سروش آزادی
سرآغاز
بسترهای دموکراسی در جامعه استبدادی ایران به عواملی که در همپوشانی زمانی بین «کنش اجتماعی و فروپاشی رژیم غیر دموکراتیک» عمل می کنند، گفته می شود که در یک فرایند اجتماعی- تاریخی باعث نهادینه شدن دموکراسی می گردند. برخی از این عوامل که به تسهیل دموکراسی کمک می کنند، عبارتند از:
- بحرانهای سیاسی که ممکن است منجر به کاهش سلطه، مشروعیت، کارآمدی و همبستگی رژیم شوند.
- بحرانهای اقتصادی که ممکن است منجر به فقر، نابرابری، بیکاری و نارضایتی شهروندان شوند.
- بحرانهای زیستمحیطی که ممکن است منجر به تغییرات آب و هوایی، قحطی، بیماری، کاهش منابع و جابجایی جمعیت شوند.
- بحرانهای بینالمللی که ممکن است منجر به جنگ، تحریم، تضعیف نفوذ و تحولات منطقهای شوند .
- کنشهای اجتماعی که ممکن است منجر به اعتراضات، مقاومت، شورش، انقلاب یا تغییر خط مشی رژیم شوند .
- سازماندهی اجتماعی که ممکن است منجر به تشکیل حزبها، گروهها، جنبشها، رسانهها یا سایر فعالان مدنی شوند .
- رهبری اجتماعی که ممکن است منجر به تولید الگوها، الهامبخشها، راهبردها یا هدفهای جامع برای جامعه شوند .
- ایدئولوژی اجتماعی که ممکن است منجر به تولید گفتمانها، باورها، ارزشها یا خواستهای جامع برای جامعه شوند .
در جامعه استبداد دینی ایران، عوامل فوق می توانند نقش مهمی در تحقق دموکراسی در مراحل گذار از استبداد دینی و تاریخی دارا باشند. با این حال، جمهوری اسلامی با استفاده از «فیلترینگ اطلاعات، سانسور، محدودسازی رقابت سیاسی و تعقیب، دستگیری و زندان و اعدام مخالفین»، فشارهای قابل توجهی بر جامعه مدنی و کنشگران میدانی برای تقلیل تاثیرگذاری این عوامل بکار می گیرد. در نتیجه این فشارها محدود شدن کنش جمعی در فضای واقعی و مجازی و نادیده انگاری اجتماعی شکل می گیرد. که تاثیر مهمی بر تقلیل کنش و تاخیر مراحل گذار به دموکراسی می گذارد.
بسترهای اجتماعی به عنوان ابزارهای مهمی در عصر اطلاعات و ارتباطات، نقش بسزایی در تحقق دموکراسی و آزادی افکار و بیان در جوامع امروزی ایفا میکنند. در کشورهایی چون ایران که تحت حکومتهای استبدادی و سیاستهای تنگنظرانه قرار دارند، اصلاح بسترهای اجتماعی میتوانند به عنوان یک راهبرد موثر برای انتشار ایدهها، سرمایهگذاری در تحول اجتماعی و حمایت از جریانهای دموکراتیک عمل کنند. در این رابطه نقش نیروهای مرجع که بخشا در شمایل احزاب سیاسی اپوزیسیون در خارج از کشور می شناسیم قابل تامل است.
در ایران، حریم خصوصی و آزادی بیان با محدودیتهای قابلتوجهی روبرو است. با این وجود، بسترهای اجتماعی مانند شبکههای اجتماعی، وبلاگها، پلتفرمهای ویدیویی و اپلیکیشنهای پیامرسان، نقش مهمی در ایجاد فضایی برای بحث، تبادل اطلاعات و ارتباط بین افراد و ارتقاء آگاهی اجتماعی- سیاسی دارند.
