نقش اعتصابات کارگری و مبارزات مدنی در بستر بحرانهای داخلی و بینالمللی جمهوری اسلامی
مقدمه:
در سالهای اخیر، ایران شاهد رشد چشمگیر اعتراضات و اعتصابات صنفی بوده است که همزمان با بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی، تأثیرات زیادی بر تحولات اجتماعی و سیاسی کشور گذاشته است. در این میان، اعتصابات کارگری و جنبشهای اجتماعی بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای فشار بر حکومتهای اقتدارگرا شناخته میشوند. از اعتراضات گسترده معلمان و بازنشستگان گرفته تا اعتصابات پیدرپی کارگران صنایع کلیدی مانند نفت و گاز، نیروی کار در ایران نقش بسیار تعیینکنندهای در روند تغییرات سیاسی ایفا کرده است.
امروزه، جمهوری اسلامی در شرایطی بحرانی قرار دارد؛ بحران اقتصادی که از یکسو با تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش ریال، زندگی روزمره مردم را با تهدید جدی روبه رو کرده و از سوی دیگر، فساد سیستماتیک و سوءمدیریت اقتصادی به چالشهای درونی حکومت افزوده است. در این شرایط، اعتصابات کارگری میتوانند به نیرویی مؤثر در فرآیند گذار از این نظام تبدیل شوند.
اما در کنار این بحرانها، یک بعد مهم دیگر نیز بر تحولات ایران تأثیرگذار است و آن، مسئله احتمال مذاکره جمهوری اسلامی با دولت ترامپ در آمریکا و پیامدهای آن برای روندهای داخلی است. اگرچه برخی بر این باورند که مذاکرات خارجی میتواند بهعنوان یک مسیر برای تنشزدایی و بهبود وضعیت اقتصادی عمل کند، واقعیت آن است که فشارهای اقتصادی و سیاسی داخلی، از جمله اعتراضات و اعتصابات سراسری، از قدرت بالاتری برای ایجاد تغییرات ساختاری برخوردارند. در این راستا، ممکن است در صورت عدم پاسخگویی حکومت به مطالبات معیشتی و سیاسی مردم، جنبشهای صنفی و مدنی به یک جبهه متحد تبدیل شوند که حتی میتواند شتاب بیشتری به فروپاشی حکومت دهد.
در این تحلیل، بررسی پیوندهای میان بحرانهای اقتصادی، اعتصابات کارگری و نارضایتیهای اجتماعی از یکسو، و فشارهای بینالمللی ناشی از احتمال مذاکرات جمهوری اسلامی با دولت ترامپ از سوی دیگر، به درک بهتری از پتانسیل تحولات آینده کمک خواهد کرد.
وضعیت کنونی: بحران اقتصادی و پتانسیل اعتصابات سراسری
وخامت شرایط اقتصادی و معیشتی
تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش ریال، قدرت خرید مزدبگیران را به شدت کاهش داده است.
تأخیر در پرداخت حقوق و دستمزدها و اخراجهای گسترده موجب افزایش نارضایتی میان کارگران و کارمندان شده است.
فساد سیستماتیک و سوءمدیریت اقتصادی، بدهیهای شرکتهای کلیدی مانند نیشکر هفتتپه را به میزان چند برابری افزایش داده است، بهطوری که این بدهیها از ۵۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۴ به ۸۰۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است.
افزایش اعتراضات و اعتصابات صنفی
اعتصاب غذای زندانیان در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که در ۳۴ زندان کشور در جریان است، نمونهای از پیوند اعتراضات صنفی و سیاسی است. این زندانیان اعلام کردهاند که قصد دارند صدای اعتراض خود را به مبارزات مردمی در خیابانها پیوند دهند.
کارگران نیشکر هفتتپه بارها دست به اعتصاب زدهاند، اما بهرغم افشاگریهای گسترده درباره فساد اقتصادی مدیران و نقش باندهای فاسد، همچنان شاهد گسترش بحران اقتصادی در این مجموعه هستیم.
تجمعهای اعتراضی کارکنان شرکت نفت فلات قاره در منطقه لاوان و کارگران ارکان ثالث پالایشگاه گاز فجر جم علیه تفکیک مشاغل و پایین بودن سطح دستمزدها نشان میدهد که اعتراضات به بخشهای حیاتی صنعت نفت و گاز که از ارکان اصلی اقتصاد کشور است، کشیده شده است.
افزایش سرکوب و رادیکالتر شدن اعتراضات
انتقال دو زندانی سیاسی، بهروز احسانی و مهدی حسنی، از زندان اوین به سلولهای انفرادی در زندان قزلحصار و احتمال اجرای حکم اعدام آنها نشاندهنده تشدید سرکوب علیه فعالان اعتراضات صنفی و سیاسی است.
