شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

من سرباز رادان هستم

2025-04-22

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

بازدیدها: 12

کوکب بداغی پگاه,  فعال صنفی معلمان ایذه

 این جمله را  وزیر آموزش و پرورش گفته‌ علاوه بر اینکه‌ در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، بلکه با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگ ها فاصله دارد وظیفه شما به عنوان وزیر آموزش و پرورش این است که  در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانش‌آموزان گام بردارید  نه اینکه خود را به عنوان یک سرباز در صف‌ امنیتی معرفی نمایید

وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن، و پر از شادی برای  دانش‌آموزان بسازید،نه محیطی پر از تشویش و استرس

مدرسه جاییست  که رشد فکری و اجتماعی دانش آموز باید  شکوفا شود. اما شما با این جمله به طور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال  می‌کنید، این پیام را به جامعه می دهید  که نگرانی‌های امنیتی را بر مسائل  آموزشی مقدم تر می دانید

  این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانش‌آموزان می‌شود و به هیچ‌وجه در راستای منافع و پیشرفت آموزش و پرورش نخواهد بود

حال که شما خود را به عنوان “سرباز” معرفی می‌کنید، باید بگویم که ما به دنبال  “معلم” هستیم، نه یک “سرباز‌

چون  جای سرباز در پادگان است

شما می‌گویید «من سرباز رادان هستم»اما من معلم به شما هشدار می‌دهم که در دنیای تعلیم و تربیت هیچ‌سربازی بادستبد،شمشیر و اسلحه نمی تواند قلب ها را تسخیر کند تنها افرادی می توانند که‌ بجای دیوارها نهال عشق ،محبت  و عقل را در دل مدارس بکارند

حوزه ی علمیه در سال های گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و‌بجای آنها افرادی را در قالب طرح امین  بدون هیچ‌گونه تخصص و شایستگی بصورت فله ای به استخدام آموزش و پرورش در آمدند و تنها دستاوردش ،استرس و اضطرابی بود که به دانش آموز وارد می کردند و ماحصل آن شد  تحویل نسل افسرده به جامعه که اگر تلاش های مشاوران و روان شناسان دلسوز نبود به مرز فاجعه می رسید

در این برهه تفاهم نامه حضور  پلیس به مدارس اوج بی اعتمادی به  سیستم آموزشی و تربیتی می باشد و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش آنها سنگینی می کرد

استرس دوباره مهمان خانه‌ هایشان می شود به راستی با روح و روان این بچه‌ها چه کردید که ترک تحصیل ،خودکشی،بی تفاوتی، ترس از آینده نامعلوم .تا خرخره گلویشان را جویده،

آیا در چنین فضایی می‌توان انتظار خلاقیت ،تفکر انتقادی و روحیه ی پرسشگری در دانش آموزان را پرورش داد ؟

آیا می شود در سایه ی این ترس ها به آنها خود باوری و داشتن اعتماد به نفس  آموزش داد ؟

کاش بجای آنکه محیط آموزش درگیر سایه‌های ترس و‌تنش شود اندیشه ،احساس وارزش های انسانی را سر فصل کتب درسی قرار می دادی

،این نسل شایسته ی آن است که در میدان  علم و امید،ورزش وهنر  پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز در آورد

به یاد داشته باشید تاریخ با کلام و وعده های تو خالی نوشته نمی شود بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانش آموزان شجاع که همان نسل آگاهی و‌تحولند نوشته می شود

یادتان نرود دانش آموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشه های ایدئولوژی‌ ،آقای وزیر ،آموزش و پرورش باید اتاقی روشن

 درخشان پر از نور امید و ایده های نو باشد  ،نه زندانی در تاریکی اندیشه ها که قدرتتان را افزایش دهد

وای بر ما که آموزش و پرورشمان بجای تربیت اندیشمندان و خلاقان  ،با کلماتش تیرهای بی هدفی در جنگل تفکر و نو آوری پرتاب می کند و درخت دانایی را با تبر نادانی  از بین می برند 

به گفته ی خودتان سرباز هستید آیا سرباز می تواند برای اموزش وپرورش نسخه بپیچید؟آقای کاظمی  بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان  است اگر بخواهم ساده تر تعریف کنم

  پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعه‌اش،  در گوشه های قلعه ،نگهبانان زیادی بگذارند‌

هر کدام از نگهبان ها در جای خود مستقر شدند ، تا دروازه‌ای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود . مدتی گذشت و قلعه به جای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی  سرد و بی‌روح شد.شاید هم شبیه  زندان ،زندگی کردن در آن بسیار  دشوار بود می دانی چرا ؟

 چون آنجا اسلحه‌ و  دیوارها حکم‌فرمایی می‌کردن نه ایده و تفکر

گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه‌  شده‌اید که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان، در آن رشد نمی کنند این دیدگاه  حضرتعالی  فکرهای آزاد، ایده‌های نو،  و بچه هایی که به دنبال امید و آینده‌ای روشن هستند را در پرده ای از ابهام فرو می برند

اما فراموش نکن  این ایده هرگز  عملی نخواهد شد چون با نسلی روبرو هستید که نمی توانید آنها را مهار کنید

سرباز آقای رادان لطفا پوتین های خود را محکم گره بزن و به پادگان برو آنجا برای تو فرش قرمز پهن کرده اند و فرهنگیان و دانش آموزان کارت قرمز.

به نقل از کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

0 Comments

0 Comments

تماس با شورای ملی تصمیم

10 + 3 =

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

مانِس اشپربر؛ نقد و واکاوی جبا…

مانِس اشپربر؛ نقد و واکاوی جبا…

فرشته قادری rudolfisler پسربچه‌ای با چند قلوه‌سنگ به بالای بام طویله‌ای می‌رود. خوب نشانه می‌گیرد، فاصله را تنظیم می‌کند و سنگ‌ها را یکی پس از دیگری به سوی آسمان پرتاب می‌کند. بر خلاف انتظار پسربچه، دریچه‌ای در آسمان گشوده نمی‌شود، و کسی از بالا داد و هوار نمی‌کند، و...

درس‌هایی از فلسفه‌ی پیتر سینگر…

درس‌هایی از فلسفه‌ی پیتر سینگر…

میثم بادامچی Petersinger.info پیتر سینگر، متولد ۱۹۴۶ در ملبورن و استاد بازنشسته‌ی دانشگاه پرینستون، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفانِ معاصر اخلاق است، به‌ویژه به علت آثاری که در زمینه‌ی اخلاق کاربردی (شامل حقوق حیوانات و اخلاق زیستی) و دیگردوستیِ مؤثر منتشر کرده است....

جعفر پناهی، برادر افتخاری مردم…

جعفر پناهی، برادر افتخاری مردم…

در پی سخنان جعفر پناهی کارگردان سرشناس ایرانی در همراهی با مردم دردمند ایران در جشنواره فیلم کن، گروهی از بزرگان طوایف و فعالان فرهنگی بلوچ، فارس و عشایر از جنوب شرق ایران، با صدور بیانیه‌ای صمیمانه و تأثیرگذار، او را به‌عنوان «برادر» مورد خطاب قرار دادند. این نامه که...