شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

چرا جنبش زن، زندگی، آزادی به طور موقت فروکش کرد

2023-10-16

نوشته ای دیگر از شورای ملی تصمیم

Comments

جنبش‌های اجتماعی مردم را نمی‌توان درخواست کرد و هم نمی توان جلوگیری کرد. در محیطی که شرایط آن فراهم است هر آن امکان آزادی انرژی پتانسیل بیکران مردم وجود دارد. حکومت اسلامی ایران دچار ابربحران‌های گوناگون و آبستن اعتراضات بنیان‌کن است. جنبش سرنگونی‌خواه حکومت اسلامی از همان فردای انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد، گاه نفس تازه کرد، ولی دوباره با توانی بیشتر و گفتمانی روشن‌تر به یورش خود ادامه داد. این جنبش تا سرنگونی حکومت اسلامی و رسیدن به نظامی دموکراتیک، سکولار، روادار، بدون تبعیض جنسیتی و قومی و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های پیوست آن ادامه خواهد داشت. این جنبش‌ها هر بار با همبستگی ژرف‌تر، گستردگی جغرافیایی بیشتر، تنوع وسیع‌تر طبقات و قشرهای معترض، تداوم و تعداد تجمع‌ها و اعتراضات و نیز فشار شدیدتر بر حکومت، ادامه خواهد داد.

حتی مهره‌های امنیتی نظام به وجود شرایط عینی و انقلابی در جامعه ایران و خطر سرنگونی اعتراف دارند. علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: سنجش‌ها، مطالعات و شواهد رفتاری حکایت از آن دارد که به‌رغم فروکش کردن در تظاهر فیزیکی (جنبش)، ظرفیت ذهنی آن کماکان باقی است.

نگاهی می‌اندازیم به نیروی محرکه، خواست‌ها، ویژگی‌ها مثبت و منفی و دستاوردهای جنبش، دورنمای آن و وظایف ما.

فهرست مطالب

نیروی محرکه. 3

زنان. 3

جوانان. 3

اقوام 3

کارگران، کارمندان و تهیدستان. 3

دانشجویان. 3

هنرمندان و ورزشکاران. 4

خواست ها 4

رفع تبعیض… 5

نیازهای اولیه انسانی. 5

ویژگی‌های مثبت و دستاوردها 5

اراده خواهان سرنگونی. 5

خودانگیختگی. 5

توسعه گفتمان براندازی.. 6

سکولاریسم 6

تعمیق اعتراضات.. 6

شجاعت و فداکاری بی‌نظیر. 6

گسترش شیوه مبارزات.. 6

ژرفش همبستگی ملی. 7

جلب همبستگی بین‌المللی. 7

نقاط ضعف و کمبودها 7

تشکل‌گریزی.. 7

بی‌برنامه‌گی. 7

ساده انگاشتن سرنگونی. 7

الگوبرداری گزینشی. 8

عدم همبستگی ملی کامل. 8

عدم شناخت حکومت اسلامی. 8

عدم آمادگی اپوزیسیون سیاسی. 8

ادامه‌ی مبارزه 8

تقویت همبستگی ملی. 9

مبارزه با افراطی‌ها 9

آغوش باز برای ریزش.. 9

جلب حمایت جامعه بین‌المللی. 10

سازمان دادن جنبش.. 10

تبلیغ و ترویج. 10

نقشه راه روشن. 10

شورای رهبری.. 11

هیئت سخنگویان. 11

پارلمان مخالفان حکومت اسلامی. 11

دولت جایگزین. 11

کمیسیون پشتیبانی تدارکاتی از جنبش داخل. 12

استراتژی و تاکتیک‌ها 12

برای مطالعه بیشتر و آشنایی با نظرات دیگران. 13

 

نیروی محرکه

جنبش فراگیری اواخر شهریور ۱۴۰۱، «جنبش زن، زندگی، آزادی» یا «جنبش مهسا»، علیه حکومت اسلامی هرچند ادامه مبارزات پیشین مردم ما بود،  اما از لحاظ گستردگی جغرافیایی، تنوع طبقات و اقشار معترض، تداوم و تعداد تجمع‌ها و نیز شدت فشار بر حکومت، در تاریخ حکومت اسلامی بی‌نظیر بود. بیش از چهار دهه ظلم، تبعیض و غارت کشور برای جنگ‌های نیابتی گسل‌های جنسیتی، فرهنگی، نسلی، قومی، مذهبی و معیشتی پر قدرت ایجاد کرده است که پایه‌های رژیم را در حد فروپاشی می‌لرزاند.

