شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

پزشکانِ همدستِ جنایتکار؟!

2024-06-25

نوشته ای دیگر از مسعود نقره کار

Comments

مسعود نقره‌کار – سوگند خوردیم که درمان درد و رنج مردم باشیم و ملکه فکر و کردارمان کمک به تامین و بهبود سلامت روانی و جسمانی مردم و جامعه باشد. اما تعدادی از ما این سوگند شکسته‌اند و همدست بانیان درد و رنج مردم شده‌اند.
همراهی و همدستی با حکومت اسلامی همراهی با جهل و جنون و جنایت است که تعدادی از تحصیلکردگان، از جمله پزشکان چنین کرده‌اند. همدستی با حکومتی که در پروندۀ ننگین و خونین‌اش کشتار صدها پزشک و کارکنان بخش‌های مختلف بهداشتی ودرمانی ثبت است. (۱)
همدستی با جهل و جنون و جنایت از همان آغاز پیروزی روحانیون شروع شد.

پزشکان مسلمان وحزب الهی از سازمان نظام پزشکی ایران شروع کردند و به آن یورش بردند، سازمان صنفی‌ای که فعالیت رسمی‌اش را از سال ۱۳۴۸ آغاز کرده بود و پزشکانی همچون دکتر منوچهر اقبال، دکتر جهانشاه صالح، دکتر عبدالحسین راجی، دکتر محمد حفیظی و… از برجسته ترین پزشکان میهنمان در شکل گیری و ادامه حیات‌اش نقش کلیدی داشتند. پزشکان حزب الهی مسئولان سازمان نظام پزشکی را “غلام خانه زاد” محمد رضا پهلوی خواندند و با اخراج، بازداشت و زندانی کردن و غصبِ جا ومقام آن‌ها این تشکل را به سوی اسلامیزه شدن پیش بردند. دکترمحمد علی حفیظی، رئیس هیات مدیرۀ نظام پزشکی را دستگیر و به کرمان تبعید کردند. دکتر خداوردی کیافر، دکتر ملکی یزدی و دکتر میرحقانی اعضای دیگر هیئت مدیره را بازداشت و تهدید کردند. بسیارانی دیگر از پزشکان را اخراج، بازداشت و زندانی کردند. پزشکان حزب الهی امثال دکتر عباس شیبانی و هادی منافی و… آشکار و پنهان اسلامیزه کردن سازمان نظام پزشکی را تسریع کردند و یک تشکل مستقل صنفی را به زائدۀ حکومت اسلامی بَدَل کردند و نخستین ضربه را به نظام بهداشتی و درمانی وارد کردند.
در وزارت بهداری یا وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی هم همین روند آغاز شد که مقاومت‌های پزشکانی همچون دکتر کاظم سامی بی فایده ماند.
پزشکان حزب الهی و” پاسدارِ اسلام” فرمان صادر کردند عورت‌ها و نواحی حساسه‌ی چاپ شده در مجله‌ها و کتاب‌های پزشکی با ماژیک‌های سیاه محجبه و سانسور شوند. کار محجبه کردن دستگاه‌های تناسلی و حواشی آن‌ها نه فقط از کتابخانه‌های دانشکده‌های پزشکی که از اداره‌ها‌ی پست شروع شد. مجله‌ها و کتاب‌های پزشکی قبل از ارسال برای دریافت کننده اسلامیزه وبعد ارسال می‌شد. همان هنگام با سلطه خفقانِ اسلامی در بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی و درمانی، بحث غیر شرعی بودن معاینه‌ی زنان توسط پزشک مرد مطرح شد، که در وزارت بهداری حامیان بسیار داشت، از جمله دکتر منافی و دکتر لطیفی و امثالهم. با رجوع به آموزش‌های ارتجاعی و خرافیِ موجوداتی همچون علامه محمد باقر مجلسی و مجتهدین مشابه‌اش معاینه بیمار زن از توی آینه پیشنهاد شد تا نگاه مستقیم پزشک به بیمار زن، به ویژه دستگاه تناسلی و جنسی‌اش نیفتد. جماعتی از این مجموعه دریافتند قضیه تحریک کننده تر خواهد شد و در آینه آن دستگاه‌های ممنوعه چند جانبه و چه بسا زیبا تر جلوه فروشی خواهند کرد. از خیر فرمایشات طبیبانه علامه‌ها گذشتند و سیاست حذف تدریجی پزشکان مرد از عرصه‌ی تخصص بیماری زنان و زایمان در دستور کار قرار گرفت. گندکاری‌های دیگر مثلِ برخورد با علوم انسانی به ویژه روانشناسی و تسلط مکتبی بر گزینش دانشجو و دستیار نیز آغاز شد.
در سطح آموزش علوم پزشکی سراغ طب الائمه و طب الرضا و طب الصادق و دانش ِ بی حد و مرز نقلی و عقلی علامه مجلسی و مشابهین‌اش رفتند اما دریافتند که فرمایشات و طبابت کردن‌های دقیانوسی کاررا خراب تر از آن که هست خواهد کرد. با این حال در یک موازی سازی با طب مدرن، طب مخرب و زیانبارِ” اسلامی” را با پیشواییِ شارلاتان هایی همچون دکتر حسین روازاده برنامه ریزی و سامان دهی کردند.
از پانزده وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در حکومت اسلامی تنها دکتر کاظم سامی در دولت موقت و تا حدودی دکتر موسی زرگر در دوران بنی صدر پزشکانی کاردان و امروزین بودند و الباقی علیرغم تیترهای قلمبه سلمبه، عهد بوقی و غلام ِ گوش به زنگ ” امام”و ولی فقیه و همدست حکومت جهل وجنایت و جنون بوده‌اند.
یک نمونه سعید نمکی وزیر بهداشت و درمان کابینه روحانی ست، که ازعوامل گسترش مرگ و میر در ایران بر اثر بیماری کرونا ست. وی به جای اتکا به دانش پزشکی و تجارب کشورهای پیشرفته در این عرصه، دنبال ” فضیلت پزشکی” ولی فقیه و آخوند‌ها راه افتاد. گفته است: “بزرگ‌ترین علت کامیابی ایران در مبارزه با کرونا، حمایت‌های بی‌بدیل مقام معظم رهبری بود… توصیه‌های رهبری در خصوص منع واردات واکسن کرونای آمریکا و انگلیس کاملاً دلسوزانه و علمی بود. ” (۲). دیگر وزرای این وزارت خانه نیز ازاین نوع فاجعه آفرینی‌ها در پرونده‌هایشان کم ندارند.
همدستی این نوع از پزشکان با ولی فقیه جنایتکار فقط در محدودۀ پزشکان حزب الهی حوزه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی باقی نمانده است. علی اکبر ولایتی گُلِ سر سبد پزشکانِ همدست جنایت است. وی خادم خمینی و مشاور خامنه‌ای و دو دوره وزیر امور خارجه حکومت اسلامی، به عنوان یک پزشک جنایتکار عاملِ قتل دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی حکومت خودکامه اسلامی بوده است. ولایتی درکشتار دگراندیشان و مخالفان حکومت اسلامی در تبعید (درخارج از کشور) نیز نقش و دست داشته است.
در بارگاه خلافت ولی فقیه بسیارند از جنس ولایتی‌ها و سعید نمکی‌ها و حسین روازاده‌ها و سیدحسن قاضی زاده هاشمی‌ها، و بهرام عین الهی‌ها و….
دکتر مسعود پزشکیان وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی دولت خاتمی، کاندید ریاست جمهوری اسلامی، جمع پزشکان همدست جنایت را کامل تر کرده است. او خودش را خادم و غلامِ ولی فقیه معرفی کرده است و به روشنی گفته است هر چه ولی فقیهِ ” بحرالعلوم” بگوید اطاعت خواهد کرد و لابدُ رهنمود‌های ” آقا” در باره امور بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و جراحی قلب را به منت و جان می‌خرد، چه رسد به اقتصاد و عرصه‌های دیگر. این پزشکِ” ذوب شده در رهبری” تاکید کرده است “سیاست‌های کلی رهبر جمهوری اسلامی، مسیر راه اوست” و به صراحت اعلام می‌کند که رئیس جمهور” هیچکاره است” و این هیچکارۀ تحصیل کرده چرا داوطلب فریب مردم شده است، الله و اعلم! (۳)
مسعود پزشکیان با روی آوری به مشاطه گریِ ارتجاع ضربه بزرگی دیگر به حیثیت و وجهه پزشکان و ارزش‌های والایِ انسانی و اخلاقی حرفه پزشکی و جامعه پزشکی میهنمان وارد کرده است. این پزشک تحصیلکردۀ آلوده به ویروس اسلام سیاسی به مغاک همدستی با جنایت سقوط کرده است، تا همچون همپالگی‌هایش اثبات کند تحصیلات عالی ملاک شعورمندی و انسانیت نیست.

