شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

ترامپ چه خواهد کرد؟خلاصه ای از پروژه ۲۰۲۵  (Project 2025)

2024-11-14

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

پروژه ۲۰۲۵ یک برنامه استراتژیک است که توسط محافظه کاران و راست گرایان در بنیاد هریتاژ  (Heritage Foundation) تهیه شده است. هدف آن کمک به جمهوری خواهان در پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ در آمریکاست.  این سند در ۹۰۰ صفحه بیش از هزار پیشنهاد سیاسی و قانونی را ارائه کرده است که قرار است راهنمای عمل ترامپ و حزب جمهوری پس از انتقال قدرت باشد. این سند توسط تیم بزرگی از کارشناسان، وکلا، و مدیران سابق دولت تهیه شده است و قصد آن آماده‌سازی و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای یک دولت محافظه‌کار پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ است. نوشته حاضر با سئوال و جواب توسط هوش مصنوعی انجام گرفته است و تنها به رئوس برخی از برنامه ها میپردازد. قصد من از این خلاصه سازی آشنایی و ایجاد درکی روشن تر از رویکردهای رئیس جمهور جدید آمریکا در مورد مسائل مهم جهان، سیاست داخلی آمریکا، رویکرد به اروپا،‌ چین، ایران، روسیه و سایر مسائل کلیدی است.

بازنگری در ساختار اداری دولت فدرال

 پروژه ۲۰۲۵ به دنبال کاهش اندازه بوروکراسی دولتی و اختیارات برخی نهادهای فدرال است، با هدف واگذاری قدرت بیشتر به ایالت‌ها و محدود کردن نفوذ دولت مرکزی. این برنامه شامل کاهش بودجه و اختیارات ادارات و نهادهایی است که به‌طور تاریخی در اولویت دولت‌های دموکرات بوده‌اند، مانند نهادهای نظارتی محیط زیست و بهداشت عمومی.

  1. سیاست‌های مهاجرتی سختگیرانه‌تر: در حوزه مهاجرت، این پروژه خواهان کنترل و کاهش مهاجرت قانونی و غیرقانونی است. هدف این برنامه، اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر در قبال پناهندگان، مهاجران غیرقانونی و حتی محدود کردن ورود نیروی کار خارجی به آمریکاست.
  2. آزادی بیان و مسائل فرهنگی: محافظه‌کاران قصد دارند با کاهش نفوذ گروه‌های لیبرال در نهادهای آموزشی، رسانه‌ها، و مراکز فرهنگی، مفاهیمی چون تئوری‌های نژادی و جنسیتی را حذف کنند. این بخش از برنامه بر جلوگیری از نفوذ “بیداری” در مدارس و دانشگاه‌ها متمرکز است و تأکید دارد بر اینکه خانواده‌ها و جوامع محلی نقش بیشتری در تعیین سیاست‌های آموزشی ایفا کنند.
  3. اقتصاد و تنظیم‌گری: این پروژه قصد دارد تا محدودیت‌های نظارتی را بر شرکت‌ها و صنایع کاهش داده و اقتصاد را به سمت تولید و اشتغال بیشتر سوق دهد. این شامل لغو قوانین و محدودیت‌های زیست‌محیطی و بهداشتی است که به باور محافظه‌کاران مانع رشد اقتصادی و اشتغال‌زایی می‌شود.
  4. بازگشت به سیاست خارجی محافظه‌کارانه: در زمینه سیاست خارجی، پروژه ۲۰۲۵ بر تقویت ارتش و اتخاذ رویکردی منفعلانه‌تر نسبت به تعهدات جهانی تأکید دارد و به دنبال کاهش درگیری‌های نظامی و بازنگری در مشارکت‌های بین‌المللی است، به‌ویژه در مورد نهادهایی که به‌ باور محافظه‌کاران تهدیدی برای منافع ملی آمریکا به شمار می‌آیند.

پروژه ۲۰۲۵ در واقع یک تلاش بزرگ برای آماده‌سازی دولت آینده به‌گونه‌ای است که بتواند سریع و مؤثر به اجرای سیاست‌های محافظه‌کارانه بپردازد و برنامه‌های بلندمدت برای تحقق دیدگاه‌های جمهوری‌خواهان را تضمین کند.

رویکرد نسبت به ایران

  1. سیاست فشار حداکثری و بازگشت به تحریم‌های گسترده: پروژه ۲۰۲۵ احتمالاً به دنبال بازگشت به سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران خواهد بود که در زمان دولت ترامپ اجرایی شد. این سیاست شامل اعمال تحریم‌های گسترده و هدفمند علیه بخش‌های اقتصادی، مالی و نفتی ایران است تا فشار اقتصادی بیشتری بر دولت ایران وارد شود و به‌عنوان اهرم فشاری در مذاکرات استفاده شود.
  2. تقویت همکاری با متحدان منطقه‌ای علیه ایران: در راستای تقویت مواضع اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در برابر ایران، پروژه ۲۰۲۵ احتمالاً از اقدامات و برنامه‌های نظامی و اطلاعاتی در جهت محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران حمایت خواهد کرد. این رویکرد ممکن است به همکاری‌های امنیتی و نظامی با کشورهایی همچون عربستان سعودی و اسرائیل منجر شود.
  3. مقابله با برنامه‌های موشکی و هسته‌ای ایران: در پروژه ۲۰۲۵ تأکید شده که آمریکا باید امنیت ملی خود را از طریق محدود کردن دسترسی ایران به سلاح‌های پیشرفته و تقویت سیستم‌های دفاعی متحدانش در منطقه تضمین کند. این مسئله می‌تواند به تلاش برای اعمال فشار دیپلماتیک و تحریم‌های تسلیحاتی جدید علیه ایران منجر شود و احتمالا خواستار بازگشت ایران به محدودیت‌های پیشین در چارچوب توافق هسته‌ای یا حتی اعمال محدودیت‌های شدیدتر خواهد شد.
  4. محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران: محافظه‌کاران به دنبال کاهش نفوذ ایران در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان و یمن هستند و ممکن است با تشدید تحریم‌ها و همچنین حمایت نظامی و اطلاعاتی از گروه‌های مخالف ایران در منطقه، به دنبال مقابله با نفوذ تهران باشند.
  5. حمایت از حقوق بشر و جنبش‌های مخالف داخل ایران: هرچند رویکرد اصلی محافظه‌کاران در این زمینه احتمالاً بیشتر به اعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیک معطوف است، اما حمایت لفظی و حتی مالی از گروه‌های مخالف و فعالان حقوق بشر داخل ایران و در تبعید می‌تواند بخشی از سیاست‌های آینده آنها باشد.