          زنان

زنان پیشگام و الهامبخش این جنبش بودند. شجاعت، درایت و آگاهی بی‌همتای زنان ایران، که تحسین جهانیان را برانگیخت، این جنبش را به یکی از برجسته‌ترین جنبش‌های ضد تبعیض در جهان معرفی کرده است.

          جوانان

جوانان به طور وسیع در این جنبش شرکت کردند و آگاهی سیاسی، توان سازماندهی، هماهنگی و مهارت‌های میدانی بسیار عالی نشان دادند. سطح بالا آگاهی‌ در جوانان نشان می‌دهد آنها چگونه با ابتکار و خلاقیت بر سانسور رژیم و آموزش و پرورش ایدئولوژیک و خشونت‌پرور رژیم غلبه و آگاهی انسانی و سیاسی عالی کسب کرده‌اند.

          اقوام

همبستگی بی‌نظیر جنبش و حمایت همه‌ی اقوام از یکدیگر، نقشه حکومت اسلامی برای ایجاد تفرقه و دشمنی بین مردم را نقش بر آب کرده است. کردستان و بلوچستان قلب تپنده جنبش هستند. مردم در سراسر کشور از آنها حمایت می‌کنند.

          کارگران، کارمندان و تهیدستان

هرچند کارگران، کارمندان، معلمان، بازنشستگان، مال‌باختگان و تهیدستان مبارزات درخشانی علیه حکومت اسلامی در تاریخ خود دارند، ولی در جنبش ژینا فعالانه شرکت نکردند. برای به زانو در آوردن حکومت تمامیت‌خواه پیوستن گردان متشکل کارگران، کارمندان، معلمان، بازنشستگان، مال‌باختگان و تهیدستان حیاتی است.

          دانشجویان

شکل‌گیری «جنبش زن، زندگی، آزادی»، الهامبخش جنبش دانشجویی ایران شد و این جنبش بعد از یک دوره فترت طولانی، مبارزه پر شوری را آغاز کرد که با حمایت جمعی از استادان همراه بود. از آنجایی که دانشجویان، استادان و دانش‌آموزان شرکت فعال در جنبش ژینا داشتند، حکومت، برخوردهای امنیتی کرد، تعداد زیادی از دانشجویان فعال در اعتراضات سراسری را ممنوع الورود به دانشگاه و تعداد زیادی را نیز بازداشت کرد. مناسبات پادگانی و امنیتی در دانشگاه‌ها برقرار کرد. شماری از فعالان دانشجویی حکم محرومیت از تحصیل دریافت کردند و تعدادی نیز از امکانات خوابگاه محروم شدند.

دانشجویان به‌ویژه دانشجویان دختر با تن در ندادن به حجاب اجباری، نافرمانی مدنی پرشوری انجام دهند.

          هنرمندان و ورزشکاران

بخش بزرگی از هنرمندان و ورزشکاران با کنشگری و نافرمانی مدنی و آفریدن آثار حمایتی و انقلابی، با دیدار از خانواده‌های آسیبدیدگان و دادخواهان پشتیبانی شورآفرین از جنبش می‌کنند و محرومیت‌های ناعادلانه و سرکوب‌گرانه رژیم اسلامی را به جان می‌خرند.

 

خواست ها

هر چند جنبش ژینا برنامه مدونی ندارند که بتوان گفتمان، برنامه و دورنمای آنرا تدقیق کند، ولی شعارهای جنبش زن، زندگی، آزادی خواست‌ها مبارزان را به روشنی بیان می‌کند.

شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» بر مطالبات زنان استوار است و در برگیرنده‌ی بسیاری از جنبه‌ها و عناصر این خواست مردم، از آن میان پافشاری بر حقوق زنان، اتحاد علیه رژیم تمامیت‌خواه، دشمن مدرنیته و هویت جنسیتی، اختیار بر بدن برجسته است.

 در شعارها نوجوانان و جوانان، زنان و مردان و اقلیت‌های ملی و اتنیکی ایران یکصدا به استبداد و بنیادگرایی اسلامی ولایت فقیه و حکومتی مذهبی «نه» می‌گویند و حقوق انسانی برابر خود را در جامعه می‌خواهند.