در این مقاله، هدف ما این است که با تحلیل این بسترها، به دستآوردن نتایجی واقعبینانه درباره میزان اثربخشی بسترهای تحقق دموکراسی در جامعه استبدادی ایران تاکید کنیم. ما در متن خود به موضوعاتی چون: فیلترینگ اطلاعات، رقابت سیاسی در بسترهای اجتماعی، نقش فعالان اجتماعی و سازمانهای مدنی در فضای مجازی، تأثیر شبکههای اجتماعی بر افزایش آگاهی سیاسی و مشارکت شهروندان، تأثیر فضای مجازی بر انتخابات و انتشار خبرهای جعلی و … پرداخته و تلاش میکنیم تا به تصویری معقول و نسبتا جامع از بسترهای اجتماعی در ایران برسیم، و به نقش اپوزیسیون در اجرای این عوامل اشاره داریم که در روند تحقق دموکراسی تاثیر عمده دارند.
واکاوی شرایط عینی برای تحقق دموکراسی در جامعه ایران
بسترهای اجتماعی در جامعه استبدادی ایران که میتوانند به تحقق دموکراسی کمک کنند، از شرایط منحصر به فرد برخوردار بوده و استراتژیها و راهبردهای خاصی برای تحقق دموکراسی نیاز دارد. برخی از بسترهای اجتماعی که در علوم سیاسی تعریف مشترکی داشته و میتوانند به تحقق دموکراسی کمک کنند عبارتند از:
رسانههای آزاد: ایجاد فضای رسانهای آزاد و مستقل، بدون تحریم و سانسور، امکان دسترسی به اطلاعات و انتشار دیدگاههای مختلف را فراهم میکند. رسانههای مستقل میتوانند نقش بسیار مهمی در اطلاعرسانی، بحث عمومی و ایجاد افکار عمومی پویا داشته باشند.
فعالیت سازمانهای مدنی: تشکیل و فعالیت سازمانهای مدنی و نهادهای غیردولتی که به ترویج دموکراسی و حقوق بشر متعهد هستند، میتواند تأثیر قابل توجهی در تحقق دموکراسی در جامعه داشته باشد. این سازمانها میتوانند در آموزش اهمیت حقوق شهروندی، ایجاد فضای آزاد برای بحث و تبادل نظر، ارائه خدمات اجتماعی و نظارت بر فعالیتهای دولتی موثر باشند.
فعالیت فرهنگی: فعالیتهای اجتماعی مانند گردهماییها، کنفرانسها، نشستهای بحث و تبادل نظر و فعالیتهای فرهنگی میتواند افکار عمومی را تغییر داده و به تحقق دموکراسی کمک کند. این فعالیتها میتوانند به توسعه فضایی برای بحث و تعامل مردم و ایجاد ارتباطات میان اعضای جامعه کمک کنند.
استفاده از فضای مجازی: اینترنت و شبکههای اجتماعی میتوانند بستری برای انتشار اطلاعات، ارتباطات میان افراد و ایجاد فعالیتهای آنلاین جمعی فراهم کنند. استفاده بهینه از این فضاها برای تبادل نظر، مبارزه با سانسور و اطلاعرسانی آزاد میتواند نقش مهمی در تحقق دموکراسی ایفا کند.
فضای سیاسی آزاد: ایجاد فضایی آزاد برای بحث و تبادل نظر درباره مسائل سیاسی و اجتماعی، امکان اعتراض، کنشهای اجتماعی و شکلگیری افکار عمومی را فراهم میکند. این فضا میتواند شامل رسانههای آزاد، وبلاگها، پادکستها، مناظرههای عمومی و سخنرانیهای عمومی باشد.
حقوق شهروندی و آزادی بیان: تضمین حقوق شهروندی اساسی مانند آزادی بیان، آزادی اطلاعات، آزادی جمعیتگرایی و حقوق بشر میتواند بستری برای مشارکت مردم در تصمیمگیریهای عمومی و تحقق دموکراسی فراهم کند.
حق رأی و انتخابات آزاد: برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، با حضور رقابتی احزاب و نامزدها و تضمین حق رأی همه شهروندان، میتواند به تقویت دموکراسی و تأمین نظام سیاسی نمایندگی کمک کند.
حق تجمع و اعتراض: تضمین حق تجمع و اعتراض برای مردم، امکان برگزاری تظاهرات، اعتصابات و اعتراضات را فراهم میکند. این فضا میتواند به اعلام نیازها و خواستههای شهروندان، جلب توجه دولت و اصلاحات سیاسی کمک کند.
