شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

تفرقه و فرقه، بیگانگی با جنبشِ زن، زندگی، آزادی، مسعود نقره‌کار

2023-01-18

نوشته ای دیگر از مسعود نقره کار

Comments

برای اکثر ما ایرانیان تفرقه نیاز به باز تعریف ندارد، کار از تعریف گذشته و به عادت و روزمرگی بَدَل شده است. پراکندگی همراه با پریشانی، تشتت و جدایی که ۴۴ سال است اپوزیسیون حکومت اسلامی پاره‌ای از حیات سیاسی و شناسنامه‌اش شده است. این تاریخ ۴۴ ساله درس‌ها دارد. درس این است که ما اپوزیسیون حکومت اسلامی چنان عریقِ تفرقه و فرقه بوده‌ایم که تا تلنگری از داخل کشور به ما زده نشد به فکر همصدایی، همکاری و همگرائی و ائتلاف در برابر دشمن آزادی و عدالت یعنی حکومت اسلامی نیفتادیم. درس این است که همین حد همصدایی، همکاری و همگرایی‌ها هم موقت و گذرا و موسمی بوده‌اند و به محض فرود و نشیب حرکت‌ها و جنبش‌ها در داخل کشور بازار تفرقه افکنی و پراکندگی در خارج از کشور گرم می‌شود و بساط خودزنی و دیگر زنی و اصلاح سر همدیگر آغاز می‌کنیم!

باید کشتار ۶۷، جنبش دانشجویی، قتل‌های زنجیره‌ای و حرکت‌ها و جنبش سال‌های ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ رخ می‌داد تا ما در خارج از کشور تکانی بخوریم. باید کودک و جوان و نوجوان کُشی در جنبش زن، زندگی، آزادی را با چشم‌های خونبار شاهد باشیم تا صدای وجدان مان درآید که هی! ما داریم چه می‌کنیم و کجای کاریم؟.

