گرامی باد دومین سالگرد جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی”
با نام و یاد آنانی که برای آزادی ایران، عدالت و کرامت انسانی جان باختند.
قتل حکومتی ژینا – مهسا امینی به جنبشی دامن زد که در روز ٢٦ شهریور از آرامستان آیچی در شهرستان سقز با دو شعار مرگ بر دیکتاتور و زن – زندگی – آزادی شروع و بلافاصله در بیش از صد شهر ایران گسترش پیدا کرد. شعار زن زندگی ازادی بسرعت از مرزهای ایران گذشت و به نمادی برای مبارزات زنان در سراسر جهان تبدیل شد. انقلاب ژینا نقطه عطف تغییر نگرش ایرانیان بعد از تجربه ٤٥ سال استبداد دینی و از این منظر ظهور یک انقلاب ذهنی و رنسانس ایرانی است که در تمام سطوح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زندگی ایرانیان تاثیرات غیر قابل انکار خود را بر جای گذاشته است.
جنبش انقلابی ژینا، که با فریاد علیه تبعیض و ایستادگی در برابر ظلم و ستم آغاز شد، همچنان زنده و پویاست. این خیزش نه تنها نماد مقاومت و خیزش مردم ایران در برابر نظام استبدادی حاکم است، بلکه پرچمدار حرکتی اجتماعی و سیاسی شده است که هدف آن پایان دادن به حیات رژیمی سرکوبگر، ماشین اعدام و سرکوب آن، واپسگرایی مذهبی و بیعدالتی ساختاری است. این جنبش، گذار از نظام جمهوری اسلامی و برپایی حکومتی آزاد، سکولار، دموکراتیک و عدالتمحور را به عنوان هدف غایی خود تعیین کرده است.
در طی دو سال گذشته حکومت اسلامی تمام تلاشش را کرده است تا جنبش انقلابی زن زندگی ازادی را انکار کند. سرکوب خشن زنان و بازداشت های گسترده کنشگران حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و حقوق بشری و فعالان محیط زیست نشانه ترس و انتقام از گفتمانی است که زوال حکومت را رقم زده است. طرفداران تغیر در انتخابات های اخیر مهر گذر از حکومت اسلامی را بر صندوق های رای زدند و قدرت تحریم خود را به نمایش گذاشتند.
در دومین سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا امینی) و دیگر جانباختگان و قهرمانان راه آزادی در سراسر ایران، سازمانهای عضو “پیمان همکاری” وظیفەی اخلاقی و سیاسی خود میدانند که با صدور این بیانیه، پشتیبانی خود را از مبارزات مردم برای رفع تبعیض و دست یابی به حقوق بنیادین خود اعلام کنند و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانند.
پیمان همکاری بر این باور است که شرط ضرور برای پیروزی نهایی در جدال با استبداد دینی و بزیر کشیدن آن ، که هدف نهایی انقلاب ژینا است، همکاری نیروهای دموکراسی خواهی است که حساسیت شرایط سیاسی و وضعیت کشور را درک می کنند و بر اساس عقلانیت سیاسی برای نجات ایران از فروپاشی اجتماعی در یک ائتلاف ملی گرد میایند.
پیمان همکاری بر این باور است که ایجاد یک آلترناتیو ملی می تواند جامعه بین المللی را در گذار از جمهوری اسلامی در کنار مردم ایران قرا ر بدهد و بهمین خاطر در دومین سالگرد جنبش انقلابی ژینا آمادگی خود را برای همکاری با همه نیروهایی که خواهان گذار قطعی از حکومت اسلامی و ساختن ایرنی آزاد و دموکراتیک بر پایه موازین اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند، اعلام می کند.
پیروز باد آرمانهای زن زندگی ازادی
زنده باد یاد تمامی جاویدنامان راه آزادی
سازمانهای عضو پیمان همکاری:
شورای مدیریت گذار
حزب مشروطه ایران، لیبرال دمکرات
شورای ملی تصمیم
جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
اتحاد برای آغازی نو – جنبش وحدت ملی ایرانیان
سازمان دمکراتیک یارسان
٢٢ شهریور ١٤٠٣
١٢ سپتامبر ٢٠٢٤
عضویت سازمان دموکراتیک یارسان در پیمان همکاری
جامعه یارسان یکی از گروههای اجتماعی است که بیش از ۱۲۰۰ سال در برابر سلطه سیاسی و ایدئولوژی تبعیضآمیز اسلام سیاسی مقاومت کرده است. ایران، از آغاز شکلگیری بهعنوان یک امپراتوری، همواره از تنوع فرهنگی، اتنیکی و مذهبی برخوردار بوده و این تنوع به غنای تمدن بزرگ ایران در جهان کمک کرده است. جامعه یارسان در جریان انقلاب ۱۳۵۷ بهخوبی متوجه شد که گسترش نفوذ اسلام سیاسی میتواند پیامدهای فاجعهباری برای گروههای اجتماعی با ارزشهای متفاوت از تشیع به همراه داشته باشد. خاطره جمعی از اعدام تیمور بانیارانی در میدان سبزه کرمانشاه در دوره قاجار هنوز در ذهن یارسانیان زنده بود.
