طویله یا اِصطَبل (ستورگاه و آغل و…) جایی ست که در آن اسب و چارپایانی مثل الاغ (خر) و قاطر و گاو وگوسفند و… نگهداری میشوند.
طویلۀ اوژیاس یا اوگیاس، متعلق به ایلیس پادشاه یونان، یکی از مشهورترین طویلههای تاریخ ست. اوژیاس طویلۀ بزرگی بود با سه هزار گاو، هرکول (هراکلس) طی یک روز با منحرف کردن آب دو رودخانه به داخل این طویله، طویله را لایروبی و تمیز کرد، طویلهای که به مدت سی سال تمیز نشده بود. این کاربه عنوان یکی از شاهکارهای هرکول ثبت شده است. در طول تاریخ طویلههای بسیاری شهره شدند و معانی نمادین یافتند. طویلۀ اوژیاس نماد مراکز و ارگانهای حکومتهای فاسد شده است.
در ایران هم طویله هایی داشتهایم که نمادهای سیاسی و حکومتی شدهاند. از این نوع طویلهها پیش از حمله اعراب به ایران نیز داشتهایم.
“در دوره غزنویان و سلجوقیان طغرل و چنگیز در حمله به ایران برای تحقیر مسلمانان مساجد را طویلهی اسبان خود میساختند در حالیکه برای خانقاه و اصحاب خانقاه حرمت بسیار قائل میشدند. ” در دورۀ صفویان طویله یکی از سازمانهای اداری و حکومتی تلقی میشد و اهمیت خاص داشت که “طویله سلطنتی” در دورۀ قاجار این اهمیت و دلیل را روشن تر نشان میداد. گفته میشود بنای ” تالار طویله” یکی از قدیمی ترین طویلههای نامدار” دستکم ۱۲۵ سال قدمت دارد”.
دوران قاجار “طویله سلطنتی” داشتیم محل کار بخشی از لوطیها و نا لوطیها (پنطیها) در دوره قاجار بود. “واقعه میدان توپخانه به دست افراد همین طویله بوجود آمد. پس از به توپ بستن مجلس در دوره استبداد صغیر، این عناصر شریر از هیچگونه هرزگی و بیناموسی و تعدی به دکان و مال مردم فروگذار نکردند و درمقابل از مراحم مخصوص شاهانه بهرهمند شدند و بعنوان پاداش و انعام هر از چندی پول عرق به جیب آنها ریخته میشد”. “هزارها نفر درشکه چی، کالسکه چی، جلودار، شاطر، مهتر، میرآخور، قاطرچی، شتربان و گاریچی” در طویله سلطنتی مشغول به کار بودند. شاطرباشی که ریاست چند صد نفر شاطر را عهده دار بود از اجزای طویله شاهی بود و یکی از ارکان دولت محسوب میشد. طویله سلطنتی در دوره استبداد چندین هزارسالۀ ایران یکی از دستگاههای مهم درجه اول دولتی بود، چنانچه هنوز در اصفهان طالار طویله که در حقیقت یک قصر مجللی است از آثار باستانی محسوب میشود… سیاحان اروپائی و مورخین دوره صفویه من جمله شاردن داستانها از اهمیت و وسعت طالار طویله نوشتهاند… ریاست طویله سلطنتی را یکی از امرای بزرگ یا یکی از سرداران نامیعهدهدار بود و چند نفر از شخصیتهای مهم گرداننده قسمتهای مختلف آن بودند…. محمد علیشاه بعد از قزاقخانه علاقه مخصوص به طویلۀ سلطنتی داشت. اعضای طویلهی محمد علیشاهی که با وجود خالی بودن خزانه جیره و مواجب به موقع دریافت میکردند و از مراحم شاهانه راضی بودند… از رذلترین و پستترین و پرروترین مردم تهران بودند و مردم هر وقت میخواستند کسی را تحقیر کنند میگفتند اخلاق مهتر و جلودارها را دارد… در دفاع از سلطنت محمد علیشاهی “طویله سلطنتی مبدل به یک دژ محکم شد که در آن در حدود دو هزار نفر افراد مسلح متمرکز شدند و یک دسته گارد سلطنتی و عدهای سرباز ممقانی هم ضمیمه آنان گردید. “
” اکثر افرادی که در طویله سلطنتی کار میکردند، عموماً با الفاظ لوطیها و نالوطیها و گاه رکیک با یکدیگر صحبت و برخورد میکردند. از این روی، این طرز صحبت با عنوان “ادبیات طویله سلطنتی “در میان مردم تهران، جا افتاد. ” (۱)
در حکومت اسلامی نمادهای ” اوژیاسی” که نیاز به لایروبی دارند، فراوان داریم. زنده یاد “حسین فرجی” روزنامه نگار و برنامه ساز رادیو وتلویزیون، مجلس شورای اسلامی را ” طویلۀ مجلس اسلامی” میخواند همراه با عذر خواهی از چارپایانی که بی آزار و یاری رسان انسان بودند. فرجی این مقایسه را توهین به چارپایان میدانست و به این نتیجه
رسیده بود که از عنوان “سرطویله” استفاده کند، چون سرطویلهها در تاریخ ما علاوه بر نگهداری چارپایان محل بست نشینی مجرمان ومتهمان نیز بود.
