شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

سند شماره ۳پیشنویس سند شورای ملی تصمیم در رابطه با نیروهای نظامی- امنیتی و اطلاعاتی

سند شماره ۳پیشنویس سند شورای ملی تصمیم در رابطه با نیروهای نظامی- امنیتی و اطلاعاتی

 ۱– رهبران و خائنین به ملت و کشور با هر منسب و جایگاهی پس از جمهوری اسلامی در دادگاه صالحه محاکمه می شوند.
تبصره: شورای ملی تصمیم بر این امر تاکید می‌کند که مخالف هر گونه اعدام است.

۲– سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج سپاه منحل خواهند شد.
 
۳– کسانی که مرتکب جنایت یا کشتار مردم نشده اند، می توانند برحسب قوانین جدید به ارتش ملی ملحق شوند و یا مشمول بازنشستگی گشته و یا شغل دیگری برای خود اختیار نمایند و از مناسبات نظامی جدا گردند.
 
۴– طبق مصوبات شورای ملی تصمیم و برمبنای تفکیک قوا و عدم وابستگی، نهادهای نظامی حق دخالت در امور سیاسی یا اقتصادی را ندارند. و بر حسب شرایط تازه پس از انقلاب فعالیت خواهند کرد.
 
۵– چنانچه در روند فروپاشی جمهوری اسلامی «نیروهای نظامی و دفاعی انقلابی» برای پیشبرد اهداف انقلاب تاسیس شود، این نیروها تحت نظر شواری انقلاب ( نهاد بوجود آمده از آلترناتیو مشروع مردم در دوران سرنگونی)  فعالیت خواهند کرد. این نیروها پس از تشکیل مجلس موسسان  و رای عمومی مردم (رفراندوم عمومی) منحل و در صورت ممکن به ارتش ملی ملحق خواهند شد، یا در مورد آنان طبق قوانین تازه تصمیم نهایی گرفته خواهد شد.
 
۶– پس از فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی حفظ جان و مال خانواده های نیروهای نظامی رعایت می شود. و چنانچه اموال عمومی به ثروت خصوصی تبدیل شده، توسط دادگاه صالحه به وضعیت آن رسیدگی می شود.

۲۸اکتبر ۲۰۲۳

سند شماره ۳پیشنویس سند شورای ملی تصمیم در رابطه با نیروهای نظامی- امنیتی و اطلاعاتی

سند شماره ۴

پیش نویس سند نقش مذهب در نظام سیاسی- فرهنگی و اقتصادی ایران پس از جمهوری اسلامی

از دیدگاه شورای ملی تصمیم، نظام سیاسی- فرهنگی و اقتصادی فردای پس از جمهوری اسلامی،‌ یک رژیم

سکولار و کثرت گرا بوده که برمبنای اصول و مبانی پایه ای حقوق بشر بنا می شود. به این اعتبار موارد زیر

مورد تاکید قرار می گیرد:

۱– کشور ایران در پس فرایند گذار از نظام دینی به ساختار سکولاریزم نیازمند نوعی از سکولارسازی یا 

سکولاریزاسیون فرایند تاریخی‌ای است که در آن جامعه (سازمانها و نهادهای اجتماعی متاثر از دین سالاری)

از یک هویت بسته دینی به هویت غیردینی دست پیدا می‌کند.

۲– مذهب موضوعی شخصی است، حوزه عمومی دین مشروط به ادای احکام دینی خواهد بود.

۳– سکولاریسم یا جداانگاری دین از سیاست، عقیده‌ای است که بر جدایی نهادهای دینی از دیگر ساختارهای

اجتماعی (اقتصاد،‌ فرهنگ و سیاست) تأکید دارد۰

۴– قوانین اجتماعی (اقتصادی، فرهنگی- آموزشی و سیاسی و قضایی) بر پایهٔ دانش، منطق و ارزش‌های

انسانی استوار می شود۰

۵– قوانین پایه در سیاست با پرهیز ازگرایشات مذهبی و متناسب با نیاز زمان و تجربه بشری تنظیم می

گردد.

۶– همه مراسم و مناسک دینی محدود به حوزه خصوصی می شود. به این نهادها بودجه دولتی تعلق نخواهد

گرفت، و به اعتبار کمک های مردمی و با شفافیت مالی و کنترل مالیاتی، هزینه های آن انجام می شود۰

۷– نهادها و مراجع دین سالار اجازه دخالت در امور اقتصادی ندارند. بنگاههای مالی و اقتصادی نهادهای

مذهبی کنونی در اختیار دولت تازه تاسیس قرار می گیرد. در ساختار سیاسی پس از جمهوری اسلامی به

نهادهای مذهبی بودجه دولتی تعلق نمی گیرد.

۸– دین امر شخصی و نهادهای دینی کنونی از جمله نهاد روحانیت که از منابع دولتی کمک دریافت کرده و یا

با کمک دولت تاسیس شده اند تعطیل شده و تمامی اموال و موسسات اقتصادی و مالی متعلق به آنها توسط

دولت تازه تاسیس تبدیل به اموال عمومی می شود.

تبصره: موقوفاتی‌ که دارای مالکیت شخصی هستند از این امر مستثنی می باشند.

۹– آزادی مذهبی، جدایی دین از حکومت، مساوات مذهبی، آزادی نظر و بیان، اجرای عدالت، از جمله تجلیات

جامعه سکولار و غیردینی پس ازجمهوری اسلامی است.

۱۰ نوامبر ۲۰۲۳

شانزدهم آذر، روز دانشجو گرامی باد

شانزدهم آذر، روز دانشجو گرامی باد

جنبش دانشجویی ایران همواره در تاریخ ۷۰ ساله خود پرچم مبارزه و پاسداشت از آزادی و دموکراسی را در دست داشته است. این جنبش طی دهه اخیر همیشه با تحولات اجتماعی و جنبش‌های خیابانی «صنفی،‌ مدنی و سیاسی» مردم ایران همگام بوده است. حمایت بی دریغ جنبش دانشجویی از حرکتهای صنفی، مدنی و سیاسی خصوصاً در جنبش «زن، زندگی، آزادی» افتخارآفرین است. کنش‌هایی از سوی دانشجویان می‌بینیم که در عین سادگی، ساختارشکن هستند و شالوده‌های ستم (بیت رهبری) را نشانه می‌روند، و سنت‌‌ساز هسند و قادر به تأثیر ماندگار. شعارهای محوری جنبش دانشجویی برعلیه نهادهای قدرت و مهمتر از آن بر علیه بیت رهبری و در همبستگی با اعتراضات عمومی نشان می دهد که این جنبش در بازسازی اهداف و شیوه مبارزه اجتماعی متحول شده و در سمت گیری به مطالبات عمومی مردم ایران، نقش خود را یافته است.

مبارزات اخیر دانشجویان باعث شد تا حاکمیت ثقل سرکوبهای اجتماعی را بطور سیستماتیک بر روی نهادهای دانشگاهی و برعلیه دانشجویان معترض و مستقل متمرکز سازد. «بگیر و ببند‌ها، زندانی کردن‌ها، ستاره‌دار کردن‌ها، و محروم‌سازی‌ها» دانشجویان بطور گسترده، موج گسترده اخراج استادان دانشگاه‌ها با عنوان «خالص‌سازی»، فشار نهادهای امنیتی، حراست و کمیته‌های انضباطی بر دانشجویان و احکام گسترده تعلیق کمیته‌های انضباطی، احضار تلفنی و محرومیت از خوابگاه و امکانات دانشگاهی و پذیرش نیروهای حشدالشعبی به عنوان دانشجو، تنها سیاهه کوتاهی از اقدامات مذبوحانه و سرکوبگرانه رژیم است.

جنبش دانشجویی در تحولات پس از انقلاب ۱۳۵۷ نقش پررنگ و گسترده داشت. نقش  این جنبش در خیزش‌های بزرگ سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ برای سرنگونی جمهوری اسلامی ستودنی است. شورای ملی تصمیم از آزادی نهادهای دانشگاهی و دانشجویان نه تنها در تولید علم و با استقلال از نهاد قدرت سیاسی تاکید دارد. بر فعالیت آزادانه سیاسی دانشجویان پافشاری نموده و از آن حمایت می نماید.  سالروز تلاش آزادیخواهانه جنبش دانشجویی و نسل جوان ایرانزمین را به همه مردم ایران و دانشجویان کشورمان شادباش می گوید.

