کرده اند.

همینطور، نیلوفر حامدی، شکیلا منفرد و والده یوسف آوا در زندان اوین از ملاقات با وکلا و یا تماس با خانواده محروم هستند. برخی زندانیان در دوران بازداشت و یا حبس خود در کنار مشکلات هر روزه زندان به ناچار برای شنیده شدن دادخواهی‌شان دست به اعتصاب غذا می‌زنند. در تیرماه، مهوش (سایه) صیدالی از فعالان شبکه اجتماعی کلاب هاوس مدتی را در سلول انفرادی زندان اوین محبوس بود. وی در اعتراض به محل نگهداری اش دست به اعتصاب غذا زد و پس از مدتی به بند عمومی زندان اوین منتقل و به اعتصاب خود پایان داد.

در این ماه، یک زندانی در زندان پارسیلون خرم آباد، سه زندانی در ندامتگاه مرکزی کرج، شش زندانی در زندان رجایی شهر کرج؛ دو زندانی در زندان اراک، دو زندانی در زندان قرچک ورامین و چهار زندانی در زندان قزلحصار کرج جهت اجرای حکم اعدام به یکی از سلول‌ های انفرادی زندان منتقل شدند. از طرفی، سامان یاسین در زندان رجایی شهر کرج، اسماعیل عبدی در زندان کچویی کرج، محمد پورابراهیم در زندان وکیل‌ آباد مشهد، فرشاد اعتمادی فر، سامان حرمت نژاد، داوود حرمت نژاد و ماهان ساجدی در بازداشتگاه اداره اطلاعات یاسوج، ستایش امیری در زندان عادل آباد شیراز، نیلوفر حامدی، محبوبه رضایی، پروین میرآسان، والده یوسف آوا و فاطمه موسوی در زندان اوین، بهروز ایزدی راد در زندان امیرآباد گرگان، عبدالله حمزه و سامان پاشایی در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، یاسر صابری، محسن دادگر و سعید دادگر در بازداشتگاه امنیتی سنندج، شاهو برهم در زندان ارومیه، جاوید براهویی در زندان زاهدان، فاضل بهرامیان، داریوش صاعدی، مهران بهرامیان و یونس بهرامیان در بازداشتگاه اطلاعات سپاه دولت آباد و اداره اطلاعات زندان دستگرد اصفهان، مینا ندایی، روزبه دانا، مرجان بشتام، هدی صادقی، سما عموشاهی، مهشاد کشانی، محمدرضا قطبی زاده، عرفان و امیر (نام خانوادگی نامشخص)، عبدالباسط شاهوزهی، عدنان شه بخش، عبدالواحد شهلیبر، عبدالنصیر شه بخش، اسامه شه بخش (نارویی)، گل احمد شاهوزهی و یونس نهتانی و عامر دادآفرین و محمد ملازهی در اصفهان، زاهدان و ایرانشهر در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرند.

حق درمان و رسیدگی پزشکی همواره از مهم‌ترین موارد نقض حقوق زندانیان در ایران به شمار می‌رود. از این قرار، در این ماه، زینب جلالیان در زندان یزد، سمانه نوروز مرادی، علی معزی و زهره صیادی در زندان اوین و عباس واحدیان شاهرودی در زندان وکیل آباد مشهد از دریافت خدمات درمانی محروم بودند. با وجود خطرهای موجود، محرومیت زندانیان از اعزام به مرخصی به وفور گزارش شده است که از مهمترین آنها میتوان به شکیلا منفرد، زهره سرو، آرش جوهری و مریم حاجی حسینی در زندان اوین اشاره کرد. گفتنی است، نصراله فلاحی در زندان اوین با بهانه تراشی مسئولان زندان از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم مانده است. جلوگیری از اعزام آقای فلاحی به بیمارستان به بهانه نپوشیدن لباس زندان در زمان انتقال صورت گرفته است.

 

اقلیت های ملی و مذهبی – اتنیک ها در تیرماه نیز زیر فشار فزاینده بازداشت‌ها و احضارها بودند. در این ماه، میلاد فاضل‌ پور و هیمن حسینی، شهلا چوپانی، بابک حجازی و سامان پاشایی، شاهو صالحی، کامیاب اصلی، آزاد مرادیان و افخم مرادیان در سقز، محمد یاوری در تبریز، ثریا قیطران در پیرانشهر، فرشید ریگی و حمزه ریگی و غفور ریگی و بلال ریگی در زاهدان، مامند قریشی و سید احمد تالانه در مهاباد، آسو قلندری، احد طاهری و فرید چودار در نقده، فرهاد اسماعیلی و حیدر نیک‌ نیا در ارومیه، شوانه بابکری، شفیع بابکری، آرام شعبان، خضر عبداللهی امیرآباد، فخرالدین پودات و عثمان حمزه زاده و عبدالکریم کاکول در اشنویه، مصطفی عوض‌ پور، رحیم ساسانی، محمد مردی، جعفر نوری، سعدالله ساسانی و محمد علیپور در خداآفرین و طه کریمی و مختار شریفی در سنندج بازداشت شدند. به علاوه، شفیع بابکری به اداره اطلاعات اشنویه و حیدر نیک‌ نیا به اطلاعات سپاه منطقه سیلوانه در ارومیه، احضار شدند.

در ضمن، محکومیت مختار ابراهیمی و میرموسی ضیا گرگری، دو فعال ترک (آذربایجانی)، توسط شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی به ترتیب به یک سال حبس تعزیری و شش میلیون جزای نقدی تقلیل یافت. این شهروندان پیشتر در مرحله بدوی دادگاه به مجموعا یازده سال حبس تعزیری محکوم شده بودند. همچنین، جلسه بازپرسی داود شیری، حسین امانی، جواد احمدزاده، محمدعلی رضایی و علیرضا صبری و مصطفی عوض‌ پور، رحیم ساسانی، محمد مردی، جعفر نوری، سعدالله ساسانی و محمد علیپور، فعالان ترک (آذربایجانی)، در دادسرای عمومی و انقلاب تبریز و شعبه اول دادیاری دادسرای شهرستان خداآفرین برگزار شد.

به علاوه، حسین فرج الله چعب (کعبى)، ناصر شایع مزرعه، توفیق فلاحیه، فایز زهرونی، حسین استعداد، سعید فاخرنسب، هادی جلالی، موسی خالدی شهروندان اهل شهرهای شوشتر، سوسنگرد، اهواز و رامشیر توسط دادگاه انقلاب اهواز هر کدام به تحمل یک سال حبس تعزیری، پنج سال حبس تعلیقی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شدند. در ضمن، اداره ثبت احوال تبریز برای یک کودک در این شهر به نام «ائلین» پس از گذشت پنج ماه، شناسنامه صادر کرد. گفتنی است، یک کودک در شهرستان تبریز با نام انتخابی “ائل‌ جان” و یک کودک در شهرستان مهاباد با نام انتخابی “آژمان”، به دلیل مخالفت اداره ثبت احوال این شهرستان ها از داشتن شناسنامه محروم مانده اند.

 

اعمال فشار و تهدید اقلیت‌های مذهبی در این ماه نیز ادامه داشت – در این ماه، عمر ابراهیمی و مولوی سید یوسف موسوی از روحانیان اهل سنت در پیرانشهر و درمیان و فواد شاکر، شهرام فلاح، یکتا فلاح، بهنام پور احمری و پریدخت شجاعی و کیوان رحیمیان شهروندان بهائی در کرمان و تهران بازداشت شدند. در ضمن، نیروهای امنیتی اقدام به تفتیش منزل سید یوسف موسوی و حوزه علمیه امام ندوی کرده و لوازم دیجیتال از جمله لپ تاب و کیس کامپیوتر این حوزه را ضبط کرده و با خود برده اند. گفتنی است، هوشیدر زارعی، به شش سال حبس تعزیری تحت نظارت سامانه اکترونیکی در محدوده ۱۰۰۰ متری محل سکونت، پانصد میلیون ریال جزای نقدی، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت های اجتماعی، مانی قلی نژاد، بیتا حقیقی، ساناز حکمت شعار، نگار دارابی، سام صمیمی، مهسا فتحی، سامیه قلی نژاد، مجیر صمیمی، انیس سنائی، افنانه نعمتیان، بصیر صمیمی، هنگامه علی پور، گلبن فلاح و نازنین گلی مجموعا به ۳۱ سال حبس تعزیری و مصادره تمام لوازمی که از این شهروندان در هنگام بازداشت توقیف شده بود، به نفع دولت و شادی شهید زاده، منصور امینی، ولی الله قدمیان و عطاءالله ظفر، هر یک به پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.

به علاوه، دادگاه تجدید نظر استان گیلان حکم صادره علیه همایون خانلری، شهروند بهائی ساکن رشت، را عینا تایید کرد. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب رشت به دو سال و یک روز حبس تعزیری، محرومیت از حقوق اجتماعی و پرداخت جریمه نقدی محکوم شده بود. در ضمن، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ساناز تفضلی، شهروند بهائی بازداشتی در زندان وکیل آباد مشهد، روز شنبه بیست و چهارم تیرماه ماه در شعبه یک دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری برگزار شد.

 

همچنین، پیام ولی، شهروند بهائی که درحال تحمل دوران محکومیت خود در زندان قزلحصار کرج است، با گشایش پرونده ای جدید علیه خود مواجه شده است. آقای ولی در شعبه سوم دادگاه انقلاب کرج با پرونده ای جدید علیه خود از بابت اتهام “نشر اکاذیب در فضای مجازی از طریق انتشار محتوای مجرمانه” مواجه شده است. این پرونده اخیرا به دلیل آنچه “عدم صلاحیت این دادگاه” عنوان شده، به شعبه یک بازپرسی دادسرای ناحیه یک کرج ارجاع داده شد.

گفتنی است، روز یکشنبه چهارم تیرماه، حکم ۵۰ ضربه شلاق زمان (صاحب) فدایی، نوکیش مسیحی در شعبه یک اجرای احکام کیفری دادسرای اوین اجرا شد. به علاوه، مهوش عدالتی علی آبادی و سپیده کشاورز، شهروندان بهائی ساکن تهران، جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شدند. این دو شهروند پیشتر هر یک به تحمل یک سال حبس محکوم شده بودند.

 

زنان – در تیرماه، شرق گزارشی آماری از اعمال خشونت های مرگبار علیه زنان در طی دو سال گذشته ارائه کرده است. در این گزارش آمده که در مدت زمان مذکور دستکم ۱۶۵ زن در نقاط مختلف کشور توسط اعضای خانواده خود کشته شدند که در ۱۰۸ مورد از این تعداد، عاملان قتل همسران مقتولان بوده اند. انگیزه های ناموسی، اختلافات خانوادگی و مسائل مالی، از جمله دلایل وقوع خشونت علیه این زنان گزارش شده است. گزارش تحقیقی پیش رو به ارائه جزییات و شرحی از این وقایع میپردازد. همچنین، سه زن در شهرستان های فیروزآباد، فسا و اسلامشهر به دلیل اختلافات خانوادگی و یا زناشویی توسط همسرانشان به قتل رسیدند.

همینطور، یک زن سی و نه ساله در دماوند با انگیزه ناموسی توسط همسر سابقش به قتل رسید. انگیزه این مرد جوان برای ارتکاب قتل، رابطه همسرش با یک مرد دیگر بوده است. به علاوه، روز دوشنبه نوزدهم تیرماه، یک مرد در تهران دخترش را با انگیزه ناموسی به قتل رساند. متهم هم اکنون در بازداشت بسر میبرد. به علاوه، فرمانده انتظامی شهرستان محلات از بازداشت سه متهم به آزار جنسی دو زن در این شهرستان خبر داد. به علاوه، روز شنبه دهم تیرماه، یک زن در شهرستان درود به دلیل عدم توانایی در پرداخت کرایه منزل، تلاش کرد از طریق مصرف دارو به زندگی خود و سه فرزندش پایان دهد. در این واقعه کودکان وی جان باختند و زن مذکور در بیمارستان بستری شد.

همینطور، روز دوشنبه بیست و ششم تیرماه، نیوشا قربانی، خواننده گروه “اتاق” در هنگام اجرای کنسرت، توسط ماموران وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و پس از مدت کوتاهی آزاد شد. همچنین، کنسرت مجید سالار، خواننده بندرعباسی توسط مدیران فرهنگسرای نیاوران در تهران لغو شده است. به گفته تهیه‌کننده کنسرت، “عدم رعایت حجاب اجباری توسط تماشاگران” و “زنانه بودن صدای خواننده” از “دلایل احتمالی” لغو این کنسرت هستند. افزون بر این، لیلا ضیافر، شهروند ساکن تهران به دلیل انتشار مطلبی در مخالفت با “حجاب اجباری”، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

 

همینطور، یک زن مخالف حجاب اجباری در پی سر دادن شعارهایی اعتراضی در یکی از میادین گنبدکاووس، توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. در ضمن، دو زن جوان در جزیره کیش به دلیل “عدم رعایت پوشش اسلامی” بازداشت و به مرجع قضایی معرفی شدند. اخیرا رسانه های نزدیک به نهادهای امنیتی ویدیویی از “اعترافات اجباری” اخذ شده از این دو نفر را منتشر کرده اند. به علاوه، روز پنجشنبه پانزدهم تیر ماه، زهرا حقیقتیان، شهروند اهل چابهار به دادسرای عمومی و انقلاب این شهر احضار شد. بر اساس این گزارش، احضار این نقاش توسط دادسرای عمومی و انقلاب چابهار و به دلیل «عدم رعایت حجاب و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی» صورت گرفته است. گفتنی است، افسانه بایگان، بازیگر سینما و تلویزیون به دلیل عدم رعایت “حجاب اجباری” توسط دادگاه کیفری دو تهران به دو سال حبس تعزیری که این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق در آمده، محکوم شد. وی از بابت مجازات تکمیلی به دو سال ممنوعیت خروج از کشور و استفاده از فضای مجازی، خلاصه نویسی یک کتاب، و مراجعه به مراکز رسمی روانشناسی و ارائه گواهی سلامت محکوم شد.