درباره علت‌های روحیه گریز از همصدایی، همکاری و همگرایی در میان بخش اعظم اپوزیسیون حکومت اسلامی (و بخش بزرگی از مردم میهنمان) بسیار نوشته و گفته‌اند، و تا توانسته شده این ضعف را بیش از حد واقعی‌اش به گردن تاریخ و فرهنگ و جغرافی و روان و رفتار، و این دست مقوله‌ها انداخته‌ایم و یک طورهائی خیال خودمان را راحت کرده‌ایم، بی آنکه به نقش خود، و شخصیت و روان و رفتارمان در بروز تفرقه و پراکندگی توجه کنیم و بپردازیم؟ من یکی را بحث‌های نظری و فلسفی و انتزاعی در باره ضعف و فقدان روحیه همصدایی، همکاری و همگرائی و ائتلاف خسته کرده است، به خودم و یارانم نهیب می‌زنم: خودت و خودمان را تغییر بدهیم تا دیرتر نشده، بی توجهی به ندای آزادیخواهانه و عدالت جویانه عزیزانمان در داخل ایران بخشودنی نیست.
زمان آن رسیده – و حتی گذشته – که تفرقه و پدر خوانده‌اش فرقه گرایی را، که در بی‌توجهی و فاصله گرفتن و جداسازی و طرد افراد و گروه‌های اجتماعی، در جدائی‌طلبی از حزب‌ها و سازمان‌های غیرخودی تجلی می‌یابد را دور بریزیم. تفرقه و فرقه یا دسته‌ها وطایفه‌های ایدئولوژیک، سیاسی از موانع رشد، گسترش و تعمیق جنبش زن، زندگی، آزادی‌اند. گروهای شکل گرفته ازهم فکران و هم نظرانی که گروه خود را برترازدیگر گروه‌ها می‌پندارند و فقط در شرایطی به دیگران نزدیک می‌شوند که نظر و خواست‌شان از سوی گروه دیگر پذیرفته و به آن تمکین شود، زمینه سازان و عوامل بروز تفرقه و فرقه‌اند. فکر و اندیشگی بسته و بیگانه با آزاداندیشی و تعصب و عدم تحمل دیگری تا حد جدائی طلبی ازگروه‌های اجتماعی و جامعه، و نفی و حذف دیگری گرایش و روند غالب در فکر و رفتار تفرقه افکنانه و فرقه گرایانه است. سیستم فکری‌ای که فرد و گروه خود را صاحب حقیقت می‌پندارد و منافع مادی و معنوی خود و فرقه را برمنافع مادی و معنوی ومصالح گروه‌های دیگردرجامعه ترجیح می‌دهد. این فکر و روش عرصه باید و نبایدهای کور، عرصه حریم‌های ممنوعه و تفکرمطلق گرایانه است، عرصه یا سیستم و نظامی که اندیشه و نگاه و بینش انسان را تنگ ومحدود و کلیشه‌ای می‌خواهد، عرصه ماندگاری وتکراریک نظر و فکرکه چون و چرا را برنمی تابد. تفرقه افکنان و فرقه گرایان ازنزدیکی به غیرخودی هراس دارند، نزدیکی به غیرخودی را جذب و حل خود می‌دانند. ازتغییرمی ترسند، فضائی می‌سازند که حرف غیرخودی شنیده نشود، مطالعه و تحقیق و تفکر دردستورکار نیست، و اندیشه و کرداردر قاب و کلیشه نشسته‌اند. فرقه را قرین تفرقه، مهار فکر وعمل، حصارذهن و منطقه ممنوعه آزاداندیشی نیزمعرفی کرده‌اند.
تفرقه افکن و فرقه گرا خودکامه و تمامیت خواه ست. فرقه و رهبری حیاتش قائم به مرید سازی و امر و نهی به آنان درباره چگونه اندیشیدن و باورمندی‌های‌شان است. پذیرش قداست رهبرفرقه و ذوب شدن درآن یک اصل است. مخالفت با فرقه و یا خواست تغییرنظر و فکر و رفتار، و جدا شدن از فرقه با واکنش‌های متفاوت فرقه نسبت به فرد و یا جمع همراه خواهد بود، که از حذف فیزیکی تا خشونت زبانی، ازتوهین و تحقیرتا اتهام زنی را دربرمی گیرد. دراکثر فرقه‌ها راه گسست و جدائی از فرقه بدون تاوان و مجازات متصورنیست
تفرقه افکن و فرقه گرا شخصیتی ست به دنبال جای و جایگاهی تا به حساب آید و امیال وخواست‌های روانی و رفتاری‌اش تامین و ارضا شود. ناکامی، یأس و ناامیدی، فقدان احساس امنیت روانی زمینه‌های مناسبی برای پرخاشگری از سوئی و افسردگی و درخود فرورفتن تفرقه افکن و فرقه گرا از سوی دیگراست، تفرقه افکن و فرقه گرا می‌پندارند به شناخت حقیقت دست یافته‌اند وآن را ازآنِ خود کرده‌اند، همراه با حس برتری و اقتدار نسبت به دیگران.
تفرقه افکنی و فرقه گرایی در بین حزب‌ها وسازمان‌های سیاسی، و درداخل حزب‌ها و سازمان‌های سیاسی به شکل دسته بندی‌های فرقه‌ای، وجود داشته و دارد. بسیاری از احزاب وسازمان‌های سیاسی فرقه‌های ایدئولوژیک‌اند. فرقه گرائی در جریان‌های سیاسی آلوده به فرهنگ و نگاه مذهبی و ایدئولوژی‌های مذهب گونه، شایع تر است. تفرقه افکنی و فرقه گرایی از اختلاف نظر و سیاست، و تمکین نکردن به خط‌مشی و برنامه و اساسنامه رسمی حزب یا سازمان سیاسی سرچشمه نمی‌گیرد، رقابت‌های ناسالم، دشمنی‌های شخصی و جاه طلبی‌ها و حسادت‌های سیاسی، خود خواهی‌ها و خود محوری‌های بیمارگونه، حفظ روابط و ضوابط سنتی وغیردموکراتیک عوامل بروز جدائی و فرقه زدن هستند. برای تفکر و اندیشگی بسته‌ی فرقه گرا، کیش شخصیت و قربانی کردن همه آمال‌ها و آرمان‌های انسانی در راه حفظ جایگاه فرقه‌ای خود و فرقه اصل است. فقرفرهنگ و شعوردموکراتیک درکنارسستیِ دانش سیاسی و سوء استفاده از موقعیت سازمانی و تقدیس مناسبات سانترالیستی وقبیله‌ای، فکر و اندیشه تفرقه افکنی و فرقه ساختن را تقویت می‌کند.
ابتلا به بلایای تفرقه و فرقه در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج از کشور، با توجه به شرایط زیست و فعالیت این اپوزیسیون، نشانگر این واقعیت است که این ناهنجاری‌ها نه فقط یک پدیده‌ی دینی- مذهبی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه پدیده‌ای سیاسی وبه نوعی از گفتمان قدرت نیز بَدَل شده است.
تفرقه، فرقه و فرقه گرائی و نقش آن برجنبش سیاسی درخارج ازکشور، نشان ازنقش مخرب این پدیده‌ها به عنوان مانعی اساسی در راهیابی و برون رفت ازپراکندگی اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج از کشور و دستیابی به همصدایی، همکاری، همگرائی و همبستگی دارد. بدون حل معضل تفرقه، فرقه و فرقه گرائی درمیان جریان‌های سیاسی و فرهنگی اپوزیسیون، و شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی، بدون عبوراز این فکر واندیشه مخرب و بازدارنده نمی‌توان به نزدیکی، همبستگی‌ای فراگیر و ملی دست یافت.
برای نقد و نفی این پدیده‌ها به عنوان مانع همگرائی و همبستگی، انحلال فرقه‌های سیاسی، فرقه هائی که منافع خود را برتراز منافع جامعه و مردم می‌دانند، و نقد و نفی تفرقه افکنان می‌تواند راهگشا باشد. درنگاهی رفتارشناسانه، رفتارغیردموکراتیک وسانترالیستی وغلبه روابط و مناسبات مراد و مریدی دردرون جریان‌های سیاسی فرقه گرا، و با دیگرجریان‌های سیاسی چشمگیراست.
پلورالیسم سیاسی‌ و فرهنگی، تعادل و تعامل سیاسی میان حزب‌ها و سازمان سیاسی، و شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی بر روند همصدایی، همکاری، همگرائی و همبستگی تاثیر مثبت خواهد داشت ویکی از پادزهرهای تفرقه افکنی و فرقه گرائی ست.

