شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

گزارش خبری:

گزارش خبری:

«افشاگر» آرشیو شکنجه سوری هویت خود را برای «الشرق الأوسط» فاش کرد

«شاهد دوقلوی قیصر» گفت: خون قربانیان با سقوط اسد پیروز شد.. او نسبت به نادیده گرفتن عدالت توسط حکومت جدید هشدار داد

برای سال‌ها، جهان این دو نفر را فقط با نام‌های «قیصر» و «سامی» می‌شناخت. این دو نام از سال ۲۰۱۴ با پرونده شکنجه در زندان‌های سوریه پیوند خورده بودند. تصاویر وحشتناکی که آنها از سوریه قاچاق کردند، وجدان جهانی را تکان داد و ایالات متحده را وادار به اعمال تحریم‌های شدید علیه رژیم بشار اسد کرد؛ قانونی که به نام «قانون قیصر» شناخته می‌شود.

این تصاویر همچنین در دادگاه‌های کشورهای غربی برای محکوم کردن افسران سوری به جرم شکنجه و نقض حقوق بشر استفاده شد؛ افسرانی که در دوره خدمت‌شان در سوریه این جنایات را مرتکب شده و سپس فرار کرده بودند.

اما سامی، «شاهد دوقلوی قیصر» کیست؟

در نخستین مصاحبه‌اش با «الشرق الأوسط»، سامی هویت واقعی خود را فاش کرد: او «اسامه عثمان» است و اکنون رئیس «سازمان گروه پرونده‌های قیصر» است. اسامه پیش از انقلاب سوریه در سال ۲۰۱۱، که از اعتراضات مسالمت‌آمیز آغاز و به سرعت به حمام خون تبدیل شد، به‌عنوان مهندس عمران کار می‌کرد.

او در منطقه‌ای از حومه دمشق زندگی می‌کرد که بین مناطق تحت کنترل مخالفان و نیروهای دولتی تقسیم شده بود. منطقه تحت سکونت سامی در کنترل مخالفان وابسته به «ارتش آزاد» بود، اما فردی که بعدها به نام «قیصر» شناخته شد، در مناطق تحت کنترل نیروهای رژیم فعالیت می‌کرد.

وظیفه قیصر عادی نبود؛ او مأمور مستندسازی مرگ‌ها در بازداشتگاه‌های امنیتی سوریه بود. این مستندسازی با تصاویر انجام می‌شد: اجسادی با سرهای ناقص، قربانیانی بدون چشم، بدن‌هایی که آثار شکنجه شدید و گرسنگی بر آنها مشهود بود. اجسادی برهنه با شماره‌گذاری، زن‌ها، مردها و کودکان… بسیاری از قربانیان رسماً به اتهام «تروریسم» بازداشت شده بودند. اما چگونه ممکن است دختربچه‌ای مرتکب تروریسم شده باشد؟

بشاعت این جنایات باعث شد سامی و قیصر در مه ۲۰۱۱ همکاری خود را آغاز کنند. قیصر تصاویر را با حافظه‌های قابل‌حمل از مناطق رژیم قاچاق کرده و آنها را به سامی در مناطق تحت کنترل مخالفان می‌داد.

«پدر، چرا آنها برهنه خوابیده‌اند؟»

سامی درباره سختی‌های این تجربه می‌گوید: «حتی فرزندانم نمی‌دانستند که پدرشان با اسم رمزی سامی شناخته می‌شود. یک شب، پسر کوچکم که نمی‌دانست چه می‌کنم، وارد شد و مرا دید که در حال مرور تصاویر هستم. پرسید: ‘پدر، چرا این افراد برهنه خوابیده‌اند؟’ او فکر می‌کرد آنها خوابیده‌اند. تحمل این درد و پنهان کردن آن از خانواده‌ام بسیار سخت بود.»

او ادامه داد: «من تصمیم خطرناکی گرفتم و نمی‌خواستم دیگران، به‌ویژه فرزندانم، از این تصمیم آسیب ببینند. باید آنها را از خطر و ترس محافظت می‌کردم.»

هزاران تصویر؛ سند جنایت

تلاش‌های سامی و قیصر منجر به خروج ده‌ها هزار تصویر از سوریه شد. این تصاویر در سال ۲۰۱۴ برای اولین بار منتشر شدند. امروز، این تصاویر بخشی از اسناد اتهامی علیه نیروهای امنیتی رژیم بشار اسد است.

سامی در پاسخ به اینکه چرا اکنون هویت خود را فاش کرده، گفت: «سوری‌ها جواب این سوال را می‌دانند. حفظ امنیت تیم و موفقیت کارمان ایجاب می‌کرد که هویت‌مان مخفی بماند. اما اکنون در سوریه‌ای جدید هستیم. می‌خواهم مردم بدانند چه اتفاقی افتاد و چه اطلاعات و مدارکی داریم که می‌تواند به عدالت انتقالی و ثبات سوریه کمک کند.»

پیام به سوری‌ها و جهان

 سامی گفت: «هرگز فکر نمی‌کردم روزی این حرف را بزنم. مبارک باد سقوط اسد برای مردم سوریه. این پیروزی متعلق به تمامی شرافتمندان است. ۱۴ سال کار پنهانی و تحمل خطرات، امروز به آزادی‌ای منجر شد که بهای سنگینی برای آن پرداخته شد. ما به دفاع از کرامت انسان‌های سوری، هرجا که باشند، ادامه خواهیم داد.»

لزوم حسابرسی

او بر اهمیت «حسابرسی» در سوریه پس از سرنگونی رژیم سابق تأکید می‌کند و می‌گوید: «در این لحظات حساس که سوریه در آستانه ورود به مرحله‌ای جدید قرار دارد، پس از بیش از پنج دهه حکومت خانواده اسد، از دولت (جدید) می‌خواهیم که برای تحقق عدالت، حسابرسی از مرتکبان جنایات، و تضمین حقوق بشر به‌عنوان پایه‌ای برای ساخت آینده‌ای بهتر که همه سوری‌ها آرزوی آن را دارند، تلاش کند.»