همینطور، آزاده صمدی، بازیگر سینما و تلویزیون به دلیل عدم رعایت “حجاب اجباری” توسط مرجع قضایی به مدت شش ماه از فعالیت در فضای مجازی به صورت مستقیم یا واسطه سایرین محروم شد. همچنین بر اساس حکم دادگاه وی باید با مراجعه به مراکز رسمی روانشناسی نسبت به درمان آنچه “بیماری شخصیت ضد اجتماعی” عنوان شده، به صورت هر دو هفته یکبار اقدام و گواهی سلامت خود را در پایان دوره درمان ارائه کند. در ضمن، لیلا بلوکات، بازیگر سینما و تلویزیون به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، توسط دادگاه کیفری استان تهران، به تحمل ده ماه حبس تعزیری در یکی از زندان های استان سمنان محکوم شد. شش ماه از این میزان به مدت پنج سال به حالت تعلیق در آمده است. علاوه بر این، وی به مجازاتهای تکمیلی خلاصه نویسی یک کتاب، ممنوع الخروجی و منع فعالیت در رسانه‌ها و فضای مجازی محکوم شده است.

لازم به ذکر است، یک زن در تهران به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری توسط دادگاه کیفری به تحمل دو ماه حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. همچنین در این حکم، عدم رعایت حجاب اجباری یک “بیماری شخصیت ضد اجتماعی” عنوان شده و متهم باید به منظور “درمان بیماری” به مدت شش ماه هر هفته دو بار گواهی سلامت دریافت کند. در ضمن، یک رزیدنت زن، به دلیل عدم رعایت حجاب در هنگام رانندگی، توسط مرجع قضایی به منع از اشتغال و به عنوان مجازات جایگزین حبس، به انجام خدمات نظافتی محکوم شد. به علاوه، یک زن به دلیل عدم رعایت حجاب در هنگام رانندگی، توسط شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو ورامین به مدت یک ماه به شستن میت در غسالخانه تهران و پرداخت جزای نقدی بدل از حبس محکوم شد.

همینطور، دو رستوران، دو مجموعه گردشگری، دو سفره خانه سنتی، دو فروشگاه آرایشی بهداشتی و یک کافی شاپ در سمنان، کافه لمیز در کیش، شیرینی سرای لیلی در متل قو، دو کافه در مجتمع راگا شهرری، یک سفره خانه در تهران، یک آتلیه عکاسی در مهریز و کافه گیشه در شیراز به دلیل “عدم رعایت حجاب” پلمب شدند.

 

بهداشت و محیط زیست – در این ماه، دو تن از مامورین یگان حفاظت منابع طبیعی گیلان در شهرستان صومعه سرا و دو محیط بان در شهرستان بویراحمد در درگیری با قاچاقچیان و شکارچیان مجروح شدند… همچنین، روز سه شنبه سیزدهم تیرماه، حر منصوری عبدالملکی، عکاس محیط زیست، پس از نشست خبری سرمایه دار پتروشیمی میانکاله، بازداشت شد.

حق بر محیط زیست و مبانی فلسفی آن، از قواعد حقوق بشر و حقوق طبیعی نشأت گرفته شده است. ابتدایی ترین حق طبیعی انسان در این کره خاکی، «حق حیات» است. اما طی دهه های اخیر به دلیل استفاده بی رویه از منابع طبیعی، عدم نظارت و توجه به مباحث زیست محیطی و الگوهای صحیح، محیط زیست طبیعی به شدت مورد صدمه واقع شده است. هرانا در این حوزه گزارشاتی از هفته اول، دوم، سوم و چهارم با هدف آگاهی سازی گردآوری کرده است.

 

کارگران و اصناف – در ماهی که سپری شد ۱۳۹ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار در اقصی نقاط کشور دچار حادثه شدند. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است. در تیرماه، عدم رعایت ایمنی کار ۹۵ کارگر را مصدوم و ۴۴ تن دیگر را به کام مرگ کشاند. از اخبار مرتبط در این حوزه می توان به مرگ و مصدومیت دو کارگر در زنجان و مشهد، مرگ و مصدومیت ۴۳ کارگر در تهران، نقده و مهاباد، مصدومیت شانزده کارگر در اصفهان، مصدومیت ۹ کارگر در تبریز، مرگ شش کارگر در تهران، همدان و کازرون، مرگ و مصدومیت هفت کارگر در قزوین، کرج، ارومیه و بندرعباس، مصدومیت یازده کارگر در بندرعباس و کرمان، مرگ و مصدومیت سه کارگر در نیشابور، رشت و بانه، مرگ دو کارگر در ساوجبلاغ و مریوان، مرگ یک کارگر در تهران، مرگ و مصدومیت سه کارگر در ارومیه و گیلان و مرگ دو معدنچی در سیرجان و اردستان اشاره کرد.

در تیرماه، دستکم ۱۰۰ تجمع اعتراضی برگزار شد که از مهمترین آنها میتوان به تجمع اعتراضی کارکنان نیروگاه برق بندرعباس، شماری از کشاورزان قزوین، جمعی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، شماری از کارکنان “مجموعه ورزشی الزهرا” تهران و راهبران خط پنج مترو تهران، دستفروشان بازارچه ناصرخسرو در تهران و باغداران و کشاورزان خراسان شمالی، نیروهای شاغل در پتروشیمی گچساران و کارکنان کشتارگاه صنعتی دام ایلام، کارگران ارکان ثالث وزارت نفت، کارگران پتروشیمی دهلران و کارگران مجتمع فولاد گیلان اشاره کرد.