در میهنمان فقط مجلس شورای اسلامی نیست که نیازمند لایروبی ست، حکومت اسلامی جنس لایروبی شدن است، اما ویژگیهای مجلساش، که نماد تباهی نیز هست، این محل را در صدر لیست قرار میدهد، مجلسی که ” قلب تپندۀ” دموکراسی را آلوده کرده است.
مجلس شورای اسلامی تجمع نوعی اراذل و اوباش اسلامی، و یا به قول احمد کسروی “استرداران و شترداران نتراشیده دژآگاه و اوباشان سنگلج و چاله میدان و… که به مجلس و مجلسیان حمله میکردند و یا چاقو کشان و قمه کشان و… کلاه نمدیهای محلات و اشراری” که شعار ضد مجلس مشروطه میدادند، شده است.
صحنه عربده کشیهای “لتوت و لشوش الدوله ها”ی حزب الله، صحنه نعره ی” اعدام باید گردد “و حتی خواستار اعدام ” رییس سابق “همین قوه”، نخست وزیر ۸ سال دفاع مقدس” و رئیس جهمور سابق مملکت که هنوز هم خود را رهروان راه ” امام راحل” میدانند، شدن، فقط در این طویله میتوان شنید.
مجلس شورای اسلامی در اکثر مواقع و موارد صحنه “بزن بزن ها” و خرناسه کشیدنها و مباحثات و مجادلات آخوندیِ مشتی آخوند معمم و مکلا نادان و نالایق و ظالم و ضد حقوق و منافع مردم بوده است.
مجلسی که موجوداتش در اطلاعیهای تاریخی – اسلامی تاکید کردند: “ما نمایندگان مجلس خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی هستیم… ” (۲).
همین چند جملهی این بیانیهی چرکین و رفتار اهالی خانه ارتجاع اوج دژنره شدن (تباهی و فرو کاسته شدن) پدیدهای به نام مجلس در میهن مان را نشان میدهد، مجلسی که امروز به حق (و با عرض کمی معذرت!) میباید در بارهاش با میرزاده عشقی هم آوا شد:
بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید
به چنین مجلس و بر کِر و فَرَش باید رید
در حقیقت در عدل، ار در این بام و درست
به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید
آن که بگرفته از او تا کمر ایران گُه
به مکافات، الا تا کمرش باید رید
……. (۳)
هم امروز نیز اوژیاسهای بسیاری در جهان هستند که میباید لایروبی شوند با این تفاوت که لایروبی این طویلهها دیگر از هرکول و هرکولها ساخته نیست. برای نمونه تجربه حیات پُرنکبتِ مجلس شورای اسلامی نشان داده است لایروبی چنین طویلهای، و لایروبی حکومت اسلامی، خلاف خیالبافیهای بخشی از اپوزیسیونِ حکومت اسلامی نیز کارِهرکول وهرکولها نیست، کارِ یک نیروی قدرتمند سیاسی و اجتماعی ست، کارِ مردمی آگاه و سازمان یافته است.
مسعود نقرهکار
0 Comments