شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

اهمیت ویژه، تعامل و  همگرایی مابین  فعالین اجتماعی – سیاسی(تشکل های اجتماعی) با فعالین سیاسی- حزبی( احزاب سیاسی)

2024-04-05

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

🔺در سایه تغییر و تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در طول نزدیک به ۴۵ سال حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، موج وسیعی از فعالین اجتماعی –  سیاسی به طور اعم در داخل کشور و بطور اخص در خارج از  کشور از دل جنبش ها و خیزش های اجتماعی پای به عرصه عمومی(سیاست) نهادند.

این فعالین اجتماعی -سیاسی بنا به دو دلیل اساسی توان و اقبال مناسبی جهت ایجاد تعامل معنا دار با فعالین سیاسی- حزبی از خود نشان نداده و نمی‌دهند. ‌

دو دلیل عمده ای که روند فعلی را صورت بندی کرده است عبارتند از 1- وجود استبداد مطلقه و سیستم چند لایه امنیتی رژیم جمهوری اسلامی که در تضاد آشکار و بنیادی با فعالیت های حزبی و ساختاری در ایران هست  و هم چنین سرکوبهای لجام گسیخته و کشتار وحشتناک فعالین سیاسی- حزبی در دهه 60 و بعد از دهه 60 تا کنون و نهایتا حساسیت‌های ویژه و ایجاد بی اعتمادی توسط رژیم در رابطه با  پیوستن فعالین اجتماعی- سیاسی بویژه نیروهای جوان  به فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی در ایران. این دلیل عمده باعث کاهش توانمندی های لازم فعالین اجتماعی- سیاسی جهت تعامل و همگرایی و نهایتا پیوستن به فعالیتهای حزبی در ایران شد. 

2- روش و شیوه فعالیتهای احزاب سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی.

شیوه های مبارزاتی احزاب و  فعالین سیاسی- حزبی به خاطر خصلت های هویت گرایانه و تنزه طلبانه از یکسو و فقدان تجربه های لازم در فعالیتهای اجتماعی ، عملا نوع خاصی از رابطه واگریانه و غیر همدلانه را مابین فعالین اجتماعی- سیاسی با فعالین سیاسی- حزبی ایجاد کرد.

راس و بدنه  فعالین اجتماعی – سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی عمدتا اقشار میانسال  و جوانی هستند که هیچ تجربه مشترکی با فعالین سیاسی- حزبی شناسنامه دار،  جهت ایجاد پل‌های تعامل ، ارتباط،  همگرایی و همکاری نداشته و هنوز هم  ندارند.

خاستگاه حرکتی و نقطه عزیمت فعالیت های اجتماعی و سیاسی این نیروهای میانسال با بدنه جوان آن که  عمدتا متولدین  بعد از انقلاب بهمن 57 هستند ، بر آورده شدن نیاز ها و مطالبات مشخص زندگی انسانی شان میباشد که توسط رژیم جمهوری اسلامی به یغما رفته است.

این قشر از مبارزین و بدنه اجتماعی شان بر خلاف فعالین سیاسی-  حزبی که رویکردشان  به سیاست عمدتا آرمان گرایانه ، عدالت خواهانه  و رهایی طلبانه بود، عمدتا رویکردی  مطالبه محور ،  آزادیخواهانه و حقوق بشری دارند.

در واقع زندگی کردن  و آزادی خواهی و بدست آوردن حقوق های از دست رفته و نهایتا یک دموکراسی حداقلی، رفاه اجتماعی و امنیت عمومی جوهر حرکت این طیف از مخالفین سیاسی رژیم میباشد. این طیف چون آرمان گرا و تنزه طلب نیست عمدتا مطالبات و حقوق از دست رفته خود را طلب می‌کند.   از آنجایی که تحقق این مطالبات  را در چهار چوب حاکمیت  رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر نمی‌بیند،  خواهان سرنگونی نظام و گذار از این رژیم هست.

این طیف از مخالفین سیاسی که هم در جنبش های اجتماعی و هم در خیزش های عمومی حضور دارند،  بنا به دو دلیل عمده بر شمرده یعنی عدم توانمندی ناشی از سرکوب  دهشتناک فعالیت های ساختاری و حزبی توسط استبداد مطلقه و نیز قبول نداشتن روش های مبارزاتی احزاب سیاسی شناسنامه دار و ….   ، اقبال معنا داری  به فعالیت های حزبی نشان نداده و  نمی‌دهند. 

نقد اساسی شان به احزاب سیاسی ایرانی مسئله هویت گرایی ، تنزه طلبی و واگرایی های ایدئولوژیک -سباسی و نهایتا قدرت طلبانه و انحصار طلبانه  احزاب سیاسی ایرانی است.

رویکرد فعالین اجتماعی- سیاسی  به سیاست رویکردی راهبردی  با تکیه بر تاکتیک‌های کاربردی و نتیجه بخش و عملی است.

فعالین اجتماعی- سیاسی بر این باورند که  نیرو های  سیاسی – حزبی و احزاب سیاسی  باید دنبال مباحث راهبردی و کاربردی جهت گشودن میادین فعالیتها و هم چنین انجام پراتیک های بن بست شکنانه باشند نه  سر گرم مباحث و  فعالیتهای هویت گرایانه، تنزه طلبانه ،حق مدارنه و نهایتا انحصار طلبانه.

فعالین  اجتماعی- سیاسی و بویژه بدنه اجتماعی آن که عمدتا  جوانان هستند و غالبا در خیزش‌های انقلابی به میدان مبارزه می آیند،  اقبال چندانی به مباحث اصول گرایانه و چهارچوب های عمدتا دست و پا گیر نشان نمی‌دهند . چهارچوب هایی که عمدتا توسط احزاب سیاسی با سنت های فکری و تجارب سیاسی آنها به نگارش در می آیند و نیروی اجتماعی( یعنی فعالین اجتماعی- سیاسی و بدنه اجتماعی آن)  در نگارش آنها نقش چندانی ندارند و یا اساسا نقشی نداشته و  تنها باید پذیرا باشند.

فعالین اجتماعی- سیاسی بر خلاف فعالین سیاسی- حزبی( که عمدتا عقیدتی- سیاسی یا ایدئولوژیک- سیاسی هستند)  شیفته مباحث، راهبردی،  راهگشیانه و بن بست شکنانه میباشند. زیرا سیاست را عمدتا یک امر راهبردی میدانند و نه هویتی.

نقطه عزیمت فعالیت های،  فعالین اجتماعی- سیاسی  جهت پیوستن به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی،  مطالبات و نیازهای عینی جامعه و پتانسیل عمدتا پر شور جوانی شان در راستای تغییر و تحولات اجتماعی میباشد. موتور محرک تمامی انقلابات دنیا همین جوانان پر شور و فعال هستند.

اگر نیروهای سیاسی- حزبی که به فعالیت های تحزب گرایانه باور دارند،  نتوانند با این نیرو ها تعامل کنند و شکاف نسلی و نتایج طبیعی آنرا نبینند  ، عملا به جای تعامل و گفتگو و همکاری های مشترک نا گزیر به تقابل و بعضا تضاد  هستند و فکر می‌کنند، فعالین  اجتماعی- سیاسی و بدنه اجتماعی عمدتا جوان و  غیر ساختارمند آن، دارند میدان را  از نیروهای سیاسی- حزبی  با سابقه و شناسنامه دار  می‌ربایند.

اگر نیروهای  سیاسی- حزبی به این درک برسند، که فعالین اجتماعی – سیاسی با تکیه بر بدنه اجتماعی غیر ساختاری خود ، خواهان دور زدن نیروی های سیاسی- حزبی هستند و فرصت تعامل، گفتگو و همکاری با آنها را از دست بدهند و یا اینکه نتوانند بر اساس موازین حقوقی مشخص و  دموکراتیک با انعطاف های لازم،  همکاری های برابر- حقوقی با آنها انجام دهند،  باید بر توان سیاسی خود شک کرده و خود را  به طور بنیادی  وقانونمند توانمند سازتد .