همینطور، کارمندان تامین اجتماعی در تهران، جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرهای رشت، اهواز، کرمانشاه، شوشتر و شوش و شماری از بازنشستگان فولاد اصفهان، گروهی از بازنشستگان مخابرات در شهرهای زنجان، شهرکرد، تبریز، ارومیه، بروجرد، اهواز، ساری، سنندج، اصفهان، اراک، خرم آباد، بندرعباس و ایلام و شماری از فرهنگیان بازنشسته یزد، شماری از بازنشستگان کشوری در اردبیل و کرمانشاه و شماری از نانوایان مشهد، جمعی از بازنشستگان کشوری در کرمانشاه، یزد، ممسنی، سنندج، قزوین و اردبیل و کارکنان نظام بانکی کشور در تهران، جمعی از بازنشستگان فولاد اصفهان و جمعی از معلمان در شیراز تجمع اعتراضی برگزار کردند. به علاوه، روز پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲، شماری از کارگران شرکت کشت و صنعت کارون دست به اعتصاب زدند.

همینطور، ۱۱۳ تن از کارگران پروژه مترو اهواز، کارگزاران مخابرات روستایی و کارگران کارخانه کمباین‌ سازی تبریز و کارگران جایگاه های “سی ان جی” در شهرستان شوش از معوقات مزدی خود خبر دادند. به علاوه، یکی از کارگران پیمانکاری شرکت قطارهای مسافری رجا، پس از اخراج از محل کار خود توسط مدیریت شرکت، با پریدن روی ریل قطار و اصابت با لوکوموتیو، به زندگی خود پایان داد. در ضمن، فرهاد مختاری و حسین یوسف نژاد، دو نماینده کارگران کارخانه داروگر تهران، به دلیل پیگیری مطالبات صنفی کارگران، با حکم اخراج (تعلیق از کار) مواجه شدند. همینطور، اوایل ماه جاری، حدود ۴۰ تن از کارگران فروشگاه‌ های زنجیره‌ ای وین مارکت رفاه در همدان از کار خود اخراج شده اند. همچنین، تعدادی از کارگران شهرداری چابهار همزمان با ورود پیمانکار جدید، از کار خود اخراج شدند.

به علاوه، رضا محمدی، رزگار صمدی، شیلان عبدی و نوشین قاسمی، چهار کارگر شاغل در شرکت پویا پلیمر در سنندج، به دنبال اعتراض نسبت به عدم دریافت مطالبات مزدیشان، از محل کار اخراج شدند. در ضمن، روز دوشنبه بیست و ششم تیرماه، اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ریحانه انصاری نژاد فعال کارگری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد. همینطور، قرار جلب به دادرسی فرهاد شیخی، فعال کارگری به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام توسط شعبه ۶ بازپرسی دادسرای هشتگرد صادر شد. از سوی دیگر، روز دوشنبه دوازدهم تیرماه، رضا امجدی، فعال کارگری ساکن سنندج، توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت و پس از ساعاتی بازجویی آزاد شد.

در این ماه، یک آرایشگاه مردانه و یک باغ در قزوین، دو رستوران، دو مجموعه گردشگری، دو سفره خانه سنتی، دو فروشگاه آرایشی بهداشتی و یک کافی شاپ در سمنان، کافه لمیز در کیش، کافه ونیز،کافه لیان، کافه چوبی، کافه دوچرخه و باشگاه ورزشی بدنسازی در بندرعباس، یک سفره خانه و جز کافه در تهران، شیرینی سرای لیلی در متل قو، هفت آٰرایشگاه زنانه در بندرماهشهر، یک رستوران در اردبیل، دو کافه در مجتمع راگا شهرری، یک آتلیه عکاسی در مهریز و کافه گیشه در شیراز پلمب شدند. در ضمن، روز یکشنبه چهارم تیرماه، محمود ملاکی، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان بوشهر پس از حضور در دادگستری این استان بازداشت شد.

در ضمن، بهرام گرگان و جهانشاه اسدی، دو تن از بازنشستگان اهواز توسط شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر به پرداخت جزای نقدی بدل از یک سال حبس محکوم شدند. همچنین برای محمد علی برون، داریوش زراسوند، علیرضا اکبری بیرگانی و فرهاد راهدار، سایر بازنشستگان این پرونده، حکم برائت صادر شد. به علاوه، غلامرضا غلامی کندازی، فعال صنفی معلمان توسط شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز از بابت اتهام “عضویت در گروه های مجازی معاند نظام” به پنج سال زندان، اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال زندان، مجموعا شش سال زندان محکوم شد. همچنین به عنوان مجازات های تکمیلی به دو سال تبعید به بیرجند، دو سال ممنوعیت خروج از کشور با ابطال گذرنامه و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شد.

