by ... the writer | 7.ژوئن 2023 | اخبار
بازدیدها: 1
آنها نمایندگان کارگران ایرانی نیستند!
از امروز پانزده خرداد مصادف با ۵ ژوئن، سازمان بینالمللی کار صد و یازدهمین کنفرانس سالانه خود را در ژنو برگزار خواهد کرد. در این نشست که مدت دو هفته به طول خواهد انجامید، نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولتها از ۱۸۷ کشور عضو سازمان بین المللی کار در ارتباط با طیف گسترده ای از مسائل از جمله: گذار عادلانه به سمت اقتصادهای پایدار و فراگیر تبادل نظر خواهند کرد. کارآموزی با کیفیت و حمایت از نیروی کار از جمله اهداف دیگر نشست صدویازدهم است. طبق ماده ۱۳۶ قانون کار ‘کلیه نمایندگان رسمی کارگران جمهوری اسلامی ایران در سازمان جهانی کار را هیات های تشخیص، هیات های حل اختلاف، شورای عالی تامین اجتماعی، شورای عالی حفاظت فنی و نظایر آن، حسب مورد، توسط کانون عالی شوراهای اسلامی کار ، کانون عالی انجمن های صنفی کارگران و یا مجمع نمایندگان کارگران انتخاب خواهند شد. بر همین اساس جمهوری اسلامی امسال نیز هیاتی ۲۹ نفره را به اجلاس ILO اعزام کرده است. در بین اعضای گروه کارگری حاضر در این نشست، نام افرادی چون غلامرضا عباسی، اولیا علیبیگی، محمدرضا تاجیک و سید محمد یاراحمدیان به چشم میخورد.
این شیوه مشارکت در اجلاس سالانه ILO همواره با انتقاد فعالان و گروههای مستقل کارگری مواجه شده است. امسال نیز حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در ژنو با واکنشهایی از سوی چند گروه کارگری و یک کارگر محبوس در زندان اوین مواجه شده است.
آنها نمایندگان کارگران ایرانی نیستند!
رضا شهابی، فعال کارگری و کارمند اخراجی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، روز دوازدهم خردادماه در نامهای از زندان اوین تهران، از اتحادیههای کارگری مستقل و حاضر در کنفرانس سال ۲۰۲۳ سازمان جهانی کار خواست تا «به درخواست کارگران تحت ستم و ظلم در ایران که در شرایط نابرابر با کمترین امکانات، صرفا برای زنده ماندن تلاش میکنند» توجه داشته باشند و «ماموران امنیتی» را که در پوشش نمایندگان کارگران ایرانی به سازمان جهانی کار میروند، در هیئتمدیره این سازمان یا کمیتههای کارگری نپذیرند.
رضا شهابی در ابتدای این نامه به شرح آخرین وضعیت خود و سایر فعالان کارگری زندانی پرداخت و نوشت: «از سال ۱۳۸۳ یعنی از بدو بازگشایی سندیکا، من و همکارانم بارها بازداشت، اخراج، زندان، و شکنجه شدهایم؛ بهخاطر مبارزات اتحادیهای، مبارزه بر سردفاع از حقوق کارگران و مبارزه برای یک زیست انسانی و شرافتمندانه. با اتهامهای واهی و پروندهسازیهای دروغین تحت شدیدترین سرکوبها قرار گرفتیم. نظام حاکم در کشور ما از بدو تاسیس، شمشیر را از رو بر تمام کارگران و مزدبگیران بسته و اولین کارش خارج کردن سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری از قانون کار و جایگزین کردن آنها با تشکلهای دولتی، فرمایشی و انتصابی بوده است.»
این فعال کارگری که در حال تحمل حکم شش سال حبس خود در زندان اوین است، همچنین با نام بردن از داوود رضوی، حسن سعیدی، کیوان مهتدی، آنیشا اسدالهی، ریحانه انصارینژاد، ژاله روحزاد، رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، مسعود نیکخواه، اسکندر لطفی و شعبان محمدی، خبر داد که این فعالان کارگری و فرهنگی نیز به جرم انجام فعالیتهای قانونی و با اتهامات واهی، همچنان یا در زندان یا «در انتظار ابلاغ احکام ظالمانه» اند.
