شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

نشست کاپ 29 در باکو و دل درد های رژیم ولایت در تهران

نشست کاپ 29 در باکو و دل درد های رژیم ولایت در تهران

نشست اقلیمی سازمان ملل متحد با شرکت تعداد زیادی از روسا و کارشناسان کشور های مختلف برای بررسی تغییرات اقلیمی در جهان در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان گشایش یافت، در نشست « آنتونیو گوترش » دبیر کل سازمان ملل متحد شرکت کرد و هشدار داد که جهان رو به نابودی پیش می رود و سال 2024 گرمترین سال بود که گرمای زمین بیشترین آسیب را به کشور های فقیر و مردمی که در آن کشور ها زندگی می کنند وارد کرد، این در حالی است که بیشترین آلودگی را کشور های پیشرفته ( ایالات متحده با 30 درصد ) در جهان بوجود می آورند و باید برای پیشگیری از آلودگی بیشتر آنها سرمایه گذاری کنند. نشست باکو از 11 نوامبر تا 22 نوامبر ادامه خواهد داشت، در دو روز نخست سران و یا نمایندگانی از کشور های مختلف سخنرانی و نظرات و پیشنهاد های خود را مطرح خواهند کرد و در روز های بعد کارشناسان و پژوهشگران نتیجه کار و یافته ها و پیشنهاد های خود را ارائه خواهند کرد.

سازمان ملل متحد در کنفرانس « پاریس » به این نتیجه رسیده بود که برای حفظ کره زمین باید همه کشور ها، شهر ها و حتی کسب و کار ها همکاری کنند، تا مانع از انتشار گاز های گلخانه ای و تغییرات آب هوایی در جهان شوند، هرچند برخی از کشور های بزرگ، صنعتی و مهم جهان به معاهده پاریس نپیوستند و یا به دلایل واهی از آن خارج شدند ولی خطر گرمایش زمین و طوفان های پی در پی باعث شد که آنها به ضرورت حفظ اقلیم اشراف پیدا کردند و بر آن شدند که این گرایش جهانی را زیر نظر سازمان ملل پاس دارند و تقویت کنند. نشست کاپ 18 در « دوربان » آفریقای جنوبی و کاپ 20 در « لیما » پایتخت پرو نشان داد که پیشگیری از گرمایش زمین یک نیاز همگانی و مشارکت جهانی را می طلبد و باید در دستور روز همه کشور ها قرار گیرد.

گرمایش زمین تبخیر آب را افزایش می دهد و با کمبود آب منابع آبی و تولید مواد خوراکی و غذایی کاهش می یابد که می تواند بشریت را تهدید کند و بیشترین آسیب را به کشور های فقیر و مردم بی پناه آنها برساند، البته تغییرات اقلیمی و آب و هوایی تنها کشور های فقیر را مورد تهدید قرار نمی دهد ایالات متحده در چند سال گذشته با طوفان های سهمگین ،جمهوری مردمی چین با سیل و ریزش های شدید خاک تعداد زیادی از شهروندان و امکانات اقتصادی خود را از دست دادند، هنوز چند ماهی از سیل ویرانگر اسپانیا و ایتالیا نگذشته است که همگی هشدار دهنده برای حفظ اقلیم و آب و هوای جهانی است .

برخی از کشور های نفت خیز و یا خیلی پیشرفته صنعتی جهان نگران از فروش نفت و محصولات صنعتی خود تمایلی به پیوستن به توافقنامه پاریس را ندارند ولی باید یادآور شد که سند پاریس سوخت فسیلی را در جهان حذف نمی کند و در حوزه صنعت به فن آوری سبز، انرژی های تجدید پذیر تمایل دارد و آن را تشویق می کند. گوترش در سخنرانی خود به آن اشاره می کند که باید کشور های پیشرفته و ثروتمند در این راه سرمایه گذاری کنند.

نشست کاپ 29 این بار در باکو برگزار می شود که خوشآیند برخی از دولتمردان و سیاست بازان تهران نیست، هرچند تهران به توافقنامه و سند پاریس پایبند نیست و با مطرح کردن توهم توطئه، آن را مغایر با منافع خود می داند ولی « پزشکیان » قرار بود در آن نشست شرکت کند که به نظر می رسد با نهیب و سرزنش « حسین شریعتمداری » سردبیر و نماینده « خامنه ای » در روزنامه حکومتی تهران روبرو شد و از شرکت در آن انصراف داد و « شینا انصاری » را به باکو فرستاد. شینا انصاری سخن از بحران های اقلیمی به زبان نیآورد که در کشور فاجعه می آفریند. ریزگردها و طوفان های شن هزاران نفر را در استان های جنوبی و سیستان و بلوچستان راهی بیمارستان ها می کند، تالاب ها خشک می شود، دریاچه اورمیه که به نگین آذربایجان شهره است جان می کند و در آینده نزدیک نابود خواهد شد. شینا انصاری به جای گفتگو با کارشناسان و استفاده از تجربه آنان گفت: تا تحریم ها بر پا باشد ایران خود را متعهد و پایبند هیچ سندی نمی داند. این گفتار تهدید آمیز نشان می دهد که رژیم ولایت بجای بهره برداری از امکانات مالی و تکنیکی جهان برای پیشگیری از این فجایع به نقد جمهوری آذربایجان و برخی دیگر از کشور ها می پردازد.و شگفت زده می پرسد که چگونه جمهوری آذربایجان میزبان نشست های جهانی در حوزه های گوناگون ورزشی، سیاسی، اقلیمی و موسیقیایی می شود که در آن نمایندگانی از اسرائیل شرگت می کنند.البته جمهوری آذربایجان توجه چندانی به اعتراضات رژیم ولایت نمی کند و رابطه سیاسی، اقتصادی و دیپلوماتیک خود را با همه کشور های جهان گسترش می دهد و از اسرائیل اسلحه می خرد..

