درپیوند با مقاله کوتاه ” روشنفکرستیزی به جنبش لطمه می زند” (1) که در خبرنامه گویا منتشر شد، دوستانی پرسیده اند تعریف روشنفکر چیست و روشنفکر کیست؟ من در حد دانش و آگاهی خودم پرسش عزیزانم را به کوتاهی پاسخ می دهم
…
روشنفکر در تعریف لغت نامه ای کسی است که ازتوانایی و نیروی فکری و عقلی خود – بیش از مردم عادی – استفاده کند. این تعریف به ظاهر ساده یکی از بحث برانگیز ترین ها در عرصۀ پدیده ها و مفاهیم تاریخی، انسان شناسی و جامعه شناختی است که ده ها تعریف از دلِ همین تعریف ساده بیرون کشیده شده است.
بدیهی ست تعریف مانع دادن از پدیده ها و مفاهیم انسان شناسی و جامعه شناختی به سهولت امکان پذیر نیست چرا که با مفهومی تاريخي، پويا و زادهٌ چالشهاي اجتماعي- انساني و کيفيت ويژهاي مواجه هستیم، کیفیتی که خاستگاهاش فکر و کردار انسان، و تغيير و تحولپذير در زمانها و مکانهاي متفاوت است.
در تعریف جامع که تعریف تئوريک و ارزشی روشنفکر را در بر می گیرد گفته اند روشنفکر کسی ست که فکر ” روشن” دارد. در باره فکر روشن نیز ویژگی هائی بر شمرده اند، از ویژگی های بر شمرده توسط ” کانت” تا در برگرفتن شعارهای سه گانه انقلاب فرانسه و بیانیه “حقیقت، عدالت و حقوق بشر” امیل زولا.
“عقل باوری( خردگرایی)، فرد باوری، آزاد اندیشی و آزادیخواهی، آینده نگری، عدالت خواهی، قانون گرایی و پایبندی به حقوق بشر، صلح خواهی، تفکر و رفتار کثرت گرایانه، سکولار و عرفی گرا بودن و…را از خصائل روشنفکری دانسته اند.
داشتن همه این خصائل شاید غیر واقعی و ایده آلیزه کردن پدیده روشنفکر و روشنفکری باشد به همین خاطر تعریف زیر شاید ساده ترین و واقعی ترین تعریفی ست که بتوان از روشنفکر بدست داد:
روشنفکر انسانی ست پرسشگر، نقاد و شکاک، آینده نگر، تولید کننده ایده و گفتمان ساز.
روشنفکربا پرسشگری، تفکر نقادانه و شک، گذشته و حال، به ویژه سنتها و نهادهای سنتی و خرافهپرستی به زیر تیغ تشریح و ریشه یابی میبرد تا با توان سنجش و تفکیک راهی به سوی نو شدن و نو کردنِ حوزههای فکری، رفتاری، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی بجوید و بنمایاند. نفوذ تاثیر گذار بر نظام ارزشی جامعه، سنتها و ساختار شکنی پیامد پرسشگری، نقادی و شکاکی ست. جهان روشنفکری میدان جهش به سوی آینده است. در گذشته و حال و اکنون نمیماند، پویاست. با فکر روشناش آیندهای تجسم میکند و امید به تحققاش میبندد. ” سازنده تاریخ آینده ” است. خواستار نو کردن اندیشه و کردار (مدرنیته وتجدد) و نوسازی بر مبنای مدرنیته (مدرنیزاسیون) است. گفتمان ساز درمعنای تلاشگر در راستای پدید آوردن اندیشهی مدرن، فرهنگ ساز و فرهنگ مدار است، سازندۀ ایده، سخن و گفتمانی که در روان وشعور جامعه رسوخ کند.
نخی که دانههای رنگین کمانی روشنفکری را کنارهم مینشاند” آزاداندیشی و آزادیخواهی” ست. آزادیای که در کاربُردش معنا میشود و با آزادی دیگران و رعایت آن در ارتباطی تنگاتنگ قرار میگیرد، آزادی مطلق درقلمرو اندیشه، و آزادی کردار وعمل در گستره قانون، قانونی دمکراتیک و عادلانه.
آنچه اهمیت دارد درک و فهم این واقعیت است که می توان تحصیلکرده بود اما روشنفکرنبود، می توان کنشگر سیاسی و فرهنگی، نویسنده، شاعر، پژوهشگر و دانشمند علوم مختلف بود اما روشنفکر نبود، می توان دگراندیش بود اما روشنفکر نبود و…. بالاخره اینکه با روشنفکر و روشنفکری نمی باید منزه طلبانه برخورد کرد، هر جا که با پدیده های انسانی – اجتماعی مواجه می شویم باید احتمال لغزش و خطا و ضعف داده شود، به روشنفکر و روشنفکری اینگونه باید نگاه کرد.
نقد، نفی و حتی ستیز با روشنفکران بساطی امروزین نیست، روشنفکران از دیرباز از سوی منتقدان زیرذرهبین بودهاند. تفاوت میان نقد و ستیز نیز برکمتر کسی پوشیده است. برخی از تمایلها و جریانهای فکری، روشنفکر و روشنفکری را نقد کرده اند و تا حد نفی نقادانه روشنفکری پیش رفتهاند. پارهای نیز بر این باور که جامعه دیگر نیازی به روشنفکر در معنای متداولاش ندارد و حتی گفتمان مدرنیته و مدرنیزاسیون نیز دوراناش به سر آمده است، واز همین زاویه به نقد و نفی روشنفکر و روشنفکری روی آوردهاند. چنین نقد و نفیای از سوی جریانها و شخصیتها و چهرههای مختلف را نمیتوان و نمیباید روشنفکرستیزی قلمداد کرد، برای نمونه حتی رژی دبره از مرگ روشنفکر – ” روشنفکر فرانسوی: ادامه و پایان” – سخن گفته است و دیگرانی نیز بهمین گونه.
اینکه روشنفکر کیست و چه تعریفی از آن می توان به دست داد، و تیپ های مختلف روشنفکری نقاط اشتراک و افتراق شان کدامند موضوعی مجادله برانگیز بوده و هست.
خطائی که بسیاری از روشنفکرستیزان در ارائه تعریف از روشنفکران مرتکب می شوند این است که تحصیلکردگان، کنشگران سیاسی، فرهنگی و هنری و…را روشنفکر می پندارند. تحصیل کردن و تخصص داشتن به معنای صاحب فکر و اندیشه روشن بودن نیست. انسان صرف انسان بودن میتواند صاحب اندیشه و فکر “روشن” باشد، یعنی پرسشگر، نقاد، آینده نگر، ایده و گفتمان ساز، آزاداندیش و آزادیخواه باشد، واین ویژگیها درکنش فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ارزشها و راهنمای او باشند.
*****
برای انتشار در شبکه های اجتماعی
0 Comments