بازدیدها: 0
۱۲ ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودک
روز جهانی مبارزه با کار کودک، که هر سال در ۱۲ ژوئن گرامی داشته میشود، فرصتی است برای بازاندیشی درباره وضعیتی ناعادلانه که در آن میلیونها کودک بهجای تحصیل، بازی و رشد سالم، درگیر کارهای طاقتفرسا هستند. پدیده کار کودک، بیش از آنکه یک معضل فردی یا خانوادگی باشد، نشانهای از شکافهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و حقوقی در جهان معاصر است.
براساس گزارش مشترک سازمان بینالمللی کار (ILO) و یونیسف در سال ۲۰۲۳، حدود ۱۶۰ میلیون کودک در جهان بهعنوان نیروی کار به کار گرفته شدهاند. این بدان معناست که از هر ده کودک در جهان، یک نفر در حال کار است. نیمی از این کودکان – نزدیک به ۸۰ میلیون نفر – در مشاغلی فعالیت دارند که بهصورت مستقیم سلامت جسمی و روانی آنها را تهدید میکند؛ مشاغلی نظیر کشاورزی با مواد سمی، کار در معادن، کارگاههای غیرایمن، حمل بار سنگین، زبالهگردی یا بهرهکشی جنسی.
اگرچه در دهههای گذشته کاهش تدریجی در آمار جهانی کار کودک مشاهده شده بود، اما بحرانهایی نظیر فقر مزمن، جنگ، مهاجرتهای اجباری و شیوع بیماریهای فراگیر مانند کووید-۱۹، این روند را متوقف کرده و حتی در برخی مناطق معکوس کرده است.
آمار رسمی و جامع درباره تعداد کودکان کار در ایران در دسترس نیست، اما برآوردها از وجود ۳ تا ۷ میلیون کودک کار حکایت دارد. بخش قابل توجهی از این کودکان در کلانشهرها، بهویژه در حاشیه شهرها، حضور دارند و به فعالیتهایی مانند دستفروشی، زبالهگردی، گلفروشی، نظافتکاری یا کار در کارگاههای غیررسمی مشغولاند.
بسیاری از کودکان کار در ایران مهاجرند یا از خانوادههایی با هویت حقوقی نامشخص میآیند. کودکانی که شناسنامه ندارند، از آموزش رسمی محروم میمانند و در نتیجه بیش از پیش در چرخه کار گرفتار میشوند. همچنین بخشی از کودکان کار در مشاغل خانگی یا کشاورزی خانوادگی فعالیت میکنند که غالباً از نظارت قانونی مصون مانده است.
کار کودک پدیدهای است ریشهدار که از ترکیب مجموعهای از عوامل اقتصادی، فرهنگی، قانونی و اجتماعی ناشی میشود: اصلیترین دلیل کار کودک، فقر خانواده و نیاز به درآمد مکمل است. وقتی تحصیل پرهزینه یا بیکیفیت است، کار کردن برای کودک یا خانوادهاش “منطقیتر” به نظر میرسد. کودکانی که فاقد شناسنامه یا مدارک هویتیاند، عملاً از خدمات عمومی محروم میمانند. اعتیاد، خشونت خانگی، مهاجرت، و از همپاشیدگی خانوادهها از دیگر عوامل مهماند. در برخی جوامع، کار کودک بهعنوان بخشی از تربیت یا کسب تجربه پذیرفته شده و عادی تلقی میشود. نبود قوانین شفاف، یا اجرای ناقص قوانین موجود، زمینه را برای گسترش این پدیده فراهم میکند.
مبارزه با کار کودک نیازمند راهحلهایی چندلایه و پایدار است که هم به ریشههای ساختاری بپردازد و هم پاسخگوی نیازهای فوری کودکان و خانوادههایشان باشد از آن میان:.
۱. کاهش فقر و حمایت از خانوادهها – فراهمکردن نظامهای حمایتی هدفمند برای خانوادههای آسیبپذیر، ایجاد مشاغل پایدار برای والدین، حمایتهای مالی و اجتماعی از زنان سرپرست خانوار.
۲. آموزش رایگان، فراگیر و با کیفیت – حذف کلیه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تحصیل، بازگرداندن کودکان بازمانده از تحصیل به سیستم آموزشی، تقویت آموزشهای غیررسمی برای گروههای خاص (مانند کودکان مهاجر).
۳. تضمین هویت حقوقی برای همه کودکان – صدور مدارک هویتی برای کودکان فاقد شناسنامه، اصلاح قوانین ثبت ازدواج و تولد برای گروههای حاشیهنشین و مهاجر.
۴. اصلاح نگرش فرهنگی و آگاهسازی جامعه – آموزش عمومی از طریق رسانه، نظام آموزشی و نهادهای مدنی، تغییر روایات فرهنگی درباره “مفید بودن” کار کودک، روایت داستانهای موفقیت از کودکانی که توانستهاند مسیر زندگیشان را تغییر دهند.
۵. تقویت قوانین و نظارت – بازنگری و اجرای کامل قوانین مرتبط با حقوق کودک، نظارت بر محیطهای کاری غیررسمی، برخورد قانونی با بهرهکشان از نیروی کار کودک.
۶. مشارکت نهادهای مدنی و مردمی – حمایت از سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه کودکان، توسعه الگوهای حمایت مردمی از کودکان در معرض آسیب، ایجاد شبکههای محلی برای شناسایی، حمایت و بازتوانی کودکان کار.
کودکانی که کار میکنند، کودکی نمیکنند. کار کودک نه تنها حال، بلکه آینده را نیز قربانی میکند. اگر امروز نتوانیم این روند را متوقف کنیم، فردا با نسلی مواجه خواهیم شد که از آموزش، اعتمادبهنفس، و سلامت روانی محروم شدهاند.
مبارزه با کار کودک تنها مسئولیت دولتها یا سازمانهای بینالمللی نیست. این پدیده نتیجه تصمیمها، بیتفاوتیها، و سکوتهای ماست. تنها با ایجاد ساختارهایی عادلانهتر، آموزشمحورتر، و انسانیتر میتوانیم آیندهای بدون کار کودک بسازیم.
۱۲ ژوئن را تنها به یادآوری اختصاص ندهیم؛ آن را به نقطه شروعی برای اقدام، تغییر و همبستگی بدل کنیم.
شورای ملی تصمیم
۲۱ خرداد ۱۴۰۴ – ۱۱ ژوئن ۲۰۲۵
0 Comments