مشارکت سیاسی: تشویق مردم به مشارکت فعال در فرایند سیاسی، مانند عضویت در احزاب سیاسی، شرکت در انتخابات، فعالیت در سازمانهای مدنی و تشویق به کنش اجتماعی، میتواند به تحقق دموکراسی کمک کند.
توسعه فرهنگ سیاسی: ارتقای سطح آگاهی سیاسی و حقوقی شهروندان، ایجاد فضایی برای آموزش و آگاهیبخشی درباره مفاهیم دموکراسی، حقوق انسانی و نظام سیاسی، میتواند به تحقق دموکراسی و فهم بهتر مردم از اهمیت مشارکت سیاسی کمک کند.
راهکارهای تحقق دموکراسی
ما می دانیم که تحقق ساختار دموکراتیک در جامعه استبدادی یک فرایند است و ایران در میانه راه تحقق دموکراسی متناسب با ساختار فرهنگی و اجتماعی آن می باشد. این بسترها با چه راهکارهایی قابل حصول است؟ Top of Form
برای تحقق دموکراسی، میتوان با اجرای راهکارهای زیر بسترهای مناسبی را در گذار به دموکراسی فراهم کرد:
آموزش و توسعه فرهنگ سیاسی: برنامهها و اقداماتی راهاندازی شود که افراد را تشویق به مشارکت سیاسی کند. این میتواند شامل آموزش و آگاهیبخشی درباره اهمیت مشارکت سیاسی، ترویج انتخابات آزاد و محافظهکاری از حقوق شهروندی باشد. توسعه برنامههای آموزشی و فرهنگسازی جهت افزایش آگاهی عمومی درباره مفاهیم دموکراسی، حقوق شهروندی، نظام سیاسی و ارزشهای دموکراتیک. این آموزش و فرهنگسازی میتواند به تقویت اراده مردم و آمادهسازی آنها برای مشارکت فعال در فرایند سیاسی کمک کند.
اصلاح قوانین و ساختارهای سیاسی: اصلاح قوانین و ساختارهای سیاسی به گونهای که شفافیت بیشتری در فرایندهای انتخاباتی، حقوق شهروندان و استقلال قوههای مختلف دولتی تضمین شود. توسعه قانونگذاری آزاد و عادلانه و تأمین استقلال قوه قضائیه و نظارت کننده میتواند نقش مهمی در تقویت دموکراسی داشته باشد.
ترویج آزادی بیان و رسانههای آزاد: ترویج آزادی بیان و ایجاد رسانههای آزاد و مستقل که بتوانند بدون هرگونه تحریم و سانسور اطلاعات را منتشر کنند و بحثهای عمومی را ترویج کنند. این امر نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی، تشکیل افکار و تحقق دموکراسی دارد.
تشکیل سازمانهای مدنی قوی: تشکیل و تقویت سازمانهای مدنی و نهادهای غیردولتی که به ترویج دموکراسی و حقوق بشر متعهد هستند، امکان نظارت مستقل بر فعالیتهای دولتی، ارائه خدمات به جامعه و جمعآوری صداها و خواستههای شهروندان را فراهم میکند.
نقش احزاب، سازمانها و نیروهای مرجع در تحقق راهکارهای گذار به دموکراسی
این راهکارها تنها چند مثال هستند و تطبیق این موارد (و مشابه آن) با شرایط و فرهنگ جامعه ایران بسیار حائز اهمیت است. همچنین، هماهنگی بین قوای مختلف دولتی و اجتماعی، تعامل با مردم و رعایت حقوق انسانی نیز از جمله عواملی است که در تحقق دموکراسی نقش مهمی دارند. پس بخشی از راهکارها در فرایند فروپاشی رژیم استبدادی، و بخش دیگر در مراحل پس از گذار به دموکراسی میسر می گردد. با توجه به وضعیت خاص جامعه ایران و نیاز به راهکارهای تازه برای مقابله با استبداد تاریخی، همینجا میتوانیم به نقش احزاب و جریانات مرجع نیز اشاره نماییم که در فرایند فروپاشی در گذار به دموکراسی و تحقق راهکارهای زیر تاثیر گذارند:
ارتقای آگاهی اجتماعی: برنامههایی راهاندازی شود که به ارتقای آگاهی اجتماعی از حقوق شهروندی، دموکراسی، حقوق بشر و قدرت مردم در تحقق تغییرات اجتماعی بپردازند. این برنامهها میتوانند شامل آموزشها، کمپینهای اطلاعرسانی و فعالیتهای فرهنگی باشند.