این کارگر زندانی در ادامه خطاب به حاضران در کنفرانس سال ۲۰۲۳ سازمان جهانی کار نوشته است: «دوستان گرامی؛ در اجلاس شما، نمایندگان بهظاهر کارگری از ایران نیز شرکت دارند. آنها نمایندگان کارگران ایران نیستند، چون اساسا در یک روند دموکراتیک و به دور از اجبار و رعب و ترس انتخاب نشدهاند. این افراد فقط بهخاطر منافع خود و برای استفاده از امتیازات و رانت دولتی آنجا هستند و هرگز کنار کارگران نبودهاند، بلکه برعکس در تمام بزنگاهها علیه کارگران اقدام کردهاند. بر هیچکس پوشیده نیست که آنها ابزار و وسیلهای در دست کارفرما و دستگاه امنیتی حکومت هستند»
علاوه بر رضا شهابی، یک فعال سندیکایی دیگر از اعضای سابق سندیکای نیشکر هفتتپه نیز در نامهای خطاب به شرکتکنندگان در اجلاس سالانه ILO اعلام کرد که نمایندگان واقعی کارگران ایران در زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
علی نجاتی در بخشی از نامه خود با اشاره به سرکوب فعالیتهایی در راستای احیای سندیکاهای کارگری در ایران نوشته است: «امروز در مقام یک کارگر بازنشسته صحبت می کنم، بازنشسته اجباری. کارگری که در جریان اعتراضات به حق در نیشکر هفت تپه با هزاران کارگر دیگر برای کسب مطالبات پایمال شده فریاد زدیم و به خیابان ها آمدیم تا شاید صدای ما شنیده شود و بتوانیم به حداقل هایی دست پیدا کنیم.در ادامه اعتراضات پر شکوه کارگران هفت تپه در سال ۱۳۸۷ توانستیم با تلاش و همت کارگران مبارز و حق طلب، تشکل کارگری مستقل خود را با رای گیری ایجاد کنیم. من و جمع دیگری از کارگران بعنوان هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت، انتخاب و عهده دار مسئولیت شدیم. اما دولت و حکومت مدافع صاحبان سرمایه در ایران تاب نیاورند و هجوم خود را به ما شروع کردند. از توطئه تا تفرقه اندازی، از تهدید و ارعاب تا بازداشت و زندانی کردند، از سلول های انفرادی و نهایتا اخراج از محل کار. این سرنوشت تمام کارگرانی است که در ایران تحت حاکمیت مدافعان ستم و استثمار بخواهند تشکل مستقل از دولت و کارفرما را به نیروی خود ایجاد کنند.»
او اضافه کرده است: «در ایران ، کارگرانی که چندین ماه دستمزد خود را دریافت نکردهاند و ناچار میشوند به این بیحقوقی آشکار اعتراض کنند، بازداشت میشوند و در بسیار ی از موارد جریمه نقدی شده و یا با احکام شلاق روبرو میشوند، یکی از نمونه های اینچنینی کارگران معدن طلای آق دره بود که ۱۶ نفر از این کارگران را با حکم دادگاه!! شلاق زده شدند.»
با این حال به نوشته این فعال سندیکایی « طبق روال معمول در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، امسال هم افرادی تحت عنوان نماینده کارگران ایران در این اجلاس حضور خواهند داشت. این دروغ آشکاری است که این افراد نمایندگان کارگران هستند، همانطور که شما شرکت کنندگان اطلاع دارید، این افرادنماینده صاحبان سرمایه و حاکمیت ایران هستند و هیچ ربطی به منافع کارگران در ایران ندارند. همانطور که اطلاع دارید خانه کارگر، شورا های اسلامی کار و دیگر تشکل های ساخته حکومت ، نهاد های پلیسی و امنیتی در محیط کار هستند که توسط پلیس و ارگان های سرکوب هدایت و رهبری می شوند. نمایندگان تشکل های دست ساز حکومتی، منتخب کار فرمایان و نهاد های پلیسی و امنیتی هستند و هیچ ربطی به کارگران ندارند، چرا که انتخاب این افراد توسط کارگران صورت نمی گیرد و در بهترین حالت در زمان رای گیری کارگران را پای صندوق های رای، می کشانند تا به افرادی که توسط نهاد های سرکوبگر تایید و انتخاب شده اند، رای دهند.
بر همین اساس، امروز بر خود لازم دیدم تا این نامه سرگشاده را به بهانه برگزاری اجلاس سالانه سازمان جهانی کار، انتشار دهم تا یک بار دیگر اعلام کنم که افرادی که تحت عنوان نماینده کارگران ایران در اجلاس سالانه شرکت می کنند، نماینده ما کارگران نیستند، بلکه اینافراد نماینده حکومت ضد کارگر و صاحبان سرمایه و کارفر ها در ایران هستند. نماینده واقعی کارگران یا از محیط کار اخراج شده و یا در زندان هستند و یا پروندههای آنها در دادگاه ها!! مفتوح است.»
