شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

              نوبرگ‌ها، در بهار هم می‌میرند!!

2024-02-18

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

بازدیدها: 0

ح. ع. تاجدینی

     چند روز پیش روزنامه‌ی اطلاعات، خبر ناگواری را در مورد ترک تحصیل بچه‌ها در سه مقطع تحصیلی چاپ کرد، که حیرت‌آور بود : ۹۳۰۰۰۰ نفر در سال گذشته‌!!

     اگر این رقم(که می‌توان به درستیِ آن تردید کرد) را با ترک تحصیل بچه‌ها در زمان کرونا، که ۳۰۰۰۰۰۰ نفر را تخمین می‌زنند، جمع ببندیم، شوک ما گزنده‌تر می‌شود؛ یعنی حدود ۴۰۰۰۰۰۰ نفر، برای همیشه از هستی ساقط شدند!! – به تعبیر دیگر، در چهار سال اخیر، یعنی از سال ۹۸، هر سال یک میلیون نفر به طور میانگین از گردونه‌ی آموزش، به جهنم زنده‌گی پرتاب شده‌اند!!

     اگر بخواهیم تصویر جامع‌تری از این روند تحمیق کننده را به خاطر داشته باشیم، باید به رقمی اشاره کنم که دکتر فاضلی در کتاب “مسئله‌ی مدرسه” ذکر کرده است؛ یعنی حدود ۲۱ میلیون نفر بی‌سواد و یا کم سواد!! – تازه این آمار مربوط به حداقل سه ، چهار سال قبل است. – به این معنی که از هر ۴ نفر، ۱ نفر بی‌سواد مطلق و یا کم‌سواد!! برای توصیف روانی این رقم در احساس و عواطف‌مان،  تنها می‌توانیم بگوئیم، شوکی‌ست وحشت‌آفرین‌!!

     برای من که سال‌ها نَفَس گرم بچه‌ها را تجربه کرده‌ام، از وحشت این ارقام، بغض‌ام ترکید!! آخر چه‌طور می‌شود که در آستانه‌ی بهار، نوبرگ‌ها این‌قدر زود پرپر شوند!! کدام توفان نابکار این برگ‌های تپنده و پر طراوت را از شاخه‌ها جدا کرد؟!

     بچه‌ای که به ماشین شوری روی می‌آورد، آدامس و جوراب می‌فروشد، با گاری دستی‌اش سطل‌های بلند زباله را می‌کاود، در کارگاه‌های نمور و سرد و بی‌عاطفه، چندرغاز می‌گیرد، به دست باندهای قاچاق اسیر می‌شود، دختران‌ به کارگران جنسی تبدیل می‌شوند، پسران به زورگیری و دزدی و انواع بزهکاری روی می‌آورند، همین بچه‌هائی‌اند که ترک تحصیل کرده‌اند؛ آیا غیر از این است؟!

     بچه‌ای که در این گردونه‌ی وحشت و بی‌پناهی و اضطراب‌های مرگ‌آور قرار گرفت، چه‌طور ممکن است “بچه‌گی” را تجربه کند؟! چه‌طور ممکن است لذت مداد، دفتر و کتاب را بچشد؟! لذت نشستن روی نیم‌کت‌های زهوار در رفته‌ی مدارس روستاهای دور افتاده را احساس کند؟! از آن بدتر، مدارس سنگ‌چین و کپری هستند که از همین نیم‌کت‌ها هم محروم‌اند!! مدارسی که در طویله‌ی گاو و گوسفندها و یا در هوای آزاد تشکیل می‌شوند و بچه‌ها مجبورند روی زمین خشک و خشن بنشینند، پیش‌کش‌!!

     شک ندارم که از این جمعیت پرشمار، استعدادهای قابلی که می‌توانستند در یک شرایط انسانی ببالند و زنده‌گی را از عطر وجودشان سرشار سازند، برای همیشه به خاک سیاه نشانده شدند!!

      این روند به خوبی نشان می‌دهد که جامعه، نه تنها درجا نمی‌زند، بل‌که در مسیر یک “واپس‌گرائی‌ِ تاریخی” پیش می‌رود و هرگونه چشم‌انداز توسعه و رشد را در تمام زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، با یاَس و ناامیدی رو به رو می‌کند.

     با این وصف، اگر بگویم این بچه‌ها می‌توانستند هم‌چون “چندین هزار جنگل شاداب”* در زمین پرورده شوند و زنده‌گی را غنی و با شکوه گردانند‌، سخنی به گزاف نگفته‌ام؛ بچه‌هائی که در سایه‌ی سیاست‌های ناعادلانه و پر از تبعیض، به موجوداتی دردمند تبدیل شده‌اند که آرزوهاشان، عین نوبرگ‌های ترد و شکننده، در آتشِ بی‌ترحم زنده‌گی، خواهند سوخت‌!!

                                              ح. ع. تاجدینی

* این پاره، برگرفته از شعر “ماهی” احمد شاملوست.

۲۸ بهمن ۱۴۰۲ – ۱۷ فوریه ۲۰۲۴

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

0 Comments

0 Comments

تماس با شورای ملی تصمیم

9 + 12 =

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

چشمِ اسفندیارِ اپوزیسیون…

چشمِ اسفندیارِ اپوزیسیون…

مسعود نقره کار یکی را از مشایخ شام پرسیدند از حقیقتِ تصوّف؛ گفت: پیش از این طایفه‌ای در جهان بودند به‌ صورت پریشان و به‌معنی جمع، اکنون جماعتی هستند به‌صورت جمع و به‌معنی پریشان. "سعدی" چرا طیف های سیاسیِ اپوزیسیون گریزان از گفت و شنیدِ دموکراتیک، همکاری، همگرایی،...

تحریم، جنگ یا تحول درونی؟ راه …

تحریم، جنگ یا تحول درونی؟ راه …

آیا تحریم و فشار خارجی ابزار مناسبی برای تغییر در ایران هستند؟ ۱. مقدمه: دوگانه‌ای پرهزینه و پُرچالش بحث درباره‌ی تحریم‌ها و مداخلات خارجی، اعم از اقتصادی یا نظامی، از جمله موضوعات اختلاف‌برانگیز در میان جریان‌های مختلف اپوزیسیون ایران است. پرسش اصلی اینجاست: آیا چنین...

از فقر، انقلابی مردمی و دموکرا…

از فقر، انقلابی مردمی و دموکرا…

در برخی محافل سیاسی ایران، ایده‌ای رواج دارد که بر اساس آن هرچه فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر مردم بیشتر شود، احتمال وقوع تغییرات بنیادین در ساختار قدرت افزایش می‌یابد. این نگرش که عمدتاً توسط بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبلیغ می‌شود، بر فرضیه‌ای استوار است...