در زمان انقلاب مشروطه ۱۹۰۵-۱۹۰۶، جامعه یارسان از تلاشهای کوچک به سوی سکولاریسم استقبال کرد، اما متأسفانه این حرکتها به دیکتاتوری منجر شد. با این حال، در همان دوران، سکولاریسم مدنی و ملی اندکی از رنجهای این جامعه کاست. در جریان انقلاب ۱۳۵۷، جامعه یارسان بهصراحت با تأسیس جمهوری اسلامی مخالفت کرد، موضعی که در آن زمان بهویژه در میان نیروهای سیاسی چپ و راست که بهطور ناآگاهانه از خمینی حمایت میکردند، بیسابقه بود.
پس از پیروزی انقلاب، سپاه پاسداران انقلابی به روستاهای یارسان حمله کرد، فعالان سیاسی این جامعه را تحت تعقیب قرار داد و فعالیتهای اقتصادی آنان را در شهرها سرکوب کرد. بسیاری از اعضای جامعه یارسان مجبور به ترک وطن شدند. از آن زمان تاکنون، یارسانیان در دیاسپورا به مبارزه سیاسی علیه رژیم جمهوری اسلامی ادامه دادهاند.
سازمان دموکراتیک یارسان که در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد، همواره باور داشته است که هیچ حزب سیاسی، گروه اتنیکی، طبقه یا ایدئولوژی خاصی بهتنهایی قادر به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نیست. این سازمان معتقد است که بهدلیل اختلافات موجود در میان نیروهای سیاسی مخالف رژیم، راه رسیدن به دموکراسی، سکولاریسم، امنیت اجتماعی و عدالت اقتصادی، راهی طولانی و دشوار است. نیروهای سیاسی باید بر سر اصول اساسی چون دموکراسی، سکولاریسم، عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی به توافق برسند و از مواضع سخت ایدئولوژیک که مانع همکاری است، دست بردارند.
سازمان دموکراتیک یارسان با هدف ایجاد همگرایی و وحدت در میان نیروهای سیاسی، به “پیمان همکاری” پیوست. پیمان همکاری کە متشکل از احزاب/سازمان و گروەهای سیاسی ایرانی در دیاسپورا است باور دارد که “پیمان همکاری” میتواند بهعنوان ابزاری برای اتحاد و شمولگرایی سیاسی عمل کند و پیوستن احزاب و سازمانهای مختلف به این پیمان، می تواند اعتماد به مبارزات سیاسی علیه رژیم جمهوری اسلامی را افزایش دهد و جنبشهای اجتماعی را برای سقوط رژیم و برقراری یک نظام دموکراتیک و سکولار در ایران تشویق و تقویت کند.
سازمان دموکراتیک یارسان عضویت خود در “پیمان همکاری” را یک نقطه عطف تاریخی در مبارزات خود برای عدالت و صلح در ایران میداند و از همه احزاب و سازمانهای دموکراتیک و نیروهای پیشرو دعوت میکند تا به این پیمان بپیوندند و با هم برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و پایان دادن به آپارتاید اسلامی و استبداد سیاسی تلاش کنند.
شورای مرکزی
سازمان دموکراتیک یارسان
07 سپتامبر 2024
سازمان دمکراتیک یارسان و سازمانهای عضو پیمان همکاری قتل حکومتی رضا رسایی را محکوم می کنند.
رضا رسایی شهروند یارسانی در جریان خیزش [آخیز] زن زندگی آزادی در کنار دیگر جوانان مردم ایران علیه نظام استبدادی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران دست به مبارزه زد و خواهان سقوط این نظام و استقرار نظامی دمکراتیک و سکولار در ایران بود.
رضا رسایی پس از دستگیری، همچو سایر آزادیخواهان و مبارزین خیزش “زن زندگی آزادی” تحت عناوین ساختگی و واهی به اعدام محکوم شد.
رسایی ۶م اوت ۲۰۲۴، بعد از ۲۲ ماه حبس، اعدام شد.
جمهوری اسلامی ایران با اعدام رضا رسایی باری دیگر تقابل ارزشی و دشمنی تاریخی خود را با جامعە یارسان به نمایش گذاشت.
جامعه یارسان بعنوان بخشی مهم از پیکره مردم ایران برای آزادی، دمکراسی و سکولاریسم فرزندان زیادی را از دست داده است و تا رسیدن بە این اهداف به مبارزه خود ادامه خواهد داد.
سازمان دمکراتیک یارسان و احزاب پیمان همکاری ضمن محکوم کردن قتل حکومتی رضا رسایی توسط رژیم جور و جنایت از محافل و مجامع بینالمللی خواستار مقابله جدی و عملی با این رژیم است.
سازمان دمکراتیک یارسان و سازمانهای عضو پیمان همکاری( شورای مدیریت گذار- حزب مشروطه ایران، لیبرال دمکرات – شورای ملی تصمیم- جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران – اتحاد برای آغازی نو – جنبش وحدت ملی ایرانیان)
٨م اوت ۲۰۲۴
بیانیه ۱۶ حزب، سازمان و تشکل سیاسی
تحریم معرکه انتخاباتی یک مسئولیت شهروندی است
سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ – ۱۸ ژوين ۲۰۲۴
بیانیه ۱۶ حزب، سازمان و تشکل سیاسی
آزمون بزرگ ملی
تحریم معرکه انتخاباتی یک مسئولیت شهروندی است
بعد از مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و امیر عبداللهیان، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، اتاق فکر نظام ولایت فقیه، موضوع جانشینی و انتخاب رئیس جمهور بعدی را به یک پروژه نمایشی فریبکارانه و پر سرو صدا تبدیل کرد. ابتدا با برنامه ریزی طراحی شده از کشته شدن رئیسی حماسه شهادت ساختند و در نهایت او را “خادم الرضا” نامیدند تا به بهترین وجه بستر فریب افکار عمومی را برای معرکه انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری آماده سازند. ورود دولتمردان حذف شده جنایت و غارت چون احمدینژادها و نمایندگانی از طیف اصلاحطلبان برای نمایش تنوع کاندیداها، گرم کردن بازار انتخابات نمایشی- فرمایشی و ایجاد توهم برای مرددان، بخشی از همین پروژه بود. در فاز پایانی این معرکه انتخاباتی، شورای نگهبان با ارائه لیست نهائی کاندیداها، تمام توانش را بکار انداخته که بتواند با کار بردن عمدی عبارت “چرخش در سیاست” برای بالا بردن درصد مشارکت در انتخابات دامن بزند.
دولت ابراهیم رئیسی تبلور سیاست “خالص سازی” و یکدست کردن حکومت اسلامی بود. خامنهای همواره خواهان دولتی بود که کاملا تابع سیاستهای بیت او باشد. با انتخاب رئیسی در ۱۴۰۰ این آرزو متحقق شد، اما عواقب چنین رویکردی در مدت کوتاه زمامداری رئیسی و تندروهای ارزشی در دولت او، خودش را نشان داد و اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بازهم وخیمتر شد و آن را در سیاست داخلی و خارجی با دشواریهای بیشتری روبرو کرد. مرگ مشروعیت و اوج حقارت حکومت اسلامی در انتخابات مجلس در اسفند ماه سال گذشته و همچنین شکست سیاستهای ماجراجویانه منطقهای و تقابل تمام عیار با غرب، فاجعه سیاست “عمق راهبردی” علی خامنهای را آشکار کرد. رویکرد نظام در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را بایستی در تلاش برای خروج از این تنگناها فهمید. علی خامنهای برای بقا و ماندگاری رژیم استبداد دینی خود ناچار است بر سیمای ورشکسته نظام رنگ تازهای بزند تا با بزک کردن آن بتواند با فریب افکار عمومی برای نجات خود فرصت بخرد.بخشی از اصلاح طلبان هم به میدان سیاست بازگشتهاند تا بار دیگر در این هزار توی فریب با نظام همکاری کنند و رایهای مردم را به حراج حکومت مافیایی اسلامی بگذارند. گشایشی در کار پیش نخواهد آمد، زیرا ساختار سنتی و توتالیتر نظام راه را برای هرگونه تغییر بنیادی بسته است.
اصلاح طلبان همواره جوانان ایران را به سراب انتخاب بین بد و بدتر کشانده اند، سیاستی که در تمام این سالها به نفع نظام تمام شده و دستآوردی برای مردم نداشته است. آنان این بار هم بسان گذشته به مردم پشت کردهاند و نشان میدهند که از راه آزموده شده پند نگرفتهاند. اصلاح طلبان حکومتی با این کار بیشتر مورد خشم و غضب مدافعان انقلاب زن زندگی آزادی و همه ایران دوستان قرار خواهند گرفت.مردم ایران با پیمودن همه راهها و پشت سر گذاشتن این تجربیات تلخ از آبان ۹۸ و بویژه بعد از انقلاب ژینا از کلیت نظام گذشتهاند و به درستی به این باور رسیدهاند که حکومت اسلامی قابلیت تغییر و تبدیل شدن یه یک حکومت متعارف را ندارد و برای به زیر کشیدن ان مصمم تر شدهاند.
نسل جوان امروز شاید دهه شصت و کشتار خونین آن سالها را به یاد نداشته باشد، ولی هنوز خون جوانانی که در انقلاب ژینا برای مطالبات انسانی و به حق خودشان به خیابان آمدند، بر سنگفرش خیابانها خیابانها و در میادین اعدام خشک نشده است.حکومت اسلامی حقی برای مردم ایران قائل نیست و ایران را به روشنی ملک حزب اللهیها مینامد و اولویتش امت اسلامی در غزه و لبنان است. دیگر زمان آن به سر آمده که علی خامنهای حضور مردم پای صندوقهای رای را به عنوان سیاهی لشکر پایگاه اجتماعی حکومت قلمداد کند و سیاستهای جنگ افروزانه، تروریستی و ضد ملی خودش را به نام مردم ایران ادامه دهد.
انقلاب ژینا، برآمد بلوغ سیاسی شهروندان ایران و تبلور اراده ملی برای گذر از حکومت دینی و نقطه پایانی بود بر توهم امکان تحقق خواستهای برحق مردم در چهارچوب جمهوری اسلامی. شهروند ایرانی دیگر رای خود را برای مصلحت نظام به حراج نمیگذارد. او او میداند که رای ندادن نیز گزینهای است و اراده اش را با تحریم انتخابات نمایشی- فرمایشی نشان میدهد. اکثریت قاطع مردم با تکیه بر تجربههای تلخ بیش از چند دهه در جمهوری اسلامی در دام یا ” تله انتخاباتی” مافیای اسلامی نخواهند افتاد و با تکیه بر مسئولیت شهروندی صندوق انتخابات خامنهای و شرکا را با تمام قدرت تحریم میکند.
ما سازمانها و تشکلهای سیاسی امضا کننده این بیانیه، همراه با شهروندان آگاه ایرانی انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را قویا افشا و تحریم میکنیم. ما به نابودی ایران رای نمیدهیم. برای حفظ تمدن و فرهنگ ایران، برای استقرار دموکراسی و دفاع از آزادی و حقوق بشر، برای همزیستی مسالمتآمیز با همه کشورهای جهان، برای دفاع از صلح در ایران و جهان و برای ساختن آیندهای برای جوانان ایران، در روز هشتم تیر در خانه میمانیم، خیابانها را خلوت میکنیم تا اراده ملی خودمان را برای عبور از جمهوری اسلامی به دنیا نشان بدهیم. ملت ایران از این آزمون ملی سربلند بیرون خواهد آمد.
سازمانهای عضو پیمان همکاری (شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، شورای ملی تصمیم، جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران، اتحاد برای آغازی نو – جنبش وحدت ملی ایرانیان)
حزب سکولار دموکرات ایرانیان، جنبش سکولار دموکراسی ایران، مهستان سکولار دموکرات ایرانیان
سازمانهای جبهه مردمان ایران (سازمان دموکراتیک یارسان، جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران، جبهه پایداری بلوچ)
حزب دموکرات مسیحی ایران، کانون ورزشکاران و پیشکسوتان ملیپوش ایران، اندیشکده آوای آزادی، جنبش همبستگی ملی ایرانیان برای سرنگونی جمهوری اسلامی
۱۷ ژوئن ۲۰۲۴
۲۷ خرداد ۱۴۰۳