بازدیدها: 2
سروش آزادی
بحران انرژی در ایران به نقطهای بحرانی رسیده و تأثیرات گستردهای بر صنایع کشور گذاشته است. قطع مداوم برق و گاز، همراه با کاهش تولید، زیانهای سنگینی را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. طبق گزارشهای سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی، زیان ناشی از قطعی برق در سال ۱۴۰۳ به ۴۴.۷ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به سال ۱۴۰۰، هشت برابر افزایش داشته است. مرکز پژوهشهای اتاق ایران نیز برآورد کرده که خسارت روزانه ناشی از توقف تولید و توزیع برق به ۱۷,۹۷۳ میلیارد تومان میرسد که از این مقدار، ۹,۲۱۸ میلیارد تومان آن مربوط به بخش صنعت است.
این گزارش، که بر اساس اطلاعات ارائهشده توسط علی ایوبی در روزنامه هممیهن (۳۰ بهمن ۱۴۰۳) و دادههای رسمی از مرکز پژوهشهای مجلس، اتاق بازرگانی، و وزارت صمت تدوین شده، به بررسی اثرات گسترده بحران انرژی بر تولید، اشتغال، و صادرات پرداخته است. همچنین، اظهارات فعالان صنعتی و مقامات دولتی از جمله محمدرضا نجفیمنش، رئیس انجمن قطعهسازان، و مسعود بختیاری، رئیس سندیکای صنایع کنسرو، نشان میدهد که این بحران تنها محدود به یک بخش خاص نیست و تهدیدی جدی برای کل زنجیره تولید کشور به شمار میرود.
در سالهای اخیر، ایران با چالشهای متعددی در زمینه تأمین انرژی روبهرو بوده است که این مشکلات بهویژه در فصول سرد و گرم سال نمود بیشتری داشته است. بحران ناترازی برق، که در تابستانهای اخیر به مرز بیسابقهای رسیده، همزمان با کمبارشیهای گسترده و افزایش مصرف انرژی، مشکلات جدی در تأمین برق و گاز برای نیروگاهها ایجاد کرده است. این مسائل نهتنها بر عملکرد صنایع کشور تأثیرگذار بوده بلکه زندگی روزمره مردم را نیز تحتالشعاع قرار داده است. در این میان، تأثیرات اقتصادی و اجتماعی بحران انرژی، از جمله تشدید فقر و افزایش بیکاری، بهطور فزایندهای قابل توجه است.
گزارش پیش رو به تحلیل این چالشها پرداخته و بر اهمیت نقش حاکمیت سیاسی ایران تأکید میکند. این گزارش مدعی است که ناکارآمدی در مدیریت کلان اقتصادی و عدم توانایی در حل ابرچالشهایی که بر زندگی میلیونها ایرانی تأثیر مستقیم دارد، موجب شده است تا جمهوری اسلامی در برنامهریزیهای دقیق و مدیریت منابع انرژی برای حل یا جلوگیری از بحرانهای بیشتر ناتوان باشد.
افزایش زیان صنایع در پی کاهش برق تحویلی
طبق گزارش سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی، قطعی برق در سال ۱۴۰۳ نسبت به سالهای گذشته شدت بیشتری یافته است. میزان خسارت صنایع مستقر در شهرکهای صنعتی از عدمالنفع ناشی از قطعی برق به شرح زیر است:
سال ۱۴۰۰: ۵.۴ هزار میلیارد تومان
سال ۱۴۰۱: ۶ هزار میلیارد تومان
سال ۱۴۰۲: ۸.۴ هزار میلیارد تومان
سال ۱۴۰۳: ۴۴.۷ هزار میلیارد تومان
این زیان در مقایسه با سال قبل ۵ برابر و نسبت به سال ۱۴۰۰، هشت برابر شده است. همچنین، کاهش ارزش تولیدات صنعتی ناشی از قطعی برق در سال ۱۴۰۰ معادل ۴۰ هزار میلیارد تومان، در سال ۱۴۰۱ حدود ۷۱ هزار میلیارد تومان و در سال ۱۴۰۲ حدود ۱۸۳ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
طبق اعلام مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، میزان کسری برق شهرکها و نواحی صنعتی تا پایان خرداد ۱۴۰۳ معادل ۹۴۷۵ مگاوات بوده و ۲۲ درصد از کل زمان مصرفی صنایع در سال جاری به دلیل اعمال محدودیتهای برق از بین رفته است.