نامه رضا شهابی و علی نجاتی با انتشار نامه حمایتی هشت گروه صنفی و کارگری همراه شد. این گروهها طی این نامه سرگشاده با اشاره به «سرکوب گسترده» مردم و کارگران، بهویژه پس از قتل مهسا امینی، خواستار اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و پایان مماشات این سازمان با حکومت شدند. این درخواست که با آغاز به کار صدویازدهمین اجلاس این سازمان مطرح شد به افزایش «فقر و فلاکت گسترده» در ایران و همچنین قتل و بازداشت فعالان، کودکان، و دانشآموزان به دلیل اعتراض به «استثمار حداکثری حاکم» پرداخته است.در این نامه آمده نمایندگان اتحادیههای کارگری شرکت کننده از ایران، «ما کارگران، ما معلمان و ما مردم ایران را نمایندگی نمیکنند»، چرا که آنان «نمایندگان تشکلهای دولتساخته» هستند. به جز «اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و عدم اجازه به هیات این حکومت برای شرکت در اجلاس» امضاکنندگان این نامه همچنین خواهان آزادی فوری همه فعالان زندانیان سیاسی و لغو اعدامها شدند و فهرستی از نامهای برخی از بازداشتیها را منتشر کردند.
امضاکنندگان این نامه را گروههایی چون شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، شورای سازماندهی کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری،شورای بازنشستگان ایران، صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای نقاشان استان البرز، و مدافعان لغو کار کودکان تشکیل میدهند.
برگرفته از گزارش سایت داوطلب
۶ یونی ۲۰۲۳
by ... the writer | 7.ژوئن 2023 | اخبار
بازدیدها: 1
سرکوبگران نیز به اندازه مطالبهگران صنفی بر روایتهای اجتماعی تکیه دارند؛ اگر اجتماع باور داشته باشد که کنش صنفی همان کنش سیاسی است، کنشگران صنفی ممکن است به اندازه کنشگران سیاسی وادار به هزینه دادن شوند.
نگاهی به تاریخچه فعالیتهای صنفی در کشورهای مختلف نشان میدهد که رفتار فعالان و کنشگران صنفی اولیه از سوی اجتماع به عنوان رفتارهایی از دید سیاسی چالشبرانگیز برداشت میشده و نه تنها کارفرمایان، که صاحبان قدرت رسمی را نیز نگران میکرده است.
by ... the writer | 7.ژوئن 2023 | اخبار
بازدیدها: 3
اسارت این فعالان نه تنها نقض حقوق بشر آنهاست بلکه همچنین جلوگیری از خدمتشان به محیط زیست و حیات وحش ایران و جهان است.
سپیده کاشانی، هومن جوکار، نیلوفر بیانی، امیرحسین خالقی، طاهر قدیریان، سام رجبی و مراد طاهباز، فعالان زیستمحیطی حدود پنج سال و نیم است که بهدلیل اتهاماتی واهی در بند هستند.
ارس امیری یکی از برگزارکنندگان رویداد «ریرا» است که دوشنبه پنجم ژوئن، روز جهانی محیط زیست در شهر ادینبرو در اسکاتلند برگزار خواهد شد. این کنفرانس از زندانیان محیط زیستی در روز جهانی محیط زیست یاد خواهد کرد.
در این رویداد هنرمندان، متخصصان و مسئولانی در حوزه محیط زیست همچون لیلی خلعتبری، کاوه مدنی، ارس امیری و چند متخصص غیر ایرانی که برخی در گذشته همکار این زندانیان بودهاند درباره دانش، حوزه کاری و تخصص آنها و همچنین حیات وحش ایران سخن خواهند گفت.
زمانه با ارس امیری، کنشگر فرهنگی- هنری و زندانی سابق گفتوگو کرده است. به گفته امیری این متخصصان پس از پنج سال ونیم هنوز در زندان هستند و هر روز که در زندان هستند خسارتی برای حیات وحش و محیط زیست ایران و به تبع آن برای محیط زیست جهان است.