به‌طور کلی، این پروژه با تأکید بر قدرت‌نمایی و اتخاذ سیاست‌های سختگیرانه‌تر، احتمالاً در پی مهار و تضعیف ایران از طریق فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و افزایش ائتلاف‌های منطقه‌ای خواهد بود. این رویکرد بر آن است که ایران را وادار به پذیرش محدودیت‌های بیشتر و کاهش نفوذش در منطقه کند و از پیشرفت برنامه‌های موشکی و هسته‌ای آن جلوگیری کند.

 

رویکرد به چین و روسیه

پروژه ۲۰۲۵ رویکردی سختگیرانه و رقابتی نسبت به روسیه و چین اتخاذ کرده و این دو کشور را به عنوان تهدیدهای بزرگ برای امنیت و نفوذ جهانی آمریکا می‌بیند. این برنامه بر تقویت قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا و همچنین گسترش روابط با متحدانش برای مقابله با نفوذ روسیه و چین در عرصه بین‌المللی تأکید دارد. در ادامه به جزئیات رویکرد این سند در قبال روسیه و چین پرداخته شده است:

چین

  1. مهار نفوذ اقتصادی و فناوری چین: پروژه ۲۰۲۵ بر کاهش وابستگی آمریکا به زنجیره‌های تأمین چین تمرکز دارد و قصد دارد با محدود کردن دسترسی چین به فناوری‌های پیشرفته، از گسترش نفوذ آن در عرصه‌های اقتصادی و تکنولوژیک جلوگیری کند. این برنامه شامل سیاست‌هایی برای تشویق تولید داخلی در صنایع کلیدی، مانند فناوری‌های نیمه‌هادی، و کاهش دسترسی چین به فناوری‌های حساس است.
  2. تقویت اتحادها در منطقه اقیانوسیه: پروژه ۲۰۲۵ با هدف ایجاد یک بلوک قدرتمند از متحدان منطقه‌ای علیه چین، بر توسعه روابط آمریکا با کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، هند، و استرالیا تأکید دارد. این رویکرد شامل همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی با این کشورها و تقویت حضور نظامی در منطقه آسیا و اقیانوسیه است.
  3. حمایت از تایوان: پروژه ۲۰۲۵ خواهان حمایت قوی‌تر از تایوان به عنوان یک نقطه حساس در رقابت با چین است. این حمایت می‌تواند شامل فروش تسلیحات پیشرفته، ارائه آموزش‌های نظامی به نیروهای تایوانی و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه باشد تا چین را از تلاش برای حمله به تایوان بازدارد.
  4. مقابله با نفوذ جهانی چین: در زمینه سیاست خارجی، این برنامه بر مقابله با پروژه «کمربند و جاده» چین و محدود کردن نفوذ آن در کشورهای در حال توسعه متمرکز است. این رویکرد شامل سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی در کشورهای آسیایی و آفریقایی، ارائه گزینه‌های اقتصادی جایگزین و حمایت از دموکراسی‌ها در برابر نفوذ چین است.

روسیه

  1. فشار اقتصادی و تحریم‌ها: پروژه ۲۰۲۵ به دنبال اعمال فشارهای اقتصادی بیشتر علیه روسیه است، به‌ویژه با توجه به جنگ اوکراین و تلاش‌های روسیه برای گسترش نفوذ خود در اروپا و آسیای مرکزی. این فشارها می‌تواند شامل تحریم‌های جدید علیه نهادهای مالی و صنایع کلیدی روسیه، به‌خصوص نفت و گاز، باشد.
  2. حمایت از اوکراین و کشورهای اروپای شرقی: این برنامه بر حمایت از اوکراین و دیگر کشورهای اروپای شرقی در برابر تجاوزات روسیه تأکید دارد. این رویکرد شامل ارسال کمک‌های نظامی و مالی به اوکراین، ارائه آموزش و پشتیبانی به نیروهای مسلح آن و همچنین همکاری نزدیک با ناتو برای تقویت امنیت منطقه است.
  3. تقویت ناتو و بازدارندگی نظامی: پروژه ۲۰۲۵ خواهان تقویت حضور نظامی آمریکا و ناتو در اروپاست تا از نفوذ نظامی روسیه جلوگیری کند. این برنامه تأکید دارد که آمریکا و ناتو باید با حضور بیشتر در کشورهای همسایه روسیه، از جمله لهستان و کشورهای بالتیک، سیاست بازدارندگی در برابر مسکو را تقویت کنند.
  4. کاهش نفوذ روسیه در خاورمیانه و آفریقا: این پروژه همچنین به دنبال محدود کردن نفوذ روسیه در خاورمیانه و آفریقا است، جایی که روسیه از طریق قراردادهای نظامی و همکاری با دولت‌های محلی نفوذ خود را گسترش داده است. این رویکرد شامل حمایت از متحدان منطقه‌ای، کاهش نفوذ شرکت‌های نظامی روسی مانند واگنر و جلوگیری از توسعه همکاری‌های نظامی روسیه با دولت‌های مخالف منافع آمریکا است.

نتیجه‌گیری

به طور کلی، پروژه ۲۰۲۵ به دنبال محدود کردن نفوذ چین و روسیه در عرصه بین‌المللی و تقویت جایگاه جهانی آمریکا است. این سند بر سیاست‌های سختگیرانه اقتصادی، تقویت اتحادها و حضور نظامی در مناطق استراتژیک تأکید دارد و قصد دارد از طریق بازدارندگی و همکاری با متحدان، مانع از گسترش نفوذ چین و روسیه در عرصه جهانی شود.

