شورای ملی تصمیم تهاجمات پهبادی و موشکی جمهوری اسلامی به قرارگاههای احزاب سیاسی کرد ایرانی در اقلیم کردستان را به شدت محکوم میکند.
جمهوری اسلامی زخم خورده از اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» و حمایت احزاب کرد از اعتراضات سراسری ایران و بویژه در کردستان و بلوچستان و هراس از حمایت مردم از احزاب دموکرات کردستان ایران و کومله کردستان و همبستکی اتنیکهای ایران، همبستگی سراسری مردم ایران و هشیاری احزاب کرد در حمایت از مبارزه قهرپرهیز سراسری ایران که خواهان سرنگونی رژیم است، سعی دارد با حملات نظامی نظرها از جنبش سراسری و متحد در ایران منحرف کند.
دفاع از مبارزات مردم کردستان و بلوچستان و حمایت از احزاب کرد مبارز در براندازی حکومت اسلامی دفاع از مبارزات مردم در سراسر ایران است. شورای ملی تصمیم ضمن ابراز تاسف و تالم نسبت به صدمات و زیانهای جانی و مالی به احزاب کرد، این حملات را به شدت محکوم میکند. به امید آنکه با همبستگی ملی به زودی ایران را آزاد و از این رژیم بازپس بگیریم.
هر چه گستردهتر و محکمتر باد اتحاد همهی مردم ایران در راه سرنگونی رژیم اسلامی برای نیل به حکومتی دموکراتیک، آزاد، سکولار و مبتنی بر حقوق بشر
رژیم جمهوری اسلامی کارنامه سیاهی جز سرکوبهای خونین مردم ایران ندارد. یکی از خونینترین آنها به خاک و خون کشیدن اعتراضات ۱۳۹۸ است که در ۲۴ آبان شروع شد و در ۲۹ استان و ۱۰۴ شهر لرزه بر نظام ولایت فقیه انداخت.
اعتراضات آبان خونین پس از انجام مجدد سهمیهبندی بنزین و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت آن آغاز شد. این اعتراضات که عمدتاً در محلات کارگری و فقیرنشین شهرها متمرکز و مسالمتآمیز بود، به درستی و آگاهانه کل نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن را هدف گرفته بود. مردم به مشکلات شدید اقتصادی (از جمله، گرانی بنزین) و فساد حکومت با دست خالی اعتراض کردند. اما رژیم قیام را با دستگیری بیش از ۸۶۰۰ تن، حد اقل ۱۵۰۰ کشته و اعدام چندین تن در زندان پاسخ داد.
رژیم اینترنت تلفن همراه و اینترنت سراسری را قطع کرد؛ معترضان را «اخلالگر» خواند و تهدید کرد. همزمان نهادهای امنیتی با ارسال پیامکهای تهدیدآمیز به تلفنهای همراه شهروندان کنشگر فرستاد. علی خامنهای، از تصمیم سران قوا مبنی بر افزایش قیمت بنزین حمایت کرد. معترضان را «اشرار و ضدانقلاب و دشمنان ایران» خواند و در جلسهای با حضور مقامات امنیتی و دولتی، از آنها خواست تا به هر قیمتی که شده، اعتراضات مردم را متوقف کنند.
پس از سرکوب خونین اعتراضات خامنهای در ۶ آذر ۱۳۹۸، در یک بیشرمی بیسابقه معنای مستضعفان را بازتعریف کرد و گفت: «مستضعفان برخلاف آنچه که امروز بهاشتباه، به افراد آسیبپذیر و فرودست میگویند، به معنای انسانهایی است که پیشوایان بالقوهی عالَم بشریت و خلیفةالله در زمین هستند». به بیان دیگر او نیروهای سرکوبگر قشری را «مستضعفان» واقعی خواند.
حکومت به زور متوسل شد و از سلاح گرم استفاده کرد. نیروهای امنیتی و سرکوب مستقیم و از روی بام ساختمانها و سوار بر بالگردها و مستقیم به صورت یا اعضای حیاتی معترضان تیراندازی کردند. به شکنجهی گسترده بازداشتشدگان به روشهایی مانند اعدام مصنوعی، شوک الکتریکی و القای حس خفگی با آب برای گرفتن اعتراف اجباری پرداختند.
شعارهای که دلاوران آبان خونین فریاد زدند و ترانههای که زمزمه کردند را از یاد نمیبریم. آن دلاوران در شعارهایشان به دیکتاتوری مذهبی، سرکوب و نبود آزادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی اعتراض کردند و خواهان آزادی و حذف انواع تبعیضها شدند. آنها در شعارهایشان خواست عدالت اجتماعی را مطرح کردند و به گرانی، فقر، استثمار و فساد اعتراض نمودند. نمونهای از شعارهای این دلاوران:
ای ملاها جمع کنین، شَرتونو کم کنین. ایرانی با غیرت، حمایت، حمایت. ایرانی بسه دیگه، غیرتتو نشون بده. ایرانی میمیرد، ذلت نمیپذیرد. آزادی و عدالت، این است شعار ملت. آسید علی ببخشید، دیگه باید بلند شید. بنزین گرون تر شده، فقیر فقیرتر شده. پول نفت گم شده، خرج فلسطین شده. توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه. جمهوری اسلامی، نمیخوایم، نمیخوایم. جواب ما تفنگ نیست، این همه کشته کم نیست؟ چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم. خامنهای به هوش باش، ما مردمیم نه اوباش. خیابونها خونی شد، آزادی قربانی شد. دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست. دیکتاتور حیا کن، مملکت را رها کن. رهبر بیکفایت، نمیخوایم نمیخوایم. سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن. سوریه کم آورده، تقصیر ملت چیه؟. فقر، کشتار، گرانی، مردم شدن قربانی. مرگ بر خامنهای. مرگ بر دیکتاتور. مرگ بر گرانی. ملت چرا نشستی؟ منجی خودِ تو هستی. میجنگیم میمیریم، ایرانرو پس میگیریم. نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما. نه پول داریم، نه بنزین، گور بابای فلسطین. نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.
انقلاب زن، زندگی، آزادی، ادامه راه شهیدان آبان خونین است. در سالگرد قیام خونین آبان یاد دلاوران آن قیام را گرامی میداریم و پیمان میبندیم تا رسیدن به آرمان والای آنها که سرنگونی حکومت اسلامی و ایجاد نظامی دموکراتیک، سکولار مبتنی بر آزادی، حقوق بشر، رفاه همگانی و رفع هرگونه تبعیض، خیابانها ترک نکنیم.
در آستانه ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان هستیم. این روز بوسیله مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلام شد. این تاریخ به دلیل قتل فجیع سه تن از چهار خواهر میرابال از فعالان سیاسی جمهوری دومینیکن که از مخالفان سرسخت دیکتاتوری تروخیو بودند و در ۲۵ نوامبر ۱۹۸۱ اتفاق افتاده بود، انتخاب شد. از آن زمان تاکنون این روز در سراسر جهان گرامی داشته میشود و زنان با هم تجدید عهد می کنند که تا به صفر رساندن خشونت به مبارزه و آگاهی بخشیدن ادامه دهند. امسال این روز در شرایطی برگزار میشود که ایران شاهد یک انقلاب زنانه علیه تمام فرمهای خشونت شناخته شده در حقوق، روانشناسی ، جامعه شناسی و اقتصاد است. به ویژه زنان ایران برخاسته اند تا از خشونت ساختاری یا دولتی که به درستی می توان آن را آپارتاید جنسی نامید و مدت ۴۳ سال است که علیه آنان اعمال میشود، رها شوند. تنها وتنها جمهوری اسلامی ایران و رژیم طالبان ها در افغانستان این چنین خشونتی را بر زنان روا میدارند.
ما زنان ایرانی در خارج ازکشور، خشونت عریان دولتی علیه زنان در بی حقوقی، تحقیر و انواع تبعیض را با گوشت و پوستمان لمس کرده ایم و میکنیم و اگرچه با اجبار ترک وطن کرده و با زندگی در تبعید از این فشار رهایی یافته ایم، اما رنج میلیونها خواهرانمان که هر روز بیش از روز پیش این تعرض و خشونت علیه خویش را تجربه میکنند را احساس می کنیم. همچنین جان کنشگران سیاسی در خارج از کشور نیز در خطر است و تاکنون چندین ترور و اقدام به سوقصد به کنشگران سیاسی وجود داشته است.
در اعتراضات دو ماه گذشته در خیابانهای ایران شاهد بوده ایم که چگونه زنان در داخل ایران برای زندگی و گرفتن حقوق خود مبارزه میکنند(جنبش زن، زندگی آزادی )، امروز زنان نه تنها بخشی از مبارزه برای رهایی در ایران هستند، بلکه آنها مهمترین بخش خط مقدم جبهه مبارزه با استبداد دینی و ضد زن در ایران را تشکیل می دهند.
