بدنبال تظاهرات موفق وافتخار افرین صدو سی هزار نفری زاهدان، بسیاری از شخصیتهای ایرانی در داخل و خارج از ماخواستند که فراخوانی برای حضور ملیونی در سرتاسر ایران به پیشگاه پر شکوه ملت ایران عرضه کنیم. تظاهرات زاهدان الهام بخش تظاهرات در سرتاسر ایران شده است.
از سویی دیگر، مجلس غیر انسانی شورای اسلامی از قوه قضاییه درخواست کرده است کلیه زندانیان زمان انقلاب را اعدام کند. این یک خطر جدی برای تمام زندانیان سیاسی و مخصوصا کودکان و نوجوانانی است که اکنون در زندانها مورد شکنجه وتجاوز قرار دارند. برای جلوگیری از اعدام فرزندانمان هیج راهی بجز نظاهرات بزرگ و در هم شکستن زندانها وجود ندارد.
اکنون رژیم در استانه فروپاشی است. خامنه ای با فرستادن منشی خود، حقانی، به ونزویلا و دادن شش میلیارد دلار رشوه از این کشور درخواست پناهندگی کرده است. ما موفق شده ایم با تظاهرات محله ای توازن قوا را به نفع خود تغییر دهیم. اکنون شرایط برای هدایت تظاهرات از محله ها بسوی یک خیابان مرکزی طولانی مثل خیابان شاه رضا در تهران و در تمام شهرهای دیگر اماده است. ابهت و جلال وشکوه چنین تظاهراتی در تهران، تبریز، شیراز، مشهد، رشت، سنندج، اهواز، کرمان و زاهدان و شهرهای دیگر بنیاد این رژیم ادمخوار را از ریشه خواهند کند و زمینه را برای در هم شکستن رژیم اماده خواهد کرد.
اینده ای روشن و امیدبخش در انتظار ماست. ایران مسوولیت ماست. ایران زندگی ماست. ما ایران هستیم. ما انسان هستیم. زندانیان سیاسی چشم به انتظار ما هستند.
با هم ایران را ازاد میکنیم.
با اوجگیری جنبش براندازانهی «زن، زندگی، آزادی» و با پیوستن بیش از پیش مردم ایران به جنبش و محکمتر شدن اتحاد رزمجویانه همهی اتنیکهای ایرانی، رژیم بیش از پیش سرشت ضدانسانی و ضدایرانی خود را نشان داده است.
کشتارهای رژیم اسلامی از یک سو جنایت علیه بشریت است و از سوی دیگر نشان از سیاست نسلکشی در سیستان و بلوچستان دارد. این جنایت مردم ما را در ادامهی مبارزه برای پایان دادن به زندگی رژیم ورشکسته جمهوری اسلامی راسختر میکند.
هشتم مهرماه در جمعه خونین زاهدان، دستکم ۹۴ نفر در اثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر کشته شدند. سپس، جمعه ششم آبان دستکم ۸ نفر از جمله یک کودک در زاهدان و سراوان جان باختند. اینبار در روز جمعه سیزدهم آبان نیز شلیک نیروهای سرکوبگر در خاش و زاهدان دستکم ۱۶ کشته و دهها زخمی برجا گذاشته است.
این جنایات دد منشانه بخشی از جنایات دامنهدار رژیم علیه مردم بلوچستان در ۴۳ سال گذشته است. آمار معتبر نشان میدهد که حتی قبل از خیزش سراسری کنونی مردم ما، از بهمن ماه سال پیش تا شهریور امسال، مزدوران رژیم بیش از ۲۵۳ نفر از مردم بلوچستان را به بهانههای مختلف کشتهاند. بیش از ۱۰۳ نفر آن ها در زندانهای مختلف پس از محاکمات نمایشی اعدام شدهاند؛ ۸۳ نفر از آن ها سوختبرانی بوده اند که یا در حوادث رانندگی یا با شلیک مستقیم ماموران کشته شده اند. این جنایتها همچنان ادامه دارد.