از سوی دیگر، الهه صادقی، کارمند آموزش و پرورش بجنورد، رحمان عابدینی، لطف الله جمشیدی و غلامعلی شهریاری، فعالین صنفی معلمان استان البرز و کوکب بداغی پگاه معلم ساکن شهرستان ایذه به انفصال موقت از خدمت محکوم شدند. گفتنی است، یعقوب محمدی دبیر اداره آموزش و پرورش آبدانان، حسین عبادیان مشاور مدرسه و کارمند رسمی آموزش و پرورش شهرستان شهریار، احمد علیزاده دبیر ورزش دبیرستان‌ های آبدانان، زهرا صیاد دلشادپور دبیر آموزش و پرورش شهرستان بندرانزلی و بهرام یعقوبی فعال صنفی معلمان در تبریز به بازنشستگی اجباری محکوم شدند.

همینطور در این ماه، بیش از ۱۰۰ پزشک با بازنشستگی اجباری و اخراج از محل کار مواجه شده اند. شمار قابل توجهی از این پزشکان افرادی هستند که در واکنش به اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در قالب امضای بیانیه هایی مشارکت داشتند. در ضمن، محسن راوری خاتون آباد، کارمند اداره تامین اجتماعی کرمان به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، به دستور هسته گزینش تامین اجتماعی از کار اخراج شد. وی در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته بازداشت و نهایتا با قرار تامین آزاد شده بود.

 

خشونت نظامی و قضایی و امنیت شهروندان – کولبری، شغلی کاذب و مشقت بار است که مردم مناطق مرزی در پی فقدان فرصت های شغلی به آن روی می آورند و سالانه ده ها تن در مواجهه با خطرات طبیعی و یا در پی شلیک نیروهای مرزبانی کشته و‌ یا زخمی می شوند. در ماهی که سپری شد، شیرکو (نام خانوادگی نامشخص)، محمد مزروعی و وریا شریفی در مناطق مرزی “هنگه ژال” بانه، محمد صالح قنبری در مناطق مرزی هورامان و ادریس رحمانی و جمال (نام خانوادگی نامشخص)، رامین کریمی، ساسان علیزاده، هیمن محمودی و محمد محمدی در مناطق مرزی کرمانشاه در پی تیراندازی نیروهای نظامی کشته و یا زخمی شدند. همچنین، روز دوشنبه بیست و ششم تیرماه، تیراندازی نیروهای نظامی در شهرستان قاین واقع در استان خراسان جنوبی، منجر به آتش گرفتن خودرو یک سوختبر و جان باختن وی شد. به علاوه، مهرداد رحمت زهی (شهنوازی) در ایست بازرسی راین در کرمان و یک شهروند در شهرستان بافت در پی تیراندازی نیروهای نظامی جان خود را از دست دادند.

گفتنی است، یک شهروند اهل زاهدان، در پی تیراندازی بی ضابطه ماموران نظامی در مشهد جان خود را از دست داد. هویت این شهروند، “حسن رخشانی، ۳۸ ساله، فرزند محمد، متاهل، دارای فرزند، اهل زاهدان و ساکن مشهد” گزارش شده است. در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: “ماموران نظامی برای متوقف کردن خودروی آقای رخشانی، به سمت وی تیراندازی کردند. این اقدام منجر به جان باختن او شد.” همچنین، دخالت فردی تحت عنوان “امر به معروف” در نحوه پوشش تعدادی شهروند ترنس در محله افسریه تهران، به ایجاد درگیری میان آنها انجامید و در این رابطه ۵ شهروند ترنس بازداشت شدند. اخیرا رسانه های نزدیک به نهادهای امنیتی، ویدیویی از “اعترافات اجباری” این پنج نفر را منتشر کرده اند.

 

 ۱– گزارشاتی که توجهات زیادی به خود جلب کرد

از مهم‌ترین اخبار که در این ماه بازتاب بسیار گسترده‌ای در کشور داشت، می توان به مرگ پر ابهام اعدام دو متهم پرونده واقعه حرم شاهچراغ در ملا عام، پیمان گلوانی و موسی اسماعیلی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، محکومیت توماج صالحی به شش سال و سه ماه حبس، تایید حکم اعدام عباس دریس در دیوان عالی کشور، محکومیت سپیده قلیان به دو سال حبس و مجازات های تکمیلی، محکومیت لیلا بلوکات، افسانه بایگان وآزاده صمدی به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، لغو کنسرت مجید سالار در تهران به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری توسط تماشاگران” و “زنانه بودن صدای خواننده، بازداشت کوتاه مدت نیوشا قربانی، خواننده گروه “اتاق”، بازداشت محمد صادقی اشاره کرد.

 

۲– گزارشاتی که علی‌رغم اهمیت با بی‌توجهی روبرو شدند

در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری، اساساً با کم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل‌دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی هستند روبه‌رو شدند. گفتنی است این نوع کم‌توجهی‌های بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم می‌آورد. از مهم‌ترین خبرها که در این ماه با بی توجهی رسانه ها و مردم روبرو شدند، میتوان به خودکشی یک شهروند در دهدشت به علت فقر و تنگدستی و خودکشی کارگر شرکت قطارهای مسافری رجا در پی اخراج از محل کار اشاره کرد.

