شورای ملی تصمیم  همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواسته‌های زیر تلاش و مبارزه می‌کند. 1- گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبش‌های اعتراضی مردم، گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع. 2 – حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز . 3- جدایی دین از حکومت. 4 – فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان. 5 – تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی  تعیین نوع حکومت با آرای مردم. 6 –  اجرای کامل اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاق‌های وابسته به آن، با تاکید بر رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و برابری جنسیتی در تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و مشارکت زنان در مدیریت جامعه، و نیز تاکید بر حفظ محیط زیست

نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپ…

نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپ…

بازدیدها: 4

نه جنگ، که صلح: توانمندسازی اپوزیسیون ملی ایران، مسیر دموکراسی است.

یادداشت تحلیلی نرگس محمدی

مردم ایران آماده‌ی تغییر بنیادین هستند.

حتی وقتی هیچ بمبی سقوط نمی‌کند، مردم ایران آنچه واقعاً می‌توان صلح نامید را تجربه نمی‌کنند، زیرا تحت حکومتی زندگی می‌کنند که هر جنبه‌ای از زندگی شخصی و عمومی آنها را کنترل می‌کند.

صلح آنها با نظارت، کنترل، سانسور، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه و تهدید مداوم خشونت بار مختل می‌شود. این صلح توسط اقتصادی که فساد، ناکارآمدی و سوء مدیریت آن را تهی کرده، فشار تحریم‌ها، اضطراب روزانه تورم، گرانی، کمبود و بیکاری و همچنین تخریب بی‌وقفه محیط‌زیست ایران، از بین می‌رود.

صلح، نبود جنگ نیست؛ بلکه زیربنایی است که همه چیز باید بر آن بنا شود: دموکراسی، ثبات، رشد اقتصادی، تغییرات اجتماعی و امکان وجود یک جامعه مدنی کارآمد. اما پس از جنگ ۱۲ روزه، مردم ایران خود را در تقاطع جنگ رژیم علیه مردم خود و جنگ دولت‌های جمهوری اسلامی و اسرائیل یافتند.

استبداد و جنگ دو روی یک سکه هستند.

همان‌طور که مدافعان دموکراسی و صلح در بیانیه‌هایی که منتشر کردند، اعلام کرده اند. این بیانیه‌ها خواستار یک نظم سیاسی جدید شده اند: دولتی سکولار و دموکراتیک که واقعاً نماینده مردم ایران باشد، یک همه‌پرسی آزاد و عادلانه تحت نظارت بین‌المللی سازمان ملل، و تدوین چارچوب قانونی جدید توسط مجلس موسسان منتخب. آنها سازوکارهای قانونی و روشن برای گذار مسالمت‌آمیز را نام برده اند، مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی و اهداف دموکراتیک ایران.

موضع متحد آنها نشان داد که یک جنبش ملی گسترده و جمعی، ریشه‌دار در جامعه مدنی، حقوق بشر و حقوق زنان و سنت‌های متنوع دموکراتیک ایران، ظرفیت هدایت کشور به سمت یک تحول تاریخی تعیین کننده را دارد. تحولی که ابتدا باید مسالمت‌آمیز، مبتنی بر گفتگو، پاسخگویی، پیگیر تحقق عدالت و احترام به حقوق مدنی و انسانی جهانی باشد. زیرا هر چیز کمتر از آن – فروپاشی، هرج و مرج یا درگیری مسلحانه – میلیون‌ها نفر را در منطقه‌ای آسیب‌پذیر به خطر می‌اندازد.

ایرانیان همواره به حرکت ها و جنبش‌های دموکراتیک غیرخشونت‌آمیز مشهور و پایبند بوده‌اند. این کشور همیشه محل تلاقی فرهنگ‌ها بوده است. هزاران سال است که ایران خانه‌ی تکثر و تنوع قومی، زبانی و دینی بوده است. با وجود تفاوت های فرهنگی جدی و اختلافات فکری و سیاسی، مردم ایران سنت‌های دیرینه همزیستی، احترام متقابل و زندگی جمعی و شبکه های پایدار فرهنگی را حفظ کرده‌اند.