تشویق به مشارکت فعال: تلاش کنید تا افراد را به مشارکت فعال در جامعه ترغیب کنید. برنامههایی مانند ایجاد فرصتهای شغلی و کارآموزی، تشویق به ساخت و توسعه کسبوکارهای کوچک و راهاندازی سازمانهای مردمنهاد را ارائه دهید.
ایجاد فضای آزاد برای بحث و تبادل نظر: ساخت فضاهای آزاد برای بحث و تبادل نظر درباره مسائل سیاسی و اجتماعی را ترویج دهید. این میتواند شامل فضای مجازی، گروههای بحث و مناظره، کنفرانسها و سمینارهای عمومی باشد.
توسعه فضای سیاسی آزاد: ترویج ایجاد فضای سیاسی آزاد، شفاف و شامل انواع گروهها و احزاب سیاسی با مختلف دیدگاهها را به عنوان پایهای برای تعاملات سیاسی بررسی کنید.
تقویت نهادهای دموکراتیک: تقویت نهادهایی مستقل و بیطرف چون سازمانهای حقوق بشر و نهادهای مدنی قدرتمند که برای مقابله با استبداد تاریخی موثر هستند.
توسعه فضای رسانهای مستقل: حمایت از رسانههای مستقل و آزاد که قادر به انتشار اخبار و تحلیلهای مستقل و بدون تحریف هستند، برای افزایش شفافیت و مبارزه با استبداد تاریخی ضروری است.
این راهکارها میتوانند به جامعه ایران در مقابله با استبداد تاریخی کمک کنند و بسترهای مناسبی برای تحقق دموکراسی فراهم سازند. همچنین، توجه به نیازها و شرایط خاص جامعه ایران و تعامل نهادها، احزاب و جامعه مدنی در اجرای این راهکارها بسیار حائز اهمیت است. در واقع چنین پروژه هایی راهبردی و از وظایف مشترک گروه بندیهای اجتماعی (نهادها، احزاب، سازمانها و گروههای مرجع اپوزیسیون)، با محوریت احزاب و سازمانهای سیاسی است. همانطور که می دانیم رژیم جمهوری اسلامی اجازه نمی دهد که نهادها در جامعه مدنی ایران پا بگیرند. و حتی آنها را ضعیف می سازد.
با در نظر گرفتن محدودیتها و موانعی که رژیم جمهوری اسلامی ایجاد میکند، راهکار توسعه دموکراسی در ایران چیست؟ در این رابطه نیروها، نهادها و سازمانهای ایرانیان در خارج از کشور چگونه می توانند در حمایت و رشد این مسیر تلاشهای بیشتری نمایند؟ بطور مثال نیروهای خارج از کشور می توانند از طرق زیر در همیاری به توسعه دموکراسی موثر باشند:
توسعه شبکههای اجتماعی: بهرهگیری از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای ارتباط و تعامل درون نهادی و برون نهادی جامعه مدنی. این شبکهها میتوانند فضایی برای تبادل اطلاعات، تجربیات و همکاری بین نهادها ایجاد کنند.
توسعه ارتباط با جوامع بینالمللی: برقراری ارتباط مستمر و تعامل با سازمانها، نهادها و جوامع بینالمللی که به تقویت نهادها و جامعه مدنی متعهد هستند. این ارتباطات میتواند تأمین منابع، توانمندسازی و ارائه حمایت فنی و سیاسی را برای نهادها و جامعه مدنی فراهم کند.
