«زن زندگی آزادی»
جنبش «زن، زندگی، آزادی» که به نام جنبش ژینا یا مهسا نیز شناخته میشود، در دوسالگی خود همچنان به عنوان یکی از مهمترین جنبشهای اجتماعی در ایران شناخته میشود. این جنبش که پس از کشته شدن مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ آغاز شد، به سرعت به نمادی از مبارزه برای حقوق زنان و آزادیهای اجتماعی تبدیل شد. در دوسالگی این جنبش، همچنان شاهد فعالیتهای گستردهای از سوی فعالان حقوق بشر و زنان هستیم. این جنبش توانسته است توجه بینالمللی را به خود جلب کند و حمایتهای گستردهای از سوی سازمانهای حقوق بشری و جوامع بینالمللی دریافت کند.
با این حال، جنبش با چالشها و فشارهای زیادی نیز مواجه است. حکومت ایران همچنان به سرکوب معترضان و فعالان این جنبش ادامه میدهد و بسیاری از خانوادههای دادخواه تحت فشار قرار دارند. با این وجود، روحیه مقاومت و تلاش برای دستیابی به آزادی و حقوق برابر همچنان در میان اعضای این جنبش قوی است.
در ماههای اخیر، جنبش «زن، زندگی، آزادی» همچنان به فعالیتهای خود ادامه داده و توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است. برخی از جدیدترین خبرها و تحولات عبارتند از:
سالگرد اعتراضات: در آستانه دومین سالگرد مرگ مهسا امینی، تجمعات و اعتراضات جدیدی در ایران و در میان جوامع ایرانیان خارج از کشور برگزار شده است. این تجمعات به منظور یادآوری و گرامیداشت یاد مهسا امینی و دیگر قربانیان سرکوبهای حکومتی برگزار میشوند.
حمایتهای بینالمللی: سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی همچنان به حمایت از این جنبش ادامه میدهند. اخیراً، چندین سازمان حقوق بشری گزارشهایی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر کردهاند که به وضعیت زنان و معترضان پرداختهاند.
فعالیتهای فرهنگی و هنری: هنرمندان و فعالان فرهنگی نیز به حمایت از جنبش پرداختهاند. نمایشگاهها، کنسرتها و برنامههای فرهنگی مختلفی در حمایت از حقوق زنان و آزادیهای اجتماعی برگزار شده است.
چالشها و سرکوبها: حکومت ایران همچنان به سرکوب معترضان و فعالان این جنبش ادامه میدهد. بازداشتها و فشارهای حکومتی همچنان از چالشهای اصلی این جنبش هستند.
این جنبش همچنان به عنوان یکی از مهمترین جنبشهای اجتماعی در ایران شناخته میشود و تلاشهای فعالان آن برای دستیابی به حقوق و آزادیهای بیشتر ادامه دارد.
راستی آزمایی کیفیت جنبش زن زندگی آزادی
جنبش نوین اجتماعی «زن، زندگی، آزادی» که به نام جنبش ژینا یا مهسا هم شناخته میشود. از لحاظ ذهنی یا فلسفی و تئوریک، این جنبش تبلوری است از یک «لحظه هستی گرایانه» (اگزیستانسیالیستی)، به ویژه در میان نسل جوان زنان و مردان شهری طبقه متوسط و کارگری که زندگی شان تحت تاثیر فرایندهای دهههای اخیر جهانی- محلی شکل گرفته است. (نیره توحیدی استاد مطالعات جنسیت و زنان در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، نورتریج در آمریکا است/ ایران آکادمیا ژورنال آزادی اندیشه شماره ۱۳)
خامنهای جز فرمان بهکارگیری خشونت هرچه بیشتر، هیچ راهحلی برای نجات کشتی شکستهی رژیم سراغ ندارد. جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» تمام زیرساختهای عقیدتی و ارزشی رژیم را درهم کوبیده است. به همین دلیل سران حکومت از وضعیتی که با آن روبهرو شدهاند بهشکلی هیستریک عصبانی هستند. رژیم جمهوری اسلامی از ترور، کشتار و توحش بهکارگرفتهشده در دیگر رژیمهای پلیسی و فاشیستی به مراتب فراتر رفته است. سیاستی که رژیم در پی گرفته و آنچه در جای جای ایران انجام میدهد، مصداق بارز جنایت علیه انسانیت است.(تریبون رادیو زمانه- ریوار آبدانان عضو شورای ریاست کل کنفدرالیسم دموکراتیک جوامع کوردستان/ دفاع از خود، حق طبیعی و مشروع جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» است. پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲)
