دلایل نادیده انگاری مشروعیت سیاسی اپوزیسیون در جنبش اجتماعی (اول)
در زمینهی سیاست و اجتماع، بحثهای مربوط به مشروعیت سیاسی و جایگاه اپوزیسیون به عنوان یکی از اجزای اساسی نظام دموکراتیک، از مباحث پیچیده و مهم به شمار میآید. مفهوم مشروعیت سیاسی تأثیر مهمی بر تعاملات و روندهای سیاسی در جامعه دارد و از اهمیت ویژهای در تحولات انقلابی برخوردار است.
اصولاً مشروعیت به معنای قبول و تائید عمومی جامعه از سازمانها و نهادها، نظامها، و حکومتهای سیاسی است. این تائید عمومی ممکن است از طریق رایگیری در انتخابات، تصمیمگیریهای دموکراتیک و یا تأیید و اعتراف افراد و گروهها به کنش اجتماعی جریانات سیاسی ایجاد شود. از این رو، مشروعیت سیاسی به عنوان پایهای اساسی برای استقرار نظامهای حکومتی و تأمین تعادل قدرتها در جامعه مطرح میشود.
در چارچوب این بحث، مفهوم مشروعیت سیاسی اپوزیسیون نیز دارای اهمیت خاصی است. زیرا در روند تحولات کنونی در جامعه ایران و جنبش انقلابی زن زندگی آزادی نیاز است تا سرنوشت اپوزیسیون سیاسی و مشروعیت (کارآمدی یا ناکارآمدی) آن در این تحولات مورد بررسی قرار بگیرد. به این منظور اپوزیسیون بهعنوان طرفی که در مقابل حکومت و نهادهای حاکم در جریانهای سیاسی و اجتماعی ایستاده، به دنبال ارتقاء مشروعیت خود و تأیید عمومی از نظرات و اهداف خود است. این اهداف و نظرات ممکن است تفاوتهای قابل توجهی با نهادهای حاکم داشته باشند، اما مشروعیت سیاسی اپوزیسیون تاثیر مهمی در تعاملات سیاسی و اجتماعی در مرحله گذار از حکومت استبدادی دارد و میتواند راهکارهای مختلفی را برای تعادل قدرتها و تطابق با ارزشهای جامعه امروز و آتی ارائه دهد.
در این زمینه، این تحلیل سعی دارد به بررسی ابعاد مختلف مشروعیت سیاسی اپوزیسیون پرداخته و نقش آن در تعیین سیاق و شرایط سیاسی جامعه را بررسی کند. بهمنظور دستیابی به این هدف، از روشها تحقیقی متنوع، از جمله تجزیه و تحلیل مطالب تاریخ معاصر، مقایسه و تحلیل نظرات متخصصان و افراد حوزه جامعه شناسی سیاسی استفاده می کنیم تا از اهمیت نقش اپوزیسیون بتوانیم در راستای آسیب شناسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی بهره بگیریم و به نقش ذاتی آن در این راستا تاکید نماییم.
در ادامه، با تمرکز بر مفهوم مشروعیت سیاسی اپوزیسیون و نقش آن در ساختار سیاسی و اجتماعی، به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تقویت مشروعیت سیاسی اپوزیسیون پرداخته و تلاش خواهیم کرد تا چشماندازی نسبتا روشن از این مفهوم ارائه دهیم.
در انتها، با توجه به تحلیلها و نتایج به دست آمده، سعی در ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای تقویت مشروعیت سیاسی اپوزیسیون و بهبود تعاملات سیاسی در جامعه خواهیم داشت. این مقدمه تنها یک نگاه کلی به موضوع ارائه داده و موارد مختلفی میتوانند در ادامه تحلیل شوند.
مشروعیت چیست و بحران مشروعیت کدام است؟
به طور کلی «مشروعیت» به تأیید و پذیرش افراد یا گروهها از وضعیت، قدرت، عملکرد یا نهادی خاص اشاره دارد. در سیاق سیاسی و اجتماعی، مشروعیت به معنای تأیید و پذیرش عملکرد یک نهاد، دولت، حکومت، رهبری یا سیاستهای اجتماعی و اقتصادی توسط مردم، گروهها و جوامع مختلف میباشد. و به این اعتبار «بحران مشروعیت» به معنای کاهش یا تضعیف سطح تأیید و پذیرش افراد یا گروهها از موارد فوقالذکر است. بحران مشروعیت میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله:
۱- نقضهای حقوقی یا اخلاقی: عدم رعایت حقوق شهروندان، فساد اداری، سوءاستفاده از قدرت و سایر عوامل مشابه میتوانند منجر به کاهش مشروعیت یک نهاد یا حکومت شوند.
