شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

گذار خشونت پرهیز و حق دفاع مشروع دو استراتژی مکمل- محمود عاشوری

2022-09-12

نوشته ای دیگر از محمود عاشوری

Comments

گذار خشونت پرهیز و حق دفاع مشروع دو استراتژی مکمل محمود عاشوری

بند اول از شش بند اساسی شورای ملی تصمیم میگوید:
گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش های اعتراضی مردم ( گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع ).
معنی گذار خشونت پرهیز چیست؟ رابطه آن با دفاع مشروع کدام است؟ چرا ایندو در کنار هم در یک بند گنجانده شده اند؟ اصولا حد و حدود دفاع مشروع چیست؟
منظور از این حق جمعی است یا فردی؟
اصولا دفاع از چه حقوقی؟
دفاع در مقابل چه تعرضی و چه کسی؟
آیا دفاع از خود بدون داشتن قدرت معنی دارد؟ این قدرت از چه اصلی ریشه میگیرد و تا چه حدی قابل پیاده شدن است ؟
راههای عملی برای دفاع از خود چیستند؟
معیارهای ما برای تعریف این حقوق چیستند؟

این نوشته قصد دارد به این سوالات و خیلی از سوالات دیگر در مورد این بند از شش اصول اساسی شورای ملی تصمیم بپردازد.
برای درک بهتر گذار خشونت پرهیز بهتر است ابتدا به بررسی عمیق دفاع مشروع بپردازیم.
در جوامع مترقی و نیمه مترقی حقوق فردی و جمعی انسانها بصورت حقوق شهروندی تعریف شده اند. این حقوق در پروسه ای طولانی و طی مبارزاتی فراگیر بدست آمده، تعریف شده و تثبیت گشته اند. برای مثال از حقوق فردی آزادی بیان، حق دفاع در مقابل تعرضات شخصی، حق دفاع از مالکیت شخصی، حقوق اشخاص از جمله زنان در خانواده، حقوق زنان در تمام عرصه های زندگی شخصی و اجتماعی و کاری، حقوق کودکان میتوان نام برد. از حقوق جمعی میتوان حقوق تعریف شده احزاب و سازمانهای سیاسی، تشکلهای صنفی و مدنی، قومی و اتنیکی نام برد. این حقوق در قوانین حقوق بشر و مجامع پارلمانی و قانونگذاری کشورهای مختلف تعریف شده و هر روزه اجرا میشوند. حق دفاع از این حقوق هم حقی فردی است و هم جمعی. احقاق این حقوق یا توسط افرادی که حقوق فردی و اجتماعیشان ضایع میشود اعمال می‌شود و یا حقی جمعی است که بطور جمعی بصورت اعتراضات گسترده و جمعی امکان پذیر میگردند. سیستم سیاسی و حقوقی کشورهای دمکراتیک و مردمی نیز در دفاع از این حقوق بصورت گسترده و با قدرت این حقوق را اعمال می‌کنند.

 

منظور ما از حق دفاع از خود در اینجا اما دفاع کردن از تمام این حقوق فردی و اجتماعی در مقابل سیستمی است که بطور سیستماتیک و با تمام قدرت به این حقوق تعرض میکند. این تعرض میتواند فردی و یا جمعی باشد. ما هم فردی و بعنوان شهروندان ایرانی و هم جمعی بعنوان  یک تشکل سیاسی که خود را نماینده قسمتی از مردم ایران میدانیم در مقابل نقض حقوق مردم خود و همچنین خود ما بعنوان یک تشکل سیاسی که حق حیات در کشور خود را دارد، دفاع از این حقوق را حق مسلم خود میدانیم. معیار ما در تعریف و پایه ریزی این حقوق جوامع مترقی بشری است و مواد مندرج در منشور حقوق بشر می باشد. ما برای تک تک افراد جامعه در مقابل هر شخص و یا جمع و یا قدرتی که به این حقوق فردی و یا جمعی تعرض کند حق دفاع کامل قائل هستیم. حق دفاع تا سر حد احقاق حقوق. این امری کلی و بنیادی است که از بنیانهای اعتقادی ما برمی‌خیزد.
اما قدرت ما و مردم ما برای این احقاق حقوق چقدر است؟ آیا اصولا در صورت داشتن قدرت بایستی با تمام قوا در مقابل تعرض به این حقوق ایستاد؟
برای روشن شدن منظور خودم چند مثال میزنم.
حزب نازی در زمان تسلط کامل خود در آلمان و کشورهای دیگر با تمام قدرت به کشتار یهودیان و مهاجرت اجباری آنها اقدام کرد. مسلما یهودیان بعلت نداشتن هیچگونه قدرتی چاره ای جز تسلیم نداشتند. اما بعد از شکست آلمان نازی با تمام قدرت عاملان کشتار یهودیان را دستگیر و در دادگاه‌های خود محاکمه کردند.
مثال دیگر حمله نیروهای پلیس به خانه های تیمی گروههای اسلامی تروریستی در کشورهای اروپایی و بخصوص فرانسه برای متلاشی کردن این گروهها با تمام قدرت است. این گروههای تروریستی با تمام توان به حقوق فردی و جمعی شهروندان یک کشور تعرض میکردند.
مثالی دیگر دستگیری دو دختر جوان به جرم دادن دسته گل در اتوبوس و مجامع عمومی بخاطر روز زن و محکوم کردن آنها به ۱۰ و ۱۵ سال زندان در ایران میباشد.
مثال دیگر اعدام هزاران زندانی بیگناه بدون محاکمه در تابستان ۶۷ در زندانهای جمهوری اسلامی است.
در این مثالها و مثالهای زیاد دیگری رابطه قدرت را با اعمال و یا نقض حقوق تعریف شده انسانها به روشنی میبینیم.
حق دفاع از خود رابطه ای کاملا مستقیم با قدرت دارد. تعریف حق دفاع از خود بدون تعریف قدرت و میزان آن و نحوه اعمال آن تعریفی بی محتوی است.
نوید افکاری در زمان به دار آویخته شدن هیچگونه قدرتی برای دفاع از حق خود ندارد. او بروشنی میگوید که طناب دار آنها دنبال گردنی برای خود میگردد. اگر ما کمی قدرت داشتیم دار طناب نوید را بر سر دار دستان خراب میکردیم. ما قدرت نداریم که عزیزترین فرزندان ما را از بالای خوابگاه به بیرون پرتاب میکنند. اگر کمی قدرت داشتیم عاملین این وحشی گریها را در زندان نگه میداشتیم تا جامعه زندگی آرامی داشته باشد. حرف زدن از حق دفاع شخصی زندانی سیاسی زن در مقابل تعرض جنسی سیستم به او در زندان انفرادی معنی ندارد.

بروشنی در بعضی از مثالهای بالا میبینیم که دفاع فردی در مقابل تعرض سیستمی و یا سیستماتیک امکان ناپذیر است. این تصوری بچه گانه است که فکر کنیم منظور شورای ملی تصمیم در حق دفاع از خود در مقابل سیستم مخوف جمهوری اسلامی دفاع شخصی است. در زمانی که وحوش اسلامی به تظاهر کنندگان حمله میکنند و آنها را تک تک تا سرحد مرگ‌کتک میزنند چگونه آن شخص میتواند از خود دفاع کند. و یا وقتی در آبانماه تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به رگبار میبندند عبارت دفاع مشروع بی معنی مینماید. کاملا واضح است که منظور از دفاع از خود در اینجا در اینزمان دفاع جمعی است. دفاع سیستماتیک در مقابل تعرض سیستماتیک.
در مثال کشور فرانسه و دستگیری سران نازی دیدیم که این دفاع حالتی تعرضی داشت. آیا در زمانی حالت دفاعی ما با تغییری تاکتیکی حالتی تعرضی به خود میگیرد؟ آیا اصولا ما اکنون در حالتی تعرضی بسر میبریم؟ آیا اگر همچون بعضی کشورها به قوانین شریعت تمکین میکردیم و سر تعظیم فرود می آوردیم کسی با ما کاری داشت؟ آیا این تضادی در خود نیست؟
خیلی ها به این دلیل به این استراتژی ایراد میگیرند که این استراتژی نشان از ضعف در برابر رژیم فاشیستی حاکم بر ایران و در کل اسلام سیاسی است. آنها می‌گویند که استراتژی ما در تقابل با جمهوری اسلامی بایستی تعارضی و حمله ای باشد. آیا نظر آنها درست است یا نظر ما؟ آیا این دو اصلا تفاوتی دارند؟
در تبیین استراتژی دفاعی ما و رابطه آن با تعرض جهت سرنگون کردن حکومت اسلامی است که روش خشونت پرهیزی هم معنی پیدا می‌کند. در این تبیین است که این دو استراتژی در رابطه ای تنگاتنگ مکمل یکدیگر می باشند. برای روشن شدن این ارتباط مجبور به تعریفی مختصر از قدرت هستیم.
احقاق حقوق، دفاع از خود بصورت فردی و جمعی و همچنین تعرض و حمله با قدرت رابطه ای مستقیم دارند. مشروعیت دفاع استراتژیک ما در این تعریف با استراتژی گذار حالتی تعرضی پیدا میکند. گذار از جمهوری اسلامی که همان سرنگونی کامل او می باشد حمله ای کاملا تعرضی است. پلیس فرانسه در عین حمله با تمام قدرت به تروریستهای اسلامی دارد از حقوق فردی و جمعی شهروندان خود دفاع می‌کند. محاکمه نازیها و حمید نوری در سوئد از حق دفاع حقوق شهروندی نشات می‌گیرد. دفاع مشروع ما همیشه تا زمانی که تعرض به حقوق تعریف شده ما انسانهای متمدن قرن ۲۱ وجود دارد ادامه خواهد داشت. دفاع ما در این مبارزه همچون دفاع پلیس فرانسه و دادگاه سوئد ماهیتی تهاجمی دارد. روش ما در این دفاع بستگی به قدرت ما دارد. تفاوت این روش در زیرحملات گسترده و همه جانبه اسلام سیاسی که قرون متمادی است در جامعه ما ادامه دارد مسلما با روش حکومت لائیک فرانسه نه از تفاوت حقوق انسانی و پایه ای ما بلکه روشی تاکتیکی است که از تفاوت قدرت ما ناشی میگردد. روش ما در دفاع و احقاق حقوق خود در هر زمانی که فرصت پیدا کنیم حالتی تعرضی با تمام توان پیدا خواهد کرد. در هر زمانی که ما امکان یابیم، در کوچه و محلات، در شهرها و استانها اسلام سیاسی و قدرت و حکومت آن را با تمام آثار و نتایج آن به زباله دان تاریخ خواهیم سپرد. در اولین فرصت که برای ما امکانپذیر باشد ما صدا و سیما و پادگان های سپاه و بسیج را تسخیر میکنیم و حکومت اسلامی را بزیر خواهیم کشید. این عین دفاع مشروع ما از حقوق فردی و اجتماعی خود است. انجام ندادن این تهاجم اکنون بخاطر حفظ نیرو و جمع آوری نیروی کافی جهت تهاجم نهایی است.

امکان ما در دفاع از نوید افکاری و دفاع از دختر بی گناهی که در زندان انفرادی مورد تعرض جنسی قرار میگیرد اکنون وجود ندارد. در اولین ثانیه ای که ما امکان تعرض و بزیر کشیدن این جانوران و محاکمه آنها را داشته باشیم همچون حکومت فرانسه و یا دادگاه سوئد آنها را با تمام قدرت به میز محاکمه خواهیم کشانید. زمان و میزان این تعرض مسلما بستگی به قدرت ما در میدان و خیابان و کارخانه و مدرسه دارد. تا زمانی که فاقد این قدرت هستیم در حد توان در حالت تعرضی کامل نداریم از حق دفاع مشروع خود به هر صورت لازم بدانیم استفاده میکنیم. میزان تعرض و حمله ما بستگی به نیروی ما دارد. دفاع و تعرض و حمله ما در هر زمان و مکانی کاملا تاکتیکی است که تاثیری در استراتژی ما که همان گذار کامل از جمهوری اسلامی و سرنگونی آن است ندارد. گذار خشونت پرهیز هم به این معنی است که جان انسانها برای ما از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و ابتدا به ساکن خشونتی از طرف ما برای رسیدن به اهداف خود سر نخواهد زد اما برای دفاع از خود و حقوق خود اگر مجبور شدیم در جواب خشونت به خشونت متوسل خواهیم شد. همچون حمله پلیس فرانسه به تروریستهایی که به شارلو عبدو حمله تروریستی کردند و چند نفر را بقتل رساندند. دفاع جامعه در برابر خشونت وصف ناپذیر تروریستهای اسلام سیاسی که به نابودی تمام دستاوردهای انسان متمدن کمر بسته است هر زمان لازم باشد تا زمان تسلیم کامل آنها خشونت آمیز خواهد بود. دقیقا رفتاری که جامعه متمدن با فاشیزم هیتلری کرد. گذار خشونت پرهیز و دفاع مشروع ما از اعتقادات انسانی و متمدنانه ما نشات می‌گیرد اما در زمانی که مورد حمله وحوش اسلامی قرار می‌گیریم حمله حقی است نهفته در این دفاع مشروع.
میهن ما و مبارزان این میهن بیش از چهار دهه است که با تمام وجود در مقابل رژیم منحوس اسلامی با تمام وجود از خود دفاع کرده است. مبارزان راه آزادی در خیابان و زندان، در دهه شصت و آبان ۹۸ و تیر و شهریور ۶۷ ، در آلمان و فرانسه، در بلوچستان و کردستان و خوزستان و در جای‌جای این دنیای پهناور هر جا که یک ایرانی بود مقاومت کرد و کوتاه نیامد.

مقاومت و دفاع ما با تمام وجود از خود و حقوق خود نشان از ریشه دار بودن و گستردگی این حقوق دارد. قدرت ما واقعیتی بالقوه میباشد که در هر زمانی که امکان یابد جهت برآورده کردن و احقاق حقوق خود با حمله و تعرضی همه جانبه بالفعل شده و بساط اسلام سیاسی و حکومت فاشیستی مذهبی را از خود برای همیشه دور خواهد کرد.

گذار خشونت پرهیز با حق دفاع مشروع بهترین فرمولی است که برای تشریح این استراتژی میتوان پیدا کرد.

بامید پیروزی و سرفرازی ملت بزرگ ایران

محمود عاشوری

۲۰ شهریور ۱۴۰۱

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

برعلیه فراموشی

برعلیه فراموشی

گزارشی از وضعیت کنونی خانواده‌های دادخواه آبان ۱۳۹۸ در ایران و شرایط فعلی زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات گزارش زیر به بررسی وضعیت کنونی خانواده‌های دادخواه آبان ۱۳۹۸ در ایران و شرایط فعلی زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات می‌پردازد. این گزارش همچنین به تحلیل...

عدم موافقت با آزادی مشروط و مرخصی کارگر زندانی داود رضوی

عدم موافقت با آزادی مشروط و مرخصی کارگر زندانی داود رضوی

داود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که در ۵ مهرماه سال ۴۰۱ با یورش ماموران امنیتی بازداشت و در بیدادگاه انقلاب به ۵ سال حبس محکوم شده است بعد از سپری شدن ۲۶ ماه از حبس، با پیگیری خانواده و خود ایشان برای آزادی مشروط و همچنین مرخصی، دادستان با آزادی...

نگرانی از وضعیت سلامتی ابراهیم مددی، کارگر زندانی

نگرانی از وضعیت سلامتی ابراهیم مددی، کارگر زندانی

ابراهیم مددی، از اعضای موثر سندیکای کارگران شرکت واحد، که از سال ۱۳۸۴ به دلیل فعالیت در دفاع از حقوق کارگران بارها بازداشت و زندانی شده است، در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ مجدداً بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. مددی پیش‌تر به خاطر نقشش در بازگشایی سندیکا با اتهاماتی مانند...

0 Comments

0 Comments