شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

اولین اصل مانیفست انقلاب زن زندگی آزادی «مبارزه برای حجاب انتخابی» است

شنیده ها و دیده ها از فضای عمومی جامعه ایران حکایت دارد که «گشت ارشاد» پس از هشت ماه به میدان آمده تا در قالب استراتژی تازه ولایت مطلقه فقیه و نهادهای امنیتی، محدودیت های تازه ای برای حجاب اجباری نسل انقلابی جوانان و زنان میهن مان ایجاد نماید. اینکه در شرایط کنونی چه نوع سازوکاری توسط حاکمیت مذهبی برای محدود سازی به ارمغان می آید، پروژه ای است که باید دید که گنشگران برابری جنسیتی در حوزه میدانی چقدر قدرت مقابله و تبدیل هزینه به فایده در پروسه یکسالگی جنبش زن زندگی آزادی مهسا (ژینا) را عهده دار است.

ادامه مطلب

جنبش دادخواهی و وظایف ما در خارج از کشور

همچنان صدای بانو پوران ناظمی در فضای مجازی طنین انداز است؛ «جنبش داخل در حمایت همه جانبه از دادخواهان پابرجا و استوار بوده و ادامه دارد!»

اما رسالت ما در مقابل دادخواهان کشتار ایرانیان توسط جمهوری اسلامی چه می باشد؟ پوران ناظمی در یک مصاحبه با صدای آمریکا (۲۲ تیر۱۴۰۲) در۶ دقیقه تمام و کمال رسالت ایران دوستان ضد حکومت جمهوری اسلامی را بیان کردند.

چگونه جمهوری اسلامی توانسته که رقبای سیاسی را در مقابل هم قرار دهد و به راحتی مخالفین خود را سرکوب نماید؟ بی پاسخ ماندن پرسشهای اینچنین در ذهن ما ایرانیان خارج از کشور موجب شده تا نتوانیم به بنیادهای مبارزه اجتماعی تمرکز عملی کنیم!

براستی وظایف اخص نیروهای اپوزیسیون و میلیونها ایرانی خارج از کشور که دل در گرو ایران دارند، چیست و چگونه راه همسازی برای عبور از رژیم خونخوار جمهوری اسلامی ممکن است؟

 

دادخواهی اهرم فشار در همگامی مشترک برعلیه جمهوری اسلامی

در جامعه مدنی و کنشگر ایران دادخواهی با مبارزه «مادران دادخواه» شروع شد که فرزندانشان در اعتراض های گوناگون به دست ماموران جمهوری اسلامی کشته شده اند؛ مادرانی که عموما در جریان سرکوب «اعتراضات دی ماه ۹۶، اعتراضات آبان ۹۸، اعتراضات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و سرنگونی هواپیمانی مسافربری اوکراین که توسط شلیک موشکی سپاه جان خود را از دست دادند، و نیز قبل تر از اینها، به سرکوبهای جنبش دانشجویی در دهه ۸۰ و کشتار زندانیان عقیدتی- سیاسی دهه ۶۰» که هر یک فرزندان و عزیزان از خانواده خود را از دست داده اند، بر می گردد!

جنبش دادخواهی هیچ وقت متوقف نشد، زیرا سرکوب و کشتار توسط جمهوری اسلامی تمامی ندارد. بلکه در هر برهه تاریخی که جنبش اجتماعی و اعتراضات سربلند کرد، همصدا به خیابان آمدند و حق خود که «دادخواهی بود» مطالبه نمودند. شالوده جنبش دادخواهی پیوست عمیقی با نیروها مرجع در مبارزات اجتماعی دارد و به همین دلایل است که هر زمان که جنبش اجتماعی بالا می آید، دادخواهی و فغان عدالت نیز همصدا به میدان مبارزه کشیده می شود. گویی که مابین زندگان مطالبه گر با خانواده کسانی که جانشان ستانده شده، در زیست مشترک و رویارویی یا حکومت جور جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی نیست. کنش و همزیستی کنشگران در همه عرصه ها مبارزه به یکدیگر پیوند عمیق انسانی دارد و همپوشانی ایندو رویکرد در مبارزه، شانس عبور از جمهوری اسلامی را بالا می آورد.