۲- عدم عدالت و توزیع ناعادلانه منافع: اگر منافع اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی به نحو ناعادلانه توزیع شود، افراد ممکن است مشروعیت نهادها و سیاستها را به چالش بکشند.
۳- بحران اقتصادی: رکود اقتصادی، بیکاری افزایش یافته، تورم ناپایدار و مشکلات مشابه میتوانند باعث کاهش مشروعیت دولت یا سیاستهای اقتصادی شوند.
۴- عدم حفظ امنیت و استقرار: نقص در حفظ امنیت داخلی یا عدم توانایی در حفظ استقرار کشور میتواند به نقصان مشروعیت حکومت منجر شود.
۵- عدم تأمین نیازهای اساسی: اگر یک نهاد نتواند نیازهای اساسی مردم را تأمین کند، مشروعیت آن نهاد کاهش مییابد.
بحران مشروعیت ممکن است باعث ناپایداری اجتماعی، اعتراضات، اضطراب و حتی تغییرات سیاستی و اجتماعی گسترده شود. در نتیجه، حفظ و تقویت مشروعیت نهادها و سیاستها برای حفظ استقرار اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است.
دلایل بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی؟
بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی میتواند به عوامل داخلی و خارجی مرتبط با کنش اپوزیسیون و ساختار حاکم بر کشور مربوط شوند. به بعضی از دلایل رایج برای بحران مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- مشکلات داخلی اپوزیسیون: اپوزیسیون ممکن است دچار مشکلات داخلی در ساختار و راهبردهای تشکیلاتی، سیاسی، عدم هماهنگی و توافق بر سیاستها و برنامهها بین مواضع اعضا، و … شود. این مشکلات میتوانند باعث کاهش اعتماد عمومی به اپوزیسیون و بالا رفتن بحران مشروعیت آن شوند.
۲- عدم ارتباط و برخورد پویا برای حل مشکلات و نیازهای مردم: اگر اپوزیسیون نتواند به خوبی به مشکلات و نیازهای واقعی مردم پاسخ دهد و راهکارهای مؤثری ارائه ندهد، مشروعیت آن کاهش مییابد.
۳- عدم برنامهریزی و استراتژی موثر متناسب با شرایط تاریخی و عینی جنبش: اپوزیسیون برای افزایش مشروعیت باید برنامهریزی دقیق و استراتژی موثری داشته باشد. عدم وجود راهبردهای واضح و کارآمد میتواند باعث کاهش اعتماد عمومی به اپوزیسیون شود.
۴- تضاد و ناهماهنگیهای داخلی اپوزیسیون در هماهنگی سیاسی: اگر اپوزیسیون تضادها و ناهماهنگیهای داخلی دارد که منجر به پدید آمدن تصویری ضعیف و نامتوازن از گروه میشود، این میتواند مشروعیت را تضعیف کند.
۵- تأثیرات خارجی بر استراتژی اپوزسیون: دخالتهای خارجی در امور داخلی اپوزیسیون و ترتیبات کشور، میتواند به کاهش مشروعیت اپوزیسیون منجر شود. افراد و گروههای داخلی ممکن است اعتماد خود را به اپوزیسیون از دست دهند اگر حس کنند اپوزیسیون جهت اتخاذ استراتژی در سرنگونی تحت تأثیر قدرتهای خارجی قرار دارد.
۶- استفاده از تندرویی و افراط گرایی و تعصبات فرقه گرایی: استفاده از تندرویی، افراط گرایی و افکار متعصبانه میتواند باعث کاهش جذابیت و مشروعیت اپوزیسیون شود.
۷- مطالبات غیر ملی که با خوانش تجزیه طلبی همسنگ باشد: اگر اپوزیسیون تلاش کند تا تجزیهطلبیها یا مطالبات منحصربهفردی را ترویج دهد که با علاقهها و نیازهای گستردهتر مردم همخوانی ندارد، مشروعیت آن تضعیف میشود.