تاریخ انتشار- ۱ شهریور ۱۴۰۲

 

 

آیا با نزدیک شدن به سالگرد انقلاب «مهسا» بسته شدن فضای اجتماعی  تاثیری بر تحولات پیش روی دارد؟

آیا با نزدیک شدن به سالگرد انقلاب «مهسا» بسته شدن فضای اجتماعی تاثیری بر تحولات پیش روی دارد؟

اتاقهای فکر جمهوری اسلامی بیکار نیستند و برای کنترل اوضاع و جلوگیری از به خیابان آمدن مردم برنامه ریزی می کنند،؛ از دستگیری رهبران میدانی، کنشگران سیاسی، شخصیتهای فرهنگی، خبرنگاران،.. تنظیم قوانین جزایی و حقوقی گرفته، تا سرکوب مداوم نیروهای اجتماعی به طرق مختلف و با شیوه های گوناگون، تلاش می کنند که قبل از شکل گیری جنبش اجتماعی در سالگرد مهسا، آنرا در نطفه خفه سازند!

اینکه جمهوری اسلامی چقدر قدرت سرکوب دارد و در تحقق اهداف خود می تواند موفق عمل نماید، به گمان ما چنین تدابیری رابطه مستقیم دارد به کنش فعال نیروهای گذارمحور در مرحله «سالگرد جنبش انقلابی زن زندگی آزادی»! در واقع آنچه که ملاک ما برای بررسی وضعیت عینی است؛ وجود عقلانیت و تدبیری است که نیروهای مخالف در تقابل با اتاقهای فکر جمهوری اسلامی بهره می گیرند.

در رابطه با تصویب لایحه حجاب و عفاف که رژیم سعی می کند حتی قبل از سالگرد انقلاب، پشت درهای بسته آنرا تصویب کند، چقدر میسر است؟ صورت مساله در یک کلام بحث سرکوب کلان اجتماعی روی زنان در آستانه قیامه! این یک قانون شناخته شده است که اگه می‌خواهید یک جامعه را در ابعاد کلان زیر سرکوب نگهدارید، باید سرکوب زنان رو افزایش بدین! چون 50 درصد جامعه رو زنان تشکیل می‌دن.

زیرا همانطور که نهادهای امنیتی- اطلاعاتی و نظامی در پی سرکوب فراگیر جنبش پیش روی، برنامه ریزی دارند، نیروهای اجتماعی هم در داخل و خارج از کشور در پی مهار سرکوبها و کنش فعالتر جنبش انقلابی در سالروز آن هستند. به این اعتبار موازنه قدرت در میدان مبارزه نه از آن کسی خواهد بود که سلاح دارد یا قدرت سرکوب دارد (که استدلال ما بر این است که شگردهای سرکوب از ترس ریزش نیروهای حاکم است)، بلکه به سماجت و استقامت و پیگیری نیروها در کف خیابان و تبدیل حرکتهای پراکنده به حرکت همه گیر، و حرکتهای موازی به حرکت واحد و یکپارچه، و حرکتهای مقطعی به حرکتهای پی گیر… می تواند میزان توانمندی و درک از مرحله عبور را به نفع جنبش روشن سازد.

صالح نیکبخت وکیل دادگستری در واکنش به «قانون حجاب» در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «قانون حجاب به خصوص بخش اعمال محدودیت‌های اداری، هویتی و خدماتی به دختران زیر ۱۸سال به دلیل موضوع حجاب یکی از عجیب‌ترین موارد حقوقی است که ایرانیان به یاد دارند.» حکومت با تصویب قوانین تبعیض آمیز هر چه بیشتر جامعه‌ ناراضی را خشمگین ‌تر و عرصه را بر خود تنگ ‌تر می‌کند. سوال اینجاست که آیا این سیاست آگاهانه و تعمدی است؟!

بی تردید جمهوری اسلامی از تمامی قوای موجود که در خدمت ماندگاری اش باشد، بهره می گیرد تا بیشتر بتواند ماندگار شود. زیرا تغییر ساختار و فروپاشی حاکمیت به معنی از دست دادن منافع طبقاتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قدرتمداران است. آنان اندوخته هایی دارند و انگیزه ای برای ماندن! اما کسانی که در مقابل این حاکمیت وقیح و پر از تضاد و فساد قرار دارند، هیچ چیز برای از دست دادن ندارند!

غلامرضا نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس گفت که در لایحه حجاب دانش‌آموزان هم در صورت عدم رعایت حجاب به فراجا معرفی می‌شوند. وی گفت: «طبق ماده ۴۶ تبصره ۵ لایحه عفاف و حجاب اگر محصلین ۳ بار قانون را رعایت نکنند توسط کمیته انظباطی یا حراست مرکز آموزشی به فراجا معرفی می‌شوند.» این نماینده در ادامه می‌پرسد: « از طراحان این لایحه باید سوال شود در مدارس دنبال چه می‌گردند؟ متاسفانه کسانی که تصمیمات را هدایت می‌کنند اطلاع دقیقی از محتویات آنچه درباره آن تصمیم می‌گیرند ندارند.»

