بازدیدها: 0
در قسمت قبل نظرات خودم را در مورد خصوصیات کلی جنبش انقلابی کنونی ابراز کردم. در آنجا عنوان کردم که سه خصوصیت اصلی انقلاب کنونی عبارتند از: غیر ایدئولوژیک بودن، غیر متمرکز بودن و هدایت نشدن از خارج از کشور.
در این نوشته سعی من بر این است که از واقعیات جنبش کنونی نتیجه گیری کرده و روند آتی انقلاب را پیش بینی کنم.
بطور کلی در چهار دهه گذشته ما با سه جنبش اجتماعی در ایران سروکار داشته ایم: جنبش سرنگونی طلبی، جنبش های مدنی و جنبش های صنفی.
جنبش سرنگونی طلبی همیشه موتور حرکت جنبش انقلابی کنونی بوده است. این جنبش همیشه با یک جرقه سریع شعله ور شده ولی بدلیل سرکوب خشن و سریع این جنبش در نطفه خفه میشد و بعلت عدم تثبیت خود نمیتوانست دو جنبش دیگر را با خود همراهی کند. علت اصلی شکست موقتی این جنبش در خیزشهای قبلی متمرکز بودن آن ( آسان بودن سرکوب از طرف رژیم) و نبود رهبری بود.
جنبشهای مدنی ( جنبش زنان، دادخواهی و جوانان و … ) خود بخود بصورت مرحله ای، جدا جدا و نقطه ای موجود بوده و همیشه آماده و منتظر عروج جنبش سرنگونی طلبی بوده اند. این جنبشها در اولین روزهای شروع جنبش سرنگونی طلبی جزئی جدایی ناپذیر از این جنبش شده اند.
جنبشهای صنفی ( کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و غیره) علی رغم صنفی بودن در ظاهر در بطن خود سیاسی هستند. این جنبشهای بدلیل متشکل بودن بصورت گروهی در آخرین مراحل به جنبش سرنگونی طلبی وصل خواهند شد. این جنبش علی رغم اینکه اعضای آن بصورت فردی جنبش سرنگونی طلبی را همراهی میکنند اما زمانی بصورت جمعی به این جنبش میپیوندند که جنبش تثبیت و عمومی شده و سرنگونی در چشم انداز قرار دارد.
این سه جنبش عموما بدلایل غیر متعارف بودن رژیم در سرکوب ( خصلت ایدئولوژیک داعشی، بحران زایی همیشگی و اقتصاد رانتخواری ) و بدنبال آن عدم تثبیت جنبش سرنگونی طلبی، نتوانستند به هم متصل شوند.
اینبار اما جنبش انقلابی تا کنون تداوم یافته و رژیم از سرکوب آن عاجز بوده است. برای اینکه بتوانیم در مورد آینده این جنبش تحلیل درستی بدهیم بایستی آن را بخوبی بشناسیم. کلید اصلی شناختن این جنبش محله محور بودن آن است. محله محور بودن این جنبش خصوصیات زیر را به آن میداهد:
جنبش سرنگونی طلبی همیشه موتور حرکت جنبش انقلابی کنونی بوده است. این جنبش همیشه با یک جرقه سریع شعله ور شده ولی بدلیل سرکوب خشن و سریع این جنبش در نطفه خفه میشد و بعلت عدم تثبیت خود نمیتوانست دو جنبش دیگر را با خود همراهی کند. علت اصلی شکست موقتی این جنبش در خیزشهای قبلی متمرکز بودن آن ( آسان بودن سرکوب از طرف رژیم) و نبود رهبری بود.
جنبشهای مدنی ( جنبش زنان، دادخواهی و جوانان و … ) خود بخود بصورت مرحله ای، جدا جدا و نقطه ای موجود بوده و همیشه آماده و منتظر عروج جنبش سرنگونی طلبی بوده اند. این جنبشها در اولین روزهای شروع جنبش سرنگونی طلبی جزئی جدایی ناپذیر از این جنبش شده اند.
جنبشهای صنفی ( کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و غیره) علی رغم صنفی بودن در ظاهر در بطن خود سیاسی هستند. این جنبشهای بدلیل متشکل بودن بصورت گروهی در آخرین مراحل به جنبش سرنگونی طلبی وصل خواهند شد. این جنبش علی رغم اینکه اعضای آن بصورت فردی جنبش سرنگونی طلبی را همراهی میکنند اما زمانی بصورت جمعی به این جنبش میپیوندند که جنبش تثبیت و عمومی شده و سرنگونی در چشم انداز قرار دارد.
اینبار اما جنبش انقلابی تا کنون تداوم یافته و رژیم از سرکوب آن عاجز بوده است. برای اینکه بتوانیم در مورد آینده این جنبش تحلیل درستی بدهیم بایستی آن را بخوبی بشناسیم. کلید اصلی شناختن این جنبش محله محور بودن آن است. محله محور بودن این جنبش خصوصیات زیر را به آن میداهد:
0 Comments