نوروز امسال بود که یاسمین مقبلی در مراسم نوروزی کاخ سفید سخنرانی کرد و از خاطراتش از هیجانهایش برای چیدن سفره هفت سین به همر اه برادرش گفت و مراسم نوروزی را به زیبایی برای رئیس جمهور امریکا و همسرش و مدعوین ترسیم کرد؛ از دختر کوچکش گفت که امسال برای رنگ کردن تخم مرغ های سفره هفت سین کمکش کرده بود.
بعد از آن یاسمین را با نام های آرتمیس ۷ و اسپیس ایکس دیدیم. یاسمین را با تی شرت زن زندگی آزادی که بر تن خودش و شوهرش بود بیشتر شناختیم. بعد عکسش را در لباس فضا نوردی در کنار دو کودک و همسرش؛ عکسهایش در کنار تیمش که فرماندهی آن به عهده او بود و عکسهایش با لبخند از بی وزنی در فضا که اشک شوق را به چشم هایمان آورد. اشک شوق، رویا داشتن، تلاش کردن و رسیدن. اشک شوق امکان ابراز توانمندی های انسانی، اشک شوق برابری جنسیتی. و بعد اشکی غمبار برای هم جنس های او در گوشه ای از این جهان که اتفاقا وطن آبا و اجدادی او نیز است، که برای دوچرخه سواری یا موتور سواری، برای حق سرپرستی کودکانشان. برای پوشش اختیاری، برای سفر کردن، برای بدیهی ترین حقوق انسانی باید بجنگند و اغلب جای کمتری برای بلند پروازی و آرزو های بزرگ می ماند
تصور کنیم که خانواده یاسمین در ایران تحت اشغال جمهوری اسلامی مانده بودند. یاسمین خلبان سوپرکبرا، کارشناس ارشد هوافضا، فرمانده ماموریت اعزام فضاپیمای اسپیس ایکس به ایستگاه فضایی بینالمللی، خلبان آزمایشی تفنگداران دریایی که بیش از ۱۵۰ ماموریت مختلف را انجام داده است در کجا قرار داشت؟
در دانشگاهی برای بیرون بودن تار مویش اخراج شده بود؟ در خیابانی به خاطر اعتراض به پایمال شدن حق انسانیش زیر مشت و لگد بود؟
برای سفر به خارج از کشور به اجازه پدر و یا شوهرش نیاز داشت؟
و یا با توجه به طبع بلند پرواز و روحیه و ذهن آزاد اندیشی که از او گمان داریم، در کنج زندان بود و یا بدن و چشمش ساچمه باران شده بود؟
یاسمین عزیز همراه با آرزو ها و امیدها و تلاشهای دختران وطنت پرواز کن.
هیچ صیادی در جوی حقیری که به مرداب می ریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.
کمیسیون زنان شورای ملی تصمیم
۱۲ شهریور ۱۴۰۲ – ۳ سپتامبر ۲۰۲۳
0 Comments