داریوش مهرجویی متولد هفدهم آذر ۱۳۱۸ یکی از کارگردانها و فیلمنامه نویسان و تهیه کنندگان مطرح ایرانی هم قبل و هم بعد از انقلاب ۵۷ که با سانسور بخشی از آثارش چون فیلمهای گاو ، دایره مینا ، الموت ، مدرسه ای که می رفتیم ، بانو، سنتوری و آخرین اثرش به نام لامینور در سال ۱۴۰۱ که با اعتراض جدی این کارگردان مواجه شد و همسرش وحیده محمدی فر متولد نوزدهم بهمن ماه ۱۳۴۷ فیلمنامه نویس طراح لباس و کارگردان بود که در شامگاه بیست و دوم مهرماه ۱۴۰۲ پس از ساعت ۱۰ شب به طرز فجیعی در ویلای شخصیشان آن هم در ساعتی که دخترشان در منزل نبود به قتل رسیدند.
در این مورد نظرها و اما اگرهای بسیاری مطرح شده و نوشته شده اما در اینجا میخواهیم صرفاً نظر کلی و سوالات تعدادی از مردم ایران را که در داخل با آنها گفتگو شده است به اشتراک بگذاریم.
۱- تمام شرکت کنندگان در این گفتگو معتقد بودند قتل داریوش مهرجویی و همسرش یک قتل حکومتی برنامهریزی شده است.
۲- به نظر ما تهدید همسر مهرجویی توسط یک تبعه افغان آن هم قبل از وقوع قتل فقط یک رد گم کنی بوده که فرد با تهدید یا تطمیع دست به این عمل زده است و گرنه قاتل از پیش اطلاع نمیدهد و کار را یکسره میکند نه اینکه لهجه خود را به نمایش بگذارد تا در آینده شناسایی شود.
۳- مهرجویی قبلاً کاملاً تحت نظر بوده و فردی آشنا هم اطلاعات و آمار دقیق را داده است که دختر مهرجویی چه ساعاتی منزل نیست چرا که مد نظر حکومت مهرجویی و همسرش بوده نه دخترش و از دید ما دخترش هم تحت تعقیب بود تا دقیقاً قبل از ورودش کار را تمام کرده باشند
۴- اگر تبعه افغان قبلاً دست به تهدید زده است پس آمادگی قبلی داشته و اینکه طلاها را از منزل سرقت نکرده در حضور پلیس اعتراف میکند گیج شده بودیم که چیزی ندزدیدیم بسیار دور از ذهن است در حالی که در صحنه بازسازی قتل وقتی پلیس پرسید آیا در زمان هجوم به اتاق ، موبایل دست همسر مهرجویی بود؟ قاتل فرضی جواب داد گیج شده بودیم نمیدانم و اینگونه تصور میکنند میتوانند مردم را فریب دهند.
۵- با توجه به تهدید قبلی و توضیحات خانم محمدی فر امکان ندارد در ورودی انقدر راحت باز شود به نظر ،مهمان یا مهمانهایی ، آن شب در داخل بوده اند ، و با ورود قاتلین صحنه را ترک کردهاند
۶ – از نظر ما شریفی نیا به تنهایی یک شخصیت حکومتی و خودفروخته است اینکه احتمالاً قتل با او مرتبط باشد اصلاً بعید نیست .
۷- سرقت سنتورها و لوازم دیگر، مدتها قبل از وقوع جنایت ، تهدید و تذکر به مهرجویی بوده که ایشان جدی نگرفتهاند به نظر می آید کشمکش دیگری در پس پرده با حکومت و هنرمندنماهای حکومتی وجود داشته که حل نشده باقی مانده است و این حذف و جنایت را رقم زده است. که البته گفتگوهای کوتاه باقیمانده از مهرجویی گویای چنین مطلبی است
۸- اینکه پلیس در بازسازی صحنه جرم به تاکید از قاتل فرضی میپرسد آیا قبل از قتل به همسر مهرجویی فحش هم دادی یا نه چه معنا و اهمیتی داشت؟
۹- طبق فیلم بازسازی صحنه جرم کودکانه ی حکومتی آیا زنی که پشت در مقاومت میکرد و وحشت کرده بود و دو مرد در را هل میدادند فرصتی بود که سیگار دست خانم محمدی فر باشد که پلیس حکومت از قاتلین فرضی می پرسد آیا وقتی وارد اتاق شدید سیگار دستش بود؟
۱۰ – در بازسازی صحنه جرم بیشتر از اینکه قاتل توضیح دهد پلیس بازجو بود که مدام حرف میزد و این افراد را هدایت میکرد تا درسهایشان را درست تکرار کنند و مبادا خلاف جهت آموزشهای پس پرده شان توسط برنامه ریزان حرف بزنند.
۱۱ – انسانها در خطر به صورت غریزی فرار میکنند یا به عقب میروند مخصوصاً اگر مهاجمین چند نفر باشند چرا مهرجویی متوجه ورود قاتلین نشد و همچنان نشسته بود آیا با مهمانهای ناخوانده ای مشغول صحبت بود؟ چرا آثاری از کوچکترین دفاع از طرف مهرجویی دیده نمیشد؟
چرا اولین ضربه را از رگ گردن شروع کردند؟ قلب و شکم سریع تر بود یا رگ گردن؟
آیا ضربه به سر از آموزشهای بنیادی این حکومت نیست؟
۳- چه دلیلی داشت مهرجویی که مرد بود و قدرت دفاعی بالاتری داشت با دستان و دهان باز کشتند ولی همسرش را اول دستان و دهانش را بستند بعد گفتند طلاهایت را در بیاور و بعداً کشتند آیا نمیتوانستند بعد از قتل با صرف کمترین زمان طلاها را از دست جسد در بیاورند و اگر طلا برایشان مهم بود چرا وقتشان را برای پیدا کردن بقیه طلاها نگذاشتند و با بستن دست و دهان وقت را تلف کردند.
۱۲- آن سگی که در موردش صحبت میکردند، کجاست چه نژادی بود .چرا در هنگام ورود قاتلین پارس نکرد؟ آیا وسط معرکه ی قتل و جنایت از مهار قاتلین فرار کرده بود؟ و به نظر ما همان سگ احتمالاً برای شناسایی قاتلان میتواند بهتر از امنیت نماها عمل کند البته امیدواریم پس از این نوشتار سگ به دلایل مختلف نمیرد.
۱۳ – چرا هرجا جنایتی بدست جمهوری اسلامی رخ میدهد ،یا دوربین ندارد یا دوربینها خرابند مثل واگنی که آرمیتا گراوند در آن بود مثل ون که مهسا امینی را در آن ضربه زدند ، مثل دوربینهای شهرکی که مهرجویی در آن زندگی میکرد و البته هرجا هم دوربینی باشد که به دست مردم فیلمبرداری شده از دید حکومت ساختگیست.
۱۴ – پلیس در بازسازی صحنه قتل از قاتل پرسید وقتی چاقو را به خانم محمدی فر زدید آیا خون به صورتت پاشید یا به لباست؟ این موضوع چه اهمیتی دارد در حالی که در همان لحظه قاتل گفت یادم نبود گیج بودم که آیا دست خانم محمدی فر موبایل بود یا نه . آیا پلیس نما میخواهد مردم را فریب دهد که ما به تمام جزئیات میپردازیم؟ مردم با فریبهای شما آشنا هستند شما حکومتیان دروغگوهای نادانی هستید.
۱۵ – مهرجویی در یک مستند کلاهش را پرت کرد و گفت این کلاه را که ۴۰ سال بر سر ما گذاشته شده نمیخواهم و در سکانسی روسری را از سر همسرش برداشت و در واقع دست روی نقطه ضعف حکومت گذاشت و کارد به شاهرگ حکومت زد و با همان روش کارد بر جان و تن مهرجویی و همسرش زدند.
۱۴ – پلیس در بازسازی صحنه قتل حتی در مورد چگونگی پنهان شدن قاتلین و عبور از سیم خاردار را نیز مثلاً و ساده انگارانه بررسی کرد ولی هرگز گفته نشد که آن فرد که قبلاً با چاقو و با لهجه، همسر مهرجویی را تهدید کرده است کجاست چرا زودتر از موعد تهدید کرده است و چگونه وارد شده بود؟
۱۵- خانم محمدی فر در استوری خود معلوم بود که با تهدید آن شب بسیار ترسیده بود اما با وجود این تهدید چرا جوانب امنیتی را نسنجیدند و در آن ویلا ماندند به نظر میآید تهدیدات دیگر ی نیز به صورت زبانی و به روش حکومتی از قبل بوده ولی از آنجاییکه هرگز به آنها عمل نکردهاند ، آنها نیز به عنوان تهدیدی گذرا در نظر گرفتهاند و تصور نمیکردند این بار این تهدیدها عملی شود.
۱۶- اگر چه از دید بشر دوستانه ما ایرانیان مشکلی با افغانها و مهاجرین نداریم و سالهاست با هم زندگی می کنیم اما از دید ما افغانهای جدیدی که با این سیل آن هم اکثراً مردهای جوان وارد کشور شدهاند برای مقاصد مختلف بوده است . هم نیروی ارزان قیمت سرکوب که دیگر نیازی نیست به نیروهای دیگر این مبالغ را پرداخت بکنند ، چون حکومت هزینه هایش بالاست و هم فرافکنی قتلها و سرکوب مردم در مواقع لزوم بدست تبعه های افغان تا جمهوری اسلامی وجهه خود را در جامعه بین الملل خوب نگه دارد.
ایجاد آتش خشم و جنگ بین دو مردم آنهم با دسته ای از افغانهای جدید که موجودیت افغانهای قدیمی مقیم ایران و بدون اوراق هویت را به خطر می اندازند. به راه انداختن سیرکهای مثلا حامی حکومت به دست این افغانها اما از طرفی دیگر احتمالاً برای جنگ در حمایت حماس هم از این نیروها استفاده کند از این حکومت هیچ چیزی بعید نیست.
این بخشی از نظرات و سوالات مردم داخل ایران است. مسلما صدها سوال و نظر وجود دارد .
کمیسیون زنان شورای ملی تصمیم
0 Comments