شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

خوش صدایِ شیک پوش و با اتیکت در “عودلاجان”

2024-03-23

نوشته ای دیگر از مسعود نقره کار

Comments

محمدعلی بهمنیِ ترانه سرا و شاعر، که یک پای انتشارات چکیده بود، خبر آورد. جمع انتشارات چکیده، جمع بودیم، برنامۀ شبانۀ ” کافه خوزستان” سرِ نظام آباد و گیتی رُخ، عرق تگری و ماهیچه‌های معروفِ ” آقا مجید”. اول از صدای خوب و استعداد آهنگسازیش و اینکه از انگشت شمار آدم حسابی و تحصیلکرده و روشنفکر در میان خواننده‌های جوان است گفت و بعد:
” می‌خواد بره تو محله‌های عودلاجوون و جنوب شهر واسه برو بچه‌های اونطرفا بخوونه، منم تشویقش کردم و کمکش می‌کنم”
” با اون قیافۀ و موهای مَکَش مرگه من و پاپیون و کت شلوارِ مَموشی؟ “
” آره، چه اشکالی داره، خود فریدون فرخزادم کلی برنامه اونطرفا و جنوب شهر داشته”
” آخه قیافه وتیپ این فرق می‌کنه”
” حالا چرا عودلاجون؟ جا قحطی یه”
” لابُد گذرهای اسمی و بازارچه‌ها و خونه‌های قدیمیِ درب و داغون و قمر خانومی چشمشو گرفته”
و خلاصه از برنامه‌اش تومیخک نقره‌ای تا برنامه اجرا کردنش تو عودلاجان و جنوب شهر صحبت شد.

۲

بندرعباس دکتر هادی صدیقی بعد از مریض دیدن روزانه ما دکترهای تازه وارد به ” پایگاه شکاری”، دکترناصر مجتهدزاده و دکتر مظفر میرحسینی و من را به شام، به یکی از رستوران ساحلی دعوت کرد، تو راهِ رفتن ” کاستِ” فرامرز اصلانی را گذاشت. شرط و شروط‌های ” اگه یه روز بری…. ” را، که جدا ناشدنی از من ماند. کاست را قرض گرفتم و تا جایگزینش را نخریدم پس ندادم. برنامه گذاشتن در عودلاجان و جنوب شهر نقشی دلنشین از او در ذهن‌ام نشانده بود، و بعد صدا و دیگر ویژگی‌های نمونه وار و دوست داشتنی‌اش. در هر سفری با من بود و همین الان که به سوگ‌اش این یادواره را می‌نویسم تُوی جادۀ قائم شهر و زیرآب، همراه با صدای او در میان مِه و مخمل‌های سبزِ کشیده شده روی کوه‌های حاشیۀ جاده، می‌رانم.

۳

aslani.jpgیکشنبه ۱۳ دسامبر سال ۲۰۰۹ برای شرکت در مراسمی به مناسبت روز جهانی حقوق بشر به اورلندو- فلوریدا، دعوت‌اش کردم. با مرجان‌اش آمد که به ندرت بدون او جایی می‌رفت. شب، بعد از برنامه قرار شد بروم هتل سیر ببینمش.
به یاد ش آوردم، برنامه ” عودلاجان” را.
نگاه شد، و سر تکان دادن و تکرار”عودلاجان”، “عودلاجان”!
و باورم نمی‌شد، به سادگیِ ترانه‌هایش چشم‌های مهربان‌اش غرق اشک شود.
” نمی‌دونم چی بگم، بگم شبِ منو ساختی، یا بگم شبِ منو خراب کردی”

۴

نخستین کس در فیس بوک “زهره خالقی” نقاش و شاعر بود که خبر را با شعری زیبا اما تلخ منتشرکرد.
با زهره تماس گرفتم، باورم نمی‌شد. اصلن قرار نیست من مرگ عزیزی را باور کنم. گفت:
“خبر موثق است، نیم ساعت قبل تموم کرد”
و جاده‌ای بود و آوای” آهوی وحشی” ی” اسیر رویاها” که بر فراز کوه‌های پوشیده از مخمل سبزش مِه شالی سفید برگردن‌اش انداخته بود.
فریاد شدم:
قرار نبود روز و شب مارو خراب کنی فرامرز، قرار نبود.

******
توضیح:
– از فیس بوک مسعود نقره کار
*عودلاجان، از قدیمی ترین محله‌های تهران، که به شناسنامه تهران شهرت دارد. محله‌ای با گُذرها و بناهای قدیمی و تاریخی که امروز فقط اسم و تابلو و چند بنای قدیمی بازسازی شده از آن به جا مانده است.
“… ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بودند. زرتشتیانی نیز در این محله سکونت داشتند. برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام الدوله، مستوفی، نصیرالدوله بدر تاجر ثروتمند و نخستین وزیر فرهنگ دوره پهلوی، سید حسن مدرس، نماینده مجلس شورای ملی و چهره نامدار مشروطیت در عودلاجان ساکن بودند. خانه‌های پراتاق این محله به خانه‌های قمر خانم معروف بودند… “
عودلاجان – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

یلدا، امید به بامداد و روشنایی در درازترین شب سال

یلدا، امید به بامداد و روشنایی در درازترین شب سال

هنوز با همه دردم، امید درمان است که آخری  بود  آخر،  شبان  یلدا  را سعدی جستارگشائی یلدا امید پیروزی روشنایی بر تاریکی است. مردم ما هرگز از امید پیروزی روشنایی بر تاریکی و پیروزی بر ضحاک دست نمی‌کشند. امسال شب یلدا را در شرایطی گرامی می‌داریم...

پرستو احمدی، قَمری که می‌درخشد

پرستو احمدی، قَمری که می‌درخشد

مسعود نقره‌کار ـ قمری دیگر بر آسمان فرهنگ و هنر و مبارزه آزادیخواهانه زنان سرزمینمان درخشیدن آغاز کرده است. پرستو احمدی با "کنسرت فرضی" شجاعانه‌اش در یک "کاروانسر" از ظهورِ یک "قُمری خوشخوان طبیعت" و "هزاردستان آواز ایران" از نسل دختران و زنان "جنبش مهسا" خبر...

یادکانون نویسندگان ایران

یادکانون نویسندگان ایران

۲۶ سال از قتل سیاسی-حکومتی محمدجعفر پوینده می‌گذرد. ۱۸ آذر سال ۱۳۷۷، مزدوران دستگاه سانسور برآشفته و به تنگ‌آمده از فعالیت مجدد کانون‌ نویسندگان ایران در نیمه‌ی اول دهه‌ی هفتاد و هراسناک از اندیشه‌های پوینده که همواره خواهان تحقق آزادی، تقویت و تحکیم فرهنگ عمومیِ...

0 Comments

0 Comments