او افزود: «در روزهای اخیر و وقایع پیش از آن، شاهد افزایش احتمال گسترش هرج‌ومرج ناشی از باقی‌مانده‌های رژیم سوریه بوده‌ایم. ورود بی‌برنامه شهروندان به زندان‌ها و مراکز بازداشت باعث از بین رفتن یا گم شدن اسناد و مدارک رسمی بسیار مهمی شده است که نقض حقوق بشر طی دهه‌های گذشته را افشا می‌کرد.»

او تأکید کرد: «مسئولیت کامل نابودی شواهد و از بین رفتن حقوق بازداشت‌شدگان و نجات‌یافتگان بر عهده مسئولان دستگاه‌های امنیتی رژیم سابق است، چه کسانی که کشور را ترک کرده‌اند و چه آنان که هنوز در مقام خود باقی هستند. همچنین، نیروهای فعلی که برای به دست گرفتن قدرت در دمشق آماده می‌شوند، مسئولیت دارند. با اینکه این وضعیت پس از آزادسازی کشور از رژیم سوریه قابل پیش‌بینی بود، اما مداخله فوری برای جمع‌آوری شواهد و اسناد از آرشیوهای قدیمی نهادهای امنیتی، وزارتخانه‌ها و سایر سازمان‌های دولتی ضروری است. ما نگران هستیم که ادامه کار کارمندان رژیم به آن‌ها امکان از بین بردن پرونده‌های مهمی را بدهد که جرایم رژیم گذشته را آشکار می‌کند.»

سرنوشت پرونده‌های حزب بعث

سامی معتقد است که «تمامی نهادهای رژیم سابق، پرونده‌های بسیار حساسی دارند؛ چه در حوزه امنیتی، چه مدنی و چه نظامی. نگرانی ما از نابودی پرونده‌های تمامی شاخه‌ها و دفاتر حزب بعث است؛ حزبی که همه سوری‌ها می‌دانند، نهادی امنیتی بود و مسئولان آن طی سال‌های انقلاب، انواع تهدیدهای جسمی و روحی را علیه مردم بزرگ ما اعمال کردند.»

او افزود: «امیدواریم این اقدام با مشارکت سازمان‌های حقوق بشری مرتبط با تحقیق و بررسی در نقض حقوق بشر انجام شود. تأخیر در شناسایی مکان‌های بازداشت رسمی و مخفی در مناطق آزادشده یا مناطق تحت کنترل مخالفان، همراه با گزارش‌ها درباره انتقال بازداشت‌شدگان به مکان‌های ناشناس پیش از سقوط رژیم و عدم ارائه کمک‌های پزشکی و انسانی به نجات‌یافتگان آزادشده در روزهای اخیر، نشان‌دهنده بی‌اعتنایی به جان این افراد است.»

او از مقامات فعلی خواست «گام‌های فوری و شفاف برای روشن کردن سرنوشت بازداشت‌شدگان و قربانیانی که در زندان‌های سوریه تحت شکنجه کشته شده‌اند، بردارند. همچنین مسئولان اداره زندان‌ها را متوقف کرده و اسناد مربوط به اسامی و تعداد قربانیان را برای اطمینان از حقوق خانواده‌ها در آگاهی از سرنوشت عزیزانشان ارائه دهند. دسترسی مردم سوریه به حقیقت، یک حق غیرقابل انکار است و وظیفه تمامی نهادهای مربوطه محسوب می‌شود. هرگونه تساهل با جنایتکاران، تحت هر عنوانی، نقض آشکار استانداردهای انسانی و قانونی است و راه را برای بازتولید ابزارهای سرکوب و نقض حقوق هموار می‌کند.»

ضرورت عدالت انتقالی

این فعال حقوق بشر سوریه تأکید کرد: «تحقق عدالت نیازمند حسابرسی از تمامی افرادی است که در جنایات علیه مردم سوریه دست داشته‌اند. صلح و ثبات در سوریه به عدالت انتقالی به‌عنوان یک اصل اساسی بستگی دارد. ما خواهان آشتی ملی بر پایه اصول عدالت و حسابرسی هستیم که حقوق همه اقشار ملت سوریه را در محیطی امن و پایدار تضمین کند و اجازه ندهد هیچ جنایتکاری بدون مجازات باقی بماند.»

انتقاد از «اپوزیسیون تحمیلی»

سامی از برخی گروه‌های اپوزیسیون سوریه، بدون ذکر نام، انتقاد کرده و گفت: «با توجه به ناکامی‌های سیاسی گذشته اپوزیسیونی که به مردم سوریه تحمیل شده، بر لزوم ارائه بیانیه‌هایی فوری برای اطمینان‌بخشی درباره دیدگاه‌ها و روش‌های مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها و آغاز ساخت جامعه‌ای تأکید می‌کنیم که به اراده مردم سوریه احترام گذاشته و حق تعیین سرنوشت آن‌ها را تضمین کند.»

او از مقامات فعلی خواست «زمینه را برای فعالیت تمامی نهادهای جامعه مدنی در داخل و خارج سوریه فراهم کرده و آن‌ها را تشویق کنند تا از تلاش‌ها برای تحقق عدالت انتقالی حمایت کرده و مردم سوریه را به‌طور منظم در جریان تحولات قرار دهند. همچنین خواستار ارائه کمک‌های انسانی و پزشکی به نجات‌یافتگان بازداشت و ناپدیدشدگی اجباری هستیم و باید اطمینان حاصل شود که هیچ فردی که در جنایات دست داشته از مجازات فرار نکند.»