رویکرد نسبت به ناتو

برنامه ۲۰۲۵ قصد خروج آمریکا از ناتو را ندارد. برعکس، این سند بر تقویت اتحاد ناتو و نقش رهبری آمریکا در این پیمان تأکید می‌کند، به ویژه در مقابله با تهدیدهایی مانند روسیه. محافظه‌کاران پشت این پروژه، از جمله بنیاد هریتیج، بر این باورند که ناتو ابزار مهمی برای بازدارندگی در برابر روسیه و حفاظت از امنیت اروپا و متحدان آمریکا در برابر تهدیدات بالقوه به شمار می‌آید.

با این حال، پروژه ۲۰۲۵ احتمالاً خواستار آن خواهد بود که متحدان اروپایی ناتو مسئولیت بیشتری در تأمین هزینه‌ها و توانایی‌های نظامی خود بپذیرند، تا آمریکا مجبور به تحمل هزینه‌های کمتری شود. این رویکرد می‌تواند به تلاش برای بهبود توزیع مسئولیت‌ها در ناتو و کاهش اتکای اروپا به حمایت کامل نظامی آمریکا منجر شود، اما به‌طور کلی، خروج از ناتو مدنظر نیست.

 

رویکرد نسبت به اوضاع خاورمیانه

پروژه ۲۰۲۵ استراتژی متفاوت و جدی‌تری نسبت به خاورمیانه و به‌ویژه درگیری‌های بین ایران و اسرائیل ارائه می‌دهد. این طرح در قبال خاورمیانه بر حمایت محکم از اسرائیل و مقابله با نفوذ ایران تمرکز دارد و با افزایش همکاری‌های نظامی و امنیتی با اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه سعی می‌کند که مانع گسترش نفوذ و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران شود. این پروژه پیشنهاد می‌کند که آمریکا باید در کنار حمایت از اسرائیل، ائتلافی منطقه‌ای از کشورهای عربی مخالف ایران تشکیل دهد تا به طور هماهنگ با تهدیدات ایران مقابله کنند.

رویکرد پیشنهادی این طرح در قبال ایران و اسرائیل را می‌توان به چند محور اصلی تقسیم کرد:

  1. حمایت گسترده از اسرائیل: پروژه ۲۰۲۵ خواستار افزایش حمایت نظامی و مالی از اسرائیل است. این حمایت شامل ارائه تسلیحات پیشرفته، سامانه‌های دفاع موشکی و همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی گسترده‌تر خواهد بود. این پروژه اسرائیل را به عنوان خط مقدم مقابله با ایران در منطقه می‌بیند و بر اهمیت حفظ قدرت نظامی برتر اسرائیل تأکید دارد.
  2. تشکیل ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران: این پروژه بر همکاری با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین تأکید دارد تا ائتلافی منطقه‌ای برای مقابله با ایران ایجاد شود. این ائتلاف می‌تواند شامل تبادل اطلاعات نظامی، رزمایش‌های مشترک و توسعه همکاری‌های اقتصادی و دیپلماتیک باشد.
  3. تشدید تحریم‌ها و فشار اقتصادی علیه ایران: پروژه ۲۰۲۵ پیشنهاد می‌کند که تحریم‌های اقتصادی و مالی بیشتری علیه ایران اعمال شود و همچنین تحریم‌های قبلی به‌طور کامل اجرا و نظارت شوند. هدف این فشارها، تضعیف اقتصاد ایران و محدود کردن توانایی این کشور در حمایت از نیروهای نیابتی در منطقه، از جمله حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن است.
  4. مقابله با برنامه موشکی و هسته‌ای ایران: این پروژه خواهان محدودیت‌های شدیدتر بر برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران است و بر این باور است که ایران نباید اجازه داشته باشد به سلاح هسته‌ای یا موشک‌های بالستیک دوربرد دست یابد. برای تحقق این هدف، این سند پیشنهاد می‌کند که آمریکا و متحدانش نظارت و فشار دیپلماتیک بر ایران را افزایش دهند و در صورت لزوم از ابزارهای نظامی نیز برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران استفاده کنند.
  5. مقابله با حضور ایران در خاورمیانه: پروژه ۲۰۲۵ با نگاه به کاهش نفوذ ایران در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه و لبنان، خواستار حمایت از گروه‌ها و دولت‌های محلی مخالف ایران و نیروهای نیابتی آن است. این رویکرد شامل ارائه کمک‌های نظامی و اقتصادی به کشورهای آسیب‌پذیر و همچنین حمایت از سیاست‌های داخلی آنها در جهت محدود کردن نفوذ ایران خواهد بود.

در مجموع، پروژه ۲۰۲۵ خواهان سیاستی سختگیرانه و تهاجمی‌تر در قبال ایران است و به دنبال تقویت روابط و همکاری‌های آمریکا با اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله مؤثر با نفوذ منطقه‌ای ایران است. این رویکرد با هدف ایجاد یک سد قدرتمند منطقه‌ای در برابر ایران طراحی شده تا از گسترش فعالیت‌های ایران جلوگیری کند و در عین حال، منافع امنیتی آمریکا و متحدانش در خاورمیانه را تضمین کند.

آیا این برنامه تنش در سطح جهان را افزایش نخواهد داد؟

پروژه ۲۰۲۵ از طریق استراتژی‌های تهاجمی خود، احتمال افزایش تنش‌ها و حتی شکل‌گیری درگیری‌های بزرگ‌تر را به دنبال دارد؛ به‌ویژه در شرایطی که ممکن است به تشکیل بلوکی ضدآمریکایی بین کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، کره شمالی، ونزوئلا و کوبا منجر شود. این پروژه با آگاهی از احتمال شکل‌گیری چنین ائتلافی، راهکارهایی را برای مقابله با تهدید یک بلوک جهانی ضدآمریکایی ارائه کرده است. برنامه‌های اصلی آن به شرح زیر است:

1. تقویت بازدارندگی نظامی در سطح جهانی

پروژه ۲۰۲۵ به شدت بر بازدارندگی نظامی تأکید دارد و آمریکا را ملزم به افزایش سرمایه‌گذاری در توانمندی‌های نظامی، به‌ویژه در حوزه‌های فناوری‌های پیشرفته، دفاع سایبری و سامانه‌های موشکی پیشرفته می‌داند. هدف این است که آمریکا بتواند همزمان در چندین جبهه پاسخگوی تهدیدات باشد، از جمله تهدیدهای چین در آسیا، روسیه در اروپا، و ایران در خاورمیانه.

