شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

راه‌حل سوم: اتحاد جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی برای آینده ایران

2025-01-27

نوشته ای دیگر از سروش آزادی

Comments

بازدیدها: 6

سروش آزادی

مقدمه

ایران امروز در میانه دو سناریوی کلیدی قرار گرفته است: گذار از جمهوری اسلامی یا توافق غرب با این نظام. هر دو مسیر، پیامدهای پیچیده و سرنوشت‌سازی برای آینده کشور دارند و می‌توانند بر نقش و کارکرد جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی تأثیر عمیقی بگذارند. در این میان، شواهدی از فروپاشی سیاسی جمهوری اسلامی نیز به چشم می‌خورد. بحران مشروعیت، ناتوانی در مدیریت داخلی و بین‌المللی، فشارهای اقتصادی سنگین و گسترش اعتراضات اجتماعی، پایه‌های حکومت را متزلزل کرده‌اند.

با این حال، در صورتی که سناریوی توافق غرب با جمهوری اسلامی عملی شود، این فروپاشی ممکن است متوقف یا دست‌کم به تعویق بیفتد. آزادسازی منابع مالی و مشروعیت‌بخشی بین‌المللی به نظام می‌تواند به سرکوب جنبش‌های داخلی و تضعیف روحیه اجتماعی منجر شود. از سوی دیگر، در سناریوی گذار از جمهوری اسلامی، جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی نقشی کلیدی در سازماندهی و هدایت جامعه ایفا می‌کنند.

در این شرایط حساس، نیاز به یک «راه‌حل سوم» بیش از پیش احساس می‌شود- راه‌حلی که با تأکید بر اتحاد و همبستگی جنبش‌های سه‌گانه، امکان گذار از نظام را حتی در صورت توافق غرب با آن فراهم کند. این مقاله تلاش دارد چنین رویکردی را با تمرکز بر حفظ استقلال جامعه مدنی و تقویت نقش نیروهای اجتماعی و سیاسی، ترسیم کند.

دو سناریوی اصلی در وضعیت کنونی ایران

الف) سناریوی گذار از جمهوری اسلامی؛ این سناریو به عواملی اتکا دارد که مشروعیت و توانایی نظام حاکم را به چالش کشیده‌اند:

بحران مشروعیت: ناکارآمدی‌های گسترده، فساد سیستماتیک و سرکوب مردم، پایه‌های مشروعیت نظام را سست کرده است.

فشارهای اقتصادی: تحریم‌های بین‌المللی و سوءمدیریت داخلی نارضایتی گسترده‌ای را ایجاد کرده‌اند.

گسترش اعتراضات: افزایش فعالیت جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی، انرژی اجتماعی را برای تغییر تقویت کرده است.

فشارهای خارجی: سیاست‌های سختگیرانه بین‌المللی، به‌ویژه از سوی ایالات متحده، فشار مضاعفی بر حکومت وارد می‌کنند.

ب) سناریوی توافق غرب با جمهوری اسلامی؛ این سناریو می‌تواند منجر به تقویت موقعیت نظام و طولانی‌تر شدن عمر آن شود:

تقویت اقتصادی حکومت: آزادسازی منابع مالی بلوکه‌شده و کاهش تحریم‌ها موجب بازیابی قدرت اقتصادی نظام می‌شود.

مشروعیت بین‌المللی: توافق با غرب می‌تواند به بازسازی روابط خارجی و تقویت جایگاه جهانی جمهوری اسلامی منجر شود.

تضعیف جنبش‌های داخلی: حمایت‌های اقتصادی و سیاسی خارجی به سرکوب شدیدتر جنبش‌ها و کاهش انگیزه اجتماعی برای تغییر منجر خواهد شد.

ضرورت ارائه راه‌حل سوم؛ اتکای صرف به یکی از این دو سناریو ممکن است جنبش‌های اجتماعی را در وضعیت بن‌بست قرار دهد. راه‌حل سوم باید: بر استقلال جامعه جنبشی صنفی مدنی و سیاسی و توانمندسازی آن تأکید کند، و همبستگی داخلی را تقویت نماید و هم امکان گذار از جمهوری اسلامی را حتی در صورت توافق حکومت اسلامی  با غرب فراهم سازد.

راه‌حل سوم: اتحاد جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی

الف) تقویت جامعه مدنی و شبکه‌سازی اجتماعی

توانمندسازی جنبش‌های صنفی و مدنی: حمایت از اقشار مختلف مانند کارگران، معلمان، زنان و دانشجویان از طریق ایجاد شوراهای مستقل و محلی.

آموزش و آگاهی‌بخشی: طراحی برنامه‌های آموزشی درباره حقوق شهروندی، مبارزه بدون خشونت و روش‌های سازماندهی اجتماعی.

ایجاد رسانه‌های مستقل: توسعه ابزارهای دیجیتال و استفاده از فناوری برای مقابله با سانسور و افزایش آگاهی عمومی.

ب) نقش جنبش سیاسی در هدایت تغییرات

همکاری استراتژیک جنبش‌ها: جنبش‌های سیاسی باید با هماهنگ کردن جنبش‌های صنفی و مدنی، این تلاش‌ها را در مسیری هدفمند قرار دهند.

ایجاد نهادهای سیاسی جایگزین: ارائه ساختارهای دموکراتیک و شفاف به‌عنوان جایگزین نظام فعلی.

تقویت رهبری فراگیر: ایجاد گروه‌های متشکل از افراد با دیدگاه‌های متنوع اما هدف مشترک.