نمونه‌های زیز شعارهای گویا جنبش است:

«زن، زندگی، آزادی / شادی، رفاه، آبادی»

«بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب»

«این آخرین پیامه، هدف کل نظامه»

«مرگ بر دیکتاتور»

«امسال سال خونه / سید علی سرنگونه»

« ننگ ما ننگ ما / رهبر الدنگ ما»

«فقر و فساد و بیداد / ننگ بر این استبداد»

«از کردستان تا تبریز/ صبر ما گشته لبریز»

«کردستان، زاهدان / چشم و چراغ ایران»

«از کردستان تا تهران / ستم علیه زنان»

«آذربایجان اویاخدای / کوردستانا بایاخدی»

          رفع تبعیض

در حکومت اسلامی تبعیض‌های خشن و تظام‌مندِ اتنیکی، جنسیتی و مذهبی وجود دارد. مبارزه برای رفع همه‌ی تبعیض‌ها در همه تجمع‌ها برجسته است.

          نیازهای اولیه انسانی

فقر، گرانی و بیکاری بیداد می‌کند. حق داشتن یک زندگی انسانی (معمولی) یکی از اصلی‌ترین خواست جنبش است و در شعارهای ضداستبدادی، ضدگرانی، ضد فقر بیان می‌شود.

 

ویژگی‌های مثبت و دستاوردها

جنبش زن، زندگی، آزادی دستاوردهای بزرگی دارد که زمینه‌ساز تحولاتی مهم آینده و تاثیر آن در مبارزه برای سرنگونی بی‌نهایت مثبت است.

از  میان دستاوردهای بی‌شمار جنبش می‌توان از تعمیق اعتراضات، توسعه گفتمان براندازی، شجاعت و فداکاری بی‌نظیر، گسترش شیوه مبارزات، ژرفش همبستگی ملی، جلب همبستگی بین‌المللی را نام برد.

          اراده خواهان سرنگونی

اکثریت مردم ایران با توان نهانی بی‌کران خواهان گذار از حکومت اسلامی است. این پتانسیل و این اراده قوی بزرگترین سرمایه و عامل دگرگونی است که هنوز به طور کامل به میدان نیامده است.

          خودانگیختگی

جنبش ژینا خودانگیخته است. گشت ارشاد در ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ ژینا را به‌خاطر بدحجابی ربود و در بازداشت  به قتل رساند. اعتراضات ابتدا از جلوی بیمارستان کسرا شروع شد و به سرعت به طور خودانگیخته در سراسر کشور ادامه پیدا کرد.

آیا خودانگیختگی یک جنبش مثبت و قابل ستایش است یا منفی و مشکل‌آفرین؟

آیا یک جنبش بدون سازمانی پایدار، بدون رهبران و سخنگویانی که تداوم، همسو شدن نیرو، واکنش سریع و حساب شده به تاکتیک‎ها سرکوبگر دشمن،  می‌تواند پایدار بماند و دستاوردهای بازگشت ناپذیر داشته باشد؟

          توسعه گفتمان براندازی

گفتمان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر گفتمان براندازی و گذار از حکومت اسلامی که از دی ۱۳۹۶ شروع شده بود پافشاری کرده و آنرا با مبارزه با تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی توسعه داد.

طرح نظرات مختلف در جنبش نشان دغدغه کنشگران و تلاش فکری مستقل آنهاست و بسیار مبارک و مثبت است. گاه به برخی اظهار نظرها بی‌ظزفیتی نشان داده شد که باید دموکراسی، تحمل مخالفان و چندصدایی و رواداری را بیش از پیش تمرین کنیم.

          سکولاریسم

در جنبش زن زندگی آزادی، هیچ اثری از شعارهای دینی نیست. مردم ایران در عمل و با تجربه به این نتیجه رسیده‌اند که یک حکومت دینی نمیتواند جوابگوی مطالبات اجتماعی و زیستی آنها باشد. بنابراین میتوان گفت یکی از ویژگی‌های این جنبش غیردینی بودن آن است. جدایی دین از نهاد حکومت یکی از خواست‌های مردم ایران است. مردم همچنین، ریا، سالوس و قساوت مذهبی حکومتیان را در شعارهایش محکوم می‌کنند.

          تعمیق اعتراضات

جنبش از اصلاح‌طلبی گذر کرد. سرنگونی، آزادی، رفاه، رفع تبعیض قومی، جنسیتی و مذهبی را فریاد می‌کند.

هرچند در جایگزینی حکومت غیردینی اختلاف نظر‌های زیادی به چشم می‌خورد. ولی بسیار امیدبخش است که اکثریت بسیار بالایی از دینداران و غیردینداران عبور از بحران و بن بست سیاسی حکومت دینی را گذار به حکومتی غیردینی می‌دانند و بر این باورند که ساختار یک حکومت غیردینی ظرفیت تضمین حقوق تمامی افراد یک جامعه چه دیندار و چه  غیردیندار را دارد.

          شجاعت و فداکاری بی‌نظیر

شجاعت جوانان و زنان الهامبخش جهان است.

          گسترش شیوه مبارزات

در جنبش زن، زندگی، آزادی هم درونمایه و هم روش‌های مبارزه گسترش یافت. آزادی، مبارزه با تبعیض برجسته شد. مبارزات غیرمتمرکز و محله‌محور گسترش یافت.

تلاش رژیم برای به خشومنت کشاندن و مسلحانه کردن جنبش جهت توجیه سرکوب خود موفق نشد.

          ژرفش همبستگی ملی

همبستگی ملی گسترش یافت. مبارزه قهرمانانه کردستان و بلوچستان در سراسر کشور پشتیبانی شد. تلاش رژیم در برچسب تجزیه‌طلبی به اقوام ایرانی ناموفق ماند.

          جلب همبستگی بین‌المللی

فداکاری و قهرمانی مبارزان میدانی و تظاهرات گسترده پناهندگان ایرانی حمایت و ستایش نهادهای بین‌المللی، مردم و دولت‌ها را جلب کرد. عدم مشروعیت و ددمنشی رژیم را در عرصه داخلی و خارجی نشان دادند.

 

نقاط ضعف و کمبودها

جنبش زن، زندگی، آزادی با همه‌ی برجستگی خود از کمبودهای جدی رنج می‌برد.

          تشکل‌گریزی

عدم تشکل و عدم وجود فرماندهی، سخنگویی و هماهنگ کنندگی جنبش را از ادامه‌کاری و رزمندگی انداخته است. وقتی که لازم است نمی تواند خود را بسیج کند. فرصت‌ها را نمی شناسد و از دست می‌دهد و نمی تواند سنگرهای فتح شده را نگهدارد.

یک جریان شبه علمی و شبه انقلابی در شیپور جنبش بی‌سر و تشکل افقی می‌کوبد و یکی از عوامل عدم شگل‌گیری تشکل‌ شده است.

          بی‌برنامه‌گی

نتیجه خودانگیختگی نداشتن برنامه، چشم‌انداز و نقشه راه است. جنبش باید به شورای رهبری، هیئت سخنگویان و پارلمان مخالفان برانداز مجهز شود و برنامه، چشم‌انداز و نقشه راه روشن داشته باشد.

          ساده انگاشتن سرنگونی

عده‌ای سرنگونی حکومت اسلامی را ساده پنداشتند و وعده سقوط نزدیک می‌دادند. حوادث‌ تقویت کننده این ذهنیت را گزینش و  برجسته می‌کردند. ساده انگاشتن سرنگونی، در کوتاه مدت امیدواری کاذب ایجاد می‌کند و روحیه اعتراضی را بالا می‌برد و تحرک‌های مبارزاتی را گسترش می‌دهد. اما در درازمدت، به ناامیدی مبارزان و جامعه می‌انجامد.

رژیم توتالیتر در طی بیش از چهار دهه برای بقای حکومت ننگین اش با سرمایه های ملت ایران و سفره کارگران و کارمندان، معلمان و پرستاران،استحکامات قوی و گسترده ای را برای سرکوب مردم پیش بینی و تدارک دیده است. از آن میان نقش محوری رهبر و سازمان سراسری، داشتن اطاق فکر، تشکیل نیروهای نیابتی برون مرزی، کنترل سپاه در همه عرصه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی ، داشتن منابع مالی، تشکل و سازماندهی، لابیگری با دولت‌ها، داشتن رسانه های متعدد، همراهی بازو های رژیم در داخل و خارج، لشکر سایبریها در فضای مجازی، و تندروهای چپ و راست که بجای مبارزه با رژیم جنایت کار، به رقبای خود می تازند و به و تفرقه اندازی مشغولند، را باید بسیار جدی گرفت.