متاسفانه جامعه سیاسی نسبت به چنین پتانسیل و ظرفیتی کم اهمیت است. و هنوز نمی داند که چگونه می تواند این «صدا را در عمل مشترک فریاد سازد!». به این اعتبار به بستر همگرایی مبارزاتی ما بین جنبش دادخواهی با جنبش مطالبه گری در مقابل جمهوری اسلامی نگاهی کوتاه بیاندازیم:

«در ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، ناهید شیربیشه مادر پویا بختیاری به همراه نرگس محمدی فعال سیاسی، سکینه محمدی مادر ابراهیم کتابدار، جعفر عظیم زاده دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، و پوران ناظمی از امضاکنندگان اعضای بیاینه ۱۴ نفر و فعال مدنی و سیاسی، که برای دیدار خانواده نوید افکاری به شیراز رفته بودند در مقابل زندان عادل آباد بازداشت می شوند».

و در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۰ یعنی حدود یکماه بعد «مادران دادخواه در حمایت از اعتراضات خوزستان در میدان آزادی تجمع می کنند که بازداشت می شوند. مادران ابراهیم کتابدار، پژمان قلی پور، فرهاد مجدم، سجاد رضایی، میلاد محققی، وجید دامور و خواهر حیمد رسولی، از جمله بازداشت شدگان بودند.

همینطور شماری از مادران و پدران دادخواه و اعضای خانواده های معترضان کشته شده شهرهای سنندج، دهگلان و دیواندره در روز جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ که برای حضور در آرامگاه مهسا امینی و دیگر معترضات کشته شده سقز به آرامستان آیچی شهر سقز رفته بودند، در هنگام بازگشت به شهرهای خود بصورت دسته جمعی بازداشت می شوند.

دادخواهی از قتل حکومتی

خانواده «پویا بختیاری» از کشته‌شدگان آبان ۹۸ شاید یکی از نخستین دادخواهان این دوره باشند. پسر جوانی که همراه با مادرش «ناهید شیرپیشه» در اعتراضات مهرشهر کرج در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برابر چشم مادر از ناحیه جمجمه با شلیک مستقیم گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. «منوچهر بختیاری» پدر و «ناهید شیربیشه» مادر پویا از همان ابتدا بر قتل حکومتی فرزندشان تاکید کرده و اعلام کردند صدای دادخواهی‌شان بلند خواهد بود. فریادی که بی‌هزینه نماند. و هر دو هم اکنون در زندان هستند!

ناهید شیرپیشه مدتی بعد از گفتگو درباره کشته شدن فرزندش از مدرسه محل کارش اخراج شد. اعضای خانواده بختیاری حتی مادربزرگ پویا در دوره‌های مختلف به دلیل یورش نیروهای امنیتی به محل سکونتشان مورد آزار روحی و روانی و حتی جسمی قرار گرفته و بازداشت شده‌اند. منوچهر بختیاری با وضعیت جسمی نامناسب و با وجود ابتلا به بیماری‌های فتق و پروستات حدود ۲۹۰ روز، محروم از رسیدگی پزشکی، در یکی از سلولهای انفرادی زندان قزوین در حبس به‌‌سر می‌برد.

ناهید شیرپیشه مادر پویا نیز از تاریخ ۲۰ تیرماه ۱۴۰۱ در جریان موج دستگیری خانواده‌های دادخواه بازداشت و به زندان کچویی کرج منتقل شد و از شهریور ماه نیز حق تماس و ملاقات با عزیزانش از او سلب شد. پس از آن نیز در آبان ۱۴۰۱ در حالی که خانواده‌اش منتظر آزادی او با وثیقه و تحت عنوان مرخصی استعلاجی بودند به سلولی انفرادی در زندان زنجان تبعید شد.

 

کنش فعال با پند آموزی از دادخواهی برای رویارویی با جمهوری اسلامی

همانطور که آمد بانو «پوران ناظمی» از اعضای بیانیه ۱۴ نفر طی یک کلیپ از مردم و کنشگران سیاسی خارج از کشور درخواست نمودند که در رابطه با مادران دادخواه و اساسا «دادخواهی» به مثابه اقدامی چند جانبه و فراگیر و ملی واکنش نشان دهند. در این مانیفست (به باور ما) که بسیار راز نهفته است! نیاز به پیگیری گروههای سیاسی ایرانی در مبارزات مشترک خارج از کشور ضروری می نماید: زیرا اقدام مشترک ایرانیان خارج ازکشور می تواند هم به وحدت میدانی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی کمک کند، و نیز عامل افشای ماهیت سرگوبگرانه و ضد بشری جمهوری اسلامی گردد و همینطور می تواند به حمایت جهانی سازمانهای بین المللی حقوق بشری از جنبش زن زندگی آزادی یاری رساند. و نهایتا منجر به افزایش امید و اعتماد اجتماعی مردم نسبت به اپوزیسیون خارج از کشور شود.