ج) اتحاد استراتژیک در اپوزیسیون

ایجاد نهادهای مشترک: تشکیل ائتلاف‌های هماهنگ برای هماهنگی بهتر میان نیروهای مخالف.

پرهیز از اختلافات ایدئولوژیک: تمرکز بر اهداف مشترک نظیر دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی.

رهبری مشارکتی: استفاده از مدل‌های تصمیم‌گیری جمعی و کاهش تمرکز بر شخصیت‌محوری.

د) تأثیرگذاری بر سیاست‌های بین‌المللی

ایجاد همبستگی جهانی: ارتباط با نهادهای حقوق بشری و سازمان‌های بین‌المللی برای افشای نقض حقوق بشر در ایران.

شرط‌گذاری برای مذاکرات: تأکید بر ضرورت رعایت حقوق بشر در هرگونه توافق میان غرب و جمهوری اسلامی.

اقدامات عملی برای تحقق راه‌حل سوم

تشکیل کمیته‌های مردمی: گروه‌های هماهنگی برای مدیریت اعتراضات، اعتصابات و برنامه‌ریزی استراتژیک.

تقویت جنبش‌های سیاسی: طراحی برنامه‌های عملیاتی برای تبدیل خواسته‌های اجتماعی به تغییرات ساختاری.

رسانه‌های جایگزین: تولید محتوای مستقل برای ایجاد آگاهی عمومی و حفظ انسجام اجتماعی.

تداوم اعتراضات بدون خشونت: سازماندهی اعتراضات و اعتصابات برای تقویت همبستگی و ایجاد فشار مداوم.

سازماندهی منابع مالی و انسانی: تأمین حمایت‌های مالی و لجستیکی برای جنبش‌های اجتماعی و سیاسی.

نتیجه‌گیری

راه‌حل سوم، به‌عنوان رویکردی جامع و استراتژیک، بر اهمیت نقش محوری و هم‌افزای جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی تأکید دارد. این راه‌حل بر پایه تقویت جامعه مدنی، استقلال حرکت‌های اجتماعی، و ایجاد اتحاد داخلی شکل گرفته است و تلاش می‌کند امکان گذار از جمهوری اسلامی را حتی در دشوارترین شرایط، نظیر توافق این نظام با غرب، حفظ کند.

در این رویکرد، جامعه مدنی نه‌تنها به‌عنوان بستری برای اعتراض، بلکه به‌عنوان ابزاری برای توانمندسازی، آگاهی‌بخشی و سازماندهی اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. جنبش‌های صنفی، مدنی و سیاسی باید بتوانند با هماهنگی و انسجام، ساختارهای جایگزینی برای دوران پس از جمهوری اسلامی ارائه دهند و مردم را به‌عنوان بازیگران اصلی تغییر در فرآیند گذار مشارکت دهند.

این اتحاد استراتژیک می‌تواند به رفع شکاف‌های تاریخی میان نیروهای اجتماعی و سیاسی کمک کرده و با ارائه چشم‌اندازی مبتنی بر حقوق بشر، عدالت اجتماعی و دموکراسی، امید به آینده‌ای بهتر را زنده نگه دارد. چنین رویکردی قادر است نه‌تنها چرخه‌های تکراری تاریخ معاصر ایران را متوقف کند، بلکه بستری برای تحقق تغییرات پایدار و بنیادین فراهم سازد.

راه‌حل سوم نه صرفاً واکنشی به بحران‌های کنونی، بلکه مسیری برای بازتعریف آینده ایران است. اتحاد میان این جنبش‌ها می‌تواند به‌عنوان نیروی محرکه‌ای مؤثر، جامعه ایرانی را از انسدادهای سیاسی و اجتماعی فعلی عبور دهد و زمینه‌ساز دوران جدیدی از ثبات، پیشرفت و مشارکت ملی گردد.

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

شخصیت‌پرستی، مسعود نقره‌کار

شخصیت‌پرستی، مسعود نقره‌کار

نقش "شخصیت" به عنوان رهبر یا آکتور سیاسی و محرکی مؤثر برای حرکت‌های مردمی و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی انکارناپذیر است، تاریخ نمونه‌های فراوان بر برگ‌های خوددارد. این نقش به توانایی‌ها و ناتوانی‌های "شخصیت" و نیز به الگوهای پایدار فکری و رفتاری وویژگی تعامل‌های اجتماعی...

به مناسبت روز جهانی زن

به مناسبت روز جهانی زن

نقش کنشگری زنان ایران پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۳ سروش آزادی پیشینه‌ی تاریخی جنبش زنان ایران مبارزات زنان ایران برای دستیابی به حقوق برابر، پیشینه‌ای طولانی دارد که به دوران جنبش مشروطه بازمی‌گردد. زنان در این دوره نقش بسزایی در روشنگری، آموزش و ایجاد...

تاگ، یعنی لات، پُررو، زورگیر، اخلالگر، خشن، برتری طلب و دروغگوی خود شیفته.

تاگ، یعنی لات، پُررو، زورگیر، اخلالگر، خشن، برتری طلب و دروغگوی خود شیفته.

امروزه در بخش بزرگی از جهان" تاگ"‌ها و تاگیست‌ها میدان سیاست را قُرق کرده‌اند. تاگ‌های تحصیلکرده، میلیونر و بیلیونر با اشکمبه‌های روحی و جسمانی‌ای فراخ و سیری ناپذیر درچهارراه‌های جهان ایستاده‌اند و عربده کشان از ضعفا باج می‌گیرند و نفس کِش می‌طلبند.تاگ درزبان سیاست...

0 Comments

0 Comments