بازدیدها: 1
“Never think that war, no matter how necessary, nor how justified, is not a crime.”
«هرگز تصور نکن که جنگ، هرچقدر هم که ضروری یا موجه به نظر برسد، جرم نیست».
ارنست همینگوی
در جهان پرآشوبی که زندگی میکنیم، حکومت اسلامی بار دیگر جنگی خانمانسور بر مردم ما تحمیل کرده است. در یک سو، رژیمی در اسرائیل با قدرت نظامی گسترده و بیپروا بنام بقای خود به ایران حمله کرده است. در سوی دیگر، رژیم اسلامی ایران که خود در سرکوب مردم از خشونت پروا ندارد، شعار نابودی اسرائیل میدهد و همزمان میکوشد به سلاح هستهای دست یابد، شعار مقاومت میدهد، بر طبل جنگ میکوبد و با موشک و پهپاد، آتش را گسترش میدهد. هر دو، مدعی دفاعاند. اما واقعیت این است که مردم هر دو سوی این جنگ، هزینهاش را با جان و زندگی خود میپردازند.
در این میان، ما مردم ایران که سالهاست در سایهی سرکوب، تبعیض، فقر و جنگ روانی زندگی میکنیم، باید از خود بپرسیم: در این وضعیت چه باید کرد؟
رژیم اسلامی شعار «مقاومت» میدهد؛ مردم را به فداکاری برای آرمانهای ایدئولوژیک ضدمردمی و ضدایرانی خود فرا میخواند. اما هیچگاه از مردم پرسیده است: آیا مردم این حکومت و این ایدئولوژی جنگطلب و تبعیضآمیز را قبول دارند؟ آیا مردم حاضرند برای آرمانی که هرگز فرصت نقدش را نداشتهاند و قبولش ندارند برای صدورش، تاوان دهند؟ آیا مردم میخواهند با اسرائیلی که هیچ مرز مشترک و اختلاف ارضی ندارند، بجنگند؟
حقیقت این است که جنگطلبی، حتی با شعار عدالت و یا حفظ امنیت در نهایت زندگی مردم را نابود میکند. همان مردمی که نان شب ندارند، در صف دارو میمانند، و فرزندانشان آیندهای ندارند. بیکاری، گرانی و تبعیض آنها را از پای در آورده است.
در جهانی که رسانههای رسمی و شبهرسمی هر روز ما را با صدای طبل جنگ، «جهاد»، «انتقام» و «دشمن» احاطه کردهاند، اولین و شاید مهمترین وظیفهی ما، رد کردن روایت جنگطلبانه است. نه به این معنا که سادهلوح باشیم یا ظلمها را نبینیم. بلکه به این معنا که: خواهان زندگی برای همهی انسانها باشیم، نه فقط برای «مردم خود.» جنگ را نه افتخار، بلکه تراژدی انسانی بدانیم. اجازه ندهیم جنگ، صدای آزادی، عدالتخواهی و کرامت ما را خاموش کند.
در جامعهای که فضای اعتراض و انتخاب را بستهاند، مقاومت مدنی میتواند شکلهایی آرام، هوشمندانه و ماندگار داشته باشد: در جمعهای کوچک، خانوادهها، شبکههای مجازی آگاهیرسانی شود. از قربانیان هر دو سوی جنگ حمایت اخلاقی و رسانهای شود. تأکید بر اینکه نه نتایاهو، نه جمهوری اسلامی، نمایندهی ما نیستند. ما با مردم هستیم، نه با دولتهای جنگطلب. زنده نگهداشتن روایتهایی که جنگ را نقد میکنند، نه روایتهایی که آن را توجیه میکنند.
برای ما که سالهاست قربانی جنگهای نیابتی، تحریم، فساد و سرکوب هستیم، روشن است: ما صلح میخواهیم. ما کرامت انسانی میخواهیم. ما آیندهای میخواهیم که فرزندانمان مجبور نباشند، مثل ما، در ترس و سرکوب و بیسرانجامی بزرگ شوند. هیچ حکومتی، هیچ ارتشی، و هیچ عقیدهای حق ندارد به نام «امنیت» یا «مقاومت»، ما را از زندگی محروم کند. نه بمب اسرائیل، نه موشک و پهپاد ایران، نه فقر تحمیلی، نه تبلیغات جنگطلبانه، هیچکدام ما را نمایندگی نمیکنند. ما صدای دیگری هستیم: صدای زندگی، صدای صلح، صدای انسان و انسانیت.
در این شرایط، ما چه کار باید بکنیم؟
ما میتوانیم با مطالعه، آگاهیرسانی و گفتوگو در سطح خانواده و جامعه، جلوی «تبلیغات» و نفرتپراکنی را بگیریم. تأکید بر انسانگرایی، ضدیت با جنگ و حمایت از قربانیان هر دو سوی درگیری، راهی برای مقاومت در برابر سیاستهای جنگطلبانه است. حفظ امید، هویت انسانی و انساندوستی در شرایط سرکوب و فشار سیاسی، نوعی مقاومت اخلاقی است. اعتراضات مدنی، حتی اگر در قالبهای غیرمستقیم و نمادین (هنری، فرهنگی، رسانهای) باشد، میتواند صدای مخالف جنگ و خشونت را تقویت کند.
پیوند با حرکتهای صلحطلبانه و ضدجنگ در منطقه و جهان (مثلاً با روشنفکران یا فعالان ضد جنگ در سراسر جهان، اسرائیل، فلسطین، لبنان و…) اهمیت دارد. با هر امکانی که داریم هماهنگ و همصدا از نهادهای بینالمللی، دولتها، شخصیتها بخواهیم برای توقف جنگ اقدام کنند.
حتی در شرایط سرکوب، سکوت نکردن و سخن گفتن از صلح، نشانهی زندگی و مقاومت است. یکی از بزرگترین مسئولیتهای مردم، بهویژه روشنفکران و روزنامهنگاران، ایجاد روایتی مستقل از دولتهای جنگ طلب است: مخالفت همزمان با جنگطلبی اسرائیل و جمهوری اسلامی. این روایت باید صدای قربانیان را به گوش دنیا برساند، نه توجیهگر یک طرف و محکومکنندهی طرف دیگر باشد.
جنگ و خشونت، هرچند با شعار «دفاع»، «مقاومت» یا «امنیت» توجیه شوند، در نهایت ویرانگر زندگی انسانیاند. مردم باید مدافع صلح، عدالت، و کرامت انسانی برای همهی انسانها باشند؛ چه در تهران، چه در تلآویو، چه در غزه. فردا تاریخ و فرزندانمان، ما برای سکوتمان در مقابل جنگطلبان محکوم خواهد کرد.
در حالی که رژیمها در ایران و اسرائیل تقابل نظامی گسترش را میدهند؛ اهداف غیرنظامی و اماکن مسکونی را بمباران میکنند؛ زنان و کودکان را میکشند؛ ما باید هوشیار، اخلاقمدار، و پیگیر صلح و آگاهی باشیم. این کار آسان نیست و نیازمند شجاعت مدنی، همبستگی اجتماعی، و روایتی مستقل از قدرتهای حاکم جنگطلب است.
احد قربانی دهناری
۲۶ خرداد ۱۴۰۴ – ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵
0 Comments