کمسیون رسانه شورای ملی تصمیم

۱۷ جولای ۲۰۲۳

معلمان از کمپین معلمان حمایت کنند

کمپین یکصدهزار امضاء برای آزادی معلمان زندانی

و پایان دادن به پرونده سازی علیه فعالان صنفی

 

با درود به فرهنگیان و معلمان فرهیخته و پرتلاش

همان گونه که می دانید همکارانمان در طول بیش از دو دهه ی اخیر در میدان مطالبه گری و حق طلبی و به شیوه ای کاملا مسالمت آمیز و در چهارچوب اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی مشارکت داشته اند اما در هر نوبت مواجهه ی دولتمردان با مطالبه گری فرهنگیان  قهری و با استفاده از ابزار سرکوب بوده است. حتی در مواردی که مطالبات معلمان از سوی مجلس و دولت مورد تایید قرار گرفت و به آن ولو در اغلب موارد به شکل ناقص پاسخ داده شد، اما در کنار آن همیشه عده ای از همکاران شریف،آگاه، دلسوز، شجاع و فداکار ما گرفتار پرونده سازی و مجازات و گاهی احکام سنگین اخراج و زندان شده اند چنانچه در ماجرای رتبه بندی نیز شاهد تکرار این موضوع منتهی به شکلی بسیار شدیدتر وگسترده تر بوده ایم. صدور احکام زندان های طولانی مدت برای همکاران در استانهای مختلف و پرونده سازی در دادگاه ها و هیئت های تخلفات اداری و صدور احکام اخراج، بازخریدی، بازنشستگی اجباری، و انفصال برای صدها معلم در سراسر کشور از جمله این موارد است.

با این وصف، هفته ی گذشته ۱۲۰۰ نفر از معلمان تصمیم گرفتند تا با نوشتن نامه به رئیس قوه قضاییه و ارسال رونوشت برای رؤسای مجلس و دولت این موضوع را به اطلاع سران قوا رسانده و از این طریق آزادی فعالان صنفی و پایان دادن به برخوردهای امنیتی و پرونده سازی علیه آنها را درخواست نمایند اما متاسفانه این نامه از سوی قوه قضاییه و ریاست جمهوری پذیرفته نشد. و عملا نشان دادند که رفتاری تا این اندازه مدنی و قانونی نیز از سوی مسئولین مورد پذیرش نیست. فرضیه ای که با این رفتار در ذهن ما ایجاد گردید این بود که شاید مسئولان تصور می کنند از میان جمعیت بیش از یک میلیون نفری معلمان شاغل و بازنشسته فقط کمتر از یکدهم درصد آنها به مشکلات ایجاد شده برای همکاران اگاه، شجاع و پیشرو در مطالبه گری توجه دارند و به همین دلیل این مسئله قابل اعتنا نیست.

از اینرو تصمیم گرفتیم این موضوع را از طریق ایجاد این کارزار در فضای مجازی با همه همکاران شاغل و بازنشسته در سراسر کشور در میان بگذاریم تا میزان حمایت از این عزیزان و درخواست آزادی معلمان زندانی و پایان دادن به پرونده سازی در دادگاه ها و هیئت های تخلفات و رفع اتهامات امنیتی از فعالان صنفی و برگزاری دادگاه های آتی طبق اصل ۱۶۸ قانون اساسی به صورت علنی و باحضور هیئت منصفه از طریق دست کم یکصد هزار امضاء همکاران شاغل و بازنشسته برای مسئولین مشخص گردد.

بنابراین از شما معلم گرامی درخواست داریم که با ورود به لینک کارزار پس از امضاء این نامه لینک آنرا برای سایر همکاران نیز ارسال فرمایید تا با ثبت حداقل یکصدهزار امضاء پیام اتحاد خودمان را به گوش همه مسئولین برسانیم.  با سپاس!

معلمان ایران

آیا چیزی در نظر دارید که نیاز به تغییر دارد؟

با سکوت چیزی تغییر نمی‌کند. مولف این دادخواست تصمیم گرفت و پافشاری کرد. آیا شما نیز همین کار را می‌کنید؟ با ایجاد یک دادخواست شما می‌توانید جنبش جدیدی را آغاز کنید.