اثرات منفی قطعی برق بر تولید و اقتصاد
مسعود بختیاری، رئیس هیئتمدیره سندیکای صنایع کنسرو ایران، از افزایش هزینههای تولید و کاهش تیراژ محصولات خبر داده و تأکید کرده است که صنایع غذایی به دلیل ماهیت فسادپذیر مواد اولیه و محصولات نهایی بیشترین آسیب را دیدهاند.
برآوردها نشان میدهد که زیان روزانه قطعی برق در بخش صنعت در سال ۱۴۰۲ بیش از ۵۸۴۳ میلیارد تومان بوده و برای سال ۱۴۰۳ با احتساب تورم به ۸ هزار میلیارد تومان رسیده است.
طبق گزارش کمیسیون صنعت، خسارت روزانه برخی صنایع به شرح زیر است:
تولید فلزات پایه: ۹۰۰ میلیارد تومان
مواد شیمیایی: ۶۶۰ میلیارد تومان
فرآوردههای معدنی غیرفلزی: ۶۲۴ میلیارد تومان
همچنین، خسارت روزانه ناشی از قطعی برق در سایر بخشهای اقتصادی شامل:
تولید، انتقال و توزیع برق: ۱۷,۹۷۳ میلیارد تومان
حملونقل، انبارداری و پست: ۱,۷۹۵ میلیارد تومان
کشاورزی: ۱,۳۸۸ میلیارد تومان
زیانهای کلان و ناترازی انرژی
بررسیها نشان میدهد که زیان کل صنایع از قطعی برق تا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. در صنایع فلزی، کاهش صادرات تا ۸ میلیارد دلار پیشبینی شده و ضرر روزانه بخش معدن نیز ۴۱ هزار میلیارد تومان گزارش شده است.
طبق اظهارات کارشناسان، برای جبران کسری ۲۰ هزار مگاواتی ناترازی برق، به ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری و برای بهروزرسانی شبکه انتقال برق به ۲۵ میلیارد دلار نیاز است. در حال حاضر، ۳۶ درصد برق کشور در بخش صنعت، ۳۱ درصد در بخش خانگی، ۱۴ درصد در کشاورزی و ۹ درصد در مصارف عمومی مصرف میشود.
واکنش دولت و آینده صنایع
محمدرضا نجفیمنش، رئیس انجمن قطعهسازان خودروی ایران، اعلام کرده که قطعی برق باعث کاهش ۲۰ ساعت کاری در ماه شده و فشار زیادی بر واحدهای تولیدی تحمیل کرده است. همچنین، افزایش هزینه تولید و کاهش قدرت رقابتی صنایع در برابر محصولات چینی از دیگر نگرانیهای تولیدکنندگان است.
وزیر صمت نیز با اشاره به بحران انرژی اعلام کرده که سهمیه حداقلی گاز که به تصویب هیئت دولت رسیده بود، به صنایع داده نشده و این مسئله افت شاخص رشد تولید را به دنبال داشته است. در تابستان ۱۴۰۳، رشد بخش صنعت منفی ۲.۲ درصد و رشد بخش معدن منفی ۱۱.۶ درصد گزارش شده است. او هشدار داده که تابآوری صنایع به انتها رسیده و عدم حمایت از تولید، تبعات اجتماعی و اقتصادی جبرانناپذیری خواهد داشت.