توسعه شبکههای ساختاری: تشکیل شبکهها و تعامل بین نهادها به منظور تقویت قدرت و تأثیرگذاری آنها. این شبکهها میتوانند در برابر محدودیتهای قانونی و سیاسی بیشتر قدرت و اثربخشی را داشته باشند.
استفاده از فناوریهای رمزنگاری و امنیتی: استفاده از فناوریهای رمزنگاری و امنیتی برای حفاظت اطلاعات و فعالیتهای نهادها و جامعه مدنی در برابر نفوذ و سانسور دولتی. این امر میتواند نهادها را در ادامه فعالیتهایشان و حفظ استقلال و بیطرفی کمک کند.
توسعه ارتباط از طریق ابزارها و فناوری های دیجیتال: استفاده از ابزارها و فناوریهای مرتبط با لشگر دیجیتال برای تبلیغ و ترویج ایدهها و دیدگاههای جامعه مدنی. این شامل استفاده از رسانههای مستقل، پلتفرمهای آنلاین و شبکههای اجتماعی است. (ترویج نظرات، ایدئولوژی ها، حزب ها، سازمان ها یا افراد خاص که به تحولات دموکراتیک کمک می نمایند- حمایت از جنبش های اجتماعی و اعتراضات خیابانی- تأثیرگذاری بر روی نظر عمومی، رفتار انتخاباتی، سطح اعتماد، رضایت یا نارضایت از وضع موجود- تولید، پخش، تقویت اطلاعات، خبرها، تبلیغاتی که همراستا با فرایند دموکراتیک است- مقابله با سامانه های دولتی، نظامی، اقتصادی یا امنیتی که برعلیه فرایند دموکراسی است- آموزش، آگاه سازی، همبستگی یا حمایت از جامعه های محروم، آسیب دیده یا مورد سوء استفاده در جامعه کل).
حمایت از حقوق بشر و دموکراسی: ادامه تلاشها برای حمایت از حقوق بشر، دموکراسی و آزادیهای شهروندی در ایران. این شامل فعالیتهای مدافعان حقوق بشر، حقوقدانان، روزنامهنگاران و سایر فعالین اجتماعی است.
این راهکارها با توجه به محدودیتها و چالشهایی که در برابر تقویت نهادها و جامعه مدنی در ایران وجود دارد، میتوانند کمک کننده باشند. برای دستیابی به تغییرات مثبت و تحقق دموکراسی، تلاش مداوم و همکاری بین نهادها و فعالین اجتماعی بسیار مهم است. بنابراین ما خارج از مناسبات قدرت سیاسی در ایران می باید تمرکز خود را بر تقویت جامعه مدنی، نهادها و احزاب سیاسی مستقل بگذاریم تا امکان تحقق بسترهای دموکراسی در یک فرایند تاریخی فراهم شود!
البته با توجه به محدودیتهایی که در برابر قدرت سیاسی در ایران وجود دارد، تمرکز بر تقویت جامعه مدنی و ایجاد نهادها و احزاب سیاسی مستقل میتواند به شکلی مستقل و خارج از حوزه قدرتهای سیاسی موجود، به تحقق دموکراسی کمک کند. و این امکان در خارج از کشور بسیار وسیع می باشد. چرا که جامعه ایرانیان خارج از کشور در تجربه ثابت کرده که در این راستا بسیار تاثیر گذار می باشند.
یادمان باشد که تقویت جامعه مدنی به معنای تقویت نهادهای غیردولتی از جمله، احزاب و سازمانهای سیاسی، سازمانهای مردمنهاد (سمن) و شبکههای اجتماعی است. این نهادها میتوانند در آموزش و آگاهی اجتماعی، حقوق بشر، حل اختلافات، مشارکت شهروندی و نظارت بر فعالیتهای دولتی نقش موثری داشته باشند. همچنین، تقویت احزاب سیاسی مستقل و رقابتی در جامعه میتواند انتخابات آزادتر و تمثیل بهتری از دیدگاهها و نیازهای مختلف جامعه فراهم کند. این احزاب میتوانند به عنوان نهادهای نمایندگی مردمی در فرایند تصمیمگیری سیاسی دخالت کنند و ارائه الگوها، برنامهریزی و راهبردی برای تحقق دموکراسی باشند. در این رابطه نقش احزاب و سازمانهای سیاسی در خارج از کشور که از تجربه بالا و امکانات بی بدیل برخوردارند، در فرایند تحقق ساختار دموکراتیک در ایران بسیار مهم می باشد.