شورای ملی تصمیم کشتارهای اخیر و نیز سرکوب پیوسته و نظاممند مردم سیستان و بلوچستان را محکوم میکند. ما در کنار هموطنانمان در همه جای کشور متحد و یکپارچه در کنار مردم رنجدیده و شجاع سیستان و بلوچستان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی مبارزه خواهیم کرد.
شورای ملی تصمیم ضمن محکوم کردن شدید جنایت جدید جمهوری اسلامی در خاش، مراتب همدری خود را به خانواده جانباختگان و مردم رنجده و دلیر بلوچ و همهی مردم مبارز ایران ابراز میکند.
سال ۲۰۲۱ یکی از چالشبرانگیزترین سالها برای زنان در جهان بود. همهگیری کرونا آسیبپذیری زنان را بیشتر کرد و شکافهای اقتصادی، اجتماعی را تعمیق بخشید. در سطح جهان شرایط کار برای زنان در پرتوی افت اقتصادی محدودتر شد. مشاغل زنان در بخشهای خدماتی در کنار ریزش شدید مشارکت اقتصادی زنان در بخش غیررسمی اقتصاد بیشترین آسیبها را در بر داشت. علاوه بر بار اقتصادی مصائب و فرایندهای همهگیری، میزان مراقبتهای بدون دستمزد و فشار کار در منزل به دلیل بازماندن کودکان از مدرسه، نیازهای مراقبتی از افراد مسن و بیماران، مسئولیت رسیدگی به آموزش در فضای مجازی و غیره زنان جهان را در تمام کشورهای جهان با شرایطی سختتر و چالشبارتر از گذشته مواجه کرد. سازمان ملل در یک گزارش آماریِ بیستونه صفحهای به بررسی بار اقتصادیــاجتماعی کرونا بر زنان و تعمیق شکافها و پررنگکردن تبعیضهای جنسیتی در چهلوپنج کشور جهان، در پنج حوزه به تعمیق این شکافها پرداخته:
۱. مشکلات اقتصادی و حضور کمرنگتر در بازار کار
۲. مراقبت از بیماران و کار خانگی بدون دستمزد
۳. رفاه و سلامت عاطفی و جسمی
۴. دسترسی به کالا و خدمات
۵. اقدامات امدادی و حمایتهای اجتماعی
در این گزارش جامع به روشنی نشان داده شده که بار گران این پنج حوزه به طرز چشمگیری بر دوش زنان سنگینی میکند و گامهای آهسته و کوچک در زمینهی کاهش این شکافها در طول دو سال گذشته پاسخگوی نیازها نبوده. زنان در سطح جهان در طول دوازده ماه اول همهگیری کرونا هشتصدمیلیارد دلار به علت ریزش مشارکت اقتصادی از دست دادهاند. مدیر اجرایی آکسفام (OXFAM) بینالمللی که یکی از نهادهای سازمان ملل است که روی عدالت اجتماعی، فقر و محیط زیست فعالیت میکند، برآورد میکند که اگر زنان جهان شصتوچهارمیلیون شغل در سال ۲۰۲۰ از دست دادهاند، انتظار میرود آمار ازدستدادن مشاغل زنان در سال ۲۰۲۱ نیز آهنگ رشد فزایندهای داشته باشد. (۱)
اگر شکاف ریزش مشارکت اقتصادی در مقایسه بین زنان و مردان در بازار رسمی کار حدود دودرصد باشد، در بخش غیررسمی اقتصاد که هفتاددرصد صنایع خدماتی، مراقبتهای اجتماعی، بهداشتی و کارهای باحقوق و دستمزد پایین را شامل میشود، ریزش مشارکت زنان به مراتب فزونتر است؛ همچنین بر اساس گزارش مشروح مؤسسهی مکنزی (McKinsey & Co) در طول دوران کرونا زنان شاغل سه برابر مردان در فضای خصوصی خانه مسئولیت داشتهاند و به علت فشار این مسئولیتها از هر چهار زن، یک زن ــچنانچه شاغل بودهــ به ترک مشاغل خود فکر کرده. از اینرو اگرچه کاهش چشمگیر مشارکت اقتصادی زنان در سطح جهان عمدتاً به دلیل وزنه و حضور سنگین زنان در بخشهایی از اقتصاد است که بیشترین صدمه را دیدهاند، فشار سنگین و نابرابر بار مسئولیتها در حوزهی خصوصی خانواده نیز میتواند در این کاهش و افزایش سهم داشته باشد.