مسعود نقره‌کار

ـــــــــــــــــــــــ
منابع:
gooya news:: politics: ۱- پزشکان دگراندیش که در حکومت اسلامی اعدام شدند٬ مسعود نقره کار
“حکومتِ پزشک کُش”. مسعود نقره کار – آزادی و عدالت اجتماعی (azadivaedalat.com)
۲- سعید نمکی: اگر حمایت‌های رهبر نبود، به این نقطه موفقیت‌آمیز در مقابله با کرونا نمی‌رسیدیم | ایران اینترنشنال (iranintl.com)
و ویکی پدیا فارسی (سعید نمکی)
۳- مسعود پزشکیان بر «سرسپردگی» خود به رهبری تاکید کرد (iranwire. com)

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

یلدا، امید به بامداد و روشنایی در درازترین شب سال

یلدا، امید به بامداد و روشنایی در درازترین شب سال

هنوز با همه دردم، امید درمان است که آخری  بود  آخر،  شبان  یلدا  را سعدی جستارگشائی یلدا امید پیروزی روشنایی بر تاریکی است. مردم ما هرگز از امید پیروزی روشنایی بر تاریکی و پیروزی بر ضحاک دست نمی‌کشند. امسال شب یلدا را در شرایطی گرامی می‌داریم...

پرستو احمدی، قَمری که می‌درخشد

پرستو احمدی، قَمری که می‌درخشد

مسعود نقره‌کار ـ قمری دیگر بر آسمان فرهنگ و هنر و مبارزه آزادیخواهانه زنان سرزمینمان درخشیدن آغاز کرده است. پرستو احمدی با "کنسرت فرضی" شجاعانه‌اش در یک "کاروانسر" از ظهورِ یک "قُمری خوشخوان طبیعت" و "هزاردستان آواز ایران" از نسل دختران و زنان "جنبش مهسا" خبر...

یادکانون نویسندگان ایران

یادکانون نویسندگان ایران

۲۶ سال از قتل سیاسی-حکومتی محمدجعفر پوینده می‌گذرد. ۱۸ آذر سال ۱۳۷۷، مزدوران دستگاه سانسور برآشفته و به تنگ‌آمده از فعالیت مجدد کانون‌ نویسندگان ایران در نیمه‌ی اول دهه‌ی هفتاد و هراسناک از اندیشه‌های پوینده که همواره خواهان تحقق آزادی، تقویت و تحکیم فرهنگ عمومیِ...

0 Comments

0 Comments