جرایمی که مشمول مرور زمان نمی‌شوند

سامی تأکید کرد: «جنایات علیه بشریت و نسل‌کشی مشمول مرور زمان نمی‌شوند و نمی‌توان تحت هیچ شرایطی با آن‌ها مدارا کرد. سوریه‌ای که ما آرزویش را داریم، سوریه‌ای آزاد است که بر پایه عدالت و برابری بنا شده باشد. عدالت انتقالی که پیش‌زمینه آشتی ملی است، تنها راه برای ساخت آینده سوریه است. ما امیدواریم که سوریه اکنون در مسیر بهبودی باشد؛ سوریه‌ای که ۱۱ سال پیش، با هزاران چهره رنج‌کشیده و بدن‌های زخمی ترک کردیم.»

او افزود: «در میان این چهره‌ها، چهره پدر، مادر، خواهر و برادران و دوستانم را می‌دیدم. در تاریکی شب‌های طولانی به آن‌ها نگاه می‌کردم و با خود عهد بستم که پیروز شویم.» او اسامی دوستان خود که توسط رژیم کشته شدند، از جمله یحیی شوربجی، غیاث مطر، عبدالله عثمان، برهان غضبان و نورالدین زعتر را ذکر کرده و گفت: «به همه آن‌ها که می‌شناختم و نمی‌شناختم، رحمت خدا باد. خون شما پیروز شد و اسد سقوط کرد. لعنت تاریخ بر اسد باد.»

قهرمانان ناشناس

سامی از ارائه اطلاعات درباره نحوه خروج خود و «قیصر» سوریه و رسیدن به کشورهای غربی خودداری کرد و تنها در پاسخ به پرسشی گفت: «من اسامه عثمان هستم، مهندس عمران از ریف دمشق. بسیاری مرا می‌شناسند، حتی اگر با نام مستعار (سامی) پنهان شده باشم. این نام را به‌عنوان سپری در دوران سخت کاری بر این پرونده پیچیده انتخاب کردم؛ پرونده‌ای که بسیاری از قهرمانان ناشناس در ساختن آن سهم داشتند.»

او افزود: «من تنها نیستم. بسیاری از قهرمانان ناشناس ما را به این مرحله رساندند. پرونده قیصر نیازمند تلاش‌های عظیمی در اروپا و آمریکا بود؛ از طریق دادگاه‌ها و سازمان‌های سوریه‌ای که فشار زیادی را برای تصویب قانون قیصر یا قانون حمایت از غیرنظامیان اعمال کردند.»

(این مطلب شامل دهها فیل می باشد که به خوانندگان توصیه می شود برای دیدن تمام گزارش مستقیما به سایت الشرق الأوسط رجوع نمایند)

الشرق الأوسط / پاریس- كميل الطويل

۱۵ دسامبر ۲۰۲۴

17:54-12 دسامبر 2024

افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

گزارش خبری  

«داده‌ها و برآوردها نشان می‌دهد در چهار پنج ماه اخیر، هزینه‌های زندگی، حتی سبد حداقلیِ مبتنی بر خوراکی‌ها، حداقل ۴۰ درصد گران شده است، در برخی بخش‌ها گرانی حتی از این هم بیشتر است.»

به نظر می‌رسد بمب آزادسازیِ قیمت‌ها قوی‌تر و پرصداتر از همیشه ترکیده است و ترکش‌های آن به همه بخش‌های اقتصاد سرایت کرده است؛ برق و قبوض انرژی، گوشت و تخم مرغ، دلار و طلا و سکه، خودرو و مسکن در چند ماه ابتدای دولت پزشکیان با سرعت نور گران شده‌اند، خلاصه هیچ بخشی از تورم و گرانی بی‌نصیب نمانده است. «گزارش ایلنا»

داده‌ها و برآوردها نشان می‌دهد در چهار پنج ماه اخیر، هزینه‌های زندگی، حتی سبد حداقلیِ مبتنی بر خوراکی‌ها، حداقل ۴۰ درصد گران شده است، در برخی بخش‌ها گرانی حتی از این هم بیشتر است؛ چند تکه از این پازل را کنار یکدیگر می‌چسبانیم:

–  با صدور اولین دوره قبوض برق در فصل پاییز، مشخص شده که قیمت برق خانگی به طور ناگهانی ۳۸ درصد افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که مسئولان دولت چهاردهم هیچ‌گاه به طور شفاف اعلام نکرده بودند که قرار است برق را گران کنند. هرچند دولتمردان و به طور مشخص وزیر نیرو اعلام کرده بود مسئولیتی در قبال تامین برق مردم ندارد و «بر اساس قانون مانع زدایی از صنعت برق تکلیف شده است که قیمت برق افزایش پیدا کند».

–  نرخ مصوب مرغ ۸۳ هزار و ۵۰۰ تومان و اخیرا قیمت هر کیلو مرغ کشتار کامل در فروش عمده حدود ۸۸ هزار تومان در سامانه تامین دام و طیور اعلام شده است، اما بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد قیمت مرغ در سطح خرده ‌‌‌فروشی‌‌‌های شهر به حدود هر کیلو ۱۰۰ هزار تومان رسیده است؛ رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که قیمت هر کیلو مرغ در برخی شهرها از ۱۰۰ هزار تومان هم تجاوز کرده است.

–  هفته آخر آبان خبر آمد که قیمت تخم مرغ در بازار نسبت به هفته‌های گذشته در هر شانه ۳۰ عددی، ۳۰ هزار تومان افزایش یافته است؛ وزارت جهاد کشاورزی، رشد قیمت نهاده‌ها را عامل اصلی گرانی تخم مرغ معرفی کرد و بعدتر این گرانی تکذیب شد؛ نمایشی از  دور باطلِ تایید، تکذیب و سپس استدلال‌تراشی بازهم تکرار شد.

– در روزهای اخیر، ایران خودرو و سایپا یک شبه قیمت محصولات خود را ۳۰ درصد گران کردند؛ هرچند مدتهاست که کارگران، معلمان و پرستاران از دایره‌ی متقاضیان خودرو، این کالای ابرنجومی، بیرون افتاده‌اند.