طی سالهای اخیر مردم ایران به وضوح نشان داده‌اند که رژیم مشروعیت خود را از دست داده است. بیش از چهار دهه، ایرانیان از طریق جنبش‌های مسالمت‌آمیز و دموکراتیک برای حقوق اساسی و انسانی خود تلاش کرده‌اند: از راهپیمایی‌های زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، جنبش سبز ۱۳۸۸، اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸و قیام «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱که با کشته شدن مهسا (ژینا ) امینی آغاز شد. مقاومت مداوم زنان و جوانان، پایه‌ها و بنیان های جمهوری اسلامی را لرزانده و آن را به بدترین کابوس رژیم تبدیل کرده است. کسانی که رژیم بیشترین تلاش را برای سکوت آنها کرد، قدرتمندترین چالش‌گران آن شده اند.

حقیقت این است که ایران در حال حاضر در مسیر گذار است. اما گذار می‌تواند در جهات مختلف حرکت کند. مردم ایران شجاعت خود را ثابت کرده‌اند. آنها زندان، سانسور، کنترل، گلوله و از دست دادن فرزندانشان را تحمل کرده‌اند، با این حال مردم به مبارزه ادامه می‌دهند، البته نه به‌صورت خشونت‌آمیز.
خشونت، چه از خارج اعمال شود و چه از داخل، راه حل نیست. آنچه آنها می‌خواهند، مداخله نیست، بلکه به رسمیت شناختن اراده مردم و مبارزاتشان است؛ نه ارتش‌های خارجی، بلکه همبستگی بین‌المللی؛ نه جنگ، بلکه صلح.

چگونه جهان می‌تواند کمک کند؟

جمهوری اسلامی مانند حکومت هایی مشابه، فقط با فشار پاسخگو می شود. تغییر در ایران نیازمند فشار موثر جهانی برای پایان دادن به نقض حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و اعدام‌ها؛ آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی؛ و امکان عملکرد آزادانه نهادهای جامعه مدنی است. جامعه بین‌المللی باید رویکرد خود به «تغییر» در ایران را بازبینی و باز تعریف کرده و زمینه گذار از استبداد به دموکراسی را فراهم کند.

پیام من: ما در تلاشیم تا استبداد دینی را پایان دهیم و گذار از استبداد به دموکراسی را عملی کنیم. برای رسیدن به این هدف، از جامعه مدنی ایران، رسانه‌های مستقل و مدافعان حقوق بشر و حقوق زنان حمایت کنید، کسانی که در خط مقدم ساختن آینده‌ای عادلانه و دموکراتیک برای کشورشان هستند.

با همبستگی جهانی، دموکراسی و صلح نه تنها ممکن، بلکه در دسترس هستند.

مردم ایران آماده‌اند. کنار آنها بایستید.

نرگس محمدی
تهران – ایران

برادرزنده یاد خسرودهکردی در مر…

پیام تسلیت شورای ملی تصمیم به …

بازدیدها: 4

پیام تسلیت شورای ملی تصمیم در پی درگذشت خسرو علیکردی

با نهایت تأثر، شورای ملی تصمیم درگذشت وکیل شجاع و مدافع حقوق بشر، زنده‌یاد خسرو علیکردی را تسلیت می‌گوید.

علیکردی زندگی خود را صرف دفاع از معترضان، زندانیان سیاسی و خانواده‌های جان‌باختگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» کرد و برای این رسالت، محرومیت و زندان را متحمل شد.

فقدان ایشان، ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر پیکر جنبش دادخواهی ایران است. شورای ملی تصمیم، ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده محترم علیکردی، اعلام می‌دارد که مرگ ایشان را نمادی از فشار سیستماتیک بر وکلای مستقل می‌داند و صدای مطالبه‌گری او را تا تحقق عدالت در ایران آزاد، زنده نگه خواهد داشت.

یاد و راه این نماد ایستادگی در برابر ظلم، جاودانه باد.

شورای ملی تصمیم

پیام تشکر عباس واحدیان شاهرودی…

پیام تشکر عباس واحدیان شاهرودی…

بازدیدها: 19

پیام تشکر عباس واحدیان شاهرودی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد:

با درود و سپاس بی‌پایان از همه هم‌وطنان، عزیزان و دوستانی که در مراسم تشییع، تدفین و مجالس ختم و هفتم مادر مرحومه‌ام، تا دیروز دهم آذر که چهلم ایشان بود، همراهی و ابراز همدردی کردند.