دیگر پیامد مخرب این ساده پنداشتن، نپرداختن به وظیفه دشوار یعنی  ایجاد رهبری و تشکل از یک سوی و بی‌توجهی و گاه کارشکنی در گسترش همبستگی ملی و نفی لزوم رواداری، ائتلاف گسترده، احترام به رقیبان همسنگر و تعامل عمیق و اجتناب از بی‌حرمتی به مبارزان رقیب در جبهه ضد تمامیت‌خواهی است.

          الگوبرداری گزینشی

هرچند در جهان هیچ نمونه‌ای از پیروزی انقلابی بدون رهبری نداریم، شبه نظریه‌پردازان ایرانی با گزینش مقطعی از نمونه‌های تحولات جهان به این توهم دامن زدند که انقلاب بدون تشکل و رهبری می‌تواند پیروز شود.

          عدم همبستگی ملی کامل

پشتیبانی تشکل‌های موجود فرهنگیان و بازنشستگان از جنبش جوانان و زنان به طور غیرقابل درکی ناچیز بود. تا زمانی که کارگران و کارمندان و بازنشستگان به این نتیجه نرسند که کرامت انسانی آنها در نظام حکومت اسلامی دست‌یافتنی نیست، پیروزی جنبش ممکن نیست.

          عدم شناخت حکومت اسلامی

جنبش از حکومت اسلامی شناخت دقیقی ندارد. نقاط قوت و ضعف حکومت اسلامی را نمی‌شناسد. جناح‌های گوناگون و تضادهای منافع آنها، جنگ قدرت در آنها و تشکیلات آن‌ها، اتاق فکر و شبکه فرمانروائی از خامنه بر زیردستان را به روشنی نمی‌شناسد.

این عدم شناخت، امکان بهره‌گیری از شکاف سرانی که آینده آنها بی‌شک سرنگونی است را از جنبش گرفته است.

          عدم آمادگی اپوزیسیون سیاسی

در همه‌ی خیزش‌های مردم، از آن میان در ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، تشکل‌یافتگی، پیوند با جنبش، تاثیرگذاری بر جنبش میزان آمادگی اپوزیسیون با عظمت و گسترگی جنبش‌ها همخوانی نداشت. جنبش زن، زندگی، آزادی، استثنا نبود.

 

ادامه‌ی مبارزه

در تحلیل فروکش موقت، عده‌ای سعی می‌کنند علت را در بیرون از جنبش، به‌ویژه در برخورد کشورهای غربی و نهادهای بین‌المللی جستجو کنند. حمایت بین‌المللی و گسترش مبارزات داخلی برهم تاثیر متقابل دارند. ولی تعیین‌کننده جنبش داخلی است.

با توجه به تغییرات سریع در توازن قوا در جامعه ما و تغییرات پی در پی در سطح بین‌المللی ما نمی توانیم نسخه ای از پیش تعین شده ارائه نمائیم. ولی، با آگاهی از ضعف و قوت جنبش براندازی تا کنون، باید یورش بعدی را آگاهانه‌تر، آماده‌تر، مصمم‌تر و مجهزتر ادامه دهیم.

باید به یک جبهه گسترده ضد «حکومت اسلامی» برسیم. آینده جمهوری و یا پادشاهی بودن مهم نیست بلکه دموکراسی، آزادی و تعهد به حقوق بشر و رواداری تعیین کننده است.

اکنون سازمان دادن یک شورای رهبری مورد قبول و حمایت اکثریت مردم در داخل و خارج  که جنبش را نمایندگی کند، یک تیم سخنگوی جمبش، مجلس (پارلمان، کنگره) از مبارزان که با کمک یا برای حمایت از شورای رهبری تشکیل شود، مهمتر از همه سازمان تدارکات (لوجستیک) گسترده برای حمایت از جنبش بسیار ضروری است.

مشکل تلفیق عدم تمرکز برای کاهش ضربه‌پذیری و همگامی برای هم‌جهت کردن نیروها را باید خلاقانه به آن اندیشید و راه حل مناسب یافت.

          تقویت همبستگی ملی

هر گونه ایجاد انشقاق و درگیری در جنبشِ براندازی به نفع رژیم است. با سیاست حداقل اشتراک و حداکثر همکاری باید یک جبهه گسترده با همبستگی عمیق بوجود آورد. با تمرین دموکراسی و رواداری و نشان دادن پختگی، مهارت و درایت اعتبار کسب کرد و پشتیبانی داخلی و خارجی را جلب نمود.