– بررسی زیرشاخه‌های تورم برای آبان ماه از آن حکایت دارد که بخش مسکن پیشتاز رشد تورم بوده است؛ به نحوی که تورم سالانه مسکن برای آبان ماه با رشدی ۴۱.۷ درصدی، تورم نقطه‌ای مسکن با افزایشی ۳۹.۶ درصدی و تورم ماهانه آن با افزایشی ۳.۱ درصدی اعلام شده است.

– شنبه ۳ آذر ماه، روند قیمت شاخص‌های ارزی در معاملات غیررسمی بازار ارز تهران افزایشی بود. دلار آزاد که در واپسین معاملات نقدی روز پنج‌شنبه فعالیت خود را در رقم ۶۹ هزار و ۳۵۰ تومان به پایان رسانده بود، در بازار روز شنبه رشد قیمت نسبتا قابل توجهی را تجربه کرد و به ۷۰ هزار تومان رسید.

خب در کنار این پازلِ ناگوار که تابلویی روشن از افزایش حداقل ۴۰ درصدی هزینه‌های زندگی مردم در چند ماه اخیر است، گزارش اخیر مرکز آمار ایران را قرار می‌دهیم: درآمد مردم نسبت به ۱۰ سال پیش، ۲۰ درصد کاهش یافته است! مرکز آمار ایران اخیرا آماری از درآمد خالص ملی سرانه تا سال ۱۴۰۲ منتشر کرده است. این گزارش نشان می‌دهد وضعیت درآمد خالص ملی سرانه در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۳۹۰، دقیقاً ۲۰ درصد کاهش یافته است. بنابراین در حالیکه در چند ماه اخیر هزینه‌های زندگی حداقل ۴۰ درصد بیشتر شده، مسیر کاهش درآمد سرانه‌ی مردم با شتاب ادامه دارد؛ هیچ خبری از بهبود وضعیت معاش مردم نیست.

«حسین حبیبی» فعال کارگری با بیان اینکه قیمت اقلام سبد غذایی همچان درحال افزایش است و این یعنی گسترش فقر غذایی؛ گفت: هزینه‌های ‌برق، آب، گاز و تلفن همچنان درحال افزایش است و اضافه شدن قطع برق  یعنی فلج شدن مردم. آقای رئیس جمهور، این جمله‌ی شما در چند روز گذشته که گفتید من خودم درخانه لباس گرم می‌پوشم، توهین‌آمیز و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن است و دیگر هیچ….

او اضافه می‌کند: هزینه‌های خرید و اجاره مسکن و مصالح آن همچنان درحال افزایش است، این هم یعنی تنزل روابط خانوادگی و اجتماعی و افزایش کارتن‌خوابی و پشت‌بام خوابی. قیمت خودرو و لوازم یدکی آن همچنان درحال افزایش است؛ هزینه‌های درمان و بهداشت همچنان درحال افرایش است که سلامت روح و روان و جسم مردم را به خطر می‌اندازد. کارگران در اقصی نقاط کشور توان اداره زندگی، تشکیل خانواده و فرزندآوری و تهیه سرپناهی به نام مسکن را ندارند؛ بحران تا مغز استخوان‌شان رفته، تورم امان‌شان را بریده است.

«فرامرز توفیقی» فعال کارگری با تایید افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت از زمان روی کار آمدن دولت پزشکیان گفت: ظرف این چندماه حداقل ۳۸ تا ۴۰ درصد هزینه‌های زندگی روزمره مردم را افزایش داده‌اند و جالب است که بهانه‌شان برای آزادسازی این است که مصوبه‌های گرانی مال دولت قبلی است و ما آن‌ها را با تعدیل اجرایی کرده‌ایم! سوال این است که چرا مردم به شما رای دادند؟! شما با شعار تغییر آمدید! دولت و مجلس، توی دل مردم را خالی می‌کنند که ناترازی داریم و کمبود داریم و همه چیز بیشتر گران خواهد شد؛ با این حساب، عامدانه به تورم انتظاری هم دامن می‌زنند!

او با تاکید بر اینکه «آزادسازی قیمت‌ها با سرعت وحشتناکی در حال پیشتازی‌ست» ادامه می‌دهد: از صحبت‌های دولت و نمایندگان مجلس این چنین برمی‌آید که مسئولان اقتصادی دست‌ها را بالا برده و تسلیم شده‌اند؛ به مردم رسماً می‌گویند اوضاع خراب است و کاری نمی‌شود کرد! داده‌ها را ببینید، در آبان اعلام شد فقط ۴۵ درصد تورم مسکن داشته‌ایم؛ سه سال تورم بالای ۴۰ درصد داشته‌ایم که در کل تاریخ ایران بی‌سابقه بوده است؛ بنابراین باید گفت سقوط خانواده‌های کارگری در سیاه‌چاله‌ی بحران معیشت، نقطه‌ی ایست و توقف ندارد.

در این بین، کدهای صحبت‌های پزشکیان در سخنرانی ۲ آذرماه، «وخامت اوضاع» و ناتوانی مسئولان را نشان می‌دهد: «امروز در کشور با انواع مشکلات مواجه هستیم؛ ناترازی‌هایی زیادی در آب، برق، گاز و محیط زیست داریم، ناترازی‌هایی که بعضی‌های آن در لب پرتگاه است….».

اما آیا دولت برای نجات خود از لبه پرتگاه، دستاویزی بهتر از سبد خالی معیشت مردم پیدا نکرده است؟ آیا بهتر نبود به جای اینکه مردم فرودست را دچار «تعدیل» کنند، سراغ نهادهای خاص، فربه و معاف از مالیات بروند؟ دریغ که ساده‌ترین راه را برگزیده‌اند، از برق تا تخم‌مرغ همه چیز را گران کرده‌اند….!

سایت بهار نیوز- ۵ آذر ۱۴۰۳

۲۵ نوامبر ۲۰۲۴

گزارش خبری

گزارش خبری

مادر نفس حاجی شریف از ابعاد پنهان پرونده برخورد با دخترش می گوید

زمانی که شکایت کردم، نگاه عاقل اندرسفیهی به من انداخت و گفت: «زنگ زدی ۱۹۷؟ حالا بدو زنگ بزن ببین چی‌کار برات می‌کنه؟ فکر کردی گوش ما رو می‌برن؟» نه تنها نگران برخوردهای حقوقی و قضایی نبودند، بلکه مرا مسخره می‌کردند. مامور کلانتری به من می‌گفت به خاطر اینکه موضوع را افشا کردی با تو برخورد هم می‌شود! گفتم مگر من با رسانه‌های خارجی صحبت کرده‌ام؟ با رسانه‌های داخلی و رسمی کشورم صحبت کردم. این ماموران نه تنها پشیمان نبودند، بلکه به رفتار تند خود افتخار می‌کردند.

مادر نفس حاجی شریف از ابعاد پنهان پرونده برخورد با دخترش می گوید خیابان وطن پور در تیرماه امسال سخن گفته است

مادر «نفس»، یکی از دو دختر نوجوانی که مورد ضرب و شتم ماموران گشت ارشاد قرار گرفت: صورت دخترم زخمی و خونی شده بود و جای چنگ در جای‌جای بدنش وجود دارد؛ لباس‌هایش پاره‌پاره شده و او برای اینکه پیراهنش نیفتد، آن را گره زده بود. نفس دچار اضطراب و استرس شدید شده؛ از خانه بیرون نمی‌رود؛ حتی جرات نمی‌کند پیش تراپیست برود. بعد از دو ماه شکایتم به جایی نرسیده.

مادر نفس حاجی شریف درمورد بازداشت دخترش و تماسی که از پلیس با او گرفتند، گفت: وقتی مامور [پشت تلفن] به من گفت اتفاقی برای بچه‌تان نیفتاده، و روسری هم نیاورید، فهمیدم از لحاظ قانونی نمی‌توانستند بچه را بازداشت کنند. وقتی رسیدم، بماند که چه حرف‌ها و فحش‌های زشتی به من دادند. به من گفتند: « دخترت را تو خیابون ول کردی. دخترت و…است.» من از یک طرف نگران بچه بودم و از طرف دیگر با تحقیرهای ممتد مواجه بودم.

از ابتدای شکل‌گیری این بحران تلاش کردم از طریق قانونی موضوع را دنبال کنم. هدف از پیگیری این پرونده آن است که دختر من بداند در این کشور فرقی نمی‌کند متخلف در چه لباس و چه پست و سمتی باشد. هر زمان که تعرضی به حقوق او یا خود او صورت گیرد، دستگاه قضایی و قانون کشور از او حمایت می‌کند. نمی‌خواهم بچه‌ام از مملکت خود بترسد.

دختر ۱۴ساله من و دوستش در ۱ تیرماه ۱۴۰۳ در خیابان وطن‌پور شمالی زمانی که قصد داشتند به مرکز خرید بروند، توسط ماموران گشت ارشاد به وضع عجیب و خشونت‌باری دستگیر می‌شوند. ما در یک کافی‌شاپ نزدیک به خیابان وطن‌پور بودیم. دخترم و دوستش برای تحویل گرفتن خریدشان به مرکز خرید رفتند و من منتظر بازگشت آنها بودم. دقایقی بعد متوجه شدم موبایل بچه‌ها خاموش شده. سراسیمه شده بودم و از استرس کم مانده بود قالب تهی کنم. ساعت ۶ و نیم عصر بچه‌ها را می‌گیرند و تا ساعت ۸ به من خبری ندادند. فکرم هزار جا رفت و آرام و قرار نداشتم. نهایتا از گوشی دوستش به من زنگ زدند و خبر دادند که گشت ارشاد آنها را گرفته است.

من تلاش کردم گوشی را به مامور خانم بدهند تا به او بگویم که این بچه‌ها ۱۴ساله‌اند تا برخورد مناسبی با آنها صورت گیرد. اما مامور خانم بدون توجه به حرف من گفتند به مرکز پلیس امنیت گیشا بیایید. در مسیر بودم که آقایی به من زنگ زد و گفت: «دخترتان جلوی من نشسته؛ آب هم به او داده‌ایم، روبه روی کولر و هیچ اتفاقی برای او نیفتاده. روسری داشتید بیارید، نداشتید هم ایرادی ندارد! فقط بیایید دنبالش.» وقتی این مامور به من گفت اتفاقی برای بچه‌تان نیفتاده، و روسری هم نیاورید فهمیدم از لحاظ قانونی نمی‌توانستند بچه را بازداشت کنند. وقتی رسیدم، بماند که چه حرف‌ها و فحش‌های زشتی به من دادند. به من گفتند: « دخترت را تو خیابون ول کردی. دخترت و…است.»من از یک طرف نگران بچه بودم و از طرف دیگر با تحقیرهای ممتد مواجه بودم.

وقتی رسیدم، دیدم صورت دخترم زخمی و خونی است. گردنش کبود شده و جای چنگ در جای‌جای بدنش وجود دارد. لباس‌هایش پاره‌پاره و او برای اینکه پیراهنش نیفتد، آنرا گره زده است. حیرت‌آور اینکه بدون روسری جلوی آن همه مرد بی‌حال نشسته بود. من تعجب کردم به خاطر حجاب نفس را گرفته‌اند، بعد نفس بی‌حجاب منتظر من نشسته است.