کمپین یکصدهزار امضاء برای آزادی معلمان زندانی و پایان دادن به پرونده سازی علیه فعالان صنفی – Petitions.net

 

 

 

ماجرای ورود نیرو‌های حشدالشعبی به دانشگاه‌های ایران چیست؟

ماجرای ورود نیرو‌های حشدالشعبی به دانشگاه‌های ایران چیست؟

تفسیرخبر

امضای توافقی برای جذب دانشجو از گروه نظامی حشدالشعبی عراق بدون در نظر گرفتن معیار‌های علمی غیرمنطقی به نظر می‌رسد، اما شواهد نشان می‌دهد سابقه آن به دولت اصلاحات برمی‌گردد و در همه این سال‌ها نهاد‌هایی نظیر سپاه قدس و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در اعطای پذیرش به دانشجویان خارجی (اما وابسته به ارگانهای نظامی و ایدئولوژیک) نقش مهمی بازی کرده‌اند!

لیلا فرهاد گزارش می دهد که «معاون تعلیم و تربیت گروه نظامی عراقی حشدالشعبی از انعقاد یک توافق با دانشگاه تهران برای اعزام دانشجو به این دانشگاه خبر داده است. «حسین موسوی بخاتی» مقام حشدالشعبی در یک نشست با حضور رئیس دانشگاه تهران گفته «در سفری که به تهران داشته توافق همکاری با دانشگاه تهران را منعقد کرده است». رویداد۲۴

«مصطفی رستمی» نماینده رهبری در دانشگاه‌ها در این نشست از حضور نیرو‌های حشدالشعبی در دانشگاه‌های ایران استقبال کرده و گفت: «ما ضمن استقبال از مراودات علمی و فرهنگی با کشور دوست و برادر عراق و برادران مجاهدمان در حشدالشعبی، آمادگی خود را برای هرگونه همکاری و همیاری اعلام می‌داریم».

خبرگزاری تسنیم و نزدیک به سپاه نوشته است که، حجت‌الاسلام سید حسین موسوی بخاتی، معاون تعلیم و تربیت بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) در این نشست اعلام کرده که «سابقه فعالیت‌های آموزشی و همکاری با دانشگاه‌های ایران به قبل از تاسیس حشدالشعبی بر می گردد که در آنزمان، مدارس و موسسات ویژه مجاهدان داشتیم. پیش از تشکیل حشدالشعبی و با نظارت ابومهدی المهندس، 95 نفر از دانشجویان ما برای تحصیل در دانشگاه‌های ایران اعزام شدند. «شهرخبر»

«محمد مقیمی» رئیس دانشگاه تهران که طرف توافق حشدالشعبی بوده هم در توضیح گفته هدف‌گذاری اصلی این دانشگاه را «روی دوستان‌مان در حشدالشعبی» قرار دادیم و «بسترسازی برای پذیرش دانشجویان کشور‌های محور مقاومت!» را با همین دیدگاه با جدیت دنبال می‌کنیم.

برخی منتقدان می‌گویند ورود نیرو‌های حشد الشعبی عراق به دانشگاهی نظیر دانشگاه تهران به معنای نشستن آن‌ها بر کرسی داوطلبان ایرانی است که بعضا سال‌ها منتظر چنین فرصتی بوده‌اند؛ اما گزارشها نشان می دهند که جمهوری اسلامی در جذب نیروهای نظامی نیابتی به مراکز آموزش عالی قبل از انقلاب زن زندگی آزادی بصورت رویه استراتژیک و بر پروژه «محور مقاومت» طرح ریزی شده بود. که جذب نیروهای حشدالشعبی در دانشگاههای کشور بر این سیاق ادامه یافته است. خصوصا پس از جنبش انقلابی اخیر در ایران، برای حفظ و تداوم سیطره جمهوری اسلامی حضور نیروهای نیابتی در مراکز آموزشی اولویت اساسی در کنترل حرکتهای مبارزاتی محسوب می گردد.

سابقه جذب دانشجو بر اساس معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک

برای روشن شدن مطلب باید به تاریخچه اعطای بورسیه و جذب دانشجوی خارجی در ایران بعد از انقلاب و عملکرد دولت ابراهیم رئیسی در امتداد این سابقه اشاره کرد. سابقه جمهوری اسلامی نشان می‌دهد این اولین بار نیست که نهاد آموزش عالی کشور بدون در نظر گرفتن ضوابط علمی و با اهداف سیاسی اقدام به پذیرش دانشجوی خارجی می‌کند.