          مبارزه با افراطی‌ها

تندروهای گوناگون  که در سطح جنبش با عدم درک نیاز یک جبهه گسترده ضد «حکومت اسلامی» از ایجاد جبهه گسترده جلوگیری می‌کنند؛ با حکومت اسلامی همسو می‌شوند؛ نیروهای جنبش را در تنش‌های داخلی هرز می‌دهند؛ در توده‌ها ناامیدی ایجاد می‌کنند؛ پشتیبانان بین‌المللی جنبش را منفعل می‌کنند.

عدم مقابله با تندروها انرژی مبارزاتی را صرف درگیری‌های درون‌جبهه می‌کند و جنبش را از دفاع زندانیان، آسیب‌دیدگان و تمرکز بر سرنگونی باز می‌دارد. (این تندروی‌ها در همه بلوک‌ها و احزاب، در چپ و راست، جمهوری‌خواه و سلطنت‌طلب، و مبارزان حقوق زنان و اقوام دیده می‌شود.)

با هر نیرویی که در جنبش شکاف و جدائی ایجاد می‌کند باید با قاطعیت برخورد کرد. رهبران این احزاب و یا نحله فکری باید با آنها برخورد و از آنها اعلام برائت کنند. احزاب و تودهها باید آنها طرد کنند.

          آغوش باز برای ریزش

ملاک باید حال افراد باشد. آغوش جنبش براندازی باید برای کسانی که از حکومت می‌بُرند و به گذار از رژیم می‌رسند، باز باشد.

          جلب حمایت جامعه بین‌المللی

هرچند مبارزه مردم در داخل در سرنگونی حکومت اسلامی اصلی‌ترین عامل است ولی حمایت بین‌المللی و انزوای حکومت در سطح بین‌المللی بر جنبش تاثیر مثبت دارد. جامعه بین‌المللی، تا زمانی که انسجام، همبستگی گسترده، دموکراسیب، رواداری و نمایندگی شناخته شده از جنبش نبیند، منفعت خود را در معامله و سازش با قدرت مستقر می‌بیند.

جنبش باید با یک هیئت قوی سخنگویان با دولت‌ها لابیگری کند. دفاع دولتی از دولت دیگر بر مبنای منافع ملی آن شکل می گیرد. ما باید با نشان دادن بی‌آیندگی، جنایات و ماجراجویی حکومت اسلامی و ایجاد روابط دوستانه با افراد موثر و نمایندگان مجالس و دولت‌ها حمایت آنها را  به نفع جنبش جلب نمائیم و در انزوای حکومت ولایت مطلقه فقیه بکوشیم.

نامه نگاری، تماس تلفنی و ملاقات حضوری با شخصیتهای سیاسی و نمایندگان مجلس کشورهای اروپایی و آمریکا و همچنین مقامات سازمان ملل و مقامات سایر ارگانهای بی‌ المللی مانند صلیب سرخ، عفو بی‌ الملل ،‌ پزشکان بدون مرز و فعالان رسانه‌ای بسیار مهم است.

          سازمان دادن جنبش

دموکراسی بدون وجود احزاب سیاسی راست، میانه و چپ شکل نمی‌گیرد و بدون تشکل‌های صنفی، مدنی و محیط زیستی ریشه نمی‌گیرد، دوام نمی یابد و ژرف نمی‌شود. هر گونه تشکل ستیزی و به هر بهانه‌ای مبارزه علیه دموکراسی است.

مبارزان، احزاب سیاسی، شخصیت‌ها، تشکل‌های صنفی، مدنی، زیست‌محیطی باید به مردمی که به خیابان می‌آیند بگویند چطور پتانسیل عظیم نارضایتی، اعتراضات مردمی و اعتصابات صنفی و دانشجویی و دادخواهی را برای سرنگونی نظام یکسو کنند و برای سرنگونی به‌کار بگیرند و از شهروندان میدانی مبارز در مقابل سرکوب رژیم پشتیبانی ‌کنند.

یک نقشه راه روشن برای رسیدن به نظامی دموکراتیک و سکولار، شکل گرفتن شورای رهبری، هیئت سخنگویان، تشکیل پارلمان مخالفان خواهان گذار و دولت موقت، تشکیل کمیسیون پشتیبانی تدارکاتی از جنبش داخل است.

          تبلیغ و ترویج

روشنگری، تبلیغ و ترویج بسیار مهم است حضور در رسانه‌های مستقل و تویت آنها و مبارزه با دروغ‌پراکنی و تفرقه‌اندازی رژیم و تندروهای چپ و راست، گفتگوی مستقیم با مردم از طریق سخنگویان جنبش تعیین کننده و انسجام‌بخش است.