حالم بد شد و با ماموران بحثم شد. بلافاصله به همه نهادهای قانونی شکایت کردم. این کار را کردم تا فردا نگویند، اگر به فراجا و بازرسی و حفاظت اطلاعات و….شکایت می‌کردید، پیگیری می‌شد. بنابراین به بازرسی ناجا، حفاظت اطلاعات ناجا، بازرسی فراجا، حفاظت اطلاعات فراجا و بازرسی کل ناجا و دفتری که مربوط به آقای رادان است، شکایت کردم. همچنین به 197 و دادسرای نظامی هم شکایت بردم. اکنون دو ماه و نیم است که من و وکیلم در حال رفت و آمد هستیم. اما نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.

یکی از ماموران خانم که نفس را گرفته، مدت‌ها بعد ادعا کرده، انگشتش در رفته، بلافاصله برای او وقت دادرسی تشکیل داده‌اند! چطور ممکن است، شکایت ما این همه مدت به جایی نرسد و بعد افرادی که بچه مرا کتک زده‌اند بدون هیچ سند و مدرکی دادگاه‌شان برگزار شود.

بین راه، نفس را از ون اول پیاده کرده و سوار ون دوم کردند. چون اگر مسوولان قضایی، درخواست دوربین ون را کردند، دوربین ون دوم را ارایه کنند. وقتی نفس این موضوع را به من گفت، همه جا اعلام کردم، نفس سوار دو خودرو شده است. خوشبختانه ما در مورد اینکه بچه‌ها را از خودروی ابتدایی پیدا کردند و سوار ون دوم کردند، شاهد داریم.

نفس از خانه بیرون نمی‌رود. حتی جرات نمی‌کند پیش تراپیست برود. دچار اضطراب و استرس شدید است. برخی مشکلات را نمی‌توانم بگویم اما از نظر روحی و روانی آسیب زیادی پیدا کرده است. چند شب اول خوابش نمی‌برد، نصف شب از ترس اینکه ماموران قرار است به خانه بریزند، پیش من می‌آید. در مجتمع مسکونی ما دوربین وجود دارد، هر روز صبح، اول دوربین واحد را می‌بیند تا مطمئن شود ماموران پشت درب خانه نیستند و بعد کارهایش را انجام می‌دهد. در ون بچه را ترسانده بودند که خود و خانواده‌ات را به زندان می‌اندازیم و ولت نمی‌کنیم. او را تهدید کرده بودند تو را به زندان می‌فرستیم. این روند باعث استرس و ترس شدید نفس شده است. نفس یک دانش‌آموز نخبه، یک هنرمند مستعد و یک ورزشکار مدال‌آور است. مدال‌های قهرمانی فراوانی دارد. این روزها نفس می‌ترسد و مدام از من می‌خواهد از ایران برویم.

زمانی که شکایت کردم، نگاه عاقل اندرسفیهی به من انداخت و گفت: «زنگ زدی ۱۹۷؟ حالا بدو زنگ بزن ببین چی‌کار برات می‌کنه؟ فکر کردی گوش ما رو می‌برن؟» نه تنها نگران برخوردهای حقوقی و قضایی نبودند، بلکه مرا مسخره می‌کردند. مامور کلانتری به من می‌گفت به خاطر اینکه موضوع را افشا کردی با تو برخورد هم می‌شود! گفتم مگر من با رسانه‌های خارجی صحبت کرده‌ام؟ با رسانه‌های داخلی و رسمی کشورم صحبت کردم. این ماموران نه تنها پشیمان نبودند، بلکه به رفتار تند خود افتخار می‌کردند.

سایت انتخاب

۱۹ شهریور ۱۴۰۳

۹ سپتامبر ۲۰۲۴

تاثیرات تورمی و گران شدن بنزین بر زیست میلیونها ایرانی

تاثیرات تورمی و گران شدن بنزین بر زیست میلیونها ایرانی

آیا جنبش دیگری در راه است؟

چرا باید بنزین وارداتی را ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ در حال حاضر تولید روزانۀ بنزین ۱۱۰ میلیون لیتر و مصرف تا ۱۴۰ میلیون لیتر است. در این شرایط ایران ناچار به وارد کردن سوخت است. البته او اطمینان داد که فعلاً دولت «نمی‌خواهد کاری بکند» و هشدار داد که مبادا بگویند «عارف حرفی زده و دولت دنبال آزادسازی است» (عارف معاون اول دولت پزشکیان- رادیو فرانسه- روز یکشنبه ۱٨ شهریور، ۸ سپتامبر ۲۰۲۴)

تاریخچه کشف نفت در ایران از حدود سال ۱۹۰۱ یعنی اوایل قرن بیستم شروع شد و نمایندگان دارسی توانستند تمامی امتیازات استخراج نفت را از مظفرالدین شاه قاجار گرفته و به خودشان اختصاص دهند. این امتیاز ناخوشایند ۶۰ سال اعتبار داشت و بعد از انحصار آن بود که اولین چاه نفتی در ایران حفر شد. کشف و استخراج نفت توسط شرکت‌های خارجی، به ویژه قرارداد دارسی در سال ۱۹۰۱، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و جامعه ایران گذاشت.