متأسفانه، سیستم ظالم و بی‌رحم و بی‌مروت امنیتی و دستگاه غیرمستقل قضایی، همچنان از دادن مرخصی به من برای همراهی با خانواده‌ام و تشریک آلام در این دوران سخت امتناع کرد، با دروغ‌های همیشگی موجب پاس‌کاری و آزار و اذیت خانواده که در تلاش برای دریافت مرخصی بودند، شدند.

این رفتار تنها موید بی‌انصافی و بی‌شرافتی و ظلم و دوری از انسانیت آنان بوده و هست.

هجرت آسمانی مادرم را با اشک‌هایم در زندان بدرقه کردم و این مصیبت بار دیگر ثابت کرد که حکام این سرزمین هیچ اراده‌ای برای تغییر رفتار و آدم شدن و دست‌برداشتن از ظلم ندارند.

علیهذا از سلول‌های خوفناک بند ۶/۱ زندان وکیل‌آباد، مراتب قدردانی خود را به تمامی شما عزیزان تقدیم می‌کنم.

امیدوارم بزودی در کنار هم در جشن بزرگ پیروزی بر ظلم و ستم و آزادی و نجات وطن‌مان شریک شویم.

عباس واحدیان شاهرودی

یازدهم آذر ۱۴۰۴

عکس دسته‌جمعی از مهمانان حاضر …

عکس دسته‌جمعی از مهمانان حاضر …

بازدیدها: 80

گردهمایی افتخار: شصتمین سالگرد تأسیس دانشگاه صنعتی شریف در قلب سیلیکون ولی

توضیح:

عکس دسته‌جمعی از مهمانان حاضر در مراسم باشکوه شصتمین سالگرد تأسیس دانشگاه صنعتی شریف که در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۴ آبان ۱۴۰۴) در سیلیکون ولی آمریکا برگزار شد. این رویداد، که به همت فارغ‌التحصیلان برجسته شریف در آمریکا برپا گردید، میزبان جمعی از اساتید، کارآفرینان، مدیران فناوری و نخبگان علمی بود و بر نقش محوری این دانشگاه در پرورش نیروی انسانی خلاق و تأثیرگذار در سطح جهانی تأکید داشت.

مناظره جمهوری خواه ملی گرا و پ…

اطلاعیه مطبوعاتی شورای ملی تصم…

بازدیدها: 273

هم میهنان گرامی، 

شورای ملی تصمیم با رایزنی وهمت تعدادی از امضاکنندگان بیانیه معروف به ۱۴ نفر و  کنشگران دموکراسی‌خواه در داخل و خارج ازکشور، درتاریخ ۱۳ تیرماه   ۱۴۰۱ با صدور بیانیه اعلام موجودیت و بر مبنای اصول ششگانه مندرج در برنامه واساسنامه موقت پا به عرصه مبارزه برای گذار از تمامیت جمهوری اسلامی ایران گذاشت .

از اهم اهداف هیات موسس برگزاری اولین مجمع عمومی برای رسمیت بخشیدن به موجودیت شورا بود ، که بعلت آغاز جنبش زن زندگی آزادی و تحولات پی در پی و بی امان در سپهر سیاسی ایران در داخل و خارج از  کشور،برگزاری مجمع عمومی  امکانپذیر نگردیده بود، و سرانجام هیات مدیره شورا  با تصویب لایحه پیشنهادی برای تشکیل گروه موقت تدارک انتخابات متشکل از ۵ نفر در ماه سپتامبر ۲۰۲۵  به این گروه  ماموریت داد، تا مقدمات برپایی اولین مجمع عمومی  را در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۵ برابر با اول آذرماه ۱۴۰۴برای انتخاب اعضای هیات مدیره ، بازرسین و کمیته تدارک انتخابات و همچنین تصویب  اساسنامه ، برنامه  و اسناد مصوب هیات موسس و هیات مدیره موقت را که شامل برپایی پارلمان در تبعید ( کنگره ملی ) را فراهم آورد. بنا بر این مقدمه ، گزارش نحوه برگزاری اولین مجمع عمومی شورای ملی تصمیم را به آگاهی میرساند:

مجمع عمومی توسط مسن ترین عضو شورا آقای دکتر رضا حسین بر بعنوان رییس سنی افتتاح وسپس هیات رئیسه مجمع متشکل از رئیس، منشی ، ۲ نفر ناظر و ۲نفر مسئولین شمارش آرا بر گزیده شدند که پس از تصویب دستور کار اجلاس ، خانم شهلا انتصاری سخنگوی شورا شمه ای از تاریخچه تشکیل شورا و همچنین گزارش عملکرد هیات مدیره موقت را بیان کرد و هیات رئیسه مجمع پس از نظر خواهی از اعضای حاضردر مجمع از هیات مدیره قبلی سلب مسئولیت نمود و سپس وارد مرحله انتخابات برای برگزیدن اعضای جدید هیات مدیره، بازرسین و کمیته تدارک انتخابات شد و افراد زیر برای مناصب هیات مدیره ، بازرسین و کمیته تدارک انتخابات برگزیده شدند :

اعضای هیات مدیره شامل: 

 خانم شهلا انتصاری  ( فعال سیاسی وحقوق زنان از اعضای بیانیه 14) بعنوان سخنگو انتخاب شدند. 

و همچنین سایر اعضای جدید هیات مدیره  متشکل از:

خانم نوشین خواجه( مشروطه خواه ، پرستار، فعال مدنی و از یاری دهندگان مصدومین جنبش سبز وخیزشهای  ۹۶، ۹۸ و جنبش مهسا ) ساکن آلمان 

 و آقایان دکتر رضا حسین بر فعال رسانه ای و جنبشهای اتنیکی ساکن انگلیس. 

 رضا برومند  فعال حقوق بشر و عضو کمیته تدارک انتخابات امنستی گوتنبرگ سوئد

  دکتر محسن بازرگان  کنشگر مدنی  و جوانترین عضو هیات مدیره (متولد ۱۹۹۱) ساکن سوئد.

 منصور اسانلو (فعال سندیکایی) ساکن ایالات متحده

رضا مهرگان ( مشروطه خواه  وکنشگر سیاسی) ساکن آلمان

بهروز قربانی ( دبیرکل حزب  دموکرات مسیحی و فعال حقوق بشر) ساکن نروژ

حمید بی آزار زندانی سیاسی دو رژیم و کنشگر سیاسی ساکن آلمان.

محمد مهدوی فر ، غواص وجانباز جنگ ۸ ساله ،  کنشگر سیاسی و بلاگر.

م.ن کنشگر  سیاسی مقیم داخل کشور

ا.ح کنشگر سیاسی و دانشجوی مقطع دکتری در داخل کشور.

گروه بازرسان متشکل از :

داریوش عمران زاده مبارز سیاسی مشروطه خواه و زندانی سیاسی سابق

خانم دیانا بیگلری کنشگر سیاسی 

خانم فریبا قربانی،زندانی سیاسی دهه ۶۰

اعضای کمیته تدارک انتخابات:

دکتر عبدالرحمان دیه جی، استاد دانشگاه

محمدرضا آشوغ زندانی سیاسی سابق .

بعد از پایان مجمع عمومی ، مقرر شد هیات مدیره جدید در اولین نشست خود

در خصوص موارد زیر اخذ تصمیم نماید:

1.    انتخاب سخنگوی دوم یا نایب رئیس هیات مدیره.

2.    انتخاب منشی

3.    -انتخاب مسئول روابط عمومی

4.    انتخاب مسئول مالی

5.    انتخاب  مسئول رسانه 

6.    انتخاب مسئول  تشکیلات و امنیت

هیات مدیره منتخب در اولین نشست خود در تاریخ ۲۷ نوامبر تصمیمات زیرا اتخاذ نمود:

1.    خانم شهلا انتصاری بعنوان سخنگو و مسئول مالی

۲-رضا برومند بعنوان مسئول روابط عمومی .

۳ -بهروز قربانی مسئول تشکیلات و امنیت.

۴- حمید بی آزار منشی.

۵- نوشین خواجه مسئول  رسانه.

برگزیده شدند.