تشکل‌های زیادی نقض حقوق بشر، وضعیت زندانیان را در ایران را رصد می‌کنند. از آنها قدردانی کنیم و پژوهش‌ها و گزارش‌های آنها را با تمام توان خود همرسانی کنیم.

          نقشه راه روشن

سرنگونی حکومت اسلامی یک پروژه‌ی کلان و پیچیده است. یک دستگاه عظیمی که با شعار “حفظ النظام الإسلامي من أوجب الواجبات” حاضر به هر جنایت، فریب، دروغ و وطن‌فروشی برای حفظ نظام است. شورا رهبری و پارلمان مخالفان باید نقشه راه روشنی برای سرنگونی رژیم داشته باشد.

مسائل مرتبط با سرنگونی رژیم  اسلامی بسیار پیچیده و حساس هستند. در یک نقشه راه برای تغییرات سیاسی و اجتماعی در ایران باید چگونگی کسب قدرت و استراتژی کلان در دوران مبارزه برای سرنگون، دوران خلاء قدرت، و دوران استقرار حکومت دموکراتیک و سکولار ترسیم شود.

          شورای رهبری

مبارزه برای سرنگونی ایران روندی پیچیده است. با دشمنی که با صرف پول هنگفت، نیروی انسانی عظیم و امکانات فنی و تکنولوژیک پیشرفته، پیوسته کنش‌های اپوزیسیون را زیر نظر دارد. تاکتیک‌ها و استراتژی خود را تدقیق و هماهنگ می‌کند. برنامه پیچیده و پوشیده برای نفوذ، تفرقه، دروغ‌پراکنی، ترور و لابیگری دارد. در مقابل اپوزیسیون از کمترین همگامی و همسویی نشانی نیست. هدایت مبارزه علیه دشمن فریبکار و شیاد به یک شورای رهبری زیرک، کارا و مدبر نیاز دارد.

در شورای رهبری باید همه‌ی نیروهای سیاسی و اجتماعی نمایندگی داشته باشند: زنان، جوانان کارگران، کارمندان، جمهوریخواهان، مشروطه‌خواهان، اتنیک‌ها.

          هیئت سخنگویان

جنبش باید یک هیئت سخنگویان که حداقل نمایندگان زنان، جوانان، کارگران و کارمندان و اتنیک‌ها در آن حضور دارند و به زبان‌های بین‌المللی مسلط هستند، مجهز باشد. موضع رسمی و هماهنگ کنده جنبش در سطح ملی و بین‌المللی به موقع و مداوم مطرح شود.

          پارلمان مخالفان حکومت اسلامی

پارلمان مخالفان حکومت، تصمیمات کلان جنبش را به بحث می‌گذارد.  اعضای پارلمان مستقل از شورای رهبری انتخاب می‌شوند تا نقش نظارتی بر شورای رهبری را ایفا کنند.

اعضای پارلمان مخالفان حکومت ممکن است برنامه‌ها و سیاست‌های شورای رهبری را رد کنند، پیشنهادات خود را ارائه دهند یا اقدام به رأی‌گیری برای عدم اعتماد به شورای رهبری کنند که در نتیجه ممکن است شورای رهبری باید استعفا دهد و انتخابات دیگری برگزار شود.

(رابطه شورای رهبری و پارلمان باید تدقیق شود. تشکیل شورای رهبری و پارلمان مخالفان توان سیاسی و قدرت رهبری اپوزیسیون را مشخص می‌کند و تمرین جدی برای دموکراسی و رواداری است.)

          دولت جایگزین

با تشکیل پارلمان، تشکیل مخالفان دولت جایگزین (دولت انتقالی) می‌تواند در دستور کار قرار گیرد و برنامه‌های خود را برای بازگشت به قدرت تمرین و تدارک کند.

          کمیسیون پشتیبانی تدارکاتی از جنبش داخل

کمیسیونی برای تامین نیازهای تدارکاتی جنبش تشکیل و نیازهای لوجستیک، مالی و پشتیبانی جنبش را متمرکزتر تامین کند. از کمک مالی، کمک به تشکیل و پشتیبانی از اعتصاب تا مبارزه با سانسور اینترنت، تا کمک به خانواده زندانیان سیاسی، خانواده دادخواهان و مجروحان و مصدومان مبارزه.