2. توسعه اتحادهای منطقه‌ای و بین‌المللی

این پروژه به دنبال توسعه اتحادها و ائتلاف‌هایی از کشورهای هم‌فکر و هم‌پیمان در مناطق کلیدی جهان است، مانند ناتو در اروپا، اتحادهای جدید در آسیا با کشورهایی مانند ژاپن، هند، استرالیا و کره جنوبی، و همچنین ائتلاف‌های منطقه‌ای در خاورمیانه. این اتحادها قرار است به عنوان خطوط دفاعی و نیروی بازدارنده در برابر بلوک‌های ضدآمریکایی عمل کنند.

3. فشار اقتصادی و تحریم‌های هماهنگ‌شده جهانی

پروژه ۲۰۲۵ از تحریم‌های هماهنگ‌شده به عنوان یک ابزار اصلی برای تضعیف بلوک مخالف استفاده خواهد کرد. این برنامه بر اعمال تحریم‌های هدفمند علیه بخش‌های کلیدی اقتصادهای چین، روسیه، ایران و دیگر کشورهای ضدآمریکایی تأکید دارد و در تلاش است که این کشورها را از همکاری اقتصادی و فناوری با کشورهای غربی محروم کند.

4. تقویت دیپلماسی و جنگ اطلاعاتی

پروژه ۲۰۲۵ بر دیپلماسی فعال و همچنین جنگ اطلاعاتی و مقابله با پروپاگاندای ضدآمریکایی تأکید دارد. این پروژه با هدف مهار نفوذ رسانه‌ای و تبلیغاتی کشورهایی مانند روسیه و چین، به دنبال تشکیل ائتلاف‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی با کشورهایی است که به آمریکا نزدیک هستند. این اقدام شامل مقابله با اطلاعات نادرست و تلاش برای تضعیف پیام‌های تبلیغاتی کشورهای رقیب است.

5. استفاده از ابزارهای اقتصادی و فناوری برای تضعیف بلوک‌های دشمن

این پروژه همچنین به دنبال استفاده از ابزارهای اقتصادی و فناوری برای جلوگیری از توسعه و توانمندسازی بلوک‌های مخالف است. برای نمونه، این برنامه به شدت تلاش می‌کند تا از دسترسی چین و روسیه به فناوری‌های پیشرفته آمریکا و غرب جلوگیری کند، همچنین قصد دارد شرکت‌ها و صنایع بزرگ را متقاعد کند که وابستگی خود به کشورهای رقیب را کاهش دهند و تولیدات خود را به کشورهای متحد منتقل کنند.

6. تمرکز بر مهار تهاجم نظامی به‌جای ورود به جنگ مستقیم

پروژه ۲۰۲۵ بر جلوگیری از وقوع جنگ‌های گسترده تأکید دارد و ترجیح می‌دهد که از طریق بازدارندگی، تهدیدات را مهار کند. با این حال، اگر درگیری‌ها اجتناب‌ناپذیر شوند، پروژه ۲۰۲۵ بر استراتژی‌های نبرد از راه دور و استفاده از تسلیحات پیشرفته تأکید دارد تا از درگیری مستقیم و گسترده با بلوک‌های بزرگ مانند چین و روسیه اجتناب کند.

7. تقویت سازمان‌های بین‌المللی و همکاری چندجانبه

با توجه به تهدیدات جهانی و احتمال شکل‌گیری بلوک‌های خطرناک، پروژه ۲۰۲۵ بر همکاری چندجانبه در سازمان‌هایی مانند ناتو، گروه هفت (G7)، و سازمان ملل تأکید دارد. این برنامه قصد دارد که از این نهادها برای تقویت مشروعیت جهانی سیاست‌های خود و مقابله با ائتلاف‌های ضدآمریکایی استفاده کند.

نتیجه‌گیری

پروژه ۲۰۲۵ در پی افزایش بازدارندگی و قدرت‌نمایی آمریکا در برابر بلوک‌های مخالف جهانی است و سعی دارد که با تقویت اتحادهای بین‌المللی، تحریم‌های هماهنگ‌شده، و تضعیف اقتصادی کشورهای رقیب، از شکل‌گیری یک بلوک جهانی علیه آمریکا جلوگیری کند. اما در عین حال، این رویکرد تهاجمی می‌تواند تنش‌ها را افزایش دهد و خطر درگیری‌های بزرگ‌تر را بیشتر کند، که ممکن است به جنگ‌های سرد جدید یا حتی درگیری‌های منطقه‌ای و جهانی منجر شود.

آیا آمریکا توان تقابل اقتصادی با چین را دارد؟

پروژه ۲۰۲۵ به‌خوبی از چالش رقابت اقتصادی با چین آگاه است و بر این اساس، برنامه‌هایی برای مقابله با برتری اقتصادی و تولیدی چین ارائه کرده است. این برنامه‌ها تلاش دارند تا وابستگی به تولیدات چین و هزینه‌های پایین تولید این کشور را کاهش دهند و همزمان قدرت تولید داخلی و رقابت‌پذیری اقتصادی آمریکا را تقویت کنند. استراتژی‌های اصلی این پروژه برای مقابله با قدرت اقتصادی چین به شرح زیر است:

  • ۱. بومی‌سازی و احیای تولید داخلی
  • پروژه ۲۰۲۵ به شدت بر بومی‌سازی تولیدات و بازگرداندن صنایع کلیدی به خاک آمریکا تأکید دارد. این پروژه با ارائه مشوق‌های مالیاتی و وام‌های ارزان‌قیمت به شرکت‌ها، آنها را تشویق می‌کند تا تولیدات خود را به آمریکا بازگردانند. همچنین با وضع تعرفه‌ها بر واردات از چین، سعی دارد واردات را پرهزینه‌تر کرده و تولید داخلی را تقویت کند.
  • ۲. سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته و تولید هوشمند
  • پروژه ۲۰۲۵ پیشنهاد می‌دهد که آمریکا به‌جای رقابت در صنایع ارزان و نیروی کار، به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های فناوری پیشرفته و تولید هوشمند بپردازد. با تمرکز بر حوزه‌هایی مانند نیمه‌هادی‌ها، هوش مصنوعی، رباتیک، و انرژی‌های پاک، آمریکا تلاش دارد تا به‌طور استراتژیک در بخش‌هایی رقابت کند که چین در آنها هنوز به طور کامل برتری ندارد.
  • ۳. همکاری با متحدان برای کاهش وابستگی به زنجیره‌های تأمین چین
  • پروژه ۲۰۲۵ بر تشکیل ائتلاف‌های اقتصادی با متحدان آمریکا تأکید دارد تا این کشورها با همکاری یکدیگر وابستگی به زنجیره‌های تأمین چینی را کاهش دهند. به‌عنوان مثال، آمریکا قصد دارد با کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی، و هند همکاری کرده و زنجیره‌های تأمین مشترکی در حوزه‌های کلیدی ایجاد کند. این همکاری‌ها می‌تواند به توسعه شبکه‌ای گسترده‌تر از تولیدات و کاهش نفوذ اقتصادی چین منجر شود.
  • ۴. تحریم و کنترل صادرات فناوری‌های حساس به چین
  • پروژه ۲۰۲۵ پیشنهاد می‌کند که آمریکا به شدت از صدور فناوری‌های پیشرفته به چین جلوگیری کند، به‌ویژه فناوری‌هایی که ممکن است در صنایع نظامی یا تولیدات استراتژیک استفاده شوند. این اقدام شامل محدودیت بر صادرات نیمه‌هادی‌ها، تجهیزات روباتیک، و فناوری‌های مرتبط با هوش مصنوعی است و هدف آن محدود کردن توسعه صنعتی و تکنولوژیک چین است.
  • ۵. افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و نیروی کار داخلی
  • این پروژه به بازسازی زیرساخت‌های فرسوده آمریکا و تقویت نیروی کار ماهر تأکید دارد. با افزایش سرمایه‌گذاری در آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی، و حمایت از کارگران داخلی، این طرح قصد دارد رقابت‌پذیری تولید داخلی را افزایش دهد و هزینه‌های تولید را کاهش دهد.
  • ۶. ترویج مصرف کالاهای داخلی و ملی‌گرایی اقتصادی
  • پروژه ۲۰۲۵ به دنبال ترویج فرهنگ مصرف کالاهای داخلی است. این طرح با ترویج ملی‌گرایی اقتصادی و حمایت از کسب‌وکارهای محلی سعی دارد که آمریکایی‌ها را به خرید کالاهای تولید داخل ترغیب کند و با تقویت صنایع داخلی به کاهش وابستگی به واردات از چین بپردازد.
  • ۷. تشدید فشارهای دیپلماتیک و تحریم‌های اقتصادی هماهنگ با متحدان
  • یکی از بخش‌های کلیدی این پروژه، اعمال تحریم‌های هماهنگ اقتصادی علیه شرکت‌ها و صنایع چینی است. با همکاری متحدان، آمریکا تلاش خواهد کرد که مانع از دسترسی چین به بازارها و منابع بین‌المللی شود و از این طریق رشد اقتصادی چین را محدود کند. این اقدامات می‌تواند به کاهش رقابت‌پذیری محصولات چینی در بازارهای جهانی کمک کند.
  • ۸. تشویق تولید در کشورهای دوست و هم‌پیمان
  • پروژه ۲۰۲۵ همچنین به دنبال جابه‌جایی زنجیره‌های تأمین به کشورهای دوست و هم‌پیمان است، مانند مکزیک، ویتنام و هند. این رویکرد «دوستان‌سازی زنجیره‌های تأمین» نام دارد و تلاش دارد که شرکت‌های آمریکایی به جای چین، به کشورهای هم‌پیمان در نزدیکی آمریکا یا کشورهای قابل اعتماد بروند و از نیروی کار و هزینه‌های پایین تولید در این کشورها بهره ببرند.
  • نتیجه‌گیری

پروژه ۲۰۲۵ در پی بازسازی و تقویت اقتصاد داخلی آمریکا و کاهش وابستگی به چین از طریق احیای تولید داخلی، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته، ترویج ملی‌گرایی اقتصادی و توسعه زنجیره‌های تأمین با متحدان است. این برنامه در تلاش است تا با استفاده از این استراتژی‌ها، نه تنها با هزینه‌های پایین تولید چین رقابت کند، بلکه وابستگی اقتصادی آمریکا به چین را به حداقل برساند و از سلطه اقتصادی چین بر زنجیره‌های جهانی جلوگیری کند. با این حال، این استراتژی‌ها ممکن است هزینه‌ها و چالش‌های جدیدی را نیز به دنبال داشته باشند و اجرای آنها به حمایت گسترده داخلی و هماهنگی با کشورهای هم‌پیمان نیاز دارد.

برخی از تاثیرات این پروژه بر جامعه و روابط با اروپا

پروژه ۲۰۲۵، با تأکید بر سیاست‌های ملی‌گرایانه و محدودیت مهاجرت، احتمالاً می‌تواند به‌طور غیرمستقیم تنش‌های نژادی را تشدید کند. سیاست‌های این پروژه بر هویت ملی و کاهش وابستگی به نیروهای خارجی تأکید دارد و بسیاری از اقدامات پیشنهادی آن ممکن است به افزایش شکاف‌های داخلی، به‌ویژه بین اقشار محافظه‌کار و اقلیت‌های قومی و نژادی در آمریکا، دامن بزند. برخی از ویژگی‌های این پروژه که می‌تواند به این تنش‌ها منجر شود عبارتند از:

  1. محدودیت مهاجرت: این پروژه از سیاست‌های سخت‌گیرانه مهاجرتی حمایت می‌کند، که به احتمال زیاد بر اقلیت‌های مهاجر تأثیر منفی می‌گذارد و ممکن است به احساس بیگانگی و نارضایتی در بین این اقشار دامن بزند.
  2. تمرکز بر ارزش‌های سنتی: پروژه ۲۰۲۵ با تأکید بر هویت ملی و ارزش‌های سنتی، ممکن است به حاشیه‌نشینی اقلیت‌ها و گروه‌هایی که دیدگاه‌های متفاوتی در زمینه‌های اجتماعی دارند، منجر شود و این احساس را به وجود آورد که این گروه‌ها کمتر به عنوان بخش‌های کامل از جامعه تلقی می‌شوند.
  3. کاهش حمایت از برنامه‌های رفاهی و اجتماعی: این پروژه کاهش نقش دولت در برنامه‌های رفاهی و اجتماعی را توصیه می‌کند که ممکن است به افزایش مشکلات اقتصادی اقشار کم‌درآمد، از جمله بسیاری از جوامع اقلیتی، بیانجامد.
  4. اختلافات با کشورهای اروپایی و گسترش شکاف فراآتلانتیک

