بازدیدها: 2
سروش آزادی

دو روز پس از سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره ممنوعیت مذاکرات با دولت ترامپ، قیمت دلار در ایران به ۹۱ هزار تومان رسید و همزمان به دلیل کمبود برق و گاز، ادارات، کارخانهها، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند. روز یکشنبه ۲۱ بهمن بارش برف و باران در بسیاری از استانهای ایران، ازجمله پایتخت موجب اختلال در رفتوآمد شهروندان شد و بهرغم برودت شدید هوا، مدت زمان قطعی برق روزانه در دهها شهر ایران افزایش یافت. همچنین در استانهای تهران و کرج چندین خط مترو شهری توقفهای طولانی و اختلال داشتند.
از سوی دیگر، به دلیل کمبود چشمگیر در حوزه انرژی، اکثر استانها از روز شنبه با قطعی مجدد مواجه شدند تا دولت بتواند افزایش مصرف به دلیل کاهش دمای هوا را جبران کند. احمد شیرانی، رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور فراجا، نیز امروز ۲۱ بهمن از انسداد بیش از ۲۰ محور اصلی رفتوآمد ایران خبر داد و تاکید کرد که محور چالوس و آزادراه تهران به شمال در هر دو مسیر رفتوبرگشت تا اطلاع بعدی مسدود است.
در همین حال خبرگزاری تسنیم در گزارشی، با اشاره به گسترش روزافزون مهاجرت شهروندان از ایران، نوشت دو هزار و ۷۰۰ استاد، که عضو هیئتعلمی دانشگاهها بودهاند، به دلیل ناامیدی از بهبود آینده کشور و بحرانهای معیشتی استعفا کرده و خود را بازخرید کردهاند تا مهاجرت کنند.
گرانیها و تورم افسارگسیخته نیز درکنار ریزش پیوسته ارزش ریال موجب خشم بسیاری از گروههای کمدرآمد شده و کار به جایی رسیده است که خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، از چندبرابر شدن قیمت انواع اقلام خوراکی ازجمله «سیبزمینی کیلویی ۷۵ هزار تومانی» بهشدت انتقاد کرده است.
افزایش سرسامآور قیمت ارز و طلا در ایران بار دیگر نشان داد که اقتصاد کشور بهشدت متأثر از سیاستهای جمهوری اسلامی است؛ سیاستهایی که همچنان بر تقابل با غرب، حمایت از نیروهای نیابتی و اتکا به محور چین و روسیه تأکید دارد.
در ۲۱ بهمن، قیمت سکه به ۷۹ میلیون تومان و نرخ دلار از ۹۱ هزار تومان عبور کرد. این افزایش همزمان با سخنان علی خامنهای درباره «بیفایده بودن مذاکره با آمریکا» رخ داد. آیا این جهش قیمتی تصادفی است یا نتیجه سیاستهای کلان جمهوری اسلامی که به بیثباتی اقتصادی دامن زده است؟

اقتصاد گروگان سیاستهای ایدئولوژیک
جمهوری اسلامی همواره نشان داده که برای بقای خود، سیاست خارجی را بر مبنای ایدئولوژی و نه منافع ملی تنظیم میکند. دشمنی دائمی با آمریکا و اسرائیل، حمایت از گروههای نیابتی در منطقه، و نزدیکی بیش از حد به چین و روسیه، همگی عواملی هستند که اقتصاد کشور را در یک بحران مزمن فرو بردهاند.
کارشناسان اقتصادی بارها تأکید کردهاند که بازار ارز و طلا در ایران بیش از آنکه تابعی از عرضه و تقاضا باشد، تحت تأثیر سیاستهای کلان حکومت است. اعلام مواضع سران جمهوری اسلامی علیه مذاکره با غرب، بلافاصله خود را در جهش قیمتها نشان میدهد. این مسئله نهتنها بیانگر ناتوانی حکومت در کنترل اقتصاد است، بلکه نشانهای از فرسایش اعتماد عمومی به آینده کشور نیز محسوب میشود.
ریال در سقوط آزاد؛ فقر در حال گسترش
کاهش ارزش ریال بهوضوح نشان میدهد که اقتصاد ایران در مسیر ونزوئلایی شدن حرکت میکند. در سال ۱۳۹۰، یک اسکناس یکمیلیون ریالی معادل ۱۰۰ دلار آمریکا ارزش داشت، اما امروز ارزش آن به ۱.۲۵ دلار سقوط کرده است. این روند نه تنها حاصل تحریمها، بلکه نتیجه سیاستهای ناکارآمد داخلی و سوءمدیریتهای گسترده است.
دولت مدعی افزایش صادرات نفت است، اما گزارشهای مستقل، ازجمله رویترز، نشان میدهند که صادرات نفت ایران کاهش یافته است. در همین حال، تورم ۳۲ درصدی، کاهش سرمایهگذاری خارجی و افت تولید ناخالص داخلی، چشمانداز روشنی را برای اقتصاد کشور ترسیم نمیکند.
دوگانه جنگ یا فروپاشی؟
با صحبتهای خامنهای در روزهای اخیر، جمهوری اسلامی ثابت کرد که قصدی بر تغییر سیاستهای خارجی و داخلی خود ندارد. فقر در داخل، تقابل نظامیگری و سیاست تخاصم در منطقه و با کشورهای غربی، از نشانههای شناختهشده حاکمیت دینی است که طی عمر خود بارها تکرار کرده است. بنابراین، جمهوری اسلامی در دوگانهای بین جنگ و فروپاشی قرار گرفته است. جنگ با مردم ایران که در مطالبات خود به آخرین مرزهای سکوت رسیدهاند و جنگ با کشورهای منطقه و جهان برای بقای آنچه استراتژی شیعیگری جمهوری اسلامی را توجیه مینماید. در این رابطه، حتی اگر جنگی صورت نگیرد، به دلیل تشدید تحریمها و ناکارآمدی حاکمیت در مدیریت بحرانها، اجتنابناپذیر مینماید که جمهوری اسلامی به فروپاشی از درون بیانجامد.
آیا تغییر مسیر امکانپذیر است؟
برای توقف این سقوط آزاد، تغییر سیاستهای کلان ضروری است. جمهوری اسلامی باید دست از ماجراجوییهای منطقهای بردارد، سیاست خارجی را بر اساس منافع ملی بازتعریف کند و بهجای اتکا به چین و روسیه، به دنبال بازسازی روابط با اقتصادهای پیشرفته جهان باشد. اما شواهد نشان میدهد که حکومت همچنان بر همان مسیر پیشین پافشاری دارد، مسیری که هزینهاش را مردم ایران با فقر، فساد و بحرانهای معیشتی میپردازند.
در چنین شرایطی، این پرسش باقی میماند که تا چه زمانی مردم ایران باید هزینه سیاستهای ایدئولوژیک حکومتی را بپردازند که بقای خود را بر فروپاشی اقتصادی کشور بنا کرده است.
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
۱۱ فوریه ۱۰۲۵
0 Comments