به طور کلی، برای حفظ و تقویت مشروعیت در اپوزیسیون سیاسی، لازم است که این گروه توانایی ارائه راهکارها، برنامهها و استراتژیهای مؤثر در پاسخ به مشکلات مردم داشته باشد و تا حد امکان از تضادها و مشکلات داخلی جلوگیری کند.
نقش پروپاگاندای حکومتی در نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم؟
پروپاگاندا حکومتی در نادیده انگاری یا کم توجه ای مردم به اپوزیسیون ایفا نقش کند. در نظامهای دیکتاتوری دینی چون جمهوری اسلامی این امر میتواند شامل موارد زیر شود:
- تشویق به تفکر یکطرفه: پروپاگاندا به منظور تشویق مردم به تفکر یکطرفه و فقط گوش دادن به دیدگاههای حکومت بیشتر به کار گرفته می شود. در این صورت مردم مداوما تصاویر منفی از اپوزیسیون می شنوند که باعث می شود کمتر به ایدهها و نقدهای آنان اقبال نشان می دهند.
- تضعیف اعتماد به اپوزیسیون: پروپاگاندا در تضعیف اعتماد به اپوزیسیون و تشویق به تردید درباره اهداف و قدرت آن تاثیر مستقیم دارد. این روش موجب نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم می شود.
- ایجاد ناامنی و ترس از تغییرات: حکومت با روش پروپاگاندا میتواند تصویری از اپوزیسیون به عنوان عاملی منفی و تهدیدکننده ارائه دهد که انجام تغییرات باعث ناامنی و نقض استقرار میشود. این ترس از تغییرات ممکن است موجب نادیده انگاری اپوزیسیون توسط مردم گردد.
- تشویق به تفرقه: حکومت با استفاده از پروپاگاندا، تفرقه درونی در اپوزیسیون ایجاد می کند و تصویری از تفاوتها و ناهماهنگیها را به صورت تضادی نمایش می دهد، که به ناپایداری و نارضایتی هواداران یا اقشار و طبقات اجتماعی از اپوزیسیون منجر میشود. این تفرقه می تواند مردم را از حمایت اپوزیسیون دور نگه دارد.
- استفاده از تجزیهطلبیها: حکومت تصویری از اپوزیسیون به عنوان افراد یا گروههای تجزیهطلب ایجاد کند که مردم تصور می کنند که عامل آسیب پذیری وحدت ملی و یکپارچه گی جغرافیای سیاسی کشور گردد.
در یک مثال تاریخی مربوط به دوره حکومت نازی در آلمان؛ رژیم نازی از پروپاگاندا شدیدی به منظور تشویق مردم به ایدهآلها و سیاستهای حکومت خود و تشویق به تفکر یکطرفه استفاده میکرد. این پروپاگاندا به شدت اعتماد مردم به هر گونه اپوزیسیون یا دیدگاههای مخالف را کاهش داد و موجب نادیده انگاری بسیاری از مردم نسبت به انتقادات و نقدهای اپوزیسیون شد. و در ابتدا باعث حمایت بیشتر مردم از حزب نازی گشت.
علاوه بر پروپاگاندا، موارد دیگری نیز میتوانند نقش کلیدی در تغییر اذهان مردم نسبت به اپوزیسیون داشته و تأثیر بر نگرشها و رفتارهای آنها بگذارد. مهمترین موارد عبارتند از:
– آموزش و تربیت: محتوا و رویکردهای آموزشی میتوانند تأثیر قوی بر انگیزهها، ارزشها و دیدگاههای اجتماعی داشته باشند.
– تجربیات شخصی از رویدادهای تاریخی: تجربیات مثبت یا منفی از رویدادها، جنبش ها و انقلابها، رهبران سیاسی، نهاد حکومت و… ممکن است عامل بازدارنده در اقبال عمومی نسبت به اپوزیسیون ایجاد نماید.
- نقش رسانهها و خبرنگاران: رسانهها و وسایل اطلاعرسانی تأثیر قوی در شکلدهی به نگرشها دارند. اخبار، گزارشها، نقدها و تحلیلهای رسانههای حکومت در نظام استبدادی جمهوری اسلامی عمدتا تصویری کاملا متفاوت از وقایع و شخصیتها در ذهن مردم ایجاد می کنند.
- تجربه اجتماعی و فرهنگی: تفاوتهای نسلی، جنسیتی، قومی، دینی و مجموعه تجربه های اجتماعی و فرهنگی افراد و جوامع میتواند به عنوان یک عامل کلیدی در شکلدهی به دیدگاهها و اعتقادات عمل کند.