این کار امکان پذیر نیست مگر اینکه احزاب و سازمان‌های سیاسی در تعامل با جوانان و فعالین اجتماعی- سیاسی خودشان را  بروز و کاملا اجتماعی کرده و از نقطه عزیمت فعالیتهای اجتماعی به سیاست نگاه کنند و نه از منظر آرمان های تنزه طلبانه و  صرفا ایدئولوژیک و پیش کسوت منشانه. ‌

با این رویکرد عمیق هست که هم نیروی های جوان و فعالین اجتماعی- سیاسی  به سیاست و نیروهای سیاسی خوشبین می‌شوند و به سیاست علاقه پیدا می‌کنند و هم احزاب و سازمانهای سیاسی از تنزه طلبی و خود بر تر بینی نجات پیدا می‌کنند و دیگر صحبتی از ژنرال ها و سربازان گوش به فرمان در میان  نیست، بلکه صحبت از انسانهایی که با حقوق برابر و سازوکارهای دموکراتیک ، مشترکا در امور همگانی ( سیاست ) مداخله سر نوشت ساز می‌کنند، در میان هست.

احزاب و سازمان‌های سیاسی می‌توانند در این رابطه نقشی بسزا و تاریخ ساز داشته باشند و  در ایجاد خانواده بزرگ سیاسی سرنگون طلب، آزادیخواه و برابری طلب  تلاش کنند.  بدون ایجاد این خانواده بزرگ سیاسی به نظر من مبارزات مردم ایران دچار مصادره طلبی و انحصار طلبی فاجعه بار جریانات پوپولیستی ،  فاشیست مآب و استبدادی  خواهد شد و نیروها و احزاب  سیاسی عدالت خواه ، برابری طلب و آزادیخواه  هم تنها وتنها نقشی نقادانه و در بهترین حالت افشا گرانه پیدا می‌کنند  و در  تغییر و تحولات جامعه ما نمی‌توانند نقش موثر و مسولانه ای ایفاء کنند.

آرش آذرخش

فرودین 1403 

مارس 2024

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

ایران: انبوهی از احکام جدید اعدام

ایران: انبوهی از احکام جدید اعدام

اقلیت‌ها و زندانیان سیاسی در معرض اعدام پس از نقض‌های مداوم دادرسی عادلانه تظاهرات در سالگرد مرگ مهسا (ژینا) امینی در حبس، با علامت‌هایی خواهان توقف اعدام‌ها در ایران، ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴.  © ۲۰۲۴ جورج ونت/پیکچر الیانس از گتی ایمجز (بیروت) – دیده‌بان حقوق بشر...

پشتیبانی برخی از تهیدستان از دیکتاتورهای غارتگر خود را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

پشتیبانی برخی از تهیدستان از دیکتاتورهای غارتگر خود را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

برخی تهیدستان و فقرا علیرغم اینکه منافع مادی ندارند و از غارت دیکتاتورها بهره‌ای نمی‌برند، از دیکتاتورها و حکومت دیکتاتوری پشتیبانی و دفاع می‌کنند. این پدیده را چگونه می‌توان توجیه و تبین کرد؟ دلایل حمایت پدیده حمایت برخی از فقرا و تهیدستان از دیکتاتورها و حکومت‌های...

ائتلاف آزادی نرگس از شورای حقوق بشر سازمان ملل درخواست می‌کند : برای آزادی فوری نرگس محمدی به دلایل پزشکی مداخله کنید

ائتلاف آزادی نرگس از شورای حقوق بشر سازمان ملل درخواست می‌کند : برای آزادی فوری نرگس محمدی به دلایل پزشکی مداخله کنید

بیش از ۴۰ نهاد مدافع حقوق بشر و انجمن‌های قلم در سراسر دنیا، از آن میان انجمن‌های قلم در آمریکا، کانادا، اتریش، نروژ و سوئد و سازمان‌هایی چون گزارشگران بدون مرز، سازمان جهانی علیه شکنجه و بنیاد عبدالرحمان برومند، خواستار مداخله شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای...

0 Comments

0 Comments