پارلمان (مجلس، مجلس شورا، مجلس شورای ملی) در معنای تجمعی از برگزیدگان (منتخبان مردم) و “بزرگان” که برای چگونگی ادارۀ جامعه و اصول و امورکشورداری بحث و مشورت میکنند و قوانینی را برای پیشبرد امور مردم و مملکت به تصویب میرسانند، تاریخی دیرینه دارد. در دوره هخامنشیان پادشاهان با جمعی از بزرگان مشورت میکردند اما شکل گیری ” مجلس” در میهن ما به دوران اشکانیان بر میگردد که به آن نام ” مِهستان” داده بودند. ” در دوره اشکانیان” مِهستان” در تصمیم گیریهای جمعی جایگاه ویژه و پُراهمیتی یافت، در این دوره با تکیه به تجربههای یونان و دوره هخامنشیان دو مجلس شکل گرفت، مجلس خویشاوندان و مجلس روحانیان و گردهم آیی این دو مجلس را مجلس مغستان یا مهستان (مهتران و بزرگتران) نام نهاده بودند. ”
” مجلس مهستان بزرگترین برگ برنده سلسله پادشاهی اشکانی بود. قدرتی که مجلس مهستان در اداره کشور و تصحیح تصمیمات پادشاه و حتی برکناری پادشاه داشت باعث شد که از اشک اول تا اشک بیست و هشتم قرنها مقتدرانه بر ایران حکومت کنند. ”
” مجلس مشورت تشکیل مییافته از شاهزادگان اشکانی که به حد رشد رسیده بودند یا از رؤسای هفت خانواده که از نجبای درجه اول بودند. گاهی این دو مجلس با هم ترکیب مییافت و روحانیون درجه اول نیز به آن منضم میشدند. در این صورت این مجلس را مغستان مینامیدند. مجلس شاهزادگان و نجبا را مورخین رومی (سنا) نامیدهاند. اختیارات این مجلس خیلی زیاد بود در صورتیکه مجلس مغستان چندان نفوذی نداشت” (۱)
” انجمن دیگری هم در کار بوده که آنرا مجمع دانایان و مغان میتوان نامید. سلاطین اشکانی رأی آنان را در امور محل اعتنا قرار میدادند … لکن چنین مینماید که نفوذ انجمن مغان چندان قوتی نداشته و هرگز شنیده نشده است که مجمع دانایان و مغان در سرنوشت سلطنت اشکانی تأثیری کرده باشند. قدرت آن فقط مشورتی بوده است برخلاف مجلس سنا که در کشور قوه حقیقی محسوب میشد. (۲)
با حمله اعراب به ایران بساط مجلس در حکومتهای ایران برای بیش از ۱۲ قرن برچیده شد.
” در اواخرِ سالِ ۱۷۳۵ میلادی، نادرشاه احساس کرد که از طریقِ سلسله پیروزیهایش به اعتبارِ کافی دست یافته و موقعیتِ نظامیِ لازم را بهاندازهٔ کافی تأمین کردهاست که خود تاج و تخت را بهدست گیرد. او در ژانویهٔ ۱۷۳۶م فرماندهانِ ارتش، حاکمان، اشراف، علما و رهبرانِ عشایری را از سراسرِ قلمرو صفویه در محوطهٔ وسیعی از دشت مُعان گردآورد و از مجمع خواست که او یا یکی از صفویان را برای ادارهٔ کشور انتخاب کند. مجمع، نادر را به پادشاهیِ ایران برگزید. نادرشاه رسماً در ۲۴ شوال ۱۱۴۸ ه. ق/۸ مارس ۱۷۳۶ بر تخت سلطنت نشست. ” (۳)
به زمانه قاجار، ناصرالدین شاه در چند مورد مجوز تشکیل مجالسی را صادر کرد. از جمله مجلس ۲۵ نفره “مصلحتخانه” یا “مجلس مشورت” و “مجلس وکلای تجار”. “هرچند این مجلس مشورتی همان گونه که از نامش پیدا بود بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، اما به هر حال پس از چندین قرن میتوان آن را بارقهای از تلاش برای اصلاح ساختار سیاسی ایران دانست. ”
” ریشه مجلس در ایران به انقلاب مشروطه باز مى گردد. رهبران ائتلاف ضد شاه در انقلاب مشروطه یکی از نقاط اشتراکشان این بود که نهادى بوجود آید تا دربار و شاه را محدود نموده و قدرت آنان را کنترل نماید. این تقاضا بعدا به تاسیس مجلس شوراى ملى انجامید. ” (۴)
نخستین مجلس ملی کشور پس از انقلاب مشروطه تشکیل شد، فرمان تشکیل این مجلس در روز ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ توسط مظفرالدین شاه به امضا رسید. (۵).
در تداوم همین روند وجود و فعالیت مجلس ادامه یافت. مجلس شورای ملی و مجلس سنا در دوره پهلویان – البته با کیفیتی متفاوت- به نوعی ادامه همین مسیر بود. (۶)
بعد از انقلاب اسلامى مجلس شرعی شد، و رهبران انقلاب قرار گذاشتند قوانین مصوب این مجلس میباید با شرع مقدس همخوان باشند. مجلس شورای ملی که در فرمان مشروطیت نیز یک بار مجلس شورای اسلامی خوانده شده بود از ۱۲۸۵ تا ۱۳۶۸ حدود ۸۳ سال به حیات خود ادامه داد. در جریان بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۸ مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی تغییر نام یافت.
“… الآن هم مجلس باید قدم هاى بلندترى بردارد و لوایحى که عرضه مى شود یا خودش قوانین مى خواهد بگذارند هر چه بیشتر سرعت بدهند و اسلامى بودنش صد در صد باشد. اگر یک قانون، یک پیشنهاد، یک لایحه درش یک نکته غیر اسلامى باشد، این
در نظر اسلام و خداى تبارک و تعالى مردود است». (۷)
در میان مجالسی که در میهنمان بر پا شد، مجلس شورای اسلامی در تاریخ پارلمانتاریسم، تجربهی فاجعه آمیز، شرم آور و ننگینی بوده است. جدا از شیوه و روش انتخاب نمایندگان این مجلس و قوانینی که وضع کرده است – که موضوع این مقاله کوتاه نیست- گفتار و رفتار نمایندگان این مجلس هم اعجاب انگیز بوده است.
عربده کشیهای “لتوت و لشوش الدوله ها” مجلس و گفتار و رفتار افراد این مجلس بازتاب تفکر و روشی ست که پس از حمله اعراب به ایران برای قرنها فاتحهی چیزی به نام مجلس را خواند، تفکر و روشی که به کلام و رفتار نعره کشان و قداره بندان مجلس اسلامی بدل شده است.
نعره ی” اعدام باید گردد ” نمایندگان مجلسی که خواستار اعدام ” رییس سابق ” همین قوه ” نحست وزیر ۸ سال دفاع مقدس” و رییس جهمور سابق مملکت که هنوز هم خود را رهروان راه ” امام راحل” میدانند، شدهاند…. عربده کشان میخواستند این افراد را هرچه زودتر به عنوان مفسد فی الارض محاکمه شوند… گفتنی است در هنگام قرائت بیانیه، نمایندگان شعارهای ” “مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی” «موسوی و کروبی اعدام باید گردند» و «هاشمی، هاشمی؛ بصیرت، بصیرت» سر دادند….. نمایندگان همچنین با نصب پلاکاردی در جایگاه هیئت رئیسه مجلس، خواستار محاکمه موسوی و کروبی به جرم اقدام علیه امنیت ملی شدند.
اهالی خانه ملت اطلاعیه دادند که: «ما نمایندگان مجلس خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی هستیم…..» (۸).
مجلس شورای اسلامی اوج دژنره شدن (تباهی و فرو کاسته شدن) پدیدهای به نام مجلس در میهن مان را نشان میدهد.
پارلمان مخالفان رژیم جمهوری اسلامی
پارلمان به عنوان قلب تپندۀ دموکراسی وظیفهاش قانونگذاری ست. اساس مشروعت پارلمان یا مجلس نمایندگان بر انتخاب و نمایندگی از سوی مردم است. وجود پارلمان اما در بسیاری از جوامع به معنای وجود دموکراسی نیست، و”هر گردی گردو نیست”، حکومتهای توتالیتر هم چیزی شبیه پارلمان داشته و دارند، “پارلمانی” بر اساس انتصاب یا گزینشی غیر دموکراتیک، که حیات درونی و قوانین مورد تصویب و خروجیاش غیر دموکراتیک و غیر انسانی بودهاند، شبیه “مجلس شورای اسلامی” در جمهوری اسلامی.
در جوامع دموکراتیک پارلمان از موافقان و مخالفان حکومت و دولت شکل میگیرند، ویژگیای که در حکومتهای استبدادی و توتالیترامکان پذیر نیست، چرا که در این نو نظامهای سیاسی – ایدئولوژیک مخالفت تحمل نمیشود و گاه به وحشیانه ترین شکل، تا حد کشتارجمعیِ مخالفان سرکوب میشود.
تجربه جمهوری اسلامی نشان داده است که ” پارلمان” و یا مجلس میتواند فقط تجمع ” خودی ها” و تجلی واپسگرایی و ارتجاع باشد، بنابراین مخالفان این نظام نه فقط در پارلمان که حتی در وطنشان جای ندارند، جای مخالفان و دگر اندیشان زندان، گورستانهای بی مرز و یا در تبعید بوده است.
از همان سالهای آغازین تبعید و مهاجرت گسترده ایرانیان به خارج از کشور، به ویژه از سال ۱۳۶۰ به بعد طرح تشکیل شوراها و تجمع هایی شبیه پارلمان مخالفان حکومت اسلامی در خارج از کشورمطرح شد. در این معنا که مخالفان رژیم از نحلههای سیاسی و اجتماعی مختلف بر مبنای اشتراکات سیاسی و گفتاری و رفتاری، به شکل شورائی یا “پارلمانی” گرد هم آیند و علیه حکومت اسلامی مبارزه کنند. این شکل از فعالیت سیاسی گامی برای خروج از پراکندگی و جدایی گروهها و همکاری آنها، تقویت فرهنگ دموکراتیک میان مخالفان و تدوین برنامه و نقشه راه برای سرنگونی حکومت اسلامی و جایگزینی حکومتی سکولار و دموکرات قلمداد میشد.
شورای ملی مقاومت، که سازمان مجاهدین خلق ایران نیروی عمده و اصلی آن بوده است، با چنین نگاه و ایدهای شکل گرفت و بزرگترین تجمع مخالفان رژیم اسلامی، با تنوع و تکثری چشمگیرشد، اما به دلایل گوناگون از جمله بی تجربگی در اینگونه فعالیتها، فقدان فرهنگ کار جمعی و دموکراتیک، خود محوری و خودخواهی و فرقه گرائی پیشرفت این شورا کُند شد.
گفته شده است شاپوربختیار، داریوش همایون و رضا پهلوی نیز به ضرورت شکل گیری یک شورا یا ساختارهائی شبیه به پارلمان مخالفان حکومت اسلامی پی برده و تلاش هایی در این راستا کردند.
در حد اطلاع من، نخستین بار طرح و پیشنهاد ” پارلمان در تبعید ” توسط نشریه هفتگی ” دیدار” – به مدیریت و سردبیری کیومرث نویدی، که در فرانکفرت منتشر میشد مطرح شد (سالهای ۷۸-۱۳۷۷). نشریه دیدار در بارۀ طرح پارلمان ایرانیان” در تبعید” با بسیاری از کنشگران سیاسی مصاحبه میکرد و این طرح را هم به نظر خواهی (نظر پرسی) گذاشت. (نشریه دیدار، شماره ۱، سال اول)
در آن هنگام از” پارلمان ایرانیان در تبعید” به عنوان یک نهاد فراگروهی و فراسازمانی نام برده شد که بخشی از مردم ایران که تن به تبعید و مهاجرت اجباری سپردند بتوانند از بین خود نمایندگانی انتخاب کرده و راهی این پارلمان کنند، پارلمانی که ” رسمیت “اش را میزان استقبال تبعیدیان و مهاجران ازآن نشان خواهد داد. در بحثهای گوناگون در “نشریه دیدار” بسیاری از صاحب نظران در باره جنبههای حقوقی، سیاسی، بین المللی و مضمونی چنین پارلمانی به بحث و تبادل نظر پرداختند. متاسفانه این طرح در همان مرحله بحث و تبادل نظر، ونظر خواهی متوقف شد.
امروز نیز بعد از گذشت سالها از ارائه طرحهای گوناگون بسیاری از شخصیتها و چهرهها و نیروها و کنشگران اپوزیسیون در گفتار و کردار در یافتهاند نیازمند گفت گو، نزدیکی و همیاری بایکدیگر هستند. به همین دلیل بحث تجمع هائی شورائی و پارلمانی مطرح ترشده است. ” شورای ملی تصمیم”به عنوان شورائی نو بنیاد، که اعضایش مخالفان حکومت اسلامی در داخل و خارج کشورهستند، به دنبال کمک به محقق کردن چنین ایدهای است. (۹) “. ” روشن است که اعضای پارلمان محصول انتخاباتی مردمی هستند اما بدلیل شرایط سرکوب در ایران، شخصیتها و نیروهای اپوزیسیون میتوانند پارلمان سیاسی مخالفان رژیم اسلامی را، نمادین و سَمبلیک، برپا کنند. طرح پارلمان موقت مخالفان حکومت اسلامی امکانی برای پاسخگویی به این نیاز و در نتیجه اجتماع نیروها و شخصیتهای دمکراسی خواه است، پارلمانی که ایجاد زمینه و امکانات گفتگوی عادلانه، منصفانه، روادارانه را میان گروهها و شخصیتهای اپوزیسیون در خارج وداخل کشور مهیا کند. بدیهی ست ساختار چنین پارلمانی همانند یک پارلمان قانونی که نمایندگانش نتیجۀ انتخابات مردمی باشد، نیست. این پارلمان در جایگاه قانونگذاری نیست و نمیتواند قانونگذاری کند و یا یک تصمیم قانونی را اجرایی نماید و تنها نمودار یک پارلمان سیاسی ست. ”
“پارلمان مخالفان رژیم جمهوری اسلامی که میتواند در برگیرنده مخالفان رژیم در خارج و داخل کشور باشد دستاورد یک تلاش همگانی ست. هیچ شخصیت و گروه سیاسی به تنهایی نمیتواند به چنین پارلمانی بدل شود، بهمین خاطر” شورای ملی تصمیم” وظیفه خود را ایجاد زمینههای مناسب برای گفتگو و جلب حمایت شخصیتها، نیروها و شرکت آنها برای ایجاد یک ساختار همگانی و دمکراتیک دانسته است. ”
” در ایران نیروهای سیاسی چه در داخل و چه در خارج از کشور دمکراسی را پذیرفتهاند اما تا تحقق عملی آن فاصله دارند. براستی چگونه میتوان از نیروهایی که تاکنون امکانی برای عمل به دمکراسی نداشتهاند، انتظار برپایی دمکراسی را داشت؟ چه تضمینی وجود دارد که در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، نیروهایی که در حرف هواخواه دمکراسی هستند، در عمل نیز توان پیاده کردن آنرا داشته باشند؟ از همین رو، باید فضایی را مهیا کرد تا پیش از سرنگونی رژیم اسلامی، امکان گفت وگوی دموکراتیک و رواداری میان نیروهای سیاسی ایجاد شود. پارلمان مخالفان محل تمرین دمکراسی پیش از دمکراسی ست، یعنی پیش از استقرار دمکراسی سیاسی، و پیش از تغییر قدرت در ایران است. محلی که رقابت سیاسی سالم در پناه اندیشه انتقادی و رواداری میتواند محقق گردد. ” (۱۰)
چنین پارلمانی در راه است.
****
برخی منابع:
۱- پیرنیا، حسن (۱۳۰۶). ایران باستان. جلد ۱. تهران
۲- کریستنسن، آرتور (۱۳۸۸). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. تهران / گزنفون (۱۳۸۹). زندگی کوروش (تربیت کوروش). ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران
۳- ویکیپیدیا – دشت مُغان، نادرشاه /
نوسازی سیاسی در عصر مشروطه ۴- حسن قاضی مرادی،
۵- ریچارد کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه احمد تدین، کویر، تهران، ۱۳۷۱، صص ۱۷۷- ۱۷۲.
۶- مجالس عصر پهلوی – پرتال جامع علوم انسانی
مجالس عصر پهلوی (ensani.ir)
۷- انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن (مجموعه مقالات ۲)، ص ۳۹، تدوین: سمینار انقلاب اسلامى و ریشه هاى آن /
از بیانات خمینى، مورخ ۱۲/۳/۱۳۶۱، ص ۲۲
۸- مسعود نقره کار، تباهی ِ تاریخی: از مجلس مهستان به مجلس اراذل و اوباش- سایت گویا
کیهان تهران، چهارشنبه ۲۷ بهمن. ۱۳۸۹
۹و ۱۰- نگاه کنید به بیانیه اعلام موجودیت ” شورای ملی تصمیم” و سایر اسناد و مواضع این شورا.
www.shora.org
******
تشکیل شورا یا ” پارلمان” با نگاهها و برداشتهای متفاوت و مختلف، در برنامه سیاسی برخی از شخصیتها و گروههای سیاسی دیگری نیز مطرح شده است:
۱- شورای مدیریت گذار
“…… شکل گیری پارلمان انتقالی
از آنجا که دست یابی به دموکراسی پارلمانی و پرهیز از خلاء قدرت در مقطع گذار از جمهوری اسلامی، نیازمند ساماندهی مرحله انتقالی و برخورداری از سطح معینی از فرهنگ و تجربه همزیستی و همکاری بین همه احزاب و گرایشهای سیاسی خواهان استقرار دموکراسی است، در کنگره ملی به تدریج فراکسیونهای مختلف این گرایشها شکل خواهند گرفت و میتواند به عنوان تجربهای از یک پارلمان انتقالی به این نیاز پاسخ دهد. این پارلمان همچنین میتواند جایگاه و تضمین کننده حق حیات سیاسی آن بخش از نیروهای درون حکومت باشد که به جنبش دموکراتیک مردم برای عبور از نظام حاکم میپیوندند. تجربه و توان و ظرفیتهای پارلمان انتقالی در عین حال پاسخی خواهد بود به تبلیغات و هراس افکنیهای مخربی که میکوشد خلع ید جمهوری اسلامی از قدرت را معادل هرج و مرج و خلاء قدرت و جنگ داخلی جلوه دهد. این پارلمان در ادامه فعالیت خود در جهت هموار ساختن مسیر شکل گیری دولت انتقالی و مجلس موسسان عمل خواهد کرد. ”
آشنایی با شورای مدیریت گذار – Iran Transition Council | شورای مدیریت گذار (iran-tc.com)
۲- «پارلمان موقت در تبعید آذربایجان جنوبی”
«پارلمان موقت در تبعید آزربایجان جنوبی» و مواضع پان ترکیست ها و پان ایرانیست ها! | تریبون زمانه (tribunezamaneh.com)
۳- منشور ۸۱ (با تلاش دکترحسین باقرزاده)، اتحاد جمهوری خواهان ایران، شورای ملی ایران (۲۰۱۳) نمونه تلاش هائی بود در راستای کارو فکر جمعی، شورائی و تا حدودی ” پارلمانی”، که متاسفانه درعمل و ادامه کار، موفقیتی نداشتند. کنفرانسها، سمینارها، کنگرهها و تجمع هائی نیز باخواست و امید به شکل گیری تجمع هائی شورائی در خارج کشور شکل گرفت اما نشست هایی در حد طرح خواستها و بحث و رایزنی نظرات متنوع و مختلف باقی ماندند.
*****
منطقه خاورمیانه و کشورهای دیگر جهان نیز پارلمان مخالفان رژیمهای حاکم بر ان کشورها، یا پارلمان در تبعید را تجربه کردهاند:
۱- مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، نوعی مجلس (پارلمان) در تبعید بود. ” حدود دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در میانه جنگ ایران و عراق، جمعی از علمای عراقی اقدام به تاسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق کردند؛ مجلسی که مخالف صدام و حزب بعث عراق و مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بود… ۱۷ نوامبر ۱۹۸۲ (آبان ۶۱) آیت الله محمدباقر حکیم تشکیل مجلس اعلاء را از تهران اعلام کرد. این تشکل خود را نماینده تمام مردم مسلمان عراق، سنّی و شیعه اعلام کرد. در این مجلس اعضای کُرد، ترکمن، و نیز اعضای شیعه و سنی حضور داشتند، اما اکثریت اعضای آن شیعیان عرب بودند… مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، مجلس در تبعیدی بود که در دوران صدام در کشورهای ایران، سوریه و لبنان اقدام به برگزاری نشستها و جلسات خود کرد…
گزارش تاریخ|مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق؛ مجلس در تبعید برای مبارزه- اخبار گزارش و تح – اخبار سیاسی تسنیم | Tasnim (tasnimnews.com)