شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

آیا وقایع فاجعه بار ، تراژدیک و جانگداز در غزه عامل بی اعتباری دموکراسی و حقوق بشر در غرب نمی‌شود.

2023-11-21

نوشته ای دیگر از ... the writer

Comments

عمق فاجعه در غزه، همزمان با انزجار از بنیادگرایی و تنفر از رژیم توتالیتر و استبدادی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی اش در جای جای دنیا ، منجر به بی اعتمادی و تنفر از جهان مدرن و بی اعتباری مرجعیت اومانیستی و حقوق بشری کشورهای جهان سرمایه داری بخاطر حمایت از آپارتاید و دد منشی های صهیونیزم بین المللی و جنایات نتانیاهو می‌شود.‌

آمریکا و اروپا به خاطر حمایت از اسراییل و سکوت در مقابل نسل کشی ناشی از آپارتاید در فلسطین، مرجعیت دموکراتیک و حقوق بشری خود را در میان شهروندان خود و در دنیا اگر از دست ندهند بسیار تضعیف و بی اعتبار خواهند کرد.

چون بخاطر ارتباطات گسترده جهانی و توسعه سوسیال میدیای مردمی و شهروند خبرنگار در سراسر جهان، مردم دنیا واقعیت‌های تلخ و زهر آگین در غزه را عریان تر از گذشته میبنند و خود قضاوت می‌کنند.
بشریت امروز دیگر کمتر نیازمند رسانه های رسمی کشورهای مدرن و قدرتمند جهان ، جهت درک واقعیت‌هایی است که سانسور شده اش را می‌خواهند به خورد مردم بدهند.

زیرا در جهان امروز مردم عمدتا خود واقعیت‌ها را همان گونه که اتفاق می افتد ، می‌ بینند و قضاوت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند.

به راستی در میان بیش از 12 هزار نفر از ساکنان غزه که تقریبا نیمی از آنها از کودکان معصوم هستند، چند نفر از کشته شدگان از نیروهای حماس و جهاد اسلامی و …. هستند.
گروگان‌هایی را که حماس به گروگان گرفته در کجا هستند که هنوز آزاد نشدند.

از 40 هزار عضو حماس چند نفر در جنگ کشته شدند.
عاقبت این جنگ نا برابر و ضد انسانی چه خواهد شد؟
همه این سوالات بیانگر آن هست که آمریکا و اروپا دیگر هیچ استراتژی روشنی جهت برون رفت از اوضاع نا بسامان جهان کنونی ندارند.

اگر طرح و برنامه و یا اتوریته ای داشتند، این گونه در قرن بیست و یکم و در سال 2023 به حمایت همه جانبه از یک فرد فاشیست و آدم کشی بنام نتانیاهو که خودش دارای یکسری پرونده های فساد در اسرائیل هست و شدیدا در پی محدود کردن مناسبات دموکراتیک در اسرائیل بوده و مخالفین چپ و دموکرات خود را تهدید میکتد، نمی‌پرداختند و با طناب پوسیده او به چاه نمی‌رفتند.
از سوی دیگر همزمان با این بی تدبیری، با رژیم جمهوری اسلامی نیز که یکی از عوامل اصلی بحران و جنگ آفرینی ها در منطقه و جهان و عامل اصلی کشتار و اذیت و آزار مردمش در خود ایران هست وارد مماشات نمی‌شدند.

وقتی اسرائیل و کشورهای جهان سرمایه داری موازین بین المللی را نادیده می‌گیرند و تصمیمات سازمان ملل را ناچیز و بی ارزش می شمارند ، چگونه می‌توانند از رژیم جمهوری اسلامی بخواهند که به مصوبات سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری پایبندی نشان دهد.
با نگاهی ساده و بدون اغماض به روند تحولات در جهان این نتیجه حاصل می‌شود که نئولیبرالیسم بنیادگرایانه حامی آپارتاید در عرصه حقوق بشری و تقسیم انساتها به شمال و جنوب آن روی سکه بنیادگرایی مذهبی خاورمیانه ای متکی بر رژیم جمهوری اسلامی طرفدار آپارتاید جنسی ( نا برابری زنان و مردان در ایران و جهان) ، آپارتاید ملی و مذهبی ( شکاف عظیم مرکز و حاشیه و اقلیت‌های قومی و مذهبی ) و، شکاف عظم طبقاتی ( طبقات دارا و طبقات ندار )؛ و نهایتا گسترش دیوانه وار بنیادگرایی شیعی و افزایش تضادهای مذهبی در منطقه و در جهان هست.

به نظر من ما بین دو تضاد ظاهری، بنیادگرایانه نئولیبرالیسم و صهیونیزم بین المللی با بنیادگرایی مذهبی که در عمل مدام آب به آسیاب همدیگر و خاک در چشم مردم میریزند، بار دیگر جریانات چپ بین المللی، منطقه ای و ایرانی و نیروهای مترقی و دموکرات باید بدور از هر گونه افراط و تفریط به گونه ای دموکراتیک و برابر حقوق در کتار هم قرار گرفته و به تقویت صدای سوم یعنی صدای برابری طلبانه، آزادیخواهانه و اومانیستی و حقوق بشری فرامرزی و محلی بپردازند.
جون در هر دو سمت تضاد ظاهری بنیادگرایی نیولیبرالیتیتی و صهیونیستی با بنیادگرایی مذهبی و بویژه بنیادگرایی اسلامی به سردمداری رژیم جمهوری اسلامی این سه شعار اساسی یعتی آزادی ، برابری و کرامت انسانی کاملا در حال نابودی می‌باشند.
متاسفانه در بسیاری از مخالفین سیاسی رژیم جمهوری اسلامی بخاطر عدم درک عمیق از مناسبات جهانی، منطقه ای و داخلی و هم چنین جایگزین کردن افراطی مسئله ای بنام منافع ملی و ناسیونالیستی فرا آزادی خواهانه، برابری طلبانه و متکی به کرامت انسانی و حقوق بشر بین المللی و ضدیت و یا همسویی یک‌سویه با بنیاد گرایی مذهبی و بنیادگرایی نئولیبرالیسم و صهیونیستی، عملا دچار نوعی سر در گمی شده و در پناه جویی به قطبی از این دو تضاد ظاهری که همواره آب به آسیاب همدیگر و خاک در چشمان مردم می‌ریزند، عملا عمله آماتور این دو بلوک شده و درد و رنج جانگداز مردم را یا در غزه و فلسطین و یا در ایران به فراموشی می‌سپارند.
بخشی از این عمله آماتورها نابودی حماس بدست نتانیاهو فاشیست را یک فضیلت و افتخار می‌بینند و دسته دوم نابودی اسرائیل را توسط حماس و رژیم جمهوری اسلامی یک افتخار و فضیلت می بینند. در حالیکه هر دو نکاه نوعی نگاه رذیلانه در مقایسه با نگاه آنانی است که در سنگر مبارزه برای آزادی، برابری ، کرامت انسانی و حقوق بشر بین المللی و داخلی، جنایت حماس و رژیم جنهوری اسلامی را در کشتن و گروگانگیری اسرائیلی ها و هم جنایات ضد بشری و وو فاشیستی نتانیاهو و دولت اسرائیل و هم چنین حامیان بین‌المللی اش در غزه را محکوم می‌کنند.

🔺آرش آذرخش
21 نوامبر 2023

برای انتشار در شبکه های اجتماعی

مقالات بیشتر از این نویسنده را می‌توانید با کلیک روی نام ایشان مشاهده کنید.

تازه ترین

مشروعیت اپوزیسیون در گذار از جمهوری اسلامی

مشروعیت اپوزیسیون در گذار از جمهوری اسلامی

آسیب شناسی راهکارهای سیاسی از آنجا که بنده بعنوان یک فعال سیاسی با بینش سوسیال دموکرات اظهار نظر می کنم، طبیعتا تمامی گزاره های تحلیلی این جانب هم باید براین چارچوب گفتمانی مورد بررسی مخاطبین قرار بگیرد. به این اعتبار من معتقد به «نه جنگ و نه جمهوری اسلامی» هستم. پس...

صدای سوم در مواجهه با جنگ مابین اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی

صدای سوم در مواجهه با جنگ مابین اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی

آرش آذرخش در سایه مبارزات بسیار پر هزینه مردم ایران، جامعه ما به دستاوردهای درخشانی در رابطه با گفتمان سازی و ارائه راهکارها در قالب شعارهای معین دست پیدا کرده است.این شعار ها برخی سلبی و برخی ایجابی هستند.شعارهای سلبی مردم ایران که تبدیل به گفتمان شد عبارت است از :"...

چشم انداز مبارزه جنبش های سه گانه «صنفی، مدنی و سیاسی»

چشم انداز مبارزه جنبش های سه گانه «صنفی، مدنی و سیاسی»

در فرایند بحرانهای پیش روی سروش آزادی در ارزیابی های سیاسی- اجتماعی کلان جنبش های اجتماعی که در یک بازه زمانی- مکانی مشخص در جغرافیای سیاسی ایران در جریان بود، تحولات گوناگون، کاستی ها و چالشها و نیز صعود و بالا آمدن تجربیات سترگی را شاهد بودیم. به این اعتبار در طی...

0 Comments

0 Comments