در ایران درصد افت تعداد زنان شاغل در یک سال اول پاندمی چهارده برابر مردان بوده. با توجه به اینکه شکاف عمیق مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در ایران در ردهی کشورهایی با بیشترین میزان است، از همین تعداد محدود زنان شاغل ریزش تعداد مشاغل زنان سه برابر مردان بوده. در ایران نیز همانند سایر کشورها این روند بیشترین آسیبها و افت اقتصادی را در بخشهایی مانند صنایع خدماتی چون مدارس، مهدکودکها، خانههای سالمندان، مشاغل و مراقبتهای پزشکی لازم برای بیماران و غیره وارد کرده.
در دوازده ماه نخست پاندمی کرونا زنان در ایران یکمیلیون کار را از دست دادهاند. با در نظرگرفتن اینکه هفتاددرصد از زنان جویای کار و سیدرصد از مردان تحصیلات دانشگاهی دارند و از بین صدوبیست کشور در جهان صدودوازده کشور نرخ بیکاری کمتری برای تحصیل کردهها نسبت به ایران دارند، میتوان چنین دریافت کرد که اگرچه تبعیضهای قانونی و فرهنگی، شکاف جنسیتی عمیق و سیاستهای مهندسی جنسیتی برای ایجاد شرایط تشویقکننده در جهت حضورنیافتن زنان در فضای عمومی و بازار کار در طول چهار دههی گذشته به دلیل خواست و مطالبات زنان نتوانسته به طور کامل موفق شود، اما زنان در برابر شوکهای اقتصادی چون فرآیندهای اقتصادی پاندمی کرونا آسیبپذیری فزونتری نسبت به زنان کشورهایی دارند که تبعیضهای اقتصادی در آنها کمرنگتر است.
تجارتنیوز در ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ از خروج ۲۴۱هزارو۹۳۱ زن از بازار کار در خلال یک سال گذشته (سال ۲۰۲۱) خبر داده و بر اساس دادههای مرکز آمار ایران بیش از نیمی از جمعیت در سن کار ایران غیرفعالند. فاطمه عزیزخانی، پژوهشگر اقتصادی در مصاحبه با تجارتنیوز میگوید: «انگیزهی زنانی که غیرفعال شدهاند، به مسئولیت شخصی آنها برمیگردد. زنان ما هم مسئولیت خانواده را دارند و هم کار میکنند. به همین دلیل فارغ از شوکهای کلان که باعث افزایش جمعیت غیرفعال شده، مسئولیت شخصی زنان نیز موجب افزایش جمعیت غیرفعال آنها بوده». (۲)
به روشنی در ایران نیز به همان دلایل که بر زنان جهان میگذرد، چالشهای بیشتر و شکافهای عمیقتری به سمت تبعیضهای جنسیتی در جایجای قوانین و سیاستهای اقتصادی اجتماعی را شاهدیم. سال ۲۰۲۱ را همچنین میتوان یکی از تهدیدکنندهترین سالها در زمینهی حقوق باروری و حق زن برای کنترل بدن خود قلمداد کرد. در حالی که رشد نیروهای پوپولیستی راست، نئوفاشیستها و نیروهای بنیادگرایی مذهبی در غرب حقوق باروری زنان را مورد حمله قرار داده، در بسیاری از کشورهای جهان ــبه ویژه در آسیای مرکزی، جنوبی و شمال آفریقاــ حقوق محدود و کمرنگ زنان را تحت سیاستهای جمعیتی یا نگرشهای واپسگرایانه در زمینهی کنترل باروری بازپسگرفته و نقض کردهاند.
سازمان فمینیستی ماجوریتی (Majority) که نهادی غیردولتی و سراسری در ایالات متحدهی امریکا است، سال ۲۰۲۱ را بدترین سال در نیمقرن گذشته برای حقوق باروری و سقط جنین قلمداد کرده. در کنار حملات در زمینهی بازپسگرفتن حقوق باروری توسط قانونگذاران راست جمهوریخواه در دادگاه عالی سال بدی برای حقوق باروری و سقط جنین نیز بود که نشانهی بیاعتنایی به سلامت و زندگی زنان به زعم این نهاد. ممنوعیت سقط جنین در ایالت تگزاس آمریکا که در مغایرت با حقوق منعکسشده در قانون اساسی آمریکا است، امروزه باعث شده تا نهادهای زنان برای حفظ حقوقی که برای آن مبارزه کردهاند، مقاومت را به کف خیابان بکشانند و همچون زنان در کشورهای اروپای شرقی در برابر نیروهای راست و فاشیستی محکم بایستند.
در ایران نیز طرح «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده»، توزیع رایگان داروهای ضدبارداری، وازکتومی و توبکتومی یا بستن لولههای تولید مثل و عملهای جراحی برای پیشگیری از بارداری و هرگونه تبلیغ دربارهی کاهش فرزندآوری را ممنوع کرده. سقط درمانی جنین در سال ۱۳٨۴ در ایران به تصویب رسید که در آن مواردی از جمله حفظ سلامتی مادر و نوزاد با تأیید پزشک و مراحل ویژهی قانونی مجاز محسوب میشد، اما سقط عمدی که مجوز درمانی نداشته باشد، جرمانگاری شده و زن محکوم به پرداخت دیه به پدر جنین است و برای کادر پزشکی نیز دو تا پنج سال مجازات حبس تعیین شده. اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی بر حقوق و آزادیهای فردی تکیه دارد، اما در ایران در خلال چهار دههی گذشته این حقوق با مفاد قانونی مربوط به ازدواج، بارداری و سقط جنین نقض شده. سیاستهای محدودکردن و نقض حقوق باروری زنان در کنار تشویق کودکــهمسری و جرمانگاری دربارهی تبلیغ کاهش فرزندآوری تبعات گرانی برای زندگی زنان و سلامت آنان دارد؛ به ویژه اکثریت محروم جامعهی ایران و زنانی که در حاشیهی اقتصادی جامعه قرار دارند و توان اقتصادی خریداری این خدمات از بازار آزاد را ندارند.
دستآوردهای زنان در سال ۲۰۲۱ نیز علیرغم چالشهای اقتصادی و اجتماعی قابل تأمل و توجه بوده که این دستآوردها در حیطهی حقوق و آزادیهای زنان و برابری جنسیتی در حوزههای اجتماعیــسیاسی به قرار زیر است.
در سال ۲۰۲۱، هشت کشور اولین زن را به عنوان رئیس دولت انتخاب کردند و باربادوس، استونی و مولداوی حداقل برای بخشی از سال ۲۰۲۱ زنان را در مقام ریاست جمهوری انتخاب کردند. سامیه سولهوحسن در ماه مارس اولین رئیس جمهور زن در تانزانیا شد. در ماه مه فیامه نائومی ماتاآفا به عنوان نخستوزیر ساموآ انتخاب شد. در ماه ژوئن روبینا ناببانا به پست نخستوزیر اوگاندا منصوب شد. نجلا بودنرمضان در ماه سپتامبر به عنوان اولین زن نخستوزیر تونس و اولین زن در چنین مقامی در کشورهای عربی معرفی شد. با جمهوریشدن باربادوس در اولین انتخابات در اکتبر ۲۰۲۱ ساندرا میسون به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور به مسند قدرت نشست. پارلمان سوئد در ماه نوامبر به ماگدالنا اندرسون به عنوان نخستوزیر رأی داد و در ماه دسامبر شیومارا کاسترو به عنوان ریس جمهور هندوراس انتخاب شد.
آلبانی که کشوری کوچک در اروپاست، هفتاددرصد کابینهی خود را به زنان اختصاص داده و آلمان در سال ۲۰۲۱ اولین کابینهی برابر خود از لحاظ جنسیتی را به دست آورد. عراق و کوزوو نیز از لحاظ سهمیهی جنسیتی زنان بیشتری را به پارلمانهای کشور خود فرستادند. کاملا هریس هم در ژانویهی ۲۰۲۱ به عنوان اولین معاون رئیس جمهور زن در آمریکا کار خود را آغاز کرد. او همچنین اولین سیاهپوست آسیاییــآمریکایی است که چنین سمتی را در دست دارد.
لازم به ذکر است که اگر شکاندن سقفهای شیشهای برای مشارکت سیاسی زنان در مقامهای بالای رهبری و موقعیتهای استراژیک شکاف جنسیتی را در این موقعیتهای سیاسی کم میکند، اما برای ارتقای سطح زندگی اکثریت زنان در جهان ارادهی سیاسی به تحقق برابری جنسیتی است که مهم و ارزشمند است. حضور بیشتر زنان در مقامهای بالای سیاسی چنانچه با تعهد به برابری جنسیتی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زدودن تبعیضها همراه نباشد، نمیتواند از ارزش تاریخی و پایدار برخوردار باشد؛ در واقع زنانی که در مقام و پستهای بالا به سیاستهای زنستیز رأی دادهاند، شایستهی حمایت طرفداران برابری جنسیتی نیستند.
در زمینهی تغییر قوانین به سود برابری جنسیتی و حمایت از حقوق انسانی زنان نیز شاهد دستآوردهای باارزشی در سال ۲۰۲۱ بودیم.
اسپانیا قوانین این کشور دربارهی تجاوز جنسی را سختتر و لایحهای تصویب کرد که در آن رابطهی جنسی بدون رضایت به عنوان تجاوز جنسی تعریف شده. این قانون واکنشی به پروندهی قضایی تجاوزی گروهی است که تحت نام «گلهی گرگ» در سال ۲۰۱۶ انجام گرفت. این تجاوز گروهی خشم ملی را در اسپانیا برانگیخت و طی این قانون برای اعمال جنسی رضایت صریح و مثبت نیاز است و سکوت و واکنشهای دیگر قابل چشمپوشی نیست. تمرکز قانون مذکور بر تشدید مجازات متجاوزان و حمایت از آسیبدیدگان است. این لایحه همچنین اذیت و آزار خیابانی و مثلهی جنسی اندام زنان را نیز به عنوان جرایم جنایی طبقهبندی میکند و برای اذیت و آزار جنسی در محیط کار حبس در نظر گرفته. شایان توجه است که با وجود گزارشها در زمینهی افزایش اذیت و آزار جنسی در محیطهای کار در ایران و تسلسل قتلهای ناموسی و اذیت و آزار در فضای عمومی و رشد خشونت در فضای خصوصی شاهد سیاستهای حمایتی و قوانین برای زنان در ایران نیستیم.
از گامهای مثبت دیگر در سال گذشته میتوان به قانونی در خصوص ازدواج کودکان در لبنان اشاره کرد. شورای عالی اسلامی در لبنان اصلاحیهی قانون خانواده را تصویب کرد که شامل فصل جدیدی دربارهی ازدواج افراد زیر سن قانونی در این کشور میشود. قانون جدید ازدواج کودکان زیر سن پانزده سال را ممنوع کرده و تصریح میکند که دختران باید رضایت خود را برای ازدواج اعلام کنند؛ در غیراین صورت ازدواج باطل است.
به علت فرآیندهای آسیبزای کرونا و پسرفت موفقیت زنان و دختران انتظار میرود که در سراسر جهان در دههی آینده صدمیلیون دختر قبل از تولد هحده سالگی خود ازدواج کنند. بحران اقتصادی، ناامنی و تعطیلی مدارس در اثر کرونا دهمیلیون دختر دیگر را در معرض خطر کودکـتهمسری قرار داده. این روند آسیبزا برای سلامت دختران و زنان تنها با خواست سیاسی و هدفمند میتواند مدیریت شود. شایان توجه است که پایاندادن به ازدواج کودکان ــچه ازدواج رسمی و چه در برخی از کشورها غیررسمی و به صورت مذهبی که شامل کودکان زیر هجده سال استــ چه در مورد دختران و چه پسران بخشی از اهداف توسعهی پایدار است که کشورهای عضو سازمان ملل به آن متعهد شدهاند.