          استراتژی و تاکتیک‌ها

بهترین و مناسب ترین تاکتیک با توجه به وجود حاکمیتی توتالیتر و سرکوبگر، می تواند نافرمانی مدنی باشد، مثل نافرمانی جنبش مهسا زنان علیه حجاب اجباری که بصورت جمعی بسیار نتیجه بخش و موثر واقع گردید.

شورای رهبری و پارلمان مخالفان با جمعبندی تجارب مبارزه چند دهه علیه حکومت اسلامی استراتژی و تاکتیک‌های سرنگونی را تدوین و ترویج  می‌کند.

جنبش برای همسوکردن نیروهای گوناگون ار گسل‌های پرانرژی گوناگون، کانالیزه کردن انرژی پتانسیل بیکران مبارزان میدانی و تشکل‌های سیاسی، صنفی، مدنی و زیست محیطی، نیاز به سازماندهی و رهبری دارد. بدون سازماندهی و رهبری ما همواره سنگرهای تسخیر شده را از دست می‌دهیم.

شورای ملی تصمیم

۲۳ مهر ۱۴۰۲ – ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳

 

برای مطالعه بیشتر و آشنایی با نظرات دیگران

تقی روزبه، جنبش «زن زندگی آزادی»: شکست یا فروکش نسبی و موقت؟

تورج اتابکی، صد روزی که «شعار زن، زندگی، آزادی» ایران را لرزاند

حسین باستانی، بین سطور «براندازی بی‌خطر»

رادیو فردا، هشدار یک اقتصاددان (محسن رنانی) درباره نزدیکیِ جمهوری اسلامی به سقوط در نامه سرگشاده

جرج لاوسُن، در باره انقلاب زن، زندگی، آزادی

صادق زیباکلام، ایران پس از مهسا امینی

عماد بهاور، محمد زعیم‌زاده و آرش عزیزی، یک سال پس از جنبش مهسا

ف. دشتی، شکست قیام ژینا یا گسست‌های چندجانبه از واقعیت مِیدانی

محمدرضا نیکفر، بررسی اجمالی ‌وضعیت: آموخته‌هایی از جنبش زن، زندگی آزادی.

محمدرضا نیکفر، زن، زندگی، آزادی: کرامت و امید

مسعود نقره‌کار، آسیب‌شناسی جریان‌ها ی برانداز در ایران

مهرداد درویش‌پور، آسیب شناسی جنبش «زن، زندگی آزادی» و ظرفیت‌های ناشناخته آن

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

چرا نباید کشتارسال ۶۷ را فراموش کرد؟

چرا نباید کشتارسال ۶۷ را فراموش کرد؟

مسعود نقره کار پیشگفتار این مقاله ۹ مرداد ۱۳۹۲– ۳ ژوييه ۲۰۱۳ منتشر شد. از آن سال تاکنون در پیوند با کشتار سال ۶۷ اتفاقاتی افتاده که تاثید کننده وقاحت و بی پروائی  حیرت انگیز حکومت اسلامی  در جنایت پیشگی است. دو تن از اعضای هیئت مرگ (اعدام) ابراهیم رئیسی (معاون وقت...

اشتغال زنان روستایی؛ کار یا بیگاری؟

اشتغال زنان روستایی؛ کار یا بیگاری؟

نمایش مشخصات تصویر تصویری از زنان و یک مرد کارگر در یک مزرعه پیاز - عکس از ابوذر احمدی‌زاده/خبرگزاری ایرنا ۲۴ تیر ۱۴۰۳ ۱۰ دقیقه آگهی این مطلب را به اشتراک بگذارید باز کنید به شکل پی‌دی‌اف به اشتراک بگذارید از شغل به معنی کاری درآمدزا انتظار می‌رود که در وهله‌ی اول...

مهاجرانِ مهاجرستیز، مسعود نقره کار

مهاجرانِ مهاجرستیز، مسعود نقره کار

تراژدی هایی که کارشان به طنز و کمدی کشیده شده کم نیستند. یکی از کُمیک ترین‌ها ضدیت و دشمنیِ پاره هایی از کنشگران سیاسیِ و فرهنگی ایرانی مهاجر و تبعیدی و رانده شده از وطن با مهاجران است. تبلیغ و فعالیت علیه مهاجران و به سودِ مهاجرستیزان لکه سیاهی در زندگی بسیاری از...

0 Comments

0 Comments