مسئول روابط عمومی شورای ملی تصمیم 

رضا برومند

آدرسهای ارتباطی:

موبایل:  46707202606+

ایمیل شورا : shoramellitsmm@gmail.com

7 آذر 1404 – 28 نوامبر 2025

فدرالیسم، تمرکززدایی، و معمای …

بازدیدها: 4

فدرالیسم، تمرکززدایی، و معمای «اتحاد فراگیر دموکراسی‌خواهان»

بحث پیرامون تمرکززدایی و فدرالیسم در ایران، فراتر از یک بحث فنی-اداری، یک چالش ساختاری و تاریخی است. اظهارات اخیر مقامات دولتی در مورد تفویض اختیارات به استانداران، هرچند قدمی لرزان به سوی کاهش تمرکز است، اما بلافاصله موجی از مخالفت‌های بنیادین را برانگیخته که پرده از ریشه‌های عمیق ناسیونالیسم تمرکزگرا و ترس از تجزیه برمی‌دارد.


۱. نقد ایدئولوژی تمرکزگرا: تقلیل مسئله به تجزیه

مخالفان اصلی طرح‌های تمرکززدایی، اغلب استدلال‌های خود را بر سه ادعای تاریخی و ایدئولوژیک استوار می‌کنند:

  • ادعای دیرینگی تمرکز: تمرکزگرایان، مدیریت ایران را همواره متمرکز می‌دانند، در حالی که تاریخ «ممالک محروسه» گواه تقسیم عملی قدرت میان حکام محلی بوده است. اصرار بر ادامه این مدل در عصر دولت-ملت، نه اقتدار می‌آورد، بلکه بحران و توسعه نامتوازن را توزیع می‌کند.
  • انحصار زبان ملی: یکی از محوری‌ترین چالش‌ها، موضع کسانی است که فارسی را تنها زبان ملی می‌دانند و به ملی بودن دیگر زبان‌های ایرانی (که زبان بخش‌های بزرگی از ایرانیان هستند) بی‌توجهی می‌کنند. احترام و تدریس زبان مادری، نه تهدید، بلکه تقویت‌کننده هویت ملی فراگیر است.
  • تلازم تمرکز و توسعه: این ادعا که تمرکز لزوماً ضامن توسعه است، توسط تجربه جهانی و تاریخی ایران رد می‌شود. تمرکز شدید در ایران امروز، عامل اصلی بی‌عدالتی فضایی و انباشت بوروکراسی در پایتخت است.

۲. فدرالیسم: نه ضامن، که بستر دموکراسی

نکته کلیدی در این بحث این است که فدرالیسم یا تمرکززدایی به خودی خود ضامن دموکراسی و عدالت نیستند. فدرالیسم تنها یک شکل حکومتی است و موفقیت آن کاملاً وابسته به محتوای دموکراتیک و لیبرال قانون اساسی و تعهد به حاکمیت قانون است. تجربه کشورهایی چون پاکستان، نشان می‌دهد که فدرالیسم در بستر دموکراسی ضعیف، به توزیع نابرابری و تشدید اختلافات قومی می‌انجامد.

با این حال، برای کشوری کثیرالملل چون ایران، یک مدل تقسیم قدرت می‌تواند راه‌حل چالش‌های زیر باشد:

  • خودپسندی استان‌های ثروتمند: این خطر با ثبت اصل مشاعیت منابع ملی (نفت، گاز، آب) در قانون اساسی و ایجاد یک سیستم فدرالیسم مالی عادلانه قابل حل است.
  • تجزیه: خطر تجزیه بیش از آنکه از واگذاری اختیارات ناشی شود، از ستم و سرکوب تاریخی مرکزگرا سرچشمه می‌گیرد. تمرکززدایی دموکراتیک، با به رسمیت شناختن تنوع، می‌تواند عامل همبستگی و تقویت وحدت ملی باشد.

 چشم‌انداز آینده: لزوم اتحاد فراگیر دموکراسی‌خواهان

فارغ از بحث‌های نظری، در شرایط کنونی، ضرورت دارد که نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، بر یک ائتلاف فراگیر متمرکز شوند. این ائتلاف باید شامل تمام طیف‌های متعهد به دموکراسی باشد:

  • جمهوری‌خواهان (اعم از فدرالیست و تمرکززدای غیرفدرال)
  • پادشاهی‌خواهان مشروطه‌طلب (به‌عنوان یک جریان سیاسی بزرگ و محوری)

اصول بنیادین این اتحاد باید شامل: سکولاریسم، تمامیت ارضی، حقوق بشر و آزادی‌های مدنی باشد.