گسترده باد همبستگی ملی و سراسری مردم ایران برای سرنگونی حکومت اسلامی

زنده باد آزادی، برابری و دموکراسی

شورای ملی تصمیم

۱۵ آذر ۱۴۰۲- ۶ دسامبر ۲۰۲۳ 

هم میهنان گرامی علیه اعدام مبارزان دربند متحد شویم.

هم میهنان گرامی علیه اعدام مبارزان دربند متحد شویم.

محسن شکاری (سمت راست) و حمیدرضا رهنورد

با افت خیزش جنبش زن زندگی ،آزادی جلادان حاکم  برایران، به چرخه اعدام مبارزان در بند شتاب بی‌رحمانه‌ای بخشیده اند.

در روزهای اخیر با اعدام این بیگناهان شامل:

۱- زهرخاتون مزار زهی ۴۶ ساله در بلوچستان. 

۲-کامران رضایی ۳۳ ساله در زندان عادل آباد شیراز.

۳-ایوب کریمی زندانی اهل سنت در کرج

۴-حمیدرضا آذری ۱۷ ساله 

۵-میلاد زهره وند ۲۱ ساله

۶-علی صابر مطلق زندانی سیاسی دهه۶۰ در رشت

۷-هانی شهبازی زندان سپیدار اهواز.

و همچنین ۵ نفر دیگر را در شهرهای مختلف به چوبه های دار آویخته اند.

ما خانواده های  داغدار عضو کمیسیون دادخواهی شورای ملی تصمیم  که عزیزان خودرا در این سالهای نکبت و خشونت بار حاکمیت اسلامی از دست داده ایم، برآنیم فریاد دادخواهی خود را بلندتر از هر زمان دیگر به گوش وجدان های بیدار ایرانیان که  در هر جای این جهان پهناور  هستند  برسانیم. و اعلام کنیم “کشتار و اعدام بی‌گناهان را متوقف کنید!”

ما از همه شما هم‌میهنان انساندوست، اعم از فعالان مدنی، سیاسی، صنفی، هنری و ورزشی درخواست می‌کنیم به مناسبت دهم دسامبر ” یکشنبه “روز جهانی حقوق بشر با تحکیم صفوف متحد خود و اعتراضات گسترده، افکار عمومی مردم جهان را به عمق جنایات دولتمردان حاکم بر ایران جلب نمایید.

کمیسیون دادخواهی شورای ملی تصمیم

۱۴ آذر ۱۴۰۲ – ۵ دسامبر ۲۰۲۳

سند شماره ۳پیشنویس سند شورای ملی تصمیم در رابطه با نیروهای نظامی- امنیتی و اطلاعاتی

بیانیه تحلیلی شورای ملی تصمیم

پاسخ حکومت اسلامی به رنج مردم

مردم ایران زن و مرد، پیر و جوان از ابربحران‌ها سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روابط بین‌المللی و فلاکتی که رژیم با عملکرد و ناکارآمدی خود ایجاد کرده‌ است، رنج می‌برند. مردم ایران با جنبش‌های گوناگون به رژیم نه گفته و خواهان گذار از این رژیم هستند. پاسخ رژیم نه پرداختن به مشکل مردم بلکه پافشاری بر ویرانسازی‌ها و ارزش‌های ایدئوژیک خود و سرکوب همه‌جانبه مردم است.

کارگران، کارمندان، فرهنگیان، پرستاران، زنان، جوانان، بازنشستگان، مال‌باختگان، دادخواهان به ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر و ۲۷ درصد دیگر شرایطی بسیار نزدیک به فقر زندگی کردن، اعتراض دارند؛ به تبعیض‌های نهادینه شده و رانت‌خواری‌ها، جنگ‌طلبی‌ها اعتراض دارند، پاسخ رژیم تشدید سرکوب، دستگیری فعالان سیاسی و مدنی، ایجاد حجاب‌بان‌ها و طراحی لباس اسلامی اتاق عمل جراحی است.

ناکارآمدی حکومت در حل مشکلات اجتماعی باعث پیچیدگی بحرانها شده است. بحران اقتصادی، موجب افزایش فقر و بیکاری شده است. تمامیت خواهی در نظام که برگرفته از تئوری «اسلام سیاسی» است باعث ایجاد سرکوبهای چندلایه گشته است. در این رابطه به موجب تبعیض و خشونت علیه زنان و سایر گروه‌های اجتماعی بحران فرهنگی شدت گرفته است. که در مجموع، می‌توان گفت که ناکارآمدی حکومت در حل مشکلات اجتماعی مردم، از عوامل اصلی افزایش بحران‌ها در ایران است؛ «توزیع ناعادلانه منابع و امکانات اقتصادی، عدم حمایت از تولید ملی و اشتغال‌زایی، نبود باور به ترویج فرهنگ تساهل و مدارا در حوزه ملی، منطقه ای و عدم حمایت از حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی شهروندان» از مجموع عللی محسوب می شوند که نقش اساسی در ایجاد بحران های تازه و تداوم آن دارند. به این سیاهه می توانیم بحران محیط زیست هم اضافه کنیم که در «آلودگی هوا، کمبود آب، افزایش کویر و خشکسالی…» رخ نموده است.

بحران اقتصادی

یکی از نمونه‌های بحران اقتصادی در ایران، افزایش تورم است. طبق گزارش بانک مرکزی ایران، نرخ تورم در سال ۱۴۰۲ به ۴۵ درصد رسیده است. این بدان معناست که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است. برای مثال، قیمت یک کیلوگرم مرغ در سال گذشته حدود ۴۰ هزار تومان بود که در حال حاضر به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است. و یا یک کپسول گاز در سال گذشته ۴۰ هزارتومان قیمت داشت که هفته گذشته به ۳۳۰ هزارتومان افزایش یافت. نمونه دیگر بحران اقتصادی در ایران، افزایش بیکاری است. نرخ بیکاری در ایران حدود ۱۲ درصد است. این امر باعث شده است که بسیاری از مردم نتوانند شغل مناسبی پیدا کنند و از عهده تأمین معاش خود برآیند. برای مثال، یکی از کارگران کارخانه ذوب‌آهن اصفهان در بیانیه‌ای که منتشر کرده است، گفته است که حقوق او حدود ۲ میلیون تومان است که کفاف زندگی او را نمی‌دهد.

درهم تنیدگی بحران اقتصادی با محیط زیست

در سال‌های گذشته حداقل ۶۳۰ روستا در استان خراسان رضوی با کمبود آب مواجه بودند که باعث شده مشهد حالا حدود یک میلیون نفر حاشیه‌نشین داشته باشد، یعنی حدود یک چهارم از جمعیت این شهر در حاشیه زندگی می‌کنند. خوزستان که زمانی یکی از پرآب‌ترین مناطق ایران بود حالا با مشکل کم‌آبی مواجه است. پروژه‌های عظیم انتقال آب از این استان به استان‌های دیگر برای مصارف صنعتی باعث از بین‌رفتن تالاب‌ها و خشک‌شدن رودخانه‌ها شده است. آب شرب هم در بخش‌هایی از این منطقه قابل نوشیدن نیست و ۹۶درصد شهرهای این استان با مشکل کمبود آب یا پایین بودن کیفیت آن یا هر دوی این موارد مواجه‌اند. با توجه به آلودگی هوا در کل کشور، یک مقام سازمان حفاظت محیط‌ زیست ایران از مرگ بیش از «‌۲۶ هزار نفر» در ۳۳ شهر و در سال ۱۴۰۱ «به دلیل آلودگی هوا» خبر داد. که خسارت چنین مرگ و میری «معادل ۱۱.۳ میلیارد دلار» برآورد شده است.

ابر بحران در بازار مسکن باعث شده که ۷۰ درصد از درآمد طبقات متوسط و پایین جامعه برای اجاره مسکن هزینه شود. با توجه به این نکته که در بازار مسکن ایران چهار میلیون و ۵۰۰ هزار خانه خالی و یا خانه دوم وجود دارد.

وضعیت بحرانی دانشجویان و دانشگاه‌ها

اخراج صدها استاد مستقل از دانشگاه های کشور، در کنار حذف تعداد قابل توجهی از دانشجویان در ۱۵ دانشگاه کشور از موارد نقض آشکار دخالت حکومت در مراکز آکادمیک است. “تعلیق”،”تبعید” و”اخراج” ۳ مسأله اساسی و رنج‌آور هستند که امروز اساتید و دانشجویان از آن رنج می‌برند. طبق آمارهای غیررسمی، در ۱۵ دانشگاه کشور بیش از هزار نفر ممنوع‌الورود و ۶۰۰ نفر تعلیق هستند. در همین راستا تعدادی از دانشجویان دانشگاه‌های الزهرا، اصفهان، علم و صنعت، دانشگاه هنر و شهید بهشتی روایت‌های خود از مهم‌ترین آسیبی که تعلیق به زندگی آنان وارد کرده را درمیان گذاشته‌اند تا شاید رنج آن‌ها تبدیل به یک مسأله عمومی در جامعه شود.

حکومت اعدام

در سومین بند از “اعلامیه جهانی حقوق بشر” آمده است: «هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد». آیا شخص و یا نهادی مجاز است این حق را از انسان بگیرد؟ وقتی طبق همین اعلامیه، “تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق برابرند”، کشتن انسان به هر دلیلی جنایت نیست؟ در ماه آبان ۱۴۰۲«۹۶» نفر اعدام شده اند و دبیرکل سازمان ملل متحد طبق گزارش سالانه افزود که جمهوری اسلامی در هفت ماهه اول سال میلادی ۲۰۲۳ دست‌کم ۴۱۹ نفر را اعدام کرده است. این درحالی است که روز یکشنبه ۱۲ آذرماه ۱۴۰۲ در زندان بیرجند چهارزندانی اعدام شدند.

سرکوب بجای حل مشکل

بحران اقتصادی و امنیتی در مناطق مختلف حاشیه کشور موجب خسارات جبران ناپذیری گشته است. طی هفته منتهی به ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ماموران هنگ مرزی تنها در منطقه هنگه‌ژال بانه در مسیر کولبران کمین‌گذاری کرده و با شلیک‌های بدون اخطار قبلی حداقل ۱۸ کولبر را به قتل رسانده یا زخمی کرده‌اند.

رهبران جمهوری اسلامی بیش از آنکه قائل به برنامه ریزی برای حل بحرانهای ساختاری باشند، در تلاش هستند تا برای بقای خود، مردم را به مشکلات حاشیه مثل حجاب مشغول سازند. هزاران نفر بیکار وابسته به جمهوری اسلامی تحت نام «حجاب بان» با توسل به شعار امر به معروف و نهی از منکر شرعی و دینی، بطور روزانه در مراکز و مجامع عمومی برای مردم و شهروندان مزاحمت ایجاد می کنند، دستگیر، جرایم نقدی یا زندانی تعیین می کنند، تا بتوانند بر ناکارآمدی در حکمرانی خود و فساد سیستمی ناشی از آن سرپوش بگذارند.

در طی صدها حرکت اعتراضی و تجمعات صنفی، مدنی و سیاسی که در کل کشور برگزار می شود،‌ بطورمداوم شهروندان سرکوب و دستگیر می شوند و با پرونده سازی آنان را محروم از موقعیت اجتماعی می نمایند.

وظایف اپوزیسیون، همبستگی ملی برای سرنگونی

حکومت اسلامی نه توان حل مشکلات مردم ایران را دارد و نه اراده‌ی آن. از اینرو همه‌ی توان جنبش سیاسی، صنفی، مدنی و محیط زیست باید بر گذار از این رژیم متمرکز شود.

– گذار از رژیم مستلزم همگرایی، اتحاد عمل و همبستگی سراسری و ملی در در افشاگری حاکمیت اسلامی، تضعیف و ضربه زدن به  امکانات مالی و سرکوب آن است.

– همبستگی، همسوئی و حمایت همه‌جانبه از مبارزات جنبش‌های  صنفی، مدنی، سیاسی، ضد تبعیض و دادخواهی

با اتحاد و همبستگی گسترده و هدف گرفتن امکانات مالی و سرکوب رژیم، برای ایجاد تغییر در ایران و پایان دادن به حکومت جمهوری اسلامی قدم‌های جدی و کارا برداریم.

شورای ملی تصمیم

۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۴ دسامبر ۲۰۲۳