همچنین شیلی اولین مجمع قانون اساسی برابری جنسیتی در جهان را برای تدوین قانون اساسی جدیدی در این کشور انتخاب کرد که نخستین مورد در جهان است و استانداردهای جدیدی را در جهان مطرح میکند. تاکنون تدوین قانون اساسی در هیچ کشوری با مجموعهای برابر از زنان و مردان تهیه و تدوین نشده. قانون اساسی کنونی این کشور در سال ۱۹٨۰ در زمان پینوشه تهیه شده و اگرچه تبعیضهای جنسیتی را رد میکند، اما حقوق برابر زنان در ازدواج، حقوق جنسیتی و باروری زنان را محدود کرده. فراخوان برای تدوین قانون اساسی جدید طی خیزشهای اجتماعی اکتبر ۲۰۱۹ مطرح شد و هفتادونهدرصد مردم این کشور به مجمع عمومی یا حضور برابر زنان و مردان رأی مثبت دادند.
یکی دیگر از تکاندهندهترین وقایع در سال ۲۰۲۱ کسب قدرت توسط طالبان در افغانستان در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ بود. این بار زنان افغانستان از موضع قدرت سخن میگویند و در خلال پنج ماه پایانی سال ۲۰۲۱ شاهد مقاومت شجاعانه و تحسینبرانگیز زنان در کف خیابانهای افغانستان بودهایم. اقدامات طالبان برای منع تحصیل دختران، محدودکردن حضور در فضای عمومی، منع مشارکت سیاسی، اقتصادی، سرکوب و دستگیری هیچکدام نتوانسته نسل جوان زنان افغانستان را که دوران سابق طالبان را تجربه نکردهاند، از مقاومت بازدارد. سرکوب و خشونت، ضربوشتم خبرنگاران در ۲۱ اکتبر و پوشش رسانهای تظاهرات زنان برای حقوق خود نتوانسته هول و ترس را در دل زنان افغانستان بنشاند. جامعهی جهانی باید به خواست مردم افغانستان، به ویژه زنان افغانستان برای بهرسمیتنشناختن طالبان پاسخ مثبت بدهد و از حمایت به هر شکلی که امکان آن وجود داشته باشد، برای زنان افغانستان دریغ نکند.
سال ۲۰۲۱ همچنین سالی بود که زنان برجسته در عرصههای جهانی که تاثیرات عمیق و مثبتی برای زنان و برابری و عدالت جنسیتی داشتند، ما را ترک کردند. نوال السعداوی، زن مصری، نویسنده و پزشکی که برابری جنسیتی را برای زنان مصر در سراسر عمر خود دنبال کرد، و بل هوکس، محقق، نویسنده و فمنیست ضد نژادپرستی و فعال فرهنگی کمنظیر آمریکایی از جمله این زنان بودند که در سال گذشته درگذشتند. باشد تا سال ۲۰۲۲ آبستن حوادث و گامهای مثبت و به جلو برای زنان جهان و زنان میهن ما باشد.
پانوشتها:
۱ – همهگیری کرونا از بینرفتن بیش از هشتصدمیلیارد دلار درآمد زنان در سال ۲۰۲۰ در نودوهشت کشور جهان را به همراه داشت، آکسفام، ۲۹ آوریل ۲۰۲۱.
۲ – خروج ۲۴۲هزار زن از بازار کار/ چرا زنان قید کار را زدند؟، تجارتنیوز، ۲۱ دی ماه ۱۴۰۰.
۳- برای اطلاعات بیشتر، ر.ک به: جاماندن زنان و دختران: شکافهای آشکار در پاسخ به همهگیری کرونا، گزارش نهاد سازمان ملل متحد، ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱.
خط صلح
بنیاد میراث پاسارگاد – جنبش روشنفکری ایران از همان آغاز کار خود اندیشههای روشنگری را از اروپا گرفت و اگرچه نسل نخست روشنگران ایرانی همچون میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و دیگران پس از آموختن از دستآوردهای اندیشمندان اروپایی و بهرهگیری از آموزههای ارزشمند اندیشورزان دوران روشنگری اروپا، با تلاشی سترگ دست به بازآفرینی کیستی کهن ایرانی برپایه تاریخ پیش از اسلام زدند، هرچه که ما پیشتر آمدیم، این خودکاوی و خودپژوهی ملی بیشتر رنگ باخت و اندیشورز ایرانی در خویشتنِ خویش از دریچه نگاه اروپائیان نگریست. چنین بود که حتا ایرانی بودن ما نیز در میان بخش بزرگی از اینان خوانشی یونانی-اروپائی یافت و این دسته از اندیشورزان با پذیرفتن آن پنداره شکوهمند از یونان باستان که برساخته اندیشمندان اروپائی در آستانه رنسانس بود، خود را همان بربرهایی دیدند که یونانیان در ستیز با آنان به آزادی، اندیشمندی، فلسفه و فرزانگی دستیافته بودند؛ ویژگیهایی که باید اروپای نوین برپایه آنها ساخته میشد.
این نگاه به روم و یونان باستان نگاهی تاریخی نبود. آنچه که دموکراسی یونانی نامیده شد، تنها یک خوانش زمانپریشانه همراه با شکوهبخشی به بخشی از جهان اروپایی-مسیحی بود. جنبش روشنگری در اروپا ولی نیازمند آفریدن استورههایی اینچنینی میبود، تا جایگزینی برای فرهنگ دینی-مسیحی داشته باشد و کیستی نوین اروپایی را اینگونه بازآفریند. همانگونه که جنبش روشنگری ایرانی نیز چندسد سال پیشتر و بروزگار فردوسیها و خیامها و بیرونیها و … دست به چنین کاری یازیده و با پریدن از روز سدههای گسترش اسلام، به روزگار “پرشکوه” پیشااسلامی روی کرده بود. روشنگران ایرانی نیز – چه در سدههای چهارم تا پنجم، و چه در دهههای پیش از جنبش مشروطه – دست به شکوهبخشی این گذشته بسیار دور زدند، تا کیستی ایرانی را در برابر کیستی اسلامی برفرازند. اینکه بخش بسیار بزرگی از اندیشورزان ایرانی امروزه به این رفتار یکسان رویکردی دوگانه دارند و در برابر اروپائیان سپر اندیشه وامینهند و ژوبین فرهنگ فرومیفکنند، مایه افسوس بسیار است.
در این نوشته میخواهم به روزگاری بازگردم، که در آن نگاه خیره از ستایش اندیشمندان نه از خاور به باختر، که از یونان به ایران دوخته شده بود؛ به روزگار گزنفون و کوروشنامه او.
گزنفون میان سالهای ۴۳۰ و ۴۲۵ پ.م. در آتن چشم به جهان گشود و در سال ۳۵۴ پ.م. گیتی را واگذاشت. او در نوجوانی با سقراط، فیلسوف اخلاقگرا و از بنیانگذاران فلسفه باختر آشنا شد و تا پایان زندگانی از هواداران او ماند و نوشتههای بسیاری نیز درباره اندیشههای او بر کاغذ آورد. گزنفون و سقراط هر دو در همان دورانی میزیستند که به آن “دموکراسی آتنی” میگویند. گزنفون در سال ۴۰۱ پ.م. به ارتش کوروش جوان در آسیای کوچک پیوست و سقراط دو سال دیرتر، بسال ۳۹۹ پ.م. به گناه بیخدا بودن در دموکراسی آتن کشته شد. زمانه گزنفون همچنین برابر بود با جنگ پلوپونزی (از ۴۳۱ تا ۴۰۴ پ.م.)، که در بازه میانی آن داریوش دوم هخامنشی با پشتیبانی از اسپارت به دامنه درگیریها دامن زد، سیاستی که سرانجام به شکست همهسویه آتن و افتادن آن بدست ارتش اسپارت انجامید.