تأخیر در تعیین شکل حکومت: اختلاف بر سر شکل نهایی حکومت (جمهوری یا پادشاهی) نباید مانع ائتلاف در مرحله گذار شود. تعیین تکلیف ساختار باید به پس از گذار و انتخابات آزاد (مجلس مؤسسان یا رفراندوم) موکول شود.

نتیجه: تنها یک «اتحاد فراگیر دموکراسی‌خواهان» که بتواند اختلافات ساختاری را مدیریت کرده و بر اصول بنیادین دموکراسی تمرکز کند، قادر است گذاری کم‌هزینه و پایدار را به سوی نظامی که بر مبنای آرای آزاد و حقوق برابر بنا شده است، رهبری نماید.

حمید بی آزار

هوش مصنوعی و تغییر چهره نخبگان…

هوش مصنوعی و تغییر چهره نخبگان…

بازدیدها: 1

اسماعیل مرادی
پیشینه‌ی تاریخی نشان می‌دهد که بشر در برابر هر فناوری نو، ابتدا با تردید و مقاومت واکنش نشان داده است. در ایران زمانی با دوش حمام مخالفت می‌شد و بسیاری خزینه را سنتی‌تر و حتی مشروع‌تر می‌دانستند. در فرانسه اختراع چرخ خیاطی با اعتراض گروهی از خیاطان روبه‌رو شد. در اروپا پزشکانی هشدار می‌دادند که حرکت سریع قطار می‌تواند موجب جنون شود. و در ایران معاصر، روغن بنفشه و پنبه را برای درمان کرونا، پیشنهاد می‌کردند.
این رفتار نشان می‌دهد که ترس از چیزهای جدید، ویژگی ثابتِ انسان است؛ اما تجربه هم همیشه ثابت کرده که هیچ فناوری تازه‌ای را نمی‌شود برای مدت طولانی کنار زد.
چرا در ایران تحلیل سیاسی ضعیف است؟
یکی از دلیل‌های مهمش این است که بهترین استعدادهای کشور بیشتر به سمت پزشکی، مهندسی و علوم پایه رفته‌اند؛ چون مسیر موفقیت شغلی از همان‌جا می‌گذرد.
در مقابل، خیلی‌ها که مهارت تحلیلی کمتری داشتند اما در نوشتن و زبان بهتر بودند، به سمت ادبیات، شعر و نوشتن رفتند.
به همین دلیل ایران سرزمین شعر شد، اما در فلسفه، علوم اجتماعی، منطق و تحلیل ساختارهای سیاسی آن‌قدر که باید رشد نکرد.
نتیجه چه شد؟
در فضای سیاسی ایران، کسانی فعال شدند که خوب حرف می‌زدند، زیبا می‌نوشتند، اما همیشه تحلیل عمیق و دقیق از ساختار قدرت نداشتند.
این باعث شد:
1.    سیاست بیشتر تبدیل به بیان شود تا برنامه.
2.    تصمیم‌ها بیشتر احساسی باشد تا مبتنی بر تحلیل.
3.    حکومت‌ها با بازی‌های ساده، مردم و حتی بخشی از مخالفان را سردرگم یا مدیریت کنند.
در مقابل، خیلی از نخبگان علمی که توان تحلیل داشتند، به‌خاطر ضعف در نوشتن و بیان، کمتر وارد بحث‌های اجتماعی و سیاسی شدند. یک غلط املایی یا جمله‌بندی ناپخته کافی بود تا کل حرف‌شان جدی گرفته نشود.
پدیده‌ی تازه: ترس جامعه ادبی از هوش مصنوعی
امروز اما یک ترس جدید در جامعه فرهنگی ایران دیده می‌شود.
این بار کسانی نگران شده‌اند که نه سنتی هستند و نه مخالف تکنولوژی؛ بلکه کسانی هستند که سال‌ها زندگی‌شان را با نوشتن، ادبیات و زبان تعریف کرده‌اند.
برای یک شاعر یا نویسنده، قلم فقط ابزار کار نیست؛ بخشی از هویت اوست. طبیعی است که وقتی هوش مصنوعی می‌تواند متن بنویسد، بازنویسی کند و حتی سبک ادبی را تقلید کند، این افراد احساس کنند شغل و جایگاهشان در خطر است.
