بازدیدها: 0
مسعود نقره کار – ویژه خب…
" در مرگم بود که قاری ها شرارتهایم را میخواندند... گفتم دوباره آمدم آخرین شرارتم بریدن زبانِ قاریها بود که آرزویشان مردن من است!"(1) "...با یک کیف قهوهای مندرس و تقریبا بزرگی که در آن همه چیز از دفتر، خودکار و کتاب تا سیگار، فندک، کیف پول و... پیدا میشود، شهرهای...
جمله اخر یکمی تند بود و امکان ادیت هم نیس اما بهتره اگه مقاله ای حرفه ای نوشته میشه لیست رفرنسها درست بیاد
این چه مدل مقاله نوشتنه؟ لیست رفرنسها کو؟ الکسی دلفینی کی هست خودش چرا ما توی گوگل نه خودشو پیداش کردیم نه کتابشو؟ حالا اسم کتاب مدرنیته، آزادی خواهی و نظریه انتقادی باشه و بعد توی پرانتز اومده توتالیتریسم؟ این سعی عجیب برا مثلا خیلی فلسفی نوشتن بیشتر نمایش بی سوادی در رفرنس دادنه جناب دو فوق لیسانسه!!!! بوی مدرک فله ای رو میشه از ۳ هزار کیلومتری حس کرد