- اقتصاد و توانمندیهای مادی: وضع طبقاتی و میزان توانمندی مادی خانواده ها و استفاده بهینه از فرصتهای افراد میتوانند تأثیرگذاری بر نگرشها و تصمیمات آنها داشته باشند.
- تفکرات دینی و مذهبی: با توجه به تجربه اسلام سیاسی در ایران «مذهب و تفکرات دینی» توانسته است نقش کلیدی در شکلدهی به اعتقادات و رفتارهای افراد ایفا کنند.
- جوامع مجازی و شبکههای اجتماعی: هم اکنون در دوره عصر ارتباطات دیجیتال، جوامع مجازی و شبکه های اجتماعی می توانند تأثیرات بسیاری در اذهان مردم داشته باشند و تصاویر و اخباری را منتشر کنند که نگرشها را تحت تأثیر قرار میدهند. نمونه آنرا ما در جنبش انقلابی زن زندگی آزادی شاهد بودیم که چگونه تاثیر بر فراگیری مبارزه گذاشت.
بطور نمونه اگر انقلاب صنعتی در انگلستان را یک «مرحله از تحول تاریخی در غرب و دنیای جدید» بپذیریم، مشاهده می شود که این انقلاب با تغییرات شگرفی که در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی بوجود آورد، باعث گشت تا نقش مهم و کلیدی در شکل دهی به نگرشها و رفتارهای مردم انگلستان و جوامع آن روز (در جامعه روستایی و تحول به جامعه شهری و دیگر تحولات ساختاری)، ایفا نماید. و هم اکنون می شود تحولات عصر ارتباطات دیجیتال و مجازی، شبکه های اجتماعی، و اینترنت را با چنین استدلالی ارزیابی نمود که تاثیر آن بر جامعه رنگین کمان ایران (و جهان امروز) بسیار وسیع و معنادار بوده است که یکی از تاثیرات آن در ۱۴۰۱ بر جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» بود.
در این مقاله برای تحلیل از مشروعیت سیاسی اپوزیسیون از منابع زیر استفاده شد:
- نجاتی، غلامرضا (۱۳۸۰)، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، تهران شرکت سهامی انتشار.
- شمس، وحید (۱۳۹۵)، بررسی اطلاعاتی احزاب و گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران، تهران: دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی.
- بهروز، مازیار (۱۳۸۰)، شورشیان آرمان خواه، ترجمه مهدی پرتوی، تهران، انتشارات ققنوس
- پناهی، محمد حسین (۱۳۸۹)، نظریه های انقلاب، وقوع، فرایند و پیامدها، تهران: سمت
- صمیمی، کیوان (۱۳۸۴)، اپوزیسیون و حاکمیت، بازتاب اندیشه شماره ۶۳
- ناتالی بریک و شارون وینبلوم – ترجمه از انگلیسی: عبدالعزیز مولودی، منظور از «اپوزیسیون چیست؟» چشم انداز نظری، ماهنامه سراسری اجتماعی، سیاسی «تفکر انتقادی»، سال دوم، شماره دهم، تیر و مرداد ۱۴۰۰
– کتاب “The Politics of Regime Structure Reform in Democracies: Israel in Comparative and Theoretical Perspective” نوشته Michael Barnett و Noam Lupu: این کتاب به بررسی تاثیر تغییرات در ساختار نظام در دولتهای دموکراتیک، بهویژه در اسرائیل، بر مشروعیت اپوزیسیون و حکومت میپردازد.
– کتاب “Democracy and Legitimacy in the European Union” نوشته Hermann-Josef Blanke و Stelios Stavridis: این کتاب به بررسی مشکلات مشروعیت سیاسی در اتحادیه اروپا و نقش اپوزیسیون در تقویت مشروعیت سیاسی این نهاد میپردازد.
– مقاله “Opposition and Legitimacy: The Role of the Opposition in Building Democratic Legitimacy” نوشته Swen Hutter و دیگران: این مقاله به بررسی نقش اپوزیسیون در ساخت و تقویت مشروعیت دموکراتیک در یک جامعه میپردازد.
– مقاله “Legitimacy and Opposition Parties” نوشته Nancy Bermeo :در این مقاله، نانسی برمئو به تأثیر اپوزیسیون بر مشروعیت سیاسی در حکومتها و سیستمهای دموکراتیک میپردازد.Top of Form
0 Comments