پیشینه اختصاص اولین بورسیه‌های تحصیلی ایران به سال ۱۳۷۶ برمی‌گردد. دراین سال «شورای فلسطین و دانشگاه» با ابتکار مصطفی معین وزیر وقت وزارت فرهنگ و آموزش عالی و در راستای «قانون حمایت از انقلاب مردم فلسطین» تشکیل شد. این شورا به ریاست مصطفی معین علاوه بر تصویب آئین‌نامۀ حمایت از پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌های مرتبط با مسئلۀ فلسطین، فعالیت‌های دیگری از جمله راهراندازی مرکز مطالعات عالی و دبیرخانۀ دائمی فلسطین، برگزاری جشنواره‌های مرتبط با مسئلۀ فلسطین و اعطای فرصت تحصیل به دانشجویان فلسطینی، اردنی، سوری و لبنانی را هم در دستور کار داشت.

در واقع شورای فلسطین و دانشگاه زمینه تشکیل اداره‌ای تحت عنوان دانشجویان غیر ایرانی را در معاونت دانشجویی فراهم ساخت و به تدریج جذب دانشجو، با اولویت کشور‌های ذکر شده، آغاز شد.

بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از مهمترین اهداف جذب و آموزش دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های کشور، «تربیت سفیر فرهنگی» و «برقراری تعاملات علمی- فرهنگی و اجرایی پس از فراغت از تحصیل» آنان است.

تاکید این شورا بر مقوله فرهنگ و تعریف سیاسی که حاکمیت از این مفهوم دارد نشان می‌دهد جمهوری اسلامی در حوزه جذب دانشجوی خارجی، نگران ایماژی (تصویر یا انگاره ذهنی) است که از سیاست ایران در ذهن فارغ‌التحصیلان خارجی باقی می‌ماند و ممکن است مانند یک شمشیر دولبه عمل کند و آن‌ها را به اپوزیسیون یا به سفیر فرهنگی تبدیل کند.

«سعیده سعیدی» استادیار موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در مهرماه ۱۴۰۰ گزارشی با عنوان «فرصت‌ها و تهدید‌های حضور اتباع خارجی در استان تهران» تهیه کرده و در نشریه این موسسه وابسته به وزارت علوم و همچنین اداره کل اتباع و مهاجران خارجی منتشر کرده است. با استناد به گزارش موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ظاهرا نهاد‌های مختلف غیر رسمی و غیر عرفی در جذب دانشجویان خارجی دخالت دارند. از جمله این نهاد‌ها که سعیدی هم در گزارش خود به آن اشاره کرده می‌توان به «موسسه خرد ورزان» که تحت عنوان «پایگاه فرهنگی سپاه قدس» از آن یاد کرده، اشاره می کند.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده «جامعه المصطفی العالمیه و حتی حزب‌الله لبنان و جنبش امل» هم در گزینش دانشجویان خارجی در ایران نقش بازی می‌کنند. نقش این نهاد‌ها در شکل‌دهی ایماژ دانشجویان از جامعه ایران بعد از ورود آن‌ها به دانشگاه‌های کشور تمام نمی‌شود. «موسسه خردورزان» هم فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی مشابهی برای دانشجویان دارد و سالانه ضیافت‌هایی نظیر افطار برای دانشجویان کشور‌های مسلمان ترتیب می‌دهد.

با وجود پیشینه نظام آموزش عالی کشور در جذب دانشجو با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک و شروع این نهضت در دولت اصلاحات، شاید بتوان گفت این اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که همه تعارفات کنار گذاشته شده و به طور رسمی با یک نیروی غیرعلمی و شبه‌نظامی برای پذیرش دانشجو توافق امضا شده است.

اگر چنانچه در گذشته تلاش جمهوری اسلامی برای حفظ نیروهای نیابتی پمپاژ پول و امکانات به آنان در کشورهای هدف بود، هم اینک با جذب حداکثری این نیروها به داخل کشور و به مراکزی که احتمال کنش مستقل از حکومت می رود، تلاش می شود که کنترل نافرمانی مدنی بشکل نظامی و توسط نیروهای خارجی بیش از گذشته تسهیل گردد!

گروه خبر- کمسیون رسانه «شمت»

۱۱ یونی ۲۰۲۳