در حقیقت مبارزان راه آزادی و برابری در ایران امروز به این نتیجه رسیده اند که «برای دستیابی به حداقل امکانات و یک زندگی شرافتمندانه» به خیابان می آیند که آنچه را که ندارند،‌ مطالبه کنند. و به این دلیل واضح انگیزه مبارزه در آنان بیش از کسانی (وابستگان به قدرت)، است که برای حفظ اندوخته ها و تسلط خود بر منابع و منافع مردم ایران قصد مبارزه و مقابله دارند. اینان (مردم) حق خود ستانند و آنان (حاکمین) برای تصاحب حق دیگری می جنگند. امید و ظرفیت و انگیزه ماندن و مبارزه و رفتن  برای حفظ جان در همین «داشتن ها و نداشتن ها» تجلی می کند.

همزمان با نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» و آغاز سال تحصیلی در دانشگاه‌های ایران، رسانه‌های دانشجویی از احضار صدها دانشجو به نهادهای امنیتی و انضباطی در دانشگاه‌های سراسر کشور خبر داده‌اند.

کانال تلگرامی خبرنامه امیرکبیر، روز چهارشنبه ۲۶ مرداد فهرستی از دو هزار و ۸۴۳ دانشجو را در سراسر ایران که به کمیته‌های انضباطی احضار شده‌اند، منتشر کرده است. «دانشگاه علم وصنعت ایران با ۳۲۴ نفر، دانشگاه‌های باهنر کرمان ۲۸۲ نفر، صنعتی امیرکبیر ۱۵۷ نفر، تهران ۱۵۳ نفر، علامه طباطبایی ۱۴۹نفر، خوارزمی ۱۳۸ نفر، بهشتی ۱۲۶ نفر، صنعتی شریف ۱۱۴ نفر، هنر تهران ۹۱ نفر، کردستان ۸۹ نفر و فردوسی مشهد ۷۶ نفر بیشترین احضار دانشجو را داشته‌اند. به جز این احضارها به کمیته‌های انضباطی صدها دانشجو‌ نیز به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه احضار شده و یا با تماس‌های تلفنی تهدید شده‌اند. تلاش‌های عبث حکومت برای پیشگیری از اعتراضات در آستانه سالگرد انقلاب ژینا (مهسا امینی) راه به جایی نخواهد برد.

کاستی ها بسیار است که اگر نبود در همان چند ماه آغاز جنبش که اعتراضات به ۳۰ استان کشور گسترش یافت، جمهوری اسلامی سقوط می کرد! اما فرجام امید جوانان کشور که بیش از ۷۰ درصد از جامعه ۸۵ میلیون نفری ایران را تشکیل می دهند و پتانسیل بالایی که در تفکر این نسل برای تغییر با رویکردهای منطقی به زندگی دارند،‌ شانس عبور از یک رژیم تمامیت خواه را به مراتب بیش از دوران گذشته در چشم آنان افزوده است. برای همین هم جنبش کنونی زن زندگی آزادی ، نه صرفا یک جنبش ملی، که جنبشی در رویکرد منطقه ای محاسبه می شود. با توجه به این که در خارج از کشور اپوزیسیون بیکار نیست و بیشتر ترس جمهوری اسلامی و نهادهای سرکوب از حمایت جانان نیروهای خارج از کشور می باشد!

این جنبش که مرز خود را با اسلام سیاسی و ایدئولوژی های تمامیت خواه روشن ساخته، مبارزه برای رفع گسل جنسیتی، قومی و رفع بحران طبقاتی و برپایی عدالت اجتماعی استوار بر اعلامیه های حقوق بشری که تجربه سترگ جامعه جهانی است، بر پشت سر خود دارد، و به این اعتبار است که حامیان جهانی و منطقه ای آن در نیروهای اجتماعی و جامعه مدنی بسیار افزون و پتانسیل عبور از حکومت های استبدادی در ایران و منطقه را بیش از گذشته افزایش می دهد.  جنبش امروز ایران امکان تحقق مطالبات خود را بیش از دیگر جنبش های متاخر در ایران، خاورمیانه، و جهان دارا است. چراکه مطالبات بسیار واقعی و حداقلی دارد.

با توجه به این نکات مهم است که جنبش زن زندگی آزادی توانسته است از مبانی انسانی و تاریخی متاثر از جامعه ایران بیش از گذشته بهره مند باشد و به این اعتبار تاثیرات قابل توجه ای هم بر سطوح منطقه ای و جهانی گذاشته است.

 

گروه خبر رسانه شورای ملی تصمیم

۲۷ مرداد ۱۴۰۲

۱۸ آگوست ۲۰۲۳