بحران انرژی در کشور نهتنها موجب زیانهای سنگین به صنایع شده، بلکه کاهش تولید، افزایش بیکاری و افت صادرات را نیز به همراه داشته است. در شرایط فعلی، ضروری است که دولت راهکارهای فوری برای حل ناترازی انرژی و حمایت از صنایع در نظر بگیرد، در غیر این صورت، اقتصاد کشور با بحرانهای جدیتری مواجه خواهد شد. این تأثیرات را میتوان به شکلهای مختلف توضیح زیر مورد شناسایی قرار داد:
تأثیر بحران انرژی بر افزایش فقر مردم
خاموشیهای صنعتی و خانگی- خاموشیها میتوانند موجب اختلال در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی شوند. در بخش خانگی، مردم ممکن است با قطعی برقهای مکرر مواجه شوند که به شدت بر راحتی و کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارد. در شرایطی که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، این خاموشیها میتواند فشار مالی بیشتری به آنها وارد کند.
افزایش هزینههای انرژی- اگر مشکلات تأمین برق ادامه یابد و برای جبران ناترازی به روشهای پرهزینه تکیه شود (مانند استفاده از سوختهای فسیلی به جای انرژیهای تجدیدپذیر)، هزینههای انرژی افزایش می یابد که قطعا فشار مالی بیشتری بر خانوارهای کمدرآمد وارد میکند.
کاهش قدرت خرید- مشکلات مربوط به تأمین انرژی و ناترازی برق توانست به افزایش قیمتها در صنایع مختلف منجر شود. این افزایش قیمتها به ویژه برای اقشار کمدرآمد که سهم زیادی از درآمدشان صرف هزینههای انرژی و مواد اولیه میشود، موجب کاهش قدرت خرید آنها خواهد شد و فقر را تشدید میکند.
تأثیر چالش انرژی بر بحران بیکاری؛
تأثیر بر صنایع- گفتیم که خاموشیها و ناترازی برق منجر به تعطیلی موقت یا کاهش فعالیتهای تولیدی در کارخانهها و صنایع گشته است. این کاهش فعالیتها، به ویژه در صنایع انرژیبر یا با تکنولوژی قدیمی، در نتیجه منجر به تعدیل نیروی کار و افزایش نرخ بیکاری گشته است.
کاهش رقابتپذیری- صنایع و کسبوکارهایی که به تأمین برق مستمر و پایدار نیاز دارند، با وجود قطعی برق یا کاهش تولید، رقابتپذیری خود را از دست داده اند. این امر نه تنها به کاهش تولید و تعطیلی بخشی از کسبوکارها منجر گشته، در نهایت به بیکاری و فشار بر بازار کار تبدیل گشت.
محدود شدن فرصتهای شغلی- ما مشاهده می کنیم که بحران تأمین انرژی باعث شد تا فرصتهای شغلی در بخشهای انرژی مانند کشاورزی، صنعت و خدمات محدود شود. این موضوع باعث گشت تا افرادی که وابسته به این بخشها هستند، شغل خود را از دست بدهند یا نتوانند به کارهای جدید دست یابند.
چشمانداز بلندمدت؛
نااطمینانی اقتصادی- بحران انرژی به نا اطمینانی اقتصادی منجر گشته است که سرمایهگذاران را از سرمایهگذاری در پروژههای جدید باز داشته. و همانطور که در منابع رسمی اشاره می شود، این کاهش سرمایهگذاری توانست بر بازار کار تأثیر منفی بگذارد و فرصتهای شغلی کمتری ایجاد کند.
ناامنی اجتماعی: مشکلات اقتصادی ناشی از بحران انرژی و تأثیرات آن بر فقر و بیکاری تونست به تشدید نارضایتی عمومی و ناآرامیهای اجتماعی منجر شود. این نارضایتیها عمدتا از شرایط اقتصادی بدتر و فقر و بیکاری ناشی از بحرانهای فوق می باشد.
۱ اسفند ۱۴۰۳
۱۹ فوریه ۲۰۲۵
0 Comments