تعذیب – مسعود نقره کار
از این دست خبرها در میهنمان فراوانند، کوتاه اما فاجعه ای به درازنای پدیده “توحش” و ادامۀ حیات پارۀ “حیوانیت” انسان، که از هنگامۀ پیدایی اش تا کنون، در بسیارانی دست نخورده باقی مانده است.
“….به دلیل اختلافات ملکی بین خانواده قاتل و مقتول و بستگان آنها یک نزاع به وقوع پیوست. در جریان این نزاع یک جوان به قتل رسید. پس از آن فردی با نام مستعار«محسن» به عنوان قاتل شناخته شد و در جریان دادرسی به قصاص محکوم شد…. از آنجا که زندانی که قاتل در آن زندانی بود چوبهدار نداشت و تا آن روز هیچاعدامی در آن انجام نشده بود، شب قبل از اجرای حکم یک چوبهدار در محوطه باز زندان ساخته شد. چوبهدار از آنها بود که با کشیدن اهرم دریچه از زیر پای محکوم باز میشد…اولیای دم برای اجرای حکم قصاص دسته اهرم را کشیدند؛ اما صدای بلندی از زیر دریچه بلند شد و پس از آن اهرم عمل نکرد. چندبار دسته اهرم کشیده شد و هر بار دریچه زیر پای محکوم به قصاص باز نشد. پس از آن محکوم را پایین آوردند تا نقص چوبهدار و دریچه برطرف شود. پس از حدود ۱۰ دقیقه محکوم را دوباره برای اجرای حکم قصاص بالای چوبهدار بردند … در این هنگام محکوم که در جایگاه اجرای حکم قرار داشت از هوش رفت… با معاینه پزشک حاضر در محل اجرای حکم مشخص شد فشار خون محکوم به قصاص به ۲۰ رسیده بود. با توجه به وخامت حال محکوم او را برای درمان به داخل آمبولانس بردند که به بیمارستان منتقل شود. در این هنگام همسر محکوم که در بیرون زندان در انتظار معجزه و بخشش شوهرش بود با دیدن آمبولانس از حال رفت و او را هم به بیمارستان انتقال دادند و…خدا و چوبهدار به کمک محکوم به قصاص آمدند….” (1)
می توان گفت این نمونه به دلیل نقص فنی ابزارآدم کشیِ حکومتی، عذاب آورتر شده است اما از این نوع نمونه ها، و شلاق زدن، چاقو زدن، ضرب و شتم محکومان به اعدام و رفتارهای وحشیانه دیگر، رخدادهای روزانه در حکومتِ ” وهن” اسلامی ست.
” تعذیب” بی رحمانه و خانمانسوز خانواده ها قربانیان نیز از سخیفانه ترین رفتارهائی ست که حکومت اسلامی مرتکب شده است.:
در میان شاهدان و تماشاگران مراسم اعدام دو گروه درشرایطی متفاوت حضور دارند: خانواده و دوستان وآشنایان مقتول و قاتل. این دو گروه به عنوان قربانیان نظام اندیشگی وعقیدتی و قضائی حکومت اسلامی به صحنه اعدام کشانده میشوند تا پروندهٔ قساوت و قصاص حکومتی کامل شود.
خانواده فرد محکوم به اعدام: مجموعه این رنجها و عذاب ها را میباید تحمل کند
الف: احساس گناه و تقصیرو حتی مجرم بودن، رنج هائی در پاسخ یابی برای این پرسش که چرا فردی ازخانواده شانبه عنوان قاتل چنین عقوبتی میبیند.
ب: احساس تحقیر و «بیآبروئی» در محله و جامعه، و آسیب دیدن هویت افراد خانواده
ج: تحمل انزوا و گوشه گیری.
د: افسردگی، اضطراب، اختلال در خواب و…
د: حس انتقام گیری و اِعمال خشونت
این مجموعه ازاحساسها و رفتارها هنگامی تشدید میشوند که محکوم درمحل زندگیاش، ودر برابر چشم خانواده و آشنایان واهالی محل تحقیر و تعزیر و اعدام شود.
خانواده فرد مقتول نیز این رنج ها و عذاب ها را می باید تحمل کند:
الف: احساس دو گانهٔ گناه یا آرامش و التیام یافتن دررابطه با تائید حکم و تماشای مراسم اعدام.
ب: احساس همکاری در ارتکاب به قتل و انتقام گیری، که اصرارو تضرع خانواده مجرم برای بخشش و عفو چنین حسی را تقویت میکند، ( حتی خانواده مقتول اجرای اعدام را به عهده میگیرد، که درمواردی نیز نوجوانان مرتکب این عمل شدهاند )
تاریخ شاهدِ بی آزرم ِ تعذیب های هراسناک ” مجرمان” و ” گناهکاران” در ملاعام بوده است. درآتش سوزاندن ها، گردن زدن ها و مثله کردن های هولناک، جای زحم هائی ست که بر چهره انسان و جهان دیده می شوند. روش “کیفر” ی آتش زدن ( ژاندارک ، برونو و…) و قطعه قطعه کردن ” مجرم” و ” مخالف” را به شنیع ترین و عذاب آورترین روش در جای جای جهان داشته ایم . تعذیب ” دامی یَن” یک نمونه است، وی به جرم سوء قصد به جان شاه در دوم مارس 1757 در برابر در اصلی کلیسای پاریس به جرم خود اعتراف و طلب مغفرت کرد، اما” با انبری گداخته و سرخ سینه، بازوها، ران ها و ماهیچه ساق هایش شکافته شد…روی شکاف زخم های ایجاد شده با چاقو سرب مذاب و روغن جوشان و …ریخته شد و بدن اش سپس با چهار اسب کشیده و چهار شقه شد و….” (2). از این نمونه ها در لینچ کردن ها در امریکا و حتی در شهرهای محتلف سرزمینمان، درهمین یکی دو قرن اخیر، همچون قتل های فجیع بابیان و بهائیان در ملا عام در ایران کم نداشته ایم.
در میهنمان، در قرن بیست و یکم ، حکومت اسلامی تعذیب می کند، یعنی عذاب می دهد مانند تعزیر که ” شارع مقدس” حد” ی برای آن قائل نشده است. تعذیب” مخالفان و دگر اندیشان” و ” مجرمان و گناهکاران”، و مردم در حکومت اسلامی به روش قرون وسطایی و به اشکال گوناگون به کار برده شده است، این حکومت در ملا عام از وحشیانه ترین روش هائی که پیامدهای رفتاری و روانی مخرب و اسیب های اجتماعی بسیار بهمراه داشته، استفاده کرده است، نه فقط تعذیب محکومان که خانواده ها و مردم نیز تعذیب شده اند. آین حکومت اعدام را به عنوان حکم اسلام و نص صریح قران، و امری دینی و قدسی مورد تائید، ترویج و تقدیس قرار داده است و با سیاستِ جزائیش مرتکب هزاران «اعدام حدی و تعزیری» پنهان و درملاءعام برای جرمهای «سالبه حیات»، ودگراندیشی و مخالفت سیاسی و عقیدتی شدهاست. حلق آویز کردن، تیرباران کردن، سنگسارکردن (رجم)، گردن زدن، مصلوب کردن، بستن قربانی به ماشین و کشیدن پیکرهای نیمه جان در خیابانها و…. نمونههائی ازروشهای به کار برده شده دراعدامهای درملاء عاماند.
رایجترین روش اعدام در ملاء عام در حکومت اسلامی حلق آویزکردن است که دراکثرموارد با استفاده ازجرثقیل انجام شده است.
رفتار حکومت اسلامی به عنوان یک حکومت توتالیتر مذهبی، به عنوان تجلی جهل و جنایت و جنون، تعجب آور نبوده و نیست. در این میانه دردناک و تاسف بار صحه گذاشتن بخشی ازمردم برجاری کردن این نوع خشونت و جنایت در برابر چشمانشان است. تائید و واکنش مثبت مردمانی که به تماشای صحنههای غیرانسانی و شرم آوراعدام به صحنه کشانده میشوند، ویا با میل و رضایت خاطر به تماشا میروند، درعینِ حال نشانهٔ ابتلای جامعه به بیماری هاو ناهنجاریهای گوناگون است. دربسیاری ازمراسم اعدامها تماشاگران همراه با اجرای حکم اعدام شادمانه تکبیرمی گویند، صلوات میفرستند، هلهله میکنند، سوت و کف میزنند، و برای بهتر دیدن صحنه اعدام به هُل دادن یکدیگر و نزاع با هم متوسل میشوند تا آن حد که ماموران انتظامی را برای برقراری نظم مجبور به مداخله میکنند.
تمایل واشتیاق به تماشایاعدام نوعی دیگر از ” تعذیب” محکومان است. تبلیغ و توجیه شرعی در وانمود کردن اینکه این اقدام عملی بازدارنده وعبرت آموزاست و سبب تنبه دیگران خواهد شد و در نتیجه سبب کاهش یا از میان برداشتن ارتکاب به جرم میشود، و نیز به عنوان امری آموزشی و تربیتی، یا به قول حکومتیان امری “تادیبی و ترهیبی وترذیلی” در جامعه از ترفندهای حکومتی برای کشاندن مردم به صحنه اعدام است. تبلیغ میکنند که: “مهمترین رکن حقوق کیفری و مجازات در اسلام، اثر تربیتی و منع کننده سایر افراد از ارتکاب جرم و گناه است.”
پیامدهای روانی و رفتاری جنایتِ اعدام درملاء عام در حضور خانواده قربانیان ، ودر سطح جامعه، بویژه کودکانی که شاهد و تماشاگراعدام اند، ” تعذیب” روانی جامعه و کودکان نیز هست. تماشای مراسم اعدام آسیبهای جبران ناپذیر ذهنی (روانی) به کودکان خواهد زد و روحیه آنها را جریحه دارخواهد کرد. جان کندن بر طناب دار و نوع خشونتی که کودک برای نخستین بار میبیند، و نیز شور و اشتیاق تماشای صحنه اعدام توسط بزرگسالان تصاویری ماندگار بر”لوح سفید” ذهن کودک نقش خواهند زد، بیش ازآنچه چرائی جرم و جنایت و عبرت آموزی دیدن صحنه مراسم اعدام نقش بنشانند.
حکومت اسلامی چرا سیاست ” تعذیب” ملکه فکرش بوده و هست؟
حکومت اسلامی ” تعذیب” را تکلیف اسلامی، و وظیفه دینی وقُدسی می داند، اما هدفهای دیگر نیز دنبال میکند که بهره بردارهای سیاسی و امنیتی، ایجاد رعب و وحشت عمومی توام با قدرت نمائیای وحشیانه و خشونت آمیز درراستای ادامه و تثبیت حیات حکومت، به ویژه در حوزهٔ امنیت اجتماعی یکی ازآن هاست. حکومت اسلامی با تشبث به تعذیب محکومان و مردم تلاش میکند با فضای روانی ایجاد شده، ناهنجاریها و بیعدالتیهائی که منجر به بروز فقرو بیکاری و…. در نتیجه بروز جرم وجنایت میشوند، را تحت الشعاع قرار داده و مردم فریبانه امر و اجرای مجازات را برجسته و پراهمیت نشان دهد و عامدانه به پیشگیری از بروز جرم و جنایت بها ندهد. دراین میانه پوشاندن ناتوانی در تامین نیازهای درمانی بیماران عصبی و روانی، از دیگر مواردی ست که حکومت اسلامی مَد نظرداشته و دارد.
حکومت اسلامی در پاک کردنِ صورت مساله استاد است. جرم و جنایت بیش ازهرچیزمعلول بیعدالتیها و ناهنجاریهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ست. فقروبیکاری همراه با اختناق و سرکوب نقشی مهم در تقویت خشونت طلبی و روحیه ِ نفرت، قساوت، کینه و انتقام دارد. رفاه اقتصادی و اجتماعی، امنیت اجتماعی و خانوادگی و شغلی، گسترش فرهنگ وهنرانسان دوستانه و صلح آمیز، فرصت و امکان سازیهای برابر درجامعه و… سبب کاهش چشمگیر خشونت طلبی و ارتکاب به جرم و جنایت میشوند.
حکومت اسلامی که خود را ام القرای امت اسلام میپندارد، علاوه برنالایقی و بیکفایتی درتحقق نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، به دلیل ماهیت نابهنگامی و مرتجعانهاش، به بزرگترین عامل جرم آفرینی و جنایت بدل شده است. حکومت اسلامی توحش سیاسی و مذهبیاش را با نشان دادنِ دشمنی ماهوی با دگراندیشی و تقسیم بندی امنیتی، حقوقی – قضائی مردمان جامعه به کافر، ملحد، مرتد، ناصبی، منافق، باغی، مسلمان و….. انواع و اقسام خودی و غیرخودی کردنها، نشان داده است، به ویژه آنجا که غیرخودیها را «مجرم» قلمداد میکند و تا حد تعذیب و اعدام آنها درملاء عام پیش میرود دست به جنایت و جهالتی شنیع و بیفرهنگیای میبرد که بزرگترین خدشه را متوجه بهداشت روانی جامعه میکند.
تجربه 43 سال کاربُرد سیاست ایجاد هراس و وحشت آفرینی و “النصربالرعب” ی، درحد ” تعزیز و تعذیب” و اعدام در ملا عام ،علیرغم بر جای گذاشتنِ پیامدهای جبران ناپذیرِ روانی، رفتاری و اجتماعی، تجربه شکست سلطۀ توحش و جهل و جنون و جنایت است. نگاه کنید به سپاهِ عظیمِ آزادیخواهان و عدالت جویان که با وجود زندان و” تعزیر و تعذیب” و کشتار هزاران تن ازآنان هردَم بر شمارشان، و برطنین گام های استوارشان برای سرنگونی حکومت اسلامی و تحقق آزادی و دمکراسی و حقوق بشر افزوده شده است.
*****
معجزه در صحنه اعدام قاتل در خوزستان / اهرم چوبه دار گیر کرد! – Gooya News1-
2- میشل فوکو، مراقبت و تنبیه، تولد زندان ، ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، نشر نی، 1378، تهران
0 Comments