روز شمار سالگرد جمعه ی خونین زاهدان
قدم به قدم و روز به روز ، وقایع جنبش زن، زندگی ،آزادی را که با قتل جاوید نام مهسا امینی در اواخر شهریور ماه ۱۴۰۱ رقم خورد را ورق می زنیم.هر روزش فریاد و شور و هر لحظه اش شجاعت و خون است.
در آغاز ، ژینا امینی بدست اوباش حکومت جمهوری اسلامی به قتل رسید. تهران،سقز و به سرعت تمام ایران به پا خاست.اما در دل این وقایع ، بی توجهی حکومت به درخواست مولانا عبدالغفار نقشبندی ، امام جمعه ی راسک، در رسیدگی به پرونده ی تجاوز یک فرمانده انتظامی به دختر نوجوان بلوچ و تهدید خانواده ی این نوجوان برای تکذیب خبر تجاوز ، موج خشم دیگری در ایران و سیستان و بلوچستان به راه انداخت که این واقعه، جرقه ای بر آغاز یک مبارزه بود در سیستان و بلوچستان .ژینایی دیگر ،این بار در گوشه ای دیگر از سرزمین مان.
هشتم مهرماه ۱۴۰۱ زاهدان در خون نشست.نماز جمعه پایان یافته بود . نماز گزاران در اعتراض به این موضوع و حمایت از جنبش زن،زندگی،آزادی در برابر کلانتری ۱۶ این شهر تجمع کردند.تجمع آرام بود، اما ناگهان باران گلوله و گاز اشک آور باریدن گرفت و به طرز وحشیانه ای دهها شهید و دهها زخمی بر جای گذاشت.همزمان برای جلوگیری از پوشش خبری ، اینترنت را هم قطع کردند.
سالهاست جمهوری اسلامی ، با عناوین مختلف سعی کرده است بین اقوام ایرانی تفرقه افکنی کند،اما همه چیز بر عکس شد. بلوچ و کرد و لر و تمام ایران یکصداتر و همدل تر شدند و این یگانگی را با شعارهایی بر علیه حکومت جمهوری اسلامی و در حمایت از همدیگر نشان دادند.
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر خامنه ای
خامنه ای حیاکن ، مملکتو رها کن
از زاهدان تا تهران ، جانم فدای ایران
کردستان چشم و چراغ ایران …….
و در دل این وقایع ، مولانا عبدالحمید ، امام جمعه ی اهل سنت زاهدان ، نقشی محوری در این جنبش داشته و دارد.
و از آن روز خونین که فرزندان بلوچ مان ، پاره ی تن ایران ، شجاعانه و به ناحق در خون غلطیدند، با نقش محوری مولانا عبدالحمید ، تاکنون و در طول یک سال ، زاهدان هر هفته پس از نماز جمعه ، بی وقفه حق خود و ایران را فریاد زده است.
ما در این مدت بیشترین اعدام را در پشت نقاب قاچاق مواد مخدر ، از ملت غیور بلوچ داشته ایم.
ای مردم شجاع و حق طلب سیستان و بلوچستان، ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم که جمهوری اسلامی در روز جمعه ی خونین با فرزندانمان چه کرد.
فراموش نمی کنیم که جمهوری اسلامی در طول حکومت خونینش با این سرزمین و مردمانش چه ها کرد .
قتل کودکانمان در زاهدان ، امیدها،جابرها،جوادها،سدیس ها، یاسرها ، قتل خدا نورها،صلاح الدین ها ، حمزه ها،ابوبکر و عبدالغفورها و حتی آنانکه هویتشان معلوم نشد که زنان نیز در بین شان بود ، همه را به یاد داریم و خون خواهشان هستیم.
ما صدای اذان صبح به وقت اعدام را خوب به یاد داریم که با فرزندان بلوچمان چه کردند با بیشترین آمار اعدام.
حکومت خونخوار جمهوری اسلامی با هیچ ترفندی نتوانست بین مردم ایران و اقوام غیور و هشیار ایرانی تفرقه افکنی کند.
بر ایستادگی و وحدت مردم مبارز و مطالبه گر زاهدان، سر تعظیم فرود می آوریم و نقش اساسی مولانا عبدالحمید را تحسین می کنیم.
باشد که دست در دست هم ، ایران را از یوغ این حکومت طمعکار و دزد و جلاد آزاد کرده، کشور ویران شده به دست این اوباش را با هم از نو بسازیم.
در آستانه ی سالگرد این جمعه ی خونین ، ایران یکصدا نام زاهدان ، چشم و چراغ ایران را فریاد می زند.
این زخم ،همیشه دردش بر جان ایران و ایرانی هست و ما تمام مردم ایران خونخواه ، خون فرزندانمان هستیم.
0 Comments