ارس امیری با سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی در اوین نزدیک دو سال و نیم همبند بود. او درباره تجربه همبندی بودن با این دو زندانی به زمانه میگوید:
تجربه من از همبندی بودن با نیلوفر و سپیده این بود که خیلی ازشان یاد گرفتم، خوش گذراندم، توانستم سختیها را در کنار آنها تحمل کنم. نه تنها من، بلکه کل بند با حضورشان انرژی دیگری گرفت. خوششانسی من بود که با آنها آشنا شدم. بیشتر کسانی که در بند بودند و آنها را میشناختند تحت تاثیر شخصیت، انرژی و پرمهریشان قرار گرفتند.
سپیده کاشانی برای اولین بار بعد از دو سال که در بند امنیتی نگه داشته بود که هشت ماه آن را در انفرادی بود، وارد بند شد. بعد از دو سه هفته نیلوفر بیانی به بند آمد. به گفته امیری هر دو با روحیهای قوی آمدند و نوعی شور زندگی و سبکبالی داشتند که واقعا مخصوص خودشان بود و با حضورشان حال او و زندانیان دیگر را در زندان عوض کردند. امیری ادامه میدهد:
در مورد فعالان محیط زیستی مرد زندانی نیز از دیگران شنیدم که چقدر با آنها همبند بودن خوشایند است. آنها در تمام فعالیتهایی که در زندان انجام میدهند، زمان را پربار سپری میکنند و این به نظر من شکل مهمی از اشکال مقاومت در زندان است. اینکه در زندان با وجود شرایط سخت، فرد خودش بماند، تعهداتش، اصولش و روحیهاش قوی بماند از عهده هر کسی بر نمیآید. آنها با برگزاری جلسات و ورکشاپها و ترجمه و نوشتن مقاله در زندان تعهداتشان را عملی میکنند.
نتیجه این رابطه برای ارس امیری آشنایی با محیط زیست و حیات وحش بود که به بخشی از آگاهی و دغدغه او تبدیل شد. به گفته امیری رابطه بین هنر و محیط زیست و رویداد «ریرا» که او یکی از برگزارکنندگان آن است شاید تاحدی ثمره گفتوگوهای طولانی با نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی در زندان باشد.
ارس امیری به همراه دکتر دانی ادمیز و پروفسور نسیم پاک شیراز در دانشگاه ادینبرو و حامیان دیگر این رویداد را برنامهریزی و اجرایی کردند.
بیشتر مرسوم است که وقتی از این زندانیان یاد میشود، به حقوق انسانیشان توجه میشود اما امیری و همکارانش میخواستند که این رویداد فضایی باشد تا درباره شخصیت، تخصص و دانش، حوزه کاری و روش کاری آنها گفتوگو شود.
به گفته امیری زندانیان محیط زیستی در پروژههای بسیار مهمی مانند حفاظت از یوز ایرانی، دلفینهای قشم، پرندهها، پلنگ ایرانی و دیگر پروژهها شرکت داشتند. آنها در حوزه ترجمه و کتاب کودک و مجله تخصصی نیز هم در داخل ایران و هم به صورت بینالمللی فعالیت کردند. فعالیت این زندانیان در سالهای اخیر تاثیر عمیقی بر حوزه محیط زیست و حیات وحش گذاشته است.
پس از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» و دستگیریهای فلهای و کشتار بیرحمانه معترضان، رسانههای خارج از ایران اغلب وظیفه خود میدانستند که اخبار مربوط به زندانیهای اخیر را پوشش دهند. حبس ناعادلانه زندانیهای سابق در این میان ممکن بود در سایه قرار گیرد.
ارس امیری درباره هدف اصلی این رویداد میگوید:
هدف اصلی رویداد ریرا این است که یادی از این زندانیان بکنیم. از ضرورت آزادیشان بگوییم و از خدمتی بگوییم که به ایران کردهاند و اگر آزاد شوند، خواهند کرد.
صلح سبز و دانشگاه ادینبورگ، از جمله کالج هنر، علوم انسانی و علوم اجتماعی (CAHSS) و موسسه مطالعات پیشرفته در علوم انسان (IASH)، پاتریشیا ارسکین، کتایون فروهش و تعدادی از موزهداران، هنرمندان و دانشمندان و محققان از پشتیبانهای این رویداد هستند.
سام رجبی، امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان، مراد طاهباز و کاووس سید امامی، هشت فعال محیط زیست از اوایل بهمن ماه ۱۳۹۶ توسط مأموران سازمان اطلاعات سپاه به اتهام «جاسوسی» بازداشت شدند و پس از صدور احکام سنگین، تاکنون در حبس به سر میبرند. عبدالرضا کوهپایه بهعنوان نفر نهم مدتی بعد بازداشت شد.