از گزنفون نوشتههای پرشماری برجای ماندهاند. در یکی از آنها به گزارش دیدههای خود در میان سربازان مزدور یونانی میپردازد، که برای کوروش جوان میجنگیدند. گزنفون در همان روزگار با باغ ایرانی یا “پردیس” آشنا شد و نام آن را با خود به زبان یونانی (παράδεισος / parádeisos) به ارمغان آورد، که تا به امروز نیز در ریخت Paradise در انگلیسی و Paradies در آلمانی بجای مانده است. یکی از نوشتههای پرارج گزنفون، و برای ما ایرانیان شاید پرارجترین آنها، کوروپدیا یا همان کوروشنامه است. کوروشنامه اگرچه به زایش و بالش و پرورش کوروش بزرگ پرداخته است، ولی چیزی جز نگارگری پندارین یک فرمانروای آرمانی نیست، یعنی همان کاری که ماکیاولی در کتاب خود “شهریار” بدان دست یازیده است.
همانگونه که رفت، گزنفون از سرآمدان روزگار خود و آگاه بر فلسفه و تاریخ یونان، و همچنین شیوههای سیاست ورزی در آن کشور بود. به هنگام زیستن او آیسخولوس چندین دهه بود که نمایشنامه “ایرانیان” را نوشته و بر صحنه برده بود. هرودوت، تاریخنگار برجسته یونانی به هنگام زادن او تازه درگذشته بود و آتنی که او در آن میزیست، خود را دموکراسی مینامید. همچنین این شاگرد پرتلاش سقراط، یعنی کسی که فلسفه یونانی به پیش، و پس از او بخش میشود، مردهریگ لشگری از فیلسوفان پرآوازه یونانی، از تالس تا پروتاگوراس را در دسترس خود میداشت. گزنفون اگرچه تاریخ جنگهای ایران و یونان را بهتر از هرکسی میشناخت، هنگامی که برآن شد به اندیشیدهها، دورنماها و آرزوهای خود برای یک فرمانروای آرمانی پیکری اینجهانی ببخشد، آن گنجینه پربار و پرارزش یونانی را واگذاشت و به سراغ بنیانگذار کشوری رفت، که سیاستش راه به شکست و ویرانی آتن بُرده بود، به سراغ کوروش بزرگ!
روشنگران ایرانی باید خویشتن را بازپرسند، چرا گزنفون که خود در “دموکراسی” آتیکا میزیست، در پیش روی چنین پسزمینهای پربار از سیاستگران و اندیشمندان یونانی، برای آراستن چهره فرمانروای آرمانی خود کوروش بزرگ را الگو گرفت؟ و پس از پاسخ به این پرسش، و با دانستن این که ما یونانی نیستیم، نبودهایم و هرگز هم نخواهیم شد، نگاه خویش را از اروپا برگیرند و بر خود بیافکنند و پای در راه تاریک و سنگلاخ و ناهموار خودکاوی ملی بگذارند،
راهی که کوروش، نقطه آغازین و پرفروزترین چراغ روشنیبخش آن است.
خداوند دروغ، دشمن و خشکسالی را از ایرانزمین بدور دارد
——————————–
پانویس:
[۱] anachronistic
[۲] Glorification
[۳] Xenophon
[۴] Cyropaedia
[۵] Athenian democracy
[۶] پسر داریوش دوم و برادر کوچکتر اردشیر دوم هخامنشی، که برای رسیدن به تاجوتخت به همراهی دَههزار یونانی بر برادر خود شورید، ولی در سال ۴۰۱ پ.م. در نبرد کوناکسا (کرانه فرات در نزدیکی بابل) شکست خورد.
[۷] Asebeia
[۸] Peloponnesian War
[۹] بنگرید به Anabasis یا “پیشروی”، نوشته گزنفون
[۱۰] کورو-پدیا برگرفته از نام کوروش و pedia به یونانی παῖς: کودک.
[۱۱] خود ماکیاولی نیز در کتابش بارها و بارها از کوروش بزرگ نام برده و مینویسد: «اسکیپیو [امیلیانوس] دنبالهروی کوروش بود و هرکسی که کوروپدیای گزنفون را خوانده باشد، میداند که او شکوه و بزرگی خود را تا چه اندازه وامدار این دنبالهروی است» / بنگرید به شهریار، بخش ۱۴
[۱۲] The Prince