نیروهای امنیتی در برخورد با کارگران معترض، علاوه بر تهدید و اخراج، از روشهایی مانند بازداشت، شکنجه و تبعید به زندانهای دورافتاده استفاده کردهاند.
این سرکوبهای فزاینده، بهجای کاهش اعتراضات، موجب شده است که مطالبات صنفی بهتدریج به مطالبات سیاسی گره بخورد و جنبشهای صنفی به سمت رادیکالیزه شدن حرکت کنند.
نقش اعتصابات در فرآیند گذار از جمهوری اسلامی
فلج کردن ماشین سرکوب حکومت
اعتصابات گسترده در صنایع کلیدی مانند نفت و گاز، میتواند جریان تأمین مالی نیروهای سرکوبگر را مختل کند.
بدون دسترسی به منابع اقتصادی پایدار، دولت در سرکوب اعتراضات عمومی دچار مشکل خواهد شد.
ایجاد شکاف در بدنه حاکمیت
گسترش اعتراضات و اعتصابات، بهویژه در میان کارکنان دولتی، میتواند به افزایش شکاف در میان نیروهای حکومتی منجر شود.
در صورت پیوستن بخشهایی از بدنه حکومت به معترضان، فروپاشی سیستم شتاب بیشتری خواهد گرفت.
افزایش همبستگی میان جنبشهای صنفی و مدنی
پیوند میان اعتصابات کارگری، اعتراضات معلمان، جنبشهای دانشجویی و مبارزات زنان میتواند دامنه اعتراضات را گسترش دهد.
تجربه کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نشان داده است که حتی زندانیان نیز به دنبال ایجاد اتحاد با سایر بخشهای جامعه هستند.
پیشبینی آینده: آیا امکان اعتصابات سراسری وجود دارد؟
شرایط اقتصادی و فشارهای خارجی، حکومت را در موقعیتی بحرانی قرار داده است. اگر بحران اقتصادی تعمیق یابد و حکومت نتواند حقوق کارکنان را پرداخت کند، احتمال وقوع اعتصابات سراسری افزایش خواهد یافت.
در صورتی که گروههای مختلف معترض بتوانند اعتصابات را سازماندهی و هماهنگ کنند، امکان تحقق اعتصابات سراسری وجود خواهد داشت.
ورود لایههای جدیدی از جامعه به اعتراضات، مانند کارکنان دولتی و نیروهای خدماتی، میتواند فشار بر حکومت را به نقطه غیرقابل بازگشت برساند.
نتیجهگیری
مبارزات صنفی و مدنی، بهویژه اعتصابات کارگری، میتوانند نقشی تعیینکننده در فرآیند گذار از جمهوری اسلامی ایفا کنند. در شرایطی که جمهوری اسلامی با بحرانهای متعدد روبهروست، اعتراضات مزدبگیران و جنبشهای کارگری پتانسیل آن را دارند که از سطح مطالبات صنفی فراتر رفته و به ابزاری برای تغییرات اساسی تبدیل شوند. در صورت شکل گیری چنین حرکت فراگیری، قطعا دولتهای خارجی خصوصا دولت آمریکا نگاه تازه ای به تحولات داخل ایران خواهد داشت و بجای معامله با حاکمیت، برای تحقق دموکراسی پایدار در ایران و حمایت از روند تحولات خشونت پرهیز در منطقه خاورمیانه که یک ضرورت برای سیاست خارجی دولت ترامپ محسوب می شود، به اعتلای جنبش های اجتماعی نظر ویژه خواهد داشت. در این رابطه نقش جنبش سیاسی و نیروهای کنشگر میدانی برای بالا آوردن چنین دست آوردی بسیار قابل تامل و مهم خواهد بود.
پرسش کلیدی این است: آیا جنبشهای کارگری و صنفی میتوانند از سطح اعتراضات پراکنده فراتر رفته و به یک جنبش اعتصابی سراسری تبدیل شوند؟ پاسخ به این پرسش، بستگی به میزان سازماندهی، هماهنگی و پایداری مبارزات صنفی در برابر سرکوب خواهد داشت. تا زمانی که اعتصابات بتوانند به هم پیوند بخورند و از سطح صنفی به یک حرکت سیاسی تبدیل شوند، احتمال فروپاشی سریعتر جمهوری اسلامی افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر بستر سازی چنین شرایطی رابطه ارگانیک با همبستگی جنبش مدنی و سیاسی با اعتصابات و اعتراضات سراسری و نقش محورد در سیاست خارجی و ارتباط با دولتهای غربی پیدا می کند.
0 Comments