کاسهٔ صبر مردم با شکنجه و سپس قتل مهسا/ژینای جوان توسط گشت ارشاد لبریز شد و اعتراض همگانی در زمان بسیار کوتاهی در کشور گسترش یافت. بیش از ۴۳ سال است دستگاه جنایت این رژیم به صورت سیستماتیک زنها را هدف آزار، شکنجه و تحقیر قرار داده است. به همین سبب این خیزش را ، ” عصیان نسل نو” علیه محافظه کاری و همچنین ” نخستین انقلاب فمینیستی” در کشور نیز خوانده اند
اینک مردم به تنگ آمده از سرکوب، جنایت و فساد دستگاه سیاسی، بیکاری، فقر و نداری، بالا رفتن نجومی قیمتها، گسترش اعتیاد از هر قشر وهر تباری به همراه زنان به کف خیابان ها آمده اند و با دست خالی با نیروهای سرکوبگر تا دندان مسلح در خیابانها به مصاف می پردازند و هر روز خبر مرگ یک یا چند جوان شنیده میشود. در هفته دوم این اعتراضات، فقط در یک روز در شهر زاهدان بلوچستان با رگبار گلوله از زمین و هوا جان نزدیک به ۱۰۰ انسان را گرفتند و تعداد بیشماری را زخمی کردند و کشتار همچنان ادامه دارد..
حمایت جامعه ایرانیان در کشورهای مختلف و تظاهرات حمایتی آنان از اعتراضات در داخل کشور، افکار عمومی کشورهای بسیاری در جهان را به مبارزه مرگ و زندگی مردم ، بویژه جوانان و حتی کودکان در ایران جلب کرده است. این خود دلیل قانع کننده ای از مردمی بودن اعتراضات کنونی در مقابل دژخیمان حاکم بر ایران است. همین کافی است که دولتهای اروپایی و دیگر دولتها در کمک به مردم ایران تعلل نکنند و منتظر وقوع جنایت های دیگر نباشند..
سخن کوتاه؛ ما از شما (روسای سازمان های بین المللی و حقوق بشر و نمایندگان پارلمان ها) درخواست های زیر را داریم::
در کنار مبارزه زنان ایران برای رهایی از خشونت جنسیتی و دیگر اشکال گوناگون خشونت و تبعیض در “جمهوری” اسلامی باشید و از اعتراضات گسترده مردمان در سراسر ایران که زنان و مردان جوان و حتی نوجوانان وکودکان در خط مقدم آن قرار دارند ،حمایت کنید.
جمهوری اسلامی را در به کار بردن وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی، و همچنین خشونت جنسی علیه دستگیر شدگان بخصوص آنها که به جای زندان به خانه های امن برده میشوند را شدیدا محکوم کنید و به توحش بکار گرفته شده در این ماشین دولتی خوف و وحشت علیه شهروندان ایران اعتراض کنید.
از دولت های متبوع تان با اصرار بخواهید که تحریم های بیشتری علیه دولت اهریمنی ایران و مسئولین جنایات کنونی به اجرا درآورند.
جمهوری اسلامی در کشورهای متبوع شما با داشتن سفارتخانه ها، خودنمایی می کند و بارها مرکز هدایت تروریسم در جهان و کشور شما بوده است. این مراکز را از کشورتان برچینید و سفرای خود را از ایران فرا خوانید..
از سازمان یونیسف – حمایت از کودکان سازمان ملل که مسئولیت دارد که نگران جان و امنیت دانش آموزان دختر و پسر که هر روز در خیابان و حتی داخل مدارس مورد تعرض وحشیانه ی نیروهای سرکوب رژیم قرار میگیرند، باشد، بخواهید که وظیفه خود را هر چه تمام تر پی گیری کند. برای نمونه چندی پیش پلیس سرکوب به یکی از مدارس دخترانه در شهر اردبیل وارد شد و به ضرب و شتم وحشیانه دخترانی که از شرکت در تظاهرات دولتی سرباز زده بودند و شعارهای” مخالف حکومت” میدادند، پرداخت و در اثر این ضرب و شتم یکی از دختران به نام اسرا پناهی به خاطر جراحات وارده و خونریزی داخلی در بیمارستان همان شهر جان خود را از دست داد. تاکنون در این اعتراضات خیابانی ده ها کودک به دست سرکوبگران رژیم به قتل رسیده اند.
به یاد داشته باشیم که در جهانی شدن دنیای امروز، یک کشور استبدادی، تمامیت خواه و ناامن می تواند بسیاری از کشورها را ناامن کند و متقابلا وجود دولتهای دموکراتیک در گوشه و کنار جهان به روند صلح و همبستگی جهانی کمک میکند و شرایط را برای پیشرفتهای اجتماعی، علمی و تکنولوژی بیشتر فراهم می کند.
ما زنان کمیسیون زنان شورای ملی تصمیم امیدواریم، حکومتی دموکراتیک، صلح خواه و سکولار در ایران داشته باشیم و در ردیف کشورهای متمدن قرن ۲۱ که بر پایه حقوق برابر و آزادیهای اساسی و ساختن کشوری که در آن دموکراسی حرف اول را بزند قرار بگیریم.
ما امیدواریم با همگامی و همراهی با شما در راستای حقوق و آزادیهای اساسی انسان در ایران و تمامی کشورها، کاری موثر در این راستا انجام دهیم. با ما همراه باشید.