ایرانزمین فراموش نخواهد شد!
وضعیت شهرهایی که اعتراضات آنها در خبرگزاریها بازتاب داشته اعتراضات مسالمت آمیز یا بدون برخورد چشمگیر اعتراضات به خشونت کشیده شده در اعتراضات کشته گزارش شده دادهای در دسترس نیست
چه بسا تکرار وقایع تاریخی تلخ و تاسف بار باشد. مردم ایران به چنین حسی عادت دارند! مردم ایران در کشوری و با حکومتی زندگی می کنند که بصورت لحظه ای جان آنان برای لحظه ای شادی و زندگی و آزادی ستانده می شود. مردمی که مدام سرزنش می شوند، تحقیر می شوند و سرآخر جان آنان به گروی آموزش های دینی ستانده و زندگی آنان قربانی تصمیمات ارتجاعی رهبران و نهادهای مذهبی- نظامی- اقتصادی قدرت می شود!
صحبت کردن در مورد آبان چنین حسی به ما می دهد. حس رخوت در زمان نتوانستن. و حس قدرت در میدان کوشش و مبارزه و آنجایی که جوانان حق خود مطالبه می کنند.
چهار سال از «شکل گیری جنبش آبان ۱۳۹۸»، و از زمان کشاکش بین «رهایی برای ماندن و رویارویی در بردگی زیر پرچم جمهوری اسلامی» می گذرد. توجه کنیم که این حس در درون نسل جوان نهادینه گشته! گسل نسلی که بین نیروهایی که انقلاب کردند، و عزیزانی که در نسل های دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ قربانی تمایلات و خواسته های انقلابیون ارتجاعی در حاکمیت شدند، حاصل چنین فهم و وضعیتی است.
در شرایطی جنبش آبان بالا آمد که شکاف بین نسلی شکل گرفته است. و در ظاهر مطالبات جامعه سیاسی، نخبه و روشنفکر ایرانی در تضاد با مطالبات نسلهای تازه است. اما آنان همان شعارهای پیشین را می دهند و تنها در رویکردها و شیوه های دیگری فریاد می کنند. «آزادی برابری دموکراسی» از جمله مبانی ارزشی است که نیروهای اپوزیسیون در مقابله با حاکمیت جمهوری اسلامی فریاد کردند، سرکوب شدند و افکار و مبانی فکریشان مصادره یا به فراموشی سپرده شد! همین شعارها در پس جنبش تجلی و فریاد می شد.
در نتیجه طرح مطالبات جنبش آبان ۹۸ که حاصل تلاش نیروهای میدانی کف خیابان برای مقابله با جمهوری اسلامی بود، توانست شکاف چندپاره میان جامعه جنبشی با اپوزیسیون خارج از کشور را بالا آورد و حفره های گسل نسلی بین نیروهای جنبشی چهاردهه را تاحدودی پر سازد. خصوصا که اپوزیسیون حمایت «عاطفی، سیاسی» بسیار گسترده و هم بسته ای با جنبش آبان داشت.
جنبش آبان و نتایج حاصل از آن تاثیر فربه و عمیقی بر وجدان آگاه اجتماعی مردم ایران گذاشت. در طی پنج دهه گذشته بسیار شاهدیم که جمهوری اسلامی مخالفین خود را قتل عام کرده اما شیوه کشتار جوانان در جنبش آبان ۹۸ برق آسا و سرعت قتل عام انسانهای بی گناه در کمتر از یک هفته باعث شد تا توحش جمهوری اسلامی آشکارتر شود، و عامل وحدت میان نیروهای مخالف گردد. مردمی که با کم هزینه ترین اشکال اعتراض خشونت پرهیز به خیابان آمده بودند و با بستن جاده ها و بوق زدن ماشین به ابراز مخالفت با سیاستهای حاکمیت پرداختند، نصیب شان از «سنگ پرتاب کردن»، «گلوله های آتشین مسلسل های جنگی» بود. کشتار مردم بی پناه در نیزارهای ماهشهر در کنار دستگیریهای گسترده، زندانهای طولانی، شکنجه، اعدام برای مخالفت با قوانین اقتصادی- سیاسی- فرهنگی حاکمیت توسط جمهوری اسلامی، مشابه با کشتاری است که مغولها از مردم ایران کردند.
جمهوری اسلامی تمام هیمنه و مشروعیت خویش را در پس این کشتار به یکباره از دست داد. همینطور تاثیر کشتار جنبش بر افکار عمومی و مراجع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان آنچنان وسیع و محکم بود، که جامعه را به دوراندیشی کشاند و صف بندی تازه ای مابین حکومت با جامعه فراهم ساخت. خندقی که با هیچ رفرم، اصلاح و عقب نشینی نهادهای قدرت پرکردنی نیست! خیلی از نیروها و مجامعی که تصور می کردند از طریق اصلاحات سیاسی، تحقق مطالبات صنفی و مدنی امکان پذیر است، ریزش کرده و به صف نیروهای برانداز جمهوری اسلامی پیوستند. بخشی از نیروهای اجتماعی و بدنه حمایتی جمهوری اسلامی (نیروهای بسیجی، سپاهی، ارتشی، نظامی و انتظامی و هواداران مذهبی) که به لحاظ طبقاتی و موقعیت اجتماعی از طبقات متوسط و پایین جامعه بودند، در جنبش آبان و تحولات پس از آن، به صف مخالفین جمهوری اسلامی پیوستند. و این چنین تاثیرات جنبش آبان ۱۳۹۸ بر نامشروع بودن جمهوری اسلامی آشکار شد و حتی توانست موجب حمایت جهانی از مردم ایران گردد.
هم اکنون «جنبش آبان ۱۳۹۸» نماد مقاومت و مظلومیت مردم ایران در حیات ننگین جمهوری اسلامی است. و این چنین در تاریخ مبارزات مردم ایران ماندگار شد.
گروه خبر کمیسیون رسانه شورای ملی تصمیم
۲۵ آبان ۱۴۰۲
0 Comments