شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

گُمگشتگیِ «همدردی و همدلی»

2024-11-12

نوشته ای دیگر از مسعود نقره کار

Comments

جنگ نشانۀ «نیمۀ غیر انسانیِ انسان» است، که پیش‌تر گفته می شد” نیمۀ حیوانیِ انسان”.

جنگ چیرگیِ غریزۀ تخریب و انهدام یا پرخاشگری و مرگ، قدرت طلبی، زیاده خواهی، کشورگشایی، تسلط و بهره‌کشی از منابع طبیعی و مردم، قتل عامِ آزادی و عدالت، تثبیت قدرت توسط افراد و گروه‌هایی خاص است. تاوانِ فکر و رفتارِ جنگ افروزانه و جنگ طلبانه “نیمه انسان” ها را تاکنون میلیون ها شهروند عادی و بیگناه، کودکان و زنان پرداخته اند.

تلاش‌های برخی ازانسان ها، جنبش های صلح و مجامع بین‌المللی برای تحقق صلح، تغییری بنیادی به سوی صلحی پایدار در جهان بوجود نیاورده است. فقط درطول نیم قرن گذشته شاهد ده ها جنگ و کشتار و نسل کُشی در مناطق مختلف جهان بوده ایم: جنگ ایران و عراق، نسل‌کشی در رواندا، جنگ‌های بالکان، حملات آمریکا به افغانستان و عراق و لیبی، تهاجم روسیه به اوکراین، جنگ اسرائیل و فلسطین، نسل کُشی در فلسطین چند نمونه اند.

تمایل به تخریب و وحشیگری جنایت‌ها و جنگ‌ها به بار آورده است، تمایل و عملی که مهار ناشدنی به نظر می رسد، روندی که امیدی به تغییر زودرَس آن وجود ندارد. امروز حتی تمایل به جنگ وغریزه تخریب در انسان قدرتمندتر شده و رقیب خود غریزۀ عشق و زندگی را پس زده است. پیوند‌های احساسی وعاطفی که می‌توانند پادزهر خشونت و جنگ باشند رو به ضعف و نابودی ست. همنوع دوستی کیمیا شده است، انسان گرگِ انسان، و “بنی آدم” اعضای یک پیکر به نظرنمی رسند.

همه در حرف ادعا می کنند جنگ و نسل کُشی بَد و مذموم است و هر انسانی حق حیات دارد و” جنگ، زندگی سرشار از امید انسان‌ها را تباه می‌کند و او را به کشتار همنوعانش وامی‌دارد” و دستاوردی جز ویرانی و ویرانگری ندارد. اما بخشی از این “همه” حق حیات را برای خود و خودی ها محترم می شمارند.

زندگی شهادت می‌دهد که انسان‌ها در دگرگونی خود و اعمالی که سودمند نیستند و یا به لحاظ اجتماعی ویرانگرند، موفق نبوده اند. امیدی هم به قدرت‌یابی خِرد وعقل بر غریزه تخریب و انهدام نیست. جنگ امری طبیعی واجتناب ناپذیرشده و انسان نشان داده است که توان اینکه علل زیست شناختی و اجتماعی آن را مهار و کنترل کند، ندارد.

آن فرایند رشد فرهنگی و تمدنی که عامل دوری گزیدن از جنگ افروزی ست هنوز حلقۀ مفقوده است.

جنگ فقط کشتار و ویرانی بهمراه نمی آورد، پیامدهای شخصیتی، روانی و رفتاری بسیاری برای بازماندگان، ناظران و تماشاچیان جنگ، به ویژه آنان که جنگ را می ستایند و از آن بهره‌برداری مالی و معنوی و ایدئولوژیک- سیاسی می کنند، به ارمغان می آورد که یک نمونه اش از میان بُردن حس و درکِ همدری و همدلی ست.

دوران گمگشتگی ویژگی های مثبتِ انسانی یعنی همدلی و همدردی ست، دیدن قربانیان جنگ و ویرانه ها و مصیب ها عادت و عادی و سرگرمی شده اند. واکنش های شناختی و عاطفی نسبت به رنج ها و اندوه ها ومصیبت دیگران” سانتی مانتالیسم” و “پاسیفیسم” و… خوانده می شوند و این نگاه شایع احساس نگرانی همدلانه و تمایل به کمک به
دیگران و نوع دوستی را در سطح وسیع از بین برده است.

حس همدلی و همدردی حتی دربسیارانی از حیوانات حتی سگ ها و موش ها و پرنده ها تقویت شده است به همان اندازه که در بسیاری از انسان ها رو به افول و خاموشی دارد.
فقدان همدلی می تواند از نشانه ای اختلال شخصیت ضد اجتماعی (آنتی سوشیال) و اختلال شخصیت خود شیفته و وابسته باشد، این علائم را در سیما و گفتار فرمانده ای که از اودر بارۀ تعداد کشته شدگان حمله نظامی امریکا به عراق پرسیدند می توان دید و شنید، فرمانده گفت:” من برای شمارش زخمی ها و کشته شدگان نیامدم ، به ماموریتم فکر می کنم”

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

خودکشی اعتراضی،از نیوشا تا کیانوش، مسعود نقره کار

خودکشی اعتراضی،از نیوشا تا کیانوش، مسعود نقره کار

خبر را که شنیدم، خواندم آنچه را که سالیانی ست در پسِ چنین تراژدی هائی در من جاری می شود. ............... و اکنون بر ساحل اندیشه ای خاموش ایستاده ایم سعی در این داریم که فراموش نکنیم زیرا در سرزمین فراموشی های آسان هستیم وهمچنان از روی سفرۀ چین خوردۀ دریا ماهیان مُرده...

بحران ایدئولوژیک و تئوریک اپوزیسیون ایران: نگاهی به موانع و چشم‌اندازهای رهایی از بن‌بست سیاسی

بحران ایدئولوژیک و تئوریک اپوزیسیون ایران: نگاهی به موانع و چشم‌اندازهای رهایی از بن‌بست سیاسی

در تحلیل وضعیت کنونی اپوزیسیون ایران، یکی از مشکلات عمده، تفرقه و اختلافات درونی است که به بحران ایدئولوژیک و بن‌بست تئوریک در میان گروه‌های مخالف حکومت منجر شده است. پس از گذشت ۴۵ سال از انقلاب ۱۳۵۷، هنوز گروه‌های مختلف نتوانسته‌اند به اتحاد یا توافق بر سر اصول و...

0 Comments

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *