شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

بازدیدها: 1

یلدا امید پیروزی روشنایی بر تاریکی است. مردم ما هرگز از امید پیروزی روشنایی بر تاریکی و پیروزی بر ضحاک دست نمی‌کشند. امسال شب یلدا را در شرایطی گرامی می‌داریم که کاوه‌ها و فریدون‌های دوران ما با دلاوری‌های که جهان را به تحسین واداشت در حال به زیر خاک کشیدن ضحاک زمانه هستند.

برای مطالعه مقاله در باره یلدا لطفاً روی عکس پائین کلیک فرمائید

 

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

راهپیمایی اربعین – نمایش سیاسی رژیم و ساده لوحی مومنان – احد قربانی دهناری

بازدیدها: 0

راهپیمایی اربعین – نمایش سیاسی رژیم و ساده لوحی مومنان – احد قربانی دهناری

حکومت اسلامی هر ساله میلیون‌ها ایرانی را تشویق به شرکت در راهپیمایی اربعین می‌کند. این نمایش چیست و چه هدفی را دنبال می‌کند؟

در سده میانه مومنان مسیحی به کشیشان اعتقاد داشتند. اربابان فاسد کلیسا “تجارت آمرزش” راه انداختند. بسیاری از کشیشان برای سرکیسه کردن مردم عادی با سوء استفاده از سادگی و اعتقادات دینی آنها، در ازای گرفتن پول به آنها سندی می‌فروختند که تمام گناهانشان را می‌بخشید و رفتن آنها را به بهشت تضمین می‌کرد.

حکومت اسلامی در ایران فاسد تر از کشیشانی که با گرفتن پول از مومنان رفتن به بهشت آنها را تضمین می‌کردند، پروژه‌ی کاملن سیاسی خود را که برای قدرت نمایی سیاسی و جبران ناکامی در سیاسی کردن مراسم حج[i] را اشتیاق به امام حسین و معرفت به او تبلیغ می‌کند.

در حالی که مردم ایران با مشکلات متعدد اقتصادی و زیست‌محیطی دست و پنجه نرم می‌کنند، مقام‌های حکومت اسلامی در مراسم نمایشی راهپیمایی «اربعین» از ارائه خدمات دولتی از جیب مردم کمک مالی، خدمات و ریخت و پاش بی‌حساب به راهپیمایان ارائه می‌کنند.

دولت رئیسی امکان‌ها وسوسه‌برانگیز مالی، بیمه و اینترنت مجانی برای راهپیمایان اربعین فراهم کرده است. سخنگوی دولت رئیسی گفت: «در این زمینه دولت تلاش کرده زیرساخت‌های کشور را فعال کند که از ۱۰ فرودگاه کشور پرواز به عراق انجام می‌شود و مرزها هم افزایش دوبرابری داشت و قطار تهران کربلا هم فعال و تقویت و توسعه یافته است.» …. «ارائه خدمات اینترنت رایگان برای زائران اربعین» و «تسهیلات ۳ و پنج میلیون تومانی برای زوار اربعین» …. «با تلاش‌های وزارت اقتصاد و بانک‌ مرکزی تسهیلات ۵ میلیون تومانی برای سرپرست‌های خانوارهای زائر و ۳ میلیونی برای دیگر زائران در نظر گرفته شده و این تسهیلات بر خط و بدون‌نیاز به ضامن و با ضامن قرار دادن یارانه‌ها انجام‌ می‌شود.»

در حالی که پایتخت ایران با مشکل کمبود اتوبوس برای حمل‌ونقل عمومی مواجه است، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهرداری تهران گفت که ۵۰۰ اتوبوس برای شرکت در مراسم اربعین اعزام شد.

در خراسان نیز شورای شهر مشهد تصویب کرد که ۳ میلیارد تومان به «مواکب مردمی اربعین» اعزامی از این شهر به کشور عراق پرداخت شود. به دستور شهردار و تصویب شورای مشهد، ۱۵ میلیارد تومان برای خدمات در شهر نجف اختصاص یافته و کاروانی با حدود هزار نفر شامل ۵۲۵ نفر پاکبان و ۳۵۴ نفر راننده اتوبوس به نجف می‌روند.

همچنین در حالیکه کشور با بحران بی آبی مواجه است، خبرگزاری صدا سیما و ستاد مرکزی اربعین از تامین صد و پنجاه میلیون بطری آب معدنی برای زائران خبر داد. نماینده رشت در مجلس، یکی از اصلی‌ترین نیازهای راهپیمان اربعین در مرز و مسیر پیاده‌روی را آب معدنی دانست وگفت: «تاکنون بیش از ۱۴ میلیون بطری آب معدنی تحویل مرزهای خروجی کشور شده و این عدد تا ۲۵ میلیون بطری افزایش خواهد یافت.»

هر چند عده زیادی از این راهپیمایان جیره‌خواران و مزدبگیران حکومت اسلامی و خانواده‌های آنها برای نشان دادن سرسپردگی سیاسی به حکومت اسلامی هستند، اما اکثر مومنان نیز از خود نمی‌پرسند زمانی که ۱۰ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی می‌کنند، حکومت با این ریخت و پاش چه هدفی را دنبال می‌کند؟ آیا این یک مراسم مذهبی است یا یک قدرت‌نمایی سیاسی؟

رئیس جمعیت هلال احمر ایران خبر وقوع انفجار در یک اتوبوس مسافربری با ۳۰ مسافر در شهر شمولی استان بابل عراق را داد. خبرگذاریی‌ها تاکنون از مرگ پانزده نفر راهپیمایان ایرانی در کربلا به دلیل گرمازدگی و ازدحام جمعیت خبر دادند.

در راهپیمایی اربعین، حکومت اسلامی و مومنان ساده لوح با دو رویا در یک بستر می‌روند: اولی برای نمایش قدرت سیاسی خود، دومی برای شفاعت، پاک کردن گناهان خود و تضمین رسیدن به بهشت و حوری و غلمان.

احد قربانی دهناری

۲۰ شهریور ۱۴۰۱ – ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲

[i]  خمینی معتقد بود حج باید تبدیل شود به مراسم بیزاری و برائت از مشرکان و منافقان شود. منظورش از مشرکان آمریکا و غرب بود و منافقان آن کشورهای اسلامی که با این دو همکاری می‌کنند. حکومت سعودی آن راهپیمایی‌های برائت از مشرکین که خمینی اصرار داشت در حج برگزار شود، را سرکوب کرد و به این خواست خمینی قاطعانه نه گفت

[1]  خمینی معتقد بود حج باید تبدیل شود به مراسم بیزاری و برائت از مشرکان و منافقان شود. منظورش از مشرکان آمریکا و غرب بود و منافقان آن کشورهای اسلامی که با این دو همکاری می‌کنند. حکومت سعودی آن راهپیمایی‌های برائت از مشرکین که خمینی اصرار داشت در حج برگزار شود، را سرکوب کرد و به این خواست خمینی قاطعانه نه گفت.

 

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

اسلام و مدرنیته، احد قربانی دهناری

بازدیدها: 0

اسلام و مدرنیته، احد قربانی دهناری

جستارگشایی

آیا اسلام با مدرنیته سازگار است؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید که ویژگی مدرنیته چیست و اسلام چه رابطه‌ای با هر یک از این ویژگی‌ها دارد.

سنت‌گرایی، سلفی‌گری و یا ایجاد حکومت اسلامی، روشی برای زیست با به‌کارگیری افکار، کردار، گفتار، آداب و رسوم برجامانده از پیشینیان و به قول مسلمانان سلف صالح است؛ در حالی که تجدد (نوگرایی) نقد و گذر از مذهب و سنت، تدوین قوانین وضعی جدید مناسب با احتیاج دوران و آفریدن افکار و آداب و رسوم جدید است. به بیان ساده سنت نگاه به «گذشته» و پیروی دارد و نوگرایی نگاه به «آینده» و حل مشکل برای نیل به کرامت انسان.

ویژگی مدرنیته

از نظر تاریخی، مدرنیته[1] با دوره‌ی نوزایی آغاز شده و با عصر روشنگری، انقلاب فرانسه ادامه یافته و بر ایده‌آلیسم آلمانی به عنوان گفتمان کلیدی آن دوران غرب استوار است و بر آزادی، دموکراسی، حقوق فردی و شهروندی، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌های قومی و دینی، رواداری و برابری شهروندان پافشاری دارد.

مدرنیته کوشش عقلانی انسان است برای تعیین سرنوشت خود و نیل به حقوق و کرامت بشر، حل مشکل خود با همفکری و بررسی و نقد و شناخت وضعیت روز، نه بر اساس دستوراتی که سده‌ها و هزاره‌ها سال پیش از این گفته شد. خردورزی سنجش‌گرانه و انسان محوری هسته اصلی پروژه‌ی مدرنیته است. از ویژگی‌های مدرنیته می‌توان موارد زیر را بر شمرد:

اعتلای فردیت: تاکید فزاینده بر فردیت انسان و آزادی‌های فردی در مقابل ساختارهای کنترل کننده‌ی اندیشه و عمل در جامعه‌ی سنتی مانند خانواده، روستا، قبیله، کلیسا، مسجد، فرهنگستان و …. پذیرش واقعیت منحصر به فرد بودن هر انسان. افراد آزادند، ولی مسئول کردار، رفتار و آفریده‌های خود هستند. افراد دارای حقوق و مسئولیت معینی در مقابل گروه‌ها و جامعه هستند.

افسون‌زدایی از جهان: نفی درک مقدس، اسطوره‌ای و مابعدالطبیعی از تمام جنبه‌های مختلف زندگی، سنت و فرهنگ.

انقلاب‌های علمی و صنعتی: پافشاری بر علم گالیله‌ای و نیوتونی همراه با انقلاب‌های علمی و صنعتی و نقش فزاینده علم و فناوری. تسلط بیش از پیش انسان بر طبیعت با به‌کارگیری علم و تکنولوژی

آزادی: اصل آزادی در پروژه مدرنیته نقش بنیادی و مرکزی داشت. آزادی در مدرنیته بر ابعاد علمی، فرهنگی، آموزشی، هنری، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فردی تاثیر داشت. هگل مهم‌ترین اصل مدرنیته را آزادی می‌داند. آزادی با خود، فردگرایی، حق انتقاد، استقلال اندیشه و کنشگری را در پی می آورد. هگل در نهادهای سیاسی دولت تحقق آزادی را می‌دید و اعلام کرد تاریخ مدرن حرکتی پرشتاب به سوی آزادی است.

آغاز روانشناسی مدرن: برخی بر آن هستند که روانشناسی مدرن که بر مدرنیته تاثیر داشت، در سال ۱۸۷۹ آغاز شد، زمانی که ویلهلم وونت[2] (۱۸۳۲ -۱۹۲۰) که به عنوان پدر روانشناسی مدرن شناخته می شود – نخستین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را تأسیس کرد. او در این آزمایشگاه به بررسی سرشت اعتقادات مذهبی، شناسایی اختلالات مغزی و رفتارهای ناهنجار پرداخته و بدین سان موفق شد روان‌شناسی را به عنوان رشته‌ای مجزا از رشته‌های علوم دیگر تثبیت کند. از آن تاریخ به بعد، مطالعه روانشناسی تا امروز تکامل یافت.

بوروکراسی: بوروکراسی یا دیوان‌سالاری به‌معنی یک سیستم کارکرد عقلانی و قانونمند است. سلسله مراتب اجتماعی که با تقسیم کار نظم و ترتیب، روش و رویه را مشخص می‌کند. بوروکراسی در مدرنیته گسترش چشمگیر داشت.

بهبود انگیزه‌‌محور: بهبود انگیزه‌محور[3] یعنی انسان محصول خواسته‌ها، خواهش‌ها و آرمان‌های تکاملی است و باید خودش به خود در دستیابی به آن خواسته‌ها کمک کند. پروژه‌های بهبود اخلاقی، ارشاد و نهی از منکر، ترساندن یا تحمیل فضیلت، پند دادن به پاکدامنی و پرهیزگاری عمومی، نتیجه نمی‌دهد و غیرانسانی است. انسان با شناخت خود اعتلا می‌یابد.

بیگانگی: دورماندگی فرد از سیستم‌های مفهومی مثل خانواده، کار معنادار، مذهب، قبیله و غیره. در تجربیات غربی درباره سه شکل بیگانگی بحث می‌شود: بیگانگی فرد از طبیعت، از خود و از جامعه[4]. با رشد مدرنیته این بیگانگی گسترش یافت.

جامعه توده‌ای‌: جامعه‌ی توده‌ای[5] به جامعه مدرن که مردم با وجود گوناگونی و پراکندگی چون نیرویی یکپارچه رفتار می‌کنند، می‌گویند. در این جامعه‌ها بوروکراسی و نهادهای غیرشخصی جایگزین بسیاری از تصورات جامعه سنتی شده و منجر به بیگانگی اجتماعی می‌شود. رسانه‌های جمعی کارا و اشاعه‌ی گسترده‌ی شیوه‌های فرهنگی یکسان و تبلیغ مُد در این جوامع برجسته است. جوامع توده‌ای، معمولاً به کشورهای توسعه یافته‌ای اطلاق می شود که دارای نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در مقیاس بزرگ هستند و زندگی روزمره و رفتار اکثریت مردم، هدایت و مدیریت می‌شود. در دوران مدرن این پدیده با ظهور رسانه‌های جمعی و اینترنت اهمیت و دامنه وسیع‌تری پیدا کرده است.

جامعهی صنعتی: جامعه‌ی صنعتی جامعه‌ای است که با استفاده از فناوری، به توانایی تولید انبوه برای تأمین نیازهای جمعیتی بزرگ با آمادگی برای تقسیم‌ کار گسترده دست یافته‌ و حول تولید و توزیع محصولات صنعتی شکل گرفته‌اند. صنعتی شدن یکی از برجسته‌ترین ویژگی مدرنیته است. خلاصه کردن مدرنیته در صنعتی شدن یکی از رایج‌ترین برداشت نادرست از مدرنیته است.

جدایی دین از دولت: جدایی دین از دولت یا اصول سکولاریسم شامل بسیاری از آزادی‌هایی است که دموکراسی غربی از آن حمایت و پشتیبانی می‌کند: جدایی نهادهای مذهبی از نهادهای دولتی و حوزه عمومی. آزادی عمل به ایمان یا عقیده بدون آسیب رساندن و تحمیل نظرات خود به دیگران، آزادی تغییر مذهب یا نداشتن دین و مذهب بر اساس وجدان خود. برابری انسان‌ها بدون توجه به ایمان و اعتقاد طوری که داشتن و یا نداشتن اعتقادات مذهبی برای هیچ فردی مزیت یا ضرر ندارد.

خردورزی – در این دوران تفکر تکاملی در زمین‌شناسی، زیست‌شناسی، سیاست و علوم اجتماعی آغاز شد. در مدرنیته این باور شکل گرفت که جهان را می توان از طریق یک سیستم معقول و منطقی از نظریه‌ها و داده‌های قابل دسترسی و عینی، درک و مدیریت کرد. خرد و عقلانیت در جوامع مدرن حرف اول را می زد اما از طرف دیگر باعث به وجود آمدن سازمان‌های بوروکراتیک عظیم شد که وبر آن را در حکم قفس آهنینی می دید که انسان برای خود ایجاد کرده بود.

خردورزی سنجش‌گرانه: خردورزی سنجش‌گرانه انسان راخودمختار می‌شناسد که توانایی شناخت و شناساندن خود و جهان دارد. بر آزادی‌های فردی انسان خودمختار پافشاری می‌کند.

رواداری: گسترش رواداری به عنوان یک ارزش و باور سیاسی و اجتماعی مهم سیاسی و خصوصیت اخلاقی مدرن که به حقوق برابر اقلیت سیاسی و مذهبی و دگراندیش باور دارد و عمل می‌کند، با مدرنیته توان بیشتر یافت. آزادی‌های فردی با رواداری ژرف‌تر شد. جنگ‌های فرسایشی مذهبی چندین ده‌ساله پایان یافت. صلح، آرامش و همبستگی با قبول رواداری راه را برای پیشرفت، سازندگی و رفاه باز کرد.

سکولاریزاسیون – مذهب و باورهای مذهبی نفوذ خود را به تدریج در سطح اجتماعی از دست دادند. مدرنیزاسیون مستلزم فرآیند سکولاریزاسیون است. یعنی به طور سیستماتیک نهادها، باورها و اعمال دینی را به چالش می کشد و آنها را جایگزین عقل و علم می کند. این فرآیند نخستین بار در اواخر قرن هفدهم در اروپای مسیحی به طور نظام‌مند آغاز شد.

شهرنشینی: شهرنشینی[6] به انتقال مردم، مراکز فرهنگی و نفوذ سیاسی از مناطق روستایی به مناطق شهرهای بزرگ اشاره دارد. با شروع انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی انگلیس در اواخر قرن هجدهم، رشد بی‌سابقه ای در جمعیت شهرنشین ایجاد گردید.

ظهور دولت-ملت: دولت-ملت[7]های مدرن به عنوان دولت‌های متمرکز عقلانی شکل گرفت که اغلب از دسته‌بندی‌های محلی، قومی و مذهبی عبور کردند و به حقوق برابر شهروندان رسیدند.

ظهور سوداگرایی و سرمایه‌داری: سوداگرایی یا مرکانتیلیسم[8] سیاست اقتصادی است که می‌گوید دولت باید اقتصاد را کنترل کند، ملت باید ثروت خود را با بیشتر کردن فروش خود از خرید از سایر کشورها افزایش دهد. این سیاست برای حداکثر سازی صادرات و حداقل کردن واردات در اقتصاد یک کشور، در سده‌ی ۱۶ تا ۱۸ طراحی شده‌است و به جنگ‌ها، کشف و گسترش استعمار جهان بیرون از غرب منجر شد.

ظهور علوم اجتماعی و مردم شناسی: علوم اجتماعی یعنی جامعه شناسی، مردم شناسی و علوم سیاسی در نتیجه توسعه جامعه مدرن شکل گرفت و ژرف‌ شد.

عمومیت‌بخشی: عمومیت‌بخشی[9] به‌کارگیری ایده‌ها و یا ادعاها برای همه‌ی فرهنگ‌ها و همه‌ی شرایط بدون توجه به تمایزات محلی و موقعیت است. این برخورد در مدرنیت چشمگیر است.

عینیت‌باوری: باور به این که واقعیت‌ها مستقل از ذهن ما وجود دارند و هر ادعای حقیقت را می توان با اطلاعات مستقلی که در دسترس همه است، ثابت کرد.

فروکاست‌گرایی: فروکاست‌گرایی[10] یا تقلیل‌گرایی به فروکاهی سرشت پدیده‌ها به مجموع مؤلفه‌ها و اصول بنیادین آن‌ها یا به‌طور کلی اموری ساده‌تر می‌گویند. مفهوم فروکاست‌گرایی را نخستین بار دکارت (۱۵۹۶-۱۶۵۰) معرفی نمود.

کالایی‌سازی: کالایی‌سازی[11] یعنی تبدیل همه جنبه‌ی‌های زندگی به کالا مصرفی و مبادله پولی است. محصولات، مواد، خدمات، ایده‌ها، طبیعت، اطلاعات شخصی، حیوانات و حتی انسان‌ها به کالا تبدیل می‌شوند.

گذار به دموکراسی‌: دموکراسی‌سازی یا گذار به دموکراسی[12]‌ به سیستم‌های سیاسی با انتخابات آزاد، قوه قضائیه مستقل، حاکمیت قانون، جدایی سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه و احترام به حقوق بشر گفته می‌شود. همچنین به هنجارها، نهادها و شیوه‌های دموکراتیک در جامعه نیز اشارت دارد.

گسترش رسانه‌های جمعی: رسانه‌های جمعی آزاد از عوامل مهم مدرنیزاسیون بودند. مردم با سیاست‌ها، مکان‌ها، رفتارها و فرهنگ‌های جدید آشنا شدند. همبستگی و همدلی خود را گسترش دادند. رسانه‌های جمعی با گسترش دامنه‌ی دانش و هنر نوع بشر، راه آفرینش آنها را گشودند. توان و معجزات انسان زمینی، همزمان با نشان دادن نادرستی و دروغین بودن ادعاها و معجزات پیامبران و نمایندگان آنها، اعتماد به نفس انسان و ایمان به خِردِ مشکل‌گشای او را افزایش داد.

ماشینی کردن: ماشینی کردن[13]، مکانیزه کردن یا مکانیزاسیون یعنی انتقال ابزار تولید از نیروی انسانی به فناوری پیشرفته و استفاده از ماشین به منظور کاهش نیروی انسانی در تولید کالا. افزایش تولید، کاهش رنج تولید و پیدایش کارگران متخصص، کنشگری سیاسی و اجتماعی در جامعه مدرن را گسترش داد.

همگن‌سازی: همگن‌سازی[14] تلاش طیفی از نیروهای اجتماعی برای یکنواخت کردن اندیشه‌ها، سلیقه‌ها و محصولات فرهنگی، آداب و رسوم و ارزش‌ها و باورها است. کاهش تنوع اندیشگی و فرهنگی از طریق تبلیغ و ترویج، رایج کردن و انتشار طیف گسترده ای از نمادهای فرهنگی عملی می‌شود. بازار هنر را برای همگن‌سازی، رواج مد و تبلیغ خود می‌خرد.

موانع مدرنیته در ایران

مبارزه مردم ایران در صد و پنجاه سال اخیر، از انقلاب مشروطه تا امروز، تلاش برای رهایی از فقر، رکود و سنت (خودکامگی پادشاهان و تعمیق و خرافات روحانیون) و حرکت به سوی مدرنیته، رفاه و سازندگی و کرامت انسان است.

مدرنیته‌ای که در غرب باعث پیشرفت و رفاه شد، جنبه‌های گوناگون داشت که باهم ارتباط ساختمند[15] و تکمیل‌کننده دارند و باهم یک نظام تشکیل می‌دهند. بی‌شک باید به شرایط و فرهنگ بومی خودمان توجه جدی کنیم، ولی بومی‌گرایی مردم‌فریبانه که سرشت، ویژگی و نیازهای مشترک انسان را نفی می‌کند، و یا نادیده‌گرفتن برخی از جنبه‌های مدرنیته، نتیجه دلخواه نخواهد داد.

برخی جنبه‌های مدرنیته

می‌توان در مدرنیته، جنبه‌های سیاسی، علمی، صنعتی و تکنولوژیک، زیبایی‌شناختی، فلسفی و اقتصادی دید.

جنبه اقتصادی مدرنیته طرح سوداگرایی، سرمایه‌داری،تولید صنعتی، تقسیم کار و اقتصاد بازار را مطرح می‌کند.

جنبه هنری و زیبایی‌شناختی مدرنیته رابطه‌ای جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدیدی از ذوق و سلیقه ارائه می‌کند. به آفرینش نو و خلاق ارج می‌نهاد و بر اصیل بودن هنر پافشاری دارد.

جنبه سیاسی مدرنیته بر دموکراسی و حقوق شهروندی استوار است. نخستین مرحله مدرنیته با آثار نیکولو ماکیاولی آغاز شد که آشکارا سبک قرون وسطایی و ارسطویی تحلیل سیاست را که امور چگونه باید باشد را به تحلیل واقع‌گرایانه که واقعیت امور چیست عوض کرد. او همچنین پیشنهاد کرد که هدف سیاست مدیریت فرصت یا ثروت به نفع خود است و اعتماد به مَشیّتِ الهی و استفاده ابزاری از آن بی‌شک به شر منجر می‌شود.

در جامعه مدرن پذیرفته شد مدیریت سیاستمداران ماهر، کاردان و باتجربه می‌تواند به نفع عموم باشد. «تفکیک قوا»ی دولت در قانون اساسی در دولت که نخستین بار توسط مونتسکیو پیشنهاد شد در قوانین اساسی اکثر دموکراسی‌های مدرن گنجانده شد.

جنبه سکولار مدرنیته با رهایی از دین در عرصه عمومی، به ویژه هژمونی مسیحیت کاتولیک رومی برجسته است. اندیشه نوین اعتقاد یهودی-مسیحی به خدای کتاب مقدس را به عنوان یادگاری از اعصار خرافی رد می‌کند. با تردید روشمند انقلابی دکارت، تنها ضامن تبدیل حقیقت به یقین خدا یا کلیسا نیست، بلکه قضاوت درونی و شخصی انسان است. این طرز تفکر پژواکِ جوهره‌ی مدرنیته است که برای رهایی بشریت از همه‌ی قیدهای قرون وسطی نبرد می‌کرد. در نبرد برای رهایی، انسان خود را از تعهد به حقیقت وحیانی مسیحی و آموزه کلیسا رها می کند. به قانونگذاری وضعی برای حل مشکلات خود و رسیدن به کرامت و مقام انسانی روی می‌آورد. نیروی پیشرویی که نوید رهایی نوع بشر را از جهل و اندیشه‌های غیرعقلانی می‌دهد.

بسیاری از متکلمان مسیحی با روش‌های مختلف با الهیاتی لیبرال برای سازگارکردن دین با مدرنیته در غرب تلاش کردند. هر چند عده‌ای معدود کاتولیک‌های سنت گرا، ارتدوکس شرقی و متفکران و روحانیون پروتستان بنیادگرا با بدبینی به مبارزه خود با مدرنیته ادامه دادند. مبارزه آنها امروزه با بنیادگرایی هندو در هند، بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه و بنیادگرایی یهودیان در اسرائیل پیوند خورد و همچنان مشکل‌ساز است.

جنبه علمی مدرنیته نتیجه گسست معرفتی با کیهان‌شناسی ارسطویی است که علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن را پایه‌گذاری کرد.

در قرن‌های ۱۶ و ۱۷، کوپرنیک، کپلر، گالیله و دیگران رویکرد جدیدی در فیزیک و نجوم ایجاد کردند. کوپرنیک مدل جدیدی از منظومه شمسی ارائه کرد که دیگر زمین برای این که انسان به عنوان اشرف مخلوقات در آن زندگی می‌کند، در مرکز جهان قرار نداشت.

فرانسیس بیکن، یک رویکرد روش‌شناختی جدید ارائه کرد. رویکردی مبتنی بر آزمایش در علم است. او همچنین می‌گفت علم باید به دنبال کنترل طبیعت به خاطر بشریت باشد، نه اینکه به دنبال درک آن صرفاً به خاطر درک‌کردن.

رنه دکارت که هم تحت تأثیر فیزیک جدید گالیله و هم تحت تأثیر بیکن قرار گرفته بود، اندکی بعد استدلال کرد که ریاضیات و هندسه مدلی از چگونگی ایجاد و عمومیت بخشیدن دانش علمی در مقیاس کوچک ارائه می‌کنند. او استدلال می‌کرد که خود انسان ها را هم می‌توان به عنوان ماشین‌های بسیار پیچیده درک کرد.

اسحاق نیوتن، تحت تأثیر دکارت، و همچنین، مانند بیکن، طرفدار آزمایش و تجربه، الگویی را ارائه کرد که چگونه ریاضیات دکارتی، هندسه و استنتاج نظری از یک سو، و مشاهده تجربی و استقراء بیکنی از سوی دیگر، می توانند با هم منجر به پیشرفت‌های بزرگ در درک عملی قوانین در طبیعت شود.

پیشرفت علمی در قرن‌های ۱۶ و ۱۷ طرز تفکر مردم را در مورد بسیاری چیزها دگرگون کرد و راهگشاری مدرنیته شد.

جنبه فناوری مدرنیته برخی اواسط قرن پانزدهم که تکنولوژی چاپ سُربی با حروف سربیِ متحرک در اروپا گسترش یافت را سرآغاز جامعه «مدرن» می‌شمارند. ارتباطات ژرفی بین گسترش فناوری و ژرفش مدرنیته وجود دارد، و حتی می‌توان گفت فناوری ویژگی متمایزکننده‌ و سرشت‌نمای مدرنیته است.

مدرنیته فقط واردکردن و خریدن فناوری مدرن نیست، بلکه دیگر جنبه‌های مدرنیته نیز باید در یک مبارزه مدنی پیگیر و فرهنگ سازی درازمدت شکل بگیرد. در تلاش برای رسیدن به شیوه‌های زندگی متناسب با فرهنگ جهانی مدرن و کرامت انسانی، مردم ما با چالش‌های بزرگی روبرو هستند که برخی از ارزش‌ها و شیوه‌های فرهنگ‌های سنتی ایرانی-اسلامی ناشی می‌شوند و برخی دیگر میراث تسلط کشورهای اروپایی و امریکاست. از جمله مشکلات ویژه ما عبارتند از: توسعه اقتصادی، توسعه همبستگی ملی، حقوق و وظایف شهروندی، تکامل نهادهای سیاسی دموکراتیک مناسب و بادوام، توسعه ایدئولوژی های مناسب و دموکراتیک، مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی، و نقد معیارهای اخلاقی سنتی و مذهبی غیرانسانی و شتاب‎بخشی دگرگونی‌های سریع اجتماعی. تاریخ، تجربه، ارزش‌ها و نهادهای مدرنیته غربی، کمک ارزشمندی است که مدرنیته ایرانی باید خلاقانه آنرا در مبارزه سخت خود با توجه به ویژگی فرهنگی و سنت ایرانی به‌کار گیرد.[16]

جنبه جامعه‌شناختی مدرنیته بر درک سبک زندگی، انسان و جامعه‌ی مدرن تمرکز دارد. در سبک زندگی مدرن ظرفیت‌های پیشین زندگی اجتماعی از طریق چارچوب‌بندی مجددِ کنش‌های اجتماعی برای همه انسان‌ها بازسازی می‌شوند.

جامعه مدرن ویژگی‌های خود را دارد: (۱) مجموعه ویژه‌ای از نگرش‌ها نسبت به جهان است، اندیشه جهانی آزاد برای دگرسازی، با مداخله انسان. (۲) مجموعه‌ای از نهادهای اقتصادی، به ویژه تولید صنعتی و اقتصاد بازار. (۳) مجموعه‌ای از نهادهای سیاسی، از جمله دولت-ملت و دموکراسی. در نتیجه این ویژگی‌ها، مدرنیته بسیار پویاتر از هر نوع نظم اجتماعی پیشین عمل می‌کند. جامعه‌ای است با مجموعه‌ای از نهادها که برخلاف همه‌ی فرهنگ‌های پیشین، به جای گذشته، در آینده زندگی می‌کند.[17]

جنبه فلسفی مدرنیته پافشاری بر آگاهی فرد از طبیعت و سرنوشت خود است. انسان در مرکز و پایه و اساس تفکر و اندیشه قرار دارد. عقل انتقادی و سنجشگر و انسانگرا، تلاش در تقدس‌زادیی و اسطوره‌زدایی در فلسفه مدرنیته برجسته است.

فلسفه‌ی دوران نخستین مدرنیته بر از دست دادن یقین مطلق و انحصار حقیقت و درک این موضوع که یقین هرگز نمی توان یک بار و برای همیشه حاصل شود پافشاری دارد.

مدرنیته در گسترده‌ترین معنای آن برای پیشروی اندیشه و خردورزی کوشید و همواره هدفش رهایی انسان‌ها از ترس، ستم و بردگی و برکشیدن آنها به عنوان سرور با کرامت جهان است.

اسلام و جنبه اقتصادی مدرنیته

چیزی به اسم نظام اقتصادی اسلامی وجود خارجی ندارد. آنچه اینجا و آنجا عده‌ای مسلمانان به‌نام اقتصاد اسلامی به بهره‌گیری از اقتصاد سنتی عربستان، آیات قرآن و سنت تدوین کردند، در ترکیب با قدرت سیاسی و اقتصادی بی‌کران ولی فقیه، امام و خلیفه و بی‌حقوقی شهروندان و سانسور رسانه‌ها، همواره به یک کنترلِ دولتیِ ناکارآمدِ اقتصاد و فساد نهادینه شده منجر می‌شود.

در فقه اسلام مفهومی به‌نام اَنْفال‌ وجود دارد. برداشت شیعه از انفال با برداشت اهل سنت متفاوت است. اهل سنت انفال را متعلق به حکومت اسلامی و به تبع آن را متعلق به عموم مسلمین می‌دانند. اما شیعیان انفال را مالکیت انحصاری نبی و در غیابش امام و در غیاب امام ولی‌فقیه می‌دانند. به زبان دیگر ولی فقیه در شیعه بر جان و مال همه شهروندان بدون هیچ محدویت و پاسخگویی تسلط دارد. در ایران روند مالکیت انفال پس انقلاب همخوان با بسط خودکامگی ولایت مطلقه فقیه گسترش یافت. درابتدای انقلاب، انفال محدود به مصادره‌های بنیاد پهلوی و اموال ۵۳ نفر صاحبان صنایع بزرگ[18] می‌شد. از سال ۱۳۶۸ دامنه‌ی انفال باز گسترش یافت و تمام اموال رها شده در جنگ، مصادره شده و بصورت نامشروع بدست آمده را زیر نظر ستاد، یعنی زیر نظر شخص خامنه‌ای قرار داد.

خامنه‌ای این امکانات کلان را مالی بدون پرداخت مالیات و بدون آوردن آن در بودجه مصوب مجلس در اختیار دارد. او توسعه تسلیحات کشتار جمعی، سازمان دادن جنگ‌های نیابتی، ساختن ۲۲ هکتار حرم و خانه در کربلا را تامین مالی می‌کند، به بهای زندگی میلیون‌ها ایرانی زیر خط فقر، کولبری در کردستان عزیز، سوخت‌بری در بلوچستان عزیز، نداشتن آب آشامیدنی در خوزستان عزیز، و نداشتن مدرسه برای کودکان سیستان و بلوچستان.

اسلام و جنبه هنری و زیبایی‌شناختی مدرنیته

اسلام در کل آفرینش را برای انسان نمی‌پذیرد. آفرینش هنری سخت نکوهیده است و آفرینش اجتماعی مثل وضع قانون جدید بدعت. عدم شناخت فردیت و پذیرش هنر خلاقه به ویژه در عرصه شعر، موسیقی، نقاشی و مجسمه‌سازی، یک مبارزه جدی و فراگیر برای عقب نشاندن روحانیون اسلامی را در دستور کار قرار می‌دهد.

اسلام انسان را به خلق و آفرینش تشویق نمی‌کند، بلکه بر تقلید و تکرار پافشاری می‌کند. در مدرنیته با الهام از ارسطو تا هگل تا هابرماس برای تقلید هیچ ارزشی قائل نیست. اگر تقلیدی صورت می‌گیرد باید از اصل کامل‌تر باشد.

اسلام و جنبه سیاسی مدرنیته

اسلام هیچ سازوکاری برای تعویض قدرت و یا شرکت مردم در سرنوشت خود ندارد و سازوکارهای کارای موجود دموکراتیک را هم نمی‌پذیرد. پس از درگذشت حضرت محمد، پیش از دفن پیامبر، رهبران مسلمان در سقیفه‌ی بنی ساعد[19] با تهدید، خدعه و نیرنگ به‌جان هم افتادند. در آنجا پیشنهاد رهبری مشترک دو امیر یکی از مهاجرین و یکی از انصار و یا رهبری شورایی مطرح شد. ولی این پیشنهادها با خشونت سرکوب شد و پیشنهادکنندگان را از جمع بیرون کردند. شیوه رهبری قبیله‌ای با تاکید بر این که رهبری در قریش بماند تحمیل و با ابوبکر بیعت شد.

تاریخ اسلام هیچ انتقال قدرت دموکراتیک و صلح‌آمیزی را نشان نمی‌دهد. همه‌ی انتقال قدرت‌ها با قتل، خشونت، خدعه و دروغ همراه بوده است: از بیعت ابوبکر تا انتخاب خامنه‌ای. بیشتر جشن‌های شروع فرمانروایی حکمرانان اسلامی با مجمعه‌ای از سر بریده‌ی حکمران پیشین شروع شد.

اسلام در مقابل دموکراسی، حقوق شهروندی و حق قانونگذاری وضعی بشر ایستاده است. حکومت‌های اسلامی مثل جمهوری اسلامی ایران، طالبان افغانستان و داعش، ارزشی برای مشروعیت خود با رای مردم قائل نیستند. خمینی، خامنه‌ای، ملا عمر، ابوبکر بغدادی، ملا اختر منصور، هبت‌الله آخوندزاده، ایمن‌الظواهری، ابوبکر شکائو و … مشروعیت خود را از خدا می‌گیرند و نیازی به تایید مردم ندارند.

از نگاه مسلمانان، قانون را محمد در ۱۴۰۰ سال پیش تدوین کرد. وظیفه بشر تطبیق این قانون بر مشکلات روز است نه تدوین قانون وضعی جدید که بدعت و کفر است.

جنگ قدرت بین شیعیان عراق و کشته شدن فرزندان مردم، لزوم بیش از پیش دموکراسی سکولار و قهرپرهیز مبتنی بر حقوق بشر را در دستور مردم خاورمیانه قرار می‌دهد.

اسلام و جنبه علمی و تکنولوژیک مدرنیته

از نظر مسلمانان اینکه اظهارات کیهان‌شناسی و علمی قرآن با دستاوردها امروزه بشر در تضاد است، از فهم ناقص بشر است وگرنه بر علم و دانش و خرد محمد نباید شک کرد.

اسلام با دانش امروزی، چه علوم طبیعی و چه علوم اجتماعی که با گفته‌های محمد همخوانی نداشته باشد مبارزه می‌کند. نظریه تکامل از کتاب‌های درسی حذف می‌شود. علوم اجتماعی که حقوق انسان و قانونگذاری بشر را توضیح می‌دهد غربی قلمداد می‌شود و ممنوع می‌گردد.

دستاوردهای تکنولوژیک که آزادی انسان را آسانتر می‌کند مثل اینترنت، ماهواره و رسانه‌های اجتماعی سخت محدود و کنترل می‌شود. اما ابزار کشتار جمعی برای اجرای فریضه جهاد با سرمایه مردم و به قیمت حذف نان از سفره شهروندان، گسترش می‌یابد. تلویزیون به اصلی‌ترین کانال اشاعه دروغ، خرافات و تنفر و دشمنی تبدیل می‌شود.

می‌گویند کارد دسته‌اش را نمی‌برد. اما روحانیون شیعه این کار را ممکن کردند. از تکنولوژی مدرن بر علیه علم و دانش مدرن که بر آزادی و کرامت انسان پافشاری می‌کند، بیشترین استفاده را می‌کنند.

اسلام و جنبه فلسفی مدرنیته

اسلام با جنبه فلسفی مدرنیته فرسنگ‌ها فاصله دارد. آگاهی فرد از طبیعت و سرنوشت خود را نفی می‌کند. با انسان اندیشمند، پرسشگر شک‌کننده سر ستیز دارد. برای انسان کرامت و خودمختاری قائل نیست. تفکر مستقل جایی در اسلام ندارد. درک و تفسیر مستقل از سخنان خدا ممنوع است. این درک باید از طریق فقها انجام شود تا درست باشد. یعنی اندیشه متوقف شود و پیروی و تقیلد در همه سطوح جاری شود.

این عکس مربوط به تجمع گروهی از شیعیان لبنان در سال ۱۳۶۸ در حمایت از فتوای خمینی است. آیا این کودکان که حاضرند انسان دیگری را بکشند، کتاب آیات شیطانی را خوانده‌اند؟ آیا آنها تفخيذ را در کتاب تحریر الوسیله[20] خمینی خوانده‌اند؟ آیا پدر و مادر این کودکان حق دارند از آنها در مبارزه ایدئولوژیک خود سوء استفاده کنند؟ آیا برای این کودکان هیچ فردیتی قائل هستند؟

الگوی انسانِ مسلمان، ابراهیم است. ابراهیم بدون آنکه برای اسماعیل فردیتی قائل باشد، بدون آنکه پسرش بالغ شده باشد که خودش بتواند انتخاب کند، می‌خواهد سرش را با خودخواهی تمام برای بیمه کردن بهشت و حوری برای خودش، در راه خدای خود ببرد. از اینکه سربریدن انسان که در اسلام بسیار رایج است و بزرگترین توهین به انسان است بگذریم، سلف صالح مسلمانان سر هزاران مخالف خود را با توهین بریدند و در دامن مادران، پدران، همسران، دختران و پسران آنها انداختند. انسان طراز اسلام همچون ابراهیم سرسپردگی برده‌وار دارد و به راحتی بدون هیچ عذاب وجدان و همدلی، انسان دیگر را سر می‌برد، حتی اگر پسر او باشد.

شیفتگان سنت با سرکوب، قتل، تکفیر و تعزیز در مقابل مدرنیته ایستاده‌اند و آنرا دین‌ستیزی و غربزدگی می‌نامند. اسلام در واقع با مدرنیته سازگار نیست. ولی از دستاوردهای فنی و تکنولوژیک آن برای پیشبرد ایده‌های پیشامدرنیته خود و سرکوبِ جنبه‌های سیاسی، علمی، زیبایی‌شناختی و فلسفی مدرنیته استفاده می‌کند. برای نمونه از هواپیما و پهباد در جهاد، از بلندگو برای روضه‌خوانی و از آلات موسیقی ساخت غرب برای تعزیه وعزاداری در محرم استفاده می‌کند. از تکنیک مدرن برای اشاعه خرافات پیشامدرنیته بهره می‌گیرد.

روحانیون ایران جلوی همه‌ی گام‌های آرام مدرنیته در ایران تا آخرین نفس ایستادند تا مردم با مفتضح کردن آنها به پیش رفتند. جالب اینکه نه روحانیون از رو رفتند و نه اکثریت مردم درس گرفتند و خللی در اعتقاد خرافی آنها وارد شد. برای نمونه، زمانی که رضاشاه دستور داد برای گرفتن شناسنامه همه شهروندان به شهربانی‌ها بروند، برخی از روحانیون فتوا دادند گرفتن شناسنامه حرام است و نیرنگی است برای دانستن نام همسر و دختران شما.

علاوه بر مخالفت با شناسنامه روحانیون مخالفت با قرنطینه، واکسیناسیون، گیرنده‌های ماهواره، دوچرخ‌سواری زنان، تماشای مسابقه فوتبال زنان و دوش حمام را نیز در کارنامه خود دارند.

زمانی که با پیشرفت صنعتی و فناوری، بهداشتی و آگاهی، مردم در ایران به جای «خزینه» از دوش در حمام استفاده کردند، روحانیون به مخالفت برخاستند. برخی دینداران مسلمان برای نجات اسلام از مال خود مایه گذاشتند. آنها به خزینه‌دارها «رشوه» می‌دادند تا در صبح‌های زود به آنها اجازه استفاده از خزینه را برای غسل ارتماسی بدهند.

برای جوانانی که خزینه را ندیدند باید بگویم: در دوران کودکی ما حمام خانگی وجود نداشت، ما در حمام‌های عمومی حمام می‌کردیم. در حمام عمومی مخزنی پر از آب به ارتفاع قد یک انسان و طول و عرض دو یا سه متر وجود اشت که همه در آن حمام می‌کردند. از اینرو، در آن زمان مسئولان بهداشتی ایران به این نتیجه رسیده بودند که «خزینه‌ها یکی از مرکزهای اصلی نشر عفونت‌ها و بیماری‌های واگیر دار خطرناک است و سلامت عمومی جامعه را به خطر می‌اندازند.».

استدلال روحانیون این بود که بدون خزینه غسل ارتماسی ممکن نیست. غسل ارتماسی یعنی فرو بردن یک باره‌ی همه‌ی بدن در آب تا پس از هم‌آغوشی، دیندار پاک شود. در نظر روحانیون مسلمان خزینه آب کُر است، هم پاک است هم پاک کننده. آب کُر آن حجم آبی است که در طول، عرض و ارتفاع سه وجب و نیم می‌گنجد. به نظر روحانیون شیعه، آب کُر پاک کننده است ولی آب دوش پاک نمی‌کند.

گسترش حمام‌های مدرن با دوش‌ها و بی‌اعتنایی مردم به نظرات مفتضح روحانیون آنها را مجبور به عقب نشینی کرد. روحانیون نرمش قهرمانانه کردند و گفتند، ما پیامبری متکبر نیستیم، حالا که درخت نمی‌آید ما می‌رویم. مردم حالا که حرف ما را قبول نمی کنید ما به شما اجازه می‌دهیم پس از هم‌آغوشی غسل ترتیبی کنید. غسل ترتیبی شستن بخش بخش بدن زیر دوش است به جای یکجا فرو بردن همه‌ی بدن در آب.

جدیدترین تلاش روحانیون برای حفظ کیان دین اسلام، مخالفت با حضور بانوان دلیر ما در تماشای مسابقات فوتبال در ورزشگاه‌ها بود. حضور رسمی بانوان ایرانی در یک آوردگاه ورزشی پس از تقریباً چهار دهه عمر جمهوری اسلامی، سرانجام برای نخستین بار در ۳ شهریور ۱۴۰۱ با حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان عملی شد و در جنبش زنان ایران و تاریخ ورزش ایران روز فرخنده‌ای بعد از انقلاب ثبت کرد.

استدلال روحانیون این است که محیط استادیوم‌ها غیر اخلاقی است و حرف‌های رکیک رد و بدل می‌شود. دیگر استدلال این است که زن مسلمان نباید به بدن برهنه مرد (در فوتبال یک وجب بالای زانو و یک وجب پایین زانو) نگاه کند حتی اگر از فاصله جایگاه تماشاگران تا زمین بازی باشد. پس رفتن زنان به استادیوم جایز نیست. حال این نگرانی روحانیون برای حفظ کرامت زن را با قانون شرعی چند همسری، ازدواج موقت یک ساعته شرعی و هجوم شیعیان سراسر جهان به مشهد و آزادی بردگی و حق برده‌دار در کامیابی از برده زن مقایسه کنید.

چه باید کرد؟

جمهوری اسلامی دستاوردهای صد ساله مبارزه مردم ایران برای مدرنیته را مورد تهاجم و تعارض شدید قرار داد. تبعیض علیه زنان، نقض حقوق بشر و آزادی های فردی فقط بخش کوچکی از کارنامه سیاه مسلمانان انقلابی است. اجرای مجازات‌های قرون وسطایی مانند قطع عضو و سنگسار، فشار بر اقلیت های قومی و مذهبی(بهائی، سنی، دارویش، اسماعیلی و ….)، اعدام و مصادره اموال شهروندان به دلیل باور های دینی، محرومیت از حق تحصیلات عالی به باورهای سیاسی و مذهبی، برخی دیگر از ضدیت حکومت اسلامی با اساس مدرنیته است.

از این‌رو بدیهی است انقلاب ۵۷ و جمهوری اسلامی که در پی آن تاسیس شد پدیده‌ای ضد مدرن است و با جنبه‌های مختلف تجدد به مبارزه می‌پردازد.

در برخورد با مدرنیته باید به دو موضوع اندیشید: تاثیر ساختمند جنبه‌های مختلف مدرنیته و ویژگی تاریخی، سیاسی و فرهنگی ایران. با انتخاب گزینشی از جنبه‌ای از مدرنیته مبارزه با دستاوردهای مثبت آن مثل آزادی، دموکراسی، حقوق فردی و شهروندی، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌های قومی و دینی و اتنیک‌ها، رواداری و برابری با کرامت همه‌ی انسان‌های با حقوق بشری، مدنی و شخصی، می‌توان صنعتی شد، ولی نمی‌توان انسان مدرن با کرامت انسانی، کنشگر، پرسنده، خودمختار، بااراده، سستی‌ناپذیر، قدرتمند، منضبط، ظلم‌ناپذیر، مبتکر و آفریننده شد و اراده تغییر و بهبود در زندگی خود و دیگران داشت.

در ایران آزادی و سکولاریسم برجسته است. یک مبارزه فرهنگی و مدنی همه‌جانبه، پیگیر، دراز مدت و خستگی‌ناپذیر لازم است. بدون ایجاد جو تنفر و توهین، در فرهنگ سازی و محیط دموکراتیک و روادار، پژوهش علمی و بی‌طرفانه، بحث نظری مشکل‌گشا، مبارزه مدنی متشکل را گسترش داد.

شرکت زنان در تماشای مسابقات فوتبال در استادیوم‌ها یکی از جدیدترین سنگرهای پیروزی نیمه‌تمام مدرنیته بر سنت در ایران است. باید در تشکل‌های سیاسی، صنفی و مدنی مصم‌تر و متحدتر مبارزه کنیم، سنت را قدم به قدم از مواضع خود به عقب برانیم. سنت به گذشته تعلق دارد و به تاریخ خواهد پیوست، مدرنیته به آینده نظر دارد و فردای ماست.

احد قربانی دهناری

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

جمهوری اسلامی آثار تاریخی را نابود می‌کند، احد قربانی دهناری

بازدیدها: 2

جستارگشایی

اسلام با دیدگاه مردی شکل گرفت که دانش و تجربه اجتماعی، علمی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی او بسیار نازل‌تر انسان‎های متوسط تمدن‌های آن دوران مانند یونان، روم، میان‌رودان (سومریان، اکدیان، بابل، آشور، کلدانی) و تمدن‌های ایرانی مانند کاسی، عیلام، ماد، اشکانی و ساسانی بود، کتابی تدوین و آنرا به خدا منسوب کرد. کتابش را آخرین ویرایش ۱۲۴۰۰۰ پیام‌های خدا اعلام کرد. یعنی خدا دیگر حرفی برای گفتن ندارد. به زبان دیگر آنچه محمد در بیابان‌های عربستان می‌گوید نفی آنچه بشر در گذشته اندیشیده بود و ابطال آنچه بشر در آینده می‌اندیشد. اسلام که خود ار دانش بشری آن دوران هیچ بهره‌ای نبرده بود، با اثبات ناآگاهی مطلق خود، گذشته بشریت را جاهلیت خواند و آینده اندیشمند بشر را بدعت.

اسلام از هم‌اندیشی و هم‌فکری، درس‌گیری از تجربه زندگی انسان‌ها برای بهبود زندگی خود هراس دارد. با آفرینش علمی، هنری، ادبی و فلسفی بشری به ویژه شعر، نقاشی، مجسمه‌سازی و موسیقی می‌ترسد.

سخن فشرده، آفرینش و اندیشیدن ممنوع، آنچه محمد بی‌سواد در ۱۴۰۰ سال پیش در بیابان عربستان گفت برای تمام حیات پویای آینده بشر کفایت می‌کند و آنچه در گذشته بشر آفرید و اندیشید جاهلیت بود. در بستر این دیدگاه باید نابود کردن مجسمه‌ی ۱۶۰۰ ساله بودا در بامیان به‌دست طالبان، تخریب میراث فرهنگی و تاریخی به‌دست داعش و نابود کردن آثار فرهنگی و تاریخی به‌دست جمهوری اسلامی ایران را بررسی کرد.

امارت اسلامی ایران با ترفندهای گوناگون کمر همت به نابودی آثار تاریخی، فرهنگی و هنری مردم ایران بسته است.

بی‌توجهی

یکی از روش‌های نابود کردن آثار فرهنگی و تاریخی بی‌توجهی و نگهداری نکردن آن است. در تارنمای «صدای میراث فرهنگی» گزارشی درباره «موزه فرش» آمده که غم‌انگیز است:

یکی از کارکنان موزه فرش با بغض تعریف می‌کرد که وقتی موزه را بعد از شش هفت ماه باز کردند، فقط دو سه خاک‌انداز سوسک از یکی از بخش‌های آن جمع کرده‌اند. در این مدت موزه به دلیل تاریکی و هوای نامطبوعی که به دلیل خرابی سیستم تهویه داشته ظاهرا محل تجمع حشرات موذی شده بود. تعریف می‌کردند که پشت فرش‌های آویخته شده چون نمور و تاریک بوده، ‌سوسک‌ها جمع شده بودند. حتی می‌گفتند سال گذشته در روزهای کاری موش هم دیده بودند. وجود این جانوران موذی، اختلاف شدید دما در تابستان و زمستان، تاریکی و رطوبت داخل ساختمان برای فرش‌های تاریخی موزه سَم است.

عدم حفاظت

در خبر دیگر می‌خوانیم دزد موزه همدان در شهر تهران به دنبال مشتری می‌گردد.️ او قصد فروش آثار مربوط به دوره ایلامیان را در تهران داشته‌ است. (مطبوعات سوم مرداد ۱۴۰۱)

باز در خبر دیگر، پرتره رنگ و روغن مظفرالدین شاه قاجار اثر برجسته کمال‌الملک از کاخ گلستان سرقت می‌شود و در حراج کریستیز لندن به فروش می‌رسد (رسانه‌ها دوم مرداد ۱۴۰۱)

قاچاق آثارباستانی و از این طریق پولشویی تنها به شهرهای بزرگ محدود نمی‌شود. در خبرها می‌خوانیم که کشف ۶ قطعه اشیای تاریخی از سوداگران آثار تاریخی در شهرستان دماوند كشف شد. پس از بررسي‌هاي كارشناسان ميراث فرهنگي مشخص گرديد ظرف سنگي نفيس مكشوفه متعلق به نيمه دوم هزاره اول قبل از ميلاد مسيح و تعداد ۵ سكه نقره متعلق به قرون اوليه دوران اسلامي است.

آثار تاريخی در حال نابودی

تاریخ و فرهنگ ایران از افتخارات مردم و یکی از اصلی‌ترین حلقه‌های پیوند مردم ایران در گذار از امارت اسلامی است. حکومت اسلامی برا این امر واقف است و می‌کوشد آثار تاريخی ایران را نابود کند. من سخت نگران از بين رفتن و يا آسيب ديدن آثار باستانی، تاريخی و فرهنگی ايران بی‌شماری هستم. در اینجا فهرست برخی از این آثار می‌آید:

تخت جمشيد و آثار تاریخی اطراف سد سيوند

بر اثر عبور پروژه راه آهن از نزديکی آن در معرض آسيب های اساسی قرار گرفته است. از این گذشته، در صورت آبگيری سد سيوند در استان فارس علاوه بر آسيب ديدن محوطه پاسارگاد و مقبره کوروش بزرگ، هزاران اثر باستانی در محوطه باستانی تنگه بلاغی برای هميشه از بين خواهد رفت: «تخريب و نابودی بقايای کاخ داريوش»، «بقايای روستای هخامنشی»، «کارگاه سفالگری ۷۰۰۰ساله»، «گورستان۶۰۰۰ ساله»، «برخی بقايای دوران عيلامی»، «گورستان سنگی ساسانی»، «کارگاه توليد شراب» و «راه شاهی»

محوطه باستانی بيستون

بر اثر فعاليت شرکت پتروشيمی در محوطه آن و حفر کانال در معرض خطر قرار دارد.

محوطه باستانی دوره عيلامی در شوش

بر اثر فعاليت های کشاورزی پيش از شناسايی و کاوش نابود شد. از اين محوطه با قدمت بيش از ۱۳۰۰ سال پيش از ميلاد، به عنوان يکی از محوطه های بسيار مهم ياد می شود.

معبد باستانی چغازنبيل

اين معبد تاريخی ۳۵۰۰ ساله بر اثر فعاليت های اکتشاف نفت آسيب ديده و در صورت تداوم انفجارها برای اکتشاف ذخاير گاز و نفت نابود می‌شود.

مجمسه جمشيد جم و غار آدم

اين آثار که در محوطه کوه پرديس در استان بوشهر قرار دارند بر اثر فعاليت های شرکت های نفت و گاز در عسلويه در معرض آسيب قرار گرفته اند.

دشت باستانی مغان و محوطه اولتان قالاسی

محوطه‌ای تاريخی و ناشناخته در اطراف اردبيل که بر اثر فعاليت کارخانه ها و جمع آوری زباله در آن در معرض نابودی قرار دارد.

محوطه باستانی جيرفت

محوطه تاريخی طی سه سال و با هجوم صدها کاوشگر غير مجاز به آن غارت شد. به گفته منتقدان، بی توجهی متوليان ميراث فرهنگی و نهادهای دولتی سبب شد تا اغلب آثار اين محوطه تاريخی پيش از شناسايی مورد سرقت قرار گيرد.

محوطه باستانی خوزستان

محوطه ای که به گفته کارشناسان، ميراث دار تمدن کهن ايرانيان است. اين محوطه تاريخی در پی آغاز آبگيری سد کارون سه در حال به زير آب رفتن است.

توس و مقبره فردوسی

عبور دکل های فشار قوی برق از حريم اين محوطه تاريخی توسط وزارت نيرو، مقبره حکيم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ ايران و شهر تاريخی توس را در معرض خطر قرار داده است.

شهر تاريخی ماسوله

بر اثر تخريب جنگل در اطراف آن و بی توجهی در خطر نابودی بر اثر جابجايی و ريزش کوه قرار گرفته است.

چهارباغ و ميدان نقش جهان اصفهان

بر اثر پروژه عبور مترو اصفهان از چهارباغ اين محوطه تاريخی در قلب اصفهان در معرض آسيب قرار دارد. با وجود اعتراض های بسيار از سوی حاميان ميراث فرهنگی مقامات دولتی و مسئولان شهری در اصفهان تاکنون به درخواست آنان پاسخ مثبتی برای تغيير مسير متروی اصفهان نداده اند. در همين حال، ساخت يک برج در ميدان نقش جهان، اين احتمال را افزايش داده است که سازمان يونسکو اين ميدان را در فهرست آثار در معرض خطر قرار دهد.

تخریب ایدئولوژیک

جمهوری اسلامی به طور خزنده و نظام‌مند آثار تاریخی را به نفع گسترش زیازتگاه‌ها و امامزاده‌ها است که اکثر آنها برساخته و مجهول استند.

خبرگزاری رسمی در ایران از صدور سند مالکیت برای حرم‌های مشهد و قم و سلب تملک «۳۵ بنای ارزشمند و ملی» و «قلع و قمع» بافت تاریخی شیراز به بهانه اجرای «طرح بین‌الحرمین» با هدف وسیع‌تر کردن فضای دسترسی به دو حرم شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین در شیراز خبر می‌دهند. (خبرگزاری‌ها ۰۵ تیر ۱۴۰۱)

قانونی کردن حفاری و قاچاق غیر مجاز

جمهوری اسلامی بر آن است که تخریب و تاراج آثار تاریخی و فرهنگی ایران را قانونی کند و با فروش آثار باستانی و عتیقه جنگ نیابتی را در منطقه تامین مالی کند. در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ تعدادی از نمایندگان مجلس، طرحی را برای طی مراحل قانونی تحت عنوان «طرح استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها» به رئیس مجلس ارائه کردند. این طرح به قاچاق آثار باستانی رسمیت می‌بخشد و به ویرانی میراث فرهنگی ایران می‌انجامد.

بنا بر گزارش روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشتِ خبرگزاری ایسنا، ۶۱ تن از استادان باستان‌شناسی سراسر ایران با اعتراض شدید به «نگاه مادی» نمایندگان مجلس به اشیای فرهنگی، در نامه‌ای به رئیس مجلس به طرح این نمایندگان برای «رسمیت و وجاهت قانونی بخشیدن به حفاری و قاچاق غیرمجاز» به‌شدت اعتراض کردند. آنها تاکید کردند که ️یکی از اهداف این نمایندگان در این طرح «تبدیل شدن ایران به کانون منطقه‌ای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور» عنوان شده است. «اساساً نفس درآمدزایی از مواریث ملی و فرهنگی کشور، از طرف هیچ فرد ایرانی با وجدان و آگاهی قابل پذیرش نبوده، نیست و نخواهد بود.»

شناسنامه آثار تاریخی

نخستین گام در حفاظت پیشگیرانه آثار تاریخی مستندنگاری و تهیه شناسنامه تاریخی – هنری همه‌ی آنهاست. شناسنامه‌های آثار تاریخی فرهنگی ایران باید ثبت دیجیتالی شود و در دسترس همه‌ی مردم قرار گیرد.

می‌توان در یک بانک اطلاعات تمامی معلومات و مسائل مربوط به اثر تاریخی شامل محل، شماره، نوع، تعداد، ابعاد، وزن، تزئینات احتمالی، کاربرد، تعلق، محل کشف و ساخت، وضعیت مرمتی و حفاظتی را جمع آوری و برای مردم همرسانی کرد.

خدمات گردشگری فرهنگی-تاریخی

رژیم از یک سو آثار باستانی و تاریخی نادیده می‌گیرد و حتی نابود می‌کند و از سوی دیگر سرمایه هنگفتی را برای سفرهای زیارتی و ساختن امامزاده‌های مجعول صرف می‌کند. این وظیفه میهنی مردم است که در نزدیکی آثار باستانی و تاریخی خدمات گردشگری و رفاهی برای مسافران ایجاد کنند. سفرهای نوروزی و گردشگری جوانان را به سوی آثار تاریخی و فرهنگی تشویق کنند.

احد قربانی دهناری

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای مطالعه بیشتر

نابودی آثار باستانی ايران؛ چه کسی پاسخگوست؟ بیژن یگانه

https://www.radiofarda.com/a/f1_iran_heritage/376830.html

تخريب و تاراج: سياست‌های جمهوری اسلامی در حوزه‌ ميراث فرهنگی، مجید محمدی

https://www.radiofarda.com/a/F5_historic_monuments_destruction_policy_by_islamic_authorities_in_Iran/2220978.html

«انتقام سخت» جمهوری اسلامی از میراث فرهنگی ایران، مجتبی دهقانی

https://www.independentpersian.com/node/37626/%C2%AB%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%AE%D8%AA%C2%BB-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

یلدا، آبیاری نهال امید و روشنایی در درازترین شب سال – احد قربانی دهناری

پاسخ به چند شبهه در باره مواضع شورای ملی تصمیم، احد قربانی دهناری

بازدیدها: 0

پس از اعلام موجودیت شورای ملی تصمیم در میانه‌ی امیدها، شادمانی‌ها و شادباش‌های فراوان، عده‌ای نیز نقد کرده‌اند. من می‌خواهم از هر دو گروه سپاسگزاری کنم، زیرا هر دو نگاه دغدغه‌ی آزادی مردم رنج‌کشیده ما از حکومت ویرانگر جمهوری اسلامی دارند. صحنه سیاسی صحنه‌ی تئوری و عمل است و هر سیاستمداری در میدان عمل نیاز به بازخورد دارد تا از اشتباه‌ها بکاهد. ما در رفع نارسایی در مواضع و کنش‌هایمان با سپاسگزاری از منتقدان دلسوز می‌کوشیم. به عنوان یکی از اعضای شورای ملی تصمیم می‌کوشم به یکی از این انتقادها پاسخ دهم.
نوشته‌ام را با برشی از بیانیه اعلام موجودیت شورای ملی تصمیم شروع می‌کنم:
شورای ملی تصمیم همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند:

۱) گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم (گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع)
۲) حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز
۳) جدایی دین از حکومت
۴) فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان
۵) تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی (تعیین نوع حکومت با آرای مردم)
۶) اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن با تاکید بر حفظ محیط زیست

این شش مؤلفه، وجوه هویتی و انگیزه‌ی اصلی برای تشکیل شورای ملی تصمیم می‌باشند.
علی‌رغم این روشنی در مواضع شورای ملی تصمیم منتقدی در مقاله‌ای آنرا با صفاتی چون ضد پرچم، ضد خلیج فارس، ضد تمامیت ارضی نقد کرده، یا دقیق‌تر بگویم تحریف کرده است.
نخستین ناخشنودی نویسنده از اتحاد و هم‌قدمی گسترده‌ی مبارزان ایرانی در راه سرنگونی رژیم تمامیت‌خواه اسلامی است. اینکه جمهوری‌خواهان، مشروطه‌خواهان، مبارزان دلیر استان‌های محروم نگاه‌داشته شده، دوشادوش هم یک‌صدا در نهادی برای سرنگونی گرد آمدند، سخت نویسنده را آزرده کرده است. منقد محترم، ایران فردای ما ایرانی آزاد، دموکرات، سکولار و مرفه خواهد بود و قرار نیست، کسی حذف شود. ما در این دوران که برای سرنگونی رژیم خونخوار نبرد می‌کنیم، دموکراسی، تکثر و رواداری فردا را تمرین می‌کنیم. از اینرو هموطنان اتنیک، جمهوری‌خواهان و مشروطه‌خواهان در یک صف مبارزه می‌کنند. اگر دل در گرو مردمی که با سفره‌های خالی در کف خیابان فریاد براندازی این رژیم را می‌دهند داری، باید از این اتحاد گسترده خوشحال شوی.
نگارنده به‌جای مراجعه به متن بیانیه که بر تمامیت ارضی تاکید ویژه دارد از طریق گفتگو با برخی از «آنهایی که حاضر نشدند امضاء کنند کسب اطلاع کرده” و انگیزه‌تراشانه نتیجه می‌گیرد که شورای ملی تصمیم مخالف پرچم سه رنگ ایران و نام خلیج فارس است که تحریفی است آشکار و بدون مبنا. شورا بی‌شک در آینده پرچم سه رنگ با شیر خورشید و نقشه کامل ایران از خلیج فارس تا دریای خزر را به‌جای خود به‌کار خواهد برد. قرار نیست لوگو هم پرچم باشد و هم نقشه.
نمی‌دانم چرا نویسنده از بودن نام شخصیت‌های اتنیکی زیر بیانیه‌ای که محور اصلی آن تمامیت ارضی ایران است خشمگین است؟ چرا از همرزمی عرب، بلوچ، کرد، لر، ترک، ترکمن و فارس برای براندازی رژیم اسلامی چنین دلگیر است؟ من از اینهمه خشم از همگامی مبارزان در شگفتم.
آخرین تحریف نویسنده‌ی مقاله در باره «امضاها» است. این تشکل در طی روندی دشوار دموکراتیک شکل گرفت. این یک جمع‌آوری ساده‌ی امضای افراد زیر یک بیانیه نیست. کاش “نگارنده از طریق گفتگو با برخی از امضاء کنندگان و آنهایی که حاضر نشدند امضاء کنند کسب اطلاع کرده” بود که این یک تشکل رزمنده از کنشگران میدانی، شخصیت‌هایی از بلوک‌های سه‌گانه راست، میانه و چپ ایران، جمهوری‌خواهان و مشروطه‌خواهان و مبارزان دلیر اتنیکی است که بر تکثر و تمامیت ارضی ایران تاکید ویژه دارند.
بی‌شک این جمع برای تلاش همه‌ی کوشندگان راه همبستگی ملی و دموکراتیک برای براندازی، برای مبارزه همه‌ی ائتلاف‌ها و تشکل‌ها ارج بیکران قائل است و می‌کوشد با آنها همگامی و هم‌قدمی کند. دست یاری ما به‌سوی همه مبارزان راستین و دموکرات براندازی دراز است. هیچ خط قرمزی جز جمهوری اسلامی نداریم.
تشکل ما برای مبارزه‌ی شاهزاده رضا پهلوی، شناخته‌ترین اپوزیسیون حکومت فاشیستی در داخل و خارج ایران و یکی از مطرح‌ترین و تاثیرگذارترین شخصیت سیاسی ایران ارج می‌نهد و امیدوار است، حمایت شاهزاده و دیگر رهبران سیاسی را هم جلب کند. ما در صورت انتخاب نظام مشروطه از سوی مردم مشکلی نخواهیم داشت. از آنجائی که در نظام مشروطه شاه در امور سیاسی دخالت نمی‌کند، ما می‌خواهم این اصل را در سرنگونی تمرین کنیم. براندازی رژیم کار مردم و احزاب سیاسی است. احزاب سیاسی باید در یک اتحاد و همبستگی ملی، مبارزه مردم ایران و تشکل‌های صنفی، سیاسی و مدنی آنها را برای رسیدن به یک ایران آزاد، آباد، دموکراتیک، سکولار و پایبند به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‎های پیوست آن رهبری کنند.

احد قربانی دهناری