این ترس برخلاف گذشته، ریشه در عقب‌ماندگی ندارد؛ یک ترس واقعی از آینده شغلی است. همان‌طور که خیلی از مشاغل دیگر هم در سال‌های آینده دستخوش تغییرهای بزرگ خواهند شد.
اما با همه‌ی این نگرانی‌ها، واقعیت این است که فناوری مسیر خود را می‌رود.
راه‌حل، جنگیدن با آن نیست؛ راه‌حل این است که انسان یاد بگیرد چطور در کنار آن نقش تازه‌ای برای خودش تعریف کند.
نقش هوش مصنوعی: پر کردن فاصله میان فهم و بیان
هوش مصنوعی می‌تواند کاری کند که سال‌ها در ایران مشکل‌ساز بود:
این‌که کسانی که خوب می‌فهمند ولی خوب نمی‌نویسند، بتوانند وارد میدان شوند.
این فناوری می‌تواند:
1.    کمک کند اندیشه‌ی عمیق، شکل قابل‌بیان پیدا کند.
2.    انحصار قلم را از دست گروه محدودی بیرون بیاورد.
3.    مشارکت فکری را گسترده‌تر و عادلانه‌تر کند.
4.    گفت‌وگوهای سیاسی را از سطح شعار بالا ببرد و به سمت تحلیل واقعی ببرد.
به این معنا، هوش مصنوعی فقط ابزار تکنولوژیک نیست؛ یک فرصت اجتماعی است برای بازتعریف نقش نخبگان در ایران.
این‌که برخی هنوز از استفاده از هوش مصنوعی می‌ترسند یا آن را مسخره می‌کنند، بیشتر نشان می‌دهد که هنوز عمق این تحول بزرگ را درک نکرده‌اند. ما نباید به‌خاطر چنین واکنش‌هایی خودمان را عقب بکشیم. هوش مصنوعی یک ابزار است؛ همان‌قدر طبیعی که زمانی قلم، ماشین‌تحریر یا کامپیوتر ابزار بودند. این فرصت را نباید به خاطر تمسخر یا مقاومت چند نفر از دست داد.
جالب اینجاست که گاهی کسانی بیشترین ایراد را از دیگران می‌گیرند، خودشان در ساده‌ترین بخش‌های کار، یعنی نوشتن درست، مشکل دارند. یک نمونه روشن، نوشته‌ی یک نویسنده است که در یک متن یک‌صفحه‌ای این تعداد غلط دارد:
1.    چهل پنجسال → چهل‌وپنج سال
2.    پرفسور → پروفسور
3.    قطنامه → قطعنامه
4.    تغیر → تغییر
5.    پنجاه سال هیچ تغیر → پنجاه سال هیچ تغییر
6.    نهای → احتمالاً نهایتاً
7.    نوشته شده آست → نوشته شده است
8.    حستجو → جست‌وجو
9.    یردارد → بردارد
10.    مبتی → مبتنی
با وجود این اشتباه‌های ساده، همان فرد به دیگران ایراد می‌گیرد که چرا از هوش مصنوعی کمک گرفته‌اند. این نگاه نه منطقی است و نه منصفانه. هوش مصنوعی دقیقاً برای همین است: برای کمک، برای اصلاح، برای بهتر کردن کیفیت کار.
اگر کسی واقعاً نگران کیفیت نوشتن و اندیشه باشد، باید از ابزاری که این کیفیت را بالاتر می‌برد استقبال کند، نه این‌که آن را تحقیر کند. ترس یا تمسخرِ فناوری فقط آدم را از زمانه عقب می‌گذارد؛ و آینده متعلق به کسانی است که از امکانات نو استفاده می‌کنند، نه کسانی که در برابر آن سد می‌سازند.
این تغییر شاید یکی از مهم‌ترین فرصت‌هایی باشد که ایران در قرن جدید پیش رو دارد؛ فرصتی برای اینکه فهم و بیان دوباره در کنار هم قرار بگیرند.
اسماعیل مرادی