بسیاری از کشورهای اروپایی رویکردی متفاوت نسبت به مسائل بین‌المللی و روابط با چین دارند. رویکردی که آنها در آن تمایل به همکاری‌های اقتصادی بیشتر با چین و اجتناب از تقابل‌های مستقیم دارند. برخی از عواملی که می‌تواند به شکاف بیشتر بین آمریکا و اروپا منجر شود، عبارتند از:

  1. تجارت و اقتصاد: کشورهای اروپایی در بسیاری از موارد به دلیل وابستگی اقتصادی به چین و بازارهای آن، تمایلی به پیروی از سیاست‌های تهاجمی و تحریمی آمریکا علیه چین ندارند. پروژه ۲۰۲۵ که به دنبال ایجاد ائتلاف‌هایی برای محدود کردن نفوذ اقتصادی چین است، ممکن است حمایت کامل اروپا را در این زمینه نداشته باشد.
  2. سیاست‌های مهاجرتی و حقوق بشری: کشورهای اروپایی، به‌ویژه اعضای اتحادیه اروپا، نسبت به مسائل حقوق بشری و مهاجرت رویکردهای متفاوتی دارند و به جای سخت‌گیری، به استقبال از پناهجویان و مهاجران تمایل دارند. این تفاوت در سیاست‌ها می‌تواند به شکاف‌های بیشتری در روابط فراآتلانتیک منجر شود.
  3. محیط‌زیست و تغییرات اقلیمی: پروژه ۲۰۲۵ در حالی که بر توسعه انرژی‌های سنتی مانند نفت و گاز تأکید دارد، اروپا به شدت به دنبال کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر است. این اختلاف ممکن است به ایجاد شکاف‌های بیشتری در سیاست‌های زیست‌محیطی و اقتصادی بین دو سوی اقیانوس اطلس منجر شود.
  4. ریسک‌های عدم همگرایی و تضعیف ائتلاف جهانی

با وجود اینکه پروژه ۲۰۲۵ بر ایجاد ائتلافی قدرتمند برای مقابله با چین تأکید دارد، اما سیاست‌های آن ممکن است نتیجه‌ای معکوس داشته باشد و به کاهش همکاری‌های بین‌المللی منجر شود. اگر آمریکا و اروپا نتوانند در مسائل کلیدی مانند اقتصاد، حقوق بشر و تغییرات اقلیمی به توافق برسند، شکاف بین این دو افزایش می‌یابد و ممکن است مانع از شکل‌گیری ائتلافی قوی و متحد در برابر چین و دیگر رقبا شود.

در نتیجه، پروژه ۲۰۲۵ در عین حال که به دنبال بازگرداندن قدرت و نفوذ آمریکا است، خطراتی جدی برای روابط داخلی و خارجی این کشور به همراه دارد و احتمالاً در صورت پیاده‌سازی کامل، به افزایش تنش‌ها و اختلافات داخلی و فراآتلانتیک منجر خواهد شد.

تفاوتهای مهم برنامه ای بین احزاب دمکرات و جمهوری خواه

در صورت پیروزی دموکرات‌ها، تفاوت‌های عمده‌ای در سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا نسبت به پروژه ۲۰۲۵ مشاهده خواهد شد. این تفاوت‌ها می‌تواند به ویژه در نحوه تعامل با جهان، چگونگی مدیریت روابط با متحدان و همچنین در حوزه‌های اقتصادی، مهاجرتی و تغییرات اقلیمی برجسته باشد. در زیر به برخی از این تفاوت‌های کلیدی می‌پردازیم:

  • ۱. سیاست خارجی چندجانبه‌گرایانه و دیپلماسی فعال
  • دموکرات‌ها به‌طور سنتی از رویکردهای چندجانبه‌گرایانه و دیپلماسی برای حل بحران‌های جهانی حمایت می‌کنند. آنها به جای سیاست‌های تهاجمی و تقابل مستقیم با کشورهایی مانند چین و ایران، به همکاری‌های بین‌المللی و تلاش برای ایجاد ائتلاف‌های جهانی اعتقاد دارند.
  • پروژه ۲۰۲۵ رویکرد تهاجمی‌تری را در سیاست خارجی پیشنهاد می‌کند و خواستار افزایش فشار بر کشورهایی مانند چین و ایران و حتی در صورت لزوم استفاده از تهدیدهای نظامی است. این پروژه به دنبال تقویت موقعیت نظامی و اقتصادی آمریکا از طریق محدود کردن نفوذ کشورهایی چون چین و روسیه است.
  • ۲. تمرکز بر تغییرات اقلیمی و انرژی پاک
  • دموکرات‌ها تعهد قوی‌تری به مقابله با تغییرات اقلیمی دارند و به دنبال توسعه انرژی‌های پاک و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی هستند. آنها در سیاست‌های خود به انتقال به انرژی‌های تجدیدپذیر و تعهد به توافق‌نامه‌های بین‌المللی مانند توافق‌نامه پاریس اهمیت زیادی می‌دهند.
  • پروژه ۲۰۲۵ بر توسعه منابع داخلی انرژی آمریکا تأکید دارد و به بازگشت به استفاده از منابع انرژی سنتی (نفت و گاز) علاقه‌مند است. در نتیجه، این پروژه رویکرد متفاوتی در قبال مسائل اقلیمی دارد و ممکن است از تلاش‌های جهانی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای فاصله بگیرد.
  • ۳. مهاجرت و حقوق بشر
  • دموکرات‌ها از سیاست‌های مهاجرتی بازتر و انسانی‌تر حمایت می‌کنند. آنها معمولاً به حقوق مهاجران و پناهجویان اهمیت می‌دهند و تلاش می‌کنند تا قوانین مهاجرتی را اصلاح کرده و پروسه‌های پذیرش و شهروندی را ساده‌تر کنند. همچنین دموکرات‌ها به موضوع حقوق بشر در سیاست خارجی نیز توجه بیشتری دارند.
  • پروژه ۲۰۲۵ خواستار سیاست‌های مهاجرتی سخت‌گیرانه است و تاکید دارد که مهاجرت‌های غیرقانونی محدود شود. این پروژه از دیوارهای مرزی و روش‌های امنیتی شدیدتر برای کنترل مهاجرت حمایت می‌کند و رویکردی ملی‌گرایانه و ناسیونالیستی دارد که می‌تواند به تنش‌های نژادی و فرهنگی در داخل آمریکا دامن بزند.
  • ۴. همکاری با متحدان بین‌المللی و تقویت اتحاد فراآتلانتیک
  • دموکرات‌ها به روابط نزدیک با اتحادیه اروپا و سایر متحدان آمریکا اهمیت زیادی می‌دهند و تلاش می‌کنند تا شکاف‌های ایجاد شده در زمان دولت‌های محافظه‌کار را ترمیم کنند. آنها بر تقویت اتحادهای سنتی در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و تغییرات اقلیمی تاکید دارند.
  • پروژه ۲۰۲۵ با تأکید بر سیاست‌های ملی‌گرایانه و حمایت از استقلال اقتصادی، ممکن است فاصله بیشتری بین آمریکا و متحدان اروپایی‌اش ایجاد کند، به ویژه در مواردی که نیاز به رویکردهای دیپلماتیک و تجاری مشترک است. این پروژه بر همکاری‌هایی تأکید دارد که به منافع مستقیم آمریکا کمک کنند و ممکن است در نتیجه آن ائتلاف‌های گسترده ضعیف‌تر شوند.
  • ۵. برنامه‌های اجتماعی و حمایت از اقشار کم‌درآمد
  • دموکرات‌ها به توسعه و تقویت برنامه‌های رفاهی و اجتماعی برای حمایت از اقشار کم‌درآمد، دسترسی به بیمه سلامت، و کاهش نابرابری‌های اجتماعی علاقه‌مند هستند. آنها به برنامه‌های خدمات عمومی و رفاهی اولویت می‌دهند و از افزایش بودجه آنها برای کاهش فقر و نابرابری حمایت می‌کنند.
  • پروژه ۲۰۲۵ به کاهش نقش دولت در برنامه‌های رفاهی و اجتماعی علاقه دارد و از کاهش بودجه خدمات عمومی و انتقال نقش‌های حمایتی به بخش خصوصی دفاع می‌کند. این رویکرد می‌تواند نابرابری‌های اجتماعی را بیشتر کند و ممکن است به ویژه در طبقات کم‌درآمد و اقلیت‌های نژادی تأثیر منفی داشته باشد.
  • ۶. اقتصاد و تجارت با چین
  • دموکرات‌ها تمایل بیشتری به همکاری تجاری و حفظ همزیستی اقتصادی با چین دارند و تلاش می‌کنند تا از تقابل مستقیم اقتصادی و تجاری جلوگیری کنند. آنها ممکن است سیاست‌های خود را بر اساس تعامل و همکاری با متحدان برای تنظیم روابط با چین پایه‌گذاری کنند.
  • پروژه ۲۰۲۵ به‌جای تعامل، خواستار کاهش وابستگی اقتصادی به چین است و بر بومی‌سازی تولیدات، وضع تعرفه‌های تجاری و جابه‌جایی زنجیره‌های تأمین به کشورهای دوست و هم‌پیمان تاکید دارد.
  • نتیجه‌گیری

پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات، احتمالاً به سیاست‌هایی با تأکید بر دیپلماسی، همکاری بین‌المللی، تعهد به تغییرات اقلیمی، و حمایت از برنامه‌های اجتماعی منجر خواهد شد. در مقابل، پروژه ۲۰۲۵ که رویکردی ملی‌گرا و تهاجمی‌تر دارد، به دنبال تقویت منافع داخلی آمریکا از طریق کاهش وابستگی به چین و سایر کشورها است. این تفاوت‌های اساسی می‌تواند پیامدهای بزرگی در صحنه داخلی و جهانی داشته باشد و نوع نگاه آمریکا به مسائل کلیدی جهانی و نحوه ارتباط آن با سایر کشورها را شکل دهد.

آیا در صورت پیروزی دمکراتها اتحاد چین-ایران-روسیه تقویت نخواهد شد؟

بله، پیروزی دموکرات‌ها ممکن است به تقویت غیرمستقیم جبهه چین، ایران و روسیه منجر شود، زیرا رویکرد دموکرات‌ها معمولاً مبتنی بر تعامل دیپلماتیک و کاهش تنش‌ها است و کمتر بر اعمال فشار مستقیم و تحریم‌های شدید تأکید دارد. این رویکرد، اگرچه به‌طور بالقوه می‌تواند فرصت‌هایی برای گفتگو و کاهش خطرات درگیری فراهم کند، اما ممکن است از سوی دولت‌های اقتدارگرا به عنوان ضعف آمریکا تعبیر شود و انگیزه‌ای برای تقویت اتحادهای ضدغربی فراهم آورد. این امر به ویژه در شرایطی صادق است که کشورهای نظیر چین و روسیه به دنبال گسترش نفوذ و ایجاد نظم جهانی جایگزین باشند.

  • پیامدهای رویکرد دموکرات‌ها برای جبهه چین، ایران و روسیه
  • کاهش فشار و فرصت برای گسترش نفوذ:
    • اگرچه دموکرات‌ها تمایل دارند از دیپلماسی برای حل مشکلات استفاده کنند، این سیاست ممکن است به چین و روسیه فضای بیشتری برای مانور در عرصه بین‌المللی بدهد. به‌ویژه در مناطق حساس مانند آسیا، خاورمیانه و آفریقا، جایی که این کشورها در پی نفوذ و ایجاد ائتلاف‌های استراتژیک هستند.
  • تحریک به ایجاد بلوک‌های جدید جهانی:
    • در صورت کاهش نقش تهاجمی آمریکا، چین و روسیه احتمالاً به تشکیل بلوک‌های جدید و ائتلاف‌های جهانی نظیر پیمان‌های تجاری و امنیتی مستقل از غرب تمایل بیشتری پیدا می‌کنند. این بلوک‌ها ممکن است کشورهای بیشتری را به سمت محور چین و روسیه جذب کنند.
  • حمایت از دولت‌های ضددمکراتیک:
    • کشورهایی مانند ایران و کره شمالی که به طور سنتی با غرب و دموکراسی‌ها در تقابل بوده‌اند، ممکن است از این فضا استفاده کنند تا بدون نگرانی از فشارهای خارجی و تحریم‌های سختگیرانه، اقدامات سرکوب‌گرانه داخلی را تشدید کنند. این موضوع می‌تواند نه تنها حقوق بشر در این کشورها را تهدید کند، بلکه ممکن است روند دموکراتیزه شدن جهان را نیز با مشکل مواجه کند.
  • ریسک تضعیف دموکراسی در جهان

کاهش فشار بر رژیم‌های اقتدارگرا می‌تواند به تقویت حاکمیت این کشورها و ایجاد الگوی سیاسی غیرلیبرال در سطح بین‌المللی منجر شود. با توجه به این مسئله، برخی از خطرات برای دموکراسی جهانی عبارتند از:

  1. افزایش الگوی دولت‌های اقتدارگرا: کشورهایی که تحت نفوذ چین و روسیه هستند یا به سمت این بلوک تمایل دارند، ممکن است مدل‌های حکومتی اقتدارگرایانه را تقویت کنند و استانداردهای دموکراتیک را کمرنگ سازند.
  2. تضعیف اتحادهای غربی: برخی متحدان سنتی آمریکا در اروپا و آسیا ممکن است به دنبال راه‌حل‌های امنیتی جدید باشند، که می‌تواند از اتحادهای دیرینه غرب بکاهد و موقعیت آمریکا را در جهان تضعیف کند.
  3. کاهش حمایت از جنبش‌های دموکراتیک: اگر آمریکا از سیاست‌های سختگیرانه علیه دولت‌های ضددمکراتیک دور شود، جنبش‌های دموکراتیک در کشورهایی مانند ایران و بلاروس ممکن است حمایت کمتری دریافت کنند و به تدریج تضعیف شوند.
  • راهکارهای ممکن دموکرات‌ها برای مقابله با خطر تقویت محور اقتدارگرا
  • تعامل به همراه فشار هدفمند: دموکرات‌ها ممکن است از ترکیبی از دیپلماسی و فشار هدفمند استفاده کنند؛ به این معنا که در حوزه‌هایی مانند حقوق بشر یا امنیت بین‌المللی، فشارهای خاصی را بر کشورهایی چون چین و روسیه اعمال کنند تا به تعاملات و مذاکرات معنادارتری دست یابند.
  • تقویت اتحادهای دموکراتیک و متنوع‌سازی ائتلاف‌ها: دموکرات‌ها می‌توانند از طریق ایجاد ائتلاف‌های جدید و تقویت روابط با دموکراسی‌های نوظهور، جبهه متحدی در برابر محور اقتدارگرا ایجاد کنند. چنین ائتلاف‌هایی می‌تواند به افزایش وزن سیاسی آمریکا و متحدانش در عرصه بین‌المللی کمک کند.
  • سرمایه‌گذاری بر فناوری و اقتصاد جهانی: تمرکز بر سرمایه‌گذاری در حوزه‌های فناوری و علم و حمایت از اقتصاد پایدار می‌تواند به کاهش وابستگی به چین کمک کند و همچنین دموکراسی‌های دیگر را برای مقابله با رقابت اقتصادی چین تقویت نماید.
  • نتیجه‌گیری

در حالی که پیروزی دموکرات‌ها ممکن است به کاهش فشار مستقیم بر چین، روسیه و ایران منجر شود، این رویکرد لزوماً به معنای تضعیف کامل دموکراسی در جهان نیست. با یک استراتژی چندجانبه هوشمندانه و تعاملات دیپلماتیک، دموکرات‌ها می‌توانند ائتلاف‌های بین‌المللی قدرتمندی ایجاد کرده و به تهدیدهای امنیتی و دموکراسی‌زدایی مقابله کنند. اما بدون چنین تدابیری، این رویکرد نرم‌تر ممکن است به تقویت جبهه اقتدارگرا و کاهش نقش دموکراسی در جهان بینجامد.

آذرخش

۲۴ آبان ۱۴۰۳ – ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

تکرارِ مکررِ خطاها

تکرارِ مکررِ خطاها

کاریش نمی توان کرد، چه خوش داشته باشید چه نه، جلال آل احمد را نمی توان نادیده گرفت و به سادگی از کنارش گذشت، نویسنده و کنشگری که نقش و تاثیر سیاسی و فرهنگی منفی و گاه مثبت داشته است. این روزها که بازارِ داوری های یکجانبه تا حد فحاشی نسبت به بسیاری از نویسندگان، به...

قطعنامه جدید پارلمان اروپا درباره وضعیت حقوق بشر و تشدید سرکوب زنان در ایران؛ در حد شکنجه است

قطعنامه جدید پارلمان اروپا درباره وضعیت حقوق بشر و تشدید سرکوب زنان در ایران؛ در حد شکنجه است

پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای که در روز پنجشنبه ۲۸ نوامبر (۸ آذر) تصویب شد، تشدید سرکوب زنان و وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران را محکوم کرد. سرکوب «فزاینده و سیستماتیک زنان» در ایران این قطعنامه به شدت نقض حقوق زنان توسط جمهوری اسلامی ایران و پلیس «اخلاق» (گشت ارشاد) آن...

همزمانی پدیده های ناهمزمان در متد دیالکتیک چگونه ممکن است

همزمانی پدیده های ناهمزمان در متد دیالکتیک چگونه ممکن است

بررسی انتخابات آمریکا و حکومت جمهوری اسلامی برگرفته از اقتصاد سیاسی بخش نخست پیش مقدمه همزمانی پدیده‌های ناهمزمان به وضعیتی اشاره دارد که در آن، رویدادها یا پدیده‌هایی که ذاتاً به صورت مستقل و در زمان‌های متفاوت رخ می‌دهند، به گونه‌ای با یکدیگر مرتبط یا همزمان درک...

0 Comments

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *