سروش آزادی
صدها هزار نفر از نیروهای سیاسی در فواصل سرکوبهای پنج دهه اخیر جمهوری اسلامی به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. اگر این حجم از نیروی انسانی نخبه و در عین حال مخالف که از تجربه بالای ساختاری برخوردارند و مخالف یک حکومت تمامیت خواه بودند، در هر کشوری وجود داشت، حتما بزرگترین اپوزیسیون سازگار و همگرا برای عبور از چنین حکومتی تا الان صدها سازمان سیاسی درخور تاسیس می کرد تا بتواند این رژیم پلید را ققنوس وار به زیر کشد! اما چرا اپوزیسیون ایرانی که با چنین حجمی از جایگاه، امکانات و نیروی سازمانده برخوردار است، چنین جایگاهی را ندارد؟
آیا حکومت جمهوری اسلامی آنقدر قوی، مدبر، سازمانده، و از توان بالا برخوردار است که نیروهای مخالف خود را در بدترین وضعیت قرار داده تا مکان سرنگونی و تحولات اساسی در ساختار سیاسی را نتوانند به دست دهند؟
بررسی بعضی علل عدم تحقق سرنگونی جمهوری اسلامی
دلایل مختلفی برای عدم موفقیت اپوزیسیون ایران در ایجاد تحول یا سرنگون کردن جمهوری اسلامی وجود دارد. برخی از این دلایل به عبارات زیر گره می خورد:
قدرت و سرکوب جمهوری اسلامی: جمهوری اسلامی یک حکومت اقتدارگرا است که از ابزارهای مختلف برای سرکوب مخالفان خود استفاده میکند. این ابزارها شامل سرکوب فیزیکی، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، ترور، و سانسور است. حتی سرکوبها و کشتار در شکل گروهی صورت گرفته است.
تفرقه در اپوزیسیون: اپوزیسیون ایران از گروههای مختلف با ایدئولوژیها و اهداف متفاوت تشکیل شده است. این کثرت به جای اینکه در خدمت مدارا و روادای فعالیت های گروهی قرار گیرد، باعث شده که اپوزیسیون نتواند به یک هدف مشترک و استراتژی منسجم در مقابل حکومت جمهوری اسلامی دست یابد.
عدم حمایت بینالمللی: اپوزیسیون ایران از حمایت بینالمللی قابل توجهی برخوردار نیست. مبانی و گفتماندهای براندازی در اپوزیسیون جمهوری اسلامی اگر اتفاده بیافتد، چون سیلی خروشان همه کشورهای خاورمیانه را دچار تحول و تغییرات ساختاری خواهد کرد، موضوعی که در تضاد با راهبردها و توسعه قدرتهای غربی و کشورهای منطقه خاورمیانه است. همین امر باعث می شود که تحولات ساختاری در ایران در تضاد با منافع آن دولتها و قدرتها باشد. از طرف دیگراین امر به دلیل سیاستهای خارجی ایران و همچنین اختلافات بین کشورهای غربی با جمهوری اسلامی و اپوزیسیون آن بسیار مشهود است.
بی اعتمادی توده ها به اپوزیسیون- علاوه بر این دلایل، برخی از کارشناسان معتقدند که اپوزیسیون ایران هنوز نتوانسته است اعتماد و حمایت تودههای مردم را به دست آورد. این امر به دلیل عدم وجود رهبری کاریزماتیک و برنامهای منسجم برای آینده ایران بسیار مرحله گذار را کشدار و هزینه دارد کرده است.
با این وجود، باید توجه داشت که اپوزیسیون ایران در طول سالهای گذشته دستاوردهای قابل توجهی داشته است. این دستاوردها عبارتند از:
حفظ هویت و صدای مخالفت در برابر جمهوری اسلامی: اپوزیسیون ایران توانسته است صدای مخالفت با جمهوری اسلامی را در داخل و خارج از کشور حفظ کند. این امر به افزایش آگاهی مردم ایران از ماهیت استبدادی حکومت کمک کرده است.
ترویج دموکراسی و حقوق بشر: اپوزیسیون ایران همواره بر لزوم برقراری دموکراسی و حقوق بشر در ایران تاکید کرده است. این امر به افزایش حمایت مردم ایران از ارزشهای دموکراتیک کمک کرده است.
فایده های همگرایی در اپوزیسیون- برخی از عواملی که میتوانند به تقویت اپوزیسیون ایران و افزایش احتمال سرنگونی جمهوری اسلامی کمک کنند، در گزاره های زیر خلاصه می شود:
وحدت در اپوزیسیون: اپوزیسیون ایران باید بر اختلافات مبارزات مشترک برعلیه جمهوری اسلامی غلبه کند و به یک هدف مشترک و استراتژی منسجم میدانی دست یابد.
افزایش حمایت بینالمللی: اپوزیسیون ایران باید تلاش کند تا حمایت بینالمللی قابل توجهی را به دست آورد. این امر میتواند به افزایش فشار بر جمهوری اسلامی و کاهش حمایت از آن رژیم کمک کند. اما راهبردهای اپوزیسیون در حمایت بین المللی باید متمرکز بر همگرایی با جامعه مدنی کشورهای پیشرفته و منطقه باشد تا جلب حمایت از دولتهای مذکور!
افزایش نارضایتی مردم از حکومت: اپوزیسیون ایران باید تلاش کند تا نارضایتی مردم ایران از حکومت را افزایش دهد. این امر میتواند به ایجاد شرایط مساعد برای تغییر رژیم کمک کند.
البته تحقق این عوامل مستلزم تلاش و فداکاری اپوزیسیون ایران و مردم ایران است. آیا احزاب و جریانات سیاسی حاضر هستند تا اختلافات حاشیه بر مبارزات درازمدت و راهبردی برعلیه حکومت دینی را کاهش دهند و بر گذار کامل از جمهوری اسلامی (با تمامی اختلافات ایدئولوژیکی که دارند)، به یک راهبرد منسجم، فراگیر، و رادیکال دست یابند؟!
به گمان ما چنین پاسخی با رویکردهای جدی نیروها و احزاب و سازماهای سیاسی در آینده گره خورده است. خصوصا جریانات و گروههای سیاسی مستقر در خارج از کشور از توان مبارزاتی ساختاری و بالاتری برخوردار می باشند. که چنانچه جنبش های سه گانه «صنفی، مدنی و سیاسی» جامعه ایران وارد تعامل با اپوزیسیون شوند و به راهبردهای درخور روی خوش نشان دهند، چنین اتفاقی حتما اتفاق می افتد.
چنین باد
0 Comments