جمهوری آذربایجان با خروج از ترکیب اتحاد شوروی مدت کوتاهی در مسیر تلاطم سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و در نهایت به ثبات نسبی سیاسی دست یافت، تبلیغات وسیعی پیرامون ذخایر نفتی و گازی خود به راه انداخت، در مدت کوتاهی با شرکت های بزرگ نفتی جهان کنسرسیوم بزرگی تشکیل داد که جمهوری ولایت با تمام تلاش نتوانست در داخل آن قرار گیرد و اندکی سهم داشته باشد، در نتیجه با سرمایه گذاری های خارجی، استخراج نفت و گاز جمهوری آذربایجان  رشد دو رقمی در اقتصاد را تجربه کرد، هرچند توزیع درآمد عادلانه نیست و تعداد کثیری از مردم در زیر خط فقر زندگی می گذرانند، ولی دستآورد های مهمی در دیپلوماسی و روابط خارجی و جذب سرمایه بدست آورده است که این خود حسادت برخی از کشور های پیرامونی را بر انگیخته است. مشتری های مهم نفتی و گازی جمهوری آذربایجان ترکیه، ایتالیا و اسرائیل است که رابطه تجاری و نظامی با اسرائیل خشم رژیم ولایت را بر می انگیزد. رژیم ولایت همواره جمهوری آذربایجان را متهم می کند که به اسرائیل پایگاه نظامی داده است که از سوی مقامات باکو رد می شود. رشد اقتصادی جمهوری آذربایجان در مقایسه با رژیم ولایت چشمگیر است. تولید سرانه ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان از 7200 دلار تجاور کرده در حالی که میزان آن در رژیم ولایت به 4500 دلار می رسد. بنابرین رژیم ولایت خشمگین از موفقیت های دیپلوماتیک جمهوری آذربایجان بویژه بعد از جنگ و پیروزی در قره باغ به افترا و اتهام ادامه می دهد و همچنان اتهام های گوناگونی را یکی بعد از دیگری مطرح می سازد این نشانگر آن است که نشست کاپ 29 در باکو خوشآیند رژیم ولایت نیست و دل مقامات ایران را به درد آورده است…

محمد حسین یحیایی mhyahyai@yahoo.se

۷ اعدام به بهانه انفجار پر‌ابهام در حسینیه؛  

۷ اعدام به بهانه انفجار پر‌ابهام در حسینیه؛  

نامه منتشر نشده بی‌گناهان

هفت اعدام به بهانه انفجار پر‌ابهام در حسینیه شیراز؛ نامه منتشر نشده یکی از بی‌گناهان اعدام شده

با اعدام جمشید شارمهد به بهانه طراحی انفجار در حسینیه شیراز در سال ۱۳۸۷، تاکنون هفت تن به اتهام نقش داشتن در این انفجار اعدام شده‌اند که بی‌گناهی برخی از آن‌ها محرز است. یکی از این افراد اعدام شده، آرش رحمانی‌پور نام داشت که در زمان انفجار ۱۷ ساله بود و به خاطر آن‌که خانواده‌اش تهدید شده بودند، به این جرمِ ناکرده اعتراف کرده بود. یکی دیگر مهدی اسلامیان بود که بدون هیچ‌گونه فعالیت سیاسی، تنها به خاطر فعالیت‌های سیاسی برادرش اعدام شد. یکی از نزدیکان مهدی اسلامیان، نامه‌ای از او را در اختیار سازمان حقوق بشر ایران قرار داده است که برای نخستین بار منتشر می‌شود.

روز ۲۴ فروردین ماه ۱۳۸۷ در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز، انفجاری رخ داد که تا امروز هفت تن به بهانه شرکت داشتن در آن اعدام شده‌اند. آخرین فرد جمشید شارمهد بود که در تاریخ ۷ آبان ماه امسال اعدام شد. جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی و مدیر رادیو تندر بود که مرداد ماه ۱۳۹۹ به‌دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی از دوبی ربوده و به ایران منتقل شده بود.

اعدام این هفت زندانی سیاسی درحالی صورت گرفته که حتی موضوع عمدی بودن این انفجار بارها زیر سوال رفته است. مقامات امنیتی در ابتدا اعلام کرده بودند که این انفجار یک خرابکاری نبوده و احتمالا به علت سهل‌انگاری بوده است. اما پس از مدتی این انفجار را به یک گروه سیاسی به‌نام انجمن پادشاهی ایران نسبت دادند که عقاید ملی‌گرایانه و ضد اسلامی را ترویج می‌کرد.

اولین گروهی که در رابطه با انفجار در حسینیه شیراز اعدام شدند، محسن اسلامیان، ۱۹ ساله، علی‌اصغر پشته، ۲۰ ساله، هر دو دانشجو و روزبه یحیی‌زاده، ۳۲ ساله بودند که در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۸ در زندان مرکزی شیراز (عادل‌آباد) اعدام شدند. این سه تن درطول پروسه دادرسی اجازه دسترسی به وکیل انتخابی را نداشتند و از ایشان اعترافات اجباری نیز اخذ شده بود.

دومین گروهی که در ارتباط با این پرونده اعدام شدند، آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌‌زمانی بودند که در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۸ اعدام شدند. در زمان اعدام این دو زندانی سیاسی، دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که این دو تن در ارتباط با اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ بازداشت و اعدام شدند. اما خیلی زود معلوم شد که بازداشت این دو به مدت‌ها پیش از این اعتراضات بر می‌گردد.

در بهمن ماه همان سال، محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تایید کرد که آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌‌زمانی ماه‌ها پیش از انتخابات در زندان بوده و اتهام آن‌ها بمب‌گذاری فروردین ۱۳۸۷ در حسینیه شیراز بوده‌است. آرش رحمانی‌پور در زمان وقوع این انفجار زیر ۱۸ سال داشته و کودک محسوب می‌شده است.

نسرین ستوده، وکیل آرش رحمانی‌پور در آن زمان به بی‌بی‌سی گفته بود که در تنها ملاقاتی که با موکل خود داشت، آقای رحمانی پور گفت که خواهر باردارش را همراه او دستگیر کرده و گفته بودند تنها در صورتی خواهرش را آزاد خواهند کرد که خود او به «کارهای ناکرده» اعتراف کند.

ششمین کسی که در ارتباط با این انفجار اعدام شد، مهدی اسلامیان نام داشت که برادر محسن اسلامیان بود که در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ همراه با چهار زندانی سیاسی دیگر از جمله فرزاد کمانگر، در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد. شواهد و مدارکی که پس از اعدام مهدی اسلامیان منتشر شد ثابت کرد که او یک راننده تاکسی بوده که هیچ نوع فعالیت سیاسی نداشته و تنها به خاطر اینکه به برادر دانشجوی خود مبلغ ۲۰۰ هزار تومان (حدود ۲۰۰ دلار در آن هنگام) پول داده بود، اعدام شده است.

در آن زمان دادستانی تهران اتهامات مهدی اسلامیان را مشارکت در بمب‌گذاری حسینیه شیراز اعلام کرده و افزوده بود که نوع همکاری او با برادرش «تلاش برای فراری دادن» و «خارج کردن برادرش محسن اسلامیان» بوده‌ است. یکی از نزدیکان مهدی اسلامیان، نامه‌ای منتشر نشده از او را در اختیار سازمان حقوق بشر ایران قرار داده است.

او در بخشی از نامه خود که در سال ۱۳۸۹ در زندان رجایی شهر کرج و چند هفته پیش از اعدامش نگاشته، آورده بود: «کسانی که بخاطر اهداف شوم و از قبل طراحی شده، جوانان روشنفکر ما را به‌پای چوبه‌دار می‌برند تا زیبایی‌های خداوندی را در راه خود به‌گور ببرند، بندگان خدا نیستند. کسانی که به‌خاطر بهتر شدن زندگی مردم عزیز کشورمان نظریه می‌دهند و با سناریوهای شوم مبارزه می‌کنند، حقشان غل و زنجیر و زندان است؟»

مهدی اسلامیان در بخش دیگری از نامه خود آورده است: «من یکی از آنانم که به خاطر برادر بودنم و مهر و عاطفه و غریزه، سالیان سال است که در سیاه چال‌های شما می‌پوسم و بدون هیچ دشمنی با خدا و دین اسلام و کشور عزیزمان در برابر چوبه‌دار ایستاده‌ام. من هم یکی از جوانان این مرز و بومم که متهم به انسانیتم و فدای یک سناریو و پازل کثیف بعضی اشخاص سیاه‌دل و کریه هستم که می‌خواهند بدون هیچ دلیل و مدرکی با کشتن من دشمنی دیرینه خود را با مردم این مرز و بوم و دنیا بیشتر کنند و دشمنی خود را به‌پای ایران عزیز بگذارند. آیا کمک مالی ناچیز، آنهم به برادر کوچکتر از خودم، محاربه است؟ آیا شما تعریف محاربه را می‌دانید؟ کمک ۲۰۰ هزار تومانی به برادر کوچکتر از خودم، محاربه است؟»

ایران پرس نیوز

۱۲ آبان ۱۴۰۳-  ۲ نوامبر ۲۰۲۴