کاووس سیدامامی، جامعهشناس تحصیلکرده آمریکا و شهروند ایرانی ـ کانادایی که مدیرعامل سازمان مردم نهاد «حیات وحش میراث پارسیان» بود، دو هفته پس از بازداشت، به گفته مقامات امنیتی در زندان اوین «خودکشی» کرد.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه، ۲۹ بهمن ۹۸ یعنی دو سال پس از بازداشت این فعالان، اعلام کرد احکام قضایی فعالان محیط زیستی ایران از سوی دادگاه تجدید نظر صادر شده است. بر پایه اعلام اسماعیلی، مراد طاهباز و نیلوفر بیانی به اتهام «همکاری با آمریکا» به ۱۰ سال حبس محکوم شدند. هومن جوکار و طاهر قدیریان نیز به هشت سال زندان و سام رجبی و سپیده کاشانیدوست، به اتهام «جاسوسی» هر کدام به شش سال حبس محکوم شدند. امیرحسین خالقی نیز به اتهام «جاسوسی» به شش سال و عبدالرضا کوهپایه به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به چهار سال زندان محکوم شدند.
از میان این هشت نفر تنها کوهپایه از زندان آزاد شده است. در طول این پنج سال و نیم سام رجبی مادرش و هومن جوکار پدرش را از دست دادهاند.
برگرفته از سایت رادیو زمانه
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
by ... the writer | 5.ژوئن 2023 | اخبار
بازدیدها: 1
عباس واحدیان شاهرودی یک نویسنده، آموزگار، فعال سیاسی و زندانی سیاسی اهل ایران است که به دلیل امضای بیانیه ۱۴ فعال سیاسی و مدنی (برای کنارهگیری خامنهای از حکومت و نیز گذار از نظام جمهوری اسلامی ایران)، به ۲۱ سال زندان محکوم گشت که این حکم بعدا به ۳۱ سال اضافه شده است.
واحدیان در روز ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ در پی یورش مأموران امنیتی به منزلش در مشهد بازداشت شد و به مکان نامعلومی منتقل گردید. همسر و دختر او نیز بازداشت شدند . واحدیان پیشتر نیز در ۱۹ مهر ۱۳۹۷ و همچنین شش سال پیش از این، به اتهامات سیاسی، بازداشت شده بود.
واحدیان به حکم دادگاه انقلاب مشهد، به اتهام توهین به خمینی و خامنهای، براندازی حکومت جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با رسانههای معاند نظام، تشویش اذهان عمومی، تشکیل گروه تلگرامی به قصد نشر اکاذیب و برهم زدن امنیت ملی، اجتماع و ارتباط با گروههای معاند نظام، به حبس طولانی، ۲۱ سال زندان محکوم شد . ۴۵ روز از محکومیت وی، در سلول انفرادی سپری شد.
واحدیان شاهرود برای ۹ ماه بلاتکلف بود و به پروندهاش رسیدگی نميشود. برای آزار بيشتر وي، او را مجبور کردهاند تا در کنار توالتها در زندان بخوابد. برای تحت فشار گذاشتن او، ارتباط تلفنياش با خانواده و مادر بيمارش را قطع کردهاند و در دورهای، از رفتنش به مرخصی جلوگيري نمودهاند. واحدیان شاهرودی در زندان، از قرنطینه به بند مجرمان خطرناک، منتقل شد و مورد حملهٔ چند تن از زندانیان قرار گرفت . او در زندان به عفونت ریه دچار شد.
واحدیان شاهرودی در پروندهای جدید نیز به ۱۰ سال زندان محکوم شد. این حکم به دلیل نگارش و امضای نامه ای سرگشاده در خرداد ۹۸ «که خواستار استعفای رهبر جمهوری اسلامی و تغییر اساسی در قانون اساسی ایران می شد» مربوط بود.
بسیاری از سازمانهای حقوق بشر و فعالان سیاسی خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عباس واحدیان شاهرود شدهاند. «مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا با نام بردن از عباس واحديان شاهرودی و چند تن ديگر، کيفر طولانی مدت آنها را به دليل «درخواستشان برای ايجاد تغييرات سياسی»، محکوم کرد و خواستار آزادی فوری آنان شد. عفو بینالملل نیز در ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عباس واحديان شده است.
جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس خود در سال ۱۳۵۷ با مخالفین خود در داخل و خارج کشور برخورد سخت و بیرحمانهای داشته است. این حکومت با استفاده از روشهای مختلفی از جمله ترور، آدمربایی، شکنجه، تجاوز جنسی، اعدام، زندان، سانسور، فشار بر رسانهها و منسوب کردن مخالفان به دشمنان خارجی سعی در سرکوب هرگونه صدای مخالف داشته است. این حکومت همچنین با فعالان سیاسی، زنان، کارگران، دانشجویان، هنرمندان، کنشگران میدانی که نظام را به نقض حقوق بشر، فساد، بیکفایتی و تبعیض متهم کردهاند یا خواستار تغییرات ساختاری و قانون اساسی شدهاند، برخورد کرده است. بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، عقیدتی یا دینی با نظام فعلی مخالف هستند و خواستار سرنگونی آن هستند. آنها با استفاده از رسانهها، شبکههای اجتماعی، تظاهرات خیابانی و نافرمانی مدنی سعی در نشان دادن نارضایتی خود و جذب حامی دارند.
عباس واحدین شاهرود یک نمونهٔ بارز از مخالفین جمهوری اسلامی است که به دلایل سياسي بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است. وي به علت نگارش و امضاء نامهای سرگشاده و خواستار استعفای رهبر جمهوري اسلامي و تغيير اساسي در قانون اساسي ايران به ۳۱ سال زندان محکوم شده است.
بسیاری از سازمانهای حقوق بشر و فعالان سیاسی خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عباس واحدین شاهرود شدهاند. مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا با نام بردن از عباس واحديان شاهرودی و چند تن ديگر، کيفر طولاني مدت آنها را به دليل «درخواستشان برای ايجاد تغييرات سياسي»، محکوم کرد و خواستار آزادي فوريشان شد . عفو بینالملل نیز در ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عباس واحديان شده است2.
این حکومت نه تنها با عباس واحدین شاهرود، بلکه با هزاران مخالف دیگر که در زمینههای مختلف فعالیت میکنند، برخورد کرده است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۹۸، جمهوری اسلامی با دختران خیابان انقلاب که حجاب خود را در خیابانهای تهران برداشته بودند، برخورد کرده و چند نفر از آنها را بازداشت کرده است. همچنین در سال ۱۳۹۷، جمهوری اسلامی با تظاهرات گسترده مردم در شهرهای مختلف کشور که خواستار تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بودند، برخورد کرده و صدها نفر را کشته، زخمی و بازداشت کرده است.
جمهوری اسلامی همچنین با فشار بر رسانههای داخلی و خارجی سعی در جلوگیری از منعکس شدن صدای مخالفین دارد. این حکومت با استفاده از سانسور، تعطیلات رسانهای، تعقیب قضایی، تحریم مالی، تحصيلات رسانهای، تجسس الکترونيکي، حملات سایبري، تشكيل رسانههای جعلی، تغيير يافتگي منابع خبری، جذب يا تضعيف منابع خبری سعی در تغییر اذهان عمومی از سلطه خود بر مخالفین و حفظ وضع موجود نظام سیاسی داشته است.
چرا جمهوری اسلامی با مخالفین خود برخورد سخت دارد؟
مخالفین جمهوری اسلامی با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم کردهاند؟
مخالفین جمهوری اسلامی با مشکلات و موانع زیادی دست و پنجه نرم کردهاند. برخی از این مشکلات عبارتند از:
نگارش و تدوین- سروش آزادی
۵ یونی ۲۰۲۳
by ... the writer | 5.ژوئن 2023 | اخبار
بازدیدها: 3
نامه سرگشاده به شرکتکنندگان در یکصد و یازدهمین اجلاس سالانه سازمان جهانی کار ژنو – ۱۵ خرداد۱۴۰۲ – پنجم ژوئن۲۰۲۳
الف) رفع فوری و بیقید و شرط تمامی اتهامات منتسب شده به تمامی فعالین صنفی محبوس در ایران و آزادی تمامی کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی زندانی و دستگیرشدگان جنبش زن زندگی آزادی و همه زندانیان سیاسی و لغو فوری اعدامها.
ب) اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و عدم اجازه به هیات این حکومت برای شرکت در اجلاس.
امضا کنندگان:
۱- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۲- شورای سازماندهی کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)
۳- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری
۴- شورای بازنشستگان ایران
۵- صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد
۶- انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
۷- سندیکای نقاشان استان البرز
۸- مدافعان لغو کار گودکان
خرداد ۱۴۰۲، مه ۲۰۲۳
اعتراض اعتصاب انقلاب
کارگر دانشجو، اتحاد اتحاد