اقتصاد ایران پس از کشف نفت در طی این تاریخ به شدت وابسته به مواد خام خصوصا استخراج و فروش نفت شد. تاریخ معاصر ایران رابطه مستقیم با «طلای سیاه» یا نفت دارد. در حافظه تاریخی مردم ایران حک شده که تحولات سیاسی ایران رابطه مستقیمی با نقش نفت و منافعی که برای قدرتها داشت،‌ دارد. « حدود ۱۱۴ سال است که ایران تحت سیطره اقتصاد نفتی قرار دارد، هم اکنون، ماهانه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان یارانه انرژی و … داده می‌شود که ۸۰ درصد آن نصیب یک گروه اقلیت ۱۰ درصدی می‌شود.« (ریشه‌های وابستگی اقتصاد ایران به نفت و مشکلات ناشی از آن. ایسنا ۳۰ آبان ۱۴۰۱)

طی دو دهه اخیر که تحریم های نفتی توسط کشورهای غربی بر جمهوری اسلامی اعمال شد، بیشترین تاثیر آن بر زندگی عادی مردم  تحمیل گردید. وابستگی روزانه مردم ایران به انرژی سوخت فسیلی موجب شد تا یکی از بزرگترین بحرانهای انسانی و اجتماعی در آبان ۱۳۹۸ توسط حاکمیت جمهوری اسلامی شکل بگیرد. نیروهای انتظامی در این واقعه بیش از ۱۵۰۰ نفر از مردم را کشتند و ده ها هزار نفر را دستگیر و زندان کردند. اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران که در تاریخ به نام آبان خونین ثبت گردید، از مجموعهٔ اعتراضات مردمی و ضد حکومتی در سراسر ایران بود که در ۲۴ آبان ۱۳۹۸ و پس از انجام مجدد سهمیه‌بندی بنزین در ایران و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین آغاز شد. این اعتراضات که عمدتاً در محلات کارگری و فقیرنشین شهری متمرکز و در ابتدا مسالمت‌آمیز بود، در واکنش به افزایش قیمت بنزین آغاز شد ولی سپس نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران روحانی آن را هدف گرفت. بر اساس گزارش نهادهای امنیتی ایران، ۲۹ استان و صدها شهر دستخوش ناآرامی‌های پس از افزایش قیمت بنزین بودند.

هم اکنون در اخبار رسانه های داخلی مشاهده می شود که ایران که صادرکننده چهارم نفت جهان است، در حال حاضر با کمبود بنزین روبرو است. دلایلی متعددی برای آن برشمرده می شود: از جمله «افزایش مصرف روزانه بنزین در ایران به حدود ۱۱۰ میلیون لیتر رسیده است، در حالی که توان تولید داخلی حدود ۱۰۴ میلیون لیتر در روز است، بیش از یک میلیون خودروی تولید داخلی با بهره‌وری پایین و مصرف بالای سوخت به بازار عرضه می شود که باعث افزایش مصرف بنزین شده است، نبود سرمایه‌گذاری کافی در صنایع نفت و گاز. استهلاک پالایشگاه‌ها و نبود سرمایه‌گذاری کلان مورد نیاز به دلیل سوءمدیریت‌های دولتی، تولید بنزین را محدود کرده است، کاهش ذخایر استراتژیک باعث گردید تا حکومت مجبور شود بخشی از ذخایر استراتژیک بنزین را به بازار عرضه کند تا کمبود را جبران کند اما در شرایط کنونی کفگیر به ته دیگ خورده است!»

دولت پزشکیان هم اکنون قصد دارد تا دوباره قیمت فراورده های نفتی را افزایش دهد. و بیم آن می رود که بحرانی چون آبان ۹۸ تکرار شود. زیرا با افزایش قیمت بنزین و دیگر فراورده های نفتی، به دلیل وابستگی اقتصادی ایران به این کالا، موجب می شود که دیگر اقلام مصرفی روزانه مردم افزایش یابد و تورم امروز ایران که هم اکنون در رنج ۴۴ درصد قرار دارد، افزایش یافته و صعود قیمتها را به همراه آورد. بعضی از کارشناسان معتقد به افزایش قیمت این کالا هستند و بخشی دیگر این سیاست را نکوهش می کنند. 

به گزارش وب‌سایت «مرکز آمار ایران»، دوشنبه ۱ شهریور، نرخ تورم نقطه‌ای گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی­ها و دخانیات» با افزایش ۱.۵ واحد درصدی به ۵۸.۴ درصد رسیده است اما نرخ تورم نقطه‌ به نقطه مرداد سال جاری نسبت به تیر چهار دهم درصد کاهش داشته است. این مرکز پیشتر خبر داده که نرخ تورم در تیر سال جاری به ۴۴.۲ درصد رسیده است. این عدد رکورد جدیدی در تاریخ اقتصادی ایران به ثبت رسانده که بالاترین میزان تورم سالانه در ۲۵ سال گذشته است.(العربیه- ۲۴ آگوست ۲۰۲۱)

مسعود پزشکیان، اخیراً در مورد قیمت بنزین اظهار نظر کرده و گفته است که منطقی نیست دولت بنزین را با دلار آزاد وارد کند و با قیمت سوبسیدی به مردم بفروشد. او تأکید کرده که این کار خلاف نظرات کارشناسی است و دولت نمی‌تواند بنزین را با دلار ۵۰ تومان بخرد و ۱۰ تومان بفروشد. (بی بی سی فارسی ۶ شهریور ۱۴۰۳ – ۲۷ اوت ۲۰۲۴)

قیمت سوخت و انرژی در ایران طی ماه‌های اخیر و همزمان با قطع برق و افزایش مصرف بنزین، بارها خبرساز شده است. اما مشکلات حکومت اسلامی تنها به ناترازی خرید بنزین و فروش آن با سوبسید تمام نمی شود، فرضا در حال حاضر بیش از سه روز برق مناطق شهری و صنعتی قطع یا سهمه بندی شده و طبیعتا استفاده از خودروهای برقی در این شرایط که اکثر نیروگاههای برق ایران مستهلک یا امکان پاسخ به نیاز داخلی را ندراند، غیر ممکن می نماید.

«در روایت افزایش قیمت بنزین مغالطه‌ای وجود دارد که کمتر به آن توجه می‌شود. موضوع مهم در این معادله، مهار تورم است نه افزایش قیمت سوخت. گرامی‌مقدم با مقایسه تطبیقی وضعیت ایران با سایر کشور‌های تولید‌کننده نفت می‌گوید: در ایران به دلیل تورم بالا و کسری بودجه همچنین تحریم‌ها، هرگز نسبت و تناسب معقولی میان نرخ بنزین و واقعیت‌ها شکل نمی‌گیرد. بنابراین دولت چهاردهم قبل از گرانی بنزین باید برنامه‌ریزی‌های عاجلی برای مهار تورم و پایان دادن به تحریم‌ها در دستور کار قرار دهد. (اقتصادی ۲۴- معادله پیچیده افزایش قیمت بنزین پیش روی دولت چهاردهم/ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳)

از طرف دیگر« کاهش ارزش پول ملی بر پایین بودن قیمت بنزین در ایران تأثیرگذار است. ارزش پایین پول ایران، هزینه واردات بنزین و دیگر کالاهای ضروری را به شدت افزایش می‌دهد. این تفاوت بزرگ بین قیمت خرید و فروش بنزین منجر به افزایش هزینه‌های دولت برای تامین سوخت شده و باعث کاهش منابع مالی دولت می‌شود.» (خبرفوری- آیا قیمت بنزین در ایران واقعاً ارزان است؟ ۱۴ شهریور ۱۴۰۳)

طبق آمار شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، در سال ۱۴۰۲ میزان ناترازی بنزین به ۱۱ میلیون لیتر در روز افزایش یافته و دولت سیزدهم در سال گذشته ۳ میلیارد دلار صرف واردات بنزین کرده است. طبق پیش‌بینی‌ها و با ادامه همین روند مصرف، میزان ناترازی به مرور فراتر از این عدد‌ها هم خواهد رفت.

جامعه ایران منتظر جراحی اقتصادی یا جنبش اجتماعی دیگری است؟

بعضی از کراشناسان معتقدند که «حاکمیت در حال حاضر تصور می‌کند با توجه به حمایتی که توانسته با کمک نیروهای اصلاح‌طلب به دست بیاورد و به دلیل اینکه مجموعه‌ای از رسانه‌های زنجیره‌ای که به همراه خود دارد، بر خلاف آبان سال ۱۳۹۸ و شهریور ۱۴۰۱ توان مدیریت افکارعمومی و جامعه را هم دارد. بنابراین می‌تواند اقدامات پرریسکی مانند افزایش قیمت سوخت را انجام دهد.»(دویچه وله- حل بحران مشروعیت؛ پیش‌نیاز افزایش قیمت سوخت/۱۳ شهریور ۱۴۰۳)

با اینحال پیشن بینی می شود که افزایش قیمت بنزین در دولت مسعود پزشکیان می‌تواند چندین مخاطره به همراه داشته باشد:

افزایش هزینه‌های زندگی: با افزایش قیمت بنزین، هزینه حمل و نقل و تولید کالاها نیز افزایش می‌یابد که می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌ها در بازار شود.

نارضایتی عمومی: افزایش قیمت بنزین ممکن است باعث نارضایتی عمومی و اعتراضات مردمی شود، به ویژه در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، دهک های درآمدی ۱ تا ۷ -ازکم‌ درآمدترین گروه جامعه که هزینه‌های ماهانه‌شان بسیار پایین است، خانواده‌هایی با درآمد پایین تا متوسط، طبقه متوسط جامعه که درآمد و هزینه‌های متعادلی دارند، و اقشار کم‌ درآمد جامعه که بیشتر به یارانه‌های دولتی وابسته هستند، بیشترین آسیب را از افزایش قیمت بنزین خواهند دید.

تأثیرات اقتصادی گسترده: افزایش قیمت بنزین می‌تواند تأثیرات منفی بر اقتصاد کشور داشته باشد، از جمله کاهش قدرت خرید مردم و افزایش نرخ تورم از ابتدایی ترین نتایج چنین سیاستگذاری خواهد بود که می تواند حتی بر سیاستهای کلان حاکمیت موثر افتد. و از طرف دیگر نوع رابطه مردم با نهادهای قدرت را وارد چالش تازه کند. و به نظر می آید که افکار عمومی بیشتر منتظر یک جنبش تازه اعتراضی پس از تصمیمات اقتصادی دولت هستند.

خبر فوری: رضا شهابی و‌ حسن سعیدی، اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد، آزاد شدند.

خبر فوری: رضا شهابی و‌ حسن سعیدی، اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد، آزاد شدند.



۱۱ شهریور ۱۴۰۳: امروز بعد از ظهر، حسن سعیدی و رضا شهابی، اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و تا کنون بدون یک روز مرخصی در زندان اوین محبوس بودند، آزاد شدند. بنا به‌گفته وکلای ایشان، بدنبال نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور حکم ۶ سال حبس علیه این کارگران زندانی به سه سال و شش ماه کاهش یافت و با پایان دوران حبس و‌ مختومه شدن پرونده آزاد شدند.

امروز همچنین، آقای کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و ‌فعال کارگری، که از اردیبهشت ۱۴۰۱ در حبس به سر می بردند آزاد شدند، و امیدواریم همسر ایشان، خانم آنیشا اسداللهی، مترجم و فعال کارگری، نیز بزودی آزاد گردد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و ‌حومه آزادی همه دوستان زندانی و بخصوص دو‌ عضو زندانی خود را به خانواده های محترم این عزیزان و به کلیه همکاران و‌ کارگران کشور و انسانهای حق طلب و آزادیخواه شادباش میگوید، از وکلای آنها و‌ کلیه تشکل ها و افرادی که برای آزادی آنها تلاش نمودند، کمال قدردانی را دارد و ‌خواهان آزادی فوری دیگر اعضای زندانی سندیکا، آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی، و‌ کلیه فعالین‌ کارگری، معلمی و‌ مدنی زندانی می باشد.

خبرهای تکمیلی در اینمورد از سوی سندیکا بزودی منتشر خواهد شد.

چاره کارگران وحدت و تشکیلات است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۱ شهریور ۱۴۰۳

htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
‏https://twitter.com/VahedSyndicate
vsyndica@gmail.com
https://t.me/vahedsyndica
@vahedsyndica

2 Tage