سرنوشت مشابه فروپاشی رژیمهای اسد و جمهوری اسلامی
سروش آزادی
رادیو فردا در گزارشی که بتاریخ ۹ دی ماه ۱۴۰۳ منتشر کرده، از «جاسوسی گستردهٔ» خانواده اسد علیه یکدیگر در حکومت متزلزل او» پرده برمی دارد.
در پی فروپاشی حکومت بشار اسد در سوریه، اسنادی گسترده از تشکیلات اطلاعاتی این رژیم فاش شد که حاکی از جاسوسی سیستماتیک اعضای خانواده اسد و مقامات امنیتی علیه یکدیگر است. این مدارک که توسط رسانههایی چون معاریو و تایمز منتشر شدهاند، نشان میدهند که بیاعتمادی و رقابت میان خویشاوندان نزدیک اسد و نهادهای امنیتی باعث تشدید بحرانهای داخلی شده است. فعالیتهایی نظیر شنود، هک، و رصد گسترده شهروندان حتی کودکان در مدارس، بخشی از رویکردهای استخباراتی این رژیم برای حفظ کنترل بوده است. برخی از اعضای خانواده اسد نیز از تصمیم بشار برای فرار در دسامبر ۲۰۲۳ به روسیه بیاطلاع بودند و او را به خیانت متهم کردند.
افشاگریها همچنین نشان میدهد که رژیم اسد تحت فشارهای شدید داخلی و بینالمللی برای بقای خود تلاش میکرد. از جمله، گزارشهایی از تماسهای مخفی ارتش اسرائیل با مقامات سوری از طریق واتساپ و برنامههای سرّی برای سوختن اسناد حساس در روزهای پایانی حکومت منتشر شده است. در عین حال، میلیونها سند جنایات جنگی و سرکوب گسترده رژیم توسط بازرسان در حال مستندسازی و دیجیتالی شدن است تا ضمن فراهم کردن امکان پیگرد قضایی مقامات پیشین، حقوق مفقودان و بازداشتشدگان نیز پیگیری شود.
در پی فروپاشی حکومت اسد، حدود ۲۴ هزار و ۲۰۰ تن از زندانیان آزاد شدند اما به گفته نهادهای حقوق بشری سوری، هنوز دستکم ۱۱۲ هزار و ۴۱۴ تن ناپدید هستند. ویلیام وایلی، مدیر اجرایی یک سازمان غیردولتی که از سال ۲۰۱۱ مشغول گردآوری شواهد از سوریه برای تحقق عدالت و پاسخگو کردن حکومت اسد بوده، میگوید که بخشی از اسناد به اماکن امن انتقال یافته و به زودی کار بزرگ دیجیتالی کردن پروندهها آغاز خواهد شد.
در پی گزارش بالا این سوال اساسی شکل می گیرد که آیا بین فروپاشی دولت اسد و حکومت خامنه ای می توانیم شاهد سرنوشت مشابه فروپاشی رژیمهای اسد با جمهوری اسلامی باشیم؟
تشابهات درون ساختاری حکومت اسد با حکومت جمهوری اسلامی
رژیمهایی مانند معمر قذافی در لیبی یا صدام حسین در عراق نیز با ویژگیهای مشابهی مانند بیاعتمادی داخلی، سرکوب گسترده، و وابستگی به نهادهای اطلاعاتی برای بقای کوتاهمدت روبرو بودند. فروپاشی این رژیمها معمولاً با گسست در نهادهای قدرت همراه بود، همانطور که در گزارش بالا از سوریه نشان میدهد. این گزارش که از آشفتگی و فروپاشی عمیق ساختارهای سیاسی، اجتماعی، و امنیتی رژیم بشار اسد پرده برمیدارد، در تشابه با نظام جمهوری اسلامی چند نکته کلیدی دارد که میتوان آن را به مراحل احتمالی فروپاشی سیاسی حکومت خامنه ای تعمیم داد:
از دست رفتن اعتماد درونی نهادهای قدرت که از یکدیگر جاسوسی می کنند؛ هم اکنون نزدیک به ۱۷ نهاد امنیتی در نظام اسلامی وجود دارند که هیچ گزارشی از شیوه عمل آنان منتشر نشده است. که این نوع گسست اطلاعاتی ناشی از از بیاعتمادی درونی است و نشانه روشنی از فرسایش ساختارهای همبسته در حکومت استبدادی است. این نهادها می توانند در دوره فروپاشی به اشکال متعددی از منطق حکومت اسد پیروی کنند، و به ابزاری برای مهار یا نابودی یکدیگر عمل کنند.