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

تکثیر و دگردیسیِ “زهرا خانوم”، مسعود نقره‌کار

حکومت اسلامی برای سرکوب و حذف مخالفان و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی از تمامی ظرفیت‌های مالی، نیروهای انسانی، تخدیر و تحمیقِ پیروانش بر بنیانِ عقب ماندگی مذهبی و فرهنگی و اخلاقی آنان، استفاده کرده است. این سرکوب‌ها در اشکال گوناگونِ فیزیکی، ایدئولوژیک و عقیدتی، نَرم و...

آیا جامعه ایران با بحران حجاب تحمیلی وارد تقابل غیرقابل بازگشت با حکومت جمهوری اسلامی شده است؟

آیا جامعه ایران با بحران حجاب تحمیلی وارد تقابل غیرقابل بازگشت با حکومت جمهوری اسلامی شده است؟

نشانه- خانم صدیقه وسمقی اعلام کرده که «حجاب تحمیلی جمهوری اسلامی را حجاب شرعی» نمی‌داند و «حجاب اجباری یک بازی سیاسی بیهوده است که زنان با مقاومت خود به این بازی پایان خواهند داد.» او می گوید که؛ «زنان در کشور ایران نه‌ تنها از قوانین تبعیض‌آمیز، رنج‌آور و محدودیت‌های...

یادی از بهاره هدایت از رهبران میدانی

یادی از بهاره هدایت از رهبران میدانی

ما دهه‌شصتی‌ها، آخرین به آزمون گذارندگانِ امکان تغییر مسالمت‌آمیز از راه اصلاحات بودیم. هیچ ناظر منصفی نمی‌تواند این ملت را به ناشکیبایی و تمایل به خشونت متهم کند، چرا که خرد جمعی ایرانیان طی دهه‌های گذشته بارها تمام منافذ احتمالی را برای تغییر مسالمت‌آمیز وضعیت...

0 Comments

0 Comments