به طور کلی، تقویت نهادها و احزاب سیاسی مستقل میتواند به عنوان پایهای قوی برای تحقق دموکراسی در یک فرایند تاریخی عمل کند و بسترهای مناسبی برای مشارکت مردم، حقوق شهروندی و توسعه سازمانهای مدنی فراهم آورد. که تحقق این مهم در میان ایرانیان خارج از کشور بسیار امکانپذیر است.
منابع:
رویای ناتمام مشروطهخواهی (۲) – دموکراسی، آخرین پروژه ایران است نه اولین آن/ گفتوگو با تقی آزاد ارمکی ۱۵ تیر ۱۳۹۹ « تقی آزاد ارمکی معتقد است که نظریات مطرح شده برای تحلیل ساختار سیاست و جامعه ایران، اغلب به سادهسازی تاریخ و جامعه ایرانی پرداختهاند و نادیده گرفتن نظم و استقرار به عنوان مسئله اساسی جامعه ایران است.
تولد حوزه ی عمومی ایرانی در رخداد مشروطه – رویکردی تحلیلی به شکل گیری و ساختارمند شدنِ ارتباطات اجتماعی در ایران/ نویسنده: محمدرضا وکیلی قاضی جهانی منبع: رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۸
تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی (از 1332 تا 1355) مقاله علمی وزارت علوم/ نویسنده: علی ربانی خوراسگانی ثریا معمار جمشید ترابی اقدم منبع: جامعه شناسی کاربردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
نظریه حکومت استبدادی و جامعه کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم) نویسنده: همایون کاتوزیان منبع: جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ -۱۴
علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران– نویسنده: بهرام اخوان کاظمی \ منبع: زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۶
فرامرز رفیع پور (۱۳۷۷)، آناتومی جامعه یا سنة الله: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، تهران: انتشارات کاوه
آنتونی گیدنز (۱۳۷۶)، جامعهشناسی، ترجمهٔ منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، ص. ۲۳۸
همایون کاتوزیان در گفتگو با یورونیوز: دموکراسی سیستمی غریب برای جامعه ایران است – ایرونیوز/ ۳ خرداد ۱۴۰۲
رامتین باشی دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات علوم انسانی و اجتماعی- امکان و امتناع تحقق دموکراسی در ایران/ ایران آکادمیا \ ۱۰ جولای ۲۰۲۳
حسین بشیریه- در رابطه با دموکراسی و جامعه مدنی رجوع شود به: دولت و جامعه مدنی- گفتمانهای جامعهشناسی سیاسی، انتشارات نقد و نظر، ۱۳۷۸ – جامعه مدنی و توسعه سیاسی در ایران- گفتارهایی در جامعهشناسی سیاسی، نشر علوم نوین، ۱۳۷۸ – نظریههای فرهنگ در قرن بیستم، نشر آینده پویان، ۱۳۷۹ – گذار به مردم سالاری، نشر نگاه معاصر، ۱۳۸۶- حسین بشیریه در این کتاب به نقد و بررسی نظریات تبیین سیر قدرت در ایران و لوازم مشروطهخواهی پرداخته است. وی معتقد است که دموکراسی آخرین پروژه ایران است نه اولین آن و کسانی که دموکراسی را بهعنوان اولین پروژه میشناسند، نمیدانند که در حال بارکردن چه خطایی بر جامعه ایران هستند.
رامین جهانبگلو استاد فلسفه: ۱۰ عملکرد مهم جامعه مدنی/ رادیو فردا- ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ و آنتیگونههای ایران؛ گفتوگوی احسان عابدی با رامین جهانبگلو درباره اعتراضات ۱۴۰۱- رادیو فردا / ۹ آبان ۱۴۰۱
۲۰ جولای ۲۰۲۳
0 Comments