در جریان جنبش ژینا کە بە انقلاب ژن، ژیان، آزادی نیز میتوان آن را تعریف کرد، تغییر دیدگاەها، شکاف بین جامعە سیاسی و جامعە مدنی، گسستن از پیشداوریها و فهم و نگرش گذشتە در بطن جامعە ایران اتفاق افتادە است. این جنبش اگرچە تاکنون بنا بە عواملی اساسی بە نتیجە نهایی نرسیدە است و با مشکلات متعددی روبرو است؛ ولی در کردستان بە دلیل یک قرن مبارزە با وجود احزاب سیاسی ترقی خواه، ماهیت حقیقی خود را ابرزا نمود و بە لحاظ کارکرد، شکلگیری و خصوصیات یک انقلاب سیاسی، فکری و اجتماعی نتیجەبخش بودە است.( ژورنال ایران آکادمیا – شماره ۱۰– شاهرخ حسنزاده/ مدیر مرکز حقوقبشر کردستان ایران)
خیزش زن زندگی آزادی را می توان یکی از گسترده ترین «جنبش های نوین اجتماعی» پساساختارگرا در ایران خواند. این جنبش بیش از آن که ریشه اقتصادی یا طبقاتی داشته باشد یا از ایدئولوژی یا رهبری خاصی الهام گرفته باشد، جنبشی متکثر، افقی، سیال، غیر متمرکز و بدون برنامه اما هدفمند بود که در آن خواستههای ساختارشکنانه همچون آزادی حجاب، رفع تبعیض و نفی نظام مطرح شد. آنچه شکل گرفت، در واقع «ابرجنبشی» است که برای نخستین بار بدون تکیه بر نهادهای سنتی موروثی و دینی و پایگاههای آنها، همچون بازار و روحانیت و با طرح گفتمانهای مدرن، دموکراتیک، حامی حقوق زنان و ضد تبعیض، بر سر پای خود ایستاد.(بی بی سی فارسی- آسیب شناسی جنبش «زن، زندگی آزادی» و ظرفیتهای ناشناخته آن/ ۳۰ تیر ۱۴۰۲-۲۱ ژوئیه ۲۰۲۳)
جنبش «زن، زندگی، آزادی» با چالشهای متعددی مواجه است که از مهمترین آنها عبارتند از:
سرکوب حکومتی: حکومت ایران به شدت معترضان و فعالان این جنبش را سرکوب میکند. بازداشتها، شکنجهها و حتی اعدامها از جمله روشهایی هستند که برای خاموش کردن صدای معترضان به کار گرفته میشوند.
نبود رهبری متمرکز: این جنبش به صورت افقی و غیرمتمرکز سازماندهی شده است، که از یک سو به آن انعطافپذیری و پویایی میبخشد، اما از سوی دیگر، نبود رهبری متمرکز میتواند هماهنگی و برنامهریزی را دشوار کند.
فشارهای اقتصادی: بسیاری از معترضان با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. این فشارها میتواند توانایی آنها برای شرکت در اعتراضات و فعالیتهای جنبش را محدود کند.
عدم حمایت گسترده از سوی همه اقشار جامعه: برخی از اقشار جامعه، به ویژه قشر خاکستری (افرادی که به طور فعال در اعتراضات شرکت نمیکنند)، به دلایل مختلفی مانند ترس از سرکوب یا نگرانی از آینده، به این جنبش نپیوستهاند.
چالشهای فرهنگی و اجتماعی: تغییرات فرهنگی و اجتماعی نیازمند زمان و تلاشهای مستمر هستند. مقاومت در برابر تغییرات از سوی بخشهای محافظهکار جامعه نیز یکی از چالشهای مهم این جنبش است.
با وجود این چالشها، جنبش «زن، زندگی، آزادی» همچنان به عنوان یکی از مهمترین جنبشهای اجتماعی در ایران شناخته میشود و تلاشهای فعالان آن برای دستیابی به حقوق و آزادیهای بیشتر ادامه دارد:
نماد مبارزه برای حقوق زنان: این جنبش با تمرکز بر حقوق زنان و مبارزه با حجاب اجباری، توانسته است توجه جهانی را به وضعیت حقوق زنان در ایران جلب کند. شعار «زن، زندگی، آزادی» به نمادی از مقاومت و تلاش برای دستیابی به حقوق برابر تبدیل شده است.
گستردگی و فراگیری: این جنبش به طور گسترده در سراسر ایران و حتی در میان جوامع ایرانیان خارج از کشور گسترش یافته است. از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک، مردم از اقشار مختلف جامعه به این جنبش پیوستهاند.
حمایت بینالمللی: این جنبش توانسته است حمایتهای گستردهای از سوی سازمانهای حقوق بشری و جوامع بینالمللی دریافت کند. جوایز حقوق بشری مانند جایزه ساخاروف به مهسا امینی و این جنبش اهدا شده است.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی: این جنبش نه تنها به تغییرات سیاسی بلکه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی نیز پرداخته است. زنان ایرانی به طور گستردهای حجاب اجباری را کنار گذاشتهاند و این تغییرات فرهنگی به نمادی از مقاومت در برابر قوانین سرکوبگر تبدیل شده است.
تداوم و پایداری: با وجود سرکوبهای شدید، این جنبش همچنان به فعالیتهای خود ادامه داده و توانسته است به یکی از پایدارترین جنبشهای اعتراضی در تاریخ معاصر ایران تبدیل شود.
این عوامل باعث شدهاند که جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جنبشهای اجتماعی در تاریخ معاصر ایران شناخته شود.
0 Comments