ناتوانی در مدیریت بحرانهای داخلی؛ حکومت اسد با سرکوب شدید اعتراضات از سال ۲۰۱۱، همراه با گسترش فعالیتهای اطلاعاتی برای کنترل جامعه، نشانداد که وارد بحران مشروعیت شده است. چنین اقداماتی در بلندمدت به فروپاشی اجتماعی و سیاسی منجر میشود که در نظام جمهوری اسلامی هم شاهد آن بودیم. طی فواصلی از حیات ننگین جمهوری اسلامی «سرکوب شدید سال ۶۰، کشتار زندانیان در سال ۶۷، سرکوب اعتراضات اقتصادی اسلام شهر در سال ۷۴، سرکوب جنبش سبز در سال ۷۷، سرکوب اعتراضات سال ۹۶، ۹۸، ۹۹، ۱۴۰۰ و جنبش زن زندگی آزادی در ۱۴۰۱» نشان می دهد که یک روند تدریجی با پیوستگی و همزمانی تحولات ناکارآمدی مدیریتی را بوضوح نشان می دهد.
فشارهای خارجی و منطقهای؛ نقش اسرائیل و استفاده از کانالهای ارتباطی مخفی با مقامات سوری، در کنار فشارهای بینالمللی و مداخلات منطقهای، نشاندهنده شدت وابستگی رژیم به بازیگران خارجی برای بقا بوده است. حکومت اسلامی هم وابستگی بیش از حدی به کشورهای چین و روسیه دارد، در عین حال به گسترش نیروهای نیابتی در منطقه خاورمیانه اقدام کرد. و نیز با گسترش نیروگاههای هسته ای و افزایش غنی سازی تا ۶۰ درصد، تحریم های اقتصادی و سیاسی زیادی به جامعه ایران وارد نمود. از طرف دیگر با ترور دانشمندان هسته ای و فرماندهان نظامی سپاه در حوزه اتمی و موشکی و نیز مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و وزیر خارجه او، و پس از آن ترور اسماعیل هینه از رهبران سیاسی حماس در تهران و… حاکی از نفوذ سازمانهای اطلاعاتی خارجی در ساختار قدرت و احتمالا ارتباطات عمیق مابین این سازمانها با بعضی رهبران و مدیران جمهوری اسلامی است.
نتیجه
تجربه فروپاشی رژیم بشار اسد نشاندهنده شکافهای عمیق داخلی، بحران مشروعیت، و ناتوانی در مدیریت تضادهای داخلی و خارجی است که در نهایت به فروپاشی سیاسی و اجتماعی انجامید. این روند، شباهتهای معناداری با وضعیت فعلی جمهوری اسلامی دارد که با مجموعهای از بحرانها در ابعاد مختلف روبروست. «بیاعتمادی درونی میان نهادهای امنیتی، سرکوب مداوم اعتراضات مردمی، وابستگی شدید به قدرتهای خارجی و به نیروهای نظامی» همگی نشانههایی از فرسایش ساختاری است که سرنوشت مشابهی را محتمل میسازد.
از سوی دیگر، درسهایی که از فروپاشی رژیمهایی نظیر اسد، صدام، و قذافی میتوان آموخت، حاکی از آن است که در نظامهای استبدادی، هرگونه بحران مشروعیت به دلیل عدم انعطافپذیری و تعامل سازنده با جامعه، به سرعت به انزوای داخلی و بینالمللی و در نهایت فروپاشی منجر میشود. اگرچه تحولات تاریخی هیچگاه عیناً تکرار نمیشوند، اما بررسی دقیق روندهای مشابه میتواند نشانگر آیندهای باشد که در آن نظامهایی با ساختارهای استبدادی مانند جمهوری اسلامی نیز در برابر خواست عمومی جامعه و فشارهای منطقهای و